از انگیزه ها تا ترس ها، کاوشی از هویت حرفه ای معلمان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران و ناکارآمدی در نظام آموزشی ایران، موضوعی است که نخبگان اجتماعی و فرهنگی در سال های اخیر بر آن تأکید کرده اند. معلمان از بخش های کلیدی این نظام اند و ما در صورتی که خواهان اصلاحاتی در زمینه بهسازی امر تعلیم و تربیت باشیم، به معلمانی نیاز داریم که هویت حرفه ای قوی داشته باشند. هویت حرفه ای، درک از شخصیت حرفه ای فرد مبتنی بر شناخت، معلومات، نگرش، عقاید، ارزش ها، انگیزه ها و تجارب است. هدف پژوهش حاضر، فهم وضعیت هویت حرفه ای معلمان از خلال تجارب زیسته آنان است. سؤال اصلی پژوهش این است که معلمان چه ادراک و تفسیری از وضعیت هویت حرفه ای خود دارند. به منظور اجرای این پژوهش و دستیابی به تفسیرهای مشارکت کنندگان و سامان دهی نظری آن، از نظریه داده بنیاد (رویکرد برساخت گرایی چارمز) به عنوان یکی از روش های کیفی و تفسیری بهره گرفتیم. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 20 نفر از معلمان در سنین، جنسیت و مقاطع مختلف تحصیلی بودند که با آنها مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته 180-120 دقیقه ای انجام و سپس داده ها به منظور ساخت مفاهیم، کدگذاری و ارائه شد. ترس از قضاوت شدن، نگرانی از شرایط کاری ناپایدار، محدودکننده و کنترل گر بودن، فرسایشی بودن حرفه معلمی و سختی و پیچیدگی آن، مضاعف شدن وظایف حرفه ای معلمان و ... برخی از مقولاتی است که در این ارتباط استخراج شد، نتایج پژوهش نشان داد وضعیت هویت حرفه ای معلمان رو به افول است، معلمان به سوژه های ناراضی و معترض تبدیل شده اند، هویت حرفه ای آنها با چالش ها، ترس ها و نگرانی هایی مواجه است، انگیزه های آنان تغییر کرده و حتی کاهش یافته است و آنها ناامید، مأیوس و نسبت به آینده حرفه ای خود نگران اند.