فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۰۱ تا ۴٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
37 - 51
حوزه های تخصصی:
پیاده روی به عنوان یکی از اجزای اصلی سامانه حمل ونقل شهری مطرح می باشد .در کشورهای در حال توسعه به این موضوع توجه چندانی نشده است .از این رو باید همانند دیگر اجزای سامانه حمل ونقل شهری به پیاده روی و مشکلات آن توجه جدی شودو راه حلهای مناسبی برای ساماندهی فضای حرکت پیاده روی در شهر و محله که از هم مهمتر تامین ایمنی لازم می باشد ارائه گردد. هدف از مقاله حاضر تعیین رابطه بین میزان پیاده روی با تاکید بر برنامه ریزی محله محور و علائم اضطرابی شهروندان تویسرکان بود ه است جامعه آماری پژوهش کلیه ساکنین محله های شهر تویسرکان است. و روش پژوهش کاربردی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار 23spss استفاده شده است. . که جهت انجام نمونه گیری از شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شددر نهایت با استفاده از فرمول کوکران و مرحله غربالگری، با توجه به شرایط ورود به مطالعه در موردآزمودنی ها که شامل نمرات لازم در آزمون سلامت عمومی و عدم اجرای پژوهش بود با در نظر گرفتن احتمال ریزش 30 نفر به عنوان حجم نمونه محاسبه شد. از اینرو ، تعداد 30 نفر از ساکنین واجد شرایط فوق که در سال 1397-1396 در شهر تویسرکان مشغول به زندگی بودند انتخاب شدند که به صورت تصادفی، 15 نفر در گروه آزمون و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش مشخص شد. و نتایج بررسی جامعه آماری ساکنین محله های شهر تویسرکان با توجه به پیاده روی و تاکید بر برنامه ریزی محله محور تأثیر بر کاهش "علائم اضطرابی" (اندازه اثر حدود 59 درصد) دارد.
شناسایی عوامل موثر در ایجاد پیاده راه با استفاده از مدل تحلیل مسیر مطالعه موردی: شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
31 - 44
حوزه های تخصصی:
امروزه حرکت پیاده به حلقه گمشده زندگی شهرنشینی تبدیل شده، از این رو نیاز به بازنگری در شکل و ساختار خیابان های امروزی، ضرورتی است که ذهن متخصصان شهری و مخاطبان را به خود مشغول کرده است. در این راستا شهر سرعین هم از این امر مستثنی نیست و با توجه فصلی بودن گردشگری آن و به تبع ترافیک و ازدحام در این ایام، ایجاد پیاده راه می تواند زمینه ساز مناسبی برای احیا و توسعه شهر باشد. این پژوهش برآن است تا عوامل مؤثر در ایجاد پیاده راه در سرعین را معرفی نماید تا زمینه ای برای ایجاد مطلوب پیاده راه در جهت توسعه گردشگری سرعین و جلب رضایت شهروندان و گردشگران باشد. در این راستا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی_تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق کارشناسان شهر سرعین و کاسبان خیابان ولیعصر هستند که به شیوه هدفمند و تمام شماری از آنها در قالب پرسشنامه داده جمع آوری شده و برای تحلیل آنها از مدل تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تحلیل اثرات در شش مرحله اتفاق می افتد که برای اثرات مستقیم 64 درصد واریانس تمایل به ایجاد پیاده راه را معیارهای هشت گانه تحقیق تبیین می کنند که از این بین اثرگذاری پنج معیار معنی داری است و معیار خدمات و امکانات شهری با ضریب 392/0 بیشترین تأثیر مستقیم را دارد. در اثرات غیرمستقیم هم که در پنج مرحله دیگر انجام گرفته، معیار عوامل جغرافیایی با ضریب بتای برابر با 248/0 بیشترین اثر غیرمستقیم را بر ایجاد پیاده راه داشته است. درنهایت این که مهمترین معیار تأثیرگذار بر ایجاد پیاده راه در سرعین، مربوط به معیار معابر و حمل و نقل است که 453/0 درصد در ایجاد پیاده راه در سرعین تأثیرگذار است. نتایج تحقیق نشان می دهد که معیارهای معابر و حمل و نقل، امنیت، کارکردهای اقتصادی و خدمات و امکانات شهری تأثیر بیشتری در ایجاد پیاده راه در سرعین دارند و باید در اولویت ارتقا باشند؛ با این حال نباید از سایر معیارها غافل ماند.
تحلیل فضایی بزهکاری در بافتهای ناکارآمد شهری، مطالعه موردی: محله هرندی، منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزهکاری ازجمله مهم ترین معضلات اجتماعی در اکثر شهرهای جهان است که بر زندگی افراد تأثیرات منفی روحی، جسمی و مالی می گذارد. این مقاله باهدف تحلیل فضایی بزهکاری در بافت ناکارآمد محله شهید هرندی در منطقه 12 تهران انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی و تطبیقی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری در محله هرندی از آزمون های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده، که اطلاعات موردنیاز از میزان و نوع جرائم به صورت کتابخانه ای از نیروی انتظامی تهران بزرگ اخذشده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز در محله هرندی به صورت تصادفی توزیع شده است. از سوی دیگر بالا بودن میزان شدت فرسودگی، نفوذناپذیری بالا، وجود زمین های خالی و متروکه و همچنین کمبود یا نبود برخی کاربری های موردنیاز شهروندان، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرائم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است. به نظر می رسد با بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی، تعریض معابر زیر 6 متر و ایجاد راه در رو برای کوچه های بن بست، مکان یابی مراکز انتظامی و ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم جهت افزایش نظارت رسمی در این محله می توان امکان آسیب پذیری این گونه محلات و میزان وقوع جرائم را کاهش داد.
رابطه تراکم ادراک شده، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی؛ مقایسه دو گونه مسکن متراکم محصور و غیر محصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
45 - 60
حوزه های تخصصی:
در بحث از بعد اجتماعی توسعه پایدار، تعاملات میان ساکنان و احساس امنیت از موضوعات مهم محسوب می شوند. بنابراین از یک سو در زمینه کشورهای در حال توسعه، اثر محیط های مسکونی متراکم بر زندگی اجتماعی ساکنان همچنان نیازمند فهم و مطالعه بیشتری است و از سوی دیگر، بسته و محصور بودن، به عنوان یک عامل کالبدی، مؤثر بر شرایط اجتماعی در محیط های مسکونی شناخته می شود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان تراکم ادراک شده(بعد کمّی_کیفی تراکم)، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی در قالب مدلی ساختاری و مقایسه سازوکار آنها در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور است. جامعه آماری، نمونه ای شامل590 نفر از ساکنان شش توسعه مسکونی، با تراکم جمعیتی، تراکم خالص مسکونی و پایگاه اجتماعی_اقتصادی مشابه ساکنان و شیوه طراحی متفاوت در شهر مشهد بودند. پس از کنترل پایایی ترکیبی عامل ها و روایی سازه، ابتدا با استفاده از آزمون تی، دو گونه مسکن به لحاظ متغیرهای احساس امنیت و تعاملات اجتماعی با یکدیگر مقایسه شدند. سپس روابط میان متغیرها از طریق مدل یابی معادلات ساختاریSEM مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد، تفاوت معناداری میان دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور به لحاظ تعاملات و احساس امنیت وجود دارد. براساس مدل های برازش شده، در هر دو گروه مسکن، شرایط اجتماعی و امنیت در فضاهای باز مشترک، به تراکم ادارک شده وابسته است. همچنین مقایسه مدل ها، حاکی از این مطلب است که نحوه اثر سازه های پژوهش در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور، متفاوت از یکدیگر بوده و فرآیندهای ادراکی_اجتماعی، به شکل متفاوتی عمل می کنند. در گونه محصور، ادراک تراکم، تعاملات اجتماعی و احساس امنیت در یک حلقه بازخورد، در طول زمان موجب ارتقا یا تضعیف یکدیگر می شوند. در حالی که در گونه مسکن غیر محصور احساس امنیت، پیش نیاز بروز تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مشترک است و میان ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی نقش واسطه ای دارد.
ارزیابی حکمروایی خوب در پایداری محله های شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
109 - 128
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، سعی بر آن است به این سؤال که آیا حکمروایی شهری توانسته است در شکل گیری، توسعه و پایداری محله های مسکونی تأثیر داشته باشد؟ پاسخی از دید برنامه ریزی شهری با توجه به رویکرد پایداری محلات شهری داده شود. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی عملکرد حکمروایی شهری در ارتباط با شکل گیری محله های مسکونی پایدار شهری و علل ناکارآمدی برخی از آن ها درزمینهمدیریت یکپارچه شهری و توانمند آن است. روش پژوهش، برحسب هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر پیرانشهر می باشند (70222 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، جامعه نمونه به تعداد 382 نفر تعیین شد و داده ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید که جهت تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS و مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه شاخص های به کاررفته در پژوهش، تأثیر معناداری بر پایداری محیطی محلات شهری دارد، اعتقاد شهروندان نیز به اینکه آن ها بر تصمیم گیری ها مؤثر بوده و مدیریت شهری خواهان مشارکتشان در حکمروایی شهری است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار محلات دارد، به گونه ای که "عدم حضور مردم در مدیریت شهری بر پایداری محلات شهر تأثیرگذار بوده" و "شاخص های پایداری از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده اند". همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس بیانگر آن است که ازلحاظ پایداری محله ای، محله "فرهنگیان" با میزان 18/255 در رتبه اول قرار دارد.
مدیریت شهری و COVID-19 : تحلیل شهر سالم در شهر مرزی زابل و شهر صنعتی عسلویه
حوزه های تخصصی:
اپیدمی بیمار ی های نوظهور بر ساختار، برنامهریزی، معماری، توسعه، رفتار اجتماعی، فعالیت اقتصادی و مدیریت شهر های و زیست جهان تأثیرگذاشته و تداوم بیماری کرونا هم تغییرات خاص خود را ایجاد خواهد کرد. تغییر بنیادی در زیست جامعه بشری در ابعاد مختلف به ویژه سکونتگاههای زیستی و فضاهای کالبدی نیز اثرگذار خواهد بود، با توجه به بررسی سوابق بیماری های واگیر در جهان به ویژه بیماری های وبا، طاعون، سارس، آبولا... و نظریاتی همچون پخش فضایی تورتسن هاگستراند و نظریه پیچیده و آشوب: سیستمهای شهری؛ بررسی وضعیت فعلی با توجه به سطح گسترش و فراگیری ویروس COVID-19 و اثرات گوناگون آن در جغرافیای زیستی کشور مهم میباشد. در مقاله حاضر بر اساس نظریات متعارف جغرافیای پزشکی و اثرات فضایی پخش بیماری ها و همچنین اثرات کالبدی فیزیکی/ ساختاری در - فضاهای شهری و آسیب های وارد و تبیین رویکردهای آینده نگر به تحلیل وضعیت ساختار شهری و ویروس کرونا در دو شهر زابل و عسلویه در جغرافیای سرزمینی کشور پرداخته شده است که مبنای بررسی مرزی بودن، صنعتی بودن، تفاوت در مهاجرت ها، نوع فعالیت ها شهری میباشد. در پایان ضمن ارائه نتایج تحلیلی به ارائه رویکردهای مختلف مدیریتی به ویژه رویکرد مدیریت اجتماع محور جهت عبور از بحران و رفتار و فعالیتهای توسعه ای )شهر و شهروند الکترونیک و هوشمند( و مدیریتی در ادامه مدیریت بحران کرونا در جامعه می باشد.
بررسی زیر ساخت ها و راهکارهای مؤثر در شکل گیری و توسعه حمل و نقل سبز شهری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با توجه به نقش پراهمیت سیستم حمل ونقل در توسعه پایدار شهری اتخاذ سیاست های مناسب در بخش حمل ونقل شهری و توسعه حمل ونقل پایدار به عنوان یکی از زمینه های اصلی رشد شهری موردتوجه می باشد. حمل ونقل سبز به معنی حمل ونقلی پایدار با کمترین آثار منفی بر محیط زیست می باشد که با توجه به شرایط حال حاضر دنیا می بایست در پی دستیابی به این مهم باشیم و با استفاده از فناوری های نوین به کاهش آثار زیست محیطی ناشی از حمل و نقل بپردازیم. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر بهره گیری از حمل ونقل سبز در بهبود شرایط زیستی شهرهای ایران است. روش بررسی: این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی است و از لحاظ ماهیت توصیفی، تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی - کتابخانه ای می باشد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد؛ امروزه به رویکرد حمل ونقل سبز شهری در بسیاری از مناطق دنیا توجه خاصی شده است. در ایران در بسیاری از شهرها تحت تأثیر تحولات جهانی و اجرای طرح های مختلف شهری، عامل اقتصادی به عنوان عامل اصلی تعیین کننده درآمده است و تحولات قرن جاری و اقتصاد متکی بر نفت، تراکم بیش ازحد جمعیت، تمرکز فعالیت ها و فراوانی ساخت وسازها، رشد و گسترش فیزیکی کانون های شهری و تخریب اکوسیستم طبیعی شهرهای کشور را در پی داشته است؛ هرچند در برخی از شهرهای کشور اقداماتی در جهت دستیابی به حمل ونقل سبز شهری انجام شده است ولی نمی توان ادعا کرد که توسعه حمل ونقل متکی بر اقتصاد سبز شهری به طور کامل در ایران انجام شده است ولی ضرورت ایجاد و برنامه ریزی برای به کارگیری این الگوواره با توجه به مشکلات پدید آمده برای شهرهای کشور هر روز بیشتر احساس می شود؛ و در ادامه پیشنهادها و راهکارهایی در جهت اجرای این رویکرد ارائه شده است.
تبیین مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
141 - 159
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی شکل جدیدی از گردشگری به نام پزشکی مطرح گردیده است که یکی از بازارهای جذاب و پررونق خدماتی حوزه گردشگری محسوب می شود. هم آفرینی ارزش شکل جدیدی از استراتژی کسب وکار است که بر ایجاد و تشخیص مستمر ارزش های مشترک سازمان ها و مشتریانشان تأکید دارد. پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل رفتار هم آفرینی ارزش مشتری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی استان گیلان، از نوع کاربردی و ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق در فاز کیفی شامل خبرگان حوزه گردشگری پزشکی و گردشگران پزشکی و در فاز کمی شامل رؤسای بیمارستان ها و گردشگران پزشکی استان گیلان بودند. حجم نمونه در فاز کیفی 16 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در فاز کمی شامل 50 نفر رؤسای بیمارستان های استان گیلان و 250 نفر گردشگران پزشکی آن بیمارستان ها، به روش غیر احتمالی در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها در فاز کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در فاز کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شد. تحلیل داده های کیفی با کمک نرم افزار MAXQDA10 و داده های کمی با نرم افزار PLS انجام گرفت. یافته بخش کیفی پس از پیاده سازی مصاحبه ها و حذف هم پوشانی ها تعداد 59 مفهوم اولیه، 13 مفهوم اصلی و در نهایت، 5 مقوله در قالب یک الگوی پارادایمی شامل راهبردهای هم آفرینی ارزش سازمانی و قابلیت های گردشگری پزشکی، هم آفرینی ارزش و رفتار هم آفرینی ارزش استخراج شد. نتایج بخش کمی نشان داد هم آفرینی ارزش سازمانی می توانند در جهت ایجاد هم آفرینی ارزش مشتری نقش به سزایی داشته باشد.
ارزیابی کالبد سکونتگاه های خودانگیخته در پیوند با ساختار زندگی ساکنین (نمونه موردی: سکونتگاه های پهنه شمالی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
119 - 132
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تعیین کننده در سکونتگاه های خودانگیخته مناطق حاشیه نشین، الگوهای رفتاری در جریان زندگی ساکنین و فعالیت های روزمره وابسته به آن است که بر شکل سکونت تأثیرگذار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته و راهبردهای برساخت آن در پیوند با شیوه زندگی ساکنین مناطق حاشیه نشین پهنه شمالی شهر تبریز است. رویکرد مدنظر این پژوهش کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته، مشاهده و برداشت های پلانی استفاده شده است. در نمونه پژوهش، 40 نفر از ساکنین این مناطق مشارکت داشته اند و تعداد 30 نمونه از خانه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساماندهی فضاها و الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته در رابطه با سه ساختار مشروع، معنا و سلطه بیشتر تابع ساختارهای مشروع و معنایی بوده است. در این روند ویژگی های زندگی ساکنین و سیستم شکل گیری کالبدی محیط در رابطه با این ساختارها بر مولفه های محیطی چون حضورپذیری کودکان و ایجاد قرارگاه اجتماعی در محله، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری کالبد، بسط پذیری کالبدی در سکونت گسترده (اشاره به همزیستی نسل ها)، ادغام پذیری فضای زیستی و کار، افزایش زیست پذیری فضای باز و توجه به محرمیت و ارزش های مذهبی(حجاب، مراسمات و ...) اشاره داشته اند. این مقولات از جمله موارد ضروری است که می بایست در طراحی و بهسازی مناطق حاشیه نشین بدان اهتمام داشت تا بتوان کالبد را در همسویی با شکل زندگی ساکنین قرار داد؛ فرایندی که منجر به پایداری و انس با مکان نیز خواهد شد.
یک مدل ترکیبی رگرسیون کاربری اراضی فازی برای ارزیابی کمی آثار سلامت محیطی ناشی از سناریوهای ترافیکی، نمونة مطالعاتی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، روش جدیدی برای مدل سازی کمی آثار سلامت محیط ناشی از سناریوهای ترافیکی پیشنهاد شده است. برای این منظور، دو مدل مبتنی بر سیستم های استنتاج فازی سلسله مراتبی عرضه شده است. در توسعة مدل مورد استفاده برای ارزیابی تأثیر سیستم حمل و نقل در غلظت ذرات معلق، از داده های مربوط به یک مدل پراکنش استفاده شده است. مدل رگرسیون کاربری اراضی فازی 1حاصل افزون بر مزایایی همچون امکان مدل سازی تغییرات غلظت آلاینده با رزولوشن بالا، حجم پردازش مناسب و لحاظ کردن برهمکنش میان انتشار و فرایندهای آب وهوایی، امکان استفاده از داده های توصیفی و غیرقطعی را نیز دارد. برای توسعة مدل مورد استفاده در ارزیابی تأثیر غلظت ذرات معلق ناشی از ترافیک در سلامت، از یک متریک حاصل از مطالعات اپیدمیولوژیک استفاده شده است. مدل پیشنهادی قابلیت های متریک مذکور را، با ایجاد امکان مدل سازی عدم قطعیت ارتباط میان پارامترها و عدم قطعیت مقادیر پارامترها، بهبود داده است. برای افزایش کارآیی هر دو مدل، از ساختار سلسله مراتبی مبتنی بر مسئله و تولید و تنظیم هم زمان توابع عضویت و مجموعة قواعد ازطریق یادگیری استفاده شده است. برای بررسی کارآیی روش پیشنهادی، تأثیر سه سناریوی ترافیکی در سلامت محیطی در شهر اصفهان ارزیابی شده است. از میان سناریوهای یادشده، طرح مناطق کم انتشار و طرح زوج و فرد، به ترتیب، بیشترین و کمترین مزایای مرتبط با سلامت محیطی را دارند. نتایج حاصل نشان می دهد روش پیشنهادی برای ارزیابی سلامت محیطی، در مقایسه با روش های مشابه، دقت و کارآیی مطلوبی دارد.
تاثیر ویژگی های عمومی مکان های سوم بر تعاملات اجتماعی؛ نمونه مورد مطالعه: کافه های شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
29 - 40
حوزه های تخصصی:
مکان های سوم نمونه ای موفق از مکان های عمومی هستند که به دلیل ویژگی های خاص خود نقش مهمی در کیفیت زندگی شهری دارند. تأمین محیطی با توانایی شکل دهی و تقویت تعاملات اجتماعی یکی از نقش های مهم مکان سوم است. هر چه جامعه تعاملات اجتماعی بیشتر و مؤثرتری داشته باشد، سالم تر و پویاتر خواهد بود؛ بنابراین توجه به ایجاد و شکل دهی اصولی مکان های سوم که کافه ها نمونه بارزی از آنها هستند، ضروری به نظر می رسد. نمونه ها براساس نظرسنجی آنلاین انتخاب شده اند. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه، همبستگی است. شیوه جمع آوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و منابع آرشیوی است. هدف از این پژوهش بررسی هشت ویژگی عمومی بیان شده برای مکان های سوم در نمونه های مطالعاتی و واکاوی تأثیر آنها بر تعاملات اجتماعی شکل گرفته در بستر مورد مطالعه است. ابتدا به کمک منابع آرشیوی، مشاهده و نقشه برداری رفتاری مکان محور نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از مدل معادلات ساختاری و ابزار پرسشنامه طراحی شده در طیف لیکرت و براساس یافته های پژوهش استفاده شده است. نتایج نشان می دهند، حریم ها و فواصل در تعاملات اجتماعی تأثیرگذارند. ویژگی های مکان های سوم در کافه های مورد مطالعه وجود دارند و بر تعاملات اجتماعی اثرگذارند اما میزان ظهور آنها متفاوت است. چهار ویژگی گفت وگو به عنوان فعالیت اصلی، جو صمیمی، دسترسی و امکان سکونت و مشتری ثابت به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعاملات اجتماعی دارند. سایر ویژگی ها با اثرگذاری بر این چهار ویژگی به صورت غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی شکل گرفته در کافه های مورد مطالعه نقش دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق الگوی برنامه ریزی شهری تنوع گرا در شهر رشت با استفاده از روش نظریه زمینه ای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
89 - 104
حوزه های تخصصی:
شهر رشت، به عنوان نمونه یک شهر ایرانی، از افراد متنوع و گوناگون با سنین، جنسیت ها، توانایی های جسمی و پیشینه های قومی مختلف تشکیل شده است. بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییرمسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخوردمی کنند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و در نتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را درنظرنمی گیرند. نظریه و عمل برنامه ریزی به تازگی از ضرورت خدمات رسانی به طیف متنوعی از نیازها و ترجیحات آگاه تر شده و برنامه ریزی برای تنوع و تفاوت، تفسیری اجتماعی از برنامه ریزی برای شهرها و رویکردی است که نیازهای گروه های اجتماعی مختلف را درنظرمی گیرد. در کشورمان با خلأ مطالعات دانشگاهی در زمینه معرفی رویکرد برنامه ریزی برای تنوع و تفاوت و شناسایی عوامل مؤثر بر به کارگیری و تحقق آن روبه روهستیم. از این رو هدف از این مطالعه معرفی اجمالی این رویکرد و شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق آن در شهر رشت بر مبنای دیدگاه های صاحب نظران برنامه ریزی این شهر است. با توجه به نوع مسئله و جامعه آماری تحقیق از روش نظریه زمینه ای نظام مند استفاده شده است. برای گردآوری داده ها ابتدا پرسشنامه نیمه ساختاریافته ای طراحی و سپس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 10 نفر از صاحب نظران برنامه ریزی این شهر مصاحبه های عمیق انجام شد. داده های متنی حاصل از مصاحبه ها با استفاده از فرایند کدگذاری و روش تحلیل سطر به سطر در نرم افزار مکس کیو دی اِی تحلیل شدند. درنهایت عوامل مؤثر بر تحقق الگوی برنامه ریزی شهری تنوع گرا در قالب 17 مقوله اصلی و 59 مقوله فرعی و روابط میان آنها شناسایی شدند و مدل پارادایمی الگوی برنامه ریزی شهری تنوع گرا با تأکید بر شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پیامدی و راهبردهای تحقق این الگو ارائه شد. نتایج نشان می دهد طیف گسترده ای از زیرساخت های اندیشه ای، سیاستی، ابزاری، سازمانی، قانونی، مالی، آموزشی و فرهنگی اجتماعی در تحقق این رویکرد مؤثرند که شناسایی و تبیین آنها می تواند راهنمای تصمیم گیری ها و اقدامات آینده مراجع برنامه ریزی شهری کشورمان باشد.
تحلیل اثرگذاری مزیت های جغرافیایی در توسعه پایدار روستایی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق از مزیت های جغرافیایی نواحی، عامل کلیدی و یکی از پیش شرط های ضروری برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است؛ زیرا از این طریق بسترها و زمینه های لازم برای توسعه متوازن و متعادل در مناطق روستایی فراهم می شود. در این راستا، این مقاله با هدف تحلیل اثرات مزیت های جغرافیایی در پیش بینی توسعه پایدار در روستاهای شهرستان خرم آباد تهیه شده است. روش تحقیق کمّی مبتنی بر منطق قیاس است. جامعه آماری تحقیق، روستاهای شهرستان خرم آباد هستند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای-تصادفی تعداد 150 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای (در قالب داده های ثانویه) و پرسشنامه محقق ساخته (توزیع پرسشنامه در بین دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی، تحلیل گام به گام و شبکه عصبی استفاده شده است. مبتنی بر یافته ها، این پژوهش به این نتیجه رسید که در بین متغیرهای تعریف کننده مزیت جغرافیایی به ترتیب متغیرهای جمعیت فعال، سرمایه گذاری دولتی، سرمایه گذاری خصوصی، جمعیت ماهر و متخصص، اراضی زراعی، حجم و میزان آب، دسترسی به نقاط شهری و گردشگر وارده شده از مؤثرترین متغیرهای پیش بینی کننده توسعه پایدار روستایی در شهرستان خرم آباد هستند. البته، توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی، اگرچه می تواند متأثر از متغیرهای مختلف (مزیت های جغرافیایی) باشد، ولی برخی از آن ها با توجه به جهت گیری های توسعه ای خاصی که در سطح ناحیه در حال تحقق است، از اثرگذاری بیشتری برخوردار شده اند. با توجه به یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر و اهمیت مزیت های جغرافیایی در توسعه و به خصوص توسعه پایدار روستایی، پیشنهاد می شود که با انجام مطالعات دقیق و برنامه ریزی شده به شناسایی مزیت های خاص نواحی مختلف روستایی پرداخته شود تا از این طریق سیاست گذاری ها در مناطق کشور بر تصمیمات مکانی درستی متکی شود و تدوین برنامه های توسعه، منطبق با توان ها و مزیت های جغرافیایی هر ناحیه باشد.
سنجش چندمرکزیتی مجموعه های شهری کشور مطالعه موردی: مجموعه شهری آمل-بابل-قائمشهر-ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
47 - 58
حوزه های تخصصی:
در سال¬های اخیر مفهوم توسعه چندمرکزی به عنوان یک ابزار برنامه¬ریزی برای ارتقا رقابت¬مندی، انسجام اجتماعی و پایداری محیطی مناطق پیشنهاد شده است. علیرغم اینکه، مفهوم چندمرکزی به عنوان یک هدف مطلوب برنامه¬ریزی عنوان شده، مطالعات تجربی اندکی برای آزمون مطلوبیت به کارگیری این مفهوم صورت گرفته است . علاوه بر این، مطالعات تجربی موجود، نتایج متناقضی را نشان داده¬اند. دلیل چنین تناقضی را می¬توان در ماهیت چند سطحی و چند بعدی مفهوم چندمرکزیتی یافت. که بیانگر ضرورت تعریف و ارائه شاخص¬های مشترک و مناسب برای سنجش درجه چندمرکزی به ویژه در مقیاس منطقه¬ای است. اکثر مطالعات، پیرامون سنجش چندمرکزی منطقه¬ای، بر رویکردهای آماری و مورفولوژیک بنا شده¬اند که اساسا، توزیع فضایی اشتغال و جمعیت را در نواحی کلانشهری بدون تمرکز بر روی عملکردی که هر گره ایفا می¬کند، در نظر می¬گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی دارد تا با مقایسه رویکردهای مورفولوژیک و عملکردی، شاخص¬های مناسبی را برای سنجش و تعریف چندمرکزیتی مناطق بیابد و در مرحله بعد، پتانسیل¬ها و قابلیت¬های مجموعه شهری آمل-بابل-قائمشهر-ساری را برای تبدیل شدن به یک منطقه شهری چندمرکزی با استفاده از این شاخص¬ها بسنجد.
امکان سنجی و بسترسازی توسعه شهر الکترونیک در شهرهای منطقه ای (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان اصلی ترین محور تحول و توسعه سبب پیدایش ساختاری جدید در ادارة شهرها شده و مجموعه ای به نام شهر الکترونیک برای شهرها در حال شکل گیری است. با توجه به این که تردد انسان و وسایل نقلیه در شهرها جهت رفع نیازهای روزمره همیشه مشکلاتی چون افزایش تصادف ها، ترافیک و آلودگی را به وجود می آورد، لزوم به کارگیری فناوری اطلاعات و تکنولوژی در شهرها جهت رفع مشکلات و سهولت در انجام امور روزمره امری ضروری است. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی و بسترسازی شهر الکترونیک در محدودة شهری گرگان با روش توصیفی– تحلیلی و کاربردی و همچنین استفاده از روش دلفی (استفاده از نظر کارشناسان) انجام گرفته است. جامعة مورد مطالعه در این تحقیق، کارشناسان، متخصصان و مدیران حوزة مدیریت شهری و فناوری اطلاعات شهر گرگان است و از آن جایی که تعداد صحیح از جامعة مورد مطالعه در دسترس نیست، به صورت تخمینی تعداد 70 نفر از آن ها انتخاب شده و پرسش نامه بین آن ها توزیع شده است نتایج به دست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان دهندة استفادة متوسط شهروندان گرگانی از فناوری اطلاعات و ارتباطات است. همچنین، نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون نشان دهندة ارتباط بسیار زیاد بین مؤلفة گسترش آموزش کامپیوتر و اینترنت به همة طبقات جامعه و تفکر استراتژیک بلندمدت در سطح کلان کشور با شکل گیری شهر الکترونیک است، به گونه ای که ضریب Beta خود گویای این مطلب است.
تحلیل پارک های شهری از منظر جرم شناسی با استفاده از تکنیک چیدمان فضا مطالعه موردی: پارک لاله تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
15 - 26
حوزه های تخصصی:
کیفیت کارکردی فضاهای تجمعی در طراحی محیطی و شهری دارای جایگاه ویژه ای می باشد و در راستای ارتقای عملکرد مطلوب این دست از فضاهای شهری، لحاظ نمودن مؤلفه های امنیتی، اهمیتی خاص دارد . این مؤلفه ها شامل شاخص های عینی و ذهنی می شوند که عدم تعبیه آنها در فضاهایی با تعداد کاربران نا محدود، عملکرد کلی فضا را نیز تحت الشعاع قرار می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی برخی از مؤلفه های عینی یا به عبارتی کالبدی در یکی از این فضاهای جمعی یعنی پارک هاست. به منظور تدقیق یافته های حاصل و بررسی ترجیحات کاربران، به ارزیابی مؤلفه های ذهنی (ادراک کاربران از فضا) نیز پرداخته خواهد شد. در تحقیق حاضر کیفیت عینی فضا با توجه به ویژگی های نظریه نحوفضا که به بررسی شاخص های کالبدی فضا می پردازد، به وسیله شاخص های نحوی ارزیابی می شود. ابزار دیگر پژوهش، روش تحقیق میدانی (برداشت های میدانی و محیطی) و پرسشنامه ، مصاحبه و مشاهدات عینی پژوهشگران خواهد بود. بنابراین ویژگی های ذهنی و ادراکی کاربران از منظر "امنیت" بدین وسیله مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش با طرح مسئله و معرفی روش چیدمان فضا در تحلیل محیط مورد نظر خود، سعی بر آن دارد که موضوع جرم خیزی (امنیت و یا عدم امنیت) یک محیط را فارغ از مسائل تأثیرگذار بر ادراک استفاده کنندگان مورد تحلیل قرار دهد (البته در گام نخست). با این حال پس از بررسی موضوع با این روش، برای اعتبارسنجی یافته های به دست آمده، از راهبرد پیمایشی نیز به منظور تطبیق یافته ها با نقطه نظرات استفاده کنندگان از فضا نیز بهره برده است (در گام دوم). بر این اساس و به منظور دستیابی به هدف پژوهش، پس از معرفی ابزارهای مورد نظر تحقیق، ابتدا کل محوطه پارک به وسیله مؤلفه های نحوی مورد سنجش قرار خواهد گرفت و در کنار آن از فرایند پرسشنامه باز، مشاهدات میدانی و نقشه های شناختی نیز استفاده خواهد شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که جامعه آماری مورد نظر تحقیق، به دلایل ذهنی مختلف از حضور در برخی از نقاط پارک پرهیز می کنند. در برخی مواقع کیفیت محیط و در مواردی دیگر ویژگی های ذهنی محیط بر ایجاد حس ناامنی فضا دامن می زند و به نظر می رسد که نهایتاً فاکتورهای ذهنی بر شاخص های محیطی در انتخاب فضا در اولویت قرار دارد.
بررسی تأثیر ابعاد سلامت بر انتخاب مسکن استیجاری در بین شهروندان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
55 - 68
حوزه های تخصصی:
وضعیت اقتصادی افراد در جوامع کنونی، نقش مهمی در گرایش به زندگی آنها در گونه های آپارتمانی و تبدیل آن به یک الگوی رایج در مسکن شهری دارد. این در حالی است که زندگی در این گونه فضاها با مشکلات عدیده ای چون افزایش میزان کمبود ویتامینD ، اضافه وزن و کاهش سلامت جسمانی، انواع آسیب های اجتماعی، کاهش فضاهای شخصی و کاهش سطح سلامت روانی همراه است که این موارد خود تهدید کننده سلامت ساکنان به شمار می رود. با این حال از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، سلامت به معنای تأمین همزمان سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. بنابراین به نظر می رسد که وضعیت اقتصادی افراد، تأثیر مستقیم و بی واسطه ای بر کیفیت زندگی و تأمین سلامت آنها دارد. به همین منظور پژوهش حاضر به دنبال بررسی سه بعد سلامت در ترجیحات مردم با وضعیت اقتصادی متفاوت، به هنگام انتخاب مسکن آپارتمانی و اولویت مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب آنها در این سه حوزه است. به عبارت دیگر پژوهش حاضر به دنبال آن است تا روشن نماید کدام بعد سلامت در ترجیحات افراد در انتخاب مسکن در اولویت قرار دارد و آیا وضعیت اقتصادی مردم بر ترجیحات آنان تأثیرگذار است یا خیر؟ به همین منظور روش پژوهش حاضر، ترکیبی از نوع توصیفی_پیمایشی انتخاب شده و از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS23 برای تحلیل داده ها و از آزمون های فریدمن و آنوا برای به آزمون گذاشتن فرضیات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، مبین آن است که میان سطح اقتصادی افراد بر نوع ترجیحات آنها در انتخاب مسکن از بعد سلامت تأثیرگذار است. به این ترتیب که توجه به شاخص های سلامت روان در بالاترین سطح در انتخاب مسکن برای همه اقشار اقتصادی قرار دارد و با افزایش توان اقتصادی خانوار، توجه به شاخص های سلامت اجتماعی بر شاخص های سلامت جسمانی پیشی می گیرد.
تحلیل محتوا و بررسی تطبیقی برنامه های آموزش شهرسازی در جهان و ایران با رویکرد توسعه پایدار، با تاکید بر دوره های کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
3 - 16
حوزه های تخصصی:
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار در کشوهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران موضوعی است که می تواند از منظر تحلیل محتوای برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب دنبال شود. بر این اساس، هدف مقاله حاضر تحلیل جهت گیری آموزش های رشته شهرسازی به سمت مفهوم توسعه پایدار است. در این مقاله که به نوعی تحقیق کاربردی است، با توجه به ماهیت موضوع، از روش کیفی تحلیل محتوا و قابلیت های نرم افزاری SPSS در تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق بررسی برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب، که به عنوان کشورهای خاستگاه در توسعه پایدار بوده و برنامه های درسی آنها نیز توسط نهادهای بین المللی اعتبارسنجی شده اند، جمع آوری گردیده اند. نتایج بررسی های این مقاله در 128 دانشگاه از نُه کشور مختلف نشان می دهد که جهت گیری غالب در آموزش توسعه پایدار به ارائه "درسی مستقل با موضوع توسعه پایدار و مفاهیم محیطی" و نیز "تدریس توسعه پایدار در رویه و محتوای دروس شهرسازی" است. نتایج این امر در نمونه ایران حاکی از آن است که اگرچه دروسی با «محتوا و عنوان موضوعات محیطی» در تمامی گرایش های کارشناسی ارشد ارائه شده، اما توجه به موضوع توسعه پایدار را به طور رسمی می توان در گرایش طراحی شهری و برنامه ریزی منطقه ای به ترتیب در یک و دو درس اختیاری مشاهده کرد که در مقایسه با یافته های جهانی محدود و ناکافی است. با این حال، توجه به آموزش توسعه پایدار به عنوان یکی از معیارهای نظام رتبه بندی گرین متریک می تواند درون مایه پژوهش های کاربردی آتی باشد و گامی به سوی توسعه پایدار قلمداد شود.
مطالعه تطبیقی ساختارهای فضایی در معماری و موسیقی سنتی ایران
حوزه های تخصصی:
در موسیقی سنتی ایران، قطعه های موسیقی به صورت ردیف ها و دستگاه ها دسته بندی شده اند که باعث تداوم موسیقی سنتی شده اند اما این گونه دسته بندی در عناصر معماری ایران وجود ندارد. پژوهش های پیشین اشتراکاتی بین معماری و موسیقی برشمرده اند؛ اما با توجه به اهمیت فضا در معماری اسلامی، این وجه کمتر موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، شناخت الگوهای فضایی در معماری سنتی ایران است. این پژوهش، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به مقایسه ی ساختارهای معماری و موسیقی ایرانی پرداخته و ویژگی های ساختاری معماری و موسیقی سنتی ایران را مطالعه نموده است. درنهایت بر اساس نوع ارتباط فضایی و ساختار مشترک فضای آن ها، اندام هایی از معماری را بر اساس ردیف موسیقی سنتی دسته بندی کرده است؛ بنابراین فضاهای معماری سنتی به فضاهای متمرکز و ویژه،ضرباهنگی متمرکز، گذر (عدم تمرکز)، تجمع، فضای پیش ورودی، ورودی، فضاهای تکرارشونده (متداوم و پیوسته) و فضای اتصال دسته بندی شده است. همچنین پژوهش نشان داده است بین نحوه ی تبدیل فضاها در معماری سنتی ایران و نحوه ی تبدیل گوشه ها ی موسیقی سنتی (فضاسازی موسیقی سنتی)، تشابه ساختاری وجود دارد.
تحلیل فضایی ریسک رواناب های مسأله ساز با تکیه بر معیارهای برنامه ریزی شهری (مورد شناسی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
179 - 196
حوزه های تخصصی:
رشد فیزیکی روزافزون شهرهای امروزی، باعث افزایش ضریب نفوذناپذیری، سرعت و حجم رواناب حاصل از بارندگی شده است؛ بنابراین احتمال بروز رواناب در هنگام بارش های شدید بالا رفته است. هنگام وقوع بارندگی، هرچه میزان آسیب پذیری یک محدوده بیشتر باشد، آن محدوده بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد. با توجه به اینکه هدف اصلی طرح ها و اقدامات کنترل سیلاب، کاهش میزان آسیب پذیری است، پیش از هر اقدامی لازم است بخش های آسیب پذیر شهر مشخص شود. از نگاه سیستمی، لازم است کلیه عواملی که در ایجاد رواناب های مسأله ساز شهری تأثیر دارد، شناسایی شود. هدف این پژوهش، دستیابی به شاخص های برنامه ریزی شهری مؤثر در ایجاد رواناب های سطحی شهر کرمان و همچنین، تهیه نقشه آسیب پذیری خطر مذکور است. روش به کار رفته در تحلیل معیارها، روش تحلیل سلسله مراتبی فازی است؛ ازاین رو در این پژوهش مناطق شهر کرمان با توجه به آمار بارندگی، اطلاعات فیزیولوژیکی موجود و سایر عوامل تأثیرگذار، مورد مطالعه قرار گرفت. برآورد ارتفاع و حجم رواناب با روش SCSکه در مقیاس زیرحوضه مورد استفاده قرار می گیرد، محاسبه شد. ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ نتایج به دست آمده از ﺑﺮآورد ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ مازاد در زیرحوضه ها با عنوان شماره منحنی، مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت نقشه های شماره منحنی رواناب با استفاده از ابزار ArcCN-Runofدر محیط ArcGISتهیه شد. نتایج کلی حاکی از تأثیر عوامل جوّی، انسانی و زمینی بر این رخداد بود که عوامل زمینی بیشترین تأثیر را داشته است. همچنین، نقشه پراکنش فضایی ارتفاع رواناب های مسأله ساز در سطح مناطق نشان داد که بخش های مرکزی شهر کرمان، بیشترین زمینه خطرپذیری رواناب را دارد.