فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف امکان سنجی جرم خیزی از طریق تبیین اثرگذاری مؤلفه های محیطی در کوی مدرس شهر دزفول، به عنوان یکی از پهنه های مصوب اسکان غیررسمی انجام شده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، توصیفی، تحلیلی مبتنی به مدل پیمایشی است. شاخص های منتخب بر مبنای آراء خبرگان، با استفاده از تکنیک دلفی و مصاحبه با (۴۰) کارشناس صاحب نظر استخراج شده اند و پس ازآن مدل تحلیلی متشکل از (۴) عامل و (۱۴) زیر عامل در قالب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) مدل سازی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های محیطی مؤثر بر وقوع جرائم شهری، با واریانس متفاوتی در قلمرو پژوهش پراکنده است. خروجی مدل نشان می دهد بیشترین ارزش فازی مؤلفه های محیطی در قلمرو مطالعه، به شاخص های کاربری های شبانه روزی با ارزش وزنی (۰٫۳۶۹) و ساختمان های متروکه و بدون استفاده با ارزش وزنی (0٫102) تعلق دارد. هم چنین بررسی اعمال ارزش وزن تحلیل سلسله مراتبی فازی در قلمرو پژوهش نشان داده است که پهنه (۳)، جرم خیزترین و پهنه (۲)، ایمن ترین پهنه در ارتباط با عوامل محیطی جرم خیزی محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند.
ارزیابی آسیب پذیری محلاّت شهر جیرفت در مقابلِ سیلاب و ارائه راهکارهای حفاظتی
حوزه های تخصصی:
طبق آمار سازمان ملل، سیل و طوفان نسبت به سایر بلایای طبیعی بیشترین خسارات را به سکونتگاه های انسانی وارد آورده اند. کاهش خطرات سیلاب از مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه شهری است. شهر جیرفت در نقطه اتصال 3 رود هلیل، شور و ملنتی واقع شده است و هر ساله از طغیان رودها آسیب می بیند. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی محلاّت شهر جیرفت به منظور برنامه ریزی برای مدیریت سیلاب است. نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، آمار سازمانی و میدانی است. جامعه آماری، کارشناسان منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ادارات مسئول مدیریت بحران جیرفت هستند. حجم نمونه شامل 53 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. تحلیل داده ها با مدل های WP و WASPAS انجام شد. نتایج نشان داد محلاّت شهر به خاطر توسعه فیزیکی بدون برنامه در کنار بستر رودخانه ها آسیب پذیر است. نتایج مدل WP که داده های کمی آسیب های رخ داده در محلاّت مختلف شهر را تحلیل نمود نشان داد بخش مجاور رود هلیل، محلّه سرجاز و محلاّت میانی ملنتی بیشترین آسیب پذیری را در سه دهه اخیر داشته اند. نتایج WASPAS نشان داد محلاّت مجاور هلیل رود، محلاّت میانی شهر در حاشیه رود ملنتی و بخش های محل تلاقی رود ملنتی و شور بیشترین آسیب پذیری را از سیلاب داشته اند و ضروری است در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند؛ در حالی که قسمتی از شهر که مجاور بخش میانی رود ملنتی واقع شده، محلّه سرجاز و حاشیه رود شور در رتبه 4 تا 6 آسیب پذیری قرار گرفتند. راهکار حفاظتی مطلوب برای کنترل تأثیرات منفی سیلاب در شهر جیرفت نیازمند ترکیبی از اقدامات سازه ای، مطلوبیت کاربری زمین شهری و مدیریت حوزه بالادست است.
عرصه های درون افزای شهری و کارآمدی سیاست رشد درون افزای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست توسعة درون افزا، فرایند تولید فضای شهری جدید و توسعة جدید شهری از طریق بهینه سازی استفاده از زمین درون نواحی شهری است. این سیاست در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی در تهران، عرصه های درون افزایی مطالعه و کارآمدی سیاست رشد درون افزا تحلیل می شود. براساس یافته ها، تهران شهری ظرفیت دار و درنتیجه مستعد برای سیاست رشد درون افزاست. در 30 درصد مساحت شهر بیش از 18 هزار هکتار اراضی و عرصه های درون افزا با 52 درصد اراضی ذخیرة توسعه و نوسازی و فضاهای خالی و بزرگ مقیاس، با اهداف توسعه ای و قابلیت دستیابی بالا وجود دارد. این عرصه ها، الگوی توزیع با آهنگ افزایشی از شرق به غرب و شمال به جنوب و همین طور نظام استقرار بهینه در پهنه های چهارگانه (سکونت، فعالیت، مختلط و حفاظت) شهر دارد و برنامه ریزی رشد شهری را با توسل به سیاست رشد درون افزا امکان پذیر می سازد. وابستگی شهرداری به رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی درون شهر، سوداگری زمین و مسکن درون شهر، آستانة تراکمی پایین و ظرفیت اشباع نشدة تراکم شهری، تمرکزگرایی چرخة شهرنشینی ملی، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی و اصل حفاظت از اراضی پیرامون شهر، دلایل اصلی کاربرد و کارآمدی سیاست رشد درون افزای تهران است.
تحلیل وضعیت شکل گیری شهر نوآور در شهر مشهد با تأکید بر افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی وضع موجود نوآوری در سازمان های واسطة شهر مشهد و پیش بینی سمت و سوی نوآوری در افق 1404 است که در این راستا بر اساس نمونه گیری سادة تصادفی، 100 نفر با استفاده از فرمول مورگان انتخاب و پرسشنامه ها با سه عامل کلیدی و 44 عامل مؤثر در 4 سازمان شهری شرکت شهرک های صنعتی، دانشگاه فردوسی، سازمان راه و شهرسازی و شهرداری مشهد پر شد؛ سپس 9 نفر از متخصصان این سازمان ها با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده و مصاحبة نیمه ساختاریافته ای به منظورِ تحلیل نتایج پرسشنامه با آن ها انجام پذیرفت. این پژوهش ازنظرِ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و ازنظرِ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. به دلیل نرمال نبودن و طیفی بودن داده ها همچنین تفاوت معنی دار گویه ها و رتبه بندی مطلوب ترین عوامل مؤثر در وضع موجود نوآوری و عدم قطعیت و ابهام بالای آن ها در افق 1404 از آزمون فریدمن استفاده شد و این رتبه بندی در اختیار متخصصان شهری قرار گرفت. بر اساس تحلیل مصاحبه های متخصصان شهری، مدیران شهری تمایل چندانی به نوآوری در پروژه های شهری ندارند. حتی اگر در مراحل اولیة پژوهش در طرح ها نوآوری در نظر گرفته شود، در مرحلة اجرا با مشکلات فراوانی روبه رو می شوند. همچنین نبود تعامل افقی (بین سازمانی) و عمودی (سازمان و مردم) در سازمان ها و وجود قوانین دست و پاگیر و موازی کاری های فراوان، باعث شده عوامل مؤثر نوآوری شهری با عدم قطعیت بالایی همراه بوده و رسیدن به شهر نوآور در افق 1404 تقریباً بعید باشد؛ در نتیجه دستیابی به شهر نوآور به تغییرات بنیادی در عوامل کلیدی و مؤثر نیاز است که این امر اهتمام همه جانبه ای از طریق مدیران، هم در بُعد محلی و هم در بُعد ملی را می طلبد. در نهایت نیز پیشنهادهایی درجهتِ دستیابی به شهر نوآور توسط متخصصان شهری ارائه شده است.
ژئوتوریسم: شاه کلید حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی با نمونه هایی از شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه شواهد و قرائن درباره روستاها و جوامع محلی ایران، حاکی از نابودی تدریجی توانمندی های آنهاست؛ پدیده ای که مهاجرت بیش از پیش ساکنان این مناطق را به سوی شهرها به دنبال داشته است. ژئوتوریسم که بر نگاهداری و حمایت از ابعاد پنج گانه اساسی ویژگی های جغرافیایی یک ناحیه، یعنی محیط، فرهنگ، زیبایی، علم، آموزش و بهزیستی مردم محلی تأکید دارد، نقش ویژه ای در حفظ توانمندی های جوامع محلی ایفا می کند. این پژوهش سعی دارد با معرفی بعضی ژئوسایت ها و ژئومورفوسایت های شمال غرب ایران، نقش توسعه یا نابودی محوطه های ژئوتوریستی را در حفاظت و ساماندهی توانمندی های جوامع محلی تبیین کند. روش شناسی پژوهش مبتنی بر بررسی ادبیات موضوع، بهره گیری از تجارب ارزنده سایر کشورها و پژوهشگران عرصه گردشگری، شناسایی و تحلیل مسائل ژئوتوریستی بعضی محوطه های ژئوتوریستی شمال غرب ایران با بهره گیری از تکنیک های تحلیل چشم انداز و درنهایت تبیین جایگاه ژئوتوریسم در حفاظت و ساماندهی محوطه های ژئوتوریستی است. بررسی وابستگی های جوامع محلی در محوطه های بررسی شده به تغییرات محیطی و تأثیرپذیری پایایی یا نابودی سرمایه های ژئوتوریستی از این تغییرات، نشان داد ویژگی های ذاتی ژئوتوریسم، همانند محیط محوری، بهره وری، حفظ منابع، احترام به سنن و فرهنگ محلی، کیفی نگری، هم افزایی، مشارکت، آگاهی بخشی، نفع اقتصادی، حفظ تمامیت و درنهایت رضایتمندی، همگی بر حفاظت محوری آن و بهره برداری همراه با توسعه پایدار دلالت دارند.
سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی محله های شهری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (AHP) (مورد شناسی: محله های منطقة یک شهریِ گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های پایداری در جوامع شهری، به عنوانِ معیارهای پیش آهنگ پایداری و منعکس کنندة مؤلفه های اساسی و بنیادی برای سلامت اقتصادی، اجتماعی یا زیست محیطی جامعه، در بلند مدت و در طی نسل ها محسوب می شوند؛ بنابراین، تأکید بر پایداری فضا های شهری که به پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بستگی دارد، به منظور دستیابی به آرمان های شهرنشینی دارای اهمیت فراوانی است. در این میان، سنجش و ارزیابی معیارهای پایداری در محله های شهری، به منزلة کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، چار چوب مناسبی برای تحقق اهداف پایداری فراهم می آورد. در پژوهش حاضر، به منظور دستیابی به این مهم، نخست با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، فهرست جامعی از شاخص های ارزیابی پایداری فضاهای شهری در زمینه های مورد بحث تهیه و از طریقِ توزیع پرسشنامه اقدام به جمع آوری و کمّی سازی معیارهای منتخب در سطح محله های منطقة مورد مطالعه شده است. به منظورِ تجزیه و تحلیل شاخص ها نیز، تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ( AHP ) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، از یک سو بیانگر این نکته است که این روش، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیت پایداری اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های منطقة یک شهریِ گرگان نشان می دهد و از سویِ دیگر تفاوت های آشکاری را در سطوح پایداریِ اقتصادی و اجتماعی محله های مختلف شهریِ گرگان بیان می کند؛ به طوری که در بین محله های موردِ بررسی، محلة یک با وزن 0.0835 بالاترین رتبه را در بین سطح پایداری اجتماعی و محلة پنج با وزن 0.2352، بالاترین رتبه را در بین محله ها از نظرِ سطح پایداری اقتصادی به خود اختصاص داده اند که نشان دهندة نابرابری ها و شکاف طبقاتی بالایی در سطح محله های مورد بررسی می باشد.
ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT و IEA (مطالعه موردی: شهرستان بانه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
305 - 319
حوزه های تخصصی:
امروزه، گردشگری به پدیده ای تأثیرگذار در اقتصاد جهانی تبدیل شده است؛ به طوری که براساس آمار و ارقام منتشره از سوی سازمان جهانی گردشگری در هزاره جدید به بزرگ ترین منبع درآمد جهانی تبدیل شده است. از این رو، برنامه ریزیوتوسعه گردشگریبه منزلهیکیازمنابعبسیارمهمکسب درآمدوایجاداشتغال،کهتأثیراتاجتماعی، فرهنگیوزیست محیطیفوق العاده اینیزدارد،به منزلهیکنیازمطرحمی شود. بنابراین، در این مقاله به ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با توجه به قوت ها، ضعف ها، فرصت ها، تهدیدها و تعیین موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه پرداخته شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتأ از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی، آرای مردم، برنامه ریزان و گزارش های مستند ارگان ها و سازمان های مربوطه، داده ها و اطلاعات پایه جمع آوری و طبقه بندی شدند. همچنین جامعه آماری پژوهش حاضر سیصد نفر از مردم، برنامه ریزان و نهادهای دولتی است که با روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده انتخاب شده اند. در تحلیل داده ها نیز از ابزارهای تحلیلی IEA , SWOT استفاده شده است. در فرایند تحقیق، ضمن بررسی ها و اطلاعات جمع آوری شده، یافته ها با استفاده از ابزار SWOT طبقه بندی و جمع آوری شده است. در نهایت نیز، با استفاده از ابزار IEA، موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بخش گردشگری شهرستان بانه در راستای توسعه پایدار گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با تهدیدهایی روبه رو است که در صورت اتخاذ استراتژی های تدافعی (WT) می توان به نتایج مطلوبی رسید.
سنجش پتانسیل ظرفیت های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله فهادان یزد با هدف توسعه گردشگری در محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59 - 74
حوزه های تخصصی:
ارتباط تنگاتنگ فرهنگ با اقلیم، محیط زندگی و شیوه زندگی ساکنان، می تواند زمینه ای قوی، جاذب و متنوع یعنی استفاده حداکثری از سرمایه فرهنگی که با تلقی کردن فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی به مثال عامل تسهیل گر و نیروی محرکه بازآفرینی شهری منجر به بازآفرینی فرهنگ مبنا می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در موفقیت گردشگری شهری در محله فهادان یزد است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد و محله فهادان می باشند که نمونه آماری آن برابر با 268 نفر می باشد. نتایج تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که در میان چهار مؤلفه بازآفرینی فرهنگ مبنا یعنی کیفیت های زیست محیطی، صوری، عملکردی و معنایی، مؤلفه معنایی بیشترین ظرفیت را در محله به منظور ایجاد بازآفرینی فرهنگ مبنا و توسعه گردشگری داراست و در مقابل مؤلفه عملکردی نیاز به تقویت و برنامه ریزی بیشتری متناسب با اهداف بازآفرینی و توسعه گردشگری دارد. این ترتیب اولویت ها نشان از این است که محله فهادان با توجه به قدمت و پیشینه تاریخی خود از "بعد معنایی" و تصویر ذهنی بالایی برای بازدیدکنندگان محله برخوردار است به طوری که انتقال معنا به خوبی در محله صورت گرفته است. عناصری که توانسته است در تصویر ذهنی استفاده کنندگان جای خود را باز کند، بقعه شیخ فهادان، مسجد قدمگاه، مسجد فهادان، مدرسه ضیائیه (زندان اسکندر) می باشند. سازمان فضایی موجود محله تا حد زیادی با تصویر ذهنی گردشگران تطابق دارد. همچنین وجود تعاملات اجتماعی در یک فضای عمومی محلی باعث شده است تا استفاده کنندگان این فضاها را دوست داشته باشند و به صورت داوطلبانه بخواهند که در آن فضا حضور پیدا کنند.
تحلیل مقایسه ای رضایتمندی شهروندان از فضاهای فراغتی، مطالعه موردی: نواحی 1و4 شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای فراغتی یکی از حوزه های مهم مطالعات شهری است که کیفیت گذران آن اهمیت بیش تری یافته است. پژوهش حاضر به صورت تطبیقی بین شاخص های رضایت مندی از فضاهای فراغتی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر میزان رضایت از فضاهای فراغتی در دو ناحیه شهر مراغه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه شهروندان ساکن ناحیه یک و چهار شهر مراغه بوده و حجم جامعه نمونه در هر ناحیه بر اساس فرمول کوکران محاسبه شده است و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده در فضاهای فراغتی توزیع شده است. در تحلیل داده های پژوهش از آمارهای توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین میزان رضایت مندی از فضاهای فراغتی، در هر دو ناحیه تفاوت معنی داری وجود دارد. هم چنین با استفاده از تحلیل عاملی، مشخص شد که در ناحیه یک میزان امکانات فضاهای فراغتی و تنوع کمی و کیفی فضاهای فراغتی و میزان دسترسی به آنها با 9/38 درصد واریانس و در ناحیه چهار نیز تنوع کمی و کیفی فضاهای فراغتی و امکانات آنها و هم چنین کارکرد فرهنگی فضاهای فراغتی با 7/38 درصد واریانس بیش ترین و مهم ترین نقش را در شکل گیری میزان رضایتمندی ساکنان از فضاهای فراغتی خود ایفاء می کنند.
برنامه ریزی دسترسی غیرفضایی به خدمات بهداشتی-درمانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که فضای شهر را از ابعاد گوناگون تحت تأثیر قرار می دهد. در برخی مواقع عدم دسترسی مناسب به برخی کاربری ها، سلامت افراد را نیز در معرض خطر می اندازد. خدمات بهداشتی-درمانی نمونه ای از این دست است که الزام دسترسی به موقع و مناسب به آن، برای همه افراد جامعه ضروری است. دسترسی به خدمات از دو بُعد دسترسی فضایی و دسترسی غیرفضایی قابل بررسی است. در این میان شرایط و ویژگی های اقتصادی-اجتماعی جامعه از جمله ابعاد مهم دسترسی غیرفضایی به شمار می آید؛ چراکه دسترسی غیرفضایی مبیّن شرایط اجتماعی و اقتصادی جمعیت استفاده کننده از خدمات است. براین اساس در این مطالعه سعی شده است، دسترسی غیرفضایی به خدمات بهداشتی-درمانی در شهر مشهد مورد تحلیل قرار گیرد. برای این منظور ابتدا مدل مفهومی تحقیق با استفاده از 8 شاخص اجتماعی-اقتصادی تأثیرگذار در سطح 1266 حوزة آماری ساخته شد. استفاده از مدل تحلیل عاملی در خصوصِ ویژگی های اجتماعی-اقتصادی حوزه ها، منجر به شکل گیری 2 عامل اقتصادی و اجتماعی شد که بیش از 74% از کل تغییرات واریانس ها را تبیین می کند. نتیجة به دست آمده از تحلیل عاملی برای هر حوزه به تفکیک هر عامل در محور مختصات (x , y) ترسیم شد و جایگاه هر حوزه به دست آمد. نتیجة این بررسی نشان داد که در شهر مشهد وضعیت متفاوتی از نظرِ شاخص های دسترسی غیرفضایی قابل مشاهده است؛ به گونه ای که 21.6 درصد از جمعیت به دلیلِ پایین بودن جایگاه شاخص های اجتماعی و اقتصادی، اولویت نخست برنامه های بهداشتی-درمانی در خصوصِ ارتقای شاخص دسترسی غیر فضایی به شمار می آیند که این مسئله می بایست در خصوصِ توسعة برنامه های بهداشتی و درمانی مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل اثر گذاری جاذبه های گردشگریِ استان لرستان و اولویت بندی آنها در راستای سرمایه گذاری و توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر فرایند توسعه منطقه ای مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان و برنامه ریزی قرار گرفته است. لذا آنها به دنبال کاهش چالشهای توسعه منطقه ای و تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی در مناطق مختلف می باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثرات گردشگری و اولویت بندی مناطق گردشگری مصوب در سطح استان لرستان به منظور معرفی به سرمایه گذاران است تا بتواند زمینه مناسبی برای تحرک بخشی به اقتصاد منطقه و برنامه ریزی بهتر برای توسعه مبتنی بر گردشگری در سطح استان را ارایه کند. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامع آماری تحقیق شامل دو سازمان صنایع دستی گردشگری و استانداری که مجموعاً 58 نفر محاسبه شده است و به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند، که از این مجموعه 35 نفر حاضر به پاسخ گویی شدند و جامع آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و اسنباطی (t تک نمونه ای، همبستگی و تحلیل واریانس) به تحلیل اثرات گردشگری و تکنیک تشابه به راه حل ایده آل (TOPSIS) اقدام به تعیین اولویت هر یک از مناطق مصوب سازمان میراث فرهنگی در استان شده است. یافته های آزمون t تک نمونه ای نشان داد، میانگین مورد نظر برای تمامی ابعاد به جزء شاخص های سرمایه گذاری و مشارکت، بالاتر از شرایط مطلوب (3) ارزیابی شده است و تفاوت معناداری آن نیز برای همه شاخص ها کاملا ً معنادار است. همچنین نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه مشاهده شده بین شاخص گردشگری و توسعه منطقه ای، رابطه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین میزان معناداری این تأثیرات در سطح 95/0 درصد قابل تبیین است. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین اثر کلی مربوط به ابعاد اقتصادی با میزان (529/0) بوده است. و بعد زیست محیطی با میزان (287/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه منطقه مورد مطالعه بوده است. همچنین نتیجه مدل تاپسیس نشان دهنده تفاوت زیاد در سطح برخورداری مناطق نمونه پیشنهادی است، به طوری که مناطق نمونه مور زرین و قلعه فلک الافلاک به ترتیب با ضریب 69/0 و 64/0 برخوردارترین و مناطق نمونه مخمل کوه و کمالوند به ترتیب با ضریب 03/0 و 04/0 به عنوان کم برخوردارترین گزینه ها در بین مناطق نمونه گردشگری استان لرستان بوده اند.
تحلیل راهبردی تنگناها و فرصتهای توسعه گردشگری شهری(مطالعه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. در این راستا از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT می باشد. لذا در مطالعه ی حاضر، ضمن شناخت و معرفی برخی از توانمندی ها جاذبه های گردشگری شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری نگاهی راهبردی به تنگناها و مشکلاتی که فراروی گردشگری شهر شهرکرد می باشد، پرداخته شود. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای،پرسش نامه(از دیدگاه 70 نفر از مسئولان و گردشگران ) و اینترنتی انجام شده است. ابتدا داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی SWOT مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که شهرکرد به رغم برخوردار بودن از ظرفیت های بالای گردشگری در بخش تاریخی و طبیعی با کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی، ضعف تبلیغاتبا مشکلاتی مواجه است؛ از طرف دیگر دارای فرصت های اشتغال زایی برای جوانان تحصیل کرده شهرکرد و ورود ارز و سرمایه گذاری برای شهرکرد می باشد. از راهکارهای مهم توسعه گردشگری شهرکرد افزایش تبلیغات، ایجاد امکانات رفاهی واقامتی،حمایت های دولتی،جذب سرمایه گذاری است.
بررسی عوامل موثر بر امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی افراد قبل از وقوع زلزله(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز سوانح طبیعی از قبیل زلزله موضوعی جهانی است که عدم آمادگی در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. در این بین سرمایه اجتماعی با پیوند افراد، گروه ها و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی از عوامل تأثیرگذار در میزان آمادگی جوامع در برابر زلزله به شمار می رود. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی شهروندان قبل از وقوع زلزله در شهر کرمان پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی با آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و همبستگی بین میزان سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی خانوارها با همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق به لحاظ برخورداری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی با مقدار F برابر 956/5 تفاوت وجود دارد که منطقه چهار با میانگین 66/22، کم ترین و منطقه دو با میانگین 73/26، بیش ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. اما این مقدار سرمایه اجتماعی در سطح پایین برآورد شده است. به طوری که میانگین سرمایه اجتماعی کل خانوارهای نمونه برابر با 60/24 در مقیاس 10 تا 46 است که این مقدار در مقایسه با میانگین نظری سرمایه اجتماعی (Mean= 30)، در سطح پایین می باشد، از طرفی بین میزان برخورداری خانوارها از سرمایه اجتماعی با سطح پایگاه اقتصادی – اجتماعی آ ن ها در سطح معناداری (000/0) و مقدار ضریب پیرسون ، ̽ ̽ 190/0، همبستگی معنی داری وجود دارد. یعنی هر چه بر سرمایه اجتماعی جوامع افزوده شود مدیریت سوانح طبیعی و آمادگی افراد نیز در حد مطلوب تری خواهد بود.
تحلیلی بر شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف برآورد شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری تدوین یافته است. روش تحلیل داده ها، توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت جمع آوری داده های اولیه از مشاهده میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل دو گروه متخصصان مرتبط با موضوع تحقیق و اهالی شهر شاهرود می باشد. حجم نمونه مورد بررسی جهت توزیع پرسشنامه جامعه میزبان برابر با 125 نفر (65 نفر ساکنین، 41 نفر صاحبان کسب وکار گردشگری، 19 نفر مسئولین) مد نظر می باشد. در این راستا به منظور نظرسنجی از متخصصان نیز تعداد 20 پرسشنامه در نظر گرفته شده است. روش تعیین ظرفیت تحمل جامعه میزبان در این تحقیق از سیستم ارزیابی زیست محیطی باتل (BEES) اقتباس شده که در ارزیابی اثرات زیست محیطی (EIA) و حدود تغییرات قابل قبول (LAC) استفاده می شود. نتایج بیان می دارد که شاخص باقیمانده ظرفیت تحمل جامعه میزبان برابر با 6/42 درصد محاسبه شده است. همچنین بر اساس طبقه بندی بارومتر پایداری پرسکات آلن، و با توجه به پارامتر حاصل شده (426/0)، ظرفیت تحمل جامعه میزبان با قرارگیری در طبقه 60/0-41/0 از وضعیت متوسط برخوردار می باشد. بنابراین این طور برداشت می شود که جامعه میزبان نسبت به گردشگری، نگرش متعادلی دارد و مخالف توسعه آن نمی باشد. درنتیجه ضروری است در راستای استفاده از پتانسیل های موجود در جهت توسعه پایدار گردشگری، برنامه ریزی های لازم به منظور جذب گردشگران بیشتر به این منطقه در دستور کار مدیران و متولیان گردشگری قرار گیرد.
ارزیابی و الویت بندی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری با استفاده از تکنیکTopsis و AHP (مطالعه موردی: منطقه سه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: سرمایه اجتماعی کلید استقرار جامعه مدنی و حیات شهروندی است و انباشت آن از اقتدارگرایی و تفکرات آمرانه، فرصت طلبی، بی اعتمادی، حس بدبینی و... جلوگیری می کند. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و اولویت بندی میزان سرمایه اجتماعی در نواحی یازده گانه منطقه سه شهر اردبیل می باشد. روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. براین اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه در حجم نمونه ۳۸۲ نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل های AHP و Topsis صورت گرفته است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از گام های مختلف مدل تاپسیس نشان می دهد که به جهت سطح بندی سرمایه اجتماعی در نواحی منطقه سه تفاوت وجود دارد و نواحی با طبقات اجتماعی و اقتصادی و کالبدی بالا و رضایت بخش تر همچون ۲، ۱، ۱۱ و ۹ از رتبه به مراتب بهتری نسبت به سایر نواحی همچون ۴، ۶ و ۷ دارا می باشند. نتیجه گیری: در این میان، وجود عوامل سرمایه ساز در سطح نواحی همچون مساجد و حسینیه ها و ... در جهت ارتقای شاخص های سرمایه اجتماعی در منطقه سه و در نهایت شهر، استفاده گردد. از سوی دیگر با توجه به اینکه نواحی ۴ (با ضریب ۱۵۰۸/۰) و ۶ (با ضریب ۴۹۲۰/۰) از کمترین میزان سطح سرمایه اجتماعی برخوردار است و در این نواحی شاخص های امنیت و اعتماد در حد پایین قرار دارد، لذا ارائه طرح های امنیتی و گسترش نظارت بر این منطقه، تبلیغات و فرهنگ سازی در جهت ارتقای سطح اعتماد و مشارکت عمومی می تواند از جمله این راهکارها باشد.
تأثیر نوآوری خدمات بر عملکرد آژانس های مسافرتی در شهر تهران: نقش میانجی کیفیت خدمات و رضایت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
99 - 116
حوزه های تخصصی:
تشدید رقابت بین المللی، تسریع سیر تکاملی فناوری و انتظارات بیشتر و کامل تر مشتریان، باعث ایجاد چالش بی سابقه در بخش خدمات و تغییر در محیط کسب و کار جهانی شده است. از این رو در پاسخ به چالش ناشی از جهانی شدن خدمات، شدت یافتن رقابت در بازار و افزایش انتظارت مشتریان، شرکت های خدماتی به طور فزاینده ای توسعه ی خدمات جدید را به عنوان یک هدایت کننده رقابتی برای افزایش درآمد و جذب مشتری جدید به کار گرفته اند. این مطالعه به بررسی تأثیر نوآوری خدمات بر عملکرد آژانس های مسافرتی با توجه به نقش میانجی کیفیت خدمات و رضایت مشتری در شهر تهران می پردازد. تحقیق به صورت پیمایشی و همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش مدیران آژانس های مسافرتی شهر تهران بودند که تعداد 179 نمونه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای استاندارد بود که داده های حاصل با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که نوآوری خدمات تأثیر مستقیم و مثبتی بر عملکرد غیرمالی آژانس های مسافرتی در شهر تهران (198/0) دارد. همچنین نتایج نشان داد نوآوری خدمات به واسطه متغیر میانجی کیفیت خدمات نیز تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد غیرمالی آژانس های مسافرتی در شهر تهران (211/0) دارد. در نهایت نوآوری خدمات به واسطه متغیرهای میانجی کیفیت خدمات و رضایت مشتری نیز تأثیر غیرمستقیم مثبت و معناداری بر عملکرد غیرمالی آژانس های مسافرتی در شهر تهران (192/0) دارد.
پتانسیل یابی مناطق توسعه شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و توسعه شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه، به درک الگو و فرایندهای پیچیده رشد شهری با روش علمی و کارآمد نیاز دارد. لازمه ایجاد رشد شهری پایدار و برنامه ریزی توسعه شهری، درک الگوهای صحیح رشد شهری است. کرمانشاه نهمین شهر پرجمعیت کشور و یکی از چهار شهر نخست ایران از نظر حادبودن معضل حاشیه نشینی است. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل توسعه شهری در این شهر است. بدین منظور، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوات به کار رفت و داده های مؤثر در توسعه شهری به عنوان لایه های ورودی به شبکه تعیین شد. این لایه ها که در سه گروه اجتماعی-اقتصادی، کاربری زمین و بیوفیزیک قرار می گیرند، شامل 16 لایه هستند. در ادامه، پانصد نقطه به عنوان نقاط آموزشی شبکه تهیه و ۱۲ لایه میانی نیز تعیین شدند. مطابق نتایج، با دورشدن از امکانات و مناطق شهری، پتانسیل ها به شدت کاهش پیدا می کنند و بیشتر مناطق دارای پتانسیل توسعه شهری در نزدیک ترین فاصله این امکانات و مناطق شهری قرار دارند. بیشترین مناطق پتانسیل دار توسعه شهری، در جنوب غرب شهر کرمانشاه و در اطراف جاده های اصلی کرمانشاه-اسلام آباد و کرمانشاه-کنگاور واقع است. مناطق شمالی شهر به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، پتانسیل اندکی برای توسعه دارند. همچنین ضریب رگرسیون کلی 9۵ درصدی شبکه که حاصل شرکت تمامی داده ها در شبکه است، کارایی زیاد شبکه عصبی پرسپترون چندلایه را در این مطالعه نشان می دهد.
ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهرهای مقصد گردشگری به روش IPA (مطالعه موردی: شهر تنکابن)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
219 - 231
حوزه های تخصصی:
شهرهای مقصد گردشگری شهرهایی هستند که اقتصاد خانوار در اکثر آن ها وابستگی شدیدی به جذب گردشگر دارد؛ به طوری که بسیاری از مشاغل شکل گرفته در این شهرها، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، نیازهای گردشگران را برآورده می کنند و از این طریق خانوار ها به امرار معاش می پردازند. به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری پایدار شهری، به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمرانی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی تردیدناپذیر است. هدف این تحقیق شناخت جامع میزان اهمیت حکمرانی خوب شهری و ارزیابی عملکرد شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهر تنکابن، به عنوان یکی از شهرهای مقصد گردشگری، است. روش تحقیق و گردآوری مطالب از نوع پیمایشی و تحلیلی مبتنی بر پرسش نامه است که پس از تأیید روایی پرسش نامه، در اختیار کارشناسان برجسته مهندسان مشاور و اعضای گروه تخصصی شهرسازی نظام مهندسی استان مازندران و همچنین استادان صاحب نظر دانشگاه مازندران، با شرط داشتن تحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد یا دکترا در زمینه مدیریت شهری، برنامه ریزی شهری و سایر رشته های مرتبط با امور شهری، قرار گرفت. برای تحلیل آماری از روش IPA استفاده شد. مهم ترین شاخص با کمترین عملکرد، شاخص مشارکت شهروندان تعیین شد که سنگ بنای حکمرانی خوب شهری به منزله روش مدیریت مشارکتی است. شاخص امنیت نیز بالاترین عملکرد را در این شهر داشت. درنهایت، نتیجه گیری شد که شاخص های حکمرانی خوب شهری، با وجود اهمیت بالای آن ها، عملکرد پایینی در مدیریت شهر تنکابن داشت که راهکارهایی به منظور ارتقای آن ارائه شد.
بررسی اثرات طرح های عملیاتی (طرح های موضوعی و موضعی) بر روی کیفیت زندگی شهروندان در بافت قدیم (مطالعه موردی: شهر ساری)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۳-۵۷
حوزه های تخصصی:
با توجه به مسائل و مشکلات روش شناسی در طرح های جامع، توجه و شیوه تهیه و تصویب طرح های جامع و روش های مطالعاتی آنها که معمولاً به صورت خطی انجام می شود و پیوستگی لازم میان اهداف و پیشنهادات وجود ندارد و فرآیند تهیه طرح جدا از فرآیند اجرا و شرایط تحقیق پیشنهادات انجام می پذیرد، تهیه «طرح هاى ساختارى- راهبردى شهر» به جاى طرح هاى جامع شهرى به صورت سنتى و تهیه طرح هاى «موضعى» و «موضوعى» به جاى طرح هاى تفصیلى ارائه گردید. در طرح جامع شهر ساری مصوب 1394 طرح های موضوعی و موضعی تعریف شده است که مؤلفه هایی چون رفاه، ارتقا کیفیت زندگی، ایمنی، سرزندگی و آرامش را در بر می گیرد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که امروز پس از گذشت چند سال از تصویب طرح آیا طرح های موضوعی و موضعی پیشنهاد شده بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری بخصوص در بافت قدیم شهر تأثیرگذار بوده است؟. بر این اساس پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بافت قدیم شهر ساری به تعداد 12245بوده که بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 76 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری را شامل می شود. داده های گردآوری شده به محیط نرم افزار SPSS انتقال و سپس با استفاده از آزمون های یومن ویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد، که تفاوت معناداری بین دیدگاه شهروندان و کارشناسان در زمینه تأثیرگذاری طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری وجود نداشت و معتقد بودند که طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان بافت قدیم ساری نقش بسزایی دارد.