فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
نظریه اجتماعی؛ غرب: ریشه در اقلیم دیگر؛ نسبت نظریه های توسعه با نظریه های اجتماعی و فلسفه های تاریخ
بررسی جامعه شناختی شاخص های کیفی توسعه انسانی کشورهای مسلمان با درآمد نفتی و غیر نفتی با تاکید بر جایگاه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توسعه در کلی ترین مفهوم خود به معنای بهبود کیفیت زندگی بشر است. بنابراین، انسان ها ثروت واقعی هر کشور را تشکیل می دهند. به عبارتی، مورد توجه قرار دادن انسان به عنوان یکی از زیربناهای توسعه این امکان را فراهم می کند تا کشورها با توجه به ارکان کلیدی شاخص توسعه انسانی (درآمدسرانه، امید به زندگی و نرخ با سوادی) در جهت ارتقای سطح کیفی کشورهایشان گام بردارند. هدف این مقاله آشکارسازی توان کیفی توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران در بین کشورهای مسلمان بسته به درآمد نفتی و کشورهای مسلمان بدون درآمد نفتی است. از آنجا که درآمد سرانه با توجه به نرخ رشد جمعیت هر کشوری محاسبه می شود و این امر در کشورهای مسلمان، به خصوص کشورهای مسلمان بدون درآمد نفتی، به خاطر بالا بودن نرخ رشد جمعیت از درآمد سرانه، موجب نزولی شدن رشد توسعه اقتصادی آنها شده است. به عبارتی، روند شکل گیری قابلیت ها و میزان توسعه نیروی انسانی را مختل کرده است. در مطالعه حاضر با تاکید بر نقش افراد و تأمین نیازهای اساسی، درآمد سرانه از شاخص توسعه انسانی حذف شده و مرتبه ایران در 9 ساله بین 1991، 2000 و 2009 در بین 54 کشور مسلمان آزمون و بررسی شده است. به عنوان یک نتیجه کلی، می توان ادعا کرد که کشورهای مسلمان وابسته به درآمد نفتی شرایط بهتری دارند و در مجموع ایران با آموزش بارزتر، نرخ سرمایه گذاری فیزیکی و انسانی بالاتر و توجه نقش زنان توانسته است رشد سریعتری را در شاخص های کیفی توسعه انسانی در طی دوره زمانی مورد بررسی تجربه کند. از سوی دیگر بر خلاف سؤال پژوهش کشورهای مسلمان نفتی در شاخص امید به زندگی نتوانسته اند شرایط بهتری از کشورهای مسلمان غیر نفتی کسب کنند.
تحلیل جامعه شناختی نیازهای اجتماعی و کالبدی محلات شهر از دیدگاه توسعة پایدار محله ای(مطالعة موردی: محلات شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه و برنامه ریزی بر مبنای محلات شهر در مرکز توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد. این امر مستلزم درک نیازها و خواسته های شهروندان از محیط زندگیشان است. این مطالعه درصدد است، با شناخت نیازهای ساکنان محلات شهری، زمینة برنامه ریزی هماهنگ میان محیط زندگی و نیازهای اجتماعی شهروندان را فراهم سازد و از این طریق کیفیت زندگی اجتماعات محلی را ارتقا بخشد. شهر اصفهان با ساختار محله ای و اهمیت ویژه در ایران، به عنوان زمینة مطالعة تحقیق انتخاب شد. هدف این مطالعه، ارائة مدلی برای سنجش نیازهای ساکنان در یک اجتماع محلی است. بدین منظور، ضمن مطالعه ای بین رشته ای، با استفاده از روش پیمایش، دیدگاه های مردم اصفهان در مورد نیازهای کالبدی و اجتماعی و سلسله مراتب آن به دست آمد. اطلاعات به دست آمده از طریق تحلیل عاملی در هشت عامل خلاصه شد. نتایج حاصل از کاربرد آزمون فریدمن نشان داد در سطح اجتماع محلی مهم ترین نیاز مردم ایجاد تعاملات اجتماعی با دیگران است که پس از آن به ترتیب، نیاز به امکانات و تسهیلات رفاهی، نیاز به اقدامات زیربنایی و تأسیساتی، نیاز به بهداشت و سلامتی محله، نیاز به مشارکت در ادارة محله، نیاز به مراکز مناسب خرید و وسایل حمل و نقل عمومی، نیاز به امنیت و نیاز به تعلق به محله قرار دارند. در کل، نتایج نشان می دهد ایجاد فضاهای عمومی به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی یک درخواست مبرم است. مدل نیازهای اجتماع محلی ویژگی های اجتماعی کالبدی محلات شهر اصفهان را روشن می کند و از آن می توان برای توسعه و برنامه ریزی دیگر شهرهای ایران نیز بهره گرفت.
طراحی دو الگوی ارتباطاتی و اطلاع رسانی برای آگاه سازی تسهیل گران روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
دین و برخی از گروه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه گروه های اجتماعی، به نظر، سکه ای است که دو رو دارد. یک روی سکه این است که، این پدیده ها آنچنان در زندگی اجتماعی ما گسترده و با اهمیتند که از حضور و خلق پدیده ای به نام گروه بی خبریم؛ و روی دیگر سکه آن است که مرزهای گروه برای ما انسان ها ناشناخته بوده و به خاطر تضاد و برخورد منافع و هستی مان با دیگران، از شناسایی مرزها ی گروه در هراسیم. هر چه هست گروه، یک واقعیت اجتماعی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله دین (باورها و مناسک) شکل می گیرد و چنان مخاطبان خویش را تحت تأثیرآموزه های خود قرار می دهد (دیدگاه کارکردگرایی ساختاری) که افراد تحت تأثیر آن بودن می کنند، خودشان را در جمع حل شده « ما » احساس همبستگی و « دیگران » در مقابل می بینند و منافع شان به منافع گروه،گره می خورد. گاه ممکن است که این افراد باشند که به دین هستی و معنا می بخشند؛ یعنی این دینداری افراد است که دین را متعین می کند (دیدگاه کنش متقابل). در این حالت افراد احساسات و تجربیات مذهبی، معنوی ومادی خودشان را که بین دیگر هم نوعان و اعضای گروه شان مشترک است را در قالب یک باور همگانی(دین) که با این نوع همگرایی سازگاری دارد، می بینند. این باور مشترک، منافع این افراد را تأمین می کند و افراد حکومت کننده و حکومت شونده هژمونی و قدرت آن را پذیرا می شوند؛ مرزبندی گروهی در جامعه و جهان پیرامون براساس دین به رسمیت شناخته می شود.
بررسی الگوی خاموش فرهنگ فقر و عوامل مرتبط با آن «مطالعة موردی : شهرستان دلفان استان لرستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی جنبة فرهنگی فقر تحت عنوان «فرهنگ فقر» پرداخته است. این مفهوم را اولین بار اسکار لوئیس به صورت مبسوط و در نتیجة تحقیقات میدانی اش مطرح کرد. شاید کوتاه ترین تشریحی که از این مفهوم می توان کرد این است که «فقرا فقر خود را به صورت خودآگاهانه ستایش نمی-کنند، بلکه به صورت ناآگاهانه آن را حفظ می کنند».
این تحقیق با استخراج مهم ترین شاخص های فرهنگ فقر همچون تقدیرگرایی، مصرف گرایی و عدم تمایل به پس انداز، بیگانگی اجتماعی، عدم آینده نگری و عدم سرزنش فقر، به بررسی این پدیده در میان شهروندان شهرستان دلفان از حوزة استان لرستان و عوامل مرتبط با آن به روش پیمایشی پرداخته است.
نتایج نشان داد که حدود 80 درصد نمونة مورد مطالعه، به میزان متوسط و زیادی از فرهنگ فقر رنج می برند. براساس یافته های تبیینی این تحقیق همبستگی معناداری بین فرهنگ فقر با سرمایة فرهنگی، میزان دین داری و محل سکونت در سطح 99 درصد اطمینان وجود دارد. ضمن اینکه بین این متغیر و میزان استفاده از رسانه های جمعی همبستگی معناداری مشاهده نشد.
سیاستگذاری آموزشی ، سهمیه بندی جنسیتی و توسعه
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
تحلیل رابطه بین سرمایه انسانی، تحقیق و توسعه و بهره وری با نابرابری درآمدی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات توسعه اقتصادی، بین رشد بهره وری و نابرابری درآمدی رابطه ای وجود دارد که از آن با عبارت U وارون کوزنتس یاد می شود (اهلووالیا، 1977). به عبارتِ دیگر، رابطه بین رشد بهره وری با نابرابری درآمدی ابتدا مستقیم و سپس حالت معکوس به خود می گیرد. امروزه مطالعات اقتصاددانان توسعه نشان می-دهد که سیاست های دولت ها، از جمله سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه، نه تنها بر رشد و بهره وری اقتصادی، بلکه بر توزیع مناسب درآمد و کاهش نابرابری در اقتصاد کشورها نیز مؤثر بوده است (فان، 2007). بر این اساس، عوامل ساختاری مذکور، موجب برگشت سریع خم منحنی کوزنتس شده و موجب می شود که با افزایش بهره وری، نابرابری درآمدی کاهش یابد. به دلیل اهمیت موضوع مذکور، در پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت مدل های رگرسیونی با وقفه های گسترده (ARDL) و با در نظر گرفتن اطلاعات یک دوره سی ساله (1387- 1358) به صورت سری زمانی، رابطه بین نابرابری درآمدی و رشد بهره-وری در حضور عوامل ساختاری مانند مخارج تحقیق و توسعه و سرمایه انسانی در مناطق روستایی بررسی می شود. طبق نتایج پژوهش، سرمایه انسانی و مخارج تحقیق و توسعه داخلی و انباشت سرمایه تحقیق و توسعه بین المللی، هر کدام با ضرایب 11/0 و 08/0، بر کاهش نابرابری درآمدی در مناطق روستایی تاثیر معنی داری دارد و فرضیه کوزنتس مبنی بر وجود رابطه U وارون بین رشد بهره وری کل و نابرابری درآمدی در مناطق روستایی و کشاورزی ایران در دوره مورد مطالعه قابل ابطال نیست.
تغییر پذیری جامعه
حوزه های تخصصی:
همسو نبودن عوامل فعال در جامعه، همواره تغییراتی پدید می آورد که بیش از هر چیز ناشی از تباین عملکرد این عوامل است. هر جامعه تحت تأثیر کنش متقابل میان عوامل حفظ وضع موجود و عوامل جدید، تغییراتی متناسب با ظرفیت خود پیدا می کند. این تغییرات را معمولاً به دو دسته «درون زا» و «برون زا» تقسیم می کنند. تغییرات «درون زا» قاعدتاً تلاطم اجتماعی در پی ندارند و برای جامعه و تعادل ساختاری آن تهدیدی محسوب نمی شوند. ولی در تغییرات «برون زا» این احتمال وجود دارد که فرایند عادی تحول ساختار اجتماعی، دچار اختلال شود. به ویژه در تحولات ناگهانی ممکن است ساختار اجتماعی تا حد فروپاشی به خطر بیفتد.