آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

این پژوهش با هدف تعیین مؤلفه های نظریه کوانتومی و با جستجو در داده های اولیه منابع گزینش شده بر اساس پاردایم کوانتومی و با روش پژوهش هرمنوتیک فلسفی، در پی این سوال بوده است که از دیدگاه کوانتومی، یادگیری چگونه اتفاق می افتد؟ نظریه کوانتمی در مقابل نظریه سادگی شکل گرفته است. در حالی که نظریه سادگی تحت تاثیر فرهنگ مدرنیته و دیدگاه های دکارت و نیوتن قرار داشت که اعتقاد داشتند می توان پدیده ها را به ساده ترین شکل خود کاهش داد، نظریه کوانتومی بر کل گرایی تاکید دارد و معتقد است که کل اجزای هستی، پویا و در ارتباط تعاملی با یکدیگر هستند. کاهش گرایی دکارتی باعث شد به ارتباطات خطی بین پدیده ها توجه شود و بر اساس آن معتقد بودند پدیده ها قابل پیش بینی و کنترل و در نتیجه دارای قطعیت هستند اما دیدگاه کوانتومی به جای سادگی و روابط خطی به پیچیدگی و درهم تنیدگی روابط توجه دارد. مباحث مربوط به یادگیری کوانتومی تحت تاثیر نظریه کوانتومی شکل گرفتند. و با تاکید بر کل گرایی، درهم تنیدگی و ارتباط تعاملی و پیچیده بین پدیده ها هم به ظرفیت های عینی و بیرونی و هم به ظرفیت های ذهنی و درونی توجه کردند و تحت تاثیر دیدگاه های روانشناختی شناختی به ظرفیت های نیمکره چپ و راست مغز در یادگیری توجه کردند. این دیدگاه به تفکر کوانتمی، یادگیری در کلاس های پرشور و نشاط و مشارکتی، یادگیری از طریق حافظه خودآگاه و ناخودآگاه و پردازش داده ها و مفهوم سازی آنها و چرخه مجدد پردازش مفهوم به عنوان داده ورودی، یادگیری دیداری، شنیداری و حسی حرکتی، یادگیری با توجه به ذهنیت و ارزش های یادگیرنده، توجه به زمینه و بافت رویداد و یادگیری و به طور کلی به روش ها و فرآیند هایی که توجه به کل پدیده و درهم تنیدگی را در موضوع یادگیری مد نظر داشتند منجر شد.

تبلیغات