فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
۳۶۱.

پهنه بندی احتمال رخداد بیشینه بارش روزانه در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان همدان GIS سیل خیزی بارش محتمل بیشینه بارش روزانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۱۵ تعداد دانلود : ۴۲۲
از خصوصیات مهم اقلیم همدان نامنظم بودن زمان بارش و ریزش حداکثر 24 ساعته در ماه های اسفند و فروردین است. این عامل، یعنی ریزش باران های شدید باعث افزایش خطر سیل در این استان گشته است. فصل زمستان ریزش به صورت برف است و زمان ذوب آن در فروردین ماه همراه با بارش باران باعث طغیان رودخانه ها می گردد. در ماه های دیگر سال خالی بودن زمین از پوشش زراعی و گیاهی و خشک بودن خاک و ... باعث افزایش سیلاب می گردد. عوامل سیل خیزی در استان همدان گوناگون و متنوع می باشد. از علل مهم و مؤثر در سیل خیزی یک منطقه، آب و هوا، ناهمواری پوشش گیاهی و ... هستند. در این مقاله حداکثر روزانه بارش به منظور پیش بینی حجم آب قابل استحصال ناشی از سیلاب ها و برنامه ریزی در جهت مدیریت منابع آب منطقه، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور بر اساس بارندگی های حداکثر 24 ساعته، نقشه مدل ارتفاعی و گرادیان بارش و نقشه هم باران منطقه برای دوره بازگشت های 2،10،25،50 با روش بهترین توزیع آماری برای منطقه (توزیع گمبل) برآورد و در محیط GISپهنه بندی شده (به روش کریجینگ) پهنه بندی شده با کاهش دوره بازگشت، میزان بارش محتمل روزانه کاهش می یابد. بر این اساس در دوره برگشت های فوق مناطق جنوب شرق و شمال غرب استان همدان (دشت کبودر آهنگ) دارای بیشترین بارش محتمل روزانه است. فراوانی تعداد سیل های رخ داده در استان، نشان دهنده این واقعیت است که مناطق نامبرده بیشترین و مهیب ترین سیل ها را در استان به خود اختصاص داده اند (سیل سال 1366منطقه کبودر آهنگ). طبق این نقشه ها مناطق شرقی استان دارای کمترین بارش محتمل روزانه است. نتایج این مطالعه می تواند در پهنه بندی و پیش بینی سیلاب و همچنین برنامه ریزی و مدیریت منابع آب منطقه بکاربرده شود.
۳۶۲.

پهنه بندی خطر سیل در مراکز انسانی و اقتصادی استان خراسان جنوبی با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلایای طبیعی سیل پهنه بندی خراسان جنوبی مراکز اقتصادی و انسانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۳۵۱
مبسوط 1- مقدمه سیل یک پدیده طبیعی است که در هنگام بروز مانند هر بلای طبیعی دیگری دارای آثار تخریبی غیرقابل اجتناب است. بر اساس جغرافیای طبیعی کشورمان و میزان حادثه خیزی برخی مناطق آن، در بعضی موارد اثرات سوء ناشی از وقوع سیل موجب خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری شده است. بخش اعظم مراکز انسانی کشور به لحاظ برخورداری از موقعیت کوهپایه ای و آب و هوای خشک و نیمه خشک، که در آن بارشها اغلب بصورت ناگهانی و سیل آسا بوده و پس از یک بارش بلافاصله روان آب ها ایجاد می شود، کشور را مستعد سیل خیری زیاد کرده است که  سالانه خسارات هنگفتی به منابع کشاورزی و مالی مردم وارد می آورد. استان خراسان جنوبی نیز به دلیل اقلیم نیمه بیابانی و خشک و بارشهای نامنظم و سیل آسا، از پتانسیل سیل خیزی قابل توجهی برخوردار است که فعالیتهای انسانی و به هم خوردن تعادل اکولوژیک نیز موجب افزایش میزان خسارات شده است. لزوم مطالعه این استان از جهت پهنه بندی خطر سیل و مشخص کردن مراکز انسانی و اقتصادی و زیربنایی در معرض سیل یکی از گامهایی است که می تواند موجب افزایش آگاهی نسبت به این امر و چاره جویی برای آن باشد. 2- روش شناسی با توجه به هدف پژوهش حاضر، داده های مورد نیاز شامل داده های اقلیمی، هیدرولوژی، توپوگرافی، کاربری اراضی، مناطق در معرض خطر سیلاب شامل قنوات، چاه، چشمه، مراکز فعالیت اقتصادی و سکونتگاه های انسانی می باشد. داده های اقلیمی مورد نیاز از پایگاه داده های سازمان هواشناسی کشور در دوره آماری 1975-2010 و استان خراسان جنوبی تهیه گردیده است. داده های هیدرولوژی از پایگاه داده های شرکت منابع آب ایران استفاده شده است. همچنین داده های مربوط به خسارات ناشی از سیلاب در سطح استان از سازمان جهاد کشاورزی و پایگاه داده های مخاطرات وزارت کشور استخراج شده است. برای تهیه نقشه های پهنه بندی خطر سیلاب از روش های زمین آمار و تحلیل های فضایی و رتبه بندی فاکتورهای مؤثر در سیلاب فازی و با کمک نرم افزار GIS انجام شده است. 3- بحث خسارات سیل در استان خراسان جنوبی در گذر زمان و با افزایش فشار جمعیت و فعالیتهای انسانی به اکوسیستم و به هم خوردن تعادل اکولوژیکی تشدید شده است. عوامل مختلف مؤثر در پهنه بندی خطر سیل خیزی استان خراسان جنوبی تحت تأثیر چهار گروه زیر می باشد: گروه اول: شامل مشخصات توپوگرافی و موفولوژیک حوضه های آبی و کاربری اراضی. گروه دوم: شامل مشخصات اقتصادی و تأسیسات زیربنایی که بیشترین خسارات را در رخدادد سیلاب ها متحمل می شوند. گروه سوم: شامل متغییرهای دبی سالانه، دبی لحظه ای، بارش 24 ساعته، میزان احتمال وقوع، مقدار دبی در دوره برگشت های مختلف. گروه چهارم: شامل متغییرهای میانگین دما، حداقل و حداکثر متوسط دما و نوع اقلیم می باشد. لایه های مؤثر در سیلاب نیز شامل: شیب، شبکه زهکشی طبیعی و شرایط اقلیمی می باشند. وزن دهی به لایه های مؤثر در سیلاب، در چارچوب منطق فازی صورت گرفته است. شاخص های استفاده شده در این مورد شامل شاخص Dunn Index، FCM و ASW می باشد. که شاخص ASW در بین گروه های موثر بر خطر سیلاب به صورت زیر است: گروه 1: 79%؛ گروه 2: 8/79%؛ گروه 3: 83%؛ گروه 4: 17%. طبقه بندی حوضه های آبریز استان خراسان جنوبی از نظر خطر سیل خیزی و خسارات ناشی از آن نیز بصورت زیر است: 1- خطر شدید (قائن- موسویه- خوسف-سرایان)، 2- خطر نسبتاً شدید (فردوس- درح-زهان-طبس سینا)، 3- خطر متوسط (مرزی-شاهرخت- نهبندان-شاسکوه) و 4- خطر کم (قلعه زری-ده سلم- بندان). 4- نتیجه ​گیری نتایج پهنه بندی خطر سیل خیزی در استان خراسان جنوبی نشان می دهد که بخش زیادی از جوامع انسانی ساکن در آن شامل 9 شهر و 153 روستا با مجموع بیش از 250 هزار نفر جمعیت که بیش از 37 درصد جمعیت استان را تشکیل می دهد، در معرض خطر سیل قرار دارند و علاوه بر آن شمار زیادی از مراکز مهم و حیاتی این استان از جمله فرودگاه، دانشگاه، نیروگاه برق و بیمارستان نیز در خطر قرار گرفته اند. این امر نشان می دهد که در گذشته فعالیتهای توسعه ای و مکان یابی و تخصیص کاربری های اراضی با اصول و ضوابط علمی و آمایشی انجام نشده است.
۳۶۳.

مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی با رویکرد برنامه ریزی محیط زیست و بهره گیری از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (مطالعه ی موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صنایع پتروشیمی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی پرومته مکان یابی و آمایش سرزمین برنامه ریزی محیط زیست

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری آمایش شهری
تعداد بازدید : ۸۴۹ تعداد دانلود : ۳۸۶
هدف از این پژوهش، مکان یابی و آمایش صنایع پتروشیمی از دیدگاه برنامه ریزی محیط زیست با استفاده از روش تلفیقی پرومته و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در استان لرستان است. پردازش و تحلیل داده ها به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و براساس ده معیار مهم از نظر کارشناسان محیط زیستی شامل طبقات ارتفاع، طبقات شیب، فاصله از مناطق حفاظت شده، قابلیت کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، فاصله از گسل، فاصله از نقاط روستایی، فاصله از نقاط شهری، فاصله از صنایع موجود و فاصله از راه ها صورت گرفته است. در این پژوهش از روش پرومته برای رتبه بندی آلترناتیوها و از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای تعیین وزن هریک از معیارها استفاده شد. برپایه ی نقشه وزن بندی نهایی، از مجموع مساحت منطقه، شانزده درصد (45 هزارو207 کیلومتر مربع) برای توسعه ی صنایع پتروشیمی مناسب هستند. نتایج تجزیه و تحلیل حساسیت مدل نیز نشان داد که بخش زیادی از مکان های ب ا ت وان نسبتاً مناسب و مناسب نقشه ی نهایی، منطبق بر کلاس های ک املاً مناس ب ه ریک از مشخصه های ورودی در مدل بوده است و این ام ر رض ایت بخ ش بودن مدل به کار رفته را در مطالعات مکان یابی صنایع پتروشیمی نشان می دهد.
۳۶۴.

تحلیل الگوهای فضایی و دامنه برد قاچاق کالا در مناطق مرزی کشور (مطالعه موردی: قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بوشهر الگوی فضایی قاچاق کالا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری امنیت شهری
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
قاچاق یا ورود و خروج غیرقانونی و مخفیانة کالا، از پیچیده ترین و پرمسئله ترین رفتارهای مجرمانه در کشور است. هرساله از محل این رفتار ناهنجار، هزینه ها و خسارت های جبران ناپذیر مادی و معنوی به کشور وارد می شود. در استان بوشهر در مرز جنوبی کشور، به دلیل وجود مرزهای گستردة آبی و ویژگی های جغرافیایی و سوق الجیشی، آمار بالای قاچاق کالا یکی از مسائل مهم به شمار می آید. در پژوهش حاضر، الگوهای فضایی پدیدة قاچاق کالا و دامنة کالاهای قاچاق در این استان مطالعه شده است. این پژوهش کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی، طی یک سال انجام شده است. جامعة آماری پژوهش نیز شامل قاچاق های وقوع یافتة ارزاق عمومی در محدودة استان بوشهر است. به منظور تحلیل داده ها و تحلیل فضایی قاچاق در این استان، از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، روش تحلیل شبکه و تحلیل تراکم کرنل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بیشترین میزان کشف قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر، در شهرستان کنگان و کمترین میزان کشفیات در شهرستان دشتی رخ داده است. تحلیل زمانی ارزاق عمومی نشان می دهد این کالاها، در روزهای میانی هفته بیش از روزهای دیگر قاچاق می شود و الگوی توزیع شبانه روزی، بیانگر توزیع بیشتر جرایم در ساعت های میانی روز است. درپایان، ضمن تحلیل عوامل مؤثر بر پدیدة قاچاق در استان بوشهر، چند پیشنهاد برای کنترل و مقابله با این پدیدة ناهنجار ارائه می شود.
۳۶۵.

ارزیابی و پهنه بندی احتمال خطر زمین لغزش در حوضه آبریز یایجیلو با مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل سلسله مراتبی سامانه اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی زمین لغزش اهرچای حوضه یایجیلو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۶۹۷ تعداد دانلود : ۶۶۳
بررسی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش، تهیه نقشه آسیب پذیری و دوری جستن از مناطق مستعد وقوع زمین لغزش می تواند کمک مؤثری در کاهش خسارت های احتمالی و مدیریت خطر حاصل از این پدیده داشته باشد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه ابتدا نقشه ها و لایه های اطلاعاتی عوامل اصلی مؤثر در رخداد این پدیده از قبیل شیب، جهت شیب، بارش، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و طبقات ارتفاعی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه گردید و سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی زمین لغزش های موجود در منطقه شناسایی شد. در مرحله بعد با به کارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) عوامل موردبررسی در مرحله پیشین به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تأثیر آن ها است محاسبه شده است. وزن های به دست آمده در محیط نرم افزار Arc Map به لایه و کلاس مربوطه اعمال گردید و سپس اقدام به تلفیق لایه های مؤثر شناسایی شده در زمین لغزش گردید. و درنهایت نقشه پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در حوضه یایجیلو به دست آمد. نتایج حاصل از این بررسی نشانگر این است که روش تحلیل سلسله مراتبی به دلیل استوار بودن بر مبنای مقایسه زوجی موجب سهولت و دقت در انجام محاسبات لازم و ارائه نتایج به دلیل دخالت دادن تعداد زیادی از عوامل در مقایسه با سایر روش های پهنه بندی خطر زمین لغزش است. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در حدود 36/2 در صد از مساحت حوضه یایجیلو، احتمال وقوع زمین لغزش خیلی زیاد بوده، همچنین در 93/21 درصد احتمال وقوع زیاد، 38/45 درصد احتمال وقوع متوسط، 14/28 درصد احتمال وقوع کم و در 21/3 درصد احتمال وقوع خیلی کم می باشد.
۳۶۶.

بررسی خشکسالی سواحل جنوبی دریای خزر طی دوره پایه و آینده با استفاده از مدل های ریز مقیاس ساز LARS-WGو SDSM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشکسالی GIS سواحل جنوبی دریای خزر SPI SDSM LARS-WG مدل ریز مقیاس ساز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۷۹ تعداد دانلود : ۵۱۳
خشکسالی، رخدادی طبیعی است که در همه نوع اقلیم مشاهده می شود. این پدیده قادر است خسارات شدیدی به مناطق مستعد وارد سازد. از آنجایی که خشکسالی، کشاورزی سواحل خزر را به دلیل ویژگی خاص خود دستخوش تغییر می کند، این پدیده در سواحل خزر مورد بررسی قرار گرفته شد. هدف این پژوهش، بررسی خشکسالی طی دوره پایه 2010-1961 و آینده 2030-2011 در سواحل جنوبی خزر با استفاده از نمایه SPI(نمره (Zاست. داده های روزانه بارش 5 ایستگاه برای محاسبه مجموع بارش ماهانه و داده های مدلHADCM3 تحت سناریویB1 وA2دریافت شد. برای ریز مقیاس کردن داده هایHADCM3 از دو مدل ریزمقیاس ساز LARS-WGوSDSMاستفاده شد. نتایج نشان داد، مدل LARS_WG قابلیت بالاتری نسبت به مدلSDSMبرای ریزمقیاس کردن داده های بارش دارد. نتایج شبیه سازی مدل LARS-WG، افزایش بارش برای ماه های ژانویه -فوریه- نوامبر – و دسامبر و کاهش آن برای ماه های آگوست و سپتامبر را در هر پنج ایستگاه تخمین زد. نتایج شبیه سازی با مدل LARS-WGبا ضریب تبیین 96 تا 99 درصد، خطای مطلق میانگین 3.6 تا 12.6 میلیمتر و نتایج آزمون های T وF که به ترتیب برای معنی داری میانگین و واریانس داده ها می باشد، معنی دار است. معنی داری 2 میانگین مشاهداتی و شبیه سازی 2 مدل و هم توزیع بودن با دو تست به ترتیب ویلکاکسون و کلموگروف اسمیرنوف ثابت شد. شدت خشکسالی با استفاده ازGISبه نقشه تبدیل شد. نتایج نمره Zسه ماهه با ریزمقیاس سازی مدل LARS-WGنشان داد، بیشترین فراوانی و شدت خشکسالی طی دوره مشاهداتی مربوط به ایستگاه انزلی و رشت است. طی دورهآینده ایستگاه رشت، گرگان و رامسر بالاترین شدت خشکسالی را خواهند داشت. نمره Z6 ماهه مشخص کرد، از نظر فراوانی؛ ایستگاه بابلسر،گرگان و رامسر و از نظر شدت؛ ایستگاه انزلی، رشت و رامسر بالاترین خشکسالی را تجربه کرده اند. درآینده رامسر و سپس رشت و گرگان درجات بالاتر خشکسالی را خواهند داشت. نمره Z12 ماهه نیز بیشترین شدت را برای ایستگاه رامسر و سپس انزلی و برای آینده در رشت، رامسر، بابلسر و انزلی نشان داد. نتایج مشخص کرد، دوره های نرمال بر اساس نمایه نمره Z، دوره های با فراوانی بیشتری نسبت به بقیه دوره ها در هر 5 ایستگاه بوده است.
۳۶۷.

مقایسه دقت و نحوه تولید نقشه ی لندفرم های ژئومورفولوژی، از طریق روش سنتی و فتوگرامتری تحلیلی (مطالعه ی موردی : حوضه ی آبخیز هرزندچای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ERDAS Imagine نقشه لندفرم های ژئومورفولوژی فتوگرامتری تحلیلی هرزند چای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۴۴۰
عملیات تناظریابی عکسی با واقعیت زمینی در تهیه نقشه های موضوعی همواره با مشکلات و تنگناهایی مواجه بوده است. در این تحقیق قطعه (ماژول) LPS از نرم افزار ERDAS Imagine9.2 با هدف تهیه ی نقشه ی لندفرم های ژئومورفولوژی بر اساس روش فتوگرامتری تحلیلی (آفاین دو بعدی) برای حوضه ی آبخیز هرزندچای با استفاده از عکس های هوایی (1:40000) بکار گرفته شد و نقشه ی لندفرم های ژئومورفولوژی حوضه آبخیز هرزندچای با استفاده از هر دو روش سنتی و فتوگرامتری تهیه شدند. نقشه تهیه شده به روش فتوگرامتری، پس از بازدید میدانی و مطابقت نوع لندفرم ها با طبیعت، با نقشه تهیه شده به روش رایج تهیه ی نقشه های موضوعی در کشور مقایسه گردید. برای انجام آزمون آماری به منظور ارزیابی نقشه لندفرم های ژئومورفولوژی تهیه شده، 100 نقطه توسط نرم افزار ERDAS Imagine9.2 بر روی نقشه های تهیه شده تعیین نموده و سپس حدود 62 نقطه از آنها با استفاده از دستگاه موقعیت یاب زمینی (GPS) برداشت شدند و مشخصات مربوط به هرکدام یادداشت شدند. آزمون آماری به روش Stratified Random Sampling و با استفاده از نرم افزار ERDAS Imaginge 9.2 انجام یافت. براساس نتایج حاصله از آزمون آماری، میزان درصد صحت کل برای نقشه لندفرم های ژئومورفولوژی تهیه شده با روش فتوگرامتری تحلیلی 95 درصد و مقدار شاخص کاپا 9/0 بدست آمد. لیکن مقادیر مذکور برای نقشه تهیه شده لندفرم های ژئومورفولوژی که با روش رایج در کشور تهیه شده بود به ترتیب برابر 84 درصد و 76/0 بدست آمد. لندفرم فرسایش رودخانه ای بیشترین (صد درصد) و لندفرم فرسایش شیاری از کمترین میزان دقت کل (50 درصد) در مقایسه با سایر لندفرم های فرسایشی برخوردار بودند. بنابراین نقشه لندفرم های ژئومورفولوژی تهیه شده با روش فتوگرامتری تحلیلی به عنوان نقشه نهایی برای حوضه ی آبخیز هرزندچای انتخاب گردید.
۳۶۸.

بررسی و ارزیابی فضایی کالبدی شاخص های رشد هوشمند با استفاده از مدل WASPAS (مطالعه موردی: مناطق شهر یزد)

کلید واژه ها: رتبه بندی رشد هوشمند واسپاس مناطق شهری یزد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۵۱۸
الگوی رشد و توسعه کالبدی به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسانی تعریف می شود و پراکندگی نامعقول آن آثار نامطلوبی بر محیط کالبدی فضایی جوامع می گذارد. تلاش های زیادی برای بر طرف ساختن آثار منفی گسترش کالبدی پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آنها راهبرد رشد هوشمند است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر؛ همچنین از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری گردیده است و سپس برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمی و کیفی برنامه ریزی، از جمله مدل وزن دهی آنتروپی شانون و مدل WASPAS جهت شناخت الگوی رشد شهر داده ها تحلیل شده اند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل فضایی کالبدی بر اساس شاخص های رشد هوشمند بر آن است تا با فراهم کردن اطلاعات تحلیلی در زمینه ارزیابی نواحی به لحاظ میزان تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری بتوان گام های مهمی در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار شهری با دست یابی به رشد هوشمند برداشت. نمونه موردی نواحی سه گانه شهر یزد می باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که الگوی رشد کالبدی مناطق شهر یزد به صورت پراکنده و نامناسب است و این امر موجب ناپایداری زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و در نهایت شکل شهری شده است. با توجّه به کل شاخص ها مناطق 1، 2 و 3 به ترتیب رتبه های 2، 3 و 1 را به دست آوردند.
۳۶۹.

ارائه و پیاده سازی یک مدل جدید برای سناریوسازی در برنامه ریزی منطقه ای مورد شناسی: استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مازندران رویکرد سیستمی سناریوسازی سناریو اکتشافی تحلیل مورفولوژیک توسعه منطقه ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری آمایش شهری
تعداد بازدید : ۱۰۹۱ تعداد دانلود : ۷۰۵
یکی از ابزارهای مناسب برنامه ریزی راهبردی در شرایط عدم قطعیت و در شرایطی که دنیای پیش روی ما دنیایی مملو از شگفتی سازهای مختلف می باشد، سناریونگاری است. تمرکز و هدف کلیدی پژوهش حاضر، تدوین و پیاده سازی مدلی برای تهیه سناریوهای توسعه استان مازندران در افق 1410 با رویکرد سیستمی است. روش انجام پژوهش از نوع ترکیبی زنجیره ای است. برای جمع آوری داده ها عمدتاً از روش های اسنادی و دلفی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل عوامل بوسیله نرم افزار MICMACو برای تحلیل سناریوها و تدوین آنها از روش تحلیل مورفولوژیک بوسیله نرم افزار Morphol، استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از رشد تدریجی قابلیت های کلیدی توسعه استان در افق 1410 را دارد. در هر چهار سناریوی اول، فرض کاهش تدریجی سطح تولیدات باغی بواسطه تغییرات کاربری اراضی (به خصوص در نواحی غربی) ظاهر شده است که به نوعی یک تهدید جدی و کلیدی برای استان مازندران و به خصوص نواحی متمایل به غرب استان شمرده می شود. دیگر نتیجه مهم، ظهور فرض ""رشد بالای 30 درصد مبادلات بندر فریدونکنار"" به عنوان یک عامل بسیار تأثیرگذار در توسعه استان که می تواند یک قطب قوی توسعه در نواحی متمایل به مرکز جغرافیایی استان را بوجود آورد. در بخش گردشگری نیز در همه چهار سناریوی اول، فرض خوش بینانه «توسعه همه جانبه زیرساخت های گردشگری در غرب استان و برداشتن گام های اولیه برای برندسازی منطقه ای در مقیاس فراملی» ظاهر شده است و این مورد نیز نشان از امیدواری بهبود وضعیت توسعه در نواحی غربی استان دارد.
۳۷۰.

پهنه بندی خطر پذیری زلزله و مکان یابی مناطق امن در زمان مخاطرات طبیعی با استفاده الگوریتم های هوش مصنوعی و GIS (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوریتم ژنتیک پهنه بندی سیستم استنتاج فازی تحلیل سلسله مراتبی فازی مسیریابی بهینه الگوریتم دایجسترا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۵۰۴
پ با توجه به اینکه مکان گزینی برای اسکان موقت پس از بروز سانحه زلزله را سازمان امدادرسانی بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم انجام می دهد؛ از این رو، این کار با مشکلات زیادی به ویژه در کلان شهرها همراه خواهد بود. برای پیشگیری از وقوع مشکلات و برای داشتن برنامه عملیاتی مدون پس از وقوع بحران زلزله، لازم است مناطق زلزله خیزی همچون کلان شهر اهواز به لحاظ مناطق خطرپذیر، مناطق امن برای اسکان موقت پس از بحران و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن، پهنه بندی و بررسی دقیق شو د. در این پژوهش، اهداف یادشده با استفاده از سیستم استنتاج فازی، تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین GIS در منطقه یک کلان شهر اهواز مطالعه و نتایج حاصل مقایسه شده است. به همین منظور، مؤثرترین داده ها برای یافتن محل های پر خطر زلزله، امن و مسیریابی گردآوری و استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، سیستم استنتاج فازی در خصوص پهنه بندی خطر به میزان 85% منطبق بر نظر کارشناسان، و تحلیل سلسله مراتبی فازی تنها به میزان 41% منطبق بر نظر کارشناسان بود که این نتایج قابلیت و دقت بالاتر سیستم استنتاج فازی را در مقایسه با تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد. برای یافتن مناطق امن برای اسکان موقت پس از زلزله، نیز بعد از بررسی مساحت ها و نوع کاربری های پهنه های پیشنهادی با دو مدل، در مدل سیستم استنتاج فازی تعداد 25 سایت اسکان موقت و در مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی 18 پهنه اسکان موقت استخراج و شناسایی شد . همچنین، در زمینه مسیریابی نتایج نشان داد، برای محدوده مورد مطالعه، هر دو مدل الگوریتم ژنتیک و دایجسترا مناسب و قابل به کارگیری است. مقدمه: سرعت شهرنشینی در شهرهای کشورهای در حال توسعه منجر به این گردیده است که نصف جمعیت جهان در حال حاظر در مناطق شهری مستقر شوند. بیشتر این مناطق با تراکم جمعیتی بالا، در برابر وقوع بحران هایی همچون زلزله آسیب پذیر می باشند. در مورد شهرهای زلزله خیز بهترین و مناسبترین اقدام، جداسازی انسان از منطقه خطر است. بهمین خاطر شناسایی قبلی و برنامه ریزی در شناسایی پهنه های خطر پذیر، مناطق امن و همچنین مسیریابی بهنیه برای رسیدن به سایت های اسکان موقت لازم و ضروری می باشد. با توجه به اینکه مکان گزینی برای اسکان موقت پس از بروز سانحه زلزله توسط سازمان امدادرسانی بدون در نظر گرفتن استانداردهای لازم انجام می شود لذا این کار با مشکلات زیادی بویژه در کلان شهرها توام خواهد بود. برای داشتن برنامه عملیاتی  مدون پس از وقوع بحران زلزله، لازمست مناطق زلزله خیزی همچون کلان شهر اهواز بلحاظ مناطق خطرپذیر، مناطق امن جهت اسکان موقت پس از بحران و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن پهنه بندی و مورد بررسی دقیق قرار گیرند. شرایط خاص کلان شهر اهواز و مشکلات آن نظیر جمعیت میلیونی، وجود بافت های فرسوده، ساختمان های با مصالح غیرمسلح سنگین، معابر باریک، بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و ...، تدوین معیارها و ضوابطی جهت پهنه بندی مناطق در معرض خطر را امری انکارناپذیر می گرداند. هدف این مقاله  پهنه بندی خطرپذیری زلزله و تعیین مناطق امن جهت اسکان موقت پس از بحران با استفاده از سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی و همچنین مسیریابی بهینه برای رسیدن به مناطق امن و مراکز تسهیلاتی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و دایجسترا برای منطقه یک شهرداری کلان شهر اهواز واقع در استان خوزستان و مقایسه نتایج روش ها می باشد. روش شناسی تحقیق: در این پژوهش از دو روش سیستم استنتاج فازی و تحلیل سلسله مراتبی فازی برای پهنه بندی خطرپذیری زلزله و تعیین مناطق امن جهت اسکان موقت و از دو الگوریتم ژنیتیک و دایجسترا برای مسیریابی بهینه جهت رسیدن به مناطق امن و مراکز تسهیلاتی استفاده و نتایج با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. داده های مورد استفاده :  شامل نقشه موقعیت گسل ها، نقشه خطوط پرفشار انتقال نیرو، نقشه خطوط پرفشار گاز، نقشه کاربری اراضی، نقشه خطوط مترو، نقشه راههای ارتباطی درون شهری، اطلاعات جمعیتی و نقشه های ممیزی املاک که موثرین پارامترها بر یافتن محل های پر خطر زلزله می باشند. 3- بحث و نتایج: 3-1) پهنه بندی خطرپذیری زلزله: 3-1-1) پهنه بندی خطر پذیری زلزله با استفاده از سیستم استنتاج فازی: برای ایجاد سیستم استنتاج فازی ابتدا متغیرهای زبانی و محدوده های استاندارد معیارها تعریف شد...
۳۷۱.

پایش مکانی خشکسالی کشاورزی از طریق سری های زمانی شاخص های NDVI و LST داده های MODIS (مطالعه موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: MODIS خشکسالی کشاورزی TCI VCI VHI

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : ۱۲۰۶ تعداد دانلود : ۵۶۴
خشکسالی پدیده ای است طبیعی که تقریباً در تمامی اقالیم جهان رخ می دهد. اثرات این پدیده خزنده و آرام در مناطق خشک و نیمه خشک به دلیل بارندگی سالانه کمتر شان، بیشتر است. در تحقیق حاضر برای پایش مکانی خشکسالی، از سری های زمانی NDVIو LSTسنجنده MODISماهواره Terraدر ماه های فصول رشد (فروردین تا شهریور) سال های 1379 الی 1393 در استان مرکزی استفاده شد. برای این منظور، شاخص VCIو TCIبترتیب بر اساس سری های زمانی 15 ساله NDVIو LSTبه صورت ماهانه ایجاد گردید و در ادامه شاخص VHIبر اساس ترکیب دو شاخص مذکور استخراج شد. درنتیجه نقشه های درجات شدت خشکسالی بر اساس شاخص VHIدر پنج طبقه:1- خیلی شدید 2- شدید 3- متوسط 4- ملایم 5- بدون خشکسالی، استخراج گردیده و تغییرات این طبقات در سری های زمانی VHIمورد بررسی قرار گرفت. بررسی سری های زمانی حاصل از VCIو TCIنشان داد که ارتباط معنی داری میان تغییرات NDVIو LSTوجود دارد. مطابق نتایج نقشه های طبقه بندی شدت خشکسالی، شاخص VHI، سال 1379 و 1380 دارای بیشترین شدت و سال های 1383 و 1386 دارای کمترین شدت خشکسالی بوده اند. همچنین ماه اردیبهشت دارای بیشترین شدت خشکسالی و شهریور دارای کمترین شدت خشکسالی بوده است. بیشترین درصد مساحت طبقات خشکسالی بترتیب مربوط به طبقه بدون خشکسالی (56%)، ملایم (19%)، متوسط (%15)، شدید (8%) و خیلی شدید (2%) بوده است. مقایسه نتایج حاصل از این تحقیق و گزارش سازمان هواشناسی، دقت بسیار خوب روش استفاده از شاخص سنجش از دوری VHI درپایش خشکسالی کشاورزی را نشان می دهد. نتیجه آنکه شاخص های سنجش از دوری پایش خشکسالی (مانند VHI) می توانند با برطرف کردن نقاط ضعف روش های نقطه ای، در پایش خشکسالی کشاورزی به تصمیم سازان و برنامه ریزان کمک شایانی نمایند.
۳۷۲.

مکان یابی مراکز اسکان و امداد از منظر مدیریت بحران با ترکیب تکنیک TOPSIS و روش AHP-GIS در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اولویت بندی مدیریت بحران تحلیل سلسله مراتبی مکان یابی سبزوار تاپسیس مراکز اسکان و امداد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۸۳۱ تعداد دانلود : ۴۳۴
یکی از موضوعات مهم از دیدگاه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران، شناسایی مکان های مناسب جهت استقرار مراکز اسکان و امداد مصدومین به منظور ساماندهی سریع آسیب دیدگان است. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال شناسایی شاخص های کارآمد جهت مکان یابی مراکز اسکان و امداد و همچنین اولویت بندی این شاخص ها با توجه به شرایط شهر سبزوار است. در این تحقیق ابتدا شاخص های عمده مکان یابی مراکز اسکان و امداد با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی گردیده و سپس بر مبنای شاخص های اولویت بندی شده، مکان یابی مراکز اسکان و امداد برای شهر سبزوار با کمک روش تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که معیارهای نزدیکی به کاربری های مسکونی، نزدیکی به مراکز درمانی، نزدیکی به ایستگاه آتش نشانی، دسترسی مناسب به راه ها و دوری از تأسیسات شهری خطرناک در مکان یابی مراکز اسکان و امداد دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین با توجه به شرایط و ویژگی های شهر سبزوار معیارهای نزدیکی به کاربری های مسکونی و دسترسی مناسب به راه های دسترسی دارای بیشترین اولویت در مکان یابی این مراکز می باشد. در نهایت بر مبنای معیارهای اولویت بندی شده مشخص گردید بهترین مکان برای مراکز اسکان و امداد در شمال، شمال غرب، جنوب و غرب شهر سبزوار به ترتیب واقع درحوالی خیابان های طالقانی، میدان دکتر علی شریعتی، خیابان امام رضا و خیابان امام خمینی می باشند.
۳۷۳.

مقایسه کارایی روش های TOPSIS رستری و MOLA در آمایش سرزمین مورد شناسی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: TOPSIS آنتروپی آمایش سرزمین MOLA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی آمایش روستایی
تعداد بازدید : ۱۱۱۰ تعداد دانلود : ۴۹۹
امروزه به دلیل وجود بحران های محیط زیستی حاصل از استفاده غیر منطقی و تبدیل زمین، ارزیابی توان بوم شناختی و آمایش کاربری ها در سرزمین قبل از اجرای توسعه، امری ضروری است. روش های متفاوتی در جهان برای ارزیابی و آمایش سرزمین استفاده می شوند. روش های رتبه بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و تخصیص کاربری ها بر اساس اهداف چندگانه (MOLA)، از جمله روش های ارزیابی و آمایش چندمعیاره هستند. در این مقاله از روش های TOPSIS و MOLA برای آمایش رستری سرزمین در حوضه حبله رود استفاده شده است. برای این منظور، از نقشه های توان بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیار ارزیابی استفاده شد و کاربری های آبزی پروری، باغداری، توسعه و مرتعداری به عنوان گزینه های ارزیابی در نظر گرفته شدند. در ابتدا روش آنتروپی برای وزن دهی نقشه های توان استفاده شد. سپس، روش TOPSIS برای اولویت بندی کاربری ها در منطقه استفاده شد. روش های آنتروپی و TOPSIS هر دو به شکل رستری در نرم افزار ایدریسی اجرا شدند. در مرحله بعد به منظور مقایسه نتایج، روش MOLA نیز در نرم افزار ایدریسی برای آمایش کاربری ها استفاده شد. نتایج حاصل از دو روش، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. همچنین، به منظور بررسی نحوه چینش کاربری ها، پارامترهای سیمای سرزمین برای نقشه های آمایش نهایی به وسیله نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج نشان داد روش های TOPSIS و MOLA هردو نقشه های آمایش مطلوبی را ارائه می کنند؛ اما نحوه چینش کاربری ها در منطقه در آنها متفاوت است؛ به طوری که نتایج آنها تنها در 41/57 درصد مساحت منطقه با یکدیگر هم پوشانی دارند. تحلیل پارامترهای سیمای سرزمین نشان داد کاربری ها در روش TOPSIS دارای پیوستگی بیشتری هستند؛ در حالی که در روش MOLA کاربری ها در بعضی مناطق دارای پراکندگی هستند. هر دو روش مورد استفاده دارای نواقص و مزایایی هستند و یکی از مسائل مهم در مطالعات آمایش سرزمین ارائه راهکارهایی برای بهبود این روش ها و یا حتی استفاده از نتایج ترکیبی این مدل هاست.
۳۷۴.

روش تحلیل عاملی در اولویت بندی معیارهای سنجش تخریب سرزمین در حوضه آبخیز کارون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل عاملی اولویت بندی سیستم اطلاعات جغرافیایی بیابان زایی حوضه آبخیز کارون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۵۵۱
تخریب سرزمین حاصل تأثیر منفی شرایط طبیعی و یا فعالیت های انسانی بر محیط زیست است، هنگامی که تأکید بر اثرات نامطلوب فعالیت های انسانی باشد تا خشکی و کم بارشی واژه تخریب سرزمین بر بیابان زایی ترجیح داده می شود. فرسایش شدید خاک، تغییر کاربری جنگل ها و مراتع، خشک شدن تالاب ها و کم آبی رودخانه ها از جمله نشانه های وقوع پدیده تخریب سرزمین در حوضه آبخیز کارون است. در این تحقیق اطلاعات 27 متغیر طبیعی- اقلیمی و اقتصادی– اجتماعی مرتبط با تخریب سرزمین در حوضه آبخیز کارون به وسیله تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر ویژه و واریانس متناظر با هر عامل نشان داد که شش عامل نخست در مجموع 270/83 درصد تغییرات را پوشش می دهند. بنابر نتایج در تعریف و وزن دهی معیارهای ارزیابی تخریب سرزمین در حوضه آبخیز کارون، خاک مهم ترین معیار است و پس از آن به ترتیب معیارهای توپوگرافی، پوشش گیاهی، اقلیم، وضعیت اقتصادی– اجتماعی و زمین شناسی در اولویت های بعدی است. معیار آب به دلیل نبود معضل شوری گسترده آب در حوضه ومساحت نسبی کم آبخوان ها نسبت به سایر معیارها نقش کمتری در تخریب سرزمین در این حوضه آبخیز دارد.
۳۷۵.

هدفمند نمودن تخصیص اعتبارات احداث سدهای سنگی- ملاتی در مهندسی آبخیزداری با استفاده ازسیستم تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: TOPSIS مکان یابی Expert Choice

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
با توجه به این که احداث سدهای اصلاحی در پروژه های آبخیزداری اعتبارات زیادی را دربر می گیرد،  لذا مطالعات مکان یابی و اولویت بندی مناطق بحرانی قبل از اجرای سدها باید به طور دقیق و جامع انجام شود. شناسایی دقیق مناطق فرسایش پذیر در زیرحوضه ها امری ضروری است و می توان با اقدامات مناسب آبخیزداری اعم از سازه ای و غیرسازه ای و یا تلفیقی از آنها شدت خسارات ناشی از فرسایش و رسوب زیرحوضه ها را کاهش داد. بنابراین توجه به زیر حوضه ها در اجرای فعالیت های سازه ای حوضه های آبخیز، در تعیین اولویت بندی ها و سیاست گذاری های لازم، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش تعداد 11 معیار موثر در اجرای سدهای سنگی- ملاتی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد و با استفاده از نرم افزار Expert Choice وزن دهی گردید. سپس به کمک روش TOPSIS1  اولویت بندی زیرحوضه ها برای اجرای سدهای سنگی - ملاتی انجام شد. با توجه به نتایج، معیارهای موثر برای مکان یابی سدهای سنگی- ملاتی  به ترتیب معیارهای فرسایش، رسوب ویژه و دبی ویژه به ترتیب با وزن های0/132، 0/103و 0/1 بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند. نهایتاَ زیر حوضه ها برای اجرای سدهای سنگی- ملاتی به کمک روش TOPSIS اولویت بندی شدند. با توجه به نتایج، زیر حوضه S1با فرسایش 61/14 تن بر هکتار رتبه اول و زیرحوضه S3-n به عنوان آخرین زیرحوضه برای اجرای سد های سنگی- ملاتی معرفی شدند. تعیین اولویت اجرایی احداث سازه در زیرحوضه ها گام مهمی در هدفمند نمودن اعتبارات بخش آبخیزداری است.در اجرای فعالیت های سازه ای حوضه های آبخیز، در تعیین اولویت بندی ها و سیاست گذاری های لازم، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش تعداد 11 معیار موثر در اجرای سدهای سنگی- ملاتی در منطقه مورد مطالعه شناسایی شد و با استفاده از نرم افزار Expert Choice وزن دهی گردید. سپس به کمک روش TOPSIS اولویت بندی زیرحوضه ها جهت اجرای سدهای سنگی - ملاتی انجام شد. با توجه به نتایج معیارهای موثر جهت مکان یابی سدهای سنگی- ملاتی به ترتیب معیارهای فرسایش، رسوب ویژه و دبی ویژه به ترتیب با وزن های0/132، 0/103و 0/1بیشترین اهمیت را به خود اختصاص دادند و نهایتاَ زیر حوضه ها جهت اجرای سدهای سنگی- ملاتی به کمک روش TOPSIS اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه S 1 با فرسایش 61/14 تن بر هکتار رتبه اول و زیر حوضه S3-n به عنوان آخرین زیرحوضه جهت اجرای سد های سنگی- ملاتی معرفی شدند. تعیین اولویت اجرایی احداث سازه در زیر حوضه ها گام مهم در هدفمند نمودن اعتبارات بخش آبخیزداری است.
۳۷۶.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی با تأکید بر عوامل شکل دامنه (مطالعه ی موردی: شهرستان کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستم فازی خطر زمین لغزش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) کامیاران عامل شکل دامنه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۹۹۷ تعداد دانلود : ۶۳۰
با وجود توسعه ی روزافزون شهرها، روستاها، مناطق و شهرک های صنعتی، راه های ارتباطی و غیره بررسی و مطالعه ی پایداری دامنه ها و تعیین میزان خطر نسبی آنها ضروری است. از میان روش های تعیین خطر نسبی زمین لغزش و پهنه بندی آن، روش های کمّی و نیمه کمّی نتایج مطلوب تری به دست می دهد. یکی از روش های نیمه کمّی روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است که برای تحلیل موارد با معیار های چندگانه و به روش مقایسه زوجی مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق برای رفع ابهامموجوددرنظراتانسان ها، از تلفیق روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم فازی برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان کامیاران که در جنوب استان کردستان واقع است، استفاده شده است. در این مطالعه علاوه بر عوامل مرسوم در پهنه بندی خطر زمین لغزش، دو عامل شکل دامنه یعنی انحناء سطح و انحناء مقطع نیز استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که 03/52 درصد مساحت منطقه دارای خطر نسبی کم و خیلی کم و مابقی دارای خطر نسبی متوسط به بالا می باشد. از میان عوامل مورد استفاده، عامل شیب، سنگ شناسی و کاربری اراضی به ترتیب بیشترین تأثیر و عامل شکل دامنه کمترین اهمیت را در ناپایداری دامنه های منطقه ی مورد مطالعه نشان می دهد.
۳۷۷.

پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر سنندج ناشی از زلزله با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیسبا استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنندج زلزله آسیب پذیری پهنه بندی تاپسیس مدل تحلیل سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۴۴۹
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب می شود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر می گذارند. هدف این مقاله پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازه ها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتش نشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقع شده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیب پذیری در پنج گروه از آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنه های آسیب پذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کم تری نسبت به مدل تاپسیس است. هم چنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیش ترین پراکندگی در نواحی با آسیب پذیری بسیار کم رخ داده است. درحالی که طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیش ترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیش ترین آسیب پذیری در شمال شهر قرارگرفته اند.
۳۷۸.

تلفیق روش WRASTIC با ارزیابی چندمعیاره و مدل فازی به منظور ارزیابی ریسک آلودگی آب های سطحی (مطالعه ی موردی: استان تهران و بخشی از استان های همجوار آن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فازی GIS منابع آب سطحی ارزیابی ریسک آلودگی WRASTIC

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای آبها
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۸
امروزه روش جامعی برای ارزیابی و مدل سازی ریسک آلودگی منابع آب سطحی وجود ندارد. روش های موجود تنها به بررسی منفرد برخی از معیارها می پردازند و روشی بر مبنای GISکه با مدل سازی بتواند وضعیت کلی ریسک در سطح یک حوضه را ارائه دهد وجود ندارد. تنها روش موجود برای این منظور شاخص WRASTICمی باشد که با نمره دهی به هفت پارامتر فاضلاب انسانی و حیوانی، فعالیت های تفریحی و تفرجی، فعالیّت های کشاورزی، فعالیّت های صنعتی، اندازه حوضه، راه و حمل و نقل و تراکم پوشش گیاهی یک ارزیابی کلی فاقد مکان از وضعیت ریسک ارائه می دهد. در تحقیق حاضر، ارزیابی ریسک آلودگی منابع آب سطحی به شیوه ای جدید توصیف می شود. تحقیق در قسمت عمده استان تهران به همراه بخشی از استان های سمنان، قم، مازندران و البرز به کمک روشی که در چارچوب ارزیابی چند معیاره (MCE) قرار دارد، چندین معیار را بر اساس روش WRASTIC مورد ارزیابی قرار می دهد و در نهایت با فازی سازی این معیارها، روشFuzzy-WRASTICرا تدوین می کند. مراحل انجام این روش به این قرار است که ابتدا با وزن دهی به معیارها و زیر معیارها اقدام به تولید نقشه های لایه های مختلف نموده سپس با ترکیب فازی آنها نقشه های نهایی تولید می شوند که در گام بعدی با کمک روش WLC و استفاده از وزن های ارائه شده در مدل ورستیک، این زیرلایه ها ابتدا با هم ترکیب شدند و سپس مدل سازی وضعیت ریسک آلودگی با استفاده از روش روی هم گذاری فازی و به کارگیری عملگرهای OR، ANDو GAMMAصورت می پذیرد. نتایج نشان می دهد که استفاده از عملگر OR به دلیل دارا بودن دامنه ی متعادلی از ارزش ها در کل منطقه از کم تا بسیار زیاد، مناسب ترین عملگر برای تولید نقشه ارزیابی ریسک و تحلیل آن می باشد. بر این اساس 14/31 و 83/27 درصد از منطقه ی مطالعاتی که بخش عمده ای از استان تهران و سمنان را شامل می شود، به دلیل تمرکز جمعیّت و فعالیّت های مختلف به ترتیب در معرض ریسک زیاد و خیلی زیاد برای منابع آب های سطحی خود می باشد.
۳۷۹.

ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تکنیک تاپسیس سرمایه اجتماعی منطقه سه شهر اردبیل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۳۷۹
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
۳۸۰.

ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: AHP الگوریتم بهینه سازی ناپایداری دامنه ها حساسیت پذیری طالقان رود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مدیریت بحران
تعداد بازدید : ۶۵۲ تعداد دانلود : ۳۵۸
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری در زیرحوضه های طالقان رود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیة نقشة پایة محدودة مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشة عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هرکدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایة الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص شد. در پایان با محاسبة میزان شاخص بهینة ویکور، برحسب درجة حساسیت پذیری به زمین لغزش، زیرحوضه ها در 3 کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد زیر حوضه های زیدشت 1، 2 و دونبولید از بیشترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش برخوردارند و حساسیت به وقوع زمین لغزش در زیر حوضه های شهرک، ناویزک و حسنجان حداقل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان