آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

برخی روشنفکران معاصر اسلامی، به طرح پرسش های فکری در باب اصل خاتمیت و مباحث مرتبط با آن یعنی جامعیت و جاودانگی دین و مسائل مربوط به وحی، پرداخته اند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، کوشش شده که آرای روشنفکران معاصر اعم از سنت گرا نظیر مطهری و نصر و تجددگرا مانند لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید پیرامون سه جنبه خاتمیت، جامعیت اسلام و وحی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از این است که می توان رویکرد روشنفکران معاصر نسبت به خاتمیت را در دو دسته عمده نیازگرایانه و علت گرایانه طبقه بندی کرد. در رویکرد نیازگرایانه می توان از شهید مطهری و حسین نصر یاد کرد و در رویکرد علت گرایانه دیدگاه های لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید قابل بررسی هستند. در رویکرد اخیر، میان روشنفکران تجددگرای معاصر اختلاف نظر وجود دارد. هرچند لاهوری و شریعتی، به اصل نیاز انسان امروزی به آخرین دین و کتاب آسمانی با وجود تکامل و بلوغ عقلی اذعان دارند؛ اما سروش و ابوزید با نظر به نظریه جانشینی تجربه های دینی و عقل جمعی و دیدگاه استغناگرایانه مدعی اند که خاتمیت به معنای اعتبار مطلق عقل و امکان نقد وحی است که در پرتو آن بشر جدید از مکتب وحی بی نیاز می شود که لازمه آن، سکولاریسم و عقب نشینی دین در برابر عقل خواهد بود.

تبلیغات