فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۳۵۰۱.

بررسی و نقد آخرین دیدگاه ویلیام راو در مورد شر گزاف با استفاده از نظریات متفکران غربی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویلیام راو شر گزاف برهان قرینه ای شر مسیله شر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۸۱۰
مسیله شر از جمله مهم ترین استنادات ملحدان بر ناسازگاری سامانه اعتقادی خداباوران در طول تاریخ بوده است. بنا بر تقریر خاصی که ویلیام راو- از جمله خداناباوران معاصر- بر این مسیله ارایه نموده، شروری را در جهان می توان یافت که هیچ یک از دلایل خداباوران برای توضیح چرایی وقوع آنها موجه و معقولانه نیست. راو استدلال خود را در طی چند دهه پس از تبادل اشکالات و نقدها توسعه داد و در آخرین تقریر، با تبیین و به روزرسانی مقدمات قیاس خود و نیز طرح دو مثال، کوشید آن را اتقان بخشیده، در این راه پاسخ های خداباوران را نیز به صورت پیشینی رد کند. در این نوشتار با توصیف آخرین دیدگاه راو در این زمینه، پاسخ صاحب نظران غربی و نیز فیلسوفان و نویسندگان مسلمان- که در برابر مقدمات استدلال راو ارایه شده یا می توان ارایه نمود- مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده می شود. به صورت مجموعی می توان آن موارد را در پاسخ به ادعای ناموجه بودن شواهد خداباوران در مسیله شر ارایه نمود؛ اگرچه با توجه به شیوه های جدید طرح مسیله شر، باید این موارد به روزرسانی شده و متناظر با اشکالات و مثال ها پاسخ مناسب ارایه گردد.
۳۵۰۲.

تلقی ابن سینا از معنای سلبی صفات واجب تعالی در مقایسه با اریوگنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا اریوگنا صفات سلبی بیان ناپذیری صفات الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۳۱۲
از نظر آریوگنا اسناد صفات به خداوند به معنایی که برای مخلوقات به کار می رود نادرست است، اما اسناد آنها به خداوند به معنایی فراتر از آنچه برای مخلوقات به کار می رود بدون اشکال است، زیرا خداوند از سویی علت مخلوقات است و صفات مخلوقات در نهایت از سوی خداوند است، و از سوی دیگر نسبت به آنها تعالی دارد. از آنجا که آریوگنا صفات را توأمان از خداوند سلب و اثبات می کند می توان نظریه او را نظریه سلبی ایجابی دانست که سلب صفات در آن به دلیل برتری خداوند نسبت به مخلوقات است. نظریه ابن سینا نیز درباره صفات خداوند نظریه سلبی ایجابی است. البته نگاه ابن سینا به سلب و ایجاب صفات متفاوت است. او معتقد است که خداوند واجد صفت وجود وجوب است و بقیه صفات خداوند به سلب یا اضافه باز می گردد. از نظر ابن سینا سلبی یا ایجابی بودن ظاهری صفات مهم نیست و تحلیل نشان می دهد که یک صفت سلبی ظاهری می تواند در واقع ایجابی باشد یا بالعکس. این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه آریوگنا تعارضی با بیان ناپذیری خداوند ندارد، اما دیدگاه ابن سینا در تعارض با این مسئله است.
۳۵۰۳.

The Paradigmatic Significance of Perception in Mullā Ṣadrā’s Philosophy of Being(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Islamic philosophy Hikma Mulla Sadra Ibn Sina Ibn Arabi Qunawi Perception Aristotle Plato Civilization

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
Ṣadrā presents the usefulness of the faculties of perception governed by the intellect as a fitting paradigm for understanding man’s being in the world in relation to the divine purpose and source of this being. Perception raises challenging questions which, while peripheral to philosophy proper, have contributed to the debate on knowing and being. Dating back to the Presocratics, this debate came to a head in Islamicate civilization, where perception played a paradigmatic role that also put civilization, on a human scale, at the forefront of the philosophical enterprise. Contemporary historians of thought obscure this role when their interpretations of past traditions are too heavily colored by the positivist conception of perception.
۳۵۰۴.

بررسی انتقادی کلیت احکام استتیکی در اندیشه ی بومگارتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بومگارتن زیباشناسی وضوح توسیعی اصول عام کلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۳۱۲
بومگارتن مدعی است که زیباشناسی، یک علم یا شاخه ای از فلسفه است. بدون شک علم بودن مستلزم لوازمی چون تمایز از سایر حوزه ها، بهره مندی از قانون مندی ویژه، حاکمیت اصول و ادعای کلیت است. به عبارت دیگر، بومگارتن باید برای معرفی زیباشناسی به عنوان علم، نخست خصوصیات منحصربه فرد این حوزه و تبعیت آن از قوانین خاص را توضیح دهد تا بدین وسیله آن را از سایر شاخه ها و حوزه ها متمایز کند. اشاره به اصول بنیادی این شاخه، از این حیث مهم است که سبب ادعای کلیت برای احکام آن می شود. نوشتار حاضر تلاش می کند تا به آرمان بومگارتن (تأسیس زیباشناسی) بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که او چگونه این شاخه جدید را از سایر حوزه های فلسفه متمایز می کند و چگونه در صدد توجیه و تبیین کلیت احکام زیباشناختی برمی آید؟ بومگارتن با مرتبط کردن انحصاری زیباشناسی با ادراک حسی و تبیین خصوصیت اصلی این نوع ادراک، یعنی «وضوح توسیعی»، موفق به متمایزکردن زیباشناسی می شود. او با معرفی تجربه زیباشناختی به عنوان نوعی تجربه شبیه به شناخت و همچنین معرفی اصول عام، در صدد توجیه کلیت احکام زیباشناختی است. متأسفانه توسل به اصول عام که تنها از طریق تجربه و اصول کلی روان شناسی به دست می آیند، نمی تواند کلیت احکام زیباشناختی را تبیین کند؛ زیرا تنها دستاورد این اصول نوعی تعمیم تجربی و روان شناختی است و نه کلیت منطقی.
۳۵۰۵.

Violence du langage dans l’œuvre dramatique de Samuel Beckett : la quête du néant(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Beckett néant négatif mal existentiel violence verbale

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۳۴
L’homme beckettien représente grosso modo sur la scène de théâtre des années cinquante le spectacle de souffrance physique et de désintégration totale du sujet qui est le fait d’un trauma et d’un complexe plus profonds, celui du vide de matières scéniques et du mal fondamental qu’on traiterait d’existentiel. En d’autres termes, le mal est dans ce monde quelque chose d’inné chez l’être humain. Ce négatif omniprésent, sur le versant duquel sont constitués la forme et le fond d’écriture beckettienne, évide la langue de son contenu sémantique et en corrode, de manière désolante, la pensée et le langage de protagonistes beckettiens, se trouvant mutilés et mis en malheur dont ils ignorent la véritable raison. Quand Vladimir appelle son compagnon d’attente de Godot, Estragon, à “se repentir”, ce dernier, répliquant “ de quoi ? / d’être né ? ”, en représente une conception insensée et tragique de l’existence qui ne dit chez eux que le néant et le mal d’être. Or l’œuvre dramatique de Samuel Beckett est en principe l’image d’un conflit verbal qui est à l’œuvre dans presque toutes les répliques échangées entre les personnages d’En attendant Godot, Fin de partie et Oh les beaux jours,  qui n’ont, de leur propre aveu, “ rien à faire, rien à dire”, mais qu’ils devraient dire plus dans l’impossibilité de parler ! C’est là le sens de crise de représentation et d’incommunicabilité langagière qui est, selon la critique contemporaine, une constante phénoménologique dans la poétique du pire et du néant de S.  Beckett. En ce sens, et comme occupation de cette recherche, on peut constater la violence du langage dans le théâtre de Samuel Beckett, dûe en principe au malaise du vieux corps de personnage épuisé à l’extrême qui ouvre en soi à une vision du monde pessimiste sous formes d’actes de contradiction, de disputes, d’injures, de parole lacunaire etc. pour communiquer ainsi l’incommunicable et le néant.
۳۵۰۶.

ادراک خیالی به مثابه رابطه ای دوسویه میان نفس و عالم خیال از نظر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهروردی ادراک خیالی مطابقت خلاقیت خیال خالقیت خیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۴۶۷
سهروردی ادراک خیالی را اضافه اشراقی بی واسطه نور اسپهبد نفس با صور معلقه عالم خیال مستقل از نفس می داند و در این فرآیند برای هیچ امری حتی صور ادراکی، حیثیت وساطت قائل نیست. بنابراین با حذف مدخلیت صور ذهنی در ادراک خیالی، بحث مطابقت صور ذهنی با متعلَّق خارجی جای طرح نمی یابد. از نظر سهروردی آنچه در ادراک خیالی به عنوان امر جدیدی برای انسان حادث می شود، اضافه اشراقی خاصی است که پیش از این ادراک خاص، فاقد آن بود. در اضافه اشراقی نفس با عالم خیال، حضور بی واسطه صور معلقه در مشهد نفس را می توان جنبه انفعالی نفس و توجه نفس به این حضور را می توان جنبه فعال بودن نفس به شمار آورد و ادراک خیالی از دید سهروردی را آمیزه ای از فعل و انفعال نفس دانست. از نظر سهروردی خیال انسان با عالم خیال رابطه ای دوسویه دارد. از یک سو ادراک خیالی در ارتباط نفس با عالم خیال محقق می شود و از سوی دیگر نفس می تواند صور معلقه خیالی، در عالم خیال مستقل از خود بیافریند. صور خیالی ذهنی با اینکه از دید سهروردی مدخلیتی در ادراک خیالی ندارند، می توانند ابزار نفس برای خلق صور معلقه خیالی و تصرف در عالم خیال که متعلَّق ادراک خیالی همه نفوس است، باشند. رابطه دو سویه نفس با عالم خیال مبین مسائل فکری بسیاری از آفرینش هنری تا حشر جسمانی است.
۳۵۰۷.

حیات علمی حکیم سبزواری(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: حکمت تلاش فلسفى حکیم سبزوار زهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۸۰
این پژوهش با هدف بررسی زندگی فیلسوف بلند مرتبه و حکیم الهى، حاج ملاهادی سبزواری و شرح حال و حیات علمی آن فلیسوف فرزانه انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که فعالیت فلسفی ملاهادی چگونه و نقش این فیلسوف عارف، در پیشبرد فلسفه وحکمت چه قدر بوده است؟ این تحقیق به سؤالهای جانبی دیگری نیز میپردازد. همچنین در این پژوهش نقش ایشان در تشریح افکار ملاصدرا بیان شده است. روش تحقیق، روش کتابخانهای است و از جمله نتایجی که از این پژوهش به دست میآید، این است که حکیم سبزواری، مشهورترین فیلسوفِ قرن سیزدهم است که این آوازه بلند، به این دلیل است که افکار و آرای صدرالمتألهین را شرح و بسط داده و اغماضهای آن را روشن ساخته، به گونهای که به تصریح برخی فلسفه ، کسی بهتر از ملاهادی، افکار صدرالمتألهین را شرح نداده و از میان آثار گرانبهای او، این مطلب به خوبی نمایان است.
۳۵۰۸.

بررسی انتقادی دلایل عقلی فیاض لاهیجی بر اثبات وجود عقول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خواجه طوسی فیاض لاهیجی عقول قاعده الواحد فلک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۳۱۵
وجود موجودات مجردی به نام عقول یکی از مباحث مهم فلسفه اسلامی که خود به عنوان یک مسأله و نیز از مبادی تصوری و تصدیقی بسیاری از مسایل دیگر فلسفی قرار گرفته است. وجود عقول موافقین و مخالفینی دارد. این مقاله ادله عقلی فیاض لاهیجی بر وجود عقل را بررسی می کند. وی به سه دلیل عقلی عمده در این مسیله استناد کرده است . دلیل اول وی قاعده الواحد می باشد که آن را به تبع خواجه طوسی دارای اشکال می بیند و از آن عبور می کند . اما دو دلیل دیگر وی بر اساس حرکت دایمی فلک و علت نبودن جسم پایه ریزی شده است . خواجه این دو دلیل را نیز ناتمام می داند ولی لاهیجی اشکال های خواجه را به این دو استدلال وارد ندانسته و دو دلیل را کافی برای اثبات عقول می داند. این نوشتاردیدگاه خواجه را تقویت نموده و دیدگاه فیاض را به چالش کشیده و این دو دلیل را نیز برای اثبات مدعا کافی نمی داند.
۳۵۰۹.

طریقت افلاطونی از کالی پولیس تا ماگنسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افلاطون جمهور نوامیس کالی پولیس ماگنسیا راه صعود نزول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۵۱۷
دو محاوره جمهور و نوامیس در میان محاورات افلاطون نه تنها طولانی ترین بلکه مهم ترین نیز هستند. افلاطون در این دو محاوره بنای دو شهر به نام های کالی پولیس و ماگنسیا را طراحی می کند و موضوع مطرح در مقاله حاضر این است که او چه راه و مسیری را برای پی ریختن این دو شهر می پیماید. واژه راه اصطلاح اساسی در این موضوع است با توجه به کاربرد استعاره ای آن در ادبیات و تفکر یونانی به خصوص در نزد پارمنیدس و هراکلیتوس که تاثیر اساسی در شکل گیری اندیشه و فلسفه افلاطون داشتند. راه های حقیقت و گمان در شعر پارمنیدس و راه های بالا و پایین در قطعات هراکلیتوسی به خوبی بر این کاربرد دلالت دارند که در تمثیل غار افلاطون به صورت راه های بالا و صعودی به سمت حقیقت و پایین و نزولی به سمت غار گمان و توهم بیان می شوند. راه بالا و صعودی در ابتدای محاوره هم نوشی پیش پای آپولودوروس گذاشته می شود تا از محله اش در فالروم به آتن بالا بیاید و بعد دیوتیما در اوج تعلیمات خود راه صعودی را برای دیدار زیبایی به سقراط نشان می دهد. با توجه به این دو مسیر، سقراط افلاطونی در جمهور مسیر نزولی را برای ساختن کالی پولیس طی می کند تا با آمدن به پایین و در خانه ای از رهبران دموکراسی آتن، آنها را از توهمات سایه ای نجات داده و به سمت کالی پولیس هدایت کند. مسیر افلاطون در نوامیس برعکس جمهور است و به جای سقراط، این بیگانه آتنی است که با دو همراه خود مسیر صعودی از شهر کنوسوس به سمت غار و معبد زئوس در بالای کوه آیدا را می پیماید و در هر قسمت از این مسیر زیارتی برای دیدار حقیقت است که بخشی از ماگنسیا ساخته می شود. مسیر بیگانه آتنی در نوامیس به این صورت بر خلاف سقراط در جمهور است و برخلاف کالی پولیس، فیلسوف-پادشاه و حکومت مطلقش جایی در ماگنسیا ندارد.
۳۵۱۰.

نزاع عارف و فیلسوف بر سر ماهیت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عارف و فیلسوف واجب الوجود بالذات ماهیت واجب وجود لابشرط وجود خاص وجود و ماهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵
از مهم ترین نزاع های میان عارف و فیلسوف اختلافی است که بر سر ماهیت «واجب الوجود بالذات» است. عارف و فیلسوف - هر دو - ماهیت واجب را همان وجود او قرار می دهند و واجب را مانند ممکنات دارای دو جنبه وجود و ماهیت متفاوت نمی دانند؛ بلکه می گویند ماهیت واجب عیناً همان وجود اوست؛ اما عارف و فیلسوف بر سر این وجودی که عین ماهیت واجب است، به اختلاف گراییده اند. عرفا می گویند وجودی که همان ماهیت واجب بالذات است، «وجود» لابشرطی است که از هر گونه تقیدی رهاست و فیلسوفان بر این باورند وجودی که همان ماهیت واجب بالذات است، وجود خاصی است که به دلیل خصوصیت واجب الوجودی از سایر حقایق وجودی متمایز است. به نظر می رسد دراین باره دیدگاه فلاسفه مخدوش و دیدگاه عرفا معقول و مقبول است و براهینی بر اثبات آن آورده شده یا می توان اقامه کرد.
۳۵۱۱.

رابطه علوم انسانی و هرمنوتیک روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هرمنوتیک روش شناختی فلسفه های مضاف علوم انسانی شلایر ماخر دیلتای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۴۸۵
بررسی چگونگی رابطه و دادوستد علمی هر علم با علوم مرتبط و هم پایه خود از مسایل فلسفه های مضاف به آن علم است؛ ازاین رو بررسی رابطه میان علوم انسانی و هرمنوتیک روش شناختی از وظایف فلسفه علوم انسانی است. برای نسبت سنجی میان هرمنوتیک روش شناختی و علوم انسانی باید به بررسی دیدگاه های هرمنوتیست های روش شناختی ای که دراین باره بحث کرده اند، پرداخت؛ ازاین رو نظریات دیلتای برای فهم این نسبت مهم است؛ زیرا در میان هرمنوتیست های روش شناختی وی دغدغه علوم انسانی داشته و این هرمنوتیک را در این علوم به کار گرفته است. دیلتای علوم انسانی را علوم تاریخی می داند؛ زیرا موضوع این علوم را «انسان بما هو انسان» می داند که به تبع هگل آن را روح حاکم بر همه انسان ها در همه دوره ها و تمام تاریخ را تجلی وی می داند. روش این علوم نزد دیلتای بر اساس واپسین نظریه اش، هرمنوتیک روش شناختی شلایر ماخر است. اما این ادعا هم در برداشت وی از علوم انسانی و هم در روشی که برای آنها برشمرده، به این کلیت پذیرفته نیست؛ زیرا نه علوم انسانی در علوم تاریخی منحصرند و نه روش آنها به هرمنوتیک روش شناختی منحصر می باشد؛ به ویژه اینکه این برداشت از علوم انسانی و همین طور باور وی به برخی اصول هرمنوتیک روش شناختی با غرض اصلی وی از پرداختن به این علوم که تأمین پایه های قویم و غیرنسبی برای آن علوم می باشد، در تناقض است.
۳۵۱۲.

نشانه شناسی قرآنی خاستگاه تصوف و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاستگاه تصوف خاستگاه قرآنی عرفان قرآن و تصوف قرآن و عرفان منشأ عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۴۲۰
صرف نظر از ادعای عرفا، در میان دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از گذشته تاکنون بحث های متنوعی پیرامون خاستگاه تصوف و عرفان اسلامی مطرح بوده و کوشش هایی چند برای نمایاندن سرچشمه اصلی آن در اسلام در دو قلمرو نفی و اثبات انجام گرفته است. علامه طباطبایی، حسن زاده آملی، جوادی آملی، رمضانی، یزدانپناه شهید مطهری و حضرت امام خمینی (ره) و بسیاری دیگر از استوانه ها و دانش آموختگان حوزوی و نیز همایی، زرین کوب، پورجوادی، پازوکی، اعوانی و ده ها شخصیت بزرگ دیگر از دانشگاهیان در دوره معاصر، سرچشمه عرفان اسلامی را خوان گسترده قرآن و میراث حدیثی اسلام می دانند. چنانکه ماسینیون، نیکلسون، کُربن، شیمل، پل نویا، چیتیک و ده ها دانشمند دیگر از حوزه شرق شناسی به جد معتقدند که چشمه سار اصلی عرفان اسلامی، قرآن و سیره و سنت پیامبر اکرم (ص) بوده است. در پژوهش پیش رو، نشانه شناسی قرآنی خاستگاه عرفان و تصوف به نحو تحلیلی در کوشش های زیر سامان یافته است: الف) نقل نمونه هایی از سخنان برخی از شخصیت های فوق الذکر در تأیید مدعا؛ ب) گزارش صریح و بیان آشکار برخی مشایخ بزرگ و عرفای متقدم در این زمینه؛ ج) تبیین نسبت قرآن با تعریف، موضوع، مسائل و غایت تصوف و عرفان؛ د) واژه گزینی عرفا برای عناوین کتاب های خود و نیز اصطلاح گزینی های فنی آنان در دو قلمرو اصطلاحات عرفان نظری و سلوک عملی و تصوف با عنایت به کلمات قرآن؛ ه) گزارش بیش از پنجاه دسته آیات قرآن که هر یک به نحوی به آموزه های مهم عرفان اشاره یا تصریح داشته اند و سرمنشأ اصلی شکل گیری عرفان اسلامی را برساخته است.
۳۵۱۳.

فلسفه تطبیقی هنر با رویکرد پدیدارشناسانه هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هانری کربن فلسفه تطبیقی هنر پدیدارشناسی تاویل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۵۳۵
کربن در طرح عام تطبیقی خود، جایگاهی ویژه برای فلسفه تطبیقی هنر قائل است؛ فلسفه تطبیقی هنر با نشان دادن مشترکات انضمامی تر فرهنگ های دینی، امکان برابر نهی آن ها و کشف تناظرات موجود را سهل تر می کند؛ این رویکرد با روش «تأویل باطنی» یا پدیدارشناسی (البته پدیدارشناسی به معنایی کربن مراد می کند) میسر خواهد بود؛ این تأویل باطنی مبتنی بر دریافت خاصی از زمان و حقیقت است که فهم به معنای واقعی کلمه که چیزی جز «وعی» نخواهد بود را ممکن می سازند. به رأی کربن ما با این تأویل باطنی می توانیم بدون درافتادن به دام تناقض گویی، قرابت های موجود میان اجزاء یک اثر هنری در گوشه ای از عالم را با ساختارهای مشابهی که در مکان های دیگر یافتنی هستند، مقایسه کنیم و تطبیق دهیم؛ کاری که در صورت توفیق مهیا کننده زمینه های گفتگو در دیگر عرصه ها نیز خواهد بود. تلاش ما بر این بوده است تا با بررسی این تلاش تطبیقی کربن، به فهمی از الگویی که بر مبنای آن، این «فلسفه تطبیقی هنر» رخ می دهد، دست یابیم؛ کاری که با طرح نمونه هایی از نوشته های کربن که در این چهارچوب قرار می گیرند، صورت پذیرفته است؛ ازاین رو نوشتار حاضر با معرفی عناصر روش شناسانه ای آغاز می شودکه هانری کربن در تدوین فلسفه تطبیقی هنر به کار می بندد و با پژوهشی در تحلیل های او در این چهارچوب پایان خواهد پذیرفت.
۳۵۱۴.

رابطه ادراکِ حسی، کمال و لذت با زیبایی در استتیکِ کریستین وُلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کریستین ولف ادراک حسی کمال لذت زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۵۳۵
 دیدگاه کریستین ولف درباره ادراک حسی که چارچوبی لایب نیتسی دارد، اساس استتیک او را برمی سازد. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی در این چارچوب، مفهوم کمال و لذت را تبیین می کند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی می برد. به این ترتیب، از نظر او، کمال همانا توافق یا هماهنگی کثرات یا انبوهی از اشیاء یا اجزای آن هاست؛ لذت، حاصل شهود کمال در اشیاء است؛ و زیبایی هم عبارت است از کمال شیْ ء از آن حیث که برای ایجاد لذت در ما مناسب است. با این اوصاف، در این مقاله قصد داریم ماهیت ادراک حسی نزد او و رابطه ادراک حسی، کمال و لذت را با زیبایی در استتیک او بکاویم تا مشخص شود چگونه علم استتیک به طور عام از دل مباحث معرفت شناختی و به طور خاص از بطن ادراک حسی بیرون می آید. در نهایت ، با در نظر داشتن این مهم که خود او مستقیماً داعیه نظریه مستقلی در حوزه استتیک نداشته، نقد و نظری بر لوازم مربوط به استتیک او خواهیم داشت تا حدود و ثغور نظریه عقل گرایانه مفرط او در برخورد با مسایلی چون دایره شمول زیبایی، مراتب زیبایی و اختلاف نظرهای ذوقی مشخص شود. 
۳۵۱۵.

پیش فرض های معرفت شناختی علوم طبیعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوزیتیویسم پیش فرض علوم تجربی علوم طبیعی معرفت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۳۱۸
رویکرد پوزیتیویستی در علوم طبیعی جدید اعتقاد دارد که روش علوم طبیعی منحصر به تجربه است. این رویکرد در طول سده های اخیر با پذیرش عام مواجه بود، به گونه ای که پیشرفتِ علوم طبیعی مدیون آن قلمداد شد. به چالش کشیده شدن این نگاه در نیمه دوم سده بیستم؛ برخی فلاسفه علم و نیز دانشمندان علوم اجتماعی را واداشت با مطرح کردن نقش پیش فرض ها اعم از پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی و نیز برخی عوامل جامعه شناختی و روان شناختی؛ انحصار روش علوم طبیعی را دستکم در برخی مراحل علم طبیعی بشکنند. در مقاله حاضر تلاش می کنیم ضمن تبیین برخی پیش فرض های معرفت شناختی علوم طبیعی جدید و مقایسه آن با پیش فرض هایی مطرح در علوم طبیعی ماقبل مدرن، نشان دهیم که با وجود برخی مبانی معرفت شناختی مشترک؛ میان علوم طبیعی جدید و قدیم، تفاوت های مبنایی وجود دارد که بر اساس آن نمی توان علوم جدید را تداوم طبیعیات قدیم دانست و الگوی جدید علوم طبیعی با رویکردی ماده گرایانه و یک بعدی، ضمن محروم کردن خود از دستیابی به برخی حقایق، علوم طبیعی را در جایگاه شایسته خود قرار نداده است.
۳۵۱۶.

چیستی معنویت و سیر معناپذیری آن در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چیستی معنویت معنویت معنویت دینی معنویت مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۴۵۲
 «معنویت» در روزگار نخست، به سنت های دینی منحصر بود. اما امروزه نه تنها در همه سنت های دینی و غیردینی به کار رفته، بلکه در برخی آیین ها، جوهره اصلی خود را در تقابل با دین تحصیل کرده است. بحث از معنویت در غرب، از دوران کهن به طور پراکنده در آثار فکری و هنری  مطرح شد و در همه اَشکال آن یک فرآیند ارتباطی با عالم معنی و موجود متعالی مشاهده می شود که به تدریج قطب انسانی را متحول و او را به عالم غیرمادی نزدیک می کند. در این مقاله درصددیم تا به روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین سیر معناپذیری معنویت در غرب، به این سؤال پاسخ دهیم که چه تفاوت هایی بین معنویت مدرن غربی با معنویت دینی وجود دارد؟ و در جهت پاسخگویی به این سؤال به مفهوم شناسی اصطلاح معنویت از نگاه دانشمندان اسلامی و محققان غربی اشاره می کنیم و با ذکر سیر معناپذیری آن در غرب به تبیین فلسفی مفهوم معنویت می پردازیم و ابعاد و حیثیات هریک را شرح می دهیم و به این نتیجه رسیده ایم که معنویت با همه مقوّمات و پیش فرض هایش جدا از زندگی در این دنیا نیست و میان معنویت مدرن با معنویت دینی دو اختلاف اساسی هست: یکی در روش، و دیگری در منشأو بیشتر اشکال معنویت مدرن از مفاهیم ماهوی شهودی هستند.
۳۵۱۷.

بررسی مسئله منطقی شر و استحکام انگاره نظام احسن ملاصدرا در برابر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسئله منطقی شر علم عنایی نظام احسن مسئله قرینه ای شر گزاره الحاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۳۲۶
مسئله شر بیش از آن که به وجه قرینه ای و با اتکا به برخی شرور گزاف و ظاهراً بی هدف یا انبوهی ناملایمات زندگی انسان، وجود خداوند و اوصاف کمالی او را به چالش کشد، در ساختاری منطقی، اعتقاد به خداوندی عالم، قادر و خیر محض را با وجود شرور در جهان هستی به طور منطقی ناسازگار می یابد. پیداست که اعتبار این استدلال منطقی در گرو صدق یا محتمل الصدق بودن گزاره الحاقی آن خواهد بود و این در حالی است که انگاره نظام احسن برآمده از علم عنایی خداوند از منظر فیلسوفانی چون ملاصدرا  با عطف نظر به وجوهی چون تضاد و تزاحم در جهان مادی، جزءنگری انسان این جهانی، نسبیت شرور، دخول بالعرض شر در قضای الهی و ... بر نادرستی این گزاره الحاقی پای می فشرد. مقاله پیش رو می کوشد تا با نگاهی دقیق به استدلال منطقی ملحدین و گزاره الحاقی مورد نظر آنان، دفاع ملاصدرا در برابر مسئله منطقی شر را مطرح و تاب و توان آن را بررسی کند.
۳۵۱۸.

”The possibility of the prejudicative in the substantialism of Mulla Sadrāʼs ″Kitab al-Mashaʽir(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Mulla Sadra the ʻpenetrationʼ of Being natural substantialism Islamic hermeneutics pre-judicative

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴
Due to the the movements in European thought from the 16th-17th centuries that have generated enough controversy around the ideas of ʻnatural philosophyʼ and ʻexperimental philosophyʼ, I think it would be appropriate to focus our attention on the evolution of the idea of ʻsubstantialismʼ in ʻtranscendental philosophyʼ from the Islamic philosophy. Mulla Sadrā was the most important philosopher and he established a truly hermeneutics on the idea of the ʻBeingʼ. Due tot the new fields of research into the prejudicative hermeneutics, I can say that I will follow in this paper to manage this idea. I will follow the similarities between the Kitab written by Mulla Sadrā and the european idea of ʻnatural philosophyʼ, I will show some similarities between the ″Kitab al-Mashaʻir″ and ″Treatise on Heavens of Kant″, and i will bring those perspectives into a hermeneutical field of interpretation.The ideas of Kitab are very close to Heideggerʼs perspective on Being and aristotelian perspective of non-Being. Because of this reason, we say is necessary to .open a prejudicative perspective to investigate how works the play between Being and non-Being .
۳۵۱۹.

وجود جهان خارج در نظر لاک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جان لاک وجود جهان خارج معرفت حسی وجود خدا وجود اذهان دیگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۴۶۵
باور ما به واقعیت اشیاء و اشخاصی که با آن ها سروکار داریم، موضوع بحثی بنیادین در فلسفه با نام «وجود جهان خارج» است. پرسش اساسی آن است که آیا ما به وجود جهان خارج معرفت داریم یا نه. از مهم ترین پاسخ هایی که به این مسیله داده شده است، نظریه واقع باورانه جان لاک است که در این مقاله دیدگاه او را بررسی می کنیم. از نظر لاک، ما به وجود جهان خارج مادی معرفت حسی داریم، اما آنچه او «معرفت حسی» می نامد، در ظاهر با تعریف کلی معرفت در فلسفه او ناسازگار است. ما پس از بررسی رهیافت های فیلسوفان معاصر نشان می دهیم که معرفت حسی با تعریف معرفت در فلسفه لاک سازگار است. در همین زمینه به بررسی دلایل موافق با معرفت حسی به جهان خارج و پاسخ لاک به شکاکیت می پردازیم. همچنین در این مقاله آمده است که از نظر لاک، یقینی ترین معرفت به وجود جهان خارج، معرفت ما به وجود خداوند است. نیز نشان خواهیم داد که در نظر او، ما به وجود اذهان دیگر یا جواهر روحانی معرفت نداریم و اطمینان ما به وجود آن ها از طریق ایمان است.
۳۵۲۰.

بررسی تطبیقی روش علم کلام و فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تطبیق روش کلام اسلامی فلسفه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳
این مقاله در صدد تبیین روش دو علم کلام و فلسفه اسلامی و سپس بررسی رابطه روشی میان آن دو است. این دو علم به عنوان دو علم مستقل مانند دیگر علوم اسلامی، در بستر زمان، با یک دیگر تعاملاتی از جمله تعاملات روشی داشته اند. علوم اسلامی (تفسیر، فقه،کلام، فلسفه و …) چون شبکه هایی در هم تنیده هستند که بر یک دیگر بسیار تأثیر گذارند. صرف نظر از دیدگاه های افراطی و تفریطی در این زمینه، می توان گفت از ابتدا تا کنون، بین این دو تعاملاتی نظیر تعاملات تاریخی، تداخل در مسایل، تعاملات روشی و … وجود داشته است. با توجه به عنوان این مقاله، در تحلیل روش این دو علم، به این نتیجه می رسیم که بین روش های کلامی ای که از ابتدا تا کنون، تحولات و تطوراتی داشته اند، یعنی از روش ابتدایی جدلی، شروع و در نهایت، به روش فلسفی و برهانی تحول یافته است و همچنین روش های فلسفه اسلامی که آنها نیز تحولاتی داشته اند؛ یعنی از روش عقلی محض - به سبک روش مشایی فلسفه یونان – شروع شده و تا انواع روش های مشایی اسلامی (بومی سازی روش مشایی اسلامی)، اشراقی اسلامی و حکمت متعالیه صدرایی، تکامل یافته است، مناسباتی وجود داشته و دارد.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان