فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
47 - 70
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی عملکرد مدیریت محلی در اجرای برنامه ها و طرح ها و نقش اثرات ادراک شده روستاییان از این برنامه ها و طرح ها برای مشارکت آن ها درفرآیند تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش اسفندقه پرداخته است. این پژوهش به روش کمی و توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه، متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر را دراین ارتباط وارسی کرده است. پی آیندهای پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین متغیر مدیریت محلی با چهار متغیر میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از طرح ها و برنامه-ها است. همچنین، رابطه بین مدیریت محلی و مشارکت آنان در فرا گرد تحولات فضایی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از برنامه ها و طرح ها مورد تائید قرار گرفت. اما رابطه بین مدیریت محلی و مشارکت آنان در فرا گرد تحولات فضایی با نقش میانجی اثرات اقتصادی ادراک شده از برنامه ها و طرح ها تائید نشد. به سخن دیگر، اجرای برنامه ها و طرح-های تحول فضایی در حوزه اقتصادی، به گونه ای نبوده که بتواند مشارکت روستاییان را در این زمینه با خود همراه سازد. به طورکلی، یافته های پژوهش نشان داد، مدیریت محلی با نقش میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی ادراک شده روستاییان از برنامه ها و طرح ها بر مشارکت آنان در سه بعد محیطی اکولوژیک، اجتماعی و کالبدی تحول فضایی تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
ارزیابی مسئولیت پذیری اجتماعی در سازمان های مرتبط با مدیریت توسعه روستایی (مطالعه موردی: سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از الزامات اساسی جهت دستیابی به توسعه مستمر و پایا، بررسی تحلیلی ساختارهای مرتبط با آن است. ساختارها و سازمان های متنوعی، عاملیت توسعه را به خصوص در حوزه روستایی بر عهده دارد. پرسش اساسی این است که تا چه اندازه بر مسئولیت اجتماعی خود واقف می باشند. تحقیق حاضر سعی در بررسی و ارزیابی مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان جهاد کشاورزی به عنوان یکی از نهادهای مسئول در توسعه روستایی ایران به صورت مطالعه موردی استان اصفهان دارد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان ستادی و صفی ترویج جهاد کشاورزی استان اصفهان تشکیل داده که از این تعداد 158 نمونه آماری انتخاب و میزان مسئولیت پذیری اجتماعی این نهاد به وسیله این افراد مورد ارزیابی قرار گرفته است. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود. تحقیق از پرسشنامه ساختار یافته کارول (2016) در چهار بعد اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و خیرخواهانه و 25 متغیر (5 متغیر در هر بعد) استفاده نمود. همچنین به منظور بررسی عوامل روانشناختی نیز چهار بعد: ریسک پذیری، توفیق طلبی، عمل گرایی و چالش طلبی مورد سنجش قرار گرفت. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان دانشگاه و سازمان جهاد کشاورزی مورد تایید قرار گرفت و پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان از دیدگاه کارکنان ترویج در حد مطلوبی نبوده به خصوص در بعد فعالیتهای خیرخواهانه پایین تر از حد مناسب (50 درصد) می باشد و عوامل روان شناختی کارکنان بر میزان این ارزیابی از دیدگاه آنان تاثیرگذار بوده است همچنین رابطه مثبت و معنی داری بین تعهد سازمانی کارکنان با میزان ارزیابی آنان از مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان وجود داشته است.
واکاوی آسیب پذیری معیشت خانوارهای روستایی نسبت به تغییرات اقلیمی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
210 - 225
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم طی قرن اخیر منجر به تغییرات قابل توجه در زندگی انسان شده، معیشت او را با افزایش هزینه های تولید و ریسک و عدم حتمیت با چالش مواجه کرده است. دراین بین، روستائیان به دلیل وابستگی معیشت آن ها به کشاورزی و درنتیجه اقلیم، آسیب پذیرتر هستند. این پژوهش که نوعی تحقیق پیمایشی است با هدف بررسی آسیب پذیری خانوارهای روستایی استان کرمانشاه نسبت به تغییر اقلیم انجام شد. بدین منظور از نمونه ای شامل 212 خانوار که از بین حدود 134 هزار خانوار روستایی استان کرمانشاه انتخاب شدند، استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. برای تعیین میزان آسیب پذیری از شاخص آسیب پذیری معیشت خانوار نسبت به تغییر اقلیم (LVI) استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد که معیشت خانوارهای روستایی تمامی شهرستان ها به شدت نسبت به تغییرات اقلیم آسیب پذیر است. بیشترین میزان آن در شهرستان جوانرود (448/0) و کمترین آن در شهرستان کنگاور (4/0) بود. از میان مؤلفه های اصلی LVI، نوع استراتژی معیشتی (565/0)، بیشترین حساسیت را به تغییرات اقلیم داشت. پس ازآن به ترتیب شبکه های اجتماعی و ویژگی های اجتماعی - جمعیت شناختی با مقادیر 557/0 و 465/0 در رتبه های بعدی بودند. بر اساس نتایج، بهترین راهکارهای کاهش میزان حساسیت معیشت عبارت اند از: متنوع نمودن منابع درآمدی و کاهش وابستگی معیشت خانوارها به کشاورزی از طریق توسعه فرصت های شغلی غیرکشاورزی، گسترش خدمات حمایتی نظیر بیمه با ارائه مشوق های مختلف نظیر معافیت مالیاتی به بیمه گزاران و افزایش توانمندی خانوارها در تأمین نیازهای اساسی خود با ترویج فرهنگ پس انداز و ارائه بسته های حمایتی به منظور افزایش توان تاب آوری آن ها نسبت به تغییرات اقلیم.
ارزیابی بافت های فرسوده روستایی با استفاده از مؤلفه های کیفیت محیطی (موردمطالعه: پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
262 - 283
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی و به کارگیری روش جدید و کارآمد CODAS جهت اولویت بندی و ارزیابی بافت های فرسوده روستایی بر مبنای معیارهای اصلی کیفیت محیطی است. روش تحقیق این مقاله توصیفی کاربردی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است که با استفاده از پرسش نامه، داده های عینی از ۲۶۰ خانوار روستایی و ۱۵ نفر از مدیران محلی در روستاهای فرسوده پیرامون کلان شهر تهران، و داده های ذهنی از ۱۵ نفر از متخصصین علمی جمع آوری، توصیف و تحلیل شد. نتایج پژوهش حاضر بر اساس شش مؤلفه اصلی کیفیت محیطی (به ترتیب اهمیت شامل ظرفیت تحمل/ کاهش ریسک، سرزندگی و تعلق پذیری، بهداشت محیط، دسترسی و تنوع خدمات، امنیت و مقیاس انسانی پیاده، نفوذپذیری) و روستاهای پانزده گانه نشان می دهد که روستای یهر در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط نامطلوب تری را به لحاظ وضعیت کیفیت محیطی به کمک روش کُداس داشته است. سپس به ترتیب، روستاهای کبیرآباد، مشهد فیروزکوه، حسن آباد باقراٌف، حصارکوچک، قوئینک رخشانی، آتشان، جعفرآباد باقراٌف، مزداران، زواره بید، وسطر، حصارمهتر، رامین، قلعه بلند، و صالح آباد شرقی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق، CODAS به عنوان روشی مناسب و با دقت بسیار بالا برای اولویت بندی سکونتگاه های فرسوده روستایی بر مبنای مؤلفه های اصلی کیفیت محیطی ارزیابی شده است.
بررسی تأثیرات فرهنگ بر تغییرات الگوی خانه های بومی در روستای طولارود بالای شهرستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
348 - 361
حوزه های تخصصی:
به زودی شاهد از بین رفتن الگوهای خانه های بومی به واسطه قوانین و روش های ساخت جدید خواهیم بود. این مهم بر اهمیت مطالعه و مستندسازی خانه های بومی تأکید می کند. در این راستا پنج خانه با ویژگی های بومی با الگوی یکسان، به صورت هدفمند به عنوان نمونه موردی برای این پژوهش انتخاب شدند که در پای کوه روستای طولارود بالای شهر تالش قرار دارند. ترکیبی از روش های کمی و کیفی در این مقاله استفاده شده است. شرایط موجود خانه های تغییریافته برداشت و ترسیم شد. از آنجا که تغییرات در مراحل مختلفی بوده، اطلاعات دقیق آن توسط مصاحبه از ساکنین به دست آمد. پس از ترسیم، پلان ها وارد نرم افزار ای گراف شدند که بواسطه تحلیل های کمی آن، لیست های عددی مستخرج گردید. این اطلاعات برای تحلیل های قیاسی در بخش نتایج و همراه با استدلال استنباطی و منطقی اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ساکنان قابل استفاده است. با مقایسه اطلاعات آشکار گردید که ایوان در این خانه ها با عمق کم در پیکره بندی فضایی همراه با ارزش های بالای ارتباط، کنترل و هم پیوندی، اولین و محتمل ترین فضا برای پذیرش تغییرات است. یکی از آثاری که برای روستاهای نزدیک شهر می توان قائل شد، احتمال تأمین زیرساخت هایی همچون برق، لوله کشی گاز و آب است که ایده جاگذاری فضاهایی همچون آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی را برای استفاده از آن ها ترغیب می نماید. استفاده از تسهیلات مدرن زندگی از طریق تغییر دادن شکل خانه های اولیه بومی بواسطه تغییر فرهنگ ساکنین قابل پیش بینی است.
تبیین عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیراشهری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث ها و نگرانی در مورد تغییرات محیطی و تغییرات کاربری زمین به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر رشت. بر این اساس 37 روستای پیرامون این شهر به عنوان نمونه موردی بررسی شدند. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی بود. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون تی و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد در بین عوامل اقتصادی کاهش درآمد بخش کشاورزی در روستاها، با نمره میانگین 93/4 بیشترین تأثیرگذاری را بر تغییرات کاربری اراضی روستاها داشته است. عوامل کاهش سطح زیر کشت، نداشتن بودجه کافی برای خرید ماشین آلات کشاورزی، نبود حمایت مالی در مراحل تولید و نداشتن بودجه کافی برای خرید بذر ، کود و سم نیز در رتبه های بعدی قرار داشتند. در بین عوامل اجتماعی عامل بیکاری با نمره میانگین 98/3 در رتبه اول و بیشترین تأثیرگذاری را داشته است. همچنین عوامل تمایل نداشتن نسل جدید به فعالیت کشاورزی، نگرش کشاورز به لزوم رفاه در زندگی و افزایش جمعیت گردشگران در رتبه های بعدی قرار داشتند. نتایج روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که عوامل اقتصادی در مقایسه با عوامل اجتماعی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری بر مسئله پژوهش دارند. در بین عوامل اقتصادی خشکسالی و کمبود آب کشاورزی مسائل زیادی را برای کشاورزان دامن زده و مانع انجام فعالیت های کشاورزی شده است.
کاربرد مدل هکمن در تعیین عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی های مقابله با ناامنی غذایی مورد: بخش حلب، شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناامنی غذایی و فقر غذایی می تواند علاوه بر اثرات منفی بر سلامت جسمی، تبعات اجتماعی و اقتصادی و روحی و روانی به همراه داشته باشد، ازاین رو شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری ناامنی غذایی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ناامنی غذایی و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر در به کارگیری استراتژی های غذایی و غیرغذایی مقابله با ناامنی غذایی هست. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای ساکن در بخش حلب، شهرستان ایجرود استان زنجان می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی و مدل هکمن و برای محاسبه میزان ناامنی غذایی از روش (مقیاس ناامنی غذایی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، 49.41 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی، 31.76 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی بدون گرسنگی، 10.59 درصد خانوارها ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و 8.24 درصد خانوارها دارای ناامنی غذایی با گرسنگی شدید هستند. همچنین نتایج مدل هکمن نشان می دهد، مهم ترین عامل تأثیرگذار در استراتژی غیر غذایی، درصد درآمد به دست آمده از بخش غیرکشاورزی است که دراین بین عوامل درصد درآمد به دست آمده از بخش خدمات با ضریب 246/0، شغل فرعی با مقدار ضریب 328/0 و میزان درآمد با ضریب 289/0 دارای بیشترین تأثیر هست. باتوجه به یافته ها، پیشنهاد تحقیق حاضر جهت کاهش ناامنی غذایی تنوع فعالیت های اقتصادی هست.
نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل سایر صورت های سرمایه، یکی از پیش نیازهای مهم دستیابی به توسعه پایدار به خصوص در جوامع روستایی است. توسعه و پیشرفت در روستاها مستلزم گسترش اعتماد، مشارکت و ارتباطات و انسجام در بین کشاورزان است. در این مطالعه به دلیل نقش سرمایه اجتماعی در تسهیل و تسریع توسعه پایدار، در ابتدا ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار با استفاده از گویه های مختلف در طیف 5 گزینه ای لیکرت ارزش گذاری شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت، در بین نمونه ای از کشاورزان ساکن در روستاهای شمال شهرستان سیرجان جمع آوری شدند. پس از محاسبه شاخص سرمایه اجتماعی و شاخص توسعه پایدار، با استفاده از روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط، تأثیر سرمایه اجتماعی در کنار ویژگی های حرفه ای-اجتماعی روستاییان بر ابعاد مختلف پایداری بررسی شدند. بر طبق نتایج تحقیق شاخص سرمایه اجتماعی 57/0 و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و نهادی توسعه پایدار به ترتیب 44/0، 51/0، 49/0 و 40/0 به دست آمدند. هم چنین نتایج نشان داد متغیر سرمایه اجتماعی بر هر چهار بعد پایداری تأثیر مثبتی دارد، اما تأثیر آن بر پایداری نهادی به لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. از آن جایی که سرمایه اجتماعی محاسبه شده در بین کشاورزان در سطح بالایی نمی باشد، اما سبب بهبود پایداری می شود، لازم است با دقت در اجزای تشکیل دهنده ابعاد گوناگون سرمایه اجتماعی و برنامه ریزی صحیح جهت ارتقای آن و رفع نواقص موجود سطوح بالاتری از پایداری را به دست آورد و زندگی با کیفیت و توأم با رفاه بالاتری را برای کشاورزان به ارمغان آورد و جلوی مهاجرت آنان به شهرها را گرفت.
توانمندسازی روستاییان در شکل گیری سازمان های غیردولتی در جهت تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی، مورد: شهرستان جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی روستاییان، منجر به سازماندهی آن ها در قالب سازمان های غیردولتی و مردم نهاد شده؛ و زمینه مشارکت موثر آنان را در فراگرد توسعه و تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم می سازد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه، ارتباط بین تسهیل کننده های توانمندسازی روستاییان در میزان شکل گیری سازمان های غیردولتی، و ارتباط این سازمان ها در فراگرد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی(در قالب 15 شاخص) در سطح30 روستا و 300 خانوار نمونه روستاهای شهرستان جوانرود سنجیده شد. یافته ها نشان داد بین بهبود شاخص های توانمندسازی و میزان شکل گیری و گسترش سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه معنی دار وجود دارد. لیکن، این ارتباط از نوع کاهشی-کاهشی بوده است؛ که نامناسب بودن جایگاه متغیرهای پژوهش در ناحیه مورد مطالعه را آشکار ساخته است. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش های توانمندسازی به دلیل غلبه رویکرد «بالا به پایین» و «حکومت محور» نتوانسته است احساس قدرت و توانمندی را در روستاییان ایجاد و زمینه مشارکت مؤثر و سازمان یافته آنان در چارچوب سازمان های غیردولتی را فراهم نماید. به گونه ای که پایین بودن سطح مشارکت سازمان های غیردولتی سبب نارسایی در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی- اکولوژیک شده است. بنابراین، ضروری است، از راه توجه و بهبود شاخص های تسهیل کننده توانمندسازی روستاییان همچون؛ آموزش و آگاهی بخشی، دانش و مهارت، انسجام و همبستگی، اعتماد و اطمینان، مشارکت، نهادسازی و حمایت سیاسی دولت، و تغییر رویکرد به سوی «اجتماع محور» و «پایین به بالا»، زمینه مناسبی برای مشارکت آنان با هدف شکل دهی سازمان های غیردولتی در راستای تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی فراهم شود.
بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری (موردمطالعه: شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
390 - 407
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، اشتغال پایدار در روستاها یکی از اصلی ترین اهداف کشورها است. گردشگری روستایی به عنوان یکی از مهم ترین انواع گردشگری، نقش مهمی را ایفا می نماید. شیوع ویروس کرونا چالش های بسیار بزرگی را برای صنعت گردشگری به وجود آورد که تأثیرات و پیامدهای منفی آن، موجب گردید که کشورها به دنبال اتخاذ اقداماتی باشند. یکی از مهم ترین آن ها، سناریوپردازی است که هدف اصلی تحقیق حاضر نیز بررسی نقش گردشگری روستایی در توسعه اشتغال پایدار ساکنان در دوران پساکرونا با رویکرد سناریونگاری است. روش تحقیق، آمیخته است که با استفاده از رویکرد متوالی اکتشافی در دو فاز کیفی - کمّی انجام شد. روش های به کاررفته به ترتیب «تحلیل مضمون و برنامه ریزی سناریو» و جامعه آماری شامل خبرگان حوزه های مدیریت و برنامه ریزی روستایی، گردشگری روستایی، مدیریت دولتی، مددکاری اجتماعی، جامعه شناسی، جغرافیای روستایی است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 13 نفر از آن ها مشارکت داشتند. مطابق با یافته ها در فاز اول که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است، مضامین استخراج شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در قالب 48 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر هستند که برای شناسایی پیشران ها به مرحله بعدی راه می یابند. مطابق با یافته های فاز کمّی، چهار سناریو شناسایی شدند که عبارت اند از: درهای باز اقتصادی؛ گردشگری خانه دوم؛ سپر دفاعی اقتصادی؛ انزوای اقتصادی و قفل اجباری. باتوجه به نتایج، گردشگری در مناطق روستایی، نه تنها باعث توسعه اشتغال پایدار می شود، بلکه تأثیر زیادی بر ساکنان، به ویژه بر ایجاد شغل و درآمد آن ها دارد. این مقوله منجر به تغییر عظیمی در تحرک نیروی کار در روستاها شده است و نه تنها انتخاب های شغلی را غنی و بزرگ کرده است، بلکه اشتغال روستایی را متنوع تر و پایدارتر کرده است.
تحلیل عوامل موثر رقابت پذیری بر رشد و توسعه گردشگری در نواحی مقصد روستایی (موردمطالعه: دهستان دوهزار در شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
468 - 483
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی، یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی را در توسعه نواحی روستایی دارد. یکی از موضوعات مهم در گردشگری روستایی، رقابت پذیری مقاصد گردشگری است که برای افزایش توان بالقوه مقاصد بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو هدف مقاله حاضر ارزیابی عوامل مؤثر در رقابت پذیری گردشگری دهستان دوهزار و ارائه راهکار های مناسب برای آن است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده که جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان دوهزار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری ساده در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب اثر مولفه هایی نظیر حمایت از رشد و توسعه گردشگری (154/3)، مهمان نوازی و پذیرش گردشگری (050/3)، تحلیل رقابتی (567/4)، توسعه (774/5)، جایگاه (626/3)، مدیریت بازدیدکنندگان (055/4) در رشد و توسعه گردشگری دهستان دوهزار تاثیر بیشتری دارند و از بین متغیرهای رقابت پذیری فقط منابع و جاذبه های محوری در رشد و توسعه گردشگری دهستان دوهزار تاثیر دارد و متغیرهای دیگر از جمله عوامل پشتیبانی، مدیریت مقصد، خطی مشی، برنامه ریزی و توسعه مقصد، عوامل تقویت کننده حتی با نقش تعدیلگر حمایت جوامع محلی در رشد و توسعه گردشگری تاثیر ندارند.
بررسی و تحلیل نقش شهر کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نقش شهر ساحلی کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی آن می پردازد. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش 20 روستای حوزه پیرامونی کنارک با جمعیت بالای 10000 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که به صورت تصادفی ساده در بین پاسخگویان توزیع شده است. داده های مورد نیاز در قالب 4 شاخص و 24 زیرشاخص جمع آوری گردید. جهت تحلیل یافته های استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل مسیر و جهت تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای پیرامونی شهر کنارک از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و مدل تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اقتصادی با میانگین 910/2 پایین تر از حد مطلوب و شاخص فرهنگی با میانگین 233/3، شاخص اجتماعی با میانگین 059/3 و شاخص زیربنایی و ارتباطی با میانگین 071/3 بالاتر از حد مطلوب قرار دارند. نتایج تحلیل مسیر بیانگر آن است که شاخص اقتصادی با اثر کلی 742/0 و شاخص زیربنایی- ارتباطی با اثر کلی 621/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه روستاهای پیرامونی داشته و شاخص فرهنگی با اثر کلی 199/0 کم ترین تأثیر را داشته است همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد، بر اساس سطح معنادری به دست آمده (000/0 Sig=)، بین کارکردهای شهر ساحلی کنارک و توسعه روستاهای پیرامونی آن رابطه معنی داری برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات شهر ساحلی کنارک بر توسعه روستایی چشمگیر است. لذا پیشنهاد می گردد با گسترش و رونق گردشگری ساحلی در این خطه علاوه بر افزایش اشتغال در شهر کنارک و روستاهای اطراف به بهبود زیرساخت های روستاهای این ناحیه نیز کمک کرد.
سنجش مطلوبیت توسعه اقتصاد کشاورزی در فضاهای روستایی پیراشهری، مورد: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی هسته اصلی پایه اقتصاد فضا را تشکیل می دهد به گونه ای که کشاورزی به عنوان بزرگ ترین جذب کننده نیروی کار در نواحی بوده و بیشترین درآمد و توسعه را ایجاد می کند.از آنجا که توسعه مفهومی چند بعدی است که در خود، تجدید سازمان نظام اجتماعی-اقتصادی را به همراه دارد، بررسی سطوح و ابعاد مختلف توسعه و آگاهی از میزان برخورداری مناطق مختلف می تواند گامی موثر و اساسی در این تجدید سازمان و برنامه ریزی باشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضاهای پیراشهری از منظر شاخص های توسعه کشاورزی جهت توسعه سکونتگاه های روستایی در استان گلستان می باشد. بدین منظور شاخص های منتخب پژوهش در قالب 20 شاخص قابل سنجش در بین 14 پهنه فضایی اقتصاد(شهرستان) با بهره گیری از مدل تصمیم گیری ترکیبی WASPAS مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت با تعیین میزان توسعه شاخص ها، مطلوبیت مناطق چهارده گانه بر اساس برخورداری از شاخص های مطلوبیت فضاهای پیراشهری مبتنی بر توسعه پایدار کشاورزی، پراکندگی و نابرابری در شاخص های توسعه اقتصاد سبز منطقه ای سنجیده شده است. برای وزن دهی شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل داده ها سکونت گاه های پیراشهری(روستایی) استان دارای وضعیت پراکنش نابرابری می باشند. اولویت بندی فضاهای پیراشهری استان با مدل واسپاس حکایت از شکاف در امر برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی دارد که صورت واضح آن را می توان بین پهنه فضایی شهرستان گنبد با مجموع برخورداری (464/0)مطلوب ترین فضای پیراشهری نسبت به میزان مطلوبیت فضای پیراشهری شهرستان آق قلا با میزان برخورداری (264/0) که فاصله تقریباً دو برابری را نشان می دهد ملاحظه کرد. با توجه به نتایج بدست آمده، مسئولین و برنامه ریزان باید راهبردها، اهداف و سیاست گذاری ها را در راستای بهبود مطلوبیت فضاهای پیراشهری علی الخصوص شاخص های کشاورزی پایدار در سکونتگاه های روستایی جهت دار نماید.
تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت برگشتی فرایندی است که افراد بعد از تجربه مهاجرت از روستا به شهر و اقامت در مقصد به موطن اصلی خود بازمی گردند. تحقیق حاضر با هدف تحلیل مؤلفه های اصلی در بازگشت مهاجران شهری به خاستگاه های روستایی انجام یافته است. این بررسی از نوع تحقیقات کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و شالوده مطالعات آن بر پیمایش و نیز ابزار گردآوری داده ها ی پرسشنامه محقق ساخته است. قلمرو مکانی بررسی حاضر روستاهای شهرستان اهر و جامعه آماری مهاجران برگشتی به روستاهای شهرستان اهر است. روش نمونه گیری به صورت شبکه ای و گلوله برفی و پر کردن پرسشنامه ها به صورت هدفمند در بین مهاجران انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از نوع صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ بیشتر از 7/0 به دست آمده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی (شاخص های پراکندگی) و تحلیل عاملی از نوع تحلیل مؤلفه ای صورت پذیرفته است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عوامل مختلفی در برگشت مهاجران نقش داشته است که از بین آن ها عامل های مشارکت اجتماعی و انگیزه اقتصادی به ترتیب با مقدار ویژه 31/4 و 77/3 بیشترین تأثیر را در بین عامل های بارگذاری شده به خود اختصاص داده اند و عامل عمرانی و زیر بنایی کمترین تأثیر را داشته است.
تبیین رفتار سازگاری کشاورزان با تغییرات آب و هوایی: تحلیل جنسیتی با استفاده از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
226 - 245
حوزه های تخصصی:
درک فرایندهای ادراکی و شناختی دو گروه کشاورزان زن و مرد برای تشویق سازگاری با تغییرات آب و هوایی بسیار مهم است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان زن و مرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان، از مدل توسعه یافته انگیزش حفاظت استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش کشاورزان دو گروه زن و مرد بودند. تعداد اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 200 کشاورز مرد و 150 کشاورز زن انتخاب شد. برای انتخاب کشاورزان از نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ای تصادفی استفاده گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ای بود که روایی صوری آن توسط چهار تن از اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل معادلات ساختاری نشان داد، متغیرهای دانش ادراک شده، هزینه پاسخ و هنجار توصیفی متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان مرد به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درنهایت توانستند به ترتیب 67 و 45 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان مرد را پیش بینی کنند. متغیرهای شدت درک شده، هزینه پاسخ، اعتقاد به تغییرات آب و هوایی و عادت متغیرهای مؤثر بر نیت کشاورزان زن به صورت مثبت و مستقیم و رفتار به صورت مثبت و غیرمستقیم هستند و این متغیرها درمجموع توانستند به ترتیب 70 و 25 درصد از تغییرات متغیرهای نیت و رفتار کشاورزان زن را پیش بینی کنند. اطلاعات به دست آمده می تواند به عنوان پایه ای در تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار گیرد.
واکاوی شبکه روابط فضاییِ بازار خرما در نواحی روستایی ناحیه مَکُّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش تولیدی و صادراتی محصول خرما و وابستگی معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به فعالیت نخلداری در مناطق خرماخیز کشور از جمله در ناحیه مکران، پرداختن به مسائل و شبکه روابط بازار این محصول اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا اقتصاد نخلداری در روستاهای این ناحیه غالباً بر کشاورزی خرده پا و سنتی استوار بوده و به لحاظ کارکردهای توزیعی، مبادله ای و مصرفی با چالش های عدیده ای روبرو است. از این رو هدف پژوهش حاضر کاوش و تحلیل شبکه روابط فضایی بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) به منظور توسعه کارکردی بازار خرما در روستاهای ناحیه مکران است. این پژوهش بر روش آمیخته (راهبرد متوالی- تغییرپذیر) استوار است. جامعه آماری پژوهش شامل 17493 نخلدار و 32 کارشناس کشاورزی است. حجم نمونه به روش هدفمند- احتمالی در مرحله کیفی 111 نخلدار و 16 کارشناس و در مرحله کمی 376 نخلدار و 32 کارشناس تعیین شد. براساس «روش آمیخته متوالی» داده های کیفی به کمک نرم افزار «NVIVO» و داده های کمّی به وسیله نرم افزار «SPSS» پردازش و تحلیل شدند. سپس تحلیل و استنتاج نهایی طبق استدلال لاتور (1987) به روش «ترجمه» صورت گرفت. نتایج نشان داد که روابط فضایی چندگانه ای بین کنشگران (انسانی و غیرانسانی) وجود دارد و یا در حال پدیدار شدن است. در این میان دلالان خرما با ایجاد شبکه ای قوی از روابط فضایی، بازار خرما را به زیان تولیدکنندگان به تسخیر درآورده و به عنوان کلیدی ترین کنشگر، نقش و عاملیت یافته اند. در وجه غالب ضعف و ناکارآمدی کنشگران اصلی (نخلدار و دولت) و هم پیمانی کنشگران سرمایه و سردخانه با دلالان منجر به چنین پیامد زیانباری شده است؛ هر چند این روابط فضایی با مشارکت کنشگران جدید (نخل های غیربومی، سردخانه و ... ) در حال دگرگونی است.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر توسعه پایدار منظومه روستایی شهر بابک با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه پایدار منظومه روستایی شهربابک و بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی – پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی ، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش تحلیل ساختاری میک مک و تکنیک دلفی بهره گرفته شده است. در این راستا پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با بیست نفر از کارشناسان و خبرگان در حیطه برنامه ریزی روستایی و منطقه ای شهرستان شهربابک، به عنوان جامعه آماری پژوهش، پنجاه متغیر اولیه در قالب شش بعد کلی شناسایی گردید. در ادامه، عوامل اولیه در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک تعریف شد. آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی عوامل می توان دریافت الگوی پراکندگی متغیرهای مؤثر حاکی از ناپایداری سیستم است. با توجه به امتیاز بالای تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، 15 عامل کلیدی در توسعه پایدار منظومه شهربابک تاثیرگذارند. فاکتورهای کلیدی مهم در بعد کالبدی؛ فاصله روستا از شهر اصلی، ایجاد زیرساخت ها، توسعه شبکه حمل و نقل ناحیه ای، در بعد مدیریتی؛ افزایش افزایش اعتماد، برنامه باوری و برنامه محوری منظومه ،مسئولیت پذیری، در بعد اقتصادی؛ وضعیت امنیت و ثبات شغلی روستاییان، توسعه گردشگری در منظومه، عوامل تاثیرگذار بر آینده توسعه پایدار منظومه شهربابک هستند.
تحلیل اثرات اجتماعی و اقتصادی یکپارچه سازی اراضی در شهرستان تربت جام مورد: شرکت سهامی زراعی نیل آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ﻣﻬﻤﺘﺮیﻦ ویﮋگی های بخش کشاورزی در ﻣﻨ ﺎﻃﻖ روﺳ ﺘﺎیی ای ﺮان، ﭘﺎییﻦ ﺑﻮدن ﺑﻬﺮه وری ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻮﻟیﺪ اﺳﺖ. قطعهﻗﻄﻌﻪ ﺑﻮدن اراﺿی زراﻋی از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ در ایﻦ اﻣﺮ می باشد و مناسب ترین راﻫکﺎر، اﺟﺮای ﻃﺮح های یکﭙﺎرﭼﻪ ﺳﺎزی اراﺿی اﺳت. از مهم ترین آثار اجرای طرح های یکپارچه سازی اراضی کشاورزی، آثار اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است که به منظور گرد آوری اطلاعات، برحسب مقتضیات پژوهش از مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل 1448 خانوار سهام دار شرکت سهامی زراعی نیل آباد تربت جام است که با استفاده از فرمول کوکران 174 سهام دار به عنوان نمونه انتخاب و مورد پرسش گری واقع شدند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار استنباطی و توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، در بُعد اجتماعی- فرهنگی، شاخص افزایش دانش کشاورزان با میانگین 93/3 و در بعد اقتصادی- معیشتی، شاخص هزینه مصرف آب، با میانگین 82/3 نسبت به سایر شاخص ها افزایش معناداری را نشان می دهد. به طور کلی میانگین اثرات یکپارچه سازی اراضی در قالب شرکت سهامی 47/3 است که بالاتر از میانگین عددی 3 و در حد متوسط تا مطلوب ارزیابی گردیده است. بنابراین شرکت سهامی زراعی نیل آباد در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی سهام داران تاثیر نسبتاً مثبتی داشته است. با اینحال، با گذشت ۵۰ سال از فعالیت شرکت، اکنون پایین رفتن سطح آب های زیر زمینی، عدم وجود صنایع مکمل در زنجیره تولیدی، افزایش اعضای اولیه از ۲۷۶ نفر به حدود ۲۰۰۰ نفر به عنوان عواید بگیر، عدم رضایت سهام داران از هیات مدیره شرکت سهامی زراعی، مهم ترین مسائل شرکت از دیدگاه مدیران و سهام داران است.
تحلیل فضایی مناطق روستایی بهینه برای بهره برداری از انرژی های تجدیدپذیر (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 24
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود فضای مناسب و پتانسیل نواحی روستایی کشور، انرژی های تجدیدپذیر به عنوان گزینه ای مناسب برای تأمین انرژی مطرح شده است؛ بنابراین، هدف این مطالعه ادغام روش های تصمیم گیری چندمعیاره و سیستم اطلاعات جغرافیایی به منظور پتانسیل سنجی مناطق بهینه در سطح محلی و روستایی است تا با ارائه روش تصمیم گیری در مطالعات فضایی انرژی های تجدیدپذیر بالاترین تفکیک فضایی ممکن در این زمینه فراهم شود. در این مطالعه، جهت وزن دهی به معیارها از روش بهترین- بدترین و برای به دست آوردن نقشه تناسب جهت توسعه انرژی های تجدیدپذیر در روستاهای شهرستان مشهد از روش ترکیب خطی وزنی استفاده شده است. نتایج نشان دهنده اهمیت معیارهای محیطی و اقتصادی و نیز توجه به نوع انرژی تجدیدپذیر برای مناطق روستایی است به طوری که از مجموع مساحت منطقه مورد مطالعه، 54 درصد جهت تأسیس نیروگاه خورشیدی و 25 درصد جهت تاسیس نیروگاه بادی در کلاس مناسب هستند. روستاها در منطقه مورد مطالعه به دو گروه روستاهای برخوردار از پتانسیل انرژی بادی و انرژی خورشیدی تقسیم بندی شدند. روستاهای گروه اول عمدتاً در حاشیه جنوب غربی و روستاهای گروه دوم در حاشیه جنوبی و مرکزی شهرستان مشهد توزیع شده اند. نتایج این مطالعه می تواند برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در تمام سطوح مدیریتی جهت توسعه انرژی های تجدید پذیر در آینده بسیار مفید باشد.
عوامل مؤثر بر انگیزه مهاجرت جوانان روستایی بخش کشاورزی به شهر مورد: دانشجویان رشته های کشاورزی دانشگاه زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت جوانان روستایی تحصیل کرده به شهر در کنار افزایش میانگین سنی نیروی انسانی شاغل در بخش کشاورزی مشکلاتی هستند که آینده نیروی انسانی شاغل به کشاورزی در روستاها را با چالش مواجه می کنند. مطالعه حاضر به دنبال بررسی عوامل اثرگذار بر انگیزه مهاجرتی جوانان روستایی دارای تحصیلات دانشگاهی کشاورزی بود. تحقیق کاربردی حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی- همبستگی انجام گردید و جمع آوری اطلاعات در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اعضای هیئت علمی مرتبط تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق از پیش آزمون و محاسبه ضریب کرونباخ آلفا (72/0 تا 86/0) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را جامعه دانشجویان روستایی شاغل به تحصیل در رشته های کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 96-97 تشکیل دادند (210= N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 132 نفر ب از آنها با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که هفت متغیر تعداد اعضای خانواده ساکن در شهر، میزان تمایل به زندگی در روستا، میزان رضایت از زندگی، میزان مشارکت در کشاورزی، میزان زمین آبی تحت مالکیت خانواده، امکانات رفاهی و اقتصادی شهر و دشواری ایجاد اشتغال در روستا از مهم ترین دلایل در تمایل به مهاجرت دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های کشاورزی بودند که 3/59 تا 1/72 درصد از تغییرات متغیر تمایل به مهاجرت را تبیین کردند. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی راهکارهای تقویت اقتصاد روستایی از طریق افزایش تمایل جوانان روستایی برای زندگی و اشتغال در روستا پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در دو عامل تسهیل بازار فروش محصولات و اشتغال در روستا و توسعه سرمایه گذاری دولتی و خصوصی در روستا و کشاورزی خلاصه شدند.