فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی عوامل مؤثر بر وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول است. این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که به روش پیمایشی اجرا شده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای حضوری و با استفاده از پرسشنامه در سال زراعی 89-1388، به دست آمد. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در روستاهای شهرستان شیروان و چرداول بودند که در امر کشاورزی (زراعت یا دام پروری و یا هردو باهم) اشتغال دارند (8099N= )، از این میان، 200 خانوار، به روش نمونهگیری طبقهای متناسب چند مرحلهای و با استفاده از فرمول کوکران، بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب KMO در قسمت اصلی ابزار جمعآوری کننده اطلاعات نشان داد که وسیلهی تحقیق قابلیت زیادی برای جمعآوری اطلاعات را دارا میباشد. برای علتیابی متغیرهای مؤثر در چگونگی وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای خسارت و دورافتادگی محل سکونت ازمراکز سرویسدهی و خدمات بر عامل آسیبپذیری، متغیرهای ملاقات بر نخبگان سیاسی مذهبی شهرستان و سطح سواد بر عامل انزوا، عوامل سیاسی ـ اجتماعی بر عامل بیقدرتی، متغیرهای میزان هزینههای مورد استفاده در بخش کشاورزی و درآمد کل خانوار بر عامل فقر، و متغیرهای بهرهوری عوامل تولید و نیروی انسانی بر عامل ضعف جسمانی دارای اثرات مستقیم و بهطور مثبت و معنیداری بر وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول تأثیرگذار بودهاند.
بررسی روند تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی (بررسی موردی: روستاهای حوزه نفوذ کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهههای اخیر رشد شتابان شهرنشینی و نیز وجود تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین کلان شهرها با نواحی پیرامونی، موجبات تغییرات عمدهای در جوامع و بالاخص عرصههای روستایی حوزه نفوذ آنها گردیده است. تغییر ساختارهای کارکردی و کالبدی از جمله آنهاست. وجود مشکلات و معضلات عدیده در کلانشهرها (اعم از گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا و...) به عنوان عوامل دافعه و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، هوا و محیط سالم و... در مناطق روستایی به عنوان عوامل جاذبه در این امر تأثیرگذار بودهاند.
تحقیق حاضرکه عمدتاً بر تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی تأکید دارد، از نوع کاربردی و توسعهای بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شالوده مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی است و جهت به تصویر کشیدن تغییرات، از تصاویر ماهوارهای چندزمانهای سنجنده TM و ETM+ مربوط به سالهای 1366 و 1382 بهره گرفته میشود.
نتایج بررسی نشان میدهد که تغییرات کالبدی قابل توجهی در روستاهای خوابگاهی مورد مطالعه بوقوع پیوسته است. از بین رفتن زمینهای زراعی و باغات به نفع دیگر کاربریها و بالاخص کاربری مسکونی از تبعات منفی این تغییرات بوده است. در ضمن نحوه گسترش فیزیکی کلانشهر تبریز حکایت از گسترش آن به جانب روستاهای مورد مطالعه و بویژه روستاهای کرکج، نعمتآباد و کجاآباد دارد. در کل از آنجایی که تمامی این تحولات خودجوش و بدون برنامهریزی صورت گرفته است، به نظر میرسد که در سالهای آتی روستاهای مورد مطالعه در صورت تداوم روند کنونی، دچار مشکلات و از آن جمله مشکلات زیست محیطی بیشماری گردند.
بررسی آثار اجتماعی طرح های یکپارچه سازی اراضی در نواحی روستایی (نمونه روستاهای شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای طرحهای یکپارچهسازی اراضی در نواحی روستایی دارای منافع و آثار متعددی است. از مهمترین آثار این قبیل طرحها را میتوان به آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اشاره کرد. این تحقیق به مطالعه اثرات اجتماعی طرح یکپارچهسازی اراضی در نواحی روستایی شهرستان اراک میپردازد. دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرکردن پرسشنامه از کل خانوارهای مشمول طرح در منطقه مورد مطالعه و مصاحبه با کارشناسان محلی وابسته به وزارت کشاورزی و مرکز خدمات یکپارچهسازی در شهرستان اراک جمعآوری شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد در روستاهایی که طرح در آنجا انجام گرفته، یکپارچهسازی اراضی در زمینه اجتماعی، باعث کاهش اختلافات بر سر تقسیم آب و اختلافات در مرزبندی قطعات، صرفهجویی در وقت و ایجاد مشارکت اجتماعی، افزایش رضایتمندی از کار کشاورزی و افزایش اوقات فراغت و در نهایت افزایش ظرفیتهای اجتماعی را به دنبال داشته است.
ارزیابی تأثیر ارتقای روستاها به شهر در توسعه مناطق کوهستانی از دیدگاه مردم محلی (مطالعه موردی: بخش دیلمان- شهرستان سیاهکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اغلب کشورهای در حال توسعه، گرایش برنامه ریزان به تمرکززدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ای و دوگانگی های شهری- روستایی در دهه های اخیر، به اتخاذ راهبردهای متفاوتی در این زمینه انجامیده، که از مهم ترین آنها تبدیل روستاها به شهر و تقویت آن ها بوده است. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعه در بخش و شهر دیلمان، در پی ارزیابی تأثیر سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه مناطق کوهستانی در زمینه هایی چون رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای شرایط کالبدی- محیطی است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. برای آزمون فرضیات، از آزمون های یو مان- ویتنی و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون یو مان- ویتنی نشان می دهد که بین نظر دو گروه از پاسخگویان در مورد نقش تبدیل دیلمان به شهر در توسعه محدوده مطالعاتی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون t گویای این واقعیت است که تبدیل دیلمان به شهر در رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای وضعیت کالبدی- محیطی تأثیر چندانی نداشته است. بنابراین، نتایج پژوهش بر عدم موفقیت سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه منطقه ای، در نمونة مورد مطالعه دلالت دارد.
ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در توسعه نواحی روستایی با تأکید بر کیفیت زندگی (مطالعه موردی: دهستان مشهد، میقان شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرا رشته ای است که طی پانزده سال اخیر مورد توجه بسیاری از شاخه های علوم انسانی قرار گرفته است. این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه جوامع روستایی نیز مطرح، بر منابع موجود در روستا تأکید دارد. این منابع شامل : روابط انسانی، شبکه ها و نهاد ها در ساختار های اجتماعی است؛ لذا به منظور رسیدن به توسعه روستایی، دسترسی به سرمایه اجتماعی از ضروریات می باشد. در تحقیق حاضر سه شاخص مد نظر پانتام (اعتماد، مشارکت و شبکه ها) در رابطه با سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق، تمامی خانوارهای روستاهای دهستان مشهد میقان واقع در شهرستان اراک می باشد. داده های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده از 270 خانوار نمونه در 25 روستای دهستان مشهد میقان بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی، تحلیل مسیر و مدل موریس و کای دو استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: بین افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش کیفیت زندگی در منطقه ی مورد مطالعه در سطح 906/0 درصد رابطه ی کاملاً معناداری وجود دارد و از میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، انسجام اجتماعی با اثرات کلی 455/0 بیشترین تاثیر را بر روی سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی داشته است.
الگوی تعیین موفقیت طرح های سرمایه گذاری کشاورزی: کاربرد شبکه عصبی چندلایه پرسپترون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و ارزیابی الگویی برای پیش بینی موفقیت یا شکست طرح های پیشنهادی سرمایه گذاری کشاورزی در مناطق روستایی است. متغیرهای پیش بینی کننده، عبارت اند از مؤلفه های محیط سرمایه گذاری و ویژگی های پروژه. براساس نوشتارهای تخصصی در این زمینه، شبکه عصبی چندلایه پرسپترون با الگوریتم یادگیری پس انتشار خطا، تکنیک و الگوی نسبتاً مناسبی برای تبیین مسئله به شمار می آید. برای ارزیابی کارایی الگو از شاخص میانگین مربعات خطا، منحنی ROC و شاخص صحت پیش بینی استفاده شده است. ارزیابی الگو مشخص می سازد که شبکه عصبی با 24 نرون در لایه پنهان می تواند حدود 5/77 درصد از نمونه ها را به درستی پیش بینی و طبقه بندی کند. براساس نتایج به دست آمده از داده های آزمون شبکه، الگوی ارائه شده توان بیشتری برای پیش بینی و طبقه بندی نمونه های ناموفق در مقایسه با نمونه های موفق دارد (2/79 درصد در برابر 75 درصد). همچنین در این تحقیق، به منظور ارزیابی قابلیت کاربرد شبکه، 31 نمونه جدید به صورت آف لاین به شبکه ارائه شدند. نتیجه نشان می دهد که الگوی ارائه شده می تواند حدود 5/64 درصد از نمونه ها را به درستی طبقه بندی کند. با الگوی طراحی شده می توان احتمال شکست یا موفقیت هر یک از طرح ها و پروژه های جدید را براساس متغیرهای پیش بینی کننده تخمین زد؛ و می توان آن را به همراه دانش تصمیم گیرهای متولیان توسعه روستایی و کشاورزی و مدیران مؤسسات مالی و اعتباری، به عنوان ابزاری مناسب برای انتخاب پروژه ها و طرح های بهینه برای سرمایه گذاری و ارائه تسهیلات به آنها، به کار گرفت. مراحل مختلف آموزش، آزمون، اعتبارسنجی و کاربرد شبکه و یا اصطلاحاً شبیه سازی شبکه- با استفاده از نرم افزار MATLAB انجام شده است.
نگرش روستاییان به توانایی های زنان در مدیریت اجرایی روستا (مطالعه موردی روستاهای پلتکله و بالاپاپکیاده شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و شناخت نگرش مردم روستایی به حضور و توانایی زنان در عرصه مدیریت اجرایی روستاست. از این رو کوشش نگارندگان، دستیابی به نتایجی درباره تحولات روی داده در دیدگاه جامعه روستایی است. برای انجام مطالعه میدانی، دو روستا از توابع شهرستان لنگرود بررسی شده اند. حجم نمونه 240 نفر از این روستاها تعیین شده، و برای جمع آوری اطلاعات، تکنیک پرسشنامه در قالب روش پیمایشی به کار رفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن اند که تفکیک جنسیتی بازی های بچه گانه، تفکیک جنسیتی رفتار، ایفای نقش های جنسیتی، آموزش متناسب با جنس، تقسیم کار جنسیتی و همچنین جنسیتی بودن صفات مدیریتی و سن و تحصیلات، دارای رابطه معنی داری با نگرش پاسخ گویان به توانایی زنان در مدیریت اجرایی روستاست. نتایج حاصل از بررسی دیدگا ه ها و مقایسه زنان و مردان این دو روستا مشخص می سازد که زنان نگرشی مثبت تر از مردان به توان مدیریت اجرایی خود دارند. این در حالی است که مردان عمدتاً به تفکیک جنسیتی در امور مختلف معتقدند. البته شدت این تفکیک رو سوی تحول دارد و از جمله مثلاً تحصیلات دختران پذیرفته شده است. تفکیک جنسیتی در انجام کارهای منزل نیز اندک اندک تحول می یابد و به همکاری بیشتر مردان می انجامد. در جامعه روستایی نیز اشتغال زنان، پذیرفته شده است.
عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی در روستاهای شهرستان کبودرآهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمة اجتماعی روستاییان در ایران به شکل عملی در سال های اخیر از طریق صندوق بیمة اجتماعی روستاییان و عشایر به اجرا درآمده است. البته استفادة همگانی از بیمة اجتماعی مستلزم نهادینه شدن آن است که خود مستلزم به وجود آمدن عادات رفتاری، سیاست گذاری مناسب، اختصاص زمان و بودجه و دیگر اقدامات گسترده برای پایدار شدن آن است. هدف از این پژوهش توصیفی- پیمایشی، شناسایی عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی در روستاییان شهرستان کبودرآهنگ است. داده ها با استفاده از پرسشنامه از طریق مصاحبة ساخت یافته با 320 نفر از بیمه گزاران گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آماره های توصیفی و همچنین روش تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تحقیق مشخص ساخت که عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی را در منطقه مورد مطالعه می توان در قالب سه عامل شناختی– هنجاری، فرهنگی– اجتماعی و تنظیمی دسته بندی کرد. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاد شد که صندوق بیمة اجتماعی روستاییان به ایجاد آگاهی در ارباب رجوع توجه کند و با بهره گیری از ظرفیت گستردة رسانه ها و توان فنی کارگزاران، بستر اطلاع رسانی مناسب و فراگیر را برای جامعة روستایی فراهم سازد.
سنجش و بررسی سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی استان های کشور طی برنامه چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایلی که برای تبیین مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری و به خصوص در مراحل گذار اقتصادی در کشورهای درحال توسعه ارائه گردیده، دستیابی به شغل و شغل بهتر است. این موضوع بر اساس داده های اقتصاد ایران نیز مصداق دارد و با مدل های ارائه شده برای مهاجرت و به ویژه مدل هریس و تودارو، که دلیل عمده مهاجرت از روستا را دستیابی به شغل بهتر و درنتیجه درآمد انتظاری بالاتر در مناطق شهری می داند، تطابق دارد. بر این اساس، تفاوت سطح توسعه بازار کار در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری و روند تغییرات آن می تواند شاخصی از روند و شدت مهاجرت بین این مناطق را به دست دهد و از این رو، شناخت و رتبه بندی مناطق روستایی از حیث توسعه بازار کار اهمیت می یابد. تعیین و بررسی سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی به تفکیک استان های کشور، هدف اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. برای تعیین سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی، از چهار شاخص اساسی نرخ بیکاری، سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص، سهم اشتغال در بخش خصوصی و سهم اشتغال در بخش صنعت استفاده گردیده و برای تلفیق آنها از روش های تحلیل چندمتغیرة تحلیل عاملی و برترین پیشنهاد از راه حل ایده آل (TOPSIS) در دوره زمانی برنامه چهارم توسعه استفاده شده است. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی استان ها در طول برنامه چهارم توسعه تغییر چندانی نیافته و این درحالی است که همان تغییرات اندک در میزان توسعه یافتگی مناطق نیز به روش تعیین آن بستگی داشته است.
نقش فعالیت های اقتصادی خاص بر ساختارهای اجتماعی فرهنگی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: روستاهای کمباین دار استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد فن آوری های نوین و تنوّع بخشی به فعّالیّت های اقتصادی روستاها، علاوه بر آثار مثبت و منفی در ابعاد دیگر اقتصادی، کالبدی و فضایی، همواره دگرگونی هایی را بر ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن جامعه خواهد داشت. ورود کمباین به عرصه ی فعّالیّت کشاورزی، یکی از بارزترین این فن آوری هاست که منجر به شکل گیری و گسترش نوع خاصّی از مشاغل، ازجمله کمباین داری و فعّالیّت های مربوط به آن در برخی روستاهای کشور شده است. مقاله ی پیش رو که برگرفته از پژوهشی میدانی در روستاهای کمباین دار استان فارس است، در پی شناخت و تشریح آثار اجتماعی نهادی ایجاد شده، منتج از گسترش فعّالیّت کمباین داری و بازتاب آن در توسعه ی سکونتگاه های روستایی است. پژوهش پیش رو، از نوع توصیفی پیمایشی است که در آن برای گردآوری داده ها، از دو شیوه ی مطالعه ی اسنادی و بررسی های میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل 928 خانوار است که از میان آنها 101 خانوار به شیوه ی نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش، نشان دهنده ی آن است که هرچند این فعّالیّت از نظر اقتصادی و درآمدزایی برای روستاییان فعّالیّتی به نسبت پُردرآمد محسوب می شود؛ اما، این امر مشروط به پذیرفتن بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی در درون و بیرون روستا، هم برای شاغلان و هم برای خانواده های آنهاست. با این همه می توان گفت، باوجود موانع و مشکلات پیش روی کمباین داران، این فعّالیّت در ارتقای شاخص های اجتماعی نهادی روستاهای مورد مطالعه، آثار مثبتی در پی داشته است.
بررسی ارتباط بین عملکرد سازمانی و مهارت های کارآفرینی مدیران محلی روستایی (مطالعه موردی دهیاران استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد کارشناسان، کارآفرینان موتورهای قدرتمند رشد اقتصادی، تولید ثروت و بهبوددهندة حتمی کیفیت، تعداد و تنوع فرصت های شغلی برای فقرا و روستاییان هستند. دهیاران به عنوان مدیران روستایی و صاحبان منابع و اختیارات درخور توجه، در صورت داشتن مهارت ها و روحیات کارآفرینی می توانند نقش مهمی در عمران و توسعه روستایی ایفا کنند. در این راستا مطالعة حاضر با هدف سنجش مهارت های کارآفرینی دهیاران استان قزوین و شناسایی ارتباط بین مهارت های کارآفرینی دهیاران مورد مطالعه با عملکرد دهیاری ها و خصوصیات فردی آنها به اجرا در آمد. رویکرد غالب مطالعه، پیمایشی و جامعه آماری دهیاران استان قزوین 320 نفر بودند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه از 125 نفر از دهیاران استان در سال 1389 که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده با انتساب اپتیمم انتخاب شده بودند، گردآوری شد. برای ارزیابی روایی مقیاس از آماره آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب 77/0 حاکی از همسانی درونی مورد قبول گویه های مورد استفاده است. همچنین برای ارزیابی اعتبار مقیاس ها، از دیدگاه های گروهی از متخصصان استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار spss انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که مهارت کارآفرینی دهیاران مورد مطالعه در حد متوسط (24/3) است. همچنین بین مهارت های کارآفرینی و عملکرد دهیاری ها، سطح تحصیلات، میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی، شرکت در دوره های آموزشی دهیاران، درآمد کارآفرین و خانوادة او و نیز میزان تعامل با نهاد ها و سازمان های مرتبط ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
شناسایی عوامل و موانع مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (مطالعة موردی: شهرستان فریدون شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت زنان را به عنوان نیمی از نیروی کار موجود در جوامع توسعهیافته و درحال توسعه، نمیتوان نادیده گرفت. بر اساس گزارش F.A.O به کنگرة امنیت غذایی، زنان در دهة اخیر بهطور متوسط 50% از تولیدات بخش کشاورزی را برعهده داشتند؛ زیرا آنها در همة مراحل تولید محصولات کشاورزی و تولیدات دامی و بهطور کلی تمامی امور، دوشادوش مردان فعالیت میکنند. هدف از این تحقیق، شناسایی و تعیین نقش زنان روستایی در فعالیت بخش کشاورزی و شناخت عوامل مؤثر بر میزان مشارکت زنان و نیز موانع مشارکت زنان در بخش کشاورزی است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق را 4200 نفر از زنان روستایی 15 سال به بالای شهرستان فریدونشهر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده فرمول کوکران 250 نفر تعیین شد. برای تعین اعتبار متغیرهای تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برابر با 85% بهدست آمد. برای تحلیل داده ها از نرمافزار آماری SPSS، آزمون های آماری t تکنمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که زنان روستایی در امور اجتماعی و اقتصادی مشارکت زیادی دارند؛ بهگونهای که از نظر تعامل اجتماعی تقریباً 25% از زنان در تصمیمگیریهای مجامع و تشکلها دارای نقش مؤثری بودهاند. از بعد اقتصادی بین 250 زن روستایی نمونة تحقیق، 75% در امور زراعی، 63% در بخش دامداری، 48% در بخش صنایع دستی، 32% در بخش تولید گلخانهای، 76% در بخش پرورش ماکیان، 45% بخش در پرورش زنبورعسل و 71% در بخش پرورش ماهی قزلآلا مشارکت داشتهاند. همچنین، میانگین مشارکت زنان با استفاده از روش t تکنمونه ای برابر با 1/3 است که نشاندهندة سطح مشارکت متوسط تا زیاد است. علاوهبراین، بین متغیرهای تعداد دام، میزان مالکیت، شرکت در کلاسهای آموزشی، بُعد خانوار و سن با میزان مشارکت رابطة مثبت و معنیداری وجود دارد. مهمترین موانع مشارکت زنان نیز وضعیت تأهل، ممانعت مردان و تخصصینبودن آموزش ها بوده است.
نقش سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی درکارآفرینی جوانان در روستاهای بخش کربال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های مهم در کشورهای رو به پیشرفت، ایجاد کسب وکار و خوداشتغالی در روستاهاست. برای برانگیختن کارآفرینی در روستاها، آگاهی از عوامل مؤثّر در موفّقیّت جوانان کارآفرین ضروری است. بر اساس مطالعات پیشین، سرمایه ی اجتماعی شامل ارتباطات فردی و سازمانی و سرمایه ی انسانی شامل دانش و تجربه ی کارآفرین در شناسایی و بهره برداری از فرصت های کارآفرینی مؤثّر است. در این مقاله، رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی انسانی با شناسایی و بهره برداری از فرصت، توسّط جوانان روستایی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش، ترکیبی از روش کیفی بر پایه ی مصاحبه ی حضوری و روش کمّی بر پایه ی پرسشنامه است. شمار نمونه ها 85 نفر بود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که اندازه ی شبکه ی اجتماعی با موفّقیّت در کارآفرینی، رابطه ی مثبت و معناداری دارد. مهارت های کارآفرین و تجربه ی وی با موفّقیّت در کارآفرینی رابطه ی مثبت و معناداری دارد. ضریب تأثیر تشخیص فرصت بر بهره برداری از فرصت 91/0 و ضریب تأثیر بر بهره برداری از فرصت بر ایجاد کسب وکار 35/0 است.
بررسی عوامل مؤثّر بر تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی(مطالعه ی موردی: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باور بسیاری از کارشناسان، مهم ترین مانع توسعه ی بخش کشاورزی در ایران نظام بهره برداری؛ یعنی کوچکی و پراکندگی اراضی کشاورزی و تعداد زیاد بهره برداران این بخش است. این مسئله بعد از انجام اصلاحات ارضی در ایران به وجود آمده و از آن زمان تا کنون برای رفع آن، راه حل های گوناگون ارائه و اجرا شده اند که به دلایل مختلفی موفّق نبوده و به شکست انجامیده است. در برنامه ی پنج ساله ی اوّل توسعه ی کشور، این مسئله بار دیگر مورد توجّه قرار گرفته و برای حلّ آن تشکیل تعاونی های تولید روستایی پیشنهاد شده است. پژوهش پیش رو، بررسی عوامل مؤثّر بر تشکیل این تعاونی ها، در محدوده ی استان اردبیل را نشان می دهد. همچنین به این پرسش اساسی پرداخته شده است که آیا بین تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی و عوامل محیطی، اقتصادی، ترویجی و اجتماعی رابطه ی معناداری وجود دارد؟ برای رسیدن به این پاسخ، شاخص های تبیین کننده ی عضویّت کشاورزان در تعاونی های تولیدی، بر اساس نوشتارهای موجود و منطقه ی مورد مطالعه گردآوری و پرسش نامه ای در سطح کشاورزان عضو تعاونی های تولیدی طرّاحی شد. بدین ترتیب از روش توصیفی تحلیلی به شیوه ی پیمایشی استفاده شد. برای گزینش نمونه ها از روش خوشه ای چندمرحله ای و تعداد نمونه ها با توجّه به حجم جامعه ی مورد مطالعه300 نفر برآورد شده است. درنهایت، این نتیجه به دست آمد که عامل ترویجی، بیشترین تأثیر را در میزان تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی داشته است و در مرحله ی بَعد عامل اجتماعی، عامل اقتصادی و عامل محیطی به ترتیب از عوامل تأثیرگذار در تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی بوده است. همچنین بر اساس یافته های این پژوهش، راهکارهایی برای هدایت کشاورزان به تشکیل تعاونی های تولیدی در مناطق روستایی در متن مقاله ارائه شده است.
اقتصاد فضا و توسعه روستایی (مورد: ناحیه شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم تلاش های بسیار، روستاهای ایران از نظر توسعه ای جامع با چالش هایی مواجه اند. الگوی مکانی یک اقتصاد (همانند توزیع و محل فعالیت های تشکیل دهنده آن) و جریان های فضایی مانند حرکت جمعیت، کالا، خدمات و سرمایه، اقتصاد فضا نامیده می شود که سطح توسعه مراکز سکونتگاهی، اعم از شهر، روستا ومجاری ارتباطی آنها را تحت تأثیر قرارمی دهد. هدف اصلی مقاله آن است که نقش اقتصاد فضا را در توسعه روستایی بررسی کند. ناحیه مورد مطالعه تحقیق ناحیه شفت و روستاهای آن در استان گیلان است. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسشنامه اصلی ترین روش های جمع آوری داده ها بوده است. داد ه های جمع آوری شده بر اساس آمار استنباطی (مدل تاپسیس و تحلیل عاملی و رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داده است که در یک نظام اجتماعی-اقتصادی متمرکز، توزیع فعالیت های اقتصادی غیرمتوازن است. نحوه آرایش فضایی فعالیت های اقتصادی، تعیین کننده اصلی حرکت جمعیت، سرمایه، کالا و خدمات است که درنهایت توسعه ناحیه، گره های شهری و روستایی و شبکه ارتباطی آنها را متأثر می سازد؛ این به نوبه خود، کیفیت توسعه روستایی را معین می کند.
ارزشیابی اثرات آموزش های ترویجی بر خانوارهای روستایی: مطالعه موردی دامداران شهرستان فریدن، استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت اثرات آموزش های ترویجی بر خانوارهای روستایی و دامدار بوده و در چارچوب پژوهش ارزشیابی، با استفاده از الگوی ارزشیابی شبه¬آزمایش، در شهرستان فریدن استان اصفهان در 1383 انجام گرفته است. اطلاعات و آمارها با تکمیل 262 پرسشنامه از گروه آزمایش و شاهد جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر اجتماعی، آموزش های ترویجی در ارتقای سطح اطلاعات و آگاهی¬های شغلی، ارتقای سطح مهارت ها، به¬کارگیری شیوه¬های نوین دامداری و افزایش مشارکت اجتماعی و فعالیت های جمعی تأثیر مثبت دارد؛ همچنین، فراگیران آموزش های ترویجی در زمینة تأثیر مثبت آموزش ها به¬ویژه در افزایش اطلاعات عمومی و تخصصی، افزایش خلاقیت و نوآوری، بهبود مدیریت و ایجاد اعتماد به نفس بیشتر اتفاق نظر دارند. افزایش مدت¬زمان آموزش های ترویجی و ارائة آن در قالب یک برنامة آموزشی مدون، مستمر و منسجم و نیز تأمین اعتبار کافی برای برگزاری دوره¬ها، توجه بیشتر به آموزش زنان و به¬کارگیری الگوی ارزشیابی هدف¬مدار برای ارزشیابی آموزش های ترویجی از پیشنهادهای پژوهش حاضر است.
بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاران در فرایند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابتکارات قانون شورا ها تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است که وظیفه اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد عملکرد دهیاریها در قالب سه دسته شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی گنجانده می شود.در این پژوهش هدف ارزیابی شاخصهای موثر بر عملکرد دهیاریها در فرآیند توسعه روستاهای بخش مرکزی بیرجند می باشد. نوشتار حاضر حاصل یک پژوهش میدانی بوده، که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 30روستا و به تبع آن30 دهیاری به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با از استفاده از فرمول کوکران 305 خانوار به عنوان حجم جامعه نمونه مشخص و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشنامه ها توزیع و سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون t ، با استفاده از نرم افزارspss انجام شد. از دیدگاه دهیاران تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هریک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا بعد از تشکیل دهیاریها به وجود آمده است، به گونه ای که 5/92 درصد از دهیاران روند توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها متوسط و یا زیاد ارزیابی کرده اند. خانوارهای روستایی گویه های حفظ سلامتی و بهداشت محیط، همکاری با بخشداری و همکاری باشورا، مدیریت هزینه دهیاران، پیگیری تهیه و اجرای طرح هادی روستا را بهترین عملکرد دهیاران و گویه های امداد رسانی در مواقع بحرانی، روشهای بودجه نویسی و بودجه ریزی، نگهداری تاسیسات، اموال و دارایی های روستا را ضعیف ترین عملکرد دانسته اند.
ارزیابی اثرات اهداف بخش روستایی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران در رضایت مندی روستاییان (مورد شناسی: دهستان ایجرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر میزان اثر بخشی اهداف و سیاستهای مرتبط با روستاها که در برنامه چهارم توسعه تدوین یافته، مورد ارزیابی گرفته است. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تحلیل محتوا بعد از آزمون روایی و پایایی آنها انجام یافته است. براساس یافتههای تحقیق، سطح رضایتمندی ساکنان روستاهای هدف بهویژه از منظر شاخصهای اقتصادی در حد پایینی قرار دارد. اگر چه براساس آزمون فریدمن نمیتوان میان 27 شاخص تفاوت معناداری را از نظر میزان رضایتمندی ملاحظه کرد، ولی طبقه بندی آنها در ابعاد مختلف و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ابعاد کالبدی و اقتصادی حدود 67 درصد تغییرات رضایت را تبیین میکنند. اگر چه بعد اقتصادی به تنهایی 40 درصد تغییرات رضایتمندی را تبیین میکند ولی 90 درصد در شاخصهای اقتصادی از نظر رضایتمندی در سطح پایینتر از متوسط قرار دارند. نتایج تحلیلی حاکی از آن است که مردم از اقدامات دولت در ترغیب والقای دیدگاه مثبت جوانان به مشارکت با میانگین5/4 بالاترین، و اصلاح سیستم آبیاری با میانگین12/1کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر عضویت و مشارکت روستاییان در شرکت های تعاونی روستایی، مورد شناسی: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های تعاونی به عنوان نهادهایی برای تجمیع و تمرکز سرمایه های خرد و عرضه نیازهای تولیدی و خدماتی، می توانند قدم های مؤثری برای رفع مشکلات روستاییان بردارند. امّا به دلیل عدم شرکت گسترده روستاییان، این شرکت ها اغلب از توان و ظرفیت واقعی خود بهره برداری نمی کنند. بنابراین، سوال اصلی تحقیق آن است که چه عوامل و مهلفه هایی بر حضور روستاییان در این روند، تأثیرگذارترند؟ به این منظور این فرضیه مطرح گردید که عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و جغرافیایی در افزایش عضویت روستاییان در شرکت های تعاونی روستایی مؤثر می باشند. برای تعیین این عوامل و مؤلفه های وابسته به آن، این مطالعه به شیوه توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است. به این منظور 961 نفر از روستاییان که به شیوه نمونه برداری خوشه ای انتخاب شده اند، مورد پرسش قرار گرفته اند. این افراد از نظر آگاهی و نگرش با توجه به سن، جنس، میزان تحصیلات، منطقه سکونتی، شغل اصلی و وضعیت معیشت بررسی شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر روش های آمار توصیفی، از شیوه های آمار استنباطی (آزمون های t، ANOVA و خی دو) استفاده شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که آگاهی افراد از مزایا و منافع شرکت های تعاونی روستایی و نگرش آنها نسبت به این نهاد، به محل زندگی، گروه سنی، میزان تحصیلات، وضعیت معیشت و شغل آنها وابسته بوده است (05/0P<). برخلاف آگاهی، نگرش در غالب موارد بررسی شده، مناسب و مثبت بوده است. بالاترین نگرش نسبت به عوامل ترغیب کننده برای پیوستن به این نهاد 79 درصد و بالاترین میزان نگرش نامناسب در مواردی که باعث شرکت می شود، 62 درصد بوده است. بر این اساس، چنانچه نگرش های منفی از طریق بالابردن سطح آگاهی در زمینه های مختلف و با توجه به سایر عوامل تأثیرگذار و از جمله ویژگی های فردی یا اجتماعی مرتفع گردد، پیوستن افراد به این شرکت ها به میزان چشم گیری افزایش پیدا خواهد کرد.