یکی از فناوری های جدید کمک باروری، رحم جایگزین، یا رحم اجاره ای است. هدف مطالعه، واکاوی یک خلأ پژوهشی در این زمینه، یعنی انگیزه های داوطلب شدن مادران برای اجاره رحم و نیز تعهدی است که آن ها درطول دوره بارداری تا وضع حمل درقبال کودک احساس می کنند. مطالعه به روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای انجام گرفت. داده ها با دو تکنیک مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بین 12 مادر جانشین گردآوری شد. تحلیل ها براساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام و مدل پارادایمی ارائه گردید. برپایه یافته ها، در بستر فرهنگی ایران که ناباروری از دیرباز یک مسأله به شمار می رفته است، نیازها و تنگناهای اقتصادی مادرانِ جانشین از یکسو و تمایل و تقاضای زوجین نابارور به داشتن فرزند ازطریق فناوری های کمک باروری از دیگر سو، به عنوان مؤلفه های ساختاری ایفای نقش می کنند. ارزش های فرهنگی جامعه همچون دینداری، آخرت گرایی و نوع دوستی از دیگر محرک های اقدام به این عمل می باشند. مهم ترین عامل مداخله گر، تنهایی و شبکه اجتماعی محدود و حمایت اجتماعی پایین است که زمینه را برای پدیده تحقیق یعنی "خیرمندی بدن" فراهم می کند. بدین معنا که مادران جایگزین نسبت به مراقبت از جنین حساس اند و تلاش می کنند که جنین را از نظر جسمی و معنوی مراقبت کنند. لذا، در اینجا نوعی خیر دوسویه را شاهدیم که بدن زنانه، واسط اصلی آن است.