فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
با نظر به اهمیت آموزش و نقش تعیین کننده آن در ارتقای کیفی دانشگاه، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل آموزشی موثر بر کیفیت آموزش به بررسی مقایسه ای تاثیر برخی از این عوامل بر کیفیت آموزش در دوره های کارشناسی ارشد پرداخته است.
ارزیابی وضعیت توسعه سازمانی دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمونه پژوهش، شامل 110 نفر از اعضای هیات علمی و 140 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های علوم و فنی مهندسی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های T مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده، نشان داده که استفاده از ملاک های مورد عمل در گزینش هیات علمی و دانشجو، چگونگی روش تدریس، سازماندهی محتوای آموزشی، سازماندهی فضای آموزش و ارزشیابی کلاسی بر کیفیت آموزش موثر است.افزون بر این، بین نظرات اعضای هیات علمی در مورد تاثیر شش عامل آموزش فوق بر کیفیت آموزش بر حسب جنسیت، محل اخذ مدرک تحصیلی، رتبه علمی و دانشکده، تفاوتی دیده نشد. بین نظرات دانشجویان نیز بر حسب رشته تحصیلی و دانشکده، تفاوتی مشاهده نگردید.اما با توجه به میانگین (3.69)، این نتیجه به دست آمد که دانشجویان دختر، تاثیر این عوامل را بر کیفیت آموزش، بیشتر از دانشجویان پسر می دانند. هم چنین اعضای هیات علمی و دانشجویان دو دانشگاه نیز به ترتیب استفاده از ملاک های مورد عمل در گزینش هیات علمی و روش تدریس را بر کیفیت آموزش موثرتر از سایر عوامل آموزشی ارزیابی نموده اند.هم چنین بین نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های ریاضی، فیزیک، شیمی، برق و کامپیوتر دو دانشگاه، تفاوت چندانی مشاهده نگردید. این بدان معنا بود که آن ها، میزان تاثیر این عوامل بر کیفیت را تا حدودی یکسان دانسته اند.
جنبش کیفیت گرایی در آموزش عالی به سوی الگویی جامع از مدیریت کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، مطالعه پارادایم های اصلی مدیریت کیفیت در سازمان است تا میزان تناسب آن ها را در زمینه موسسات آموزش عالی و محیط اقتصادی و اجتماعی آنان تعیین و بتوان بر اساس آن الگوی جامعی پیشنهاد داد. با بهره گیری از روش شناسی متا ارزیابی (ارزیابی ارزیابی) و تاکید بر دیدگاه نظری «کنش ارتباطی» هابرماس (1994، 1996)، پژوهش های بیکت و بروکس (2005) و برینبام (1991) و هم چنین الگوهای نظیر الگوی استقلال و آزادی علمی دانشگاه، الگوهای سیاسی و اجتماعی، الگوهای تربیتی، الگوهای سازمانی و مدیریتی و الگوی تجاری برگرفته شده از دنیای صنعت و تجارت چارچوب نظری این مقاله مشخص گردیده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که معنی «کیفیت» با غلبه الگوهای تجاری در آموزش عالی تغییر ماهیت داده است. ثانیا، الگوهای کنونی کیفیت مبتنی بر دنیای صنعت ارزش های اساسی و بنیادی آموزش عالی را نادیده گرفته است.
جنسیت و علم؛ بررسی پژوهش ها در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «جنسیت و علم» به توصیف و تبیین روند و کمیت و کیفیت حضور و جایگاه زنان در نهاد های علمی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پژوهش های انجام شده و قابل دسترس در خصوص «جایگاه زنان در علم» در ایران و سایر کشورهای جهان است. مطالعات انجام شده در خارج از ایران در قالب دو دسته کلی شامل مطالعات تاریخی و مطالعات فمینیستی فراوان صورت گرفته در سطح جهانی، تعداد پژوهش های انجام شده در مورد «جایگاه زنان در علم» در ایران بسیار اندک است. این مطالعات در دو دسته قابل مقوله بندی است: 1- مطالعاتی است که به بررسی وضعیت مشارکت زنان در آموزش عالی و پیامدهای اجتماعی فرهنگی آن پرداخته است. 2. مطالعات اندکی که بر سهم نابرابر و وضع تبعیض آمیز موقعیت زنان در نهاد علم متمرکز شده اند. دسته نخست پژوهش ها، در میان مطالعات ایرانی پر رنگ تر است. علاوه بر این، مطالعه ای تاریخی درباره بررسی موضوع جایگاه زنان در علم در پژوهش های داخلی یافت نشده است. در مجموع، بررسی ها به وجود موانع اجتماعی و فرهنگی برای زنان در دستیابی به موفقیت ها و موقعیت های علمی و حرفه ای چه در فضای اجتماعی درون علم و چه در فضای اجتماعی بیرون علم اشاره دارد. برخی تحقیقات خارجی نیز، دلالت بر این دارند که نقش فرهنگ و دولت در زدایش این موانع یا کاهش آن ها، مهم و اساسی است. بررسی پژوهش های تحلیل شده در این مقاله همچنین نشان از وجود کمبود پژوهش های علمی در خصوص جایگاه زنان در علم، علی الخصوص در ایران دارد. وجود چنین خلا تحقیقاتی، انجام پژوهش های علمی را مشروع و ضروری می سازد.
"بررسی توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران 1287ـ1357 نگاهی از دریچه جامعهشناسی تکنولوژی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت از موثرترین و بزرگترین صنایع در جهان به ویژه ایران است. تاثیر برجسته این صنعت در اقتصاد، سیاست و توسعه ایران از دو بعد قابل تامل است؛ یکی نقش تکنولوژی های مرتبط با نفت در افزایش درآمد کشور و توسعه مناطق نفت خیز و دیگری ریسک آینده بدون نفت برای کشور و به خصوص برای جمعیت این مناطق است. مقاله حاضر با نگاهی اجتماعی، به تجربه توسعه صنعت و تکنولوژی نفتی از پیدایش تا سال 1357 می پردازد و به این منظور در میان رهیافت های موجود در جامعه شناسی تکنولوژی، بررسی عوامل اجتماعی اثرگذار در توسعه قابلیت های تکنولوژیک صنعت نفت این بخش را با تحلیل شبکه کنشگران این صنعت در سه مقطع زمانی به انجام رسانده است. در این راستا با ترسیم پیشرفتهای حاصله در کسب و توسعه قابلیت های تکنولوژیک، نشان داده شده است که در این صنعت علی رغم پیشرفت در ابعاد بهره برداری، فقدان اراده برای توسعه قابلیت های نوآورانه، عدم یکپارچگی در شبکه کنشگران این صنعت و ناتوانی در ترجمه مناسب خواست هایی که در خود قابلیت های متناظر با سطوح پیشرفته تر تکنولوژی را دربردارند از جمله عوامل ناکامی تحقق توسعه در سایر حوزه های تکنولوژی نفتی بوده اند.
بررسی انتقادی مبانی رویکرد پسامدرنی به آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مبانی اندیشه پسامدرن درآموزش و پرورش بررسی می شود. پسامدرنیسم که در دو دهه اخیر بر قلمرو وسیعی از علوم اجتماعی،فلسفه و فلسفه آموزش و پرورش تاثیر گذاشته است، واکنشی در برابر خردگرایی دوران مدرن و مبارزه با هر گونه مطلق انگاری است.ساخت زدایی،نسبی گرایی و عمل گرایی از ویژگی های نگرش فلسفی پسامدرن محسوب می شوند. پسامدرنیسم در قلمرو معرفت شناسی با نفی دانش مطلق، آن را به گونه ای با حوزه های قدرت و سرمایه پیوند می زند. ازاین رو فیلسوف آموزش و پرورش علاقه مند است که رابطه میان دانش،آموزش و یادگیری با قدرت،سرمایه و دیگر پدیده های متحول فرهنگی را مورد بررسی قرار دهد. بررسی تعاریف،ریشه های تاریخی و مبانی فلسفی پسامدرنیسم و نقدهای آن ها از دیگر موضوع هایی است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
جبر فناوری
جامعه شناسی در ایران
انعطاف پذیری دانش و کارآفرینی دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
توسعه و تکامل هر مجموعه ی سیستم ـ فرد یا سازمان ـ ملت به این نکته وابسته است که آیا سیستم در پر کردن فاصله بین آنچه که سیستم می داند و آنچه که سیستم انجام می دهد موفق بوده است. ما این حالت را فاصله بین دانش و عمل یا فاصله علم- عمل می نامیم. اگر سیستم آنچه را که می داند انجام ندهد، در رقابت با سایر سیستم ها بازنده خواهد بود و عملکرد نسبی اش درهر زمینه ای کاهش خواهد یافت و ممکن است به سمت رکود رفته و با نابودی مواجه شود. هنگامی که یک سیستم، موفق به انجام آنچه می داند می شود، دانش سیستم در طول زمان افزایش می یابد و به سیستم، فرصت های جدید تری برای عمل، ارائه می دهد. بین دانش و عمل، بازخورد مثبتی وجود دارد. بسیاری از ملت ها در استفاده از ذخایر دانش جهانی ناتوان هستند و به ناچار به این گزینه تن می دهند که دچار رکود شوند. برای سیستم علمی و دانشگاهی مشاهده می کنیم که بسیاری از دانش ها و توانایی هایی که یادگرفته شده و بدست آمده اند، در اقتصاد وارد نمی شوند. همچنین می بینیم بنگاه هایی که دارای مهندسان و دانشمندان درجه یک هستند، گاهی اوقات دانش های چشمگیری تولید می کنند که حتی آنها را ثبت نیز می کنند. اما این دانش به گونه ای تلف می شود و راه خود را به سمت محصولات و تکنولوژی جدید پیدا نمی کند. به نظر می رسد که ""یک چیز"" در مفاهیم حشر و نشر دانش، مدیریت دانش و مفاهیم مشابه وجود ندارد. این""چیز"" عاملی است که فاصله ی بین دانش و عمل را پر می کند. ما این عامل را کارآفرینی و به شخصی که این فاصله را پر می کند کارآفرین می گوئیم. تمرکز ما بروی کارآفرینان دانشگاهی می باشد، کسانی که به هنگام کاربردی کردن این دانش در اقتصاد، فاصله ی بین دانش تولید شده در سیستم دانشی و مسائلی که با آنها مواجه می شوند را پر می کنند. ما مؤسسات دانشگاهی را که سعی بر پرکردن این فاصله بین دانش و عمل را دارند دانشگاه کارآفرین می خوانیم.
زنان و تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تغییرات اجتماعی معاصر، انقلاب آموزشی زنان و مشارکت گسترده آن ها در عرصه های مختلف جامعه است. در ایران، آمار پذیرفته شدگان دانشگاه ها در سال های اخیر بیانگر رشد میزان قبول شدگان دختر در دانشگاه هاست.
در این تحقیق، به دلایل روی آوردن زنان به تحصیلات دانشگاهی و پیامد های اجتماعی آن می پردازیم. فرضیه های تحقیق با استناد به نظریه بودون در مورد آثار منتجه در نظام های کنش متقابل مطرح شده اند و با استفاده از اطلاعاتی که به روش پیمایشی جمع آوری شدند آزمون شده اند. جمعیت آماری ۲۰۰۰ نفر از زنان 38-18 ساله چهار استان کشور است. پیامد های اجتماعی از طریق متغیرهای ۱) بالا رفتن سن ازدواج ۲) کاهش باروری ۳) تربیت بهتر فرزندان ۴) مشارکت اجتماعی بیشتر ۵) نحوه همسر گزینی ۶) مشارکت در تصمیم گیری در خانواده مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد: انتخاب دانشگاه با انگیزه اشتغال و کسب درآمد و بعد از آن انگیزه های دیگر انجام می شود. با بالا رفتن تحصیلات، سن ازدواج بالا می رود، میزان آزادی زنان در انتخاب همسر افزایش می یابد، تعداد فرزندان کاهش می یابد، الگوی تربیت فرزندان تغییر می کند. تحصیلات زنان با مشارکت بیشتر آنان در تصمیم گیری های خانواده رابطه داشت. ولی تحصیلات دانشگاهی زنان با مشارکت اجتماعی آنان رابطه معنادار نداشت. به طور کلی در این تحقیق مشخص شد که اثرات تحصیلات دانشگاهی زنان در سطح خانوادگی مشهود است، اما در سطح اجتماعی مشهود نیست و این می تواند به دلیل ساختارهای اجتماعی موجود باشد.
چگونه یک دانشگاه کارآفرین باشیم؟
حوزه های تخصصی:
امروزه، کارآفرین شدن دانشگاه، برای بسیاری از موسسات آموزش عالی و رهبران آنها، دیدگاهی نو، جذاب و حتمی الوقوع می باشد. این مقاله، مروری است بر این اندیشه که چه کسی، کجا و چه موقع و برای چه اشخاصی، عبارت دانشگاه کارآفرین را اعلام خواهد کرد و علاوه بر این، حداقل چهار مبحث از چالش های کارآفرین در دانشگاه را به تصویر می کشد. نخستین مبحث به تولید دانش مربوط می شود، توجه ما را به روش تولید دانش معطوف می دارد. مبحث دیگر به تغییر موضع موسسات تولید دانش و همبستگی و ارتباط آنها به مباحث سه گانه دیگر توجه می کند (این مطلب در کنفرانس بین المللی Triple Helix کپنهاگ عنوان شده است.) مبحث سوم به درخواست موازنه بین رسالت منطقه ای و رسالت جهانی دانشگاه ها مربوط می شود. مبحث چهارم به عنوان بازتابی از دست آوردهای مباحث سه گانه: احراز شایستگی و صلاحیت استعمال دانشگاه کارآفرین می تواند مورد نظر باشد. سخن آخر این که عدم توجه و بی دقتی در به کارگیری عبارت کارآفرینی و عدم توجه به ریشه ها و منابع و محدوده معانی بیان و مفاهیم آن، خطر گمراهی و دور شدن از مسیر اصلی را به دنبال خواهد داشت.
تحلیل گفتمان عینی وذهنی استفاده از اینترنت با تاکید برروش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ابعاد اجتماعی بومی سازی استفاده از اینترنت درجامعه اطلاعاتی از طریق توصیف چگونگی تعامل کاربران با اینترنت ونیز چگونگی کاربرد روش تحقیق کیفی دراین زمینه است. بدین منظور ابتدا ویژگیهای جامعه اطلاعاتی، پس از آن رویکرد های استفاده از تکنولوژی اطلاعات وارتباطات(ICT)و چارچوب مفهومی موضوع بومی سازی تکنولوژی بررسی شده وسپس جنبههایی از روش کمی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. تاکید عمده بر چگونگی استفاده از موردهای محدود با روش کیفی در تحلیل موضوعات اجتماعی است که درجامعه علمی ما کمتر رواج دارد. نتایج نشان می دهد که تکنولوژی بومی در بازار عینی ولی در زندگی مردم ذهنی است. بومی شدن تکنولوژی معمولاً از دیدگاه عینی بیشتر مد نظر است ولی از فرایند ظریف بومی شدن فردی غفلت می شود. همچنین در این مقاله ضمن استفاده از مورد های معدود باروش کیفی چگونگی کاربرد این روش در موضوع استفاده از اینترنت در جامعه اطلاعاتی نشان داده شده است.
بررسی نگرش استادان و دانشجویان به یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر این اساس، 95 پرسشنامه برای استادان و 161 پرسشنامه برای دانشجویان ارسال شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که استادان نگرش مثبتی به یادگیری الکترونیکی به عنوان ابزار کمک آموزشی دارند. در این خصوص، احساس مفید بودن و خودکامیابی استادان مهم ترین عامل تمایل آنها به استفاده از یادگیری الکترونیکی بوده است. بر اساس نگرش دانشجویان عواملی نظیر استقلال، راهنمایی استادان و آموزش چندرسانه ای مهم ترین متغیرهای موثر بر نگرش آنان از موثر بودن آموزش های الکترونیکی است.
جایگاه هویت در پایان نامه های دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با درک اهمیت و جایگاه «هویت» در مناسبات اجتماعی و تعاملات گروهی و با توجه به موقعیت بین رشته ای این مفهوم، این پژوهش درصدد است تا جایگاه موضوع و مفهوم هویت را در عناوین پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های دولتی شهر تهران، در قالب بررسی کمی و استقرایی، مورد شناسایی قرار دهد و از این رو، به این پرسش اساسی می پردازد که چه تعداد از پایان نامه های دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های دولتی شهر تهران، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم، موضوع هویت را در عناوین و در دستور مطالعات خود داشته اند؟
در انجام این پژوهش، از روش و تکنیک تحلیل محتوا و در جمع آوری اطلاعات، از تمام شماری از 700 عنوان پایان نامه از 8 دانشگاه و مرکز آموزشی دولتی مستقر در شهر تهران استفاده شده و برای فهم بهتر موضوع، از دو مدل مفهومی بهره گرفته شده است. در مدل مفهومی اول، هویت به مثابه متغیری وابسته و متاثر از عناصر و مولفه های هویت ساز اعم از محیط داخلی و خارجی و در مدل مفهومی دوم، هویت به عنوان متغیری مستقل با طیف وسیعی از کارکردها و برون دادهای هویتی مورد توجه قرار گرفت. به کارگیری مفهومی موسع از هویت، منتج به این جمع بندی شد که حدود 40 درصد از پایان نامه ها، کم و بیش، موضوع هویت را در دستور کار خویش داشته اند. در برداشت مضیق و معطوف به صرف واژه «هویت»، تنها 6 عنوان پایان نامه و قریب به یک درصد از مفهوم مذکور بهره گرفته اند."