فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۹۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی متغیرهای اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار در مدیریت بدن زنان شهر کاشان انجام شده است. از این رو، با بهره گیری از نظریات صاحب نظرانی همچون بوردیو، گافمن و فدرستون، فرضیات پژوهش را تدوین کرده و با روش پیمایشی و ابزار پرس شنامه 320 نفر از زنان را بررسی کرده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیات درباره ی رابطه ی بین متغیرها نشانگر آن است که به موازاتِ افزایش میزان استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، باورهای مذهبی و پذیرش اجتماعی، توجه زنان به مدیریت بدن افزایش پیدا می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است که متغیرهای باورهای مذهبی، رسانه های ارتباط جمعی و پذیرش اجتماعی توانسته اند حدود 49 درصد از تغ ییرات مدیریت بدن در بین زنان را تبیین کنند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیرهای باورهای مذهبی و استفاده از رسانه ها بیشترین تأثیرِ مستقیمِ مثبت را در توجه زنان به مدیریت بدن داشته اند. بر این اساس ملاحظه می شود که زنان شهر کاشان، گذشته از گرایش فکری و مذهبیِ خود، به سمت مدیریت بدن گرایش پیدا کرده اند. در این زمینه، تأثیر افزایش ارتباطات جهانی و دسترسی به مجاری نوین ارتباطی و اطلاعاتی نیز موجب تغ ییرات فرهنگی وسیعی در گروه ها و اقشار مختلف جوامع به ویژه در میان زنان، شده است.
بررسی عوامل اجتماعی و جمعیتی مرتبط با گرایش دانشجویان به ارزش های انقلاب اسلامی (دانشجویان دانشگاه های آزاد و پیام نور شهر گیلان غرب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارزش های انقلاب اسلامی به این دلیل که پاسخگوی سئوالات اساسی در بعد تکالیف جامعه ای است برای جوانان فراهم کننده پایه و پشتوانه فکری برای رفتار و اندیشه های اجتماعی محسوب می شود و امروزه یکی از اساسی ترین مسائل پیشِ روی جوانان به شمار می رود که باید به آن پاسخ داده شود. با توجه به اهمیت بحث از گرایش به ارزش های انقلاب اسلامی، در این پژوهش به دنبال بررسی بررسی عوامل اجتماعی و جمعیتی مرتبط با گرایش دانشجویان به ارزش های انقلاب اسلامی به عنوان هدف اصلی هستیم. روش تحقیق پژوهش حاضر میدانی، تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه های آزاد و پیام نور شهر گیلان غرب است که تعداد 320 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه مورد بررسی واقع شدند. در جهت دسترسی به هدف اصلی پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل ارتباط بین مشارکت اجتماعی، دینداری، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، سن، جنس و وضعیت تأهل به عنوان متغیرهای مستقل و گرایش به ارزش های انقلاب اسلامی به عنوان متغیر وابسته پرداخته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که گرایش به ارزش های انقلاب اسلامی در میان دانشجویان بیش از حد متوسط (x=3/59) است و بین متغیرهای مشارکت اجتماعی، دینداری، سن، جنس و وضعیت تأهل و گرایش به مبانی هویت فرهنگیِ انقلاب اسلامی در میان جوانان رابطه معناداری وجود دارد؛ اما بین پایگاه اقتصادی – اجتماعی و گرایش به ارزش های انقلاب اسلامی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
بررسی عوامل مؤثر بر دینداری (مطالعه موردی: زنان متأهل ساکن شهر گرگان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر بر دینداری انجام شده است. از آنجایی که دینداری بر روابط خانوادگی اثر گذار است و با نظر به اینکه در شرایط کنونی استحکام ارزش های دینی در خانواده یکی از اهداف مهم جامعه بشمار می رود، لذا پژوهش علمی در این زمینه از ضرورت و اهمیت بالایی برخوردار است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل ساکن شهر گرگان است که تعداد آنها 144406 نفر بوده است. حجم نمونه آماری این پژوهش شامل 360 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با بکارگیری روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای توأم با شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک در 36 محله شهر گرگان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه دینداری گلاک و استارک بود. جهت تحلیل داده ها افزون بر روش های آمار توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین مصرف رسانه ای، اعتماد اجتماعی و دینداری وجود ندارد در حالیکه بین سن، تحصیلات، مدت ازدواج، جمع فرزندان، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و دینداری رابطه معنادار وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که تحصیلات و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با دینداری زنان رابطه منفی دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان د اد که جمع فرزندان بالاترین اثر کل (به صورت فزاینده) را بر میزان دینداری زنان متأهل داشته است. همچنین بین دینداری زنان متولد شهر و روستا تفاوت معنی-دار وجود دارد.
نقش ویژگی های شخصیتی و ابعاد فرزندپروری خانواده در خودخاموشی و خودنقدی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش ابعاد فرزندپروری خانواده و ویژگیهای شخصیتی در خودخاموشی و خودنقدی نوجوانان صورت گرفته است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمام دانش آموزان مقاطع سوم راهنمایی و اول دبیرستان شهرستان دیر هستند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، 501 نفر با توجه به جامعه آماری انتخاب شده اند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش، هر یک از شرکت کنندگان پرسشنامه فرزندپروری (استینبرگ و همکاران، 1992)، پرسشنامه شش عاملی شخصیت (اشتون و لی، 2000)، مقیاس خود خاموشی (جک و دیل، 1992) و پرسشنامه تجربه افسرده ساز (بلات و همکاران، 1979) را تکمیل نمودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و روش آماری رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که از میان ویژگیهای شخصیتی، متغیرهای برونگرایی، صداقت فروتنی و وظیفه شناسی پیش بینی کننده های مثبت و معنادار و متغیرهای گشودگی به تجربه و هیجان پذیری پیش بینی کننده های منفی و معنادار خودنقدی است. از میان ابعاد فرزندپروری، متغیر نظارت و سختگیری می تواند خودانتقادی نوجوانان را به صورت مثبتی پیش بینی کند. هم چنین متغیرهای هیجان پذیری، سازگاری و وظیفه شناسی از ابعاد ویژگیهای شخصیتی و گرمی و پذیرش و اعطای استقلال از ابعاد فرزندپروری می تواند خود خاموشی نوجوانان را پیش بینی کند. الگوی متفاوتی از متغیرها را باید برای تبیین خود خاموشی و خود انتقادی نوجوانان بر اساس ویژگیهای شخصیتی و فرزندپروری به کار برد که به تفکیک مورد بحث قرار گرفت.
فرانوگرایی فرهنگی و رابطة آن با جهان گرایی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان گرایی در بستر فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب کم رنگ شدن مرزهای مکانی و زمانی شده است. برخی معتقدند که این فرایند باعث ورود جوامع به دوره ای جدید به نام دورة فرانوگرا شده است. فرانوگرایی عناصر و ویژگی های دورة مدرن همچون خرد و پیشرفت را به چالش می کشد. فرهنگ جوامع فرانوگرا، فرهنگی سطحی و متحرک و تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه های ارتباط جمعی است. تحقیق حاضر به بررسی رابطة بین جهان گرایی و فرانوگرایی فرهنگی در بین جوانان شهر یزد پرداخته است. این تحقیق نشان داده است که عناصر فرهنگی جامعة فرانوگرا چیست و چه میزان از این عناصر به جامعة ما وارد شده است. تحقیق حاضر با روش پیمایش بین 384 نفر از جوانان 29-16 سالة شهر یزد انجام شد. روش نمونه گیری، روش تصادفی طبقه ای چندمرحله ای و ابزار سنجش پرسش نامة محقق ساخته است. یافته های تحقیق نشان داد که بین جهان گرایی با تمام ابعاد فرانوگرایی فرهنگی رابطة معنی داری وجود دارد؛ بُعد هنجارهای فراملی جهان گرایی، به غیر از بُعد مصرف محوری، با سایر ابعاد فرانوگرایی فرهنگی (زوال عاطفه، بازاندیشی، نسبی گرایی فرهنگی، سیالیت روابط) رابطة معنی داری نشان داد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که دو بُعد جهان گرایی قادر به تبیین بیش از 22 درصد از واریانس فرانوگرایی فرهنگی هستند.
سنگ زیرین آسیا
حوزه های تخصصی:
تناقض های هویتی جوانان درکنش و واکنش با خانواده و جامعه با رویکرد زمینه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه جامعه کنونی ما درحالِ گذار از هویت سنتی به هویت مدرن است، پژوهش حاضر درصدد است، با اتکا به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی تناقض هایی بپردازد که جوانان به لحاظ هویتی در بافت زندگی روزمره با آن ها مواجه می شوند. این پژوهش کوشیده است ازطریق روش کیفی و مصاحبه عمیق به یک نظریه زمینه ای دست یابد. براساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 28 نفر از جوانان 20 تا 30 ساله شهر اصفهان مصاحبه صورت گرفته است و اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها رمزگذاری (باز، انتخابی و محوری) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها با استفاده از روش نظریه زمینه محور شامل 21 مقوله است. مقوله محوریِ این بررسی «انتخاب گری عناصر هویتی» است، به طوری که مقولات دیگر را در برمی گیرد. براساس مقوله هسته دو مورد از یافته های پژوهش، تقابل بافتی سنت و تجدد و فردگرایی فزاینده است. براساس نتایج، مهم ترین دستاوردهای تحقیق به نوعی فردگرایی فزاینده به سمت هویت مدرن و نیز تقابل بافت سنتی و تجدد اشاره دارد. عامل سن و ترجیحات و ذائقه های جوانان نیز بسترساز به حساب می آید که نوعی شکاف نسلی را میان آنان و والدینشان به وجود آورده است. سپس، نظریه زمینه محور به دست آمده، در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است.
ظهور دین داری گزینشی در میان دختران جوان شهر مشهد: ارایه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخوردهای میان الگوهای زندگی سنتی-ایرانی با الگوهای زندگی غربی را به روشنی در جامعه امروز ایران می توان دید. دین داری اسلامی با الگوهای سنتی حیات اجتماعی ایرانی پیوند خورده است؛ آن چنان که جلوه های آن را می توان در ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانیان یافت. در سبک زندگی ایرانی، محوریت با الگوهای دینی است و اغلب همه چیز در راستای ارزش های دینی سنتی جهت گیری شده است. یکی از مهم ترین نظام های ارزشی هر جامعه ای دین است که برای استواری خود نیاز به بازتولید آن در نسل های بعدی دارد. به نظر می رسد در جامعه نوین ایران، نقش دین در شکل دادن به سبک زندگی به خصوص سبک زندگی جوانان تغییر کرده است. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با جوانان دختر در شهر مشهد به فهم نوع دین داری در سبک زندگی ایشان رسید. بر این اساس، نمونه گیری هدف مند و با ملاک اشباع نظری هفت نفر از دختران شهر مشهد از تیپ های مختلف انتخاب شدند. یافته های به دست آمده شامل پنج مقوله عمده است که عبارت اند از مدارا، سلیقه فردی، کارآمدی بیشتر مادی، دوگانگی هویتی و سنت ستیزی. مقوله هسته ای نیز در این مقاله »دین داری گزینشی» است که دربرگیرنده مقولات فوق می باشد. دین داری گزینشی به این معناست که افراد در هر موقعیتی که قرار می گیرند و با توجه به شرایط موجود ممکن است از قسمتی از دین که با آن موافق هستند، پیروی کنند و بخش هایی از دین را که به اصطلاح مانع رسیدن آن ها به منافعشان می شوند را کنار می گذارند.
جامعه شناسی کودکان
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری بین نسلی تله فقر در میان نسل سنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روی هم رفته، مسئله فقر و فقر زنان به گونه خاص از جمله مسایل اجتماعی است که در سال های اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسی های آماری نشان می دهد فقر و نابرابری در بین زنان بیش از مردان است. به همین منظور این پژوهش در پی آن است تا در یک مطالعه موردی در نسل سنی زنان تله فقر را مورد مطالعه قرار دهد. جهت بررسی این پدیده، نوعی الگوی داده سازی شبه پانل طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، با ترکیب داده های مقطعی بودجه خانوار، رفتار متولدین 1310 تا 1350 در طی 21 سال مورد ردیابی قرار می گیرد. نمونه مورد بررسی در این داده ها، تنها شامل زنانی است که سرپرست خانوار هستند. بر همین اساس، مجموع حجم نمونه در این پژوهش شامل 18682 مشاهده در نسل سنی 1310 تا 1350 است. جهت پردازش داده های نمونه از نرم افزار STATA و روش سنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در طی سال های یاد شده سرپرست هایی که دارای میانگین سطح درآمدی هستند، درون تله فقر قرار نمی گیرند.
تحلیل روانشناختی رابطه والد-فرزندی در ضرب المثلهای ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که ضرب المثل ها در هر جامعه نمایانگر عقاید و آداب و رسوم و هنجارهای رایج می باشند، بررسی دقیق آنها می تواند درک بهتری از کیفیت روابط خانوادگی ایجاد نماید. هدف این پژوهش تحلیل کیفی ضرب المثل های ایرانی مرتبط با رابطه والد-فرزندی است. ضرب المثل های حاوی کلمه مادر، پدر، فرزند و مترادف های آنها مورد تحلیل کیفی قرار گرفتند. یازده مقوله اصلی بر اساس تحلیل ها استخراج گردید که عبارتند از: جایگاه ویژه و منحصر به فرد والدین برای فرزند، همجوشی والد-فرزند، تفاوت کیفی نقش مادر و پدر، سبک فرزندپروی، رقابت کننده های رابطه والد-فرزندی، امتیازات والدگری، هزینه های والدگری، فرزند سرمایه تحت تملک والدین، بی ملاحظگی فرزند نسبت به والدین، فرزند صاحب مال والدین، و تفاوت کیفی فرزند پسر و دختر هریک از مقوله های مذکور شامل مقوله های فرعی می باشند. بر اساس نتایج، رابطه والد-فرزندی رابطه ای مهم و بی رقیب داراست. والدگری علاوه بر منافعی که به همراه دارد دشواری های زیادی را نیز شامل می گردد که باعث می شود فرزندان همیشه نسبت به والدین احساس دین و حتی گناه داشته باشند. در ضرب المثل ها رابطه والد-فرزندی چنان درهم تنیده و نزدیک به تصویر کشیده شده است که تصور وجود مفاهیمی چون مرز و تمایزیافتگی در این رابطه را دشوار می سازد. همچنین جایگاه مادر برای فرزند برتر از جایگاه پدر توصیف شده است که در خانواده سنتی این امر کمک زیادی به ارتقاء جایگاه زنان در هرم قدرت خانواده می کرده است. بر اساس نتایج میل جنسی، منافع مالی و تهدید جانی مهمترین عوامل تهدید کننده رابطه والد-فرزندی هستند. بدین ترتیب رابطه والد-فرزندی که در جامعه سنتی ایران محوری ترین رابطه برای افراد محسوب می شده است نیز رابطه ای کاملا مورد اعتماد نیست و تحت تاثیر منفی فردگرایی و منفع طلبی طرفین قرار می گرفته است.
پدیدارشناسی تجربی واکنش به مرگ؛ مطالعه زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
کتاب شناسی: تحلیلی اجتماعی از صله رحم
حوزه های تخصصی:
خانواده وآسیب شناسی فهم روایات مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام، آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می داند از این جهت، روایات فراوانی برای رشد و تعالی خانواده وارد شده است. آسیب شناسی فهم روایات نقش مهمی در تشخیص روایات صحیح از احادیث جعلی، تبیین روایات اسلامی و به تبع آن، استحکام بنیان خانواده بر پایه قوانین اسلام دارد. از سوی دیگر غفلت از این امر و عدم درک روشمند روایات، ممکن است سبب پذیرش روایات جعلی و یا تفسیر به رأی روایات صحیح می شود. مهمترین آسیبهای برخی از روایات مربوط به خانواده عبارتند از: مخالفت با قران کریم؛ غفلت از سیره عملی معصومین (علیهم السلام)؛ راهیابی برخی روایات جعلی در حوزه خانواده؛ ناآگاهی از جدیدترین یافته های قطعی علوم پزشکی و روانشناسی؛ افراط و تفریط در پذیرش روایات؛ بررسی حدیث فارغ از سبب صدور آن؛ اعتماد بر خرافات در پذیرش روایات؛ غفلت از هویت انسانی زن
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر ترجیح باروری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله تبیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر ترجیح باروری زنان در شهر کرمان است. روش پژوهش از نوع پیمایش و برای آزمون فرضیات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری شامل342 زن متأهل شاغل در سازمانهای دولتی شهر کرمان است که با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که نگرش منفی پاسخگویان نسبت به آینده جامعه (51/0) بیشترین همبستگی را با ترجیح باروری دارد؛ پس از آن سهم فردگرایی (305/0-)، منفعت طلبی (24/0-)، نگرش نسبت به فرزند (29/0)، خردگرایی (16/0-) و رضایتمندی زناشویی (28/0) محاسبه شده است. متغیرهای میزان مطالعه، تحصیلات، درامد و استفاده از رسانه به شکل غیر مستقیم ترجیح باروری زنان را تحت تأثیر قرار می دهد. مبتنی بر یافته ها مهمترین عامل اثربخش بر ترجیح باروری زنان نگرش منفی آنها نسبت به آینده است که به شکل غیر مستقیم تحت تأثیر میزان درامد (42/0)، میزان استفاده از رسانه ها (33/0) و میزان تحصیلات (39/0) است. پیشنهاد می شود با پرداختن به ابعاد معنوی فرزندآوری و تقویت پیامهای امیدبخش در رسانه ها و دانشگاه ها، نگرش زنان نسبت به باروری مثبت، و از کالاگون شدن پدیده فرزندآوری جلوگیری شود.