فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۳۲۰۱.

بی اعتباری استدلال تسلسل قهقرایی با تکیه بر باور اخلاقی پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مبناگرایی اخلاقی باور اخلاقی پایه استدلال تسلسل قهقرایی توجیه شهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۴۳۲
هدف اصلی این پژوهش بی اعتبار ساختن مهم ترین دلیل شکاکیت اخلاقی، یعنی استدلال تسلسل قهقرایی است که با کمک باورهای اخلاقی پایه ای از طریق شهود اخلاقی حاصل می شوند. براساس مبناگرایی اخلاقی شهودگرا سلسله ی توجیه باورهای اخلاقی به آن باورهای پایه منتهی می شود که در نهایت سبب می شود یکی از فرض های استدلال تسلسل قهقرایی پاسخ داده شود. در این رویکرد شهودات عقلی و اخلاقی می توانند به عنوان منشأ توجیه این باورهای پایه به شمار آیند، البته نه به این معنا که این شهودات یکی از مقدمات استنتاج و مبنا و پایه باشند. در واقع در اینجا "نسبت محمول به موضوع" در گزاره های اخلاقی بدیهی از طریق شهودهای اخلاقی، ادراک و تصور می شود و باورهای پایه حاصل از این شهودها، به عنوان باورهای اخلاقی شهودی به شمار می آیند و توجیه کننده سایر باورهای اخلاقی هستند. در این نوشتار ابتدا گزارشی از استدلال تسلسل قهقرایی ارایه می شود. سپس مراد از باورهای پایه اخلاقی روشن می شود. در نهایت نحوه موجه شدن چنین باورهایی تبیین می شود.
۳۲۰۲.

قوای نظری و عملی و نقش آنها در حق و تکلیف انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قوای نظری قوای عملی حق و تکلیف خواجه نصیر الدین طوسی علامه حلی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۵۱۷
یکی از حلقات اندیشه ای علوم انسانی ساحت انسان شناساسانه آن است. در ترسیم نظام هنجاری و فلسفه ارزش نیز یافته های انسان شناسانه فلسفی ، کلامی و تجربی بسیار تعیین کننده اند. در این مقاله که به بخشی از این برنامه پژوهشی می پردازد ، پرسش اصلی این است که قوای نظری و عملی نفس ناطقه، چه نقش و تأثیری در شکل گیری نظام تشریعی حق ها و تکلیف های انسانی دارند؟ پاسخ به این پرسش، هدف این نوشتار است که از سویی به پژوهش های فلسفی۔کلامی و از جانب دیگر به فلسفه ارزش و به   ویژه ارزش های اخلاقی و حقوقی پیوند خورده است. این بررسی ناگزیر به شیوه تحلیلی و تطبیقی به انجام خواهد رسید و با توجه به دامنه گسترده این پرسش ، لاجرم قلمرو آن به آرای سه صاحب نظر برجسته ؛ یعنی  خواجه نصیر الدین طوسی ، علامه حلّی و ملاصدرا محدود می شود. ترتیب منطقی اقتضاء می کند که پس از طرح مسئله ، نخست مبادی تصوری و تصدیقی آن تبیین شود و سپس چرایی و چگونگی ابتنای هریک از حق و تکلیف بر قوای نظری و عملی نفس انسانی جداگانه شرح داده شود. حاصل این مطالعه ثابت می کند که بدون وجود قوای نظری و عملی در نفس انسانی نظام تشریعی حق و تکلیف مصداق ندارد و قابل توجیه نیست.
۳۲۰۳.

بررسی طرح واره های تصویری جانسون در آیات توصیف کننده دوزخ و بهشت در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: طرح واره حجمی طرح واره حرکتی طرح واره قدرتی دوزخ بهشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۵ تعداد دانلود : ۵۰۳
پژوهش حاضر به بررسی طرح واره های تصویری حجمی، حرکتیو قدرتی مطرح شده توسط جانسون در میان آیات توصیف کننده دوزخ و بهشت در قرآن کریم می پردازد. پیکره ما سه سوره واقعه، انسان، الرحمن و همچنین تمامی آیاتی است که الفاظ جَنَّه، فردوس، روضه، عدن، دارالسلام، جهنّم، جحیم، نار، سقر و سعیر در آنان  به کار رفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله هستیم که سه طرح واره مذکور، به چه میزان در آیات مورد نظر به کار رفته است. همچنین از منظر زبانی بررسی می کنیم که واحدهای نمادین هریک از طرح واره ها در پیکره موردنظر کدامند. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن نقش برجسته طرح واره های تصویری به عنوان ابزارهایی معناشناختی، در ملموس ساختن فضاهای انتزاعی- مانند دوزخ و بهشت- در ذهن بندگان است. پس از تحلیل داده ها، مشخص شد که طرح واره حرکتی با 38 مورد بیشترین میزان و طرح واره قدرتی با 8 مورد کمترین تعداد را در پیکره مورد نظر دارا می باشند و در این میان طرح واره حجمی 37 مورد را به خود اختصاص داده است.
۳۲۰۴.

حکمت قرآنی و فلسفه ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حکمت فلسفه ارسطو حکمت عملی مشخصات حکمت قرآنی و نشانه حکمت قرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۶۴۳
قبل از میلاد مسیح در یونان باستان امام حکما سقراط خود را فیلسوف نامید. هدف او از تعقل ورزی، یافتن واقعیت و راهبر رفتار بود. ارسطو غایت حکمت را معرفت محض و آن را برتر از حکمت عملی می دانست. با ظهور اسلام و طرح حکمت در قرآن، به خصوص در عصر نهضت ترجمه با توجه به تأثیر فلسفه ارسطویی در فیلسوفان مسلمان، این سؤال به وجود آمد که بین حکمت قرآنی و فلسفه ارسطویی چه تفاوتی وجود دارد؟ آیا حکمت عملی قرآن، همانند فلسفه ارسطویی اَخَسّ است؟ فرضیه ما در این تحقیق، تفاوت بنیادین بین آن دو است؛ لذا با بررسی تطبیقی در این تحقیق مشخص گردید حکمت قرآنی و فلسفی در معنای واژه و تعالیم نوع حکمت، مسائل و غایت حکمت، مربّی و متربی حکمت، تنوع ارائه و روش کسب حکمت، مخاطبان حکمت و... از هم دیگر متمایزند. همچنین معلوم گشت که حکمت عملی قرآن گرچه از حیث ارتباط با امور اعتباری اخَسّ است، از حیث صائب و نافع بودن حکمت نظری، حکمت عملی معیار آن محسوب می شود و اَخَسّ نیست.
۳۲۰۵.

بررسی نظریه سلسله های علّی راسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت سلسله های علّی فرآیندهای علّی برتراند راسل وسلی سالمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۸۵
نظریه علیّت و قوانین علّی در نظر فلاسفه، چیزی است که راسل، به خاطر ویژگی های خاص آن؛ یعنی ضرورت و کلیّت، مهمل و بیهوده می پندارد ولی همانند تجربه گرایانی همچون هیوم، به طور کلی علیّت را مورد تردید و انکار قرار نمی دهد. وی برای حلّ معضل شکاکیت که بعد از انتقادات هیوم به علّیت می-توانست دامنگیر علم شود و منجر به انسداد شناخت علمی گردد، نظریه ای جدید درباره نوع ارتباط بین رویدادها ارائه می دهد که آن را «سلسله های علّی» می نامد. هدف راسل از نظریه سلسله های علّی، بیان اصولی است که می تواند به حصول احتمالی متناهی برای پیش بینی وقوع رویدادها کمک کند. لذا، راسل ادعا نمی کند که اصول موضوعی مرتبط با مفهوم «سلسله های علّی» که در استنتاج رویدادهای نامشخص به ما کمک می کنند، می تواند ما را به نتایج قطعی و یقینی برسانند، بلکه مدعی است که این اصول تنها می توانند ما را به استنتاج نتایجی محتمل هدایت کنند. از این رو، در این مقاله، نوع استنتاج مورد نظر راسل و اصول موضوعی مرتبط با آن مورد بررسی قرار می گیرد و ضمن تبیین مفهوم «سلسله های علّی» به نسبت آن با هویت اشیاء فیزیکی پرداخته می شود و در انتها، ایرادات نظریه راسل که از سوی وسلی سالمُن، یکی از قائلان به نظریه فرآیند علّی، وارد شده است، مطرح می گردد.
۳۲۰۶.

بررسی تطبیقی مفهوم کمال اول و ثانی نزد ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمال اول کمال ثانی صورت فعلیت علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۰ تعداد دانلود : ۴۴۰
بحث کمال در اندیشه ارسطو و ابن سینا جایگاه های متفاوتی دارد. هم ارسطو و هم ابن سینا کمال را به کمال اول و کمال ثانی تقسیم کرده اند. ایندو چه تفاوتی باهم دارند و هریک این مفاهیم را به چه معانی بکار برده اند و حوزه استفاده از آن ها کجاست؟ آیا ابن سینا از ارسطو متأثر شده یا از او فراتر رفته است؟ ارسطو برای بحث از کمال از دو واژه «انرگیا و انتلخیا» بحث کرده است و در جایگاه های متفاوتی در مابعدالطبیعه، علم النفس، طبیعیات و اخلاق از آن بحث کرده است؛ او در علم النفس و بحث حرکت از کمال اول و کمال ثانی سخن گفته است؛ برای او کمال اول مرحله مقدماتی کمال ثانوی است؛ در علم النفس کمال اول جنبه ای از قوه دارد و در حرکت کمال ناقص است؛ ابن سینا در آثار مختلفش کمال اول و ثانی را مرتبط با موضوعات طبیعی مانند حرکت، نفس، و بعضا درباره خداوند و نسبتش با مخلوقات بکار برده است. درمورد نفس، با دو نگاه به نفس از حیث ارتباطش با بدن و نیز از حیث مجرد دانستن آن دو نگاه به بحث کمال دارد و کمال برای او وجودی و اشتدادی است و کمال ثانی تابع کمال اول است. قصد این نوشتار بحث درباره این تقسیم بندی به کمال اول و ثانی و موضع آن در ارسطو و ابن سیناست.
۳۲۰۷.

نقش پدیدارشناسی روح هگل درتکوین جامعه شناسی معرفت مانهایم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی تاریخ باوری حقیقت ایدئولوژی کلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۴۹۶
هگل سیر تحول روح را باتحول در آگاهی حسی، خودآگاهی، عقل،روح، دین وعلم مطلق تشریح می کند. در این مسیر آگاهی به روش دیالکتیکی دربستر تاریخ حرکت می کند. لذا معرفت امری تحولی، خود یابنده و پویا تلقی می گردد. از سوی دیگر مانهایم معرفت را از منظری متفاوت در موقعیت های اجتماعی آن مورد توجه قرارمی دهد. به نظر او توجه به مبنای وجودی معرفت، آن را از ناب و ایستا بودن خارج و در بستر اجتماعی قرار می دهد.براین اساس می توان گفت هگل معرفت را دربستر تاریخی و مانهایم آن را دربستر اجتماعی قرارمی دهند و از معرفت شناسی مرسوم در عصرخود فراترمی روند. این مقاله بانگاهی به رویکرد پدیدار شناسی هگل می کوشد تاثیر پذیری مانهایم از وجه نظرات مزبور را مورد توجه قراردهد. به عبارتی مفهوم معرفت نزد مانهام  چه نسبتی با ویژگی های شناخت فلسفی هگل  دارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد مانهایم  با طرح مفاهیم اساسی هم چون تاریخ، ایدئولوژی، آگاهی کاذب، کنش وکردار، کلیت، معرفت وحقیقت که درسیر تکوین جامعه شناسی او نقش مهم دارند ازپدیدارشناسی روح هگل تاثیر پذیرفته است. بدین ترتیب می توان گفت مانهایم مفاهیم هگلی  آگاهی و دانش را درحیطه جامعه شناسی معرفت خود بسط وتوسعه داده است.
۳۲۰۸.

بررسی و تحلیل اعتمادگرایی از منظر گلدمن و پلنتینگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: معرفت اعتمادگرایی توجیه صدق آلوین گلدمن آلوین پلانتینگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۵۴۷
بر اساس بررسی و تحلیل دو نظریه مهم اعتما دگرایی فرایندی آلوین گلدمن و فضیلت محور  آلوین پلنتینگا، می توان صورت بندی کلّی ای از نظریه های اعتمادگرایانه ارائه داد و بر این اساس وجوه تمایز این نظریه ها از نظریه های درون گرایانه و سایر نظریه های برون گرایانه را تعیین کرد. مؤلفه های مشترک نظریه های اعتمادگرایانه فرایندی گلدمن و فضیلت محور پلانتینگا عبارت اند از: مؤدی به صدق بودن، عدم لزوم آگاهی فاعل شناسا به ماهیت باور، جایگزینی ارزشمند بودن فرایند و ابزار ادراکی باور به جای ارزشمند بودن باور، ناوظیفه گرا بودن، توجه به عوامل معرفتی و غیرمعرفتی بیرون از باور، توجه به ویژگی های فاعل شناسا و محیط شکل گیری باور، وسعت دامنه معرفت، اجتماع محور بودن و نتیجه گرا بودن. نظریه های اعتمادگرایانه با این شاخص ها از دو دسته نظریه های درون گرایانه و سایر نظریه های برون گرایانه متمایز می شوند. درعین حال باید توجه داشت که نظریه های اعتمادگرایانه با اخذ مؤلفه های هنجارمندی، نظام صدق ساز، مطابقت با واقع و باورهای پایه خطاپذیر به برخی از نظریه های مبناگرایانه گرایش پیدا می کنند. نظریه پلنتینگا با لحاظ مؤلفه هایی- همچون فضایل معرفتی، موفقیت و تکامل- مشابه نظریه های مبتنی بر فضیلت است و نظریه گلدمن با در نظر گرفتن ارتباط علّی امر واقع با باور، به نظریه های طبیعت گرایانه نزدیک می شود.  
۳۲۰۹.

نسبت مفهوم واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص و غیرمتشخص(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: واجب الوجود خدای متشخص خدای غیرمتشخص تصویر خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۴۱۰
وجود اصولی همچون «تقسیم موجودات به واجب و ممکن در عین پذیرش اشتراک معنوی وجود»، «نیازمندی واجب الوجود به اثبات»، «اشتراک معنوی صفات واجب الوجود با صفات ممکن الوجودها»، «کاربرد محمول های مربوط به موجودات متشخص برای واجب الوجود»، «تلقی گفتاری از وحی»، و «تلقی شخص داشتن از خداوند در هنگام عبادت» از جمله شواهدی هستند که در آثار فلاسفه مسلمان بر متشخص بودن واجب الوجود دلالت می کنند. در کنار این شواهد، می توان مواردی را یافت که بر غیرمتشخص بودن واجب الوجود دلالت دارند. از جمله می توان به «نظریه فیض»، «بساطت محض واجب الوجود»، «غیرمتناهی بودن واجب الوجود»، «تنزیهی بودن سخن گفتن از خداوند» و «نفی وجود مستقل از معلول» اشاره کرد. کارکرد حداقلی شواهد دسته دوم در کنار شواهد متشخص بودن واجب الوجود آن است که نشان می دهند مفهوم واجب الوجود در فلسفه اسلامی از حیث دلالت بر خدای متشخص یا غیرمتشخص گرفتار ابهام است و نمی توان قاطعانه از تطابق واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای متشخص دفاع کرد. شواهد دسته دوم در کارکرد حداکثری خود می توانند نشان دهند که واجب الوجود در فلسفه اسلامی با خدای غیرمتشخص تطابق دارد. در این مقاله کارکرد حداقلی شواهد غیرمتشخص بودن خداوند مد نظر است، هرچند که در خصوص کارکرد حداکثری این شواهد نیز توضیحاتی ارائه می شود.
۳۲۱۰.

بررسی و نقد چیستی وحی از دیدگاه نصر حامد ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابوزید قرآن کلام پیامبر کلام خدا وحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۴ تعداد دانلود : ۴۹۴
ابوزید، اندیشمند مصری، راجع به چیستی وحی سه دیدگاه مطرح می کند. در دیدگاه نخست، وی نبوت را با کهانت مقایسه کرد، تا از جهت فرهنگی، مقبول و آشنا معرفی کند، اما، اولاً بررسی ابوزید در مورد کهانت و شیوع فرهنگی آن کافی نیست؛ ثانیاً خرافه های فرهنگی مانند کهانت، توجیه مناسبی برای وحی ارائه نمی کند؛ ثالثاً ادعای او با شواهد درون دینی سازگار نیست. او در دیدگاه دومش قرآن را محصول تجربه دینی پیامبر معرفی می کند. وی در اواخر عمرش دیدگاه سومی را ارائه داد که بر اساس آن، قرآن را نه کلام خدا، بلکه کلام خطاپذیر پیامبر (ص) می داند. از نظر ابوزید، قرآن حاصل گفت وگوهای پیامبر در مواجهه با اعراب است. قرآن متن واحد و منسجم نیست، بلکه مجموعه ای از گفتارهاست. قرآن به مثابه گفتار، متنی پاره پاره تلقی می شود که اختلاف های آن توجیه پذیر و تناقض های آن رفع شدنی خواهد بود، زیرا هر گفتاری متناسب با شرایط و مقتضیات و برای مخاطبان خاصی بیان شده است. در این مقاله نظریات ابوزید بررسی و نقد و نادرستی آنها نشان داده شده است.
۳۲۱۱.

بررسی مفهوم «صورت» نزد ابن باجه و تاثیر آن بر حرکت طبیعی اجسام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صورت ماده علل چهارگانه حرکت ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۵۱
حرکت، مبدا اساسیِ طبیعیات ابن باجه(1098-1138) است که بر تمامی دیدگاه های طبیعی وی خصوصا ترکیب موجودات از ماده و صورت و علل چهارگانه تاثیر گذاشته است. این امر سبب شده تا شناسایی عوامل موثر در حرکت اجسام طبیعی در مکانیک ابن باجه ای نقش برجسته ای ایفا کند. مهم ترین عامل حرکت از نظر او متمرکز بر «صورت» و تغییر آن در هنگام جابجایی است. در مقاله ی حاضر مفهوم صورت نزد ابن باجه و تاثیر آن بر حرکت طبیعی اجسام بررسی خواهد شد. استدلال های ابن باجه در مبحث «صورت» و مفاهیم مرتبط با آن علاوه بر تاثیر از آرای ارسطو، به واسطه ی عقل گرا بودن وی همواره از اندیشه های افلاطون و فارابی نیز بهره گرفته است. وی به تاثیر از فارابی، نقش صورتی معقول و مجرد از ماده(عقل فعال) را در عالم مافوق قمر و حرکت اجرام سماوی و به تبع آن در حرکت اجسام زمینی موثر دانسته است. این دیدگاه در استدلال او پیرامون تمایز محرک از متحرک در حرکت خودبه خودیِ اجسام طبیعی نیز تاثیرگذار بوده است.
۳۲۱۲.

بررسی انتقادی یکسان انگاری «عرفان» با «نگاه هنری به الهیات و دین» (تأملی در دیدگاهی نو درباره عرفان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان فلسفه عرفان چیستی عرفان هنر ادبیات شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۴۲۱
در باب چیستی عرفان برخی معتقدند عرفان چیزی نیست جز نگاهی هنری به الهیات و دین. در این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی و انتقادی در پی پاسخ گفتن به این پرسش ایم که آیا این دیدگاه در نشان دادن ارکان و ویژگی های اساسی عرفان موفق بوده است. ابتدا گزارشی فشرده از این دیدگاه ارائه شده است. بر اساس این تعریف از عرفان که تحت تأثیر نظریات هنری مکتب فرمالیسم روسی است، عرفان از سنخ هنر است و تخیّل، رمز، عاطفه و چندمعنایی که مؤلفه های اصلی هنرند، از عناصر اساسی عرفان نیز به شمار می آیند. همچنین هر تجربه دینی تجربه ای عرفانی و هر تجربه عرفانی تجربه ای هنری است. سپس دیدگاه عارفان مسلمان درباره حقیقت عرفان و جنبه های مختلف آن ذکر گردیده که طبق آن عرفان شناختی است شهودی و حاصل تهذیب نفس و تصفیه باطن است. در پایان حاصل ملاحظات نگارنده بر «یکسان انگاری عرفان با نگاه هنری به الهیات و دین» بیان گردیده و نشان داده شده است که این دیدگاه افزون بر آنکه فاقد دلیل و شاهد کافی است، دچار به اشکال هایی اساسی نیز هست.
۳۲۱۳.

بازشناسی ارزش های علمی از ارزش های غیرعلمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش علم ارزش های علمی ارزشهای غیرعلمی صدق ارزش و دانش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۲۹۸
ارزش ها براساس گستره کاربرد به اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، علمی و زیبایی شناختی تقسیم می شوند. در این میان، ارزش های علمی به دلیل نقش کلیدی آنها در سامان دهی پژوهش و هدایت آن به صدق و نیز محوریت آنها در مسأله ارزش و دانش، سزاوار تأملات بیشتری هستند. گذشته از اختلاف در ماهیت این ارزش ها که معطوف به کدام ویژگی تحقیق (صدق، توجیه، کاربرد، مقبولیت، بهینه سازی) تعریف شوند و نیز تنوع مصادیق آنها در آثار مختلف، درباره اشتراک و اختلاف آنها با دیگر انواع ارزش اختلاف نظر وجود دارد. برخی سرشت آنها را با دیگر ارزش ها ازجمله ارزش های اخلاقی و اجتماعی کاملاً متفاوت می دانند و شماری نیز ارزش های علمی را دسته ای از ارزش های اخلاقی می پندارند. عده ای تمایز ارزش های علمی از غیرعلمی را نه روشن می دانند و نه دلایل قانع کننده ای بر آن می یابند؛ شماری آن را لغو می دانند و برخی تنوع مصداقی و اختلاف در تعیین آنها را دلیل بر نادرستی تفکیک تلقی می کنند. برخی نیز با اذعان به امکان چنین تمایزی، ضرورت آن را نفی می کنند. این نگرش ها اغلب نادرست هستند؛ چراکه ارزش های علمی هم دارای معیار روشن و هم دارای مصادیق مورداتفاق هستند و هم تفکیک بین انواع ارزش، ثمراتی علمی دارد و ازاین رو بیهوده نیست. همچنین سنخ ارزش-های علمی با ارزش های اجتماعی و اخلاقی مشترک است و تنها گستره کاربرد آنها (علم یا غیرعلم) تفاوت آنها را رقم می-زند.
۳۲۱۴.

پارادوکس مور و تحلیل رویکرد مور درباره آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادوکس مور پارادوکس معرفتی باور اظهار مور تضمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۷۲
جرج ادوارد مور متوجه شد جملاتی مانند «P؛ اما من باور ندارم که P» و «P؛ اما من باور دارم که ~P» می توانند محتوای صادقی داشته باشند؛ اما اظهارشان پوچ و بنابراین پارادوکسیکال است. همچنین او دریافت که این جملات اگر به صورتِ سوم شخص و یا در قالب زمان گذشته اظهار شوند، اظهارشان پوچ نیست. پس از مور نیز مشخص شد علاوه بر اظهارپذیرنبودن این جملات، آنها نمی توانند به درستی باور شوند. در این مقاله ابتدا به معرفی مهم ترین ویژگی های این نوع جملات پرداخته می شود و سپس ضمن معرفی رویکرد اظهاری مور درباره این جملات، استدلال می شود که می توان دستِ کم چهار نقد مهم را به این رویکرد وارد دانست و درنتیجه، این رویکرد نمی تواند تبیین کارآمدی درباره پارادوکس مور ارائه کند.
۳۲۱۵.

علم الهی از دیدگاه شیخ اشراق(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم الهی شیخ اشراق صور مرتسمه علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۳۵۸
پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در پی تبیین و تحلیل علم الهی از دیدگاه شیخ اشراق است.سهروردی برخلاف حکمای مشاء که ملاک عاقلیت و معقولیت را تجرد از ماده می دانشتند ،معتقد است که ملاک عالمیت و معلومیت «نور» است و چون خداوند نور الانوار و نور محض است و حقیقت نور هم چیزی جز ظهور نیست و علم ادراک هم همان ظهور است پس خداوند عین ظهور و علم است.مشائیان با استناد به اصل علیّت و از طریق صور مرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به اشیاء قبل و بعد از ایجاد پرداخته اند، اما شیخ اشراق بر این باور است که نظریه علم تفصیلی حق تعالی به اشیاء از طریق صور علمی کلی که لازم ذات می باشند مستلزم اشکالات متعدد است.صاحب حکمت اشراق در علم خداوند به اشیاء اعم از مجرد و مادی، در مقام فعل دارای دیدگاه خاصی است که از دو طریق یکی از طریق اثبات علم حضوری نفس به خود ، قوا و بدن و دیگری از طریق تحلیل حقیقت ابصار به تبیین آن می پردازد. وی معتقد است که به دلیل احاطه قیّومی حق تعالی به موجودات و اضافه اشراقی و علّی نسبت به اشیاء، بدون اینکه نیاز به صورت یا چیز دیگری باشد ،نورالانوار به همه اشیاء علم حضوری داشته و وجود خارجی موجودات همان علم و معلوم واجب تعالی است.و در ادامه نگارنده به تحلیل و بررسی قول شیخ اشراق پرداخته و نقاط قوت وضعف این دیدگاه را تبیین نموده است.
۳۲۱۶.

نحوه حصول ارتباط نفس انسانی با بدن و نحوه فعالیت نفس انسانی در بدن از نظر ابن سینا و آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس انسانی بدن ر ابن سینا ر آکوئیناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۸۲
تامل در اظهارات ابن سینا و آکوئیناس تردید در باب تقابل نظر ایشان در مورد نحوه حصول ارتباط نفس انسانی با بدن را برطرف می سازد. دو نظریه به ظاهر مقابل که در یک طرف آن ابن سینا با این اعتقاد که نفس انسانی به منظور ارتباط با بدن نیازمند واسطه است و در سوی دیگر آکوئیناس که معتقد است نفس بدون نیاز به واسطه با بدن متحد می شود. رفع تعارض ظاهری میان دو نظریه نگرشی تحلیلی را می طلبد که در نتیجه آن روشن می شود که هریک از دو فیلسوف هنگام بررسی ارتباط نفس با انسانی با بدن دو مقام را مدنظر دارند. مقام اول مرحله ای است که نفس به عنوان صورت با بدن مرتبط می شود و مقام دوم مرحله ای که آغاز فعالیت نفس انسانی در بدن است و حاصل تحلیل این است که دو نظریه نه تنها متناقض نیستند بلکه در راستای یکدیگرند و چنانچه اختلافی در مساله نحوه حصول ارتباط نفس انسانی با بدن مشاهده می شود ناشی از نگرش ایشان به مساله «اتحاد» است، چنانکه ابن سینا به دنبال عدم پذیرش اتحاد، ارتباط نفس انسانی با بدن را نوعی ارتباط تدبیری می نامد حال آن که آکوئیناس با پذیرش اتحاد، رابطه نفس انسانی با بدن را از نوع اتحاد می بیند، با این وصف هر دو فیلسوف نفس را نیازمند ارتباط با بدن می دانند. همچنین در مورد نحوه فعالیت نفس انسانی در بدن هر دو فیلسوف معتقدند نفس به منظور انجام فعالیت خویش در بدن نیازمند واسطه ای است که به اصطلاح ابن سینا روح بُخاری و به اصطلاح آکوئیناس روح جسمانی یا روح حیاتی نام دارد.
۳۲۱۷.

هابرماس و دیگریِ عقلانیت غربی: منطقِ دوگانه مشمول گردانیدن و از شمول خارج ساختن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقلانیت غربی دیگری یورگن هابرماس همه شمولی مشمول گردانیدن از شمول خارج ساختنِ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۴۲
این مقاله نشان داده است که ادعای هابرماس در مورد همه شمولی مدرنیته، بر پایه تصور ویا برداشتی از مدرنیته قرار گرفته است که با عقلانیت غربی پیوندیافته است: «ما بی شک، ادعای همه شمولی را با درک غربی خودمان از جهان پیوند می زنیم»Habermas, 1984: 17) ) .مقاله بحث کرده است که برداشت مذکور ، وقتی در متن جهانی سرشار از تنوعات فرهنگی قرار داده شود، بسیار پرسش برانگیز خواهد بود. در جهت برجسته ساختن تناقضات ادعای هابرماس، قسمت اول این مقاله بحثی عرضه کرده است در باب منطق دوگانه عقل در زیست جهان تا نشان دهد عقلی که بنیاد مدرنیته قرار گرفته است، به اقتضای ذات خود نمی تواند دیگری خود را در حد و اندازه خود به رسمیت بشناسد. این عقل ازیک سو ناچار است برای تحقق وعده همه شمولی خود، دیگری غیر غربی را به حساب آورد و از سویی دیگر به دلیل نقش محوری و بنیادینی که برای خود قائل است، او را از شمول خارج کند. این منطق که از آن به عنوان «مشمول گردانیدن» و «از شمول خارج ساختنِ» همزمان نام برده شده است، نه تنها اعتراضاتی فلسفی و تاریخی را در دنیای فکری غیر غربی برانگیخته است، بلکه در فلسفه و تاریخ معاصر غربی نیز مورد نقد جدی قرار گرفته است. در برابر ادعای همه شمولی هابرماس بر پایه عقلانیت غربی، مقاله در قسمت دوم خود با گشودن بحثی پیرامون تنوع روشنگری ها بحث کرده است که « دیگری غیر غربی» ضرورت دارد خود را از حاشیه به متن بکشاند و درجهت به رسمیت شناخته شدن خویش، پروژه تجدد سنت خویش را با رویکردی نوین از سر گیرد و در فرایند همه شمولی راستین که حاصل مشارکت همه فرهنگ ها است، نقشی ایفا کند
۳۲۱۸.

واکاوی رویکرد روشنفکران معاصر در مورد خاتمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاتمیت پیامبر (ص) جاودانگی و جامعیت اسلام وحی نبوت روشنفکران معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۹ تعداد دانلود : ۳۷۹
برخی روشنفکران معاصر اسلامی، به طرح پرسش های فکری در باب اصل خاتمیت و مباحث مرتبط با آن یعنی جامعیت و جاودانگی دین و مسائل مربوط به وحی، پرداخته اند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، کوشش شده که آرای روشنفکران معاصر اعم از سنت گرا نظیر مطهری و نصر و تجددگرا مانند لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید پیرامون سه جنبه خاتمیت، جامعیت اسلام و وحی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از این است که می توان رویکرد روشنفکران معاصر نسبت به خاتمیت را در دو دسته عمده نیازگرایانه و علت گرایانه طبقه بندی کرد. در رویکرد نیازگرایانه می توان از شهید مطهری و حسین نصر یاد کرد و در رویکرد علت گرایانه دیدگاه های لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید قابل بررسی هستند. در رویکرد اخیر، میان روشنفکران تجددگرای معاصر اختلاف نظر وجود دارد. هرچند لاهوری و شریعتی، به اصل نیاز انسان امروزی به آخرین دین و کتاب آسمانی با وجود تکامل و بلوغ عقلی اذعان دارند؛ اما سروش و ابوزید با نظر به نظریه جانشینی تجربه های دینی و عقل جمعی و دیدگاه استغناگرایانه مدعی اند که خاتمیت به معنای اعتبار مطلق عقل و امکان نقد وحی است که در پرتو آن بشر جدید از مکتب وحی بی نیاز می شود که لازمه آن، سکولاریسم و عقب نشینی دین در برابر عقل خواهد بود.
۳۲۱۹.

هنر روشن ترین وجه معرفت حق در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی هنر معرفت الله معرفت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۵۵۹
پژوهش حاضر معطوف به ارائه طریقی در معرفت الله مبتنی بر آراء ابن عربی در باب هنر به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته است. مقاله با تشریح جایگاه شناخت، اقسام و مراتب آن، به راه های معرفت حق در دیدگاه ابن عربی می پردازد. هدف مقاله تبیین راه هنر به مثابه روشن ترین راه معرفت و تقرّب به حق است. تحقیق پس از شرح هنر در تلقی ابن عربی، محورهای اصلی معرفت به حق را از طریق معرفت نفس و عالم به مثابه هنر خدا بیان می کند. برای تحقّق این امر مؤلفه های مؤثر در هنر و هنرمندی در تمدن و عرفان اسلامی نیز مورد التفات قرار گرفته است. سپس نسبت میان هنر و تقرّب به حق در عرفان ابن عربی مورد بررسی و اثبات است. در نهایت با نظر به نسبت مستقیم میزان قرب به حق و شناخت او و همچنین دیدگاه ابن عربی در باب ظهور حق در عرصه هستی با هنر به نظر می رسد راه هنر روشن ترین نحوه قرب به حق و معرفت الله است.
۳۲۲۰.

ذات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا ذات ذات باوری ماهیت طبیعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۵ تعداد دانلود : ۷۱۱
با تأمل در آثار ابن سینا مشخص می شود ابن سینا ذات را در حوزه ذات نوعی در دو معنای ماهیت و طبیعت و در حوزه ذات فردی به ویژه، درباره واجب تعالی در معنای وجود به کار گرفته است. در این میان، معنای دوم (طبیعت) که حاصل پژوهش او در شناخت اشیاء است، بر معنای اول (ماهیت) ابتناء دارد. بر اساس همین معنای از ذات، وی در فرآیند آزمایش فکری و با استفاده از توان ذهنی انسان اعتبارات گوناگونی برای ذات مطرح ساخته، از لوازم و مقتضیات شکل گیری هر یک از این اعتبارت در علوم متفاوت سخن می گوید. تفکیک معانی در میان دو حوزه ذات نوعی و ذات فردی و تفکیک اعتبارت مذکور نزد ابن سینا منجر به آشکارسازی ایده ذات باوری وی شده، این نتیجه را به دست می دهد که ذات باوری ابن سینا با موجودباوری وی منافاتی ندارد و انواع و حدود تام به دلالت مطابقه نشان دهنده ذات اشیاء هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان