فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفبررسی میزان تأثیر دینداری بر سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه ملی کلمبیا (مرکز بوگوتا) و شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 11 -2010 انجام شد. روش کار، پیمایشی و شیوة جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. حجم نمونه 393 نفر بود که به شیوة تصادفی ساده انتخاب شدند. ضریب همبستگی 329/0 به دست آمد و متغیرهای مستقل به طور هم زمان تقریباً 33/0 با سبک زندگی دانشجویان همبستگی داشتند. ضریب تعیین معادل 108/0 محاسبه شد؛ یعنی، حدود 11 درصد سبک زندگی دانشجویان با متغیرهای مستقل مورد بررسی توضیح داده می شود و 89 درصد باقی مانده ناشی از عواملی خارج از مشاهدات مورد بررسی است.
جغرافیای ماد، لهجه ی نهاوندی و ارتباط آن با آذری پهلوی
حوزه های تخصصی:
گلخوشناسی گونه ای گل حسرت جوغاسِم (جی غال اِسمک، پیشوک، پیغوک، ...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیاه مردم شناسی"" شاخه نوپا و برون رشته ای از حوزه دانش و فن آوری های سنتی مردم شناسی است. حوزه دانش و فن آوری سنتی، حاصل هزاران سال تجربه آدمی در ارتباط با خود و دیگران (جامعه) و طبیعت در بستر تاریخ و فرهنگ محلی، منطقه ای و جهانی بوده که بخش اندکی از آن در دوران خط به نگارش درآمده؛ اما بدنه اصلی آن به دلایل گوناگون شفاهی و نانوشته باقی مانده و بخش دانش ضمنی آن ناخودآگاه و ناهشیار بوده و به سختی قابل درک و به زبان شعر ایرانی ""من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش""می باشد. گیاه مردم شناسی روابط انسان و گیاه را در پیوندگاه فرهنگ بازگو می کند. ""گل خوشناسی""سرشاخه نورسته از گیاه مردم شناسی است که در تعامل با دیگر شاخه های گوناگون علم و بویژه علوم اجتماعی و به شکل میان رشته ای و حتی در پیوند با دیگر معرفت های بشری همچون فلسفه و هنر قرار دارد. منظور از ""گل خوشناسی""صرفاً از منظر رفتارشناسی گیاهان نیست، بلکه توجه به آن بر آنگونه است که در فضای کلامی شعرا و نوشتارهای آدمیان تصویر شده، یا در ادبیات شفاهی مردم بازتاب یافته و در فضای فرهنگی تصور و بازگو شده است.
الی ها رهایی بخشد. این نوشته به جز کار مردم نگاری طولانی مولف و حدود 51 تن از دانشجویانش در سال های اخیر بر روی این گیاه ویژه و حاصل کار زمان گیر مؤلف بر روی گل ها و گیاهان خودروی ایران، نتیجه تاملات جی -غال -اِسمک (پیشوک ، جوغاسِم و ...) گیاهی شگفت آور در منطقه کوچکی از ایران است که در آذربایجان، کردستان، ایلام، استان مرکزی و بخشی از استان اصفهان می روید، که در این مناطق و در هزاره ها توانسته ساکنان این مناطق و بخشی از عراق و ترکیه را از مرگ زودرس در خشکسالی ها و گرانسهنری و میان معرفتی وی از این گیاه ظاهراً خرد و فروتن بوده است.
بررسی برخی از عناصرِ سنت های علمی اسلامی در قرون میانه و تداوم و تأثیر آن ها تا آغاز رنسانس علمی (قرون 4 تا 8 ق/ 10 تا 14 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تداوم و عدم تداومِ» سنت های علمی قرون میانه، و تأثیر آن ها در پیدایش و ظ هور رنسانس علمی، مسئله ای نسبتاً پیچیده است و به موضوعِ مناقشه ای جدی و دامنه دار بین دانشمندان و صاحب نظرانِ برجستة تاریخ علم در اوایل قرن بیستم بدل شده است. این مسئله از آن جا ناشی شد که برخی دانشمندان غربی به این باور رسیدند که آغاز و پیدایش رنسانس علمی صرفاً مدیون علم کلاسیک، زنجیره ای از کشفیات جدید و تحولات فکری، و دگرگونی در مفاهیم بنیادین است؛ از سوی دیگر بر این امر تأکید ورزیدند که نیرو و توان انقلاب علمی صرفاً از تصور جدیدی از طبیعت یا تصور جدیدی از روش خاص پژوهیدن در اسرار طبیعت برگرفته شده است. بر اساس این نظریه، مقوله ای به نام علم قرون میانه به طور اخص سنت های علمی اسلامی و استمرار و تداوم آن ها و همچنین نقش و تأثیرشان در پیدایش و شکل گیری رنسانس علمی بی معنی است. حال این سؤال مطرح می شود که «جایگاه علمی قرون میانه در عالم علم از چه قرار بوده است؟» یا «در دورانی نسبتاً طولانی از قرون میانه، که علم کلاسیک در غرب مسیحی در حال انحطاط به سر می برد، این سنت علمی در کجا و در چه نقطه ای از جهان، به جز پهنة وسیعی از حوزة تمدن اسلامی، پرورش یافت و بالید و سرانجام، با «استمرار و تداوم»، به صورت «انباشتی علمی» به غرب مسیحی انتقال یافت؟» مگر در آن جا (غرب مسیحی) نبود که دانشمندان غربی با «استادی یافتن» بر انبوهی از آثار و منابع علمی اسلامی و یونانی، و نقد و سنجش عالمانه و تحلیلی روش مندانه، حیات فکری و عقلانی آن سرزمین را از اساس تغییر دادند؟ بنابراین، علم کلاسیک و کشفیات و تحولات دوران نوزایی همة آن چیزی نیست که اسباب رنسانس علمی را فراهم کرد؛ از این رو، تداوم علمی قرون میانه و به خصوص سنت های علمی اسلامی، به منزلة بخش مهمی از مبانیِ رنسانس علمی، از جایگاه خاصی در این زمینه برخوردار است. تلاش این مقاله بر این است تا به برخی از عناصر سنت های علمی اسلامی و تداوم و تأثیر آن ها به منزلة دست مایة آغاز رنسانس علمی بپردازد
اسلام گرایی؛ پدیده ای چندبعدی، مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.
مقایسه ی نظام آوایی گویش کرمانجی خراسانی و کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش کرمانجی خراسانی و کردی ایلامی دو گویش مختلف زبان کردی هستند. گویش کرمانجی خراسانی، گویش کرد های ساکن استان خراسان شمالی است و گویش کردی ایلامی گویش جمعیت کثیری از کرد های ساکن استان ایلام می باشد. این دو گویش به دلیل تأثیر پذیری از زبان های دیگر تا حدودی این دو گویش از همدیگر فاصله گرفته اند؛ به گونه ای که گویشوران دو گویش، قادر به درک متقابل نیستند. گویش کرمانجی خراسانی اصولاً تحت تأثیر زبان فارسی خراسانی قرار داشته است. این گویش در شمال خراسان با زبان ترکی و در جنوب خراسان با زبان فارسی مراوده داشته است. از طرفی ، گویش کرمانجی خراسانی بر خلاف گویش کردی ایلامی «ساخت ارگتیو» و «جنس» را که از مهم ترین ویژگی های گویش های کردی شمالی هستند، در خود حفظ کرده است . روش انجام گرفته در این تحقیق از نوع مطالعه ی کتابخانه ای است و از شم زبانی نگارندگان نیز در تجزیه و تحلیل تحقیق استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گویش کرمانجی خراسانی و گویش کردی ایلامی هر یک دچار تغییر و تحول آوایی شده اند و زبان های مجاور هریک به نوعی در تغییر و تحول دو گویش مؤثر بوده اند.
بررسی راهکارهای ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی
حوزه های تخصصی:
شهر؛ پدیده ای میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور رویکردهای میان رشته ای در آموزش و پژوهش، افق جدیدی را در بن بست مدرنیته، فراروی قلمرو دانش و حوزه ی حل مسائل و مشکلات قرار داد. با این حال، تبیین اینکه میان رشتگی شامل چه قلمروهایی می شود، خود یکی از معضلات و مشکلاتی بوده است که هنوز نیز بر سر آن توافق و اجماعی وجود ندارد. در میان پدیده هایی که میان رشته ای بودن آنها، آشکار و روشن است، پدیده شهر می باشد. حداقل سه رشته مهم جغرافیا، علوم اجتماعی و معماری در حوزه ی علوم و معرفت به تبیین و بررسی این پدیده، به نحو مرتبط و نه مستقل، پرداخته اند. در گذر زمان هریک از این رشته ها با مراجعه و استفاده از نظم دانشی یکدیگر عملاً نوعی رویکرد میان رشته ای به مسائل خود اتخاذ کرده اند. این نکته به نوعی بیانگر آن است که نگاه رشته ای از منظر دانشمندان این سه حوزه برای تبیین این پدیده و حل مشکلات و معضلات آن کافی و بسنده نبوده. اما آنچه پرداختن به موضوع میان رشتگی شهر را ضروری می سازد گستردگی ابعاد آن است. توجه پدیدارشناسان، اقتصاددانان، متخصصان مطالعات فرهنگی، صاحب نظران محیط زیست، مهندسان راه و ساختمان، اصحاب قدرت و نظریه پردازان اندیشه سیاسی و ...به شهر موضوعی است که نمی توان به سادگی از آن صرف نظر کرد. در این مقاله، ضمن بررسی وجوه و مؤلفه های بنیادین پدیده شهر، ابعاد میان رشته ای آن به بحث گذاشته می شود. با این حال، به دلیل گستره موضوع، تنها به پنج بعد برجسته و آشکار فضا، رسانه، سیاست، اقتصاد، فرهنگ پرداخته می شود.
مطالعه ی جامعه شناختی فرهنگ اعتماد در بین دانشجویان اقوام چهارگانه آذری، فارس، کرد و لر
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر به مطالعه ی اعتماد بین قومی و سنجش عوامل اجتماعی موثر بر آن می پردازد. اعتماد به عنوان یکی از مولفه های کانونی سرمایه ی اجتماعی و از موضوعات اصلی مورد توجه علمای اجتماعی در جهان معاصر است. در ایران نیز با توجه به شرایط زیست چند قومی بحث درباره عوامل و موانع اعتماد بین اقوام و اقلیت ها از یک طرف و اقوام و دولت مرکزی از طرف دیگر همواره از دغدغه های دولتمردان و محققان بوده است. درمقاله حاضر بعد از مرور دیدگاه ها و منابع تجربی موجود یک چارچوب نظری تنظیم گردید و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح شده است. پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در مورد 400 نفر نمونه از دانشجویان آذری، فارس، کرد و لر دانشگاه خوارزمی (تربیت معلم سابق) تهران انجام شد. یافته ها نشان می دهد میانگین فرهنگ اعتماد بین قومی دانشجویان آذری، فارس و لر نسبت به یکدیگر بالاتر از حد متوسط است اما میانگین فرهنگ اعتماد بین قومی کردها نسبت به اقوام دیگر پایین تر از حد متوسط است و میانگین اعتماد همه اقوام نیز به استثنای آذری ها نسبت به کردها پایین تر از حد متوسط است. نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ضریب همبستگی چندگانه فرهنگ اعتماد بین قومی 55/0 می باشد و در مجموع به ترتیب متغیر های تصورات قالبی، اعتماد درون قومی، قوم مداری، اعتماد عام و اعتماد سیاسی 28 درصد تغییرات فرهنگ اعتماد بین قومی را تبیین می کنند.
پروندة ویژه: شبکه های اجتماعی و تحول در سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
نقش رسانه و تولیدات رسانه ای در سبک زندگی از منظر مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
پیشگفتار؛ نگاهی انتقادی به تاثیر رسانه و شبکه های اجتماعی بر سبک زندگی ایرانی-اسلامی
تاریخچة شبکه های اجتماعی مجازی
شبکه های اجتماعی؛ انواع، ظرفیت ها و تفاوت ها
زندگی به سبک فیس بوک؛ نگاهی به فیلم «شبکه اجتماعی»
معرفی کتاب مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا
شبکه های اجتماعی؛ مروری بر پیشنهادها و راهکارهای کاهش آسیب ها
آسیب شناسی شبکه های اجتماعی
شبکه های اجتماعی مجازی؛ تحلیلی انتقادی
رشته های دانشگاهی: کارکردها، کژکارکردها و تحولات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش نخست، بررسی نظری رشته های دانشگاهی در جهان است. این بخش، به چیستی رشته های دانشگاهی، چگونگی پیدایی و تکوین آن ها، کارکردهای آغازین و سرانجام، و بحران های ناشی از تحول در کارکردهای رشته های دانشگاهی اختصاص دارد. بخش دوم، به بررسی وضعیت رشته های دانشگاهی در ایران می پردازد. به این منظور، درباره ی زمینه های تاریخی، اجتماعی پیدایی رشته در ایران و شباهت ها و تفاوت های آن با غرب، کارکردهای رشته و سرانجام، چالش های فراروی رشته در ایران بحث شده است. به طور خاص، در این نوشتار، به تحلیل مفهومی نظری رشته در نظام دانشگاه از منظر مطالعات فرهنگی پرداخته ایم. از این رو، از منظر مطالعات فرهنگی و بینش جامعه شناسانه، سؤالاتی درباره ی مفهوم رشته و مسائل مرتبط با آن طرح و تجزیه و تحلیل شده است. نوشتار حاضر با استناد به استدلال جو مورن مبنی بر این که مطالعات فرهنگی بیش از آن که رشته باشد، رویکرد است و به ازای هر رشته، میان رشتگی و مطالعات فرهنگی وجود دارد در نگاه به رشته و میان رشتگی از منظر مطالعات فرهنگی، نظر به این همانی این هردو اصطلاح دارد. بنابراین، گویی از منظر میان رشتگی (مطالعات فرهنگی) به میان رشتگی نگاه می کند و موضوع رشته ی دانشگاهی در جهان و ایران را پی می گیرد.
منابع سازندة فرهنگ منطقة حجاز پیش از بعثت (طبیعت و ارتباطات میان فرهنگی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درپی شناخت وضعیت فرهنگی منطقة حجاز پیش از بعثت پیامبر (ص) از زاویة شناخت منابع سازندة آن است. راهبرد روش شناختی برای دستیابی به منابع، مراجعه به آثار مورخان و شناسایی منابع اثرگذار بر فرهنگ پیش از بعثت و سپس تحلیل مفهومی یا کارکردی این منابع با توجه به اسناد تاریخی موجود برای دستیابی به سازوکار عمل این منابع است. حاصل این پژوهش دستیابی به چند منبع مهم و مؤثر در ساخت فرهنگ پیش از بعثت است. دو مورد آن، یعنی طبیعت و ارتباطات میان فرهنگی و نقشی که در ساخت فرهنگ منطقه حجاز ایفا کرده اند، در این مقاله محور بحث قرار می گیرد.
نگرشی انتقادی بر مطالعات پسااستعماری و رویکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسا استعماری از حوزه های مطالعاتی جدید دربارة مسائل کشورهای غیرغربی و فرهنگ آنهاست و در چارچوب مطالعات فرهنگی جای می گیرد. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه ای از رهیافت های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. این مطالعات بر استعمار به مثابه امری غیرفیزیکی و فرهنگی که کماکان ادامه دارد، تأکید می ورزد. حوزه و دامنة مطالعات پسااستعماری، به دلیل طرح مباحث جدید دارای وسعت گسترده ای است. این آشفتگی به ویژه به دلیل دامنة وسیع موضوعات مورد علاقة مطالعات پسااستعماری است که از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی، پژوهش دربارة حکومت های استعماری، مسئلة هویت و مطالعات فرهنگی و.... ؛ را دربرمی گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستتین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات می گردد وباعث شده است برخی از نویسندگان این مطالعات را به طور یکپارچه و دارای وحدت مفهومی استنباط کنند. به نظر می رسد تدقیق در رویکردهای و شاخه های این مطالعات ضروری می نماید. براین اساس در این مقاله سعی برآنست تا از رهگذر بررسی دقیق موضوعات و مسائل و رویکردهای مطالعات پسااستعماری، به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر از این حوزة مطالعاتی رسیده و با نگرشی انتقادی، به ابعاد مغفول در این مطالعات بپردازد.
تبیین الگوی مفهومی آسیب شناسی وضعیت مسجد در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به الگویی مفهومی در انجام مطالعات آسیب شناختی وضعیت مسجد در ایران است. این الگو، محصول مصاحبه با 23 نفر از استادان حوزوی و دانشگاهی و صاحب نظران و پژوهشگران حوزة مطالعات مسجد است. داده های این مصاحبه ها، با روش تحلیل مضمونی، تحلیل و گونه شناسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مسائل و آسیب های مربوط به نهاد مسجد در سه حوزة کلی قرار می گیرند: 1. حوزه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی؛ 2. عناصر، سازمان ها و نهادهای مرتبط و دخیل در ادارة مسجد؛ 3. نهادها و سازمان های مذهبی و فرهنگی موازی با مسجد. این سه حوزه دربردارندة تمامی مسائل پیرامون مسجد است. براساس الگوی مفهومی پیشنهادی، بسیاری از آسیب ها، علل بروز، پیامدها، و راه کارهای رفع آنها در این سه حوزه قرار می گیرند.
منابع سازندة فرهنگ منطقة حجاز پیش از بعثت (قبیله و دین)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی شناخت وضعیت فرهنگی منطقة حجاز پیش از بعثت پیامبر(ص) با توجه به شناخت منابع سازندة آن است. راهبرد روش شناختی برای دستیابی به منابع، مراجعه به آثار مورخان و شناسایی منابع اثر گذار بر فرهنگ پیش از بعثت است؛ سپس به تحلیل مفهومی یا کارکردی این منابع با توجه به اسناد تاریخی موجود می پردازیم تا به سازوکار عمل این منابع دست یابیم. حاصل این پژوهش دستیابی به چند منبع مهم و مؤثر در ساخت فرهنگ پیش از بعثت است. در این نوشتار دو مورد از آن، یعنی قبیله و دین و نقش آنها در ساخت فرهنگ منطقة حجاز بحث و بررسی می شود.
عوامل اجتماعی مؤثر در پیدایش کجروی و جرم از دیدگاه ابن خلدون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر می کوشد مؤثرترین عوامل اجتماعی جرم از دیدگاه ابن خلدون را با نگاهی به مهم ترین نظریه های جرم شناسی بررسی کند.
ابن خلدون از سویی به اختیار انسان باور دارد و از سوی دیگر، با پذیرفتن اجتماعی بودن انسان، تأثیر عوامل محیطی و اجتماعی را بر عملکرد او می پذیرد؛ ازاین رو، به عوامل گوناگونی همچون تجمل گرایی و تضاد منافع، بیداد حاکمان، سستی هم بستگی های اجتماعی، جنگ های داخلی و خارجی توجه دارد و این عوامل را سبب وقوع جرایم بی شماری، از جمله مفاسد اقتصادی، قتل، جرایم جنسی و شورش های اجتماعی می داند.
دیدگاه ابن خلدون در تحلیل عوامل اجتماعی جرم به نظریه های تلفیقی و ترکیبی نزدیک تر است؛ اما او تجمل گرایی و بروز تضاد میان شهرنشینان را زمینه ساز بسیاری از جرایم برمی شمارد و از میان همة عوامل اجتماعی جرم، توجه ویژه ای به دولت و مفاسد سیاسی و اقتصادی آن دارد.
علم و فرهنگ: تأملی بر مهم ترین تحلیل های فرهنگی در جامعه شناسی علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته اکثر جامعه شناسان علم و فناوری، تلاش های اندکی برای وارد شدن به حوزه رسمی جامعه شناسی فرهنگ انجام داده و حتی در برابر تحلیل های فرهنگی مقاومت می کردند. جامعه شناسان فرهنگ نیز در زمینه فرایند تولید علم و فناوری، تحلیل های ناچیزی ارائه می دادند. این در حالی است که ویژگی عمده جامعه شناسی معرفت و علم جدید تأکید بر فرهنگ و تحلیل فرهنگی در مطالعات علم و فناوری است.
در این مقاله به بررسی روندی می پردازیم که جامعه شناسان علم و فناوری در آن تحلیل های فرهنگی خود را ارائه داده اند. حرکت های اخیر برای گسترش قلمرو نظری جامعه شناسی علم و فناوری فراتر از نهاد های رسمی علمی، امکانات و فرصت های جدیدی برای جامعه شناسی فرهنگ ایجاد کرده و در حقیقت موجب توجه مضاعف به جایگاه فرهنگ در مطالعات علم و فناوری شده است. برخی از مهم ترین این تلاش ها عبارتند از: مطالعات مربوط به «فرهنگ مادی، شهروندی علمی، کلان معرفتی ها (فرهنگ در جامعه دانایی) و معرفت شناسی های مدنی»