مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی در روستاهای دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاهای دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند تشکیل می دهد که بر طبق سرشماری سال 1395 جمعیت این دهستان 10121 نفر معادل 3257 خانوار است. این دهستان دارای 86 روستای دارای سکنه است که از این تعداد 10 روستا (12 درصد از روستاها) به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شده است. بر طبق سرشماری سال 1395 جمعیت این 10 روستا برابر با 835 خانوار (معادل 2881 نفر) است. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. انتخاب حجم نمونه بر اساس تعداد خانوارها صورت گرفته است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 263 نفر محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهسازی مسکن روستایی نقش مهمی در ایجاد تغییرات در اجزای مسکن روستایی برجای گذاشته است؛ به طوری که، این تغییرات را می توان در طرح و نقشه ظاهری و الگوبرداری گسترده از مساکن شهری، حذف برخی اجزای اساسی مسکن قدیم و نیز بهبود دسترسی به امکانات و خدمات زیرساختی و غیره مشاهده نمود. نتایج پژوهش نشان داد که اثرات اعتبارات بهسازی بر هر سه بعد اقتصادی (3/595)، اجتماعی (3/319) و فیزیکی- کالبدی (3/875)، بالاتر از میانگین مطلوب ارزیابی شده است که نشان دهنده تأثیرات مثبت اعتبارات بهسازی بر این ابعاد است. نتیجه ضریب تعیین آزمون رگرسیون خطی برابر با 0/855 نشان داد که بین اعتبارات بهسازی و تغییر الگوی مسکن روستایی، رابطه کاملاً معنی دار و منسجمی برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی در دهستان دوست محمد چشمگیر بوده است.
راهبردهای توسعه گردشگری روستایی با استفاده از تحلیل ترکیبی SWOT – QSPM (مورد مطالعه: روستای فهرج استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان فرایندی در توسعه روستایی قلمداد می شود که با ایجاد فعالیت های مکمل کشاورزی، می تواند زمینه توسعه اقتصادی و زیست محیطی روستایی را در زمینه افزایش درآمد، اشتغال زایی و معیشت پایدار روستایی فراهم کند و بهبود کیفیت زندگی و توزیع متعادل و مناسب خدمات و تسهیلات را در چارچوب توسعه منطقه ای و محلی به همراه دارد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل درونی و بیرونی و ارائه استراتژی های مناسب با توسعه گردشگری روستایی در روستای فهرج است. در این راستا از تحلیل ترکیبی SWOT و QSPM استفاده شد که یک روش توصیفی – تحلیلی است. در ابتدا به کمک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز از گردشگران گردآوری شد. در فرایند تحلیل، از ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی استفاده شد که نشان دهنده وضعیت نامساعد عوامل درونی است و همچنین ماتریس ارزیابی عوامل خارجی که نشان می دهد گردشگری روستایی به خوبی توانسته از فرصت ها بهره برده و از تهدیدها دوری گزیند. سپس بهترین استراتژی با استفاده از ماتریس عوامل داخلی – خارجی، استراتژی های گروه WO شناخته شد. درنهایت از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده که استراتژی های گروه WO را اولویت بندی نمود.
تبیین اثرات شاخص های اقتصادی، اجتماعی،کالبدی و محیطی بر کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: دهستان حومه شمالی، شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی در مناطق روستایی در راستای ماندگاری و عدم مهاجرت روستاییان بسیار با اهمیت است و سنجش آن می تواند در راستای برنامه ریزی بهتر، باارزش باشد. این امر در مناطقی که دارای تعداد زیادی روستا با جمعیت زیاد و اغلب شاغل در فعالیت های کشاورزی و دامداری هستند، از جمله روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این پژوهش تأثیر شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی بر کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع کمی و به لحاظ شیوه تحلیل توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را 1171 سرپرست خانوار روستاهای انتخابی دهستان حومه شمالی در شهرستان اسلام آباد غرب در سال 1398 تشکیل می دهد که نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 289 نفر انتخاب شد. نوع نمونه گیری به روش طبقه ای با انتساب متناسب است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر اصلاحی استادان و کارشناسان دانشگاه و پس از انجام اصلاحات لازم در چند مرحله تأیید شد. پایایی کل پرسشنامه برابر 886/0 است. نتایج نشان داد که اعتبار اندازه گیری شده هر چهار مدل اندازه گیری بر کیفیت زندگی و نیز مدل پنج عاملی مرتبه دوم برای بررسی کیفیت زندگی قابل قبول است. در نهایت شاخص اقتصادی به میزان 93/0، شاخص محیطی به میزان 97/0، شاخص کالبدی به میزان 99/0 و شاخص اجتماعی با کمترین تأثیر به میزان 23/0 بر کیفیت زندگی تأثیر داشت. پیشنهاد می شود شاخص های اجتماعی به منظور ارتقای سطح کیفیت زندگی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا برآیند نهایی کیفیت زندگی بهبود یابد.
واکاوی موانع و تنگناهای توسعه بوم گردی عشایری (مورد مطالعه: عشایر استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که ایران از نظر منابع طبیعی و گردشگری جزو ده کشور برتر جهان است اما تنها یک درصد از درآمد جهانی گردشگری را به خود اختصاص داده است. استان چهارمحال و بختیاری به علت برخورداری از موقعیت ممتاز جغرافیایی، گردشگری و استراحتگاهی، در مقوله گردشگری از ظرفیت بالقوه بالایی برخوردار است. این استان به دلیل حضور عشایر در منطقه و جاذبه ای که حضور آن ها برای گردشگران ایجاد می کند در بحث بوم گردی عشایری جزو پیشگامان این صنعت به شمار می آید. لیکن هنوز موانع زیادی بر سر راه توسعه ظرفیت بوم گردی عشایری در استان وجود دارد. لذا هدف از این پژوهش شناسایی موانع توسعه بوم گردی عشایری در این استان به ویژه شهرستان کوهرنگ است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ از نظر روش، اکتشافی و از حیث نحوه گردآوری داده ها کیفی است. جامعه آماری را خبرگان حوزه گردشگری و آشنا با عشایر منطقه تشکیل می دهد. روش نمونه گیری از نوع غیراحتمالی و گلوله برفی است و تعداد 15 خبره بر اساس حد کفایت نمونه گیری و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته است. با تحلیل مصاحبه ها، موانع توسعه بوم گردی عشایری در قالب 63 مضمون پایه، ده مضمون سازمان دهنده و شش مضمون فراگیر به دست آمد. مضامین فراگیر عبارتند از: ضعف زیرساخت ها، ضعف حمایت های دولتی، محدودیت های زیست محیطی، ضعف سرمایه اجتماعی-فرهنگی و ضعف سازوکار جذب گردشگر است.
مسئله شناسی پیشرفت و امنیت در منطقه جنوب شرق کشور مبتنی بر تحلیل شبکه مسائل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به فرازوفرودهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی استان استراتژیک سیستان و بلوچستان، نمایانگر وجود مسئله های متنوع در لایه های گوناگون آن بوده است. منطقه جنوب شرق ایران مزایای راهبردی بی نظیری همانند سواحل مکران، محصولات متنوع کشاورزی و میوه های با قابلیت صادرات، صنایع دستی روستایی و معادن غنی دارد. این پژوهش ضمن رصد و احصاء صدها مسئله در منطقه جنوب شرق، سعی دارد به این پرسش پاسخ گوید که «مسائل حیاتی تأثیرگذار بر توسعه و امنیت استان سیستان و بلوچستان مبتنی بر تحلیل شبکه مسائل چیست؟» لذا با هدف شناسایی مسائل اولویت دار استان و بررسی ریشه ها و موانع موجود، مبتنی بر یافته های حاصل از تحقیق و تتبع، به اصلی ترین راهکارهای اجرایی پرداخته شد. شواهد و قرائن در دهه های اخیر گویای سطح عمیق اثرگذاری مسائل استان بر مدار حرکت توسعه در استان بوده است. برای شناسایی مسئله ها و روش تحلیل ساختاری با هدف دسته بندی و تعیین اولویت مسائل از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. در این پژوهش با 113 نفر شامل 58 نفر از مقامات (دولتی، نظامی، انتظامی، امنیتی)، 20 فعال مدنی و بخش خصوصی و 20 استاد دانشگاه و 15 نفر از افراد شاخص قومی-مذهبی استان، مصاحبه انجام شد و تعداد 176 مسئله و ریزمسئله از جامعه هدف استخراج شد که در نهایت 88 مسئله اصلی شناسایی شد. بر اساس یافته های پژوهش تعداد 5 مسئله اولویت دار تعیین شد که عبارتند از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی، ترسیم چهره نامناسب از استان نزد افکار عمومی، عدم وجود وفاق و همدلی بین مدیران، عدم وجود امنیت پایدار و عدم توجه به اهمیت جایگاه استان در عرصه ملی. در نهایت ضمن ترسیم مسئله در ابعاد مختلف، پیامدها و اثرات آن ذکر شده است.
کمیّت و کیفیت آب کشاورزی و تأثیر آن بر تولیدات کشاورزی و پایداری سکونت گاه های روستایی (مورد مطالعه: دشت فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آ
آب عامل اصلی تضمین کننده پایداری نظام های اجتماعی-اکولوژیکی موجود در مناطق خشک و نیمه خشک است. با وجود این، تغییر اقلیم و مدیریت ناپایدار منابع آب موجب بروز کم آبی در این مناطق شده است. به منظور حفظ توازن میان نیاز بخش کشاورزی به آب و ظرفیت منابع هر منطقه، بررسی رابطه بین آب، تولید و جمعیت ضروری است. لذا این پژوهش با هدف واکاوی تأثیر تغییرات کمی و کیفی آب بر تولیدات کشاورزی و جمعیت روستایی در دشت فیروزآباد فارس انجام شده است. داده های پژوهش از طریق بانک اطلاعاتی سازمان های جهاد کشاورزی و آب منطقه ای و نیز درگاه آمار ایران گردآوری شد. یافته ها نشانگر کاهش شدید ظرفیت منابع آب کشاورزی است؛ اما آسیب پذیری آب در منطقه یکسان نبوده و می توان کشاورزان را به سه گروه دارای دسترسی کم، متوسط و زیاد به آب تقسیم بندی نمود. با این حال، تحلیل سری زمانی نشان دهنده این است که ادامه روند کنونی مدیریت آب مزرعه به کاهش دسترسی هر سه گروه به آب خواهد انجامید. همچنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون مؤید پیوند آب و تولید کشاورزی است. به نحوی که کاهش آب کشاورزی به همراه تنزل در میزان نزولات جوی، کاهش مصرف کود و سموم شیمیایی و همچنین ضریب مکانیزاسیون به افت میزان تولید محصولات زراعی انجامیده است. از سوی دیگر، میان آب و جمعیت روستایی نیز رابطه ای انکارناپذیر وجود دارد. به نحوی که تراکم جمعیت در روستاهای دارای دسترسی زیاد به آب در طول زمان افزایش یافته است. بر مبنای یافته ها، توصیه هایی برای ارتقای بهره وری آب، تولید و حفظ توازن آب و جمعیت ارائه شده است.
عوامل مؤثر بر توسعه روستایی با تأکید بر تشکیل خوشه کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان گناباد استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشه های کشاورزی از تشکل های نوین کشاورزی هستند که می توانند در توسعه روستایی تأثیر مهمی داشته باشند. مقاله حاضر عوامل مؤثر بر توسعه روستایی به ویژه نقش خوشه های کشاورزی شهرستان گناباد را بررسی نموده است. برای دستیابی به این هدف از شاخص اسکالوگرام، شاخص موقعیت مکانی و روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج شاخص توسعه نشان دهنده آن است که روستاهای دهستان حومه که در اطراف شهر گناباد قرار دارند، توسعه یافته، روستاهای دهستان های پسکلوت و زیبد، نسبتاً توسعه یافته و روستاهای دهستان کاخک در طبقه توسعه نیافته قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج شاخص ضریب مکانی سه محصول پسته، زعفران و جو برای تشکیل خوشه انتخاب شدند. سپس برای تعیین عوامل مؤثر بر توسعه روستایی در مناطق مورد مطالعه از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد و نتایج این بخش نشان داد که تشکیل این خوشه ها بر فرایند توسعه روستایی منطقه مؤثر است. بنابراین پیشنهاد می شود با تشکیل خوشه پسته در بخش مرکزی و خوشه زعفران در بخش کاخک به بهبود وضعیت توسعه روستایی به ویژه در روستاهای توسعه نیافته کمک شود.