فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدیریت ریسک نوین به دنبال انتخاب بهترین تکنیک ها برای حداقل کردن خطرات و پیامدهای ناشی از فرآیند تصمیم گیری است. همچنین تعیین ماهیت ریسک عملکرد محصولات زراعی نیز می تواند اطلاعات مفیدی در زمینه چگونگی مدیریت ریسک بخش کشاورزی فراهم نماید. لذا این مطالعه تلاش می کند تا روش جدیدی برای محاسبه ریسک عملکرد محصولات زراعی ناشی از تغییرات اقلیم را با استفاده از معیار CVaR در شبکه های کشاورزی زاینده رود ارائه نماید. روش مطالعه شامل سه مرحله است: ۱) تولید سناریوهای محتمل دما و بارش با استفاده از مدل های AOGCM؛ ۲) تولید سناریوهای عملکرد محصولات زراعی منتخب؛ و ۳) اندازه گیری ریسک عملکرد محصولات کشاورزی با استفاده از دو معیار VaR و CVaR. نتایج این مطالعه نشان داد که مدل لارس می تواند به خوبی تغییرات پارمترهای اقلیمی را شبیه سازی کند و الگوی ترکیبی ANN-PSO نیز دارای توانایی بالایی در پیش بینی عملکرد محصولات زراعی منتخب شبکه های کشاورزی زاینده رود است. علاوه بر این، نتایج محاسبه دو معیار VaR و CvaR در سطح اطمینان ۹۵ درصد و در دوره آتی (۱۴۲۶-۱۳۹۶) نشان داد که مقادیر این دو معیار برای محصولات گندم، جو، ذرت علوفه ای و یونجه به ترتیب برابر (۴۲۴۰،۴۲۰۵)، (۴۰۶۲،۴۰۵۷)، (۴۹۰۶۱،۴۸۴۸۰) و (۱۰۸۷۵،۱۰۷۴۳) کیلوگرم در هکتار است. همچنین مقایسه مقادیر این دو معیار با دوره گذشته (۹۴-۱۳۶۲) نیز نشان داد که برای تمام محصولات منتخب، معیارهای VaR و CVaR در دوره آتی بزرگتر از دوره گذشته است. در نهایت استفاده از روش جدید برای محاسبه ریسک ناشی از تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی توصیه می گردد.
ارایه راهبردهای مدیریت توأم تقاضای نهاده های تولید و عرضه محصول برنج در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش تقاضا برای محصول راهبردی برنج از یک سو و محدودیت های فیزیکی نهاده های تولید از سوی دیگر که در مقاطع متناوب منجر به مسایلی مانند افزایش واردات گردیده، فراهم آوردن چارچوبی که بتواند به ارایه راهبردهای اثربخش مدیریتی در حوزه عوامل تولید و عرضه محصول به گونه توأم بپردازد، ضروری است. از این رو، این مطالعه با بهره گیری از روش ISUR و داده های سال زراعی 93-1392، به بررسی هم زمان توابع تقاضای نهاده و عرضه برنج استان مازندران به عنوان بزرگ ترین تولیدکننده برنج کشور پرداخت. برآورد کشش های گوناگون خودی و متقاطع قیمتی تقاضا برای نهاده ها بر تأثیر مورد انتظار منفی قیمت عوامل تولید بر مقدار تقاضای عامل و وجود روابط مکملی و جانشینی بین نهاده های گوناگون صحه گذاشت. افزون بر این، نتایج برآورد کشش های عرضه محصول نسبت به قیمت های عوامل تولید و محصول حاکی از حساسیت نسبی برنج کاران نسبت به تغییرات قیمت نهاده ها و محصول است. نتایج، ضمن تآکید بر مکانیزم های قیمتی، توفیق سیاست های قیمتی را بمنظور ارایه راهبردهای مدیریتی کاراتر برای بهبود شرایط مدیریت تقاضای نهاده و عرضه محصول، تا حد زیادی موکول به توجه هم زمان به شرایط تقاضای نهاده و عرضه ی محصول می داند.
تعیین الگوی کشت بهینه بخش مرکزی شهرستان سیرجان با توجه به پایداری منابع آب و محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پایداری منابع آب و محیط زیست در کشاورزی از اهمیتی بسیار زیاد برخوردار است. از این رو، تعیین الگوی کشت سودآور با مصرف کمتر منابع آّب و کود شیمیایی باعث استفاده پایدار از منابع می شود. هدف از این مطالعه تعیین الگوهای کشت بهینه محصولات کشاورزی بخش مرکزی شهرستان سیرجان با در نظر گرفتن اهداف اقتصادی و زیست محیطی به گونه جداگانه و هم زمان می باشد که برای مسایل تک هدفه، مدل برنامه ریزی خطی ساده و برای مسئله چند هدفه، مدل برنامه ریزی خطی چند هدفه با استفاده از روش مقید تعمیم یافته (Augmented e-constraint) و روش TOPSIS حل شد. داده های مورد نیاز مطالعه از راه پرسش نامه از 190 نفر از بهره برداران منطقه در دوره زمانی 1392 و به روش نمونه گیری ساده تصادفی استخراج شد. نتایج الگوهای بهینه منتخب در حالات وزنی گوناگون نشان داد که برای مزارع کوچک تر از پنج هکتار، محصول یونجه سطح زیر کشت کم تر و محصول جو در الگوهای بهینه با وزن بیش تر اهداف کمینه سازی مصرف آب و کود شیمیایی، سطح زیر کشت بیش تری نسبت به الگوی کنونی را به خود اختصاص می دهد، اما در الگوهای بهینه با وزن بیش تر هدف بیشینه سازی بازده ناخالص و وزن یکسان اهداف، محصول پیاز جایگزین این محصول می شود. هم چنین، نتایج برای مزارع بزرگتر از 5 هکتار نشان داد که برای تأمین هم زمان اهداف، محصول یونجه کم تر و محصولات جو و پیاز بیش تر از الگوی کنونی کشت شوند. در پایان، مشخص شد که مزارع بزرگ تر از لحاظ سوددهی بهتر از مزارع کوچک تر عمل کرده اند، اما از لحاظ مصرف آب کارا عمل نکرده اند.
بررسی سهم عوامل بازار از قیمت نهایی محصولات کشاورزی با تأکید بر صادرات (مطالعه موردی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه وضعیت سهم عوامل بازار از قیمت نهایی محصولات کشاورزی را با تأکید بر صادرات در استان فارس بررسی کرد. بدین منظور، شاخص های سهم عوامل بازاریابی، انواع حاشیه و انواع کارایی در دو بازار داخلی و بازار صادراتی محاسبه شد. بخشی از آمار و اطلاعات از طریق مراجعه به ادارات و سازمان های ذی ربط به دست آمد. بخشی دیگر از داده ها با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و انجام مصاحبه و تکمیل پرسش نامه از 11 صادرکننده و 28 عمده-فروش محصولات کشاورزی جمع آوری شد. نتایج نشان داد در کلیه گروه های کالایی محصولات کشاورزی (به جز گروه کالایی گیاهان دارویی و صنعتی)، تولیدکنندگان بیشترین سهم از قیمت نهایی را به خود اختصاص داده اند و به ترتیب، عمده فروشان، خرده فروشان و صادرکنندگان در رده های بعدی این تخصیص قرار دارند. نتایج این مطالعه در راستای توسعه بازار محصولات کشاورزی، بر بازار صادراتی تأکید دارد. در عین حال نتایج نشان داد با ورود اغلب گروه های کالایی محصولات کشاورزی به بازار صادراتی، سهم تولیدکنندگان از قیمت نهایی کاهش می یابد. لذا به منظور مقابله با این کاهش و در راستای تقویت سهم تولیدکنندگان از قیمت نهایی در بازار صادراتی، تشکیل تعاونی های بازاریابی تولیدکنندگان توصیه می شود.طبقه بندی JEL: M31، Q13
تحلیل پایداری نظام تولیدی صیفی کاران از راه تحلیل بیزی الگوهای پروبیت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری نظام تولیدی صیفی کاران می باشد. در این راستا، از الگوهای پروبیت فضایی و رهیافت بیزین استفاده شد. داده های مورد استفاده از 250 صیفی کار استان خوزستان با روش نمونه گیری خوشه ای در زمستان 1393 گرد آوری شد. برای محاسبه ضرایب بیزی از روش نمونه گیری گیبزو الگوریتم متروپولیس هستینگز استفاده شد. برای استخراج الگوی مناسب بر اساس تأخیر و خطای فضایی از ضریب لاگرانژ استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده هر دو الگو با احتمال 99 درصد معنادار شدند. بنابراین، از هردو الگو می توان در تفسیر نتایج استفاده کرد. بر اساس نتایج حاصل از برآورد الگو های تأخیر فضایی و خطای فضایی مشخص شد که به ترتیب نقش متغیرهای درآمد با ضرایب 812/0 و 659/0، دانش پایداری با 398/0 و 465/0 ، نگرش به پایداری با 698/0 و 564/0، عملکرد محصول با 457/0 و 765/0، شرکت در کلاس ترویجی با 427/0 و 486/0، نوع نظام بهره برداری با 786/0 و 576/0، سطح تحصیلات با 562/0 و 454/0 و ضرایب اتورگرسیو فضایی با 829/0 و 739/0 بر پایداری نظام تولیدی معنی دار بوده است.
اثر مالکیت خصوصی بر کارایی واحدهای صنایع غذایی و آشامیدنی کشور (رهیافت پانل دیتا پویا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات اقتصادی خصوصی سازی و گذار به اقتصاد مبتنی بر بازار یکی از راه های افزایش کارایی است. لذا در این تحقیق به بررسی تاثیر مالکیت خصوصی بر کارایی واحدهای صنایع غذایی و آشامیدنی کشور پرداخته شده است. در مطالعه حاضر ۱۹ زیربخش صنایع غذایی و آشامیدنی در سال مای ۱۳۹۲-۱۳۸۷ به عنوان جامعه آماری مدنظر قرارگرفته اند. در این تحقیق برای محاسبه کارایی از روش تحلیل فراگیر داده ها و برای برآورد الگوی اقتصادسنجی از رهیافت پانل دیتا پویا استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش مالکیت خصوصی در این زیربخش و حرکت در جهت خصوصی سازی می تواند عاملی در جهت افزایش کارایی این زیر بخش تلقی گردد. میانگین کارایی برای بخش صنایع غذایی و آشامیدنی کشور در حدود ۷۰ درصد حاصل شده است که نشان می دهد این بخش امکان افزایش کارایی و دستیابی به ستانده مطلوب را به میزان ۳۰ درصد دارا می باشد. نتایج حاکی از اثر مثبت و معنی دار سرمایه انسانی، صادرات، نوآوری و سیکل های تجاری بر کارایی واحدهای موردبررسی است. در مقابل متغیرهای اندازه، شاخص تمرکز و شدت مصرف انرژی اثر منفی و معنی داری بر کارایی واحدهای صنایع غذایی و آشامیدنی کشور داشته اند. با توجه به اثر مثبت خصوصی سازی بر کارایی، پیشنهاد می گردد این سیاست که درواقع یک سیاست رقابتی است به منظور افزایش کارایی در زیربخش صنایع غذایی و آشامیدنی کشور با شتاب بیشتری موردنظر قرار گیرد.
شوک قیمتی نهاده های تولید ذرت دانه ای و تاثیر آن بر قیمت محصول: رهیافت خودرگرسیون برداری با داده های تابلویی(PVAR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شوک های قیمتی نهاده های مورد استفاده در تولید ذرت دانه ای، بر قیمت این محصولاست. برای این منظور از داده های مربوط به قیمت نهاده های مورد استفاده در تولید ذرت از جمله زمین، کود، نیروی کار، بذر و سم و همین طور قیمت محصول ذرت از سال زراعی۷۹-۱۳۷۸ تا ۹۱-۱۳۹۰ برای ۱۶ استان کشور که تولیدکننده ۵/۹۳ درصد از ذرت تولیدی کشور می باشند، از روش خود رگرسیون برداری با کاربرد داده های تابلویی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که نوسان قیمت ذرت تا حدی متاثر از قیمت عوامل تولید است.۶۳% از تغییرات رشد قیمت ذرت مربوط به مقادیر گذشته خود متغیر، ۸/۴ درصد مربوط به تغییر در رشد اجاره زمین، ۲۴ درصد مربوط به تغییر در رشد قیمت کود شیمیایی؛ ۱/۵ درصد مربوط به رشد تغییر در رشد قیمت بذر (با توجه به نتایج تخمین نحوه اثر گذاری معکوس است)، و ۴/۱درصد مربوط به تغییر در رشد قیمت سموم کشاورزی است.با توجه به ارتباط بین قیمت نهاده ها و ستاده ذرت، سامان دهی بازارتقاضای نهاده ها و تامین و توزیع به موقع آن ها در جهت کنترل نوسانات و شوک های قیمتی در بازار نهادهمی تواند در تثبیت قیمت محصول ذرت موثر باشد.
الگوسازی ریسک عملکرد محصول با استفاده از روش های پارامتریک و ناپارامتریک: مطالعه موردی محصولات گندم و جو استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سبب وابستگی شدید فعالیت های کشاورزی به عوامل آب و هوایی، این زیربخش اقتصادی با ریسک بیشتری مواجه بوده و جهت مدیریت این ریسک ها همواره بیمه کشاورزی به عنوان یکی از بهترین راهکارها مطرح بوده است. نکته کلیدی در طراحی مناسب قراردادهای بیمه کشاورزی، الگوسازی دقیق توزیع عملکرد محصول و در واقع برآورد احتمال خسارت می باشد. در حال حاضر بیمه عملکرد محصول به صورت سنتی اجرا می شود و با مشکلاتی مواجه است که توجه به متنوع سازی روشهای بیمه ای و استفاده از روش های دقیق و مرسوم جهت محاسبه احتمال خسارت و حق بیمه، به منظور بهبود شرایط موجود را ضروری می کند. بنابراین در مطالعه حاضر تلاش شده است تا میزان ریسک عملکرد محصول با استفاده از رهیافت های آماری پارامتریک و ناپارامتریک برای یک خدمت بیمه ای جدید به نام بیمه عملکرد منطقه ای محاسبه شود. اطلاعات مورد استفاده مربوط به محصولات گندم و جو آبی و دیم در شهرستان های اهر و هشترود در استان آذربایجان شرقی طی دوره زمانی ۹۲-۱۳۵۴ می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مقادیر احتمال خسارت محاسبه شده از طریق رهیافت ناپارامتریک از دقت بیشتری برخوردارند. همچنین مشخص گردید درصد احتمال خسارت برای محصولات مورد نظر در شهرستان هشترود از شهرستان اهر بیشتر است. لذا پیشنهاد می شود تا ضمن در نظرگرفتن خصوصیات توابع توزیع در محاسبات مربوط به احتمال خسارت و انتخاب رهیافت مناسب، در تقسیم بندی های منطقه ای مربوط به تعیین حق بیمه، به منظور تشکیل گروه های ریسک عملکرد همگن، بر روی شهرستان ها به جای کل استان تمرکز گردد.
بررسی بهره وری کل عوامل تولید پیاز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری بهره وری تولید محصولات کشاورزی موضوعی است که در ماده 35 قانون افزایش بهره وری کشاورزی و منابع طبیعی به آن تأکید شده است. در میان روش هایی گوناگون اندازه گیری بهره وری، روش تحلیل پوششی داده ها و شاخص مالم کوئیست از مقبولیت فراوانی برخوردار می باشند. در این پژوهش با استفاده از این روش ها، بهره وری کل عوامل تولید پیاز برای نه استان عمده تولیدکننده این محصول در طول سال های ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۹ محاسبه شد. داده های مورد نیاز از آمارنامه های وزارت جهاد کشاورزی تهیه شده و برای پردازش آن ها از نرم افزار Deap 2.1 استفاده شده است. نتایج بررسی نشان دادند که در طول سال های مورد مطالعه بهره وری کل عوامل تولید در زراعت پیاز کشور به مقدار 6/9 درصد کاهش یافته که دلیل آن نبود ارتقای فناوری بوده است. مقدار این کاهش در مناطق گوناگون یکسان نبوده و استان های آذربایجان شرقی (07/0)، اصفهان (06/0)، سیستان و بلوچستان (04/0) و فارس (06/0) کم تر و در جنوب استان کرمان (13/0)، خراسان (1/0)، خوزستان (12/0)، زنجان (14/0) و هرمزگان (14/0) بیش تر بوده است. در میان استان های مورد مطالعه، پیاز کاران استان اصفهان بیش ترین بهبود در کارایی فنی را داشته و در مورد فناوری نیز پیاز کاران استان سیستان و بلوچستان کم ترین کاهش را تجربه کرده اند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با آن که تولید پیاز در کشور افزایش یافته، ولی بهره وری نقشی در این افزایش نداشته است و حتی در طول سال های مورد مطالعه پسرفت بهره وری نیز مشاهده می شود. بر اساس یافته های پژوهش توسعه و معرفی روش های نوین و استفاده از تجربیات مناطق موفق می تواند به عنوان راه کاری برای بهبود بهره وری و کاهش اتکا به منابع در تولید پیاز کشور مطرح باشد.
شناسایی موانع توسعه کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه کارآفرینی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی - اجتماعی کشورهای مختلف ایفا میکند و میتواند بسیاری از مشکلات کشورها را برطرف کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع توسعه کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش از نظر شیوه گردآوری دادهها، از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری آن را کلیه کارشناسان مراکز جهاد کشاورزی، خدمات مشاوره ای و فنی مهندسی کشاورزی شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند(257 نفر) که براساس جدول کرجسی مورگان تعداد 157 نفر از آنها برای انجام تحقیق انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که در مجموع حدود 524/65 درصد واریانس موانع توسعه کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی در شهرستان کرمانشاه را به ترتیب پنج مانع مربوط به بازار، فضا و بستر کارآفرینی، تولید، اداری و عوامل طبیعی تبیین می کنند. طبقه بندی JEL: Q0، Q16، Q55
کاربرد تئوری بازی ها در تعیین پایداری الگوهای زراعی منطقه بوانات استان فارس با توجه به اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های کشاورزی گرچه سهم بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی کشور ها دارند ولی همراه با تأثیرات جانبی زیست محیطی نیز هست. در طی سال های اخیر استفاده بیش از حد و غیرمعقول از مواد شیمیایی در کشاورزی و استفاده بی رویه از آب و بکارگیری روش های نامناسب آبیاری وضعیت نگران کننده و ناپایداری را در فعالیتهای کشاورزی کشور بوجود آورده است .در این مطالعه، یک مدل برنامه ریزی ریاضی نشان دهنده ی رفتار اقتصادی زارعان و تئوری بازی ها باهم ترکیب شده است تا تصویر واقعی تری از الگو های زراعی با رعایت جنبه های کشاورزی زیست محیطی و اقتصادی فراهم آید. مطالعه ی حاضر راه حل بهینه یی برای اهداف متناقض زارعان و محیط زیست به عنوان دو مجموعه ی بازی گر را به دست می دهد. داده های مورد نیاز از بهره برداران نماینده منطقه بوانات، در سال زراعی 93-1392 و همچنین سازمان جهاد کشاورزی استان فارس جمع آوری گردید. کاربرد چهار روش برای حل مساله ی کشمکش نشان داد که دو گروه بازی گر قادر اند به منظور ایجاد تعادل میان اهداف متناقض شان به توافق برسند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که در شرایطی که به اهداف اقتصادی و زیست محیطی وزن یکسان داده شود، میزان مصرف کود نیترات 4 درصد و بازده برنامه ای 11 درصد نسبت به زمانی که تنها هدف اقتصادی مدنظر باشد کاهش می یابند.با توجه به یافته ها، اهمیت توجه به اهداف زیست محیطی در بهینه سازی الگوی کشت لازم است و این اهداف دیگر را نسبتا پوشش می دهد و این مهم مورد توجه سیاست گزاران قرار گیرد.
بررسی صرفه اقتصادی ناشی از مقیاس در خانوارهای روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ررسی صرفه اقتصادی حاصل از مقیاس در خانوارها از موضوع های مهم اقتصاد رفاه بشمار
می آید. بر این اساس، این مطالعه بررسی این پدیده در خانوارهای روستایی ایران را هدف قرار داده
است. بدین منظور، تابع مقیاس و سیستم معادله های مبتنی بر مدل دیتون و میولبائر ( 1980 ) با
بهرهگیری از داده های طرح نمونه گیری هزینه و درآمد خانوار در سال 1390 بکار گرفته شد. نتایج
نشان دادند در نگاه کلی پدیده صرفه اقتصادی ناشی از مقیاس در سبد مصرفی خانوارهای روستایی
ایران قابل مشاهده است. در نگاه جزئی نتایج نشان داد همسو با قانون انگل با افزایش بعد خانوار،
سهم مواد غذایی افزایش نشان میدهد، اما در مورد مسکن با افزایش بعد خانوار، پدیده صرفه
اقتصادی حاصل از مقیاس قابل مشاهده است. بر این اساس، چنانچه از منظر اقتصاد رفاه در پی
سیاستهای بهبود رفاه با بیش ترین نرخ اثربخشی در سطح خانوارها باشیم، تأمین مسکن یا
مساعدت در تأمین مسکن برای خانوارهای با جمعیت بیش تر به دلیل برخورداری از صرفههای
اقتصادی حاصل از مقیاس از اولویت برخوردار است.
عوامل موثر بر انتخاب راهبردهای معیشتی توسط خانوارهای عشایری استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشایر استان فارس در حال گذار از راهبرد معیشتی مبتنی بر دامداری محض به سمت راهبرد های دیگر جهت مقابله با اختلالات بیرونی و حفظ پایداری معیشت خود هستند. این مطالعه با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشگری از یک نمونه تصادفی 393 خانوار عشایری در تابستان 1395 به بررسی راهبرد های معیشتی انتخاب شده از سوی جامعه ی عشایری استان فارس و عوامل موثر بر آن پرداخته است. بعد از تعیین راهبرد های معیشتی خانوارهای نمونه، عوامل موثر بر انتخاب این راهبرد ها با استفاده از روش لاجیت چندگزینه ای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که خانوارهای نمونه، چهار راهبرد معیشتی مبتنی بر دامداری محض، فعالیت های خدماتی، زراعت و باغداری و چند فعالیتی (تنوع فعالیتی) را برگزیده اند. همچنین مشخص شد، که افزایش سرمایه انسانی به صورت تحصیلات بالاتر، نیروی کار بیشتر و شرکت در کلاس های آموزشی، دارای اثر مثبت و معنی دار بر اتخاذ راهبرد های فعالیت های خدماتی (32/0) و تنوع فعالیتی (57/0) است. درحالی که، افزایش سرمایه طبیعی شامل مالکیت زمین زراعی و باغ، بر احتمال اتخاذ راهبرد زراعت و باغداری نسبت به سایر راهبردهای معیشتی اثرگذار بوده است. درنهایت، نتایج نشان داد که ارتقای سرمایه و دارایی مالی از طریق دسترسی به وام و اعتبارات، خانوارهای عشایری استان فارس را برای تنوع بخشیدن به فعالیت های خود (04/0) توانمند ساخته است.
تبیین رفتار دامداران شهرستان گالیکش با استفاده از رویکرد پایداری و امنیت غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، توسعه انسانی تا حد زیادی در گرو توانایی جامعه در ایجاد امنیت غذایی پایدار است که در سایه کشاورزی توسعه یافته امکان پذیر خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش تبیین رفتار پایدار دامداران شهرستان گالیکش با استفاده از رویکرد امنیت غذایی بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی همبستگی بود که با انجام یک پیمایش انجام شده است. جامعه آماری مورد نظر دامداران شهرستان گالیکش بود (N= 2000) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی ساده 234 نفر از دامداران به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گرد آوری داده های پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به وسیله پانلی از اساتید دانشگاه تربیت مدرس مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که رابطه ای مثبت و معنی دار بین رفتار پایدار دامداران با تعداد دام، مقدار مرتع، درآمد سالیانه، درآمد سالیانه ناشی از دامپروری، نیت رفتاری، کنترل رفتاری درک شده، هنجار ذهنی، نگرش دانشی و نگرش عاطفی وجود دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام نشان دادند که پنج متغیر، نیت، کنترل رفتاری درک شده، هنجار ذهنی، نگرش دانشی و نگرش عاطفی قادرند 9/58 درصد از رفتار پایدار دامداران شهرستان گالیکش را با رویکرد امنیت غذایی تبیین کنند. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت، هرچه داده ها، مهارت ها، توانایی های فردی، فرصت ها، منابع و امکانات فرد بیش تر باشد، افکار اجتماعی و باید و نباید های مردم نسبت به دامپروری بهتر و فرد دامدار احساس و گرایش ذهنی بهتری نسبت به دامپروری پایدار داشته باشد، رفتار پایدار بهتری از سوی او شاهد خواهیم بود.
تعیین مقدار بهینه نهادهها و اندازه واحدهای مرغداری شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه کارایی فنی، سود، اندازه بهینه نهادهها و ظرفیت واحدهای مرغداری شهرستان
کرمان با استفاده از روش مرزی تصادفی برآورد شد. دادههای بدست آمده از راه پرسش نامه و به
روش نمونهگیری تصادفی از 70 تولیدکننده جوجه گوشتی بدست آمد. نتایج مطالعه نشان دادند
78 % میباشد، این پارامتر نشان میدهد اگر شکاف بین / که میانگین کارایی فنی واحدها 5
21 درصد / تولیدکنندگان کرمان با کاراترین تولیدکننده این شهرستان پر شود، میتوان به اندازه 5
تولید را بدون تغییر سطح فناوری و افزودن مصرف نهادهها، افزایش داد. هم چنین، مقدار میانگین
کارایی سود واحدها 45 % برآورد شد که نشان از سطح پایین کارایی فنی و تخصیصی در
تولیدکنندگان میباشد. در حالت بهینه مقدار نهادهها برای تعداد جوجه 16568 قطعه، مقدار
خوراک 63340 کیلوگرم، تعداد کارگر 4 نفر و سوخت مصرفی به مقدار 987 لیتر برآورد شد.
تحلیل سودآوری و کارایی واحدهای مرغداری منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد بهره وری می تواند نقشی مهم بویژه در کشورهای در حال توسعه برای تکامل سیستم های کشاورزی در راستای تأمین این مطالبات ایفا کند. با توجه به اهمیت کارآیی در رشد بهره وری، هدف از این مطالعه تجزیه و تحلیل کارایی سود واحدهای مرغداری گوشتی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از رهیافت تابع تولید مرزی تصادفی و تخمین هم زمان مدل ناکارایی سود در مرغداری های سیستان می باشد. برای انجام پژوهش از داده های 96 واحد مرغداری در سال 1393 استفاده شده است. نتایج نشان دادند که میانگین کارایی سود مرغداران نمونه برابر با 27/54 درصد می باشد و 27/88 درصد از مرغداران دارای کارایی سود پایین تر از 80 درصد هستند. بر اساس یافته های بدست آمده از تابع سود مرزی هزینه جوجه یک روزه، خدمات بهداشت و درمان، خوراک و سوخت، سن مرغدار، تحصیلات مرغدار، تعداد سال های تجربه مرغدار، میزان فاصله از مرکز شهرستان، سطح تجهیزات و تعداد دوره های تولید در سال دارای اثری مثبت و معنی دار بر کارایی سود می باشند. بر اساس نتایج این مطالعه فراهم کردن شرایط لازم جهت دسترسی آسان تر و ارزان تر مرغداران به تجهیزات مدرن در جهت نوسازی تأسیسات واحدهای مرغداری و هم چنین، ترغیب مرغداران به تخصیص بهینه نهاده ها و کاهش هزینه ها گامی مؤثر در جهت افزایش سودآوری مرغداران سیستان خواهد بود.
بررسی تغییرات الگوی کشت و میزان استخراج منابع آب زیرزمینی با اعمال سیاست های کاهش مصرف آب در دشت ارزوئیه استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به خشکسالی های متوالی در سال های اخیر در مناطق مرکزی و شرقی کشور و از جمله استان کرمان، آب مهمترین عامل محدودکننده توسعه اقتصادی و مهمترین نهاده کشاورزی است. از این رو مدیریت مصرف این منبع ارزشمند دارای اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی واکنش و شبیه سازی رفتار کشاورزان (الگوی کشت) در برابر سیاست های کاهش مصرف آب در شهرستان ارزوئیه در استان کرمان است. این سیاستها شامل سیاست افزایش هزینه استخراج، کاهش دسترسی به منابع آب، کم آبیاری و سیاست های ترکیبی در غالب هشت سناریو بررسی شدند. برای این منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت جهت تعیین الگوی بهینه کشت برای هر سیاست استفاده شد. داده های مورد نیاز پژوهش از طریق تکمیل 194 پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان و همچنین داده های سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که از میان سیاست های فوق، سیاست کم آبیاری و همچنین ترکیب آن با سیاست کاهش دسترسی به منابع آب، دارای بهترین نتایج بوده اند. با اعمال این سیاست، علیرغم کاهش 26 درصدی مصرف آب، سطح زیرکشت 56 درصد افزایش می یابد و بازده ناخالص تنها 16 درصد کاهش می یابد. با توجه به نتایج مطالعه، سیاست افزایش هزینه استخراج چندان تأثیرگذار نیست و تنها فشار به کشاورزان را افزایش می دهد، اما سیاست کم آبیاری به عنوان یک سیاست مؤثر توصیه می شود.
کاربرد روش های ناپارامتریک اصلاح شده در ارزیابی کارایی فنی تولید چغندرقند ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم کاربرد فراوان روش های ناپارامتریک نظیر تحلیل پوششی داده ها (DEA) و تحلیل رویه آزاد (FDH)در محاسبه کارایی، اما این روش ها به دلیل ماهیت قطعی بودن این دو روش بوده زیرا نتایج نسبت به مشاهدات پرت و خطای اندازه گیری ناکارآمد تلقی می شود.در این راستا پیشرفت-های اخیر در ایجاد مرزهای جزئی تولید، نظیر رتبه-m و رتبه- ضعف های مربوط به الگوهای ناپارامتریک را رفع کرده است. بدین منظور در مطالعه حاضر جهت مقایسهتجربی چهار الگوی ناپارامتریک مذکور، کارایی فنی تولید چغندرقند در کشور با استفاده از داده های پانل مربوط به یازده استان عمده تولیدکننده این محصول طیدوره زمانی۹۱-۱۳۷۹ و بر اساس تحلیل پنجره ای مورد مطالعه قرار گرفت.به استناد یافته های حاصل و بر اساس الگوهای رتبه-m و رتبه- استان کرمان به عنوان استان فوق کاراطبقه بندی شده و استان اصفهان ناکاراترین استان در تولید چغندرقند کشور می باشد. مطابق الگوهای تحلیل پوششی داده های پنجره ای و رویه دسترس آزاد پنجره ای نیز، استان های آذربایجان غربی، خراسان و لرستان جزء کاراترین استان ها در تولید چغندرقند کشور می باشند و استان فارس ناکاراترین استان در تولید این محصول محسوب می شود. با توجه به این که الگوهای مرزی کامل نسبت به الگوهای مرزی جزئی دارای فروضی می باشند که به واقعیت نزدیک تر است بنابراین نتایج حاصل از این الگوها مطلوب تر می باشند. از این رو پیشنهاد می گردد که در مطالعات آتی جهت اندازه گیری کارایی فنی و رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده از این الگوها بهره گرفته شود.
تحلیل اقتصادی اثرات مشارکت کشاورزان منطقه الموت در طرح سلیبیت برنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه ساله بخشی گسترده از اراضی شالیزاری منطقه الموت به دلیل حمله آفت کرم ساقه خوار نواری برنج دچار خسارت هایی شدید می شود. بکارگیری طرح سلیبیت ازجمله روش های مبارزه با این آفت است که تأثیر بالقوه آن قبل از هر چیز نیاز به مشارکت برنج کاران منطقه دارد. این پژوهش الگوسازی مشارکت کشاورزان منطقه الموت در طرح سلیبیت برنج و اثرهای آن بر الگوی کشت و سود ناخالص کشاورزان را مدنظر قرار داد. در این راستا، از الگوی برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) و رهیافت بیش ترین آنتروپی (ML) استفاده شد. داده های مورد استفاده مربوط به سال های زراعی 1392-1391 است که با تکمیل پرسش نامه از 136 کشاورز نمونه که بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی طبقه ایانتخاب شدند، گرد آوری شد. نتایج نشان دادند که در هر دو بخش رودبارالموت شرقی و غربی با مشارکت کشاورز در طرح سلیبیت، سطح زیر کشت برنج در مزارع نماینده نسبت به سال پایه افزایش می یابد و این مقدار افزایش برای گروههای بهره بردار کوچک، متوسط و بزرگ متفاوت می باشد. کاهش سطح زیر کشت گندم آبی، جو آبی و لوبیا، افزایش سطح زیر کشت خللر و ماشک و سیر و هم چنین، افزایش میانگین بازده ناخالص مزارع نماینده به مقدار 78/4 تا 09/13 درصد نسبت به سال پایه، از دیگر پیامدهای مشارکت کشاورزان منطقه الموت در طرح سلیبیت برنج است.
تعیین کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی تولید کنندگان کلزا و عوامل مؤثر بر عدم کارایی آنها در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر اندازه گیری کارایی فنی، تخصیصی واقتصادی تولیدکنندگان کلزا در استان مازندران بوده است. به این منظور، 110 نفر از تولیدکنندگان کلزا در سال 1393در مناطق عمده کشت این محصول در استان مازندران، یعنی شهرستان های نکاء، بهشهر، ساری و جویبار، با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای طبقه بندی شده انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه با کشاورزان به دست آمد. برای برآورد تابع تولید از ساختار تابع تولید متعالی استفاده شد که از بین تخمین های مختلف، روش مرزی تصادفی بهترین نتیجه را داشت. نتایج این مطالعه نشان داد که بین تعداد نیروی کار، ساعات شخم و دیسک، مقدار مصرف بذر، میزان مصرف کود اوره، میزان مصرف کود فسفات، میزان مصرف کود پتاس، مقدار مصرف سموم علف کش و سطح زیر کشت با متغیر وابسته( میزان عملکرد در واحد سطح) رابطه معنی داری وجود دارد. میانگین کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی کلزا کاران در استان مازندران به ترتیب 75%، 56% و42% درصد بوده است و افزون بر آن، بررسی تأثیر عوامل مختلف اقتصادی-اجتماعی بر انواع کارایی نیز نشان دادکه تعداد نیروی کار، ساعات شخم ودیسک، مقدار بذر، کود اوره، کود فسفات، کود پتاس، سموم علف کش، اندازه مزرعه، تاریخ کاشت، تاریخ برداشت واشتغال به کارهای غیر کشاورزی رابطه مستقیمی با کارایی کلزاکاران دارد. طبقه بندیJEL: D24 ، D61