فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
کشتهای گلخانهای با توجه به فراهم نمودن شرایط مصنوعی تولید و با خنثی کردن عوامل محیطی اهمیت ویژهای در پیشبرد فرآیندهای توسعه کشاورزی دارند. بدیهی است برنامهریزی مناسب در جهت توسعه این نظام تولیدی با توجه به شرایط ویژه آن نیازمند شناخت عوامل و محدودیتهایی است که بازدارنده توسعه کشت هستند. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف کلی بررسی عوامل و محدودیتهای توسعه کشتهای گلخانهای در استان اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع کاربردی است، که به روش پیمایشی انجام گرفته و از ابزار پرسشنامه و روش مصاحبه برای جمعآوری دادههای مورد نیاز استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیقق شامل کلیه گلخانهداران استان اصفهان بود (361 واحد گلخانهای) که تا پایان سال 1381 موفق به اخذ پروانه بهرهبرداری شده بودند، که از بین آنها و بر مبنای فرمول کوکران 120 واحد برای نمونهگیری از 10 شهرستان استان که دارای بیش از 10 واحد گلخانه بودند انتخاب شد. روایی ابزار تحقیق بر اساس دیدگاه کارشناسان و متخصصان باغبانی، ترویج و توسعه کشاورزی و گلخانهداران باتجربه تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق نیز بر پایه آلفای کرونباخ برای پنج بخش پرسشنامه به ترتیب 73/0، 91/0، 86/0، 77/0 و 81/0 بدست آمد. دادههای گردآوری شده با نرم افزار SPSSو Excel تحت ویندوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. گویههای مربوط به عوامل و محدودیتهای تاثیرگذار بر توسعه کشتهای گلخانهای در پنج بخش عوامل اقتصادی، حمایتهای دولتی، قوانین اداری، عوامل زیربنایی، عوامل اقلیمی و عوامل فنی بر پایه ضریب تغییرات اولویتبندی شدند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که چهار عامل حمایتی، زیربنایی، قوانین اداری و عوامل اقتصادی مجموعاً 67/66 درصد واریانس عوامل بازدارنده توسعه کشتهای گلخانهای در استان اصفهان را تبیین میکنند.
کانی سازی و اکتشافات ژئوفیزیکی به روش IP/RS و مغناطیس سنجی زمینی در محدوده MA-I و اطراف آن، منطقه اکتشافی مس- طلا پورفیری ماهرآباد، شرق ایران
حوزه های تخصصی:
منطقه اکتشافی ماهرآباد اولین کانی سازی مس- طلا پورفیری شرق ایران است که به طور تفصیلی مطالعه شده است. ارتباط کانی سازی با توده های نفوذی نیمه عمیق عمدتاً مونزونیتی با بافت پورفیری، گسترش آلتراسیون ها و نوع آنها شامل پتاسیک، سرسیتیک- پتاسیک، کوارتز- سرسیت- کربنات- پیریت، کوارتز- کربنات- پیریت، سیلیسی- پروپلیتیک و پروپلیتیک، بافت استوک ورک کانی سازی، مجموعه مینرالی هیپوژن شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت و مگنتیت و ناهنجاریهای بالای مس و طلا اثبات می کند که کانی سازی از نوع مس- طلا پورفیری است. محدوده MA-I به علت آلتراسیون شدید کوارتز- سرسیت- کربنات- پیریت و تراکم بسیار بالای رگچه های کوارتز- سولفیدی مهمترین بخش کانی سازی منطقه بوده که اطراف آن را آبرفت پوشانده است. برداشتهای IP/RS و مغناطیس سنجی زمینی در محدوده اکتشافی MA-I و دشت اطراف آن انجام شد. حفاری بر روی ناهنجاری شبه مقطع IP به شناسایی کانی سازی سولفیدی در منطقه بسیار وسیعی زیر آبرفت منجر گردید. مطالعات تفصیلی زمین شناسی، آلتراسیون، کانی سازی و ژئوشیمی سطحی و زیرسطحی گسترش کانی سازی پوشیده را در سمت جنوب و غرب محدوده مورد مطالعه تایید می کند. براساس ناهنجاری مغناطیس سنجی زمینی، مرکز سیستم کانی سازی (زون پتاسیک) در جنوب غربی محدوده شناسایی شد. زون آلتراسیون کوارتز- سرسیت-کربنات- پیریت که در اطراف زون پتاسیک واقع شده، دارای پاسخ مغناطیسی بسیار پایین است. برداشتهای IP/RS و مغناطیس سنجی زمینی در وسعت بیشتری نسبت به قبل قویاً توصیه می شود.
صنایع روستایی عاملی تاثیر گذار بر فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی «نمونه تجربی، روستاهای شهر بومهن»
حوزه های تخصصی:
استراتژی ورود صنایع به نواحی روستایی به عنوان راهکاری جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه تلقی می شود. مسلم است که نواحی صنعتی روستایی باعث جذب صنایع کوچک در روستاها موجب تقویت اقتصاد روستایی، افزایش ارزش افزوده مواد تولیدی، ایجاد مشاغل، صرفه جویی در مصرف سرمایه ها می شود. در این تحقیق به منظور ارزیابی تاثیر نواحی صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی، ده روستا که (که در این بین پنج روستا دارای صنایع و پنج روستا فاقد صنایع هستند) در پیرامون شهر بومهن که در 40 کیلومتری کلانشهر تهران واقع شده است به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از این تحقیق که با استفاده از روشهای آماری (پارامتری و ناپارامتری) و مطالعات میدانی در سال 1386 به دست آمده، بیانگر آن است که در دو جامعه نمونه از ده شاخص برگزیده خوراک، پوشاک، کیفیت مسکن، رضایت و ثبات شغلی و عدم مهاجرت و انگیزه ماندگاری و...) در روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان می دهند.
ارزیابی ریسک سایتهای صنعتی منطقة عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار واحدهای صنعتی، عاملی تأثیر گذار بر فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد ورود صنایع به نواحی روستایی به عنوان راهکاری برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال توسعه تلقی می شود. مسلم است که نواحی صنعتی روستایی باعث جذب صنایع کوچک در روستاها و موجب تقویت اقتصاد روستایی، افزایش ارزش افزوده مواد تولیدی، ایجاد مشاغل و صرفه جویی در مصرف سرمایه ها می شود. در این مقاله به منظور ارزیابی تأثیر واحدهای صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی، ده روستا (که در این بین پنج روستا برخوردار از صنایع و پنج روستا فاقد صنایع هستند) پیرامون شهر بومهن که در 40 کیلومتری کلانشهر تهران واقع شده، به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از این تحقیق که با استفاده از روشهای آماری (پارامتری و ناپارامتری) و مطالعات میدانی در سال 1386 به دست آمده، بیانگر آن است که در دو جامعه نمونه از ده شاخص برگزیده، افزایش درآمد، رضایت و ثبات شغلی و عدم مهاجرت و انگیزه ماندگاری، تغییر در الگوی مصرف، تغییر در ترکیب سنی جمعیت، مشارکت در امور روستا، استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، سواد، بیمه، کمیت مساکن روستایی) در روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان می دهند.
تأثیر پسابهای شهرک صنعتی مراغه برآلودگی آبهای زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره وری صنایع روستایی در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"صنایع روستایی از یک سو به واسطه نقش و جایگاه انکارناپذیرشان در ایجاد اشتغال موثر در نواحی روستایی و از سوی دیگر به دلیل داشتن پیوند تنگاتنگ با بخش های کشاورزی و خدمات نه تنها نقش بسزایی در توسعه روستایی دارد، بلکه در مقیاس کلان و ملی نیز می تواند سهم قابل قبولی از تولید ملی را نصیب نواحی روستایی کند و بدین ترتیب در فرآیند توسعه ملی نیز موثر و سودمند واقع شود. در این راستا، شناخت وضعیت بهره وری صنایع روستایی استان های کشور می تواند مسوولان کشور را در تحقق استراتژی های توسعه صنایع روستایی کشور یاری نماید.
در مقاله حاضر که به واسطه مقیاس و محدوده عمل در نوع خود منحصر به فرد می باشد، با استفاده از اطلاعات پرسشنامه ای و برداشت های میدانی که در مقیاس روستا و در گستره کشور انجام گرفته است، شاخص های مختلف بهره وری جزیی و کل عوامل تولید در صنایع روستایی استان های مختلف کشور طی دوره 1379-1378 محاسبه شده و سپس با استفاده از روش تاکسونومی عددی رتبه بندی صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صنایع روستایی کشور از صرفه های اقتصاد به مقیاس برخوردار بوده و کشش نهاده موجودی سرمایه بیشتر از نیروی کار و مواد اولیه بوده است. همچنین نتایج تاکسونومی عددی دال بر این است که بهره وری صنایع روستایی استان سیستان و بلوچستان در بین استان های مختلف کشور رتبه اول را به خود اختصاص داده است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت تحقق اهداف برنامه چهارم توسعه، گسترش صنایع روستایی استان سیستان و بلوچستان به ویژه در بخش صنایع تبدیلی و تکمیلی در اولویت برنامه ریزان و تصمیم گیران بخش صنایع روستایی کشور قرار گیرد. "
بررسی و ارزیابی اثرات شهرک ها و نواحی صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستائی نمونه موردی: شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعتی شدن به عنوان یک تصمیم سرنوشتساز برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای در حال رشد، ضرورتی است که هیچکس نمیتواند آن را انکار نماید. امروزه پرواضح است که صنعتی شدن به عنوان عاملی است که اثرات آن در همه بخشها بویژه در بخش اقتصادی احساس شده و باعث تحرک قسمت زیادی از منابع مالی در جهت توسعه اقتصادی میشود. براین اساس در دو دهه اخیر استقرار صنایع در روستا در قالب شهرک ها و نواحی صنعتی با هدف دستیابی به توسعه روستائی مورد توجه برنامه ریزان و مسئولان ذیربط قرار گرفت. در این تحقیق به منظور بررسی و ارزیابی اثرات و پیامدهای شهرک ها و نواحی صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستائی، هشت روستا (که در این بین چهار روستا دارای صنایع و چهار روستا فاقد صنایع هستند) در شهرستان بابل به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از تحقیق که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری (آمار پارامتری و ناپارامتری) بدست آمده، حاکی از آن است که در دو دسته جامعه نمونه اکثر شاخص های توسعه اعم از الگوی مصرف (خوراک، پوشاک وکالاهای مصرفی)، مسکن، بیمه، رضایت و امنیت شغلی، آموزش، انگیزه ماندگاری در روستا تفاوت معناداری را نشان می دهند.
مکانیابی شهر صنعتی و اثرات زیست محیطی آن بر شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عوامل و معیارهای مؤثّر در مکان یابی شهر صنعتی اراک و اثرات آن بر وضعیّت زیست محیطیشهراراک مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ساختار محیط طبیعی، زمینهها، سازه ها و عوامل انسانی مؤثّر درانتخاب مکان شهر صنعتی تجزیه و تحلیل و نتایج زیر حاصل شده است: 1- در صنعتی شدن اراک اهداف و الزامات ملّی بر اهداف و امکاناتو اولویّت های محلّی مقدّم داشته شده است. 2- نظام ناهمواری زمین و جهت وزش بادهای محلّی زمینه ساز وقوع پدیدة وارونگی (اینوژن) هوا در شهر اراک میباشد که این امر باعث تشدید آلودگی هوای شهر اراک شده است. 3- واحدهای تولیدی وابسته به شهر صنعتی بالاخص کارخانة تولید آلومینیوم بیشترین سهم را در آلودگی هوای شهردارد، به طوری که 99% آن را آلودگیهای صنعتی تشکیل میدهد. 4- قرارگیری شهر صنعتی اراک در بالا دست حوضة کویر میقان و زمینهای کشاورزی شمال اراک، این حوضة اکولوژیک بسته را از لحاظ بوم شناسی حسّاس و آسیبپذیر کرده است. درنهایت مقالة حاضر به این نتیجه می رسد که مکان یابی شهر صنعتیدر چارچوب الگوی «نو شهرهای صنعتی پیوسته» انتخاب مناسبی برای توسعه شهر اراک نبوده و اثرات منفی قابل توجّهی در شرایط زیستمحیطی این شهر داشته است. بنابراین باید در بارگذاریهای صنعتی جدید در این محدوده امکانات و تنگناها و ملاحظات زیست محیطی « منطقة شهری صنعتی اراک » بیش از پیش مورد توجّه سیاستگذاران، مدیران اجرایی و محقّقان مربوطه قرار گیرد.
مکانیابی عرصه های مناسب احداث صنعت در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه صنایع در فرایند صنعتی سازی و توسعة روستایی بخش مرکزی شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگترین چالشهای حال و آینده در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان بیرجند، ایجاد اشتغال لازم برای کارگران مازاد و رانده شده از بخش کشاورزی است. ناتوانی بخش کشاورزی در جذب نیروی کار مازاد و تأمین درآمد کافی، منجر به سرازیر شدن سیل مهاجرین روستایی بخش مرکزی به سوی شهرها شده است؛ لذا ایجاد فرصت های اشتغال و درآمد به ویژه برای گروههای کم درآمد روستایی ضرورتی انکار ناپذیر است. بخش صنعت روستایی در محدودة مورد مطالعه از توانمندیهای بالقوه و بالفعل برخوردار است که میتوان در چارچوب فرایند صنعتی سازی با استقرار و توسعة صنایع متناسب روستایی اعم از صنایع دستی (قالیبافی و ...) و صنایع کارخانهای (کوچک و تبدیلی) و با ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش درآمد و رفاه، کاهش مهاجرتهای روستا ـ شهری و نیز کاهش نابرابریهای منطقهای، فرایند توسعة روستایی را تسهیل کرد. این مقاله با هدف تبیین نقش و جایگاه صنایع روستایی در فرایند صنعتی سازی، پیامدهای آن را در قالب تأمین اشتغال پایدار و درآمد، جهت دستیابی به توسعة روستایی در بخش مرکزی شهرستان بیرجند مورد تأکید قرار داده است. واژگان کلیدی: صنایع روستایی ، صنعتی سازی روستایی ، توسعة روستایی ، بیرجند .
بررسی روند شکلگیری محورهای صنعتی پیرامون شهر تهران با تاکید بر محور کرج- قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آغاز روند صنعتی شدن، تهران همواره با دارا بودن تقریبی یک / دوم صنایع، مهمترین قطب صنعتی کشور بوده است و اگر چه اتخاذ خط مشیهای تمرکززدایی صنعتی از سال 1346 به بعد و قانون ممنوعیت احداث صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران در یک دوره زمانی موجبات کاهش تدریجی استقرار صنایع در تهران را فراهم آورد، اما در عوض به انتقال تمرکز صنعتی به نواحی اطراف و ظهور محورهای صنعتی پیرامونی در امتداد جادههای ارتباطی و اصلی و در اتصال به تهران انجامیده است. شکلگیری خودجوش و کنترل نشدة این کریدورهای صنعتی نمایانگر عدم توقف گسترش فضایی قطب صنعتی تهران و وسیعتر شدن فضای قطبش میباشد. در میان این محورها، محور صنعتی غرب تهران به طول تقریبی بیش از 140 کیلومتر که از میان شهرستانهای کرج و هشتگرد عبور میکند و به قزوین میپیوندد، طولانیترین و متراکمترین محور از نظر استقرار صنایع و کانونهای جمعیتی میباشد. در این پژوهش با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، علل و چگونگی روند تکوین محور صنعتی غرب تهران در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در هر دو مرحله سیاستهای کنترلی اتخاذ شده از سوی دولت در مقابله با تمرکز صنعتی و ممانعت از گسترش واحدهای صنعتی در محور مزبور کارآمد نبوده است.
ساماندهی صنایع بازیافت مواد زاید جامد در شهر مشهد لزوم ایجاد شهرک بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بحث تفکیک زباله در مبدا و بازیافت مواد با ارزش موجود در زباله شهری و استفاده مجدد از آنها از جهات مختلف بهداشتی، زیست محیطی، اقتصادی، اشتغال زایی و غیره مطرح است. تقریبا در تمامی شهرهای ایران، جداسازی مواد قابل بازیافت به صورت غیررسمی توسط بخش خصوصی رواج دارد. عمده بازیافت مواد زاید در شهر مشهد توسط واحدهای کوچک و غیر مجاز و در اکثر موارد غیر استاندارد انجام می شود. موارد بازیافتی از زباله های شهری عمدتا شامل استفاده مجدد از کاغذ، مقوا و پلاستیک های جدا شده از زباله ها می شود. در شهر مشهد کارگاه ها و صنایع موجود در زمینه بازیافت نیز عمدتا حول محور بازیافت این اجزا فعالیت می کنند. غیر از نان که اکثرا به مصرف خوراک دام می رسد، سایر اجزا با گذراندن یک یا دو پروسه تغییر شکل می یابند که یا به محصول جدید تبدیل شده و یا ماده اولیه کالاهای بازیافتی دیگر می باشند.
علاوه بر آن زباله دزدی و یا جمع آوری و تفکیک غیرقانونی زباله در محل های مختلف از قبیل ایستگاه های انتقال زباله، سطل های زباله در محل ها و مکان های تخلیه برون شهری انجام می شود و مواد مختلف بازیابی می گردند. در این حالت به علت عدم نظارت بر فرآیند جمع آوری نه تنها هیچ سودی متوجه بخش دولتی نمی گردد که زیان های متعدد بهداشتی – زیست محیطی به دنبال خواهد داشت. از آن جمله استفاده نامطلوب و غیربهداشتی از این مواد در کارخانجات و صنایع بازیافتی و نیز ایجاد شغل های کاذب می باشد.
در این مقاله سعی شده است پس از بررسی موارد مختلف در زمینه بازیافت مواد زاید جامد شهر مشهد به منظور کاهش هزینه های خدمات شهری، پیشنهاد صنایع بازیافت مواد زاید برای شهر مشهد و نیز مکان گزینی این صنایع انجام گیرد. این امر علاوه بر کاهش هزینه های حمل و نقل زباله شهر مشهد می تواند در ساماندهی حاشیه شهر و نیز کاهش خسارت های زیست محیطی ناشی از بازیافت غیر اصولی زباله موثر باشد.
در این مقاله هدف عمده تعیین اجزای قابل بازیافت و برآورد میزان هر یک از این اجزا در زباله های شهر مشهد و در واقع شناخت بافت فیزیکی زباله شهر مشهد و نیز تعیین صنایع بازیافت و توجیه فنی و اقتصادی این صنایع در شهر مشهد می باشد.
"
ارزیابی آثار محیط زیستی فعالیت های نفتی فلات قاره خلیج قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار الگوی مناسب سیستم مدیریت محیط زیست در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامدهای فضایی شهر صنعتی کاوه بر شهر ساوه
حوزه های تخصصی:
به دنبال اجرای سیاستهای عدم تمرکز فعالیتهای صنعتی در کلان شهر تهران و استقرار صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران، شهر صنعتی کاوه با هدف استفاده از اراضی غیرکشاورزی و تامین تاسیسات زیربنایی و خدمات رفاهی برای واحدهای صنعتی در سال 1352 ساخته شد.
ایجاد شهر صنعتی مزبور، اثرات فضایی گسترده ای را برای شهر ساوه که در فاصله ده کیلومتری آن قرار دارد، بر جای گذاشت. پیامدهای اثرات یاد شده از دو زاویه قابل ملاحظه است،پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.توسعه صنعتی، ایجاد اشتغال ، افزایش سطح درآمد های عمومی و … از جنبه های مثبت این پیامدها قلمداد میگردد و رشد شتابان بیرویه شهر و سیل گسترده مهاجرتها، که عمدتاً از روستاها صورت میگیرد، و نبود امکانات و گرانی بخش زمین و افزایش بیرویه بهای مسکن و اجاره بها، جدایی گزینی قومی، حاشیه نشینی وخلق مشکلات زیست محیطی و … از پیامدهای منفی این توسعه محسوب میشود. نگارندگان در این پژوهش تلاش مینمایند ضمن بررسی موضوع به تجزیه وتحلیل پیامدهای یاد شده و ارائه رهنمود بپردازند.
زیرکن کانی مهم صنعتی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی اثرات ذرات هوابرد در هوای تنفسی کارگران در فضای یک کارخانه نساجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی روستاهای حاشیه شهرهای جدید صنعتی: بررسی موردی (الوند - البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهرهای جدید صنعتی در مجاورت شهرها و روستاهای موجود، همواره دگرگونی هایی بی سابقه در عرصه های گوناگون زندگی این شهرها و روستاها پدید می آورد. شهر صنعتی البرز در اواسط دهه چهل در چهارده کیلومتری شرق شهر قزوین در حاشیه روستای الوند ایجاد شده است. الگوی مکان گزینی البرز، ویژگی ها و هویّت خاصی بدان بخشیده است. و در نتیجه تحولات پر دامنه ای را در روستای الوند به وجود آورده است. هدف مقاله حاضر شناخت مشخصات پایه ای و تحولات شهر صنعتی البرز به منظور تحلیل و تبیین روند و چرایی دگرگونی ها و نقاط عطف تحولات الوند در چارچوب روش تاریخی - تحلیلی و دیدگاه روند پژوهی بوده است. برای دست یابی به این منظور تلاش شده تا به دو پرسش زیر پاسخ گفته شود: 1) سیر دگرگونی ها و نقاط عطف تحولات الوند و پیوندهای آن با شهر صنعتی البرز طی سال های 1346 تاکنون چگونه بوده است؟2) علل و عوامل بنیادی شکل دهنده به "ساز و کار" حاکم بر دگرگونی های الوند با ماهیت، ویژگی ها و مشکلات کنونی اش چه بوده است؟مقاله، دگرگونی های الوند را از سال 1346 تاکنون در سه دوره بررسی و تحلیل نموده و به این نتیجه رسیده است که شهر صنعتی البرز علت بنیادی تحولات الوند بوده و از آغاز تاکنون "نقش خوابگاهی" مهم ترین کارکرد آن بوده است. هم چنین دگرگونی های الوند تا سال 1361 در شرایط نبود چهار پیش شرط اصلی رشد شهری سالم یعنی "فرصت"، "فرهنگ"، "برنامه ریزی" و "مدیریت شهری" روی داده و در هر حال متاثر از استعدادهای طبیعی، تاریخی و زیست محیطی آن نبوده است. شهر شدن الوند در سال 1361 نقطه عطف مهمی در حیات آن بوده است، چرا که از یک سو، دو پیش شرط حیاتی رشد صحیح شهر یعنی برنامه ریزی و مدیریت شهری بر دگرگونی های الوند حاکم و ناظر شده است و از سوی دیگر، نقش خدماتی الوند که تا آن زمان به صورت خود جوش شکل گرفته بود، در چارچوبی قانونمند به عنوان "نقش دوم"، در حیات اقتصادی الوند، ظاهر می گردد. در مورد سوال دوم نیز نتیجه این بوده است که شکل گیری البرز با ماهیت کنونی اش عمدتا معلول علل و عوامل فرا منطقه ای و نیز شرایط عامی بوده است که در دهه 40 و 50 بر فرهنگ نو شهرسازی در ایران حاکم بوده است. بالاخره، مقاله پیشنهاد نموده است که با عبرت از گذشته، البرز و الوند باید در چارچوب "منطقه شهری - صنعتی قزوین" به عنوان یک "مجتمع شهری - صنعتی جدید"، سازمان دهی، برنامه ریزی و تجهیز شوند.