فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوشته پیش رو که به مناسبت چاپ هفتادمین شماره فصلنامة علوم اجتماعی نگاشته شده است؛ نگاهی دوباره به راه رفته و طرح بخشی از کف داده ها و برخی اندک دست آورده های این مجله است. ازآنجاکه این فصلنامه در این مدت از «بازترین پنجره» با پژوهشگران علوم اجتماعی ایران مراوده داشته و از آنان مقاله خواسته و به نسبت دیگر مجلات علوم اجتماعی دانشگاه های ایران بیشترین درصد مقالات خارج از دانشگاه علامه طباطبائی را پذیرفته و به چاپ رسانده است؛ پس این مجله نه تنها برآیند نیروهای موجود و یا بالفعل دانشکده و دانشگاه ما است، بلکه به دلیل راه داشتن به دیگر منابع تولید علوم اجتماعی در ایران؛ هم در دانشکده ها و هم در خارج از آن، سطح و کم و کیف مطالب، برآیند و نماینده و گرانیگاه دانش اجتماعی رسمی و دانشگاهی ما در حوزه علوم اجتماعی می تواند باشد.
طبیعتاً این درهای باز و پذیرش مبتنی بر داوری ها غیرشخصی - ببین چه گفت! نه آنکه، که گفت؟ – واقعیتی است که می تواند ما را در کاستی های کارمان ما را دلداری دهد. اما نباید ما را از ترازهای آرمانی مطلوب، در ساخت و پرداخت یک دانش تحقیقی و نه تقلیدی و تولیدی و نه مصرفی و وارداتی، فعال و نه منفعل، کارآمد برای توسعه و تعالی پایدار فرادادی و فتوتی و نه پرآوازه نمایشگاهی و ویترینی و درخور یک جامعه کهن فرهنگ، در جهان غافل کند. با چنین نظرگاهی، ما با مسئله سمت وسو و محتوایی و کیفی هفتاد شماره مجله، در طی حدود ربع قرن برخورد کرده ایم.
بر آن بوده ایم که کاستی های این فصلنامه علوم اجتماعی را بربشماریم و غالباً خود انتقادی کرده ایم اما به دلیل پیوستگی این برکه با برکه های دانش اجتماعی موجود در ایران و جهان، خودبه خود این نقد و نظر از مرزها و از محتوای فصلنامه به کل علوم اجتماعی ایران نیز ساری و جاری شده است.
بررسی ویژگی های آموزش های ترویجی کشاورز- محور در نظام ترویج کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی شاغل در مدیریت هماهنگی ترویج سازمان های جهاد کشاورزی استان های کشور بودند (810= N ). با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، تعداد 189 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن به تأیید پانلی از اساتید ترویج و آموزش کشاورزی رسید. نتایج تحقیق نشان داد که در شرایط موجود، در بین شش مؤلفه مورد بررسی، مؤلفه تعاملات مناسب در اولویت قرار دارد، در حالی که برای خلق یک شرایط مطلوب برای کشاورز- محور شدن فعالیت های آموزشی و ترویجی، باید مؤلفه سیاست های جامع در اولویت باشد. بر اساس نتایج آزمون t همبسته، بین وضعیت های موجود و مطلوب هر شش مؤلفه تفاوت معنی دار وجود دارد.
علم اجتماعی مسلمین؛ رویکردها و روش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
متفکران مسلمان مسائل و پدیده های اجتماعی جوامع خود را با رویکردها و روش های گوناگونی مورد مطالعه قرار می دهند. این مقاله، با روش تحلیلی ویژگی و ظرفیت این رویکردها و ارتباط آنها با یکدیگر را تحت عنوان «علم اجتماعی مسلمین» مورد بررسی قرار می دهد. رویکرد وحیانی در عصر حضور پیامبر، رویکردهای نقلی، حدیثی، تفسیری، فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی، گزارشگری در دو قلمرو تاریخی و تک نگاری (سفرنامه) و رویکرد خطابی در قالب سیاست نامه ها، فتوت نامه ها و شریعت نامه ها، در تبیین، تفسیر، انتقاد و تجویز در حوزه علم اجتماعی یا ترویج در عرصه اجتماع به کار گرفته شده است. رویکردهای فوق، هرچند از ظرفیت های متفاوتی برخوردار بوده و از روش های متفاوتی بهره می برند، اما در یک نظام طبقه بندی منسجم، با یکدیگر در تعامل و ارتباط بوده و علم واحدی به شمار می آیند.
جامعه شناسی اخلاق در اندیشة فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسى اخلاق، با درک ساخت اجتماعى و نظام کنش اجتماعى، به فهم چرایى و چیستى وضعیت اخلاقى می پردازد. فارابی، اندیشمند مسلمانی است که در برخی از آثار خود از منظر جامعه شناسى اخلاق به تفصیل، روابط اخلاق و ساخت جامعه را تجزیه و تحلیل کرده است. بازخوانی آثار اندیشمندان مسلمان، زمینة تولید علم براساس فرهنگ اسلامی و بومی را فراهم می آورد. پرسش از روابط بین اخلاق و ساخت اجتماعی در اندیشة فارابی، محور اصلی این تحقیق است. با روش هرمنوتیک به آثار فارابی مراجعه نموده، پس از طرح پرسش های پژوهش، به واکاوی پاسخ آنها می پردازیم. فارابی از یک سو، نگاهی اخلاقی به شکل گیری زیست اجتماعی و طبقه بندی جوامع دارد و از سوی دیگر، نظام اخلاقی را متأثر از مدل حکومت، طبقه حاکم، شغل و تقسیم کار، گروه های همسالان، نوع معماری مسکن و شهرسازی و وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی و... می داند.
کارورزی مددکاری اجتماعی: کارکردها و الزامات (مطالعه موردی دانشگاه علامه طباطبائی) . ستار پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی الزامات و کارکردهای (با تأکید بر مسائل و چالش های) مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی می پردازد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام استادان سرپرست کارورزی است. داده های پژوهش با روش کیفی و با استفاده از تکنیک مصاحبه گردآوری شده است. روش نمونه گیری، هدفمند و در دسترس بخشی و حجم نمونه برابر با 20 نفر است. یافته ها نشان می دهد که کارورزی های رشته مددکاری با مسائلی[1] مانند عدم همکاری مؤسسات، سپردن فعالیت های بی ربط با حوزه مددکاری اجتماعی، کاهش تعداد مؤسسات نسبت به گذشته، عدم نظارت مؤثر و مناسب استادان سرپرست، پایین بودن حق الزحمه استادان، سلیقه ای عمل کردن سرپرستان و نداشتن وحدت رویه در ارزیابی دانشجویان، عدم ارتباط مؤثر بین استادان سرپرست و دانشگاه، و کلیشه ای شدن امور مربوط به کارورزی و تقلیل دادن آن به امور اداری، عدم نیل به سمت تخصصی شدن در حوزه های گوناگون مددکاری اجتماعی، وجود فاصله بین مبانی نظری و عملی در کارورزی، بی انگیزگی دانشجویان (به ویژه دانشجویان پسر)، مشکلات رفت وآمد دانشجویان، عدم توانایی دانشجو در برقراری ارتباط حرفه ای و... مواجه است. واژه های کلیدی: دانشگاه علامه طباطبائی، مددکاری اجتماعی، کارورزی، ارزیابی دانشجویان، استادان سرپرست. [1]- لازم به ذکر است که این گونه مسایل در عمده مراکز آموزش عملی مددکاری اجتماعی داخلی و خارجی کم و بیش وجود دارد و به هیچ وجه قابل تعمیم به کلیت آموزش عملی مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبائی نمی باشد و این موارد صرفاً در برخی از فیلدها مشاهده می شود. با این حال تلاش های بسیاری برای کاهش این گونه مسایل در سالیان گذشته در گروه مددکاری اجتماعی انجام شده است.
تحلیلی بر جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آینده پژوهی به عنوان دانشی نو که دارای تفکری نظام یافته و صریح در مورد آینده و بر مفروضات ویژه استوار است و در نظام فکری خود رو ها، ارزشها و نظریه های ویژه ای را استفاده می کند، در مأموریت های انتظامی که دائماً با پدیده های اجتماعی سر و کار دارد بسیار با اهمیت و نیازمند بحث و بررسی است. هدف این تحقیق، بررسی جایگاه آینده پژوهی در تولید دانش انتظامی است. روش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر روشهای گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری این تحقیق تعداد 125 نفر از مسئولان دفاتر تحقیقاتی و مطالعاتی ناجا، مدیران و کارشناسان ستادی تحقیقات و دست اندرکاران نشریات علمی ناجاست که با توجه به تعداد نمایندگان فعال و مدیران و کارشناسان مربوط از روش تمام شماری استفاده و نظرسنجی شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامة محقق ساخته با روایی و پایایی قابل قبول(70%) در سه محور دانش تخصصی، دانش پشتیبانی و دانش مدیریتی بوده است. در بخش مطالعة اسنادی تعداد 66 نشریه علمی فعال در ناجا به صورت تمام شماری، بررسی اسنادی شده است. یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق نشان می دهد که میزان دانش تولیدشده در حوزة آینده پژوهی در محیط تولید مقالات علمی میزان مناسبی از کل مقالات را به خود اختصاص نداده است و در مقایسه با میزان مطلوب آن از نظر مسئولان مربوط، در جایگاه مطلوبی قرار ندارد. نتایج ما را به این امر رهنمون می کند که می باید از قابلیتها و ظرفیتهای موجود، در تولید این دانش، تلاش جدی تری صورت گیرد و با راه اندازی حداقل یک نشریه علمی- ترویجی یا علمی – پژوهشی، زمینه سازی لازم برای بسط دانش آینده پژوهی در ناجا و همچنین زمینه سازی جذب فعالیتهای علمی نخبگان و علاقه مندان به این موضوع فراهم شود.
از ساخت اجتماعی معرفت تا ساخت جمعی واقعیت: لاتور در مقابل بلور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیوید بلور و برنو لاتور هر دو ساخت گرای اجتماعی هستند ولی آنها براساس معنایی که از «اجتماعی» و «ساخت» می کنند و همچنین، تفاوت در امری که قرار است به لحاظ «اجتماعی» ساخته شود؛ رویکردشان در مقابل هم قرار می گیرد. برای بلور «اجتماعی» به معنای باورها و مفاهیم نهادینه شده در جامعه علمی است و «ساخت» به معنای «علت چیزی بودن» یا «به وجود آوردن چیزی» است، اما برای لاتور «اجتماعی» اختصاص به جامعه انسانی ندارد و برای او به معنای کالتیو (اجتماع) ی از کنشگران انسانی و غیرانسانی است و «ساخت» به معنای تغییر و تبدیل است. همچنین، بلور «معرفت علمی» را ساختی اجتماعی و لاتور ساخت معرفت علمی را مبتنی و متأخر بر ساخت «فکت های علمی» می داند.
مطالعة پیامدهای ورود تکنولوژی و صنعت به مناطق کردنشین جنوب آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیل رویکردهای علم دینی با تأکید بر علوم اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای علم دینی بر مبنای موضعی که در تعیین نسبت میان علم و دین در پیش می گیرند، نخست به تهذیبی و تأسیسی تقسیم می شوند. تأسیسی ها نیز به مبناگرا و فرامبنا قابل قسمت هستند. مبناگرایی شامل نظریات استنباطی، فلسفة روش و فلسفة مضاف می شود. تصور ابتدایی هرچند حاکی از تعارض جدی این دیدگاه هاست، تعمق بیشتر آشکار می سازد که آنها نه تنها دارای خاستگاه های انگیزشی مشترک اند، که در چارچوب منطق نسبتاً مشترک، محورهای اصلی علم دینی را تعقیب می کنند. سخن جدی در این پژوهش، ابهام زدایی از تعارض ها و امکان ترمیم ضعف ها و اشکالات هر کدام با قوت های تمهیدشده در دیگری است. برای تحقق این هدف، تلاش کردیم که مباحث، بر تحلیل ماهیت، زیرساخت ها و روش شناسی علم، در هر رویکرد متمرکز شود. در نهایت روشن شد که رویکرد فلسفة روش با اشکال نسبیت روبه روست و نظریة فلسفة مضاف ظرفیت تأمین دغدغة رویکردهای دیگر را دارد.
بررسی تأثیر توسعه منطقه عسلویه بر کیفیت زندگی (با رویکرد رشد صنعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تأثیر توسعه اقتصادی ناشی از رشد صنعتی منطقه ویژه اقتصادی پارس بر سبک و کیفیت زندگی بومیان منطقه عسلویه است. نوعِ پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، توصیفی تحلیلی است. اطلاعات با استفاده از توزیع پرسشنامه در بین 195 نفر از بومیان منطقه گردآوری شده است. یافته ها نشان داد: حضور صنعت و گسترش سریع توسعه صنعتی در منطقه پیامدهای دوگانه ای داشته است. زیرساخت ها و امکانات زیربنایی نسبت به قبل بهبود یافته، ولی سبب بروز تغییراتی در نگرش های فرهنگی و شیوه معیشتی نشده است. از بین رفتن کشاورزی بومیان و نیز محدود شدن صیادی و تمایل بومیان به کارهای خدماتی باعث شده شغل های سنتی در جامعه بومی به خطر بیفتد، در این تحقیق از 4 شاخصی که برای بررسی تأثیر توسعه اقتصادی بر بومیان منطقه در نظر گرفته شده، «ایجاد راه های ارتباطی» بیشترین تأثیرگذاری را در منطقه و سبک زندگی داشته است.
نسبت دین و دین داری در پژوهش های جامعه شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سرآغاز پژوهش جامعه شناختی در باب وضعیت عینی دین داری و تحولات آن از ابتدای شکل گیری چنین پژوهش هایی محل نزاع و بحث بوده است. آیا می توان مبتنی بر تعریفی پیشینی، ابعاد واقعی دین داری را مورد مطالعه جامعه شناختی قرار داد؟ امکان و استحاله چنین تعریفی در ابتدای پژوهش به دلیل ضرورت ابتناء آن به شواهد عینی از یک سو و ممکن نبودن صورت بندی مسئله بدون تعریف اولی از دین، از جمله مناقشات دائمی در جامعه شناسی است. در پژوهش حاضر ضمن مرور ادبیات جامعه شناسی در این زمینه، معضلات مربوط به نسبت میان دین و دین داری بررسی شده است. به نظر می رسد، اتخاذ رویکردی تجربی در بدو بررسی سویه های عینی و واقعی دین، بدون توجه به اقتضائات درونی دین، اعتبار کاملی ندارد. به همین منظور، در این مقاله تلاش شده تا ابعاد دین داری (باورهای بنیادین، مناسک و اخلاقیات) متناسب با جایگاه آنها در منظومه دین اسلام ارزیابی شود و به لوازم روش شناسانه آنها در سنجش ابعاد دین داری توجه شود. ابعاد پیش گفته نسبت مشترک با دیگر ادیان توحیدی دارند که موجب کارآمدی حداقلی الگوهای سنجش دین داری شده که این ابعاد، در آنها لحاظ شده است. در میان الگوی سنجش دین داری آنچه بیش از سایر ابعاد مشکل ساز و دشواری آفرین است، بُعد اخلاقیات است که مراد از آن خلقیات و منش های اجتماعی فراگیری است که به تدریج به نوعی عادات جمعی بدل می شود. برخلاف الگوهای هستی شناسانه، شاخص های دین داری در پژوهش های جامعه شناختی متدرّج اند و محقق برای بررسی تجربی آنها نیازمند روش های تلفیقی است.
مسائل روش شناختی در مرور نظام مند همراه با ارزیابی مقالات ایرانی مبتنی بر این روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در قرن گذشته به وقوع پیوسته و در قرن حاضر نیز ادامه دارد، نهضت تولید مستندات و مکتوبات علمی در حیطه های مختلف است. اما، آنچه در این میان از اهمیت بسزایی برخوردار است، روش و میزان بهره گیری از این مستندات است. ""مرور نظام مند"" از مهم ترین روش هایی است که برای استفاده از مستندات علمی تولیدشده در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است، اما به کارگیری این روش در بین پژوهشگران علوم اجتماعی و فرهنگی در ایران بسیار محدود بوده است. این موضوع غالباً ناشی از ناآشنایی پژوهشگران با جنبه های روش شناختی مرور نظام مند و نیز فقدان انباشت مقالات و مستندات در حوزه ها و موضوعات این قلمرو است. مقالة حاضر، با اشاره به انواع مرور و تفاوت های آنها، روش مرور نظام مند را معرفی می کند، اهمیت آن را برای پژوهشگران و سیاستگذاران اجتماعی و فرهنگی توضیح می دهد، محدودیت های آن را به بحث می گذارد، تا باب چنین مباحثی گشوده شود و کمبودی که در این زمینه وجود دارد تا حدی جبران شود. سپس، 52 مقالة علمی پژوهشی فارسی نمایه شده در حوزة علوم اجتماعی و فرهنگی را، که از روش مرور نظام مند و فراتحلیل استفاده کرده اند، نقد و ارزیابی می کند. ارزیابی برمبنای سه ملاک اساسی این روش، یعنی جامعیت، شفافیت، و سازمان یافتگی، انجام شده است. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که اغلب مقالات تحت بررسی به طور معناداری به اصول اساسی مرور نظام مند وفادار نبوده اند که علت آن غالباً آشنایی ناکافی با مسائل روش شناختی است. هدف ها، کارآیی، نحوة انجام آن را تشریح می کند، و درنهایت، مسائل و
تأثیر کاربرد ساخته های آهنی در پیش رفت تکنولوژی و تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع عصر آهن پایانی (با تأکید بر غرب و شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فن تولید آهن در اواسط هزاره دوم ق.م و توسط اقوام هیتیت که در این تاریخ در مناطق مرکزی ترکیه امروزی دولت مقتدری تأسیس کرده بودند، شکل گرفت. با فروپاشی این دولت، در حدود سال 1200ق.م فن تولید آهن به مناطق مجاور و از جمله ایران گسترش یافت و چندی نگذشت که در این مناطق از آهن برای ساخت ابزار مختلف، جنگ افزار، تزیینات شخصی و موارد دیگر استفاده شد. در ایران، اولین ساخته های آهنی به تعداد محدود، در میان بقایای عصر آهن I (1200- 1450ق.م) ظاهر شدند؛ اما این ساخته ها در عصر آهن II گسترش بسیاری پیدا کردند. در نیمه اول هزاره اول ق.م استفاده گسترده از آهن برای ساخت ابزارهای مختلف به پیش رفت سریع و گسترده تکنولوژیکی منجر شد و آن هم به تحولات گسترده در ساختارهای مختلف اقتصادی (رشد تولید و افزایش ثروت، پیش رفت فنون و حرفه ها و...)، فرهنگی (تغییرات گسترده در نظام های فرهنگی و...) و سیاسی (تشکیل امپراتوری ها و ارتش های قدرتمند و گسترش نظام های حاکمیتی) انجامید. تأثیر کاربرد ابزارهای آهنی در پیش رفت تکنولوژیکی جوامع عصر آهن پایانی و تحولات گستردة ناشی از آن که در قالب نظریه مطرح شده، هدف اصلی این مقاله است.
تحلیل شبکه هم تألیفی در جامعه شناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان توسعه یافتگی جامعه شناسی در ایران به تحلیل شبکه هم تألیفی در سه نشریه «مجله جامعه شناسی ایران»، «مطالعات جامعه شناختی» و « فصلنامه علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی» در طی سال های 1381 تا 1390 با استفاده از نرم افزار پاجک می پردازد. بن مایه نظری این مطالعه را آراء کالینز در جامعه شناسی علم تشکیل می دهد. نتایج، حاکی از آن است که به علت عدم هنجارمندی روابط علمی در جامعه شناسی ایران، ضرورتاً میزان خلاقیت و تولیدات علمی اشخاص وابسته به ساختار محلی فرصت آنان نیست. شبکه هم تألیفی مرکب از مؤلفه های پراکنده و دارای اندازه تراکم اندکی است. بزرگترین مؤلفه با 109 راس حدود 25 درصد رئوس شبکه را شامل می شود. حدود نیمی از مؤلفه ها دو رأسی هستند و در واقع از کل شبکه جدا مانده اند. تراکم شبکه همکاری های دانشگاهی حدوداً 08/0 بوده که بیانگر آن است که تنها هشت درصد از روابط ممکن میان دانشگاه ها برقرار است. بنابراین توسعه این دانش در ایران با تردید جدی مواجه است. مرحوم محمد عبداللهی به عنوان برترین جامعه شناس چه به لحاظ میزان تولیدات علمی و چه به لحاظ کیفیت آن، با بیشترین سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی شناخته شد.
بررسی تحلیلی سیر تفسیر اجتماعی قرآن کریم در قرن اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، بررسی فرایند شکل گیری تفسیر اجتماعی، به عنوان یکی از تحولات فرهنگی - اجتماعی قرن اخیر در جهان اسلام است که با روش تحلیل محتوای و با مطالعه تفاسیر ترتیبی و موضوعی مفسران قرآن صورت می پذیرد. این رویکرد تفسیری، در چارچوب مواجهه جهان اسلام با جهان مدرن قابل شناسایی است. مواجهه دنیای اسلام با پیشرفت های علمی و فنی جهان غرب، در کنار عقب ماندگی جهان اسلام، برخی از مصلحان اجتماعی را به چاره اندیشی واداشت. آنان با شناخت درد جامعه اسلامی، درمان آن را در بازگشت به قرآن و بازخوانی آن، به گونه ای که پاسخ گوی نیازهای زمانه باشد، یافتند. تفسیر اجتماعی از آغاز قرن چهاردهم توسط برخی مفسران، مثل رشیدرضا، در قالب تفسیر ترتیبی «المنار» شروع شده و سیر تکاملی آن را در قالب تفسیر ترتیبی و موضوعی تا به امروز ادامه داده است. مهم ترین ویژگی این رویکرد تفسیر واقع گرایی و ملاحظه واقعیت اجتماعی در بررسی پیام الهی و نیز رویکرد انتقادی نسبت وضعیت موجود جهان اسلام و به ویژه جامعه مدرن است.
تحلیل تطبیقی کیفی عوامل مؤثر بر موازنه بین برابری و کارائی علمی نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجربی شروطی است که همزمان اجازه برابری توأم با کارائی در نظام آموزش عالی را فراهم می کنند، نه افزایش یکی به هزینه دیگری را. این پژوهش بر اساس طرح مورد پژوهی چندگانه مبتنی بر منطق تکرار، انجام شد. این نوع طرح پژوهشی نیازمند نظریه (اولیه) است."" الگوی سه سطحی تولید پایدار علم "" چارچوب نظری این مطالعه را تشکیل می دهد. انتخاب موارد (کشورها) مبتنی بر نمونه گیری نظری است. کشورهای تحت مطاله بر مبنای ملاک های میزان برابری و کارائی نظام آموزش عالی انتخاب شدند، یعنی دو مجموعه کشورها، یک مجموعه کشورها که همزمان حائز نوعی برابری و کارائی بالا در نظام آموزش عالی بودند (موارد مثبت) و مجموعه دیگر که روی هر دو متغیر مزبور دارای امتیاز پائین بودند (موارد منفی). نتایج این پژوهش نشان داد که ترکیب (توازن) همزمان برابری و کارائی بالا ناشی از ترکیب حضور شروط رقابت پذیری سازمانی، شایسته سالاری، حاکمیت قانون، مردم سالاری، اقتصاد مولد، رقابت پذیری بین جامعه ای و فقدان قدرگرائی(بعنوان شروط لازم) و (به عنوان شروط جانشین پذیر/ کافی) است. یافته های تجربی مؤید قدرت تبیینی الگوی سه سطحی تولید پایدار علم است و با توجه به روش به کار رفته، می توان برای نتایج این مطالعه قابلیت تعمیم تحلیلی قائل شد.