فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۹۵۱ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
375-391
حوزه های تخصصی:
از منظر فلسفه هم سخنی بوبر، تعامل فرد با زوج شرکت کننده در خیانت زناشویی تنها می تواند در یک تعامل «من-آن»ی (یک تعامل مونولوگ) یا یک تعامل «من-تو»یی (یک تعامل دیالوگ) باشد. در تعامل اول فرد، همسر خود را به صورت سابجکتیو درک کرده و وی را بر مبنای اطلاعات گذشته اش با جز محدودی از وجود خود، بخش محدودی از وجود وی را تجربه می کند. در تعامل «من-تو»یی فرد همسر آسیب رسان خود را به صورت اینترسابجکتیویته، با تمامی وجود خود، تمامی وجود وی را به صورت یک وحدت یکپارچه و در زمان حال به جای تجربه کردن، در قلمروی «میان» قرار می دهد و وی را در یک ارتباط هم سخنی به جای یک ارتباط یک طرفه درک می کند. در این مقاله پس از نقد مفهوم بخشودگی خیانت، ارتباط در قلمروی میان «من-تو» به عنوان معنای اصیل بخشودگی مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه سبک های مقابله دینی و آمادگی نسبت به شرم و گناه با هیجان ابراز شده در اعضای خانواده افراد با اختلالات روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
89-104
حوزه های تخصصی:
هیجان ابراز شده یکی از شاخص های پیش بینی کننده احتمال عود در افراد با اختلال های روانی مزمن است. اهداف این پژوهش عبارت بودند از(1) بررسی رابطه آمادگی نسبت به شرم و گناه و سبک های مقابله ای دینی با شدت هیجان ابراز شده در اعضای خانواده بیماران با اختلال روانی مزمن و (2) بررسی ارتباط افتراقی آمادگی شخصیتی نسبت به شرم و گناه با سبک های مقابله ای دینی. جامعه پژوهش خانواده های افراد با اختلالات روانی مزمن در شهر زنجان در نظر گرفته شدند و نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد. در نهایت 116 نفر برای شرکت در این مطالعه اعلام آمادگی کردند. از افراد خواسته شد به پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه عواطف خودآگاه، پرسشنامه خانواده (شاخص هیجان ابراز شده) و فرم کوتاه شده سبک های مقابله ای دینی پاسخ دهند. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از بین متغیرها، تنها سبک مقابله ای دینی مثبت، تغییرات مربوط به شدت هیجان ابراز شده را پیش بینی کرد. همچنین آمادگی شخصیتی برای تجربه احساس گناه با سبک مقابله ای دینی مثبت رابطه مستقیم و با سبک مقابله ای دینی منفی رابطه معکوس داشت، در حالیکه آمادگی شخصیتی تجربه شرم با سبک مقابله ای دینی مثبت ارتباط معکوس، ولی با سبک مقابله ای دینی منفی رابطه مستقیم داشت. از لحاظ مولفه های هیجان ابراز شده در 71 درصد از خانواده ها شاخص انتقاد از عضو بیمار و در 59 درصد شاخص درگیری هیجانی بیشتر از میزان طبیعی بود. به نظر می رسد نقش سبک مقابله ای دینی مثبت در مقایسه با آمادگی شخصیتی شرم و گناه در پیش بینی هیجان ابراز شده بیشتر است. تجربه شرم و گناه به عنوان یک مولفه شخصیتی کلی، تاثیری روی هیجان ابراز شده ندارد و یک علت احتمالی این امر احتمالاً به خاطر تاثیرعوامل خطر اجتماعی مرتبط با اختلال های روانی مانند انگ انگاری اجتماعی است. رابطه افتراقی آمادگی شخصیتی نسبت به شرم و گناه با سبک های مقابله ای دینی مثبت و منفی نشانگر این مساله است که احتمالاً آمادگی شخصیتی نسبت به شرم ممکن است در شکل گیری سبک مقابله ای دینی منفی اثر داشته باشد در حالیکه آمادگی شخصیتی نسبت گناه در شکل دهی به سبک های مقابله ای دینی مثبت نقش دارد.
نقش میانجی ابعاد مراقبت گری در رابطه بین ابعاد دلبستگی و رضایتمندی جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
45-67
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ابعاد مراقبت گری در رابطه بین ابعاد دلبستگی و رضایت جنسی زوجین، به شیوه همبستگی انجام شد. جامعه پژوهش شامل زوج های ایرانی ساکن تهران بود؛ که دست کم یکی از آنها تحصیلات دانشگاهی داشته باشند. از جامعه مذکور، 508 نفر (254 زوج) به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ رﺿﺎﯾﺖ ﺟﻨﺴﯽ ﻻرﺳ ﻮن (1998)، پرسشنامه مراقبت گری کانس و شاور (1994) و پرسشنامه مقیاس های رابطه گریفین و بارثولومیو (1994) جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش از ارتباط مورد انتظار میان رضایت جنسی، ابعاد دلبستگی و مراقبت گری حمایت کرد. به طور کلی یافته ها نشان داد ناایمنی های دلبستگی بر ابعاد حساسیت و مجاورت مراقبت گری اثر منفی و بر ابعاد کنترل و وسواس مراقبت گری اثر مثبت دارد. از سوی دیگر، حساسیت و مجاورت پیش بین های مثبت و کنترل و وسواس پیش بین های منفی رضایت جنسی یافت شدند بر اساس یافته ها، به خانواده درمان گران و درمان گران حوزه سلامت جنسی پیشنهاد می شود برای کمک به ارتقای رضایتمندی جنسی زوجین، احساس دلبستگی ایمن و نیز مراقبت گری مبتنی بر حساسیت و مجاورت را میان زوجین تقویت نموده، و وسواس و کنترل مراقبتی را در زوجین کاهش دهند.
مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر تعارض زناشویی بیماران قلبی با سابقه بای پس عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
519-540
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر تعارض زناشویی بیماران قلبی با سابقه بای پس عروق کرونری مراجعه کننده به مرکز بازتوانی قلب امام علی (ع) شهر کرمانشاه در سال 1395-1396 انجام شد. این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با کنترل بود. شرکت کنندگان 45 نفر بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی تکمیل کردند و در نهایت 45 نفر که نمره بالایی در تعارض زناشویی کسب کرده بودند، انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (گروه آزمایش اول، گروه آزمایش دوم و گروه کنترل، هر گروه 15 نفر ) گمارده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کواریانس، تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان دهنده اثربخشی ACT بر مؤلفه های کاهش همکاری، کاهش جداکردن امور مالی از یکدیگر و تعارض زناشویی و همچنین اثربخشیEFT بر مؤلفه های افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه با خویشاوندان همسر و تعارض زناشویی تأثیر معناداری داشته است، که تأثیر مداخله ها در مرحله پیگیری ماندگار بود. هر دو روش درمانی مؤثر بودند، اما میزان اثرگذاری ACT نسبت به EFT بر کاهش تعارض زناشویی بیشتر بوده است
بررسی فقهی وقوع طلاق در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
411-427
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وقوع یا عدم وقوع طلاق در فضای مجازی، از طریق ایمیل، پیامک و یا سایر وسایل ارتباط جمعی است، که به روش توصیفی تحلیلی از نوع تحلیل محتوا می باشد. داده های پژوهش بر پایه روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. طلاق مجازی یعنی این که زوج با استفاده از یک نامه اینترنتی(ایمیل) یا یک پیامک و امثال این ها، همسرش را طلاق دهد. فقها درباره وقوع، یا عدم وقوع چنین طلاقی اختلاف نظر دارند. گروهی معتقدند هرچند طلاق کتبی تحت شرایطی واقع می شود؛ اما طلاق به این شیوه، به دلیل مخالفت با عرف شرع، عدم همخوانی با سبک زندگی اسلامی، وجود فریب و نیرنگ، عدم احراز اراده زوج، ترویج هرج و مرج در جامعه، و تخریب بنیان خانواده جایز نبوده و واقع نمی شود. در مقابل موافقان با استناد به اطلاق و عموم آیات و احادیث وارده در بحث طلاق، قیاس به طلاق کتبی و طلاق هازل، اقرار زوج در حضور قاضی و احراز اراده او بر ایقاع طلاق و ارائه ایمیل حاوی امضای الکترونیکی ثبت شده و رعایت شروط طلاق، وقوع آن را جایز می دانند. براساس پژوهش انجام شده، نظریه موافقان با رعایت شروط مقرّر، به دلیل قوت ادله، سنخیت با مطالبات عمومی و اقتضائات عصر حاضر راجح به نظر می رسد.
عدالت زناشویی و کیفیت زناشویی: نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
487-503
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، آزمون یک الگوی مفهومی برای نقش واسطه ای پرخاشگری ارتباطی پنهان در رابطه بین عدالت زناشویی و کیفیت زناشویی بود. این پژوهش در چارچوب یک طرح همبستگی انجام شد. شرکت کنندگان 322 نفر زن متأهل شهر بابلسر بودند که بر اساس روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند و فرم مشخصات جمعیت شناختی، مقیاس عدالت زناشویی (غفاری و همکاران، 2013)، مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کارول، ۲۰۰۶) و نسخه بازنگری شده مقیاس سازگاری زناشویی (باسبی و همکاران، 1995) را تکمیل کردند. با استفاده از برآورد حداکثر درست نمایی و روش خود-گردان سازی، یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که کناره گیری عاطفی در رابطه بین مولفه های عدالت زناشویی (توزیعی و رویه ای/تعاملی) و رضایت و انسجام زوجی نقش واسطه ای دارد. هم چنین، یافته ها نشان داد که خراب کردن وجهه اجتماعی در رابطه بین عدالت رویه ای/تعاملی و توافق و رضایت زوجی نقش واسطه ای دارد (05/0 < p ). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که وجود عدالت زناشویی می تواند کیفیت زناشویی را پیش بینی کند. در این میان، پرخاشگری ارتباطی پنهان، می تواند یکی از سازوکارهای تأثیر عدالت زناشویی بر کیفیت زناشویی را روشن کند. این نتایج، در طراحی برنامه های مشاوره ای و درمانی برای زوجین، قابل استفاده است.
بررسی رابطه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری با میانجیگری خود مهارگری بازداری در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
541-557
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری خود مهارگری بازداری (بازداری و کنترل هیجانی) در رابطه بین تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری در بین کودکان پیش دبستانی انجام شد. تعداد 260 کودک با روش نمونه گیری در دسترس از بین کودکان پیش دبستانی شهرستان کاشمر در سال 97-96 انتخاب شدند و مادرانشان به مقیاس رابطه والد و کودک (PCRS)، مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت- فرم والدین ویژه کودکان پیش دبستانی(SSRS) و پرسشنامه درجه بندی رفتار کنشوری اجرایی پیش دبستان- فرم والدین (BRIEF-P) پاسخ دادند. طرح پژوه ش در ای ن مطالع ه از ن وع ط رح همبس تگی، از طری ق الگ ویاب ی مع ادلات س اختاری است و ارزیاب ی الگ وی پیش نهادی ب ا اس تفاده از روش تحلی ل مس یر انج ام ش د. نتای ج از برازندگ ی الگ و ب ا داده ه ا حمای ت کردن د. یافته ه ا نش ان داد ک ه خودمهارگری بازداری، رابط ه تعامل والد-کودک با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری را میانجی گ ری می کند و تعامل والد با کودک هم به واسطه خود مهارگری بازداری و هم به طور مستقیم با مهارتهای اجتماعی و مشکلات رفتاری رابطه دارد.
مدل سازی معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس متغیرهای سیستمی(مثلث سازی، رابطه با همسر) و متغیرهای روان شناختی (توافق پذیری و شیوه های کنترل) و متغیر اجتماعی (نحوه گذراندن اوقات فراغت) مادران شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۷
155-170
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس متغیرهای سیستمی(مثلث سازی، رابطه با همسر) و متغیرهای روان شناختی (توافق پذیری و شیوه های کنترل) و متغیر اجتماعی (نحوه گذراندن اوقات فراغت) مادران شهر اصفهان بود که در سال 95-94 بررسی شد. نمونه آماری شامل 320 نفر از مادران دانش آموز شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه میل به طلاق روزلت جانسون و مورو (1986)، مثلث سازی یوسفی و بهرامی (1394)، رابطه با همسر اولسون (2004)، مرزبندی یوسفی و بهرامی (1394)، شخصیت پنج عاملی NEO-PI-R، صبح ترجیحی- عصر ترجیحی یوسفی (1394)، شیوه های کنترل یوسفی و بهرامی(1394) و نحوه گذران اوقات فراغت یوسفی و باقری (1394) استفاده شد. داده های گردآوری شده به کمک آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که رابطه با همسر، مثلث سازی، شیوه کنترل هیجان مدار، توافق پذیری و اوقات فراغت از نوع سرگرمی قدرت پیش بینی متغیر میل به طلاق را دارد، متغیرهای مذکور پس از تحلیل عامل تأییدی وارد مدل سازی معادلات ساختاری شدند و سایر متغیرها از مدل حذف شدند. نتایج نشان داد مدل معادلات ساختاری میل به طلاق بر اساس مثلث سازی، رابطه با همسر، توافق پذیری، شیوه کنترل هیجان مدار، و اوقات فراغت از نوع سرگرمی از شاخص های برازش قابل قبول برخوردار است. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت بین مثلث سازی، رابطه با همسر، توافق پذیری، شیوه های کنترل و اوقات فراغت از نوع سرگرمی با میل به طلاق رابطه علیوجود دارد.
آسیب شناسی زیرمنظومه همشیرها : مطالعه کیفی دنیای پدیداری همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۹
331-345
حوزه های تخصصی:
مقدمه: باتوجهبهمشکلات فراوان خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD و عدم شناسایی آسیب های زیرمنظومه همشیرها در پیشینه پژوهشی ،هدف این پژوهششناساییآسیب هایزیر منظومه همشیرها درخانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD است. روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی [1] انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال ADHD بود که به مراکز مشاوره یا روانپزشکی شهر سنندج رجوع کرده بودند.نمونه گیری با روش هدفمند و شامل 27 نفربوده است.ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی(1987) انجام شده است. یافته ها: در این پژوهش اطلاعات به دست آمده ی حاصل از کدگذاری در سه دسته کدگذاری توصیفی [2] ، تفسیری [3] و تبیینی [4] قرار گرفته اند که شامل 3 کد تبیینی، 9 کد تفسیری و 44 کد توصیفی است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که زیرمنظومه همشیرها تحت تأثیر مشکلات فرزند ADHD خانواده قرار دارد و آسیب های خاص و تأثیرات منفی بر این زیرمنظومه وارد می کند. بنابراین این زیرمنظومه نیازمند نظارت،حمایت و آموزش های خاصی است تا از میزان آسیب های آن کاسته شود. [1] Phenomenological [2] .Descreptive [3] . Interpretative [4] .Explanatory
رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه ی واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
237-251
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک تنظیم شناختی هیجان مادران با نحوه واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکان بود. به این منظور، 400 نفر از مادران دارای کودک 3 تا 6 سال به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ)، پرسشنامه واکنش های والدین به هیجانات منفی کودکان (CCNES) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. هم چنین بین سبک سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران با واکنش های حمایت گرایانه آن ها به هیجانات منفی کودکان رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 9 درصد از نوسانات واکنش های غیرحمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است و هم چنین سبک های سازگارانه تنظیم شناختی هیجان مادران پیش بینی کننده 8 درصد از نوسانات واکنش های حمایت گرایانه آن ها در برابر هیجانات منفی کودکان است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که سبک تنظیم شناختی هیجان مادران، می تواند میزانی از واکنش آن ها به هیجانات منفی کودکانشان را پیش بینی کند. این یافته می تواند در مداخلات مربوط به بهبود شیوه های والدگری مدنظر قرار گیرد.
رابطه خودمختاری و صمیمیت خانواده مبدأ با سازگاری زناشویی: نقش عوامل شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
39-56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودمختاری و صمیمیت خانواده مبدأ با سازگاری زناشویی با توجه به نقش عوامل شخصیتی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری شامل زنان و مردان متأهل ساکن شهر قزوین بودند که حداقل یک سال از زندگی مشترکشان گذشته باشد. بدین منظور 300 نفر (150 مرد و 150 زن متأهل) به صورت در دسترس پرسش نامه های اطلاعات دم وگرافیک، خانواده مبدأ (FOS)، سازگ اری زن اشویی (DAS) و سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO-FFI) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر؛ از طریق آزمون بوت استرپ تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد خودمختاری خانواده مبدأ و هم چنین صمیمیت خانواده مبدأ اثر مستقیمی بر سازگاری زناشویی دارند، هم چنین در رابطه خودمختاری خانواده مبدأ با سازگاری زناشویی و صمیمیت خانواده مبدأ با سازگاری زناشویی عامل شخصیتی روان آزرده خویی نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تجارب خانواده مبدأ و عوامل شخصیتی افراد ممکن است با سطوح بهتر یا بدتر سازگاری زناشویی همراه باشد. در واقع هرچه فرد از خانواده مبدأ مستقل تر باشد و صمیمیت بیشتری با آن ها داشته باشد، انتظار می رود که عامل شخصیتی روان آزرده خویی در او پایین بوده؛ یعنی بیشتر قادر به کنترل تکانه های خود بوده و قوی تر از دیگران با استرس کنار بیاید و این خود باعث می شود که در نهایت به سازگاری زناشویی بالاتری برسد.
حدود روابط جنسی زن و شوهر در چارچوب قاعده معاشرت به معروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
75-94
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر پایه التزام به قاعده لزوم معاشرت به معروف، به نقد و بازنگری دیدگاه های رایج فقهی و حقوقی در حوزه روابط جنسی زوجین، می پردازد. بر پایه این قاعده از جمله ضوابط وضع احکام در حوزه روابط زناشویی همچون دیگر قلمروهای رابطه زن و شوهر- صدق رفتار متعارف است. مفاد قاعده، رعایت معیار متعارف در روابط جنسی را الزامی می نماید. بر این پایه، نظریه تحدید زمانی حق جنسی زوجه به هر چهار ماه یک بار، با معیار رفتار متعارف ناسازگار است. به همین ترتیب به حکم مضمون قاعده در هر بار رابطه جنسی نیز معیار رفتار متعارف باید مراعات شود. در نتیجه، برقراری رابطه مبتنی بر اجبار، شیوه های نامتعارف نزدیکی و برقراری رابطه جنسی خشن، به لحاظ مغایرت با معروف نمی تواند مشروع باشد. مقاله با تأکید بر پویایی مفهوم معروف و متعارف و امکان اثرپذیری آن از عرف های مقبول نتیجه می گیرد که گاه رفتارهایی که پیشتر معروف بوده اند اما اکنون نامتعارف قلمداد شوند نمی توانند مقبول شارع باشند. مقاله همچنین به منظور روزآمدسازی قوانین مدنی ایران در این زمینه پیشنهادهایی ارایه نموده است.
تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران کودکان با ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناتوانی هوشی یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود که تاثیر بسیار زیادی بر خانواده به خصوص مادران می گذارد. لذا هدف از این پژوهش تدوین برنامه فرزندپروری مبتنی برتجارب زیسته مادران کودکان ناتوان هوشی بود. برای تدوین برنامه به شیوه کیفی به کاوش تجارب زیسته مادران با استفاده از مصاحبه ژرف نگر با 12مادر، که دارای کودک ناتوانی هوشی بودند پرداخته شد و مضامین اصلی تجربه ها از طریق روش Colaizzi کشف شد. سپس بر اساس مضامین اصلی کشف شده به مطالعه مروری کلیه روشهای فرزندپروری و برنامه های مربوطه( که در کتابها و مقالات مختلف مطرح شده بودند) پرداخته شد تا جلسات فرزندپروری طراحی شود. و در نهایت برنامه فرزندپروری طراحی شده با استفاده از روش گروه های کانونی بین مشاوران تخصصی مدارس استثنایی استان یزد مورد بررسی قرار گرفت و ضریب CVR مربوط به هرجلسه محاسبه و در مورد برنامه به اجماع رسیده شد و روایی محتوایی و صوری آن مورد تایید قرار گرفت. یافته های حاصل از تجربیات مادران در زندگی با کودک مبتلا به ناتوانی هوشی در 7 مضمون اصلی ( تجربه سرزنش، نگرانی از آینده، مشکلات رفتاری کودک ، اختلال در تعامل، داغ و انزوای اجتماعی، افکار و احساسات منفی و دستاوردهای مثبت ) و 16 مضمون فرعی که به صورت زیرگروه های مضامین اصلی کدبندی شده اند، خلاصه گردید. سپس برنامه فرزندپروری مبتنی بر تجارب زیسته مادران دارای کودک ناتوان هوشی با استفاده از مولفه های اساسی درمان مبتنی بر شفقت و روش فرزندپروری مثبت در 9جلسه آموزشی تدوین شد. از آنجایی که برای طراحی این برنامه از تجارب مادران به عنوان مخاطبان اصلی و همچنین مطالعه ی مروری گسترده منبع علمی برای پاسخگویی به نیازهای آنان استفاده شده است و کلیه جلسات آموزشی مورد بررسی و تایید متخصصان مربوطه قرار گرفته است، به این نتیجه می رسیم که برنامه طراحی شده از روایی محتوایی و صوری قابل قبولی برخوردار می باشد و می تواند در جهت پیشرفت کودکان ناتوان هوشی و خانواده های آنها موثر و مفید باشد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
277-293
حوزه های تخصصی:
مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم با فشارها و چالش های مهمی روبرو هستند. با این وجود، تحقیقات محدودی به شکل موثر در رابطه با درماندگی و مشکلات سازگاری آ ن ها صورت گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادارن دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به انستیتو روان پزشکی و روانشناسی بالینی تهران در سال 1395 بودند که از میان آن ها 30 مادر به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس تشخیص متخصص و انجام مصاحبه بالینی انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، جنبه های مثبت مراقبت کردن (PAC)، پنج جنبه ذهن آگاهی (FFMQ) و پذیرش و عمل (AAQ) بود که شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش مشکلات روان شناختی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون موثر است (0005/0 p<). درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبودی سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم مفید باشد
تحلیل روانشناختی رابطه والد-فرزندی در ضرب المثلهای ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که ضرب المثل ها در هر جامعه نمایانگر عقاید و آداب و رسوم و هنجارهای رایج می باشند، بررسی دقیق آنها می تواند درک بهتری از کیفیت روابط خانوادگی ایجاد نماید. هدف این پژوهش تحلیل کیفی ضرب المثل های ایرانی مرتبط با رابطه والد-فرزندی است. ضرب المثل های حاوی کلمه مادر، پدر، فرزند و مترادف های آنها مورد تحلیل کیفی قرار گرفتند. یازده مقوله اصلی بر اساس تحلیل ها استخراج گردید که عبارتند از: جایگاه ویژه و منحصر به فرد والدین برای فرزند، همجوشی والد-فرزند، تفاوت کیفی نقش مادر و پدر، سبک فرزندپروی، رقابت کننده های رابطه والد-فرزندی، امتیازات والدگری، هزینه های والدگری، فرزند سرمایه تحت تملک والدین، بی ملاحظگی فرزند نسبت به والدین، فرزند صاحب مال والدین، و تفاوت کیفی فرزند پسر و دختر هریک از مقوله های مذکور شامل مقوله های فرعی می باشند. بر اساس نتایج، رابطه والد-فرزندی رابطه ای مهم و بی رقیب داراست. والدگری علاوه بر منافعی که به همراه دارد دشواری های زیادی را نیز شامل می گردد که باعث می شود فرزندان همیشه نسبت به والدین احساس دین و حتی گناه داشته باشند. در ضرب المثل ها رابطه والد-فرزندی چنان درهم تنیده و نزدیک به تصویر کشیده شده است که تصور وجود مفاهیمی چون مرز و تمایزیافتگی در این رابطه را دشوار می سازد. همچنین جایگاه مادر برای فرزند برتر از جایگاه پدر توصیف شده است که در خانواده سنتی این امر کمک زیادی به ارتقاء جایگاه زنان در هرم قدرت خانواده می کرده است. بر اساس نتایج میل جنسی، منافع مالی و تهدید جانی مهمترین عوامل تهدید کننده رابطه والد-فرزندی هستند. بدین ترتیب رابطه والد-فرزندی که در جامعه سنتی ایران محوری ترین رابطه برای افراد محسوب می شده است نیز رابطه ای کاملا مورد اعتماد نیست و تحت تاثیر منفی فردگرایی و منفع طلبی طرفین قرار می گرفته است.
پیش بینی کیفیت مراقبت گری در روابط زناشویی براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
201-220
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش عزت نفس و ادراک از سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی سبک های مراقبت گری دانشجویان متأهل بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مرد متأهل دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال 1395 است که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 245 نفر از آن ها انتخاب شده و به ابزارهای مراقبت گری، مقیاس عزت نفس و سبک های فرزندپروری والدینی ادراک شده پاسخ دادند. پس از اجرای پرسش نامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و هم چنین روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت مثبت و معنادار، و طرد، ابعاد مجاورت و حساسیت را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس، فزون حمایتگری و صمیمیت عاطفی، بعد کنترل را به صورت منفی و معنادار و طرد، بعد کنترل را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). هم چنین نتایج نشان داد که عزت نفس و صمیمیت عاطفی، بعد وسواس را به صورت منفی و معناداری پیش بینی می کنند (05/0P<). یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.
واکاوی مختصات تلفیق عاملیت نوجوانان و فنآوری با توجه به خانگی شدن ICTS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
145-180
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی تکنولوژی های نوین ارتباطاتی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات فضای مجازی، جهانی شدن و تکنولوژی های نوین ارتباطاتی مطالعات فضای مجازی شبکه های اجتماعی
بر اساس تغییرات اجتماعی-فنآورانه شهر اطلاعاتی تهران، خانگی شدن فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی سبب شده است تا ایده هم زیستی انسان و فنآوری در ابعادی از سطوح شناختی تا کنشی تسهیل شود. در این میان، عاملان اجتماعی نوجوان از سطح انطباق پذیری بیش تری با فنآوری های جدید در بُعد کنش های روزمره برخوردارند؛ تا جایی که تشدید وابستگی به فنآوری های به روز، زمینه ادغام عاملیت انسان و فنآوری را فراهم می آورد. در این مقاله، نویسندگان تلاش کرده اند تا برخی از جنبه های زندگی خانوادگی مرتبط با مسئله مذکور را بر طبق نگرش نوجوانان(نسل جدید) و نیز مادران و پدران تحلیل کنند. پس از برآورد آمایشی اطلس کلان شهر تهران، با توجه به نمونه گیری هدفمند و تیپیک و با اتخاذ روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 120 نوجوان و 20 نفر از مادران و پدران مصاحبه شد. رویکرد نظری منطبق بر دوگانه ساختار-عاملیت برای انسان و فنآوری بوده و از تحلیل کدگذاری چند-مرحله ای و سنخ یابی استفاده شده است. در مجموع، نتایج نشان می دهند که طیفی از نگرش های متعدد میان نوجوانان و والدین مانند سه گانه تکنیک گرایان، محافظه کاران و انسان گرایان قابل احصاست. یکی از مضامین کلیدی در تحلیل مسئله و امکان تلفیق عاملیت عبارت از ایده «فنآوری به مثابه منبع قدرت» برای نوجوانان است. از این رو، نوعی «انسان شناسی جدید» در فهم کنش نوجوانان به دلیل اتصال به ابزارها و فنآوری های جدید شکل می گیرد که بر سطحی از ادغام کنشگر با فنآوری های نو ظهور دلالت دارد. در این چشم انداز، توجه به مفهوم «نمایش قدرت» حائز اهمیت است.
بازنمایی روابط خانوادگی در فصل های چهارگانه مجموعه تلویزیونی «پایتخت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
7-22
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه بازنمایی روابط خانوادگی در فصل های چهارگانه مجموعه تلویزیونی «پایتخت» است. به این منظور از روش نشانه شناسی جان فیسک بهره برده شد. واحد تحلیل در پژوهش حاضر سکانس است و سکانس های منتخب از 20 قسمت مختلف این سریال به صورت هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از دلالت های فرهنگی بر روابط سرشار از صمیمیت و نزدیکی اعضای خانواده دلالت دارند. مطابق با بازنمایی های صورت گرفته، خانواده در این سریال سازه ای صمیمانه با روابط نزدیک بین زن و شوهر و والدین و فرزندان است. به طور کلی، مجموعه رمزگان های استفاده شده در سریال «پایتخت» ایدئولوژی خانواده صمیمی را بازنمایی و به برساخته های این نظام خصلتی طبیعی می بخشند.
آمادگی برای خیانت زناشویی: نقش شیوه های تربیتی والدین و الگوهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های متفاوت والدینی از طریق ایجاد سبک های مختلف دلبستگی در ایجاد استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شود. شرکت کنندگان در پژوهش 268 نفر از دانشجویان زن و مرد متاهل بودند که دامنه ی سنی بین20 تا 46 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های تربیتی والدین، سبک های دلبستگی و استعداد خیانت زناشویی بود. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، که سبک والدینی اقتداری با ایجاد دلبستگی ایمن در استعداد خیانت زناشویی نقشی ندارد. سبک های والدینی استبدادی، آزادگذار و بی اعتنا از طریق ایجاد دلبستگی ناایمن در استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شوند. پژوهش حاضر با تاکید بر نقش اساسی و بنیادین شیوه های تربیتی والدینی و سبک های دلبستگی در رقم زدن آینده روشن زناشویی فرزندان، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
بررسی میزان وابستگی خانواده هسته ای به خانواده های پدری و مادری در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مقایسه ای عوامل موثر در میزان وابستگی خانواده هسته ای به خانواده های پدری و مادری می پردازد. بر همین اساس از نظریات لوی اشترواس، راددکلیف براون، رنه کونینگ و رهیافت مبادله استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و کتابخانه ای بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل خانواده های دانشجویان دانشگاه الزهرا می باشد و انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری طبقه ای صورت گرفته است. حجم نمونه برابر با 260 نفر می باشد و ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نتایج نشان داد متغیر اقتدار پدر با وابستگی به خانواده پدری رابطه مثبت معناداری نشان داد. همچنین میان اقتدار پدر و وابستگی به خانواده مادری نیز این رابطه به چشم می خورد. اما اقتدار پدر با وابستگی مالی به خانواده مادر رابطه معنادار منفی را نشان داد. متغیر در قید حیات بودن خانواده مادری با وابستگی به خانواده مادری رابطه معناداری را نشان داد در حالی که متغیر در قید حیات بودن خانواده پدری با وابستگی به خانواده پدری رابطه معناداری نداشت. تعداد دفعات دیدار خانواده مادری با وابستگی به خانواده مادری رابطه معناداری را نشان داد در حالی که تعداد دفعات دیدار خانواده پدری با وابستگی به خانواده پدری رابطه معنادار نشان نداد. متغیر تحصیلات پدر پاسخگو با وابستگی به خانواده پدری از نظر نگهداری از فرزندان رابطه معناداری را نشان داد در حالی که با وابستگی به خانواده مادری از نظر نگهداری از فرزندان رابطه معناداری را نشان نداد. علاوه براین تحصیلات پدر پاسخگو با وابستگی مالی به خانواده مادری رابطه معنادار معکوسی نشان داد و تحصیلات مادرپاسخگو با وابستگی مالی به خانواده پدری رابطه معنادار معکوسی نشان داد. متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی پدر پاسخگو نیز با با وابستگی مالی به خانواده مادری رابطه معنادار نشان داد درحالی که با وابستگی مالی به خانواده پدری رابطه معنادار نشان نداد.