فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
235 - 262
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با ثبات نسبی در سطوح مرگ ومیر و باروری، مهاجرت به یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی تبدیل شده است. بااین وجود، به دلیل نقص داده های این حوزه، شاخص های اندکی برای تعیین سطح و به دست دادن الگوهای مهاجرتی وجود دارد. جدول امید مهاجرت از تکنیک هایی است که با تکیه بر نرخ و الگوی سنی مهاجرت و مرگ ومیر شاخصی فردی از مهاجرت به دست می دهد که در پیش بینی حجم تحرکات جمعیتی کاربرد دارد. در این مطالعه با استفاده از داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 جداول امید مهاجرت شهری و روستایی بر حسب جنس و سن ساخته شد. یافته ها الگوی سنی یکسان اما میزان امید مهاجرت متفاوتی را برای دو مسیر شهری و روستایی نشان می دهند. امید مهاجرت سالانه زنان شهری با 0.61 تحرک در برابر امید مهاجرت مردان شهری با 0.63 تحرک، مهاجرت های کمتری را برای زنان نشان می دهد. امید مهاجرت سالانه روستایی در هر دو جنس پایین تر از مهاجرت های شهری است، اما هر دو این مسیرهای مهاجرت از الگوی سنی یکسانی تبعیت می کنند. با این تفاسیر باید اظهار داشت که با غالب بودن حجم مهاجرت های شهری در کشور، شاهد تداوم افزایش جمعیت شهرنشین خواهیم بود و باتوجه به اوج این مهاجرت ها در سنین جوانی و فعالیت، همچنان معظل بیکاری در شهرها باقی خواهد بود.
پیش بینی میزان رشد ازدواج وطلاق در استان خراسان جنوبی به کمک شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹۷ و ۹۸
69-85
حوزه های تخصصی:
پیش بینی های جمعیت در زمینه های مختلف از جمله ارزیابی نیازهای ملی یا منطقه ای در زمینه ی مشاغل جدید، معلم ها، مدارس، پزشکان، پرستاران، سکونت گاه های شهری و یا شناخت نیازهای غذایی شمار افرادی که باید به آن ها خدماتی ارائه شود، مفید واقع می شوند. بنابراین، پیش بینی های جمعیت نقطه ی شروع پیش بینی هایی است که مورد نیاز آینده هستند. امروزه تجزیه و تحلیل سری های زمانی به صورت گسترده در علوم مختلف مورد استفاده واقع می شود. از طرفی، پیش بینی رفتار در سیستم های پیچیده با استفاده از روش های کلاسیک و تحلیلی امری دشوار و در برخی موارد غیرممکن به نظر می رسد، از اینرو روش های غیرکلاسیک که از ویژگی هایی همچون هوشمندی برخوردار هستند، استفاده می شود. شبکه های عصبی، یکی از روش هایی است که در مسائلی مانند الگوسازی، شناخت الگو، خوشه بندی و پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرد. در امر پیش بینی جمعیت وقایع چهارگانه حیاتی از جمله، تولد، وفات، ازدواج و طلاق دخیل هستند، که در این مقاله سعی شده با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های سری زمانی با استفاده از شبکه های عصبی میزان ازدواج و طلاق را در سال های اخیر بررسی کرده و به مدل سازی و پیش بینی این میزان در استان خراسان جنوبی در سالهای آتی بپردازیم.
تفسیر و بازنمایی ابعاد مختلف فرزندآوری در بین کاربران اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۹۹ و ۱۰۰
۴۷-۶۴
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر سیاست های فرزندآوری ایران تغییرات زیادی را به خود گرفته است. مقاله پیش رو با هدف تفسیر و بازنمایی تغییر سیاست های جدید فرزندآوری ایران در فضای مجازی به تحلیل محتوای رویکرد کاربران اینترنتی می پردازد. نمونه مورد بررسی متشکل از 799 کاربر اینترنتی در پایگاه های خبری ایران است. علاوه بر این، تعداد 41684 کاربر نیز که موضع گیری خود را به صورت «موافق» یا «مخالف» نسبت به نظرات این 799 کاربر اعلام کرده بودند، بخش دیگری از جامعه آماری این مطالعه را تشکیل داده است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر تحلیل محتوای کمی و کیفی است. در بین اخبار مرتبط منتشر شده، 10 خبر که بیشترین مخاطب را داشتند، جهت تحلیل انتخاب شدند. نتایج تحلیل محتوای کمی نشان داد که کاربران در مواجهه با سیاست های افزایش فرزندآوری، رویکردهای متفاوتی اتخاذ نموده اند؛ 7/89 درصد رویکردی انتقادی، 6/0 درصد منفعلانه و 7/9 درصد رویکردی همراهانه داشته اند. همچنین در بین سایر کاربران؛ 78/89 درصد موافقرویکردانتقادی، 27/7 درصد مخالفرویکردانتقادی، 10/0 درصد موافقرویکردمنفعلانه، 06/0 درصد مخالفرویکردمنفعلانه، 59/0 درصد موافقرویکردهمراهانهو 20/2 درصد مخالفرویکردهمراهانه بوده اند. بعلاوه، یافته ها نشان داد که 43 درصد کاربران بر ابعاد اقتصادی، 38 درصد بر ابعاد اجتماعی، 12 درصد بر ابعاد سیاسی و 7 درصد بر ابعاد فرهنگیِ سیاست ها تأکید کرده اند. نتایج تحلیل محتوای کیفی نیز بیان گر آن است که کاربران ضمن به چالش کشیدن رویکرد مسلط بر سیاست ها، رویکردی انتقادی در تفسیر و رمزگشایی سیاست های جدید فرزندآوری در ایران داشته و نسبت به نهادینه شدن گفتمان های افزایش جمعیت مقاومت می کنند.
سطوح و روندهای طول دوره کاری و عوامل مؤثر بر آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مرحله پساگذار، کاهش باروری تدریجاً نرخ رشد جمعیت در سن کار را کاهش می دهد، کاهش یا حتی ثبات طول دوره کار می تواند برای اقتصادها نامطلوب باشد. بنابراین، شناسایی عوامل تعیین کننده ورود و خروج و طول دوره کار می تواند به دور کردن اقتصادهای در حال گذار به اقتصاد سالخورده از این شرایط نامطلوب کمک کند. لذا، هدف این پژوهش، ارائه تصویری از شرایط و وضعیت ورود و خروج نیروی کار از بازار و شناسایی عمده ترین عوامل تعیین کننده متوسط طول دوره کار در ایران است. بدین منظور، سن ورود به/خروج از بازار کار با استفاده از داده های مقطعی سرشماری های 1355 تا 1395 محاسبه شد. علاوه بر این، متوسط سالانه شاخص های مقدار دستمزد، سطح تحصیلات، حقوق بازنشستگی، امید زندگی و شمار فرزندان برای دوره 1365- 1395 به صورت سالانه با استفاده از داده های سری زمانی و برآورد مدل با روش حداقل مربعات معمولی تخمین زده شدند. نتایج نشان دادند که میانگین سن تحصیلات مهمترین عاملی است که بر سن ورود مردان به بازار کار و تأخیر در آن اثر داشته است. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که وضعیت و شرایط بازار کار خلاف جهت تغییرات جمعیتی- اجتماعی و ناهمسو با بهره مندی از امتیازات اقتصادی تغییرات جمعیتی است.
بررسی رابطه دینداری و قصد باروری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کاهش باروری در دهه های اخیر و همزمانی آن با برخی تغییرات در دینداری، این مقاله به بررسی رابطه دینداری و تعداد فرزندان قصد شده می پردازد. داده ها برگرفته از پیمایش سبک زندگی متاهلین در شهر تهران است که در سال 1394 انجام شده است. در این مقاله نمونه شامل 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بوده، می باشد. یافته ها نشان می دهد قصد فرزندآوری در شهر تهران عمومیت بالایی دارد. حدود 4 درصد قصد بی فرزندی دارند که تنها 5/16 درصد از افراد بدون فرزند را شامل می شود. همچنین 3/67 درصد از افراد قصد داشتن بیش از دو فرزند دارند، در حالی که تعداد افرادی که 2 فرزند یا بیشتر دارند، 6/47 درصد است. گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و حدود 65 درصد افراد دینداری متوسط و بالاتر دارند. تحلیل های چند متغیره نشان می دهد قصد باروری متأثر از دینداری بوده و این تأثیر در حضور متغیرهای اقتصادی اجتماعی همچنان پابرجاست. همچنین اگرچه زنان دیندارتر از مردان هستند، قصد باروری در زنان و مردان تقریبا با شدت یکسان متأثر از دینداری است.
صاحب خانه شدن در ایران: تحلیلی بر رابطه ویژگی های سرپرست خانوار و مالکیت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن و سرپناه از جمله نیازهای اولیه هر خانوار شمرده می شود و شکل گیری و افزایش تعداد خانوارها در جمعیت، به معنای تقاضای بیشتر برای واحدهای مسکونی است. با هسته ای شدن خانواده و عمومیت یافتن الگوی سکونت نومکان، داشتن خانه و مسکن مستقل، جزء اولویت ها و اهداف مهم در چرخه زندگی افراد و خانوارهاست که معمولا به تناسب شرایط و ویژگی ها خود مایلند خانه ای مخصوص خود داشته باشند. مقاله حاضر، چگونگی ارتباط ویژگی های سرپرستان خانوار با احتمال مالکیت مسکن در ایران را مورد تحلیل قرار می دهد. برای این منظور، داده های سطح فردی سرشماری 1390 کشور مورد استفاده قرار گرفته و با استفاده از تحلیل های دومتغیره و چندمتغیره، احتمالات مربوط به نحوه تصدی گری مسکن برحسب تفاوت در مشخصه های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی سرپرستان خانوارها برآورد گردیده است. یافته ها نشان می دهد که وضعیت مالکیت واحدهای مسکونی برحسب ویژگی های سرپرستان خانوار، نظیر جنسیت، محل سکونت و تولد، بعد خانوار، وضع زناشویی، اشتغال، تحصیلات و سن تفاوت دارد و 29 درصد از تغییرات نسبت احتمالات مالکیت مسکن را تبیین می کنند. بررسی های بیشتر در خصوص جایگاه مسکن در اولویت های سبد هزینه خانوار، فشار هزینه های مسکن بر اقتصاد خانوارها، و حتی ارتباط موضوع مسکن با تصمیم های جمعیتی زوجین و خانواده ها در خصوص ازدواج و تشکیل خانواده جوانان، تصمیم به داشتن فرزند و تعداد فرزندان و نظایر آن در تحقیقات آتی ضرورت دارد.
جمعیت و اشتغال در ایران: دیدگاه سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حجم، ساختار و نرخ رشد جمعیت و شرایط اقتصادی-اجتماعی، روابطی متقابل و درهم تنیده دارند، و نقش مهمی در سیاست گذاری های اقتصادی و برنامه ریزی های کلان کشور ایفا می کنند. یکی از راه های تأثیرگذاری جمعیت بر اقتصاد، تأمین نیروی انسانی ماهر و متخصص بعنوان مهمترین نهاده بخش های اقتصادی است. از دیگر سو، وضعیت اقتصادی و اشتغال در کشور نیز نقش مهمی در تصمیم گیری های جوانان بویژه در امور ازدواج و فرزندآوری ایفا می کنند. مطالعات بسیاری بطور جداگانه اثر بازار کار و اشتغال بر باروری، و یا تأثیر ساختار سنی جمعیت بر پارامترهای اقتصادی را سنجیده اند. با این حال، کمتر مطالعه ای اثر همزمان این دو عامل، روابط متقابل را در مدلی واحد گنجانده و مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله سعی می شود تا با نگاه سیستمی و کل نگر و استفاده از روش پویایی شناسی سیستم ها، روابط متقابل متغیرهای جمعیتی از جمله ساختار سنی، ازدواج و باروری با متغیرهای اقتصادی مانند نسبت اشتغال و امنیت شغلی، درآمد سرانه داخلی و رفاه، مورد بررسی قرار گیرد. شناخت دقیق روابط متقابل بین مؤلفه های سیستم به مدیران کمک می کند تا بتوانند علل ساختاری رفتار سیستم اقتصادی- اجتماعی را بشناسند و درک بهتری از چالش های پیش رو داشته باشند. بدیهی است برنامه ریزان و سیاستگذاران می توانند با شناخت حاصل از این روش در برنامه ریزی های جامع و سیاست گذاری های کلان کشور جنبه های مختلف تصمیمات اتخاذ شده را مدنظر قرار دهند تا حداکثر اثربخشی را در تخصیص منابع کسب کنند.
نظام ثبت احوال عراق و آزمونی در ناآرامی های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۹۳ و ۹۴
97-108
حوزه های تخصصی:
در سال 2011، چند سال پس از پایان عملیات نظامی 2003، یک تحلیل دقیق از وضعیت نظام ثبت احوال عراق انجام گرفت. این مطالعه با استفاده از روش های ترکیبی، شامل مصاحبه با دست اندرکاران کلیدی در نظام ثبت احوال عراق، مشاهده، مطالعه ی اسناد، نقشه برداری و تحلیل خلأ در نظام ثبت احوال عراق انجام شد. علی رغم جنگ هایی که در طی سه دهه ی گذشته در عراق تجربه شده است، این مطالعه نشان داد ، که نظام ثبت احوال عراق تا حدود زیادی دست نخورده و کارآمد است. با توجه به اینکه نظام ثبت احوال عراق در طی جنگ به طور کلی نابود شد، این مقاله دلایل برگشت پذیری و ترمیم پذیری نظام ثبت احوال عراق را مورد بررسی قرار می دهد و از این طریق آموزه هایی را به دست می دهد.
تعیین کننده های جمعیت شناختی الگوی سبک زندگی سلامت محور سالمندان قرچک: همبسته ها و الزامات سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۴-۱
حوزه های تخصصی:
در دنیای کنونی، سلامت تبدیل به یک موضوع مهم و محوری در مطالعات اجتماعی و جمعیتی شده است. هدف اصلی این رساله شناخت تعیین کننده های جمعیت شناختی الگوی سبک زندگی سلامت محور سالمندان شهر قرچک است، روش تحقیق پیمایشی بوده و داده ها به کمک تکنیک پرسشنامه محقق ساخته از 383 نفر از سالمندان60 ساله و بالاترگردآوری شده است. یافته ها نشان می دهد که شاخص سبک زندگی سلامت محور سالمندان قرچک برحسب تعیین کننده های جمعیت شناختی آنها متفاوت بوده و درسطح متوسط ارزیابی شد. نتایج بررسی تفاوت میانگین ها نشان داد نحوه گذران اوقات فراغت، نحوه مصرف دخانیات، تغذیه در بین مردان و زنان از نظر آماری تفاوت معناداری داشت. اما وضع زناشویی، امید اجتماعی، منزلت اجتماعی و شاخص کلی سلامت تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد با توجه به سطح معناداری آماری به دست آمده، متغیرهای سطح تحصیلات، جنس و تعداد فرزندان بر شاخص سلامت موثر بودند. مقدار واریانس تبیین شده متغیر سلامت توسط متغیرهای مستقل 15 درصد بدست داده شده و مابقی تغییرات متغیر وابسته مربوط به سایر عوامل می باشد که در مدل نبودند. تأثیر دو متغیر اول در مطالعات انجام شده، تأیید شده است. ایجاد زمینه دسترسی سالمندان به امکانات آموزشی، بهداشتی و تغذیه ای از طریق از میان بردن نابرابری اجتماعی، اقتصادی و دستیابی به سالمندی سالم مهمترین توصیه سیاستی مطالعه است.
الگوها و تعیین کننده های ترجیح جنسیتی در شهرستان نکا، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، برخی از مهم ترین الگوها و تعیین کننده های مرتبط با ترجیح جنسیتی مورد مطالعه قرار می گیرد. واکاوی ادبیات تحقیق مؤید آن است که اولا، پدیده ترجیح جنسیتی نه تنها با حاملگی های ناخواسته و تمایلات باروری مرتبط است، بلکه پیامدهای جمعیت شناختی دیگری مانند افزایش مرگ ومیر مادری را نیز سبب می شود. ثانیا، الگوی "فرزندآوری منبعث از ترجیح جنسیتی" هنوز هم در برخی از جوامع در جهان وجود دارد. یافته های مقاله، مبتنی بر پیمایشی است که نمونه آن را 743 نفر از زنان 15 -49 ساله همسردار ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستان نکا در استان مازندران تشکیل می دهند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق مبین آن است که علیرغم کاهش باروری به زیر سطح جانشینی در استان مازندران طی سالیان اخیر، ترجیح جنسیتی مبتنی بر فرزند پسر در بستر اجتماعی تحت مطالعه، همچنان رایج و متداول است. مطابق یافته ها، تعیین کننده های اصلی تمایل به فرزندآوری عبارتند از: سن، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان موجود و ترکیب جنسیتی مطلوب فرزندان. علاوه بر این، هم تمایلات فرزندآوری و هم ترجیحات جنسیتی به طور معنی داری تحت تاثیر متغیرهای نگرشی به ویژه نگرش به ارزش فرزند و نگرش به نقش های جنسیتی قرار دارند
مطالعه کیفی بسترها و پیامدهای خانوادگی اشتغال زنان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷)
127 - 166
حوزه های تخصصی:
با ورود زنان به بازار کار، نقش شغلی، به عنوان نقشی جدید در مقابل نقش های سنتی همسری و مادری مطرح گردیده است. زنان با داشتن نقش های همسری، مادری و خانه داری، با پذیرفتن اشتغال، در حقیقت، مسئولیتی مضاعف را عهده دار می شوند. اشتغال زنان می تواند پیامدهای مثبت و منفی را برای خود فرد و خانواده او در پی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناخت پیامدهای خانوادگی اشتغال زنان در شهر یزد می باشد. روش مورد استفاده، کیفی است که در چارچوب نظریه زمینه ای انجام شده است. 15 زن متأهل شاغل یزدی مشارکت کننده در این پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز این مطالعه، به شیوه مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شده و با روش کدگذاری استراوس و کوربین، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مقوله نهایی حاصل از تحلیل داده ها، گرانباری نقش می باشد. مهم ترین شرایط علّی حاصل از داده ها، محدودیت زمان و فراغت است. همچنین متغیرهای "کیفیت روابط زوجین" و "مدیریت درآمد زن شاغل" به عنوان شرایط زمینه ای، و "چترهای حمایتی" به عنوان شرایط مداخله گر تعیین شد. پیامدهای اشتغال زنان متأهل، با عناوین فشار مضاعف، تضعیف نقش های زنانه، بهبود تعاملات و رضایت و آرامش استخراج گردید. راهبردهایی که این زنان برای کاهش گرانباری نقش به کار می گیرند نیز شامل: مدیریت زمان، مدیریت وظایف شغلی و حمایت گری است.
تحلیل کیفی تکنیک های اقناعی اینستاگرامی در مشارکت انتخاباتی اسفند 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
127 - 146
حوزه های تخصصی:
نقش رسانه های نوین در مشارکت انتخاباتی مسجل شده است، اما این تأثیرات بر عالم سیاست به مانندِ گذشته واحد، یکسان و نشئت گرفته از سیاست های حاکم نیست، بلکه دچار تکثرگرایی شده و حتی ممکن است مخالف سیاست های حاکم عمل کند. لذا، شناخت تأثیرات و نوع عملکرد رسانه های نوین، که در این مطالعه منحصر به اینستاگرام شده، از اهمیت زیادی برخوردار است. پرسش اصلی این است که چه تکنیک های اقناعی اینستاگرامی در مشارکت انتخابات مجلس 1398 به کار رفته است. برای این منظور از روش کیفی گراندد تئوری استفاده شده است. جامعه آماری مطالب انتخاباتی اینستاگرام و نمونه هفت صفحه فعال دو جریان سیاسی است که در 51 محور تلخیص شده و 16 تکنیک اقناعی احصا شده است. نتایج از سه رویکرد مشارکت منفی، مثبت و انفعال در انتخابات حاکی است که در این میان، مشارکت مثبت از تکنیک های اقناعی ترس، وعده ووَعید، شعار تبلیغاتی، احاله به ارزش ها، مظلوم نمایی و زبان مردم استفاده کرده است؛ در مقابل، مشارکت منفی یا تحریم انتخابات از تکنیک های اقناعی افشا، امتناع، تحریک و تهییج، تقطیع، تلقیح، توسل به اصول و قوانین، توسل به برائت، زبان مردم، گواه اجتماعی، مجاورت و مصادره به مطلوب استفاده کرده است. در خصوص انفعال نیز اطلاعاتی به دست نیامد.
بررسی تفاوت های استانی امید زندگی در ایران: مقایسه موردی دو استان گیلان و سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
293 - 318
حوزه های تخصصی:
در جمعیت هایی که در مرحله نهایی گذار مرگ و میر قرار دارند، یکی از مهمترین پرسش ها، میزان نابرابری های جغرافیایی موجود در شاخص امید زندگی است. برای بررسی این نابرابری ها در کشور، با استفاده از داده های اصلاح شده ثبتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و روش تجزیه آریاگا، نقش گروه های سنی و علل مرگ در فزونی امید زندگی در بدو تولد استان گیلان در مقایسه با استان سیستان و بلوچستان تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مرگ و میر نوزادان با رقم حدود 1.3 سال در هر دو جنس بیشترین تأثیر را در تفاوت سطح امید زندگی در بدو تولد دو استان داشته است. همچنین بیماری های قلبی-عروقی در زنان و حوادث غیرعمدی در مردان، به ترتیب، با رقم های حدود 3.0 سال و 1.8 سال، مهمترین علل فزونی امید زندگی در بدو تولد گیلان نسبت به سیستان و بلوچستان (به دلیل الگوی جوان تر مرگ و میر ناشی از این بیماری در سیستان و بلوچستان) بوده است. نتایج بیانگر این است که علی رغم طی شدن گذار مرگ ومیردر کل کشور، نابرابری های مهمی در مرگ ومیر استان های مورد مطالعه کشور همچنان وجود دارد و همین امر آن ها را در مراحل متفاوتی از گذار مرگ و میر، اپیدمیولوژیک و سلامت قرار داده است. توزیع عادلانه تر امکانات توسعه در سطح جغرافیایی می تواند به کاهش این شکاف ها و افزایش کلی امید زندگی در کشور منجر شود.
تاثیر سنخ های متفاوت شبکه های اجتماعی بر قصد باروری: مطالعه زنان حداقل یکبار ازدواج کرده مناطق شهری استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد در درون شبکه های اجتماعی قرار دارند و این شبکه ها می توانند بر تصمیمات مهم آنها مانند قصد فرزندآوری تاثیرگذار باشند. سنخ شناسی شبکه های اجتماعی در مقاله حاضر با توجه به ساختار، ماهیت و ترکیب شبکه و مکانیزم های تاثیرگذار در آن شامل فشار اجتماعی، واگیری اجتماعی، یادگیری اجتماعی و حمایت اجتماعی انجام گرفته است. با بهره گیری از نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ای 600 زن 18 تا 44 ساله واجد شرایط در نقاط شهری استان بوشهر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحلیل خوشه ای بیانگر چهار سنخ متفاوت شبکه های اجتماعی در میان زنان مورد مطالعه بود که مشخصات هر کدام از آنها به تفصیل در مقاله آمده است. نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک دو وجهی نشان دهنده آن است که شبکه های اجتماعی خانواده محور بیشترین احتمال را برای قصد رفتن به توالی بالاتر فرزندآوری دارا می باشند. این احتمال نسبت به شبکه های اجتماعی غیرحمایتی، خویشاوند محور و دوست محور به ترتیب 18/5، 80/2 و 24/2 برابر بیشتر است. با توجه به آنکه به نظر می رسد اندازه شبکه های اجتماعی خانواده محور در طول زندگی مدرن در حال کم شدن است، اتخاذ سیاست هایی برای حفظ آنها و همچنین یافتن راه حل هایی برای جبران نقش مهم شبکه های اجتماعی در رابطه با فرزندآوری لازم و ضروری باشد.
ترجیحات قومی فرزندآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این مقاله پژوهشی، بررسی ترجیحات فرزندآوری در بین گروه های قومی منتخب در ایران است. گروه های قومی این تحقیق، مشتمل بر اقوام ترک، ترکمن، کرد، گیلک، لر، لک، و مازنی است. یافته های این تحقیق نشان دهنده شباهت ها و تفاوت های قابل ملاحظه ای در بین گروه های قومی از نقطه نظر ترجیحات فرزندآوری آنها است: از یک سو، مهم ترین وجوه مشترک آنها این است که نه تنها هیچ یک از گروه های قومی مورد مطالعه تقریباً هیچ گونه ترجیح و تمایلی به الگوی بی فرزندی ندارند، بلکه بیشترین ترجیح آنها معطوف به الگوی دو فرزند است. از سوی دیگر، بیشترین تفاوت ها در بین گروه های قومی در زمینه ترجیحات فرزندآوری را باید در الگوی سه فرزند و بیشتر جستجو کرد. در مجموع، تجزیه و تحلیل های این تحقیق، مبین این نتیجه گیری نهایی است که هیچ یک از متغیرهای تحقیق، حتی سطح تحصیلات دانشگاهی نیز نتوانسته است یک نوع هم گرایی قومی در الگوی فرزندآوری زیاد یعنی ترجیح به داشتن سه فرزند و بیشتر را فراهم کند که به خوبی نشان دهنده این نکته مهم است که تعلّقات قومی کماکان نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای در ترجیح فرزندآوری زیاد ایفا می کند.
ترجیح جنسی و نقش نگرشهای جنسیتی در شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجیح جنسی از جمله مولفه هایی است که از تفاوت گسترده ای در میان کشورهای جهان برخوردار است. درحالی که در برخی کشورها هنوز داشتن فرزند پسر از اولویت های والدین است، در برخی دیگر الگوی غالب عدم ترجیح جنسی، ترجیح متعادل جنسی و ترجیح دختر است. بر این اساس هدف این مقاله توصیف وضعیت ترجیح جنسی و نقش نگرش های جنسیتی در شکل گیری آن به تفکیک جنسیت است. جامعه آماری پیمایش، متأهلین شهر تهران بوده و 1272 نمونه در سنین باروری به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند الگوی غالب ترجیح جنسی در مردان و زنان، ترجیح متعادل جنسی است. ترجیح پسر در مردان بیش از زنان و ترجیح دختر در زنان بیش از مردان گزارش شده است. نگرش های جنسیتی به عنوان عاملی در شکل گیری ترجیح جنسی در هر دو جنس پذیرفته می شود. نگرش های جنسیتی سنتی تر با ترجیح پسر و نگرش های برابرطلبانه تر با عدم ترجیح جنسی و ترجیح متعادل جنسی در هر دو جنس همراه است. به طور کلی می توان گفت با تغییر نگرش های جنسیتی از سنتی به سوی برابرطلبانه، ترجیح جنسی از الگوی غالب ترجیح پسر به ترجیح متعادل جنسی تغییر یافته که پیامدهای جامعه شناختی و جمعیت شناختی را به دنبال داشته است.
تحلیل کیفی کُنش فرزندآوری زوج های عرب شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باروری، به عنوان یکی از سه عنصر اصلی تغییرات جمعیّت، به یکی از مسائل مهمّ جامعه ی ایران تبدیل شده است. پژوهش های گسترده ای در زمینه ی شناخت تعیین کننده های باروری صورت گرفته است. با این حال، فهم عمیق پدیده ی باروری مستلزم مطالعه ی بُعد معنایی آن است؛ بُعدی که بیانگر فهم و تفسیر مردم از جهان اجتماعی خود، وقایع و شرایط و نیروهای موجود در آن و پیوندشان با فرزندآوری است. برخلاف بیش تر پژوهش های پیشین که کمّی بوده و با اتّخاذ موضِع بیرونی به تبیین باروری پرداخته اند، این مقاله با روش کیفی و با تمرکز بر کُنش های فرزندآوری و معنای آن نزد کُنشگران درصدد است تا به آن بخش مغفول از این نوع کُنش ها بپردازد. نتایج این بررسی که با بهره گیری از رویکرد نظریه ی زمینه ای و از طریق مصاحبه ی عمیق با 20 زوج از عرب های شهر اهواز انجام شده حاکی از آن است که سه نوع رویکرد معنایی ازکُنش فرزندآوری بر اساس نحوه ی تأثیر زمینه ی کُنش، معانی اطلاق شده به فرزندآوری و بروز عملی این کُنش قابل تشخیص است که عباتند از: فرزندآوری به عنوان یک کُنش التیام بخش ترمیمی، فرزندآوری به عنوان یک کُنش آینده نگرانه اندیشمندانه، فرزندآوری به عنوان یک کُنش محدود کننده امنیّتی.
تحقیقات مهاجرت داخلی در ایران: مرور حیطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های متعددی در چند دهه اخیر به بررسی ابعاد و پیامدهای مهاجرت داخلی در ایران پرداخته اند. این مقاله با بهره گیری از روش مرور حیطه ای و چارچوب آرکسی و اُملی به بررسی پژوهش های مهاجرت داخلی در ایران در سه دهه اخیر پرداخته و در تلاش است تا تصویری از ویژگی ها، تعیین کننده ها و پیامدهای مهاجرت ارائه دهد. نتایج بیانگر تسلط روش های کمی و داده های پیمایشی در پژوهش های مهاجرت است. بیش از نیمی از پژوهش ها بر مهاجرت های روستا به شهر و حدود یک پنجم بر جریانات مهاجرتی و پیامدهای آن به استان تهران متمرکز بوده اند. همچنین، بیش از 52 درصد پژوهش ها، عوامل و بسترهای تعیین کننده مهاجرت داخلی، 31 درصد تبعات و پیامدهای مختلف مهاجرت بر مهاجران و مبادی و مقاصد مهاجرتی، 13 درصد روندها و الگوهای مهاجرت و در نهایت 3 درصد ویژگی های جمعیتی مهاجران داخلی را بررسی کرده اند. بعلاوه نتایج نشان داد که توسعه نابرابر، تمرکزگرایی امکانات و فرصت های اقتصادی و آموزشی، تغییرات اقلیمی، تفاوت های درآمدی، دستیابی به شغل، و شبکه های اجتماعی ازجمله مهمترین عوامل زمینه ساز مهاجرت داخلی در ایران می باشند. با این حال، حوزه مهاجرت داخلی در کشور نیازمند استفاده از شاخص ها و معیارهای جدید برای مقایسه های بین المللی، پرداختن به ابعاد و الگوهای نوپدید مهاجرت و بهره گیری از روش های کیفی است.
تأثیرتحولات ساختار سنی جمعیت بر عرضه نیروی انسانی و وضع فعالیت اقتصادی در ایران و آینده نگری آن تا افق1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
89 - 115
حوزه های تخصصی:
ایران، همانند سایر کشورهای در حال توسعه مراحل انتقال جمعیتی را از سال 1330 تجربه کرده است. میزان بالای باروری کل (5/6 فرزند به ازاء هر مادر) در فاصله سال های 1335 تا 1365، منجر به افزایش سهم نسبی جمعیت زیر 15 سال به بالای 40 درصد گردید. ایران، کاهش باروری را در فاصله سال های 1370 تا 1390 تجربه کرده است. هدف اصلی این پژوهش، سنجش تأثیر تحولات ساختار جمعیتی بر عرضه نیروی انسانی و وضع فعالیت اقتصادی در ایران طی سال های 1345 تا 1385و آینده نگری آن تا افق 1404 می باشد. روش تحقیق در این بررسی اسنادی و از تحلیل مقایسه ای سود جسته است. منبع داده ها، نتایج تفصیلی سرشماری های عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در فاصله سال های 1385- 1345، و آمارهای دفتر بین المللی کار و نیز بخش جمعیت سازمان ملل متحد در سال های 1986، 1996 و 2006 است. برای سنجش و دستیابی به مدل ساختاری (معیار) از تکنیک غیرمستقیم استانداردسازی نرخ فعالیت اقتصادی بر اساس ساختار سنی و جنسی جمعیت کشور بهره گرفته و مقایسه ای نیز با کشورهای مبنا صورت پذیرفته است. نتایج این مطالعه حاکی از تغییرات چشمگیر در میزان مشارکت اقتصادی جمعیت و سهم نسبی جمعیت در سن کار است.
نگرش به طلاق و تعیین کننده های آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴)
193 - 225
حوزه های تخصصی:
مطابق تئوری گذار دوم جمعیت شناختی، تحولات وسیع و عمیق الگوهای مرتبط با شکل بندی خانواده، از جمله روندهای فزاینده طلاق بعنوان ویژگی های بنیادین خانواده ی معاصر و جمعیت شناسی نوین محسوب می شوند. در همین چارچوب، تحقیق حاضر به بررسی برخی از مهمترین الگوها و تعیین کننده های نگرش به طلاق پرداخته است. جمعیت نمونه تحقیق را 2787 نفر زنان و مردان 15 سال به بالای نقاط شهری و نقاط روستایی شهرستان های اهواز، بابلسر، بجنورد، گنبدکاووس، محمودآباد و همدان تشکیل می دهند. یافته ها نشان داد که درحدود یک سوم افراد مورد مطالعه دارای نگرش مثبت به طلاق هستند و این الگوی کلی نیز بطور معنی داری، تحت تأثیر تعیین کننده های سه گانه اعم از متغیرهای جمعیت شناختی (مانند: سن، جنس، محل سکونت، تحصیلات)، متغیرهای مرتبط با نقش های جنسیتی و متغیرهای مرتبط با دینداری است. در مجموع، یافته های این تحقیق را می توان درچارچوب تئوری های نوگرایی و تغییرات بنیادین در نظام ارزش های جامعه تبیین کرد؛ بدین معنا که نگرش به طلاق بطور مستقیم و مثبت تحت تأثیر رویکردهای نوگرایانه و لیبرالی است.