فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
121 - 153
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت وضع موجود و چشم اندازسازی وضع مطلوب در ارتباط با تحلیل فضایی زیرساخت ها در پرتو ملاحظات امنیتی و دفاعی و با بهره گیری از رویکردهایی همچون مطالعات آینده نگرانه و به کارگیری توأمان آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، از اهمیتی اساسی در حوزه تصمیم سازی و برنامه ریزی های متناسب با آن در مطالعات آمایش دفاعی برخوردار می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، تحلیل پیشران های موثر بر توزیع فضایی زیرساخت های استان خراسان رضوی با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از مطالعات آینده پژوهی می باشد که برای نیل به این مقصود از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و پیمایش های آماری در چارچوب تحلیل های مدلی، نرم افزاری(میک مک و سناریوویزارد) و سیستمی(GIS) استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق در دو مقیاس انسانی و فضایی تعریف گردید. در بُعد فضایی، کل فضای جغرافیایی استان خراسان رضوی و در مقیاس انسانی، با استفاده از الگوی غیرتصادفی هدفمند، 40 نفر از کارشناسان(15 نفر) و نخبگان(25 نفر) مطرح در حوزه پژوهش حاضر که از دانش علمی و اجرائی لازم برخوردار بودند، به عنوان نمونه مطالعاتی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که با توجه به مجموع شاخص های تحقیق، پهنه های آسیب پذیر استان خراسان رضوی در پنج حوزه به صورت پهنه هایی با آسیب پذیری خیلی زیاد(7.33 درصد)، زیاد(16.52 درصد)، متوسط(29.78 درصد)، کم(16.94 درصد) و خیلی کم(29.4 درصد)، قابل تفکیک است. همچنین، به اعتبار نتایج به دست آمده، الگوهای تراکم و پراکندگی زیرساخت های محدوده موردمطالعه به ترتیب متمرکز و خوشه ای و به صورت خودهمبسته تصادفی بوده است. در این بین، عواملی همچون ضوابط قانونی- سیاستگزاری و زیرساختی- نهادی، به عنوان پیشران های کلیدی اثرگذار بر توزیع فضایی زیرساخت های استان شناسایی شدند و متناسب با آن، الگوهای آتی قابل تحقق در سه گروه سناریوهایی با مطلوبیت بالا(وضعیت سبز)، قابل قبول(وضعیت زرد) و بحران(وضعیت قرمز)، ارائه شدند. در نهایت نیز پیشنهادهایی جهت افزایش مطلوبیت زیرساخت های استان خراسان رضوی ارائه گردید.
The Geopolitics of US-Poland Relations Under President Trump(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
186 - 205
حوزه های تخصصی:
The article analyzes the contemporary factors that contributed to US-Poland relations under President Trump. Both the United States and Poland had their fair share of troubles with the EU. For Poland, issues range with compliance over the rule of law, adherence to common EU values and the refugee resettlement and migration policy. For the US, issues with the EU under the Trump presidency formed a larger part of the changing US policy towards the transatlantic alliance. The article argues that while both the United States and Poland find common interests in defense, energy security and their estranged relationship with Germany, Poland’s economic engagement with the EU, in particular with Germany, forces Warsaw at best to find a balance between its main economic partner the EU and its security ally the United States. For the US, its relationship with Poland under the Trump presidency, falls in line with its policy of prioritizing bi-lateral relationships in the EU, thereby undermining the EU-NATO multilateral dynamics. .
Causes of the failure of the state in Syria (2010-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
288 - 309
حوزه های تخصصی:
What broke out as the Arab Spring in Tunisia in 2010 stroke Egypt and shed its light on the Middle East, including Syria. During the first few days of demonstrations in Syria, the spring turned into a bloody fall and a full-scale civil war. Political-security crises and economic and social problems that had dominated the country during Assad's family rule left the state in deep defeat. Meanwhile, the arena of war turned into the scene of conflict between different political forces and their regional and international supporters, caused Syria to encounter immense foreign intervention. In this regard, this article attempts to figure out the answer to this question, "What are the causes for the Syrian state of failing during 2010-19?" The authors hypothesize that "the state in Syria has failed since the beginning of the protests due to persistent social, economic and political-security crises that led to the militarization of the country by the opposition and insurgent groups." The findings also indicate that the Syrian state faced historical crises after 2010 in economic imbalance and decline, demographic and environmental pressures, political-administrative corruption, and weak public services, which deepened after 2011, and it spread to other areas such as ethnic-religious violence.
تحلیل الگوی فضایی- زمانی حملات تروریستی در ایران بین سال های 1357 تا 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
152 - 175
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی در ایران طی چهار دهه گذشته از نظر الگوی فضایی- زمانی، گروه های تروریستی عمل کننده و ابزارهای مورد استفاده ویژگی های متفاوتی داشته است. مساله این پژوهش که با رویکرد تحلیل فضایی و روش کمی انجام شده است، این است که حملات تروریستی در ایران دارای چه الگوی فضایی- زمانی بوده است؟ و نحوه پراکنش حملات گروه های تروریستی مختلف و روش های آنها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ایران در فاصله زمانی سال های 1357 تا 1397 با سه موج بلند و دو موج کوتاه حملات تروریستی مواجه بوده است. حملات گروه های تروریستی ضدحکومتی از الگوی پخش سلسله مراتبی پیروی کرده است. در حالی که حملات گروه های تروریستی تجزیه طلب تابع الگوی پخش یا سرایت مجاورتی بوده است. در موج اول و دوم بلند و موج اول کوتاه حملات تروریستی عمدتاً از روش هایی مانند حمله مسلحانه و بمب گذاری استفاده شده است، اما در موج سوم بلند و موج دوم کوتاه حملات تروریستی، حملات انتحاری متداول بوده است.
نقش ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک ترانزیت انرژی(نفت و گاز) خلیج فارس در پیش برد سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
228 - 255
حوزه های تخصصی:
ایران و منطقه زیر سطح آن خلیج فارس، از بُعد ژئوپلیتیک، گذرگاه شرق به غرب و محل ارتباط ژرفای ژئوپلیتیک شمالی(منطقه هارتلند) و ژرفای جنوبی(منطقه ریملند) بوده و در قلمروهای جدید ژئواکونومیک نیز در مرکز بیضی استراتژی انرژی قرار گرفته که در میان سه حوزه مهم مصرف کننده انرژی یعنی اروپا، چین و هند واقع شده است. از این رو پژوهش حاضر بر اساس نظریات هارتلند مکیندر و ادوارد لوتواک، بدنبال پاسخ به این سؤال بود که ترانزیت نفت و گاز خلیج فارس چه تأثیری بر پیشبرد سیاست منطقه ای ایران دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد؛ اتصال کریدور انرژی خلیج فارس به حوزه های مصرف، باعث پیوند سرنوشت امنیت انرژی و اقتصادی این کشورها به سرنوشت ایران، خلق شرکای راهبردی، ارتقاء سطح جایگاه منطقه ای، افزایش ضریب توسعه اقتصادی و امنیت ملی ایران خواهد شد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و یافته های پژوهش به شیوه ای توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.
نسبت ژئوپلیتیک و راهبردهای ملی توسعه در ایران از دیدگاه آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
245 - 274
حوزه های تخصصی:
آمایش سرزمین رویکردی منطقی و علمی به برنامه ریزی در پهنه ی سرزمین است که بیانگر این واقعیت است که بدون توجه به ظرفیت های سرزمینی، بهره وری به حداقل می رسد. از این رو در مقاله حاضر سعی شده تا به بررسی و آسیب شناسی این برنامه ریزی ها در فضای سرزمینی ایران از دیدگاه آمایش سرزمین بپردازد و به ارائه مدلی راهبردی دست یابد. در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که تأکید صرف بر کارکردهای سنتی سرزمینی مانند کشاورزی و فعالیت های وابسته به آب و عدم توجه به کارویژه های جدید و منطبق بر توان سرزمین و اقتضائات جهان امروز مانند تجارت و توریسم و غیره و همچنین سازماندهی سیاسی غیر منطبق بر نواحی و واقعیت های جغرافیایی کشور، سبب بروز آسیب های ژئوپلیتیکی کنونی شده است. برای ارائه مدل راهبردی از روش تحلیل راهبردی سوات «SOWT» و برای الویت بندی راهبردها از ماتریس «QSPM» استفاده شده است. روش تحقیق این مقاله نیز تحلیلی- توصیفی است. یافته های تحقیق گویای آن است که «راهبردهای ملی توسعه در ایران با ارائه درکی جامع از قوت ها و ضعف های داخلی سرزمین و تهدیدها و فرصت های خارجی و نیز آسیب های ناشی از برنامه ریزی انسانی در فضای جغرافیایی، زمینه را برای ارائه یک مدل راهبردی منطبق بر واقعیت های جغرافیایی و آمایش سرزمین در فضای سرزمینی ایران فراهم می نماید.
بررسی شاخص شفافیت از منظر حکمرانی خوب در جمهوری اسلامی ایران (1357-1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمامی تعاریف «حکمرانی مطلوب یا حکمرانی خوب» بیانگر مفهومی وسیع تر از حکومت هستند که علاوه بر نهاد دولت، شامل سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی می شود. وظیفه حکمرانی خوب همکاری و هماهنگی بین بخش های یادشده است. در این میان، شفافیت در همه بخش های حکمرانی خوب به عنوان یک ضرورت مطرح است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی، در صدد بررسی شفافیت در جمهوری اسلامی ایران می باشد. بدین منظور، چهار شاخص وضعیت آزادی مطبوعات، شفافیت در توزیع قدرت، شفافیت اقتصادی و موانع و مشکلات ساختار حقوقی شفافیت تشریح گشت. نتایج تحلیل ها نشان داد که شفافیت در دوره ده ساله ی اول جمهوری اسلامی ایران از سال 1358 تا 1368 تحت تاثیر دو ویژگی وجود شرایط جنگی و حضور شخصیت کاریزمایی امام نتوانست مجال ظهور یابد. در دوره 1368 تا 1376نیز به دلیل تمرکز بر فعالیت های اقتصادی و شروع فرآیند رشد طبقه متوسط شفافیت نتوانست تحقق پبدا کند. در دوره ریاست جمهوری خاتمی علی رغم امید برای ایجاد شفافیت، اما این امر به دلیل ضعف جامعه مدنی و مقاومت قدرت سیاسی در مقابل آن تحقق پیدا نکرد. با پیروزی احمدی نژاد در انتخابات بازگشت به شعارهای انقلابی و خواسته های رادیکال عدالت طلبانه و استکبار ستیزانه، شفافیت به طور کلی به حاشیه رانده شد. آنچه در بررسی شفافیت در فاصله سالهای 1357 تا 1390 بررسی شد؛ نشان داد که در سالهای نخست به دلیل شرایط انقلابی و قبضه قدرت توسط انقلابیون شفافیت در محاق قرار گرفت و سپس ساختار نهادی و قانونی که در این سالها به تدریج آشکار شد نشان داد که سیستم سیاسی گرچه قائل به مردم سالاری است؛ اما به دلیل ضعف های نهادی و ساختاری نتوانسته است، شفافیت را تحقق بخشد.
پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد افقی و پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در بیشتر شهرهای جهان رخ داده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل نیمه دوم قرن بیستم مطرح شده است. یکی از مهم ترین پدیده های ناپایدارکننده توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه نیز گونه ای از پراکنده رویی شهری با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر رسمی است که به دلایل مختلفی به ویژه در حریم شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. این سکونتگاه ها علاوه بر آن که جلوه ای از فقر هستند، از جمله چالش های توسعه فضایی نیز می باشند که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، با فاصله زیاد از مراکز شهری و معمولاً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شوند. توسعه فضایی سکونتگاه های غیر رسمی در حریم شهرها موجب اتلاف منابع، از بین رفتن اراضی کشاورزی و فضاهای باز و هم چنین آسیب به محیط زیست می شود. در کلانشهر مشهد نیز نبود کنترل لازم برای رشد بی رویه و نامتعادل، تخریب منابع تولیدی پیرامون، تغییر در ساختار فعالیت ها، افزایش جمعیت در سکونتگاه های پیرامونی و غیره به گسترش افقی آن تداوم بخشیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی پیامدهای فضایی توسعه سکونتگاه های غیر رسمی در حریم کلانشهر مشهد است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربری می باشد و به روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سکونتگاه های غیر رسمی به صورت شتابان و بدون برنامه در محدوده حریم کلانشهر مشهد در حال رشد و گسترش هستند. بیشترین تمرکز این سکونتگاه ها همواره در شمال، شمال غرب و غرب محدوده این کلانشهر بوده است. شکل گیری سکونتگاه های جدید و گسترش آن ها در سال های قبل، عمدتاً در حاشیه کشف رود و حد فاصل جاده جدید و قدیم قوچان صورت گرفته و تراکم آبادی ها در محدوده حد فاصل محدوده های منفصل شهری قرقی و توس تا شهر مشهد، یک پهنه یکپارچه و منسجم سکونتگاهی را تشکیل داده است.
تأثیر نوسان منابع آب بر امنیت آب (نمونه پژوهی: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
115-132
حوزه های تخصصی:
کمتر از سه درصد آب های کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشک سالی های پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاسته اند به گونه ای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید می کند. این آسیب، توجه کارگزاران و پژوهشگران به امنیت آب را در پی داشته است. استان خراسان جنوبی در شرق ایران به ذات استانی کم بارش با اقلیمی گرم و خشک است و طی دو دهه گذشته درگیر خشک سالی های پیاپی و اضافه برداشت از مخازن آب زیرزمینی بوده وضعیتی که طی سال های گذشته به تشدید تنش ها و نزاع های اجتماعی آب پایه در استان انجامیده است. مقاله حاضر که کاربردی و روش شناسی حاکم بر آن تبیینی-تحلیلی است، و یافته های آن نیز به روش کتابخانه ای(کتب،نشریات و اینترنت) گرداوری شده بر این فرضیه استوار است که طی سال های اخیر کاهش بارش ها و افت سطح آب خوان های استان خراسان جنوبی با افزایش شمار نزاع ها و دعاوی ارتباط دارد. نتیجه پژوهش نشان داد شیب نزولی بارندگی ها ، گفتمانهای توسعه ( افزایش تعداد چاه موتورها و توسعه تولیدات کشاورزی در سبد خانوار ) ، کاهش سطح مخازن آب را همراه داشته و در نتیجه آن تعداد تنش ها، نزاع ها و دعاوی حقوقی خراسان جنوبی در حوزه منابع آبی افزایش یافته و بر امنیت آب استان اثرگذار بوده است .
The Role of Science and Technology Diplomacy in Preventing Nuclear Proliferation (A Case Study: EU and Kazakhstan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
307 - 333
حوزه های تخصصی:
Science and technology diplomacy has been considered as one of the influential tools in the international arena by many countries and even trade and political unions. The European Union has also implemented various programs with Central Asian countries. The research question is what are the goals and objectives of EU science and technology diplomacy in Kazakhstan? The results show that EU scientific diplomacy is pursued in two forms: scientific diplomacy based on technology and scientific diplomacy based on the humanities in Central Asia. For example, 4 to 7-year programs have been implemented in Central Asian countries, such as Kazakhstan include biology, genomics and biotechnology for health, information technologies, nanotechnology, knowledge-based multifunctional materials and new manufacturing processes and tools, air and space, food quality and safety. The main focus of the program is on Kazakhstan. The main objectives of these programs appear to monitor the country's nuclear activities with the aim of preventing nuclear proliferation via support from the model of neoliberal economic development, increase the capacity of civil society, and support the soft power of the union. This research will use descriptive-analytical methods and second-hand data collection.
بررسی پیامدهای عملکرد دولت نهم و دهم در زمینه سیاست گذاری توسعه اقتصادی در ایران؛ مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
107 - 130
حوزه های تخصصی:
شرایط نسبتاً خوب و مناسب ژئواکونومیک، منابع فراوان نفت و گاز و مزیت های نسبی بالفعل و بالقوه فراوان استان خوزستان، ایجاب می کند این استان به یکی از توسعه یافته ترین مناطق کشور تبدیل شود، اما این مهم تاکنون محقق نشده است. تحقیق پیش رو سعی دارد موضوع را واکاوی نماید. اگرچه مؤلفه ها و عوامل مختلفی می توانند در توسعه نیافتگی این منطقه، دخیل و تأثیرگذار باشند، اما فرضیه مقاله، سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرست نخبگان و استمرار ساخت دولت رانتیر از علل مهم توسعه نیافتگی استان برشمرده و بر آن تأکید می کند. هدف این پژوهش، تحلیل، تبیین و واکاوی پیامدهای سیاست گذاری توسعه اقتصادی دولت نهم و دهم در استان خوزستان است. سیاست های اقتصادی دولت مشارالیه به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش ازاندازه به الزامات عقلانیت سیاسی، متفاوت ازآنچه وعده داده شد و انتظار می رفت، عملیاتی شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد براثر سیاست گذاری دولت یادشده، بیش از پنجاه درصد از مراکز و واحدهای مهم صنعتی و تولیدی استان خوزستان دچار چالش های جدی و اساسی مانند؛ رکود، تعطیلی و یا توقف اجباری درروند تولید گردیدند. چالش های مذکور، موجب تنزل شاخص های توسعه و به دنبال آن، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و تضییع سرمایه ها و حقوق بین نسلی شدند. روش تحقیق، ترکیبی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش کتابخانه ای و پیمایشی از نوع ارائه پرسشنامه و مصاحبه حضوری است.
The Future of the Regional System of the Middle East and the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
116 - 150
حوزه های تخصصی:
This paper seeks to draw scenarios for the future of the Middle East regional system, and considers the actors in the Middle East regional system as: 1. regional powers; 2. failed states in the region; in this paper the three failed states are mentioned: Iraq, Syria and Yemen, 3. active groups inside the failed states, and 4. interventionist powers, such as the United States and Russia, which intervene from an international level in the regional system of the Middle East. In this regard, the constructive variables of the regional system of the Middle East has been studied which include: the problematic, the boundary, the pole, the anarchy, the interaction pattern, the individual and the structure of the international system. The paper argues that every regional system has the problematic and based on the data obtained, the current problematic at the regional level is the existence of the failed states of Yemen, Iraq and Syria. Hence, it is about examining and identifying other variables surrounding the problematic, and ultimately on whether the objectives and actions of the poles of power in the region on the one hand, and the goals and actions of the superpowers on the international level are in line with the resolution of the problematic or conflicting and contradictory to the problematic, provides scenarios for the variables that shape the regional system, and in particular the regional interaction pattern. Based on these scenarios, the future of Iran's foreign policy can be explained.
Interstate Rivalries within Regional Organizations Case study: Economic Cooperation Organization (ECO)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
334 - 350
حوزه های تخصصی:
Although the goal of all regional organizations is to strengthen cooperation between member states, in some cases there are apparent or hidden rivalries in minor or major levels, which sometimes leads to stagnation and inefficiency of the regional organization and hinders effective cooperation. The need for cooperation in South West Asia to benefit all developing countries in the region became the main driver for the foundation of the Economic Cooperation Organisation (ECO) in 1985. This study aimed to identify the areas of rivalries among the member states of this organization resulting lack of cooperation and success, from a political geography and geopolitics point of view. Contexts of rivalries classified into four political, economic, cultural, and geopolitical factors containing eighteen sub-variables. The results showed geopolitical, political, cultural factors, and economic factors respectively have a positive and significant effect on rivalries in ECO
معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه پارلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخابات فراخوان ایجاد تغییر در ساخت دولت و تغییر نمایندگان است. از نظر فلسفی، چنانچه طول عمرحکومت کنندگان در ساختار سیاسی ماندگار باشد، ایجاد فساد می کند. انتخابات ساز وکار این تغییر و تحول است تا کرسی مدیریت عمومی شهروندان با اندیشه های جدید و مقبول آنان تغییرکند و مدیرانی جدید جایگزین مدیران کنونی گردند و از آنجا که در سرتاسر جهان، انتخابات در چارچوب حوزه های انتخابیه برگزارمی شود، ترسیم وتعیین محدوده حوزه های انتخابیه تاثیر مهمی بر ماهیت مجلس و نمایندگی خواهد داشت. لذا موضوع معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه در جغرافیای انتخابات یکی از مباحث مهم در رشته جغرافیای سیاسی می باشد.حوزه های انتخابیه تقسیمات اداری فضا می باشند که توسط نمایندگان مردمی که در قلمروهای محدوده های کشورهای دموکراتیک زندگی می کنند برای مقاصد انتخاباتی طراحی شده اند. طراحی حوزه های انتخابیه باید با توجه به معیارها، اصول و روش های علمی و منصفانه باشد و در راستای تکامل و بهکرد حکمرانی دموکراتیک انجام شود. درغیر این صورت، قصور در این امر می تواند به پیدایش وضعیت مرزبندی جانبدارانه و سهمیه بندی ناعادلانه بینجامد. این مقاله با رویکر توصیفی – تحلیلی معیارهایی را که کشورهای جهان در تعیین حوزه های انتخابیه خود به کار می برند بررسی نموده است. هدف اصلی این مقاله تبیین این مطلب می باشد که آیا کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه یکسانی دارند و بطور کلی در کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه چگونه می باشد. نتیجه مقاله حاکی از این است که کشورها براساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی خود اقدام به تعیین معیارهای حوزه های انتخابیه می نمایند که با یکدیگر تفاوت دارند و این تحقیق نشان می دهد که در موارد مورد مطالعه برخی معیارهای مشترک وجود دارد و کشورها به فراخور شرایط سیاسی، اجتماعی و طبیعی خود معیارهای خاص خود را در تعیین حوزه های انتخابیه دارند.
تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر شکل گیری جریان سیاسی- مذهبی روشنیه در شبه قاره هند با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
177 - 199
حوزه های تخصصی:
در هزاره نوین، بازگشت به سیاست گرایی کلاسیک و وجود احزاب سیاسی- مذهبی کارآمد، یکی از مهمترین شاخص های توسعه اجتماعی در مقیاس ملی و عاملی اثرگذار در ثبات و شکوفایی ملت های مختلف در عرصه سیاستگذاری های بین المللی به شمار می آید. از این رو، هدف پژوهش حاضر تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر شکل گیری جریان سیاسی- مذهبی روشنیه در شبه قاره هند با رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، پیمایش های میدانی و نرم افزاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت از مجموعه افراد و متخصصانی که پیرامون شکل گیری جریان های سیاسی- مذهبی در حوزه جنوب شرق آسیا و شبه قاره هند می باشد که از دانش و تجربه کافی برخوردار بوده و به دلیل عدم امکان دسترسی به همگان، با استفاده از روش گلوله برفی، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری، جهت ادامه مطالعات، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که میزان صحت و اعتبار داده های پژوهش در قالب شاخص پُرشدگی با ضریبی نزدیک به (98%) مورد تائید قرار گرفت. همچنین، توزیع متغیرهای پژوهش، نشان از سهم قابل توجه و کلیدی عناصری با اثرگذاری متوسط (282) در حالت مستقیم و 4650 در وضعیت غیرمستقیم است. متناسب با آن، الگوهای آتی قابل تحقق در سه گروه سناریوهایی با مطلوبیت بالا(وضعیت سبز)، قابل قبول(وضعیت زرد) و بحران(وضعیت قرمز)، ارائه شدند.
تبیین نقش عوامل جغرافیای انسانی در قدرت دریایی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت دریایی کشورها از مؤلفه هایی همانند: مؤلفه جغرافیایی - سرزمینی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی شکل یافته است. پدیده های جغرافیایی با ماهیت انسانی، مؤلفه مهم در ساختار قدرت دریایی کشورها است. تحقیق حاضر به تبیین نقش عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی در قدرت دریایی کشورها پرداخته است. وضعیت سیاسی و امنیتی قلمرو سرزمینی کشور (داخل کشور و مرزهای آبی و خشکی)، جمعیت و اجتماع ساحلی، شهرها و بنادر ساحلی، پایگاه های نظامی ساحلی و دریایی، پیوند شبکه های ارتباطی داخل کشور با منطقه ساحلی، مهمترین عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی قدرت دریایی کشورها است. این تحقیق از لحاظ هدف بنیادی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، مقالات و اسناد است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش کیفی و استنباطی انجام شده است. عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی قدرت دریایی، بطور مصداقی در برخی کشورها مورد بحث قرار گرفته است. یافته های تحقیق مؤید آن است که تمامی عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی بنحوی بر قدرت دریایی کشورها تأثیر می گذارد. تنش های سیاسی و امنیتی قلمرو سرزمینی و پایگاه های نظامی دریایی، مهمترین عناصر در بین عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی قدرت دریایی است. نقش تمامی عناصر مؤلفه جغرافیای انسانی در قدرت دریایی کشورها، به استثنای وضعیت سیاسی و امنیتی قلمرو سرزمینی، به عنصر ویژگی طبیعی منطقه ساحلی وابسته است. حتی پایگاه های نظامی دریایی که دور از ساحل هستند، بدون ارتباط با منطقه ساحلی و سرزمین اصلی، فاقد قدرت اثربخشی خواهند بود.
سیاست فشار حداکثری آمریکا و راهبرد مهارگریزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات تحول در موازنه قدرت جهانی، نظم ژئوپلیتیکی خاورمیانه با گذار از عصر آمریکایی به سمت یک وضعیت چندقطبی در حال تغییر است. وضعیتی که ناظر بر افول هژمونی ایالات متحده و ظهور قدرت های منطقه ای به منظور شکل دهی به نظم در حال ظهور خاورمیانه است. در این میان، ایران به عنوان یک دولت انقلابی و یک قدرت تجدیدنظر طلب، با اتخاذ راهبردهای نامتقارن سعی در به چالش کشیدن نظم بین المللی لیبرال و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای نظم ساز است. در نقطه مقابل، ایالات متحده با همراه ساختن متحدان بین المللی و منطقه ای خود و در قالب سیاست فشار حداکثری به دنبال تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، تغییر رژیم و تغییر موازنه قدرت منطقه ای علیه ایران بوده است. با وجود این، راهبرد مهار آمریکا قادر به تضعیف ظرفیت های کنشگری ایران در ژئوپلیتیک در حال تغییر منطقه ای نبوده است. سوال اصلی این است که ایران با بهره گیری از چه استراتژی توانسته در مقابل فشار حداکثری ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن به منظور تحمیل انزوای ژئوپلیتیکی، موقعیت و قدرت خود را حفظ کند؟ فرضیه این نوشتار این است که در مقابل فشارحداکثری ایالات متحده، جمهموری اسلامی ایران سیاست مهارگریزی را به عنوان راهبرد اصلی خود برگزیده است. این سیاست که از طریق "بازدارندگی نامتقارن" اعمال می شود در سه قالب بهره گیری از گروه های پروکسی، ارتقای توانمندی موشکی و بازدارندگی دریایی اعمال شده است. ذکر این نکته ضروری است که این پژوهش در قالب روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه تحقیق خواهد پرداخت .
جنگ چالدران: خوانشی ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
165 - 198
حوزه های تخصصی:
در سده شانزدهم میلادی، شاه اسماعیل اول، وحدت ملی ایران را دوباره احیا و هویت ایرانی را بر پایه شیعه دوازده امامی پی ریزی کرد. در این میان، رقابت ژئوپولیتیکی ایرانی-عثمانیِ در آسیای باختری با رقابت ژئوکالچرال شیعی-سنی، همنهشت شد. بنیان گذاری ایران صفوی تاثیری ژرف بر دیگر جوامع شیعه گذاشت. در بهار ۱۵۱۰م، ایران اما از شورشیان شیعه ترک زبان در آناتولی پشتیبانی نکرد. سلطان سلیم اول، چهار سال پس از سرکوب شورشی، به ایران تاخت و شاه اسماعیل را در نبرد چالدران شکست داد. نوشته های بسیاری درباره جنگ چالداران چاپ شده است اما کمتر به فاکتورهای ژئوپولیتیکی، ژئوکالچرال و ژئواکونومیک پرداخته شده است. "کدامین فاکتورهای بنیادین در شکل گیری نبرد چالداران نقش داشت؟ "نوشته حاضر نشان می دهد نبود "خواست" و یا "توانایی" شاه اسماعیل در پشتیبانی از جنبش ترکان شیعه آسیای صغیر به شکست ارتش ایران و از دست رفتن همیشگی کردستان سوریه و ترکیه مدرن انجامید.
بررسی نقش ترانزیت ریلی در ارتقای منزلت ژئوپلیتیکی بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
70 - 100
حوزه های تخصصی:
بندر چابهار با توجه به توانمندی های ممتاز محیطی و نزدیکی به کشورهای آسیای مرکزی و شرقی در منطقه ی جنوب شرق در مقوله ی کشتیرانی و ترابری دریایی، پیوند با راهگذر شمال- جنوب و مسیر ترانزیتی شرق- غرب موقعیت خاص جغرافیایی را دارد. علی رغم ارزش حیاتی این منطقه، مسئله اصلی این است که اتصال این شبکه به ترانزیت حمل ونقل ریلی داخل و خارج کشور و کریدور شمال-جنوب چه تأثیری بر منزلت ژئوپلیتیکی بندر چابهار خواهد داشت؟روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای گردآوری و انجام گردید. برقراری ترانزیت ریلی بندر چابهار موجب افزایش تعامل دولت جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها، جذب سرمایه های خارجی، رونق اقتصادی و افزایش اشتغال و مهاجرت معکوس با تقویت چشم گیر شهرسازی، ایجاد امنیت و ثبات سیاسی در منطقه ی شکننده خاورمیانه، تسریع در احیای راه ابریشم دریایی و اتصال این بندر به هارتلند "مکیندر" و بهره مندی از مزیت ژئوپلیتیکی آن خواهد شد
Principles for the settlement of ethno-political conflict in Nagorno-Karabakh(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
146 - 162
حوزه های تخصصی:
The relevance of the subject of this research is based on the need to find new ways of solving the problems of ongoing ethno-political conflicts in the post-Soviet space. The study is devoted to the problems of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The purpose of the study is to develop the principles for resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The conflict in Nagorno-Karabakh remains relevant because of its incompleteness and the possibility of entering a dangerous stage of armed confrontation, which requires a continuous search for ways out of the situation. In this regard, there is a lot of research made on this matter from different positions. As a result of the study, the principles of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh were revealed. The significance of the study is due to the relevance of the problems of research of unrecognized states in conditions when their appearance on the world map is becoming more and more frequent.