فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۶۸۱.

مقایسه و نقد دیدگاه های جان شلنبرگ و پاسکال درباره مسئله اختفای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختفای الهی عشق الهی جان شلنبرگ پاسکال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۷
نظریه اختفای الهی دیدگاهی است که مدعی است خداوند دلایل کافی برای شناخت خود را در اختیار انسان ها قرار نداده است. از نظر شلنبرگ اختفای الهی اثبات می کند که خدایی وجود ندارد چون اگر وجود داشت دلایل کافی برای شناخت خود را در اختیار انسان ها قرار می داد، در حالی که چنین نکرده است. اما از نظر پاسکال اختفای الهی به دلیل تأثیرات مثبتی که بر باطن انسان ها دارد برای خداباوری لازم و ضروری می باشد. نتایجی که از بررسی های انجام شده در این مقاله و مقایسه دیدگاه های این دو فیلسوف به دست می آید این است که دلایل پاسکال نمی تواند ضرورت اختفای الهی را توجیه کند. در عین حال استدلال شلنبرگ بر مبنای اختفای الهی قابل پاسخگویی توسط خداباوران بوده و نمی تواند الحاد را توجیه کند.
۱۶۸۲.

بررسی نظریه حیثیت تقییدیه در ارتباط هستی شناسانه حق با خلق در حکمت متعالیه و عرفان اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: حق حیثیت تقییدیه حکمت متعالیه خلق هستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۵۱
ارتباط حق با خلق یکی از مهم ترین مسائلی است که در حکمت متعالیه و عرفان اسلامی مطرح شده است. آنچه در دیدگاه حکمت متعالیه و عرفان اسلانی بدان تأکید شده، آن است که حقیقت مطلق، تنها ذات مقدس حق تعالی است و همه کثرات امکانی، تجلیات و شئونات آن حقیقت مطلق هستند. ارتباط حق با خلق دارای تبیین ها و تحلیل های دقیقی است که یکی از راه های تحلیل این ارتباط از طریق حیثیت تقییدیه است که این مقاله در پی نمایاندن آن است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده و بر آن است که براساس نظریه حیثیت تقییدیه، رویکرد توحیدی به عالم هستی را به دنبال داشته باشد و ارتباط حق با خلق را با نگاه حیثیت تقییدیه بررسی کند.
۱۶۸۳.

بررسی مسأله صدق در معرفت شناسی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی کوگیتو وضوح و تمایز صدق و کذب کذب مادی و کذب صوری و خطا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۲۷۳
مسأله صدق و نقش آن در معرفت شناسی همواره دغدغه اصلی و موضوعی چالش برانگیز در عرصه فلسفی بوده است. اغلب مفسران و اندیشمندان تعریف صدق به مطابقت با واقع را پذیرفته و این گونه اذعان داشته اند که ملاک تعیین صدق و کذب امور ذهنی، تطابق با واقعیت و صرفا به حوزه تصدیقات مرتبط است؛ به این معنا که زمانی احکام ذهنی صادق هستند که با واقعیت مطابق باشند. با این حال، سخن دکارت درباره صدق اندکی متفاوت است. در فلسفه دکارت، صدق مبتنی بر دو ویژگی وضوح و تمایز و نیز، در هر دو حیطه تصوّرات و تصدیقات جاری و ساری است. در این مقاله می کوشیم تا نشان دهیم که در فلسفه دکارت، صدق، مؤلفه ای است که در نتیجه سیری معرفتی و پیمایش گام های معرفت شناسانه و نیز، پس از برخورداری از شناخت واضح و متمایز محقق می شود. از این منظر می توان گفت که صدق در نگاه دکارت، امری درونی است نه بیرونی؛ یعنی صدق در درون سیر معرفت شناسانه و پس از حصول شرایطی مانند داشتن شناخت واضح و متمایز تحقق می یابد.
۱۶۸۴.

اخلاق زمینه مند در مقابل اخلاق انتزاعی؛ گفتگو با حسن محدثی گیلوایی جامعه شناس و استادیار دانشگاه

مصاحبه شونده: مصاحبه کننده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۲۸
اخلاق انتزاعی در واقع یک سری اصول را از ما می خواهد که ما این اصول را اجرا کنیم؛ ولی در مقام عمل بنا بر دلایل گوناگون، این اصول قابلیت اجرا ندارد و متأسفانه معلمان اخلاق توجهی به این ندارند که این اصول در دنیای واقعی و در درون زمینه اجتماعی مختلف اساسا قابلیت اجرا ندارند. این اخلاق انتزاعی ربطی به جهان واقعی انسان ها ندارد و اتفاقا به نظر می رسد فرهنگ آرمانی، یعنی فرهنگی که انسان ها در مقام گفت وگو و سخن آن را قبول دارند و روی آن تأکید می کنند، مرتبط با همین اخلاق انتزاعی است.اگر اخلاق زمینه مند وجود داشته باشد، می تواند اصول خودش را داشته باشد؛ یعنی فرد در درون زمینه فرد مجهز به منطق اخلاقی باشد که بتواند در آن موقعیت بر اساس آن اصول اخلاقی عام مرتبط با زمینه عمل کند. همه چیز منتهی به تصویر شخصیتی او نشود، بلکه ما بتوانیم بر اساس موقعیت های مختلف حرف بزنیم و بر اساس اصول اخلاقی عام بحث کنیم.اخلاق زمینه مند می تواند راهنما باشد و زمینه های نوعی را مشخص می کند و اصولی را ارائه می دهد و تو را رها نمی کند که هر کاری دوست داری انجام دهی. اتفاقا جزئی تر به این مسائل می پردازد. اساسا اصول اخلاقی که آدمی همیشه به آن پایبند باشد وجود ندارد و غلط است.ما باید اصول اخلاقی را به صورت سلسله مراتبی ببینیم. برعکس آن چیزی که در باب اصول اخلاقی به موازات هم مطرح می کنند. اصول اخلاقی مطرح شده موازی هم هستند و من بر این نقد جدی دارم؛ زیرا اصول اخلاقی باید سلسله مراتبی باشند؛ یعنی شما اصول اخلاقی ای داشته باشی که بر اصول اخلاقی دیگر سوار بوده و حاکم بر آن ها باشند.
۱۶۸۵.

تحلیل وجودشناختی الهیات تمثیلی توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صفات مشترک حق و خلق الهیات تمثیلی توماس آکویناس زبان شناسی صفات الهی معرفت شناسی صفات الهی وجودشناسی صفات الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۸۴
تحلیل صفات مشترک میان حق و خلق همواره نظریات گوناگونی را از جانب الهی دانان و سایرمتفکرین در حوزه الهیات برانگیخته است. از جمله مهمترین این نظریات الهیات تمثیلی قدیس توماس آکویناس است که از زمان طرح آن همیشه مورد توجه موافقان و مخالفان بوده است. آکویناس که با طرح حمل تمثیلی، راهی میانه اشتراک لفظی و اشتراک معنوی برای این دسته از صفات الهی ارائه داد، سخن گفتن درباره خدا را از رهگذر صفات مخلوقات جایز شمرد و الفاظ این صفات را معنادار دانست. اما با توجه به سخنان او در دو کتاب اصلی اش یعنی «جامع الهیات» و «جامع در رد گمراهان» می توان جنبه های معرفت شناختی و وجودشناختی صفات الهی را که او در طرح نظریه الهیات تمثیلی مدنظر داشته است ملاحظه نمود. در این مقاله با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی وجودشناختی الهیات تمثیلی آکویناس پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که نباید الهیات تمثیلی آکویناس را تنها نظریه ای برای حل مشکل زبان دین در حوزه اسماء و صفات الهی دانست.
۱۶۸۶.

رویکرد هرمنوتیکی به یادگیری کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری کوانتوم پارادایم کوانتومی پارادایم سادگی یادگیری کوانتومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۳۰۴
این پژوهش با هدف تعیین مؤلفه های نظریه کوانتومی و با جستجو در داده های اولیه منابع گزینش شده بر اساس پاردایم کوانتومی و با روش پژوهش هرمنوتیک فلسفی، در پی این سوال بوده است که از دیدگاه کوانتومی، یادگیری چگونه اتفاق می افتد؟ نظریه کوانتمی در مقابل نظریه سادگی شکل گرفته است. در حالی که نظریه سادگی تحت تاثیر فرهنگ مدرنیته و دیدگاه های دکارت و نیوتن قرار داشت که اعتقاد داشتند می توان پدیده ها را به ساده ترین شکل خود کاهش داد، نظریه کوانتومی بر کل گرایی تاکید دارد و معتقد است که کل اجزای هستی، پویا و در ارتباط تعاملی با یکدیگر هستند. کاهش گرایی دکارتی باعث شد به ارتباطات خطی بین پدیده ها توجه شود و بر اساس آن معتقد بودند پدیده ها قابل پیش بینی و کنترل و در نتیجه دارای قطعیت هستند اما دیدگاه کوانتومی به جای سادگی و روابط خطی به پیچیدگی و درهم تنیدگی روابط توجه دارد. مباحث مربوط به یادگیری کوانتومی تحت تاثیر نظریه کوانتومی شکل گرفتند. و با تاکید بر کل گرایی، درهم تنیدگی و ارتباط تعاملی و پیچیده بین پدیده ها هم به ظرفیت های عینی و بیرونی و هم به ظرفیت های ذهنی و درونی توجه کردند و تحت تاثیر دیدگاه های روانشناختی شناختی به ظرفیت های نیمکره چپ و راست مغز در یادگیری توجه کردند. این دیدگاه به تفکر کوانتمی، یادگیری در کلاس های پرشور و نشاط و مشارکتی، یادگیری از طریق حافظه خودآگاه و ناخودآگاه و پردازش داده ها و مفهوم سازی آنها و چرخه مجدد پردازش مفهوم به عنوان داده ورودی، یادگیری دیداری، شنیداری و حسی حرکتی، یادگیری با توجه به ذهنیت و ارزش های یادگیرنده، توجه به زمینه و بافت رویداد و یادگیری و به طور کلی به روش ها و فرآیند هایی که توجه به کل پدیده و درهم تنیدگی را در موضوع یادگیری مد نظر داشتند منجر شد.
۱۶۸۷.

خوانش هگلی-لاکانیِ ژیژک از سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژیژک لاکان هگل سوژه دیگری امر واقع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۹۴
ژیژک در نظرگرفتن فلسفه هگل را همچون اوج سیستم سازی و ایده آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه او می داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می توان زنگارهای برداشت مطلق گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژه هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می دهد. در این راستا سوژه هگلی چیزی ازپیش- داده شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت خواهانه نظم جوهری را به چالش می کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفه روح هگل شناسایی می کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می یابد و سوژه به صورت سوژه یک دال در نظم نمادین هضم می شود به سطح منطق امر واقعی لکان برمی کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی گنجد و این درست همان نقطه ای است که سوژه در آن شکل می گیرد.
۱۶۸۸.

Scientistic Philosophy, No; Scientific Philosophy, Yes(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Scientistic philosophy Neurophilosophy experimental philosophy naturalized metaphysics reductionism Atheism scientific philosophy C.S. Peirce

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
If successful scientific inquiry is to be possible, there must be a world that is independent of how we believe it to be, and in which there are kinds and laws; and we must have the sensory apparatus to perceive particular things and events, and the capacity to represent them, to form generalized explanatory conjectures, and check how these conjectures stand up to further experience. Whether these preconditions are met is not a question the sciences can answer; it is specifically philosophical. This is why the myriad forms of scientistic philosophy in vogue today (neurophilosophy, experimental philosophy, naturalized metaphysics, evangelical-atheist reductionism, etc), are all hollow at the core. Does this mean we must return to the old, a priori analytic model? No! What is needed instead is scientific philosophy in the sense Peirce articulated more than a century ago: philosophy motivated by a genuine desire to discover the truth, and relying not solely on reason but also on experience—only not the special, recherché experience required by the sciences, but close attention to aspects of everyday experience so familiar we hardly notice them.
۱۶۹۰.

نگرش مابعدالطبیعی شوان در باب منشأ آسمانی و قابلیّت انسانیِ دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دین وحدت کثرت وحدت متعالی حاشیه بشری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۶۳
آیا منشأ الهی و آسمانیِ دین، با کثرت و تنوّع انسانی و زمینیِ آن سازگار است؟ برای پاسخ به این پرسش، باید دانست که نزول حقیقت واحد الهی در ساحت انسانی، هم مستلزم تکثّر و تنوّع و هم مستلزم نوعی سازگاریِ همراه با محدودیّت است. در واقع با توجه به ظرفیّت-های بشری و صلاحیّت ها و اهلیّت های خاصّ هر دسته از انسان ها، می توان به وجهی از تنوّع و تعدّد ادیان دست یافت که از یک سو ناشی از طبیعتِ انسانی و از سوی دیگر برخاسته از حکمت و رحمت الهی است. به تعبیر دیگر، پذیرش وحدت حقیقتِ الهی و آسمانیِ دین، منافاتی با پذیرش کثرت و محدودیّتِ انسانی و زمینیِ آن ندارد. اینجاست که پای حاشیه بشریِ دین به میان می آید و تأثیر عوامل قومی و فرهنگی در دین و انشعابات درونیِ ادیان و نیز خاستگاه و جایگاه نظرپردازی های مربوط به شریعت و نظام های الهیّاتی، نمایان می-گردد. در این نوشتار، که با تأکید بر آراء و آثار فریتیوف شوان فراهم آمده است، ضمن پذیرش منشأ الهی و وحدت حقیقی و متعالیِ ادیان، کثرت و تنوّع آنها با توجه به مفهوم حاشیه بشری و متناسب با قابلیّت های انسانی، تبیین می گردد.
۱۶۹۱.

واکاوی اندیشه ها و پیش فرض های فلسفی ساخت شکنانه علی حرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش فرض های فلسفی ساخت شکنی علی حرب منطق تحویلی عقل گردشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۶۸
نحوه خوانش متون دینی و برداشت های گوناگون از آن از دغدغه های اندیشمندان فلسفه دین محسوب می شود. در این میان، برخی با بهره گیری از نظریه های جدید زبان شناسی در پی ارائه روشی نو در فهم متون دینی شده اند. چنان که عبور از دیدگاه های پدیدارشناسانه و ساختارگرایانه و باور به اندیشه های ساخت شکنانه یکی از تازه ترین راهکارهای موجود در فهم دین محسوب می شود. بر پایه این دیدگاه، هر دالّ می تواند مدلول های گوناگونی داشته باشد و دستیابی به یک فهم قطعی و ثابت از متون، امری غیر ممکن است. این پژوهش با روش تحلیلی- اسنادی به واکاوی اندیشه ها و پیش فرض های  فلسفی علی حرب از اندیشمندان ساخت شکن لبنانی پرداخته است که رودیکرد فلسفی وی بیشتر متأثر از ژاک دریدا فیلسوف فرانسوی می باشد. حرب در سیر فلسفی خود و پس از بهره مندی از اندیشه های فلسفی غرب و همچنین برخی متفکران عرب، تلاش کرده با در هم آمیختن برخی دستاوردهای اندیشه غربی و سنت بومی، راه خروجی برای تقابل جهان اسلام و غرب بیابد. وی در این راه نهایتاً به ارائه راه حل هایی تحت عنوان منطق تحویلی و عقل گردشی می پردازد که در این پژوهش به تبیین و تحلیل آنها پرداخته شده است.
۱۶۹۲.

آموزش تفکر به مثابه نوشتار؛ براساس نقد دریدا از خوانش فوکو در رابطه بین عقل و جنون در کوگیتو دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش تفکر نوشتار عقل جنون دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
مفهوم تفکر و اندیشیدن یکی از مسائل مهم معرفت شناسی است که فیلسوفان و معرفت شناسان از دیرباز تا کنون دیدگاه های گوناگونی درباره چیستی تفکر و چگونگی ارتباط آن با عقل ابراز داشته اند. در این نوشتار، ما به بازسازی مفهوم تفکر از دیدگاه دریدا به وسیله نقد او از خوانش فوکو از "من می اندیشم" دکارت پرداخته و چگونگی ارتباط آن را با آموزش تجزیه و تحلیل می کنیم. بر طبق دیدگاه فوکو، دکارت جنون را از تفکر کنار می گذارد، در حالی که به اعتقاد دریدا در کوگیتو، جنون وضعیتی از تفکر (درون تفکر) می باشد. در خوانش دریدا، کوگیتو نقطه صفری است که در آن عقل و جنون در هم تنیده اند. در حالی که فوکو دکارت را چنین تفسیر می کند؛ من فکر می کنم، پس من مجنون نیستم، دریدا او را چنین می خواند: مجنون باشم یا نباشم، من فکر می کنم، پس هستم. از سوی دیگر دریدا اذعان دارد که تفکر خود، نوعی نوشتن است، فکر کردن؛ یا همان نوشتن، فقط به لطف غیاب و وضعیت های امکان نیافته، و عقلانیت فقط به لطف عدم عقلانیت، یعنی جنون، امکان می یابد. نوشتار دریدایی نیز به واسطه رابطه ای مضاعف با آموزش فوکوی معلم امکان می یابد؛ استاد در ابتدا دانشجو را با فراهم نمودن دانش و طرز تفکر مناسبی آموزش می دهد و سپس دانشجو بخاطر این که خود فکر کند و صدای منحصر بفرد خود را ایجاد نماید، استاد را به چالش می کشد
۱۶۹۳.

از انحصارگرایی در حقانیت تا شمول گرایی در نجات و تعامل انسان ها: بررسی دیدگاه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعدد ادیان حقانیت نجات تعامل پیروان ادیان شمول گرایی انحصارگرایی جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
در این نوشتار، مسأله ی کثرت و تنوع دینی در آراء جوادی آملی و پاسخ او به پرسش های اصلی ذیل این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این پژوهش این است که با روش توصیفی – تحلیلی به گونه شناسی دیدگاه جوادی آملی در خصوص مسأله ی تعدد ادیان پرداخته و اندراج پاسخ های او به سه پرسش اصلی مساله ی تعدد ادیان یعنی پرسش حقانیت، پرسش نجات و پرسش تعامل پیروان ادیان، ذیل یکی از نظریات اصلی این مسأله معین گردد. در راستای دست یابی به این هدف، دیدگاه جوادی آملی در خصوص پرسش حقانیت بر اساس وحدت دین و فطرت، نقد نسبیت در فاعل و واقعیت و مسأله ی صراط مورد واکاوی قرار گرفته و نشان داده می شود که جوادی آملی بیشتر موضعی انحصارگرایانه نسبت به حقانیت ادیان دارد. جوادی آملی در پاسخ به پرسش نجات با طرح مسائلی هم چون هدایت و معذوریت، نگرشی شمول گرایانه را در پیش می گیرد. در پاسخ به نحوه ی تعامل با پیروان سایر ادیان نیز، ایشان معتقد به همزیستی مسالمت آمیزِ متکی بر معیار و ملاک هستند همزیستی ای که عملا متکی بر نگرش شمول گرایانه به تعدد و کثرت دینی قابل تحقق است.
۱۶۹۴.

استنتاج بهترین تبیین در روش اصل موضوعی دکارت و پیامدهای معرفت شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دکارت دستگاه اصل موضوعی قیاس استنتاج بهترین تبیین معرفت تجربی روش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۹۴
زمینه اصلی این پژوهش بررسی روش دکارت در معرفت به عالم محسوس و نسبت آن با آرمان اصل موضوعی معرفت است. با فاصله گرفتن از این ایراد که دکارت در شناخت عالم مادی از روش اصل موضوعی عدول کرده، استدلال کرده ام که وی، از جمله در این عرصه، با توسعه قواعد تبدیل و استنتاجی دستگاه معرفت و شکستن انحصار قیاس، همچنان به روش اصل موضوعی در تأسیس درخت معرفت پای بند مانده است. یکی از مهمترین قواعد استنتاج غیرقیاسی توسعه یافته در کار او روشی است که امروزه با عنوان استنتاج بهترین تبیین شناخته می شود. با تحلیل اسنادی نشان داده ام که افزون بر صورت بندی پایه استنتاج بهترین تبیین، صورت بندی گسترده آن هم در طرح اولیه ای مانند گفتار در روش و هم در بخش های تجربی اصول فلسفه به وضوح قابل ره گیری است. مطالعه این توسعه قواعد استنتاجی در کار دکارت، نه تنها برخی ابعاد ایده مهم و دوران ساز او مبنی بر جایگزینی روش به جای منطق را روشن می سازد بلکه الگویی برای جمع میان معرفت تجربی با روش اصل موضوعی به دست می دهد که به ویژه الهام بخش شناخت و مواجهه عقلانی با رخدادهای خلّاق و نوشونده تجربی و انسانی است و بر پایه آن می توان روزنه ای به سوی خروج از آنارشی معرفتی و حتی آنارشی ارزشی در این قبیل عرصه ها گشود.
۱۶۹۵.

مطالعه نسبت هنر با پروبلماتیزه کردن در اندیشه های میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میشل فوکو پروبلماتیزه کردن هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
 پروبلماتیزه کردن مفهومی مهم در اندیشه های فوکو است که در سرتاسر تحلیل های تاریخی او نقش اساسی دارد. او پروبلماتیزه کردن را تفسیر خاصی از نشانه ها می داند. از سوی دیگر، او در تحلیل های خود، اهمیت هنر در تفسیر تاریخ را هم سطح با دیگر حوزه ها قرار می دهد. مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که پروبلماتیزه کردن در اندیشه های او چه نسبتی با هنر دارد. برای پرداختن به این مسئله ابتدا جایگاه این مفهوم در اندیشه فوکو بررسی شد و سپس با استفاده از بخش هایی که او به تحلیل آثار هنری پرداخته است رابطه هنر با این مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه حاصل شده اینگونه بود که فوکو به دو معنا مفهوم پروبلماتیزه کردن را استفاده می کند. در معنای اول به امری تاریخی اشاره دارد که به وسیله دانش و قدرت پروبلماتیزه شده و حقایقی پیرامون آن به وجود آمده است. در معنای دوم برای او، پروبلماتیزه کردن فعالیتی فلسفی- تاریخی است که به وسیله آن تاریخ اکنون تحلیل می شود. بررسی ها نشان داد که در تحلیل های تاریخی او، هنر در جایگاه استراتژی دانش یا تکنیک قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتیزه می کند. از سوی دیگر، تحلیل برخی آثار هنری برای فوکو به مثابه فعالیتی فلسفی است تا که تاریخ اکنون را پروبلماتیزه کند. بر همین اساس هنر با هر دو معنای پروبلماتیزه کردن رابطه مستقیم و درونی دارد.
۱۶۹۶.

نسبت فهم زبانی و شناخت ضمنی از نظر ویتگنشتاین؛ نقد رویکرد اسکاندیناوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین رویکرد اسکاندیناوی فهم زبانی شناخت ضمنی توانایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
ویتگنشتاین متاخر فهم (به خصوص زبانی) را در نسبت با توانایی در نظر می گیرد. وی معتقد است دستور زبان واژه «می داند» و «می فهمد»، ربط نزدیکی با دستور زبان واژه «می تواند» دارد. یک نوع تفسیر از نسبت میان فهمیدن و توانایی را می توان در کارهای تفسیری فیلسوفان اسکاندیناوی از ویتگنشتاین مشاهده کرد. یوهانسن از شاخص ترین چهره های این جریان معتقد است که فهم زبانی شناخت ضمنی از نوع قوی آن است. شناخت ضمنی قوی به این معناست که ما چیزهایی را می دانیم که علی الاصول نمی توانیم آنها را صورتبندی زبانی کنیم. در این مقاله نشان خواهیم داد این تفسیر نمی تواند تبیینی از این توصیف پدیداری ساده که زمانی که با کلمات و عبارت های زبانی روبرو می شویم آنها را بلافاصله می فهمیم به-دست بدهد. علاوه بر این تفسیر شناخت ضمنی در ویتگنشتاین دارای ابهام مفهومی است. و در نهایت با توجه به نسبت نزدیک مفهوم شهود با شناخت ضمنی مشخص نیست که ویتگنشتاین با توجه به رد مفهوم شهود و یا هر نوع امر درونی واقعا با این نوع تفسیر از فهم موافق باشد.
۱۶۹۷.

واقع گرایی مطلق و پیشرونده: بازسازی واقع گرایی قوی فلسفه اسلامی در چهارچوب ذات گرایی جدید(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: واقع گرایی تقریبی واقع گرایی مطلق و پیش رونده بهترین تبیین تبیین درست خواص ذاتی نوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
علم در سه معنا به کار می رود: دانش، معرفت های متعدد به یک چیز و تک تک گزاره های علمی صادق . واقع گرایی معاصر که عمدتاً واقع گرایی تقریبی است، علم به هر سه معنا را در حال پیشرفت و تقریباً درست می داند. نگارنده این مقاله که مدعی بازسازی واقع گرایی قوی فلسفه اسلامی است، با فرق گذاری بین آنها، علم به دو معنای نخست را در حال پیشرفت و تقریباً درست، اما علم به معنای سوم را ثابت و مطلقاً درست می داند. واقع گرایی تقریبی با باور به خواص ذاتی (خواص واقعی) یک چیز و سختی و پیچیدگی دست یافتن به آنها به «تقرّب به حقیقت» چیزها و بنابراین به صدق تقریبی علم (گزاره های علمی صادق) باور دارد و علم به یک چیز را «استنتاج از راه بهترین تبیین» می داند. واقع گرایی مطلق و پیشرونده با پذیرش سختی و پیچیدگی دست یافتن به خواص ذاتی یک چیز و در عین حال با ادعای توانایی ما بر دست یافتن به آنها (بر اساس اینکه خواصی اساسی تر از خواص ذاتی نیست و با نظر به توفیقات علم و صنایع پیشرفته بر اساس کشف همان خواص) از ادعای «تقرّب به حقیقت» دوری کرده و گزاره های علمی صادق را در حدودی که صدق می کنند، مطلقاً صادق دانسته، علم به یک چیز را «استنتاج از راه تبیین درست» می داند. اشاره به واقع گرایی تقریبی مغرب زمین واقع گرایی مطلق فیلسوفان مسلمان و تفسیر آن به واقع گرایی مطلق و پیشرونده محور روش شناختی مقاله است.
۱۶۹۸.

ایضاح مفهومی دیدگاه امکانِ «معرفت اجمالی ذات حق در عرفان»(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: ذات حق اکتناه ناپذیری شناخت خدا غیب الغیوب مقام لااسم و لارسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
دیدگاه رایج در معرفت شناسی عرفانی این است که ذات حق، معلوم احدی حتی برای کمّلین از اولیا نیز نیست؛ بلکه ذات، صرفاً متعلق شناخت خود حق قرار می گیرد؛ چراکه ذات حق بما هو ذات در عرفان، بر خلاف «ذات در فلسفه و کلام» به معنای حقیقتی است که ظهور و تجلی نداشته و ورای تجلیات حقی و خلقی است؛ از سوی دیگر این عدم اکتناه به معنای تعطیلی معرفت حق نیست و امکان معرفت الله، از محکمات متون عرفاست. بنابراین چالشی که قابل طرح است، این است که با اکتناه ناپذیری ذات حق، معرفت حق چگونه ممکن است. دیدگاه رایج معتقد است باب معرفت الله از طرق دیگر از قبیل شناخت اسما، صفات و ظهورات حق، مفتوح و ممکن است؛ به بیان دیگر متعلقِ معرفت، محبت و عبادت ما «وجه حق» است نه «ذات حق». برخی دیگر اما معتقدند معرفتِ ذات کاملاً منتفی نیست بلکه معرفت تفصیلیِ ذات (اکتناه) ناممکن است نه معرفت اجمال. در این پژوهش، ضمن ایضاح مفهومی «اکتناه ناپذیری ذات حق»، به تبیین و تحلیل دیدگاهی می پردازیم که بر اساس آن «معرفت اجمالی به ذات» را ممکن و مستند به برخی «نصوص و بعضاً اشارات متون عرفانی» می نماید.
۱۶۹۹.

کاربست آموزه صرافت وجود در اثبات و تبیین وحدت وجود در دیدگاه آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صرف الوجود وحدت شخصی وجود مقامات وجود حکیم مدرس طهرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۸
آموزه صِرف الوجود از ابتکارات فلسفه اسلامی است، که در تاریخ فلسفه به ویژه حکمت متعالیه جایگاه پرنمودی دارد. حکمای متعالی با کاربست آن در مراحل مقدماتی توحید وجوب را به وحدت حقیقیه حقه و در مراحل نهایی توحید شخصی وجود را اثبات و تبیین کرده اند. در نقطه مقابل، برخی پژوهندگان آموزه صرف الوجود را با توحید شخصی متنافی پنداشته و تلاش کرده اند با برداشت های سطحی و شتاب زده از عبارات، این تنافی را در نظریه حکیم صمدانی آقاعلی مدرس طهرانی به نمایش بگذارند. به نظر آنان قائلان به وحدت وجود، حق را لابشرط مقسمی دانسته اند، اما حکما و از جمله آقاعلی مدرس، چون حق متعال را صرف الوجود می دانند که همان وجود بشرط لا و یکی از اقسام لابشرط مقسمی است، هرگز نمی توانند قائل به وحدت وجود باشند. سنجه این ادعا با صریح عبارات آقاعلی مدرس ناروایی آن را بر موضع آن حکیم و همسازی مقامات و اعتبارات وجود را با نظریه وحدت وجود آشکار خواهد ساخت.
۱۷۰۰.

مشکلات کثرت گرایی دینی با رویکرد نتیجه گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کثرت گرایی دینی خداباوری حقانیت نجات ادیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۹۶
کثرت گرایی دینی جایگزین مناسبی برای دو رویکرد انحصارگرایی و شمول گرایی دینی است. تناسب بیشتر کثرت گرایی دینی با مقتضیات دنیای جدید موجب اقبال بیشتری به آن شده است. اما این رویکرد به لحاظ مبانی، اصول و بویژه نتایج آن ناپذیرفتنی است. از دلایل مهم برای عدم پذیرش کثرت گرایی دینی، به لحاظ نتایج آن، می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. آن موجب نادیده گرفتن واقعیت های ادیان مختلف موجود می گردد؛ 2. کثرت گرایی دینی باعث عدم توجه به تفاوت های مهم درون سنت های دینی است؛ 3. اقبال به آن موجب عبث شدن پرسش از مساله حقانیت دینی و تلاش انسان برای نجات می شود، 4. پذیرش کثرت گرایی دینی به نسبیت معرفتی و بی معنایی حقیقت جویی دینی منجر می شود؛ 5. دلبستگی به کثرت گرایی دینی موجب بی معنایی وحی و لغو فلسفه نبوت می شود؛ 6. باوربه این رویکرد به بیهوده شدن تفاوت دینداری مقلدانه و محققانه منجر می شود؛ 7. بی ارزش شدن دینداری و اعتقادات دینی از نتایج خوش آمدگویی به کثرت گرایی دینی است؛ 8. پذیرش آن همچنین موجب نقض در صفات الهی و توهین به منزلت الهی خدا است؛ 9. اقبال به آن موجب رشد اباحی گری دینی، و 10. بنابراین، از بین رفتن هویت دینی مومنان است. با نظربه مشکلات ناپذیرفتنی کثرت گرایی دینی، و عدم کارآیی دو رویکرد سابق، پیشنهاد این پژوهش، تامل درباره رویکرد تشکیکی به مساله حقانیت و نجات است؛ به این معنی که دو موهبت حقانیت و نجات به درجات مختلف تشکیک طولی و سلسله مراتبی در همه ادیان وجود دارد؛ اگرچه رستگاری نهایی به تلاش و تقلای خود مومنان وابسته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان