امروزه باروری، به عنوان یکی از سه عنصر اصلی تغییرات جمعیّت، به یکی از مسائل مهمّ جامعه ی ایران تبدیل شده است. پژوهش های گسترده ای در زمینه ی شناخت تعیین کننده های باروری صورت گرفته است. با این حال، فهم عمیق پدیده ی باروری مستلزم مطالعه ی بُعد معنایی آن است؛ بُعدی که بیانگر فهم و تفسیر مردم از جهان اجتماعی خود، وقایع و شرایط و نیروهای موجود در آن و پیوندشان با فرزندآوری است. برخلاف بیش تر پژوهش های پیشین که کمّی بوده و با اتّخاذ موضِع بیرونی به تبیین باروری پرداخته اند، این مقاله با روش کیفی و با تمرکز بر کُنش های فرزندآوری و معنای آن نزد کُنشگران درصدد است تا به آن بخش مغفول از این نوع کُنش ها بپردازد. نتایج این بررسی که با بهره گیری از رویکرد نظریه ی زمینه ای و از طریق مصاحبه ی عمیق با 20 زوج از عرب های شهر اهواز انجام شده حاکی از آن است که سه نوع رویکرد معنایی ازکُنش فرزندآوری بر اساس نحوه ی تأثیر زمینه ی کُنش، معانی اطلاق شده به فرزندآوری و بروز عملی این کُنش قابل تشخیص است که عباتند از: فرزندآوری به عنوان یک کُنش التیام بخش ترمیمی، فرزندآوری به عنوان یک کُنش آینده نگرانه اندیشمندانه، فرزندآوری به عنوان یک کُنش محدود کننده امنیّتی.