انتخابات فراخوان ایجاد تغییر در ساخت دولت و تغییر نمایندگان است. از نظر فلسفی، چنانچه طول عمرحکومت کنندگان در ساختار سیاسی ماندگار باشد، ایجاد فساد می کند. انتخابات ساز وکار این تغییر و تحول است تا کرسی مدیریت عمومی شهروندان با اندیشه های جدید و مقبول آنان تغییرکند و مدیرانی جدید جایگزین مدیران کنونی گردند و از آنجا که در سرتاسر جهان، انتخابات در چارچوب حوزه های انتخابیه برگزارمی شود، ترسیم وتعیین محدوده حوزه های انتخابیه تاثیر مهمی بر ماهیت مجلس و نمایندگی خواهد داشت. لذا موضوع معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه در جغرافیای انتخابات یکی از مباحث مهم در رشته جغرافیای سیاسی می باشد.حوزه های انتخابیه تقسیمات اداری فضا می باشند که توسط نمایندگان مردمی که در قلمروهای محدوده های کشورهای دموکراتیک زندگی می کنند برای مقاصد انتخاباتی طراحی شده اند. طراحی حوزه های انتخابیه باید با توجه به معیارها، اصول و روش های علمی و منصفانه باشد و در راستای تکامل و بهکرد حکمرانی دموکراتیک انجام شود. درغیر این صورت، قصور در این امر می تواند به پیدایش وضعیت مرزبندی جانبدارانه و سهمیه بندی ناعادلانه بینجامد. این مقاله با رویکر توصیفی – تحلیلی معیارهایی را که کشورهای جهان در تعیین حوزه های انتخابیه خود به کار می برند بررسی نموده است. هدف اصلی این مقاله تبیین این مطلب می باشد که آیا کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه یکسانی دارند و بطور کلی در کشورها معیارهای تعیین حوزه های انتخابیه چگونه می باشد. نتیجه مقاله حاکی از این است که کشورها براساس قانون اساسی و قوانین انتخاباتی خود اقدام به تعیین معیارهای حوزه های انتخابیه می نمایند که با یکدیگر تفاوت دارند و این تحقیق نشان می دهد که در موارد مورد مطالعه برخی معیارهای مشترک وجود دارد و کشورها به فراخور شرایط سیاسی، اجتماعی و طبیعی خود معیارهای خاص خود را در تعیین حوزه های انتخابیه دارند.