ابوالفضل صبرآمیز

ابوالفضل صبرآمیز

مدرک تحصیلی: پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی ، و دانشجوی دکتر ی فلسفه ، دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۴ مورد از کل ۱۴ مورد.
۱.

جایگاه اخلاقی ارگانوئیدهای مغزی و آگاهی پدیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۸۵
ارگانوئیدهای مغزی انسانی، اندام واره های بیولوژیکی هستند که در ظرف های آزمایشگاهی کشت می شوند و ساختاری شبیه جنین نابالغ دارند. یکی از مسائل اصلی درباره جایگاه اخلاقی این موجودات است. جایگاه اخلاقی ارگانوئیدهای مغزی در سلسله مراتب اخلاقی کجاست و خط قرمز محققان برای استفاده از آنها در آزمایش هایشان کجاست. بحث از جایگاه اخلاقی ارگانوئیدها با بحث از آگاهی آنها پیوند دارد. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا آگاهی پدیداری می تواند تضمین کننده جایگاه اخلاقی این موجودات باشد یا خیر؟ در این جا پاسخ خواهیم داد صرف آگاهی پدیداری نمی تواند مشخص کننده جایگاه اخلاقی یک موجود باشد. علاوه بر این، شروطی مثل داشتن یک ویژگی اخلاقی، شباهت ساختاری با مغز جنین و یا بودن در دایره ارتباطات مهم انسانی که به عنوان شروط داشتن جایگاه اخلاقی ارگانوئیدهای مغزی ذکر می شود، در نهایت چیزی بیشتری از اینکه آگاهی پدیداری را شرط کافی برای داشتن جایگاه اخلاقی برای موجودی بدانیم ندارند. بنابراین این شروط نیز نمی توانند راهنمای خوبی برای تعیین یک چارچوب اخلاقی برای استفاده از ارگانوئیدهای مغزی باشند. در نهایت هدف این تحقیق این است که نشان دهد شرط دارا بودن آگاهی پدیداری، نمی تواند تضمینی برای داشتن چارچوب اخلاقی مثمرثمر درباره ارگانوئیدهای مغزی انسانی باشد و نیازمند چیزی بیشتر از صرف آگاهی پدیداری هستیم.
۲.

قضاوت و تصمیم گیری اخلاقی مبتنی بر روابط خودی و غیرخودی: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وضعیت اخلاقی تصمیم گیری اخلاقی سوگیری قضاوت اخلاقی روابط خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۶ تعداد دانلود : ۳۶۸
مقدمه: بخش بزرگی از قضاوت های روزمره انسان تحت تاثیر روابط بین فردی قرار دارد. در موقعیت های بین فردی شخص ناگزیر به انتخاب بین زیر پا گذاشتن اصل برابری و انصاف یا آسیب زدن به روابطش با دیگران است. مطالعات مختلفی به بررسی قضاوت های اخلاقی مبتنی بر روابط پرداخته اند. هدف مطالعه حاضر هدف بررسی قضاوت ها مبتنی بر روابط و عوامل موثر بر این نوع قضاوت ها بود. روش کار: این مطالعه یک پژوهش مروری نظامند بود که در آن مطالعات منتشر شده در بازه زمانی ۱۹۵۰ تا ۲۰۲۰ مورد بررسی قرار گرفت. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی مرکز مطالعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، و خارجی PubMed،ISI Web of Science و Google Scholar با کلیدواژه های فارسی و انگلیسی انجام شد. از میان ۲۱۰ مقاله بازیابی شده، بر اساس معیارهای ورود و خروج، ۵۲ مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: علی رغم مقبولیت اصل بی طرفی و برابری اخلاقی، پژوهش های بررسی شده در این مقاله نشان می دهند که روابط خود و غیرخودی قضاوت ها و تصمیم گیری های اخلاقی افراد تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیر بر اساس سطح ارتباط ژنتیکی، نزدیکی عاطفی و آشنایی متفاوت است. همچنین عواملی چون هزینه کمک، جنسیت، سوگیری های شناختی و بی تفاوتی اخلاقی در این نوع قضاوت ها تاثیرگذار هستند. نتیجه گیری: با وجود پیشرفت های قابل توجه در زمینه قضاوت های مبتنی بر روابط، نتایج برخی مطالعات انجام شده با یکدیگر در تناقض است. از جمله دلایل این امر می توان به تفاوت در پرسش های استفاده شده در ارزیابی قضاوت های اخلاقی، عدم وجود تنوع در محتوای معماهای اخلاقی و روابط مورد مطالعه، اشاره کرد و همچنین به دلیل عدم تنوع در نمونه گیری، نتایج بیشتر مطالعات در این زمینه قابل تعمیم نیست.
۳.

چیستی فهم از نظر ویتگنشتاین و بررسی خوانش مک داول از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین مک داول فهم توانایی حالت ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۱۶۷
از نظر ویتگنشتاین فهم امری ذهنی نیست. اما این موضع با اعتراضی با نام «اعتراض علمی» روبرو می شود که گویی فیلسوف جایگاه عصب شناس یا روانشناس را غضب کرده است. در این مقاله نشان می دهیم که ویتگنشتاین جایگاه علم را غضب نکرده است و تنها این ادعا که علم می تواند گزارشی پیشینی از فهم به دست بدهد را انکار می کند. در خوانش عمومی نظر ویتگنشتاین، فهم به مثابه توانایی در نظر گرفته می شود. اما این نکته با این امر که گویی فهم در یک لحظه اتفاق می افتد در تضاد است و برای همین در این مقاله موضع فهم همچون «آغاز توانایی» که هم فهم را در نسبت با توانایی در نظر می گیرد و هم رخدادن آن را در لحظه ممکن می داند توضیح می دهیم. با اینحال نفی امر ذهنی بودن فهم، موضعی ضد واقع گرایانه درباره فهم را به ویتگنشتاین نسبت می دهد. برای همین با کمک تفسیر مک داول از ویتگنشتاین سعی می کنیم نشان دهیم که ویتگنشتاین در داخل بازی زبان فهم را همچون یک حالت ذهنی معین در نظر می گیرد. گرچه تفسیر مک داول با برخی از نکات ویتگنشتاین به خصوص در کتاب برگه ها در تضاد است.
۴.

فهم به مثابه امر ذهنی از منظر ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین فهم تجربه ذهنی حالت ذهنی فرآیند ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۹۰
بخش قابل توجهی از نظرات ویتگنشتاین متأخر درباره چیستی فهم است. ویتگنشتاین برای بررسی چیستی فهم و بحث ایجابی خود از فهم، ابتدا نشان می دهد که فهم چه نیست. از نظر او، در عرف، فهم یک احوال ویژه ذهنی دانسته می شود که سرچشمه کاربرد صحیح است. وی معتقد است که فهم یک امر ذهنی نیست. منظور او از اینکه فهم امر ذهنی نیست، این است که فهم نه یک تجربه ذهنی، نه یک حالت ذهنی، نه یک فرآیند ذهنی و نه نوعی استعداد/ تمایل مغز است. در این مقاله ضمن بررسی نظر ویتگنشتاین درباره اینکه چرا فهم هیچ کدام از سه امور ذهنی (تجربه، فرآیند و حالت ذهنی) گفته شده در بالا نیست به ارزیابی نظر ویتگنشتاین پرداخته شده و نشان داده می شود که می-توان از منظرهای گوناگون درباره این ادعا که فهم یک حالت، فرآیند یا تجربه ذهنی نیست، اعتراض کرد. به عبارت بهتر، نشان خواهم داد که ویتگنشتاین موفق نشده است که نشان بدهد فهم یک امر ذهنی نیست.
۵.

نسبت فهم زبانی و شناخت ضمنی از نظر ویتگنشتاین؛ نقد رویکرد اسکاندیناوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویتگنشتاین رویکرد اسکاندیناوی فهم زبانی شناخت ضمنی توانایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
ویتگنشتاین متاخر فهم (به خصوص زبانی) را در نسبت با توانایی در نظر می گیرد. وی معتقد است دستور زبان واژه «می داند» و «می فهمد»، ربط نزدیکی با دستور زبان واژه «می تواند» دارد. یک نوع تفسیر از نسبت میان فهمیدن و توانایی را می توان در کارهای تفسیری فیلسوفان اسکاندیناوی از ویتگنشتاین مشاهده کرد. یوهانسن از شاخص ترین چهره های این جریان معتقد است که فهم زبانی شناخت ضمنی از نوع قوی آن است. شناخت ضمنی قوی به این معناست که ما چیزهایی را می دانیم که علی الاصول نمی توانیم آنها را صورتبندی زبانی کنیم. در این مقاله نشان خواهیم داد این تفسیر نمی تواند تبیینی از این توصیف پدیداری ساده که زمانی که با کلمات و عبارت های زبانی روبرو می شویم آنها را بلافاصله می فهمیم به-دست بدهد. علاوه بر این تفسیر شناخت ضمنی در ویتگنشتاین دارای ابهام مفهومی است. و در نهایت با توجه به نسبت نزدیک مفهوم شهود با شناخت ضمنی مشخص نیست که ویتگنشتاین با توجه به رد مفهوم شهود و یا هر نوع امر درونی واقعا با این نوع تفسیر از فهم موافق باشد.
۶.

شنیدن معنا: دفاعی از دیدگاه ادراک ویژگی های سطح بالا در تجربه ادراک شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک شنیداری ویژگی های سطح بالا محتوای ادراکی ادراک معنا فرآیندهای بالا به پایین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۶
آیا تجربه شنیداری ما از اصوات زبانی در زبانی که می شناسیم، شامل ویژگی های معنایی است یا خیر. برخی از فلاسفه از این دیدگاه دفاع کرده اند که تجربه ادراک شنیداری ما شامل ویژگی سطح بالایی همچون معنا یا ساختار معنایی است. نقدهای مختلفی به این رویکرد وارد شده است که دو تا از مهم ترین این نقدها، یکی نقد مبتنی بر شنیدن کلمات هم آوا با معانی مختلف و دیگری، نقد مبتنی بر فهمیدن عبارت های زبانی حساس به بافت است. ما در این مقاله ضمن بررسی این نقدها، پاسخ هایی جهت دفاع از این رویکرد فراهم می کنیم. در پاسخ به نقد شنیدن کلمات هم آوا با معانی مختلف، با استفاده از شهود عرفی و مثال های زبانی سعی می کنیم نشان بدهیم که هنگام شنیدن کلمات هم آوا ولی با معانی مختلف، واقعاً تجربه پدیداری متفاوتی داریم. در نقد حساسیت به بافت زبانی نیز نشان می دهیم که این نقد، ویژگی عمومیت معنا را نادیده می گیرد. علاوه بر این، با دفاع از فرآیند بالا به پایین می توان پاسخی برای نقد مبتنی بر حساسیت به بافت، فراهم نمود.
۷.

بررسی و نقد دیدگاه های معرفتی و ادراکی در تبیین چگونگی فهم عبارت های زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فهم زبانی رویکرد ادراکی رویکرد معرفتی شناخت دیدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۳ تعداد دانلود : ۵۲۱
درباره فهم زبانی و ویژگی های آن دو نظریه غالب وجود دارد: دیدگاه معرفتی و دیدگاه ادراکی. دیدگاه معرفتی معتقد است مراد از فهمیدن یک اظهار، شناخت معنای آن اظهار است. اما دیدگاه ادراکی فهمیدن یک قطعه از زبان را از جنس ادراک حسی و شبیه دیدن یک شیء می داند. در این مقاله نشان خواهیم داد فهم زبان نوعی شناخت نیست. برای مثال فهمیدن یک قطعه از زبان برخلاف شناخت می تواند با بخت یا شانس همراه باشد. همچنین نشان خواهیم داد که شباهت هایی که میان فهمیدن یک عبارت زبانی و دیدن یک شی وجود دارد، به نفع دیدگاه ادراکی است و با اهمیت تر از آن است که در این نزاع نادیده گرفته شود. مثلا فهمیدن مانند دیدن، حالت غیر ارادی و خودکار است. همچنین به لحاظ پدیداری، ما یک عبارات زبانی را به صورت محتوادار و تفسیر شده می فهمیم، همانگونه که اشیاء را به صورت محتوادار می بینیم. یک مزیت رویکرد شناختی توانایی تبیین نقش شناختی و استنتاجی دانش زبانی و دانش عمومی ما از جهان در فهم الان مان از یک عبارت زبانی است. در انتهای مقاله نشان خواهیم داد که دانش زبانی ما می تواند نقشی روانشناختی و نه شناختی در فهم زبانی ما داشته باشد و همچنین استدلال خواهیم کرد که دانش عمومی ما از جهان، می تواند بخشی از استعداد فهمی ما در فهم یک عبارت زبانی باشد و در نتیجه نیازی به فرآیندهای شناختی و استنتاجی برای رسیدن به فهم زبان نیست.
۸.

مساله چارچوب و بازتقریر آن برای فهم زبانی هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش مصنوعی قوی مسیله چارچوب فهم زبانی استنتاج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۵۱۳
یکی از اهداف محققان هوش مصنوعی، ساخت ماشین هایی است که توانایی فهم زبان انسان را داشته باشند. ولی این هدف با چالش هایی روبرو است. در این مقاله، نشان خواهیم داد یک چالش ممکن برای ساخت ماشینی که فهم زبانی داشته باشد، چالشی است که از مساله چارچوب در شکل معرفت شناسانه آن نشات گرفته است. مساله چارچوب به لحاظ فهم زبانی حداقل سه چالش عمده برای یک محقق هوش مصنوعی که قصد مدل سازی فهم زبانی برای ماشین دارد، ایجاد می کند. یک، مشخص کردن این نکته که در یک موقعیت خاص چه چیزهایی از آن موقعیت، در فهم یک عبارت زبانی موثر است و چه چیزهایی ناموثر و یا نامربوط است. این نکته مبحث مرکزی مساله چارچوب در مسایل معرفت شناسانه است. دوم مساله سرعت فهمیدن است. چگونه می توان تقریبا به محض مواجه با یک عبارت زبانی معنای آن عبارت را فهمید، به عبارت دیگر چگونه می توان فهمی از یک عبارت را از دانش زبانی و دانش عمومی مان از جهان بدون هیچ تاخیر زمانی استنتاج کرد. و در نهایت چگونگی توانایی فهم لغات چند معنایی و مبهم در جملات است.
۹.

بازی تقلید، اعتراض لاولیس و صورت بندی چامسکی از مسئله دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تورینگ بازی تقلید مسئله دکارت اعتراض لاولیس چامسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۴۸۶
در آزمایش ذهنی بازی تقلید، آلن تورینگ استدلال می کند که می توان هوشمندی را به هر ماشینی که این آزمون را با موفقیت از سر بگذراند، نسبت داد. یک اعتراض به معیار تورینگ، اعتراض لاولیس یا اعتراض مشهور به اراده آزاد است. این اعتراض بیان می کند ماشین هیچگاه نمی تواند فراتر از انتظار برنامه نویسش عمل کند و در نتیجه هیچ گاه هوشمند نخواهد بود. در این مقاله، ابتدا این اعتراض را در صورت کلاسیک آن بررسی و پاسخ تورینگ به آن را ارزیابی خواهیم کرد و نشان خواهیم داد، پاسخ وی به اعتراض لاولیس صحیح به نظر می رسد. در ادامه، این اعتراض را با توجه به مباحث چامسکی درباره وجه تولید زبانی که وی از آن تحت عنوان مسا له دکارت یاد می کند، بازتقریر م یکنیم. بازتقریر زبانی اعتراض لاولیس نشان می دهد که برخلاف نتیجه گیری اولیه تورینگ، برای رسیدن به ماشین هوشمند تنها پیشرفت های تکنولوژیک راهگشا نخواهد بود، چرا که هنوز پاسخ نظری روشنی به مسئله دکارت وجود ندارد.
۱۰.

آیا درباره وجود ذهنی هنوز حرفی برای گفتن وجود دارد؟ بررسی برخی نقدهای وارد بر نظریه وجود ذهنی و تعریف نقشی جدید برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود ذهنی مطابقت قواعد زبانی هستی شناسی معناشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۴۰۰
فیلسوفان مسلمان در نظریه وجود ذهنی، مسئله واقع نمایی علم و تطابق ذهن و عین را پیش فرض گرفته اند. این پیش فرض با چالش هایی روبه روست. به طور مثال فیلسوفان معاصر غربی مثل کواین، دیویدسون، مسئله تطابق ذهن و عین را که پیش فرض طرح وجود ذهنی است، از ریشه به چالش می کشند. این فیلسوفان معتقدند بدون داشتن چهارچوب معرفت شناسانه یا معناشناسانه، پرداختن به مسائل هستی شناسی راه به جایی نمی برد. با این حال با فرض قبول اصل وجود ذهنی و پذیرفتن تشخص موجودات ذهنی، می توان نقش جدیدی برای مفهوم وجود ذهنی تعریف کرد. در اینجا از نسبت میان ذهن و موجودات ذهنی در درک و تولید عبارات زبانی می پرسیم و سعی می کنیم نشان دهیم می توان با کمک مبحث وجود ذهنی پاسخی به پرسش «چگونه به فهم جملات یا عبارات زبانی می رسیم» داد. در نهایت بر این نکته تاکید می کنیم که پذیرش وجود ذهنی موجب می شود جنس قواعد زبانی دخیل در فهم یک عبارت یا جمله زبانی را توصیفی و نه تجویزی و دستوری بدانیم.
۱۱.

مسئله دکارت و بررسی وجه خلاق کاربرد زبان از دید چامسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چامسکی دکارت مساله دکارت وجه خلاق کاربرد زبان اراده آزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۷۱۷
دکارت استفاده از زبان و تنوع رفتار آدمی را نشانه ی تمایزی بنیادین میان حیوان-ماشین و انسان می دانست. بدیع و متنوع، فارغ از محرک درونی وبیرونی، و همچنین انسجام و تناسب با موقعیت در گفتار و رفتار آدمی توانایی های انسانی اند که هیج حیوان-ماشینی نمی تواند از عهده آنها برآید. وی منشاء چنین توانایی را اراده آزاد انسان ها که هدیه خداوندی است، می دانست. چامسکی، این سه ویژگی را تحت عنوان وجه خلاق کاربرد زبان صورتبندی می کند. وی مساله اصلی را در اینجا چرایی و چگونگی تولید یک عبارت زبانی توسط زبانگر می داند، و از آن به عنوان مساله دکارت یاد می کند. چامسکی هرچند راه حل مناسبی برای این پرسش سراغ ندارد اما وجود جوهری روحانی که دکارت مطرح کرده بود را نیز نمی پذیرد. از آنجا که این مساله پاسخ روشنی نیافته است، نقدهای موجود نیز پیش فرض هایی که توانایی امکان طرح چنین مساله ای را به چامسکی داده اند، نشانه رفته اند. هدف این مقاله بررسی بخشی از ادعاهای چامسکی است که بر این پیش فرض ها استوار است. از اینرو در این مقاله مساله دکارت را به ترتیب از منظر دکارت و چامسکی مطرح نموده ایم. و در بخش چهارم، ابتدا برخی نقدهای موجود بر امکان طرح مساله دکارت به همراه پاسخ های چامسکی را بررسی کرده و در ادامه نقدها (و پرسش هایی) که از منظر این مقاله بر امکان طرح مساله دکارت می توان وارد نمود را طرح کرده ایم.
۱۳.

واقع گرایی و ضد واقع گرایی و موضع اخلاقی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۴.

واقع گرایی و ضد واقع گرایی اخلاقی در ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقع گرایی اخلاقی شناخت گراییِ اخلاقی ویتگنشتاین متاخر پژوهش های فلسفی گرامر واقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۳۴
این مقاله در نظر دارد تقسیم بندی های گوناگون واقع گرایی و ضد واقع گرایی اخلاقی را بررسی کرده و با توجه به آموزه های ویتگنشتاین متاخر، نظر وی را در این باره بیان نماید. به این منظور، پس از شرح کوتاهی از آموزه های ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی، نظرات گوناگون شارحان وی درباره واقع گرا یا ضد واقع گرای اخلاقی بودن ویتگنشتاین بررسی می شود. مبحث واقع گرایی اخلاقی ارتباط وثیقی با مبحث شناخت گرایی و ناشناختگرایی در فرا اخلاق دارد، از همین رو به صورت کوتاه، به بررسی نظر ویتگنشتاین متاخر در این بار نیز پرداخته شده است. در انتها نیز سعی شده نشان داده شود که واقع گرا و یا ضدواقع گرا نامیدن ویتگنشتاین، ناشی از کاربرد نادرست گرامر واقعیت است و نمی توان وی را در این تقسیم بندی جای داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان