فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۶۱ تا ۵٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری میزان رضایت از محیط، پیچیده و متأثر از مجموعه عوامل فراوانی است. بر این اساس، با توجّه به مطالعه ی ادبیّات نظری مربوط به کیفیّت محیط، چارچوبی مفهومی، متشکّل از عوامل شانزده گانه و در چهار سطح، برای بررسی در بافت های قدیم و جدید شیراز گردآوری و مبنای پژوهش و تحلیل قرار گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و از شیوه های آماری به ویژه آزمون T تک نمونه ای، فراوانی و رگرسیون خطّی چند متغیّره، استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که عوامل تأثیرگذار در کیفیّت محیط در دو محدوده ی مورد بررسی تا حدّ زیادی یک سان بوده است؛ به علاوه مشخص شد، ساکنان بافت جدید نسبت به ساکنان بافت قدیم تا حدودی از کیفیّت محیط زندگی شان رضایت بیشتری دارند. بررسی ها نشان داد که در سه سطح مورد بررسی (خانه، محلّه و شهر) هم در بافت جدید و هم در بافت قدیم، بیشترین میزان رضایت مندی مربوط به مقیاس شهر و کمترین آن مربوط به وضعیّت کیفیّت محیط در مقیاس محلّه ها بوده است؛ همچنین مشخص شد در بافت جدید بُعد اقتصادی اجتماعی و در بافت قدیم بُعد ادراک شده بیشترین تأثیرگذاری را در رضایت مندی از کیفیّت محیط زندگی شهروندان داشته است.
تحلیل فضایی وضعیت شاخص های شهر سالم با روش خوشه بندی فازی سی مینز و مدل تاپسیس مطالعه موردی نقاط شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند روزافزون شهرنشینی و به دنبال آن بروز پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و جمعیتی، واکنش های گسترده طرفداران زندگی سالم به دور از آلودگی با محوریت بهداشت و سلامت جامعه انسانی و محیط را در پی داشت. در این راستا در اواسط دهه 1980 میلادی رویکرد شهر سالم به عنوان راهی برای دستیابی به شرایط مطلوب زندگی فردی و اجتماعی مطرح شد. هدف این تحقیق تحلیل فضایی وضعیت برخی از شاخص های شهر سالم در نقاط شهری استان مازندران به تفکیک شهرستان است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی مبتنی بر داده های رسمی ثانویه است. در این تحقیق به منظور خوشه بندی نقاط شهری استان مدل تحلیل خوشه ای فازی (با الگوریتم سی مینز) و به منظور تدقیق یافته ها از مدل سطح بندی تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عضویت نقاط شهری استان مازندران مستقل از عامل فضایی فاصله از مرکز است و عضویت غالب نقاط شهری در خوشه چهارم احتمال تفاوت در وضعیت شاخص های شهر سالم در میان نقاط شهری غرب، مرکز و شرق مازندران را رد می کند. از طرف دیگر، اگرچه انتظار می رفت نقاط شهری مربوط به شهرستان مرکز استان در وضعیت بهتری از نظر شاخص های سلامت باشند اما نقاط مذکور در رتبه هفتم قرار گرفته اند.
تعیین موقعیت بهینه ی فضا – مکانی پارکینگ های طبقاتی با رویکرد MCDM-GIS مطالعه ی موردی: منطقه 6 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت وتراکم جمعیتی مناطق شهری کشورهای در حال توسعه علی الخصوص در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی وفجایع ناشی از بروزآنها بیش ازپیش جلوه نمودهاست. شهر تاریخی تبریز به خاطر نزدیکی به گسلهای راستلغز فعال یکیاز شهرهای زلزله خیز ایران به شمار میآید. در این بین شهرداری منطقه 8 تبریز که بهعنوان شهرداریتاریخی وفرهنگی شهر تبریز شناخته میشود، دارای اماکن تاریخی باارزش، بافتی فرسوده، ترافیک سنگین و تراکم جمعیت بالااستکهاهمیتمطالعهو پژوهشرا درزمینه مدیریت بحران بیشتر میکند. در پژوهش حاضرجهت مدیریت صحیح بحراندر منطقه قدیمی8 تبریز، با بهرهگیریاز مدلشاخص همپوشانی وزنیدر محیط GIS، اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقهگردید. لایههای مورد استفاده دراین مدلشامل فاصلهاز گسل، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، نردیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، درمانی، ایستگاه آتش نشانی، اماکن نظامی و انتظامی، پمپ بنزین و همچنین توپوگرافی محدوده موردمطالعه میباشد.نتایج حاصل از خروجی مدل نشان میدهد که تنها 94/13% درصد از محدوده موردمطالعه دارایو ضعیت مطلوبتا بسیار مطلوب میباشد. 37/47% درصد از محدوده نیز در وضعیت متوسط از لحاظ خطرپذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. 69/38% درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارد که این امر لزوم برنامهریزی دقیق و اصولی را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران از طرف مسئولین این منطقه طلب میکند.
سنجش ذهنی قابلیت پیاده مداری و مولّفه های تأثیرگذار بر آن در محلات؛ مطالعه موردی: محله چیذر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۳۱۲-۲۹۷
حوزههای تخصصی:
افزایش قابلیت پیاده مداری با توجه به منافع محیط زیستی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، ادراک محیطی و ارتقاء ایمنی و امنیتی که دارد، به موضوعی کلیدی در مباحث شهرسازی تبدیل شده است. لذا در این میان درک شاخص های تأثیرگذار بر قابلیت پیاده مداری شهرها و محلات از اهمیت خاصی برخوردار گشته است. هدف خاص این تحقیق درک مولّفه های تأثیرگذار در پیاده مداری محله از منظر ساکنین است. بدین ترتیب با سنجش تناوب پیاده روی هفتگی و خوشایندی آن به عنوان معیار های پیاده مداری محله (متغیر وابسته) و ارتباط آنها با ویژگی های محیطی (متغیر مستقل)، مولّفه های تأثیر گذار بر قابلیت پیاده مداری شناسایی می گردد. استخراج روابط با تکنیک پرسش گری از 200 ساکنِ محله چیذر بوده است. تحلیل روابط و مدلسازی توسط آزمون های همبستگی، تحلیل عاملی و رگرسیون خطی انجام پذیرفته است. برخلاف انتظار، رابطه ای بین تناوب و خوشایندی پیاده روی دیده نشد و ویژگی های تأثیرگذار بر این دو نیز متفاوت بود. بررسی هدف از پیاده روی به عنوان عامل مداخله گر تأثیر مهمی بر یافته-های تحقیق دارد. به گونه ای که نشان داد تناوب پیاده روی با تردد اجباری و خوشایندی با تردد اختیاری دارای رابطه معنی دار است. بررسی ویژگی های محیطی تأثیر گذار نشان می دهد که ویژگی های کالبدی، ترافیکی و شبکه راه ها بر تناوب پیاده روی موثرند. در حالیکه کیفیت های محیطی محله و ابعاد اجتماعی آن نقش بسزایی در خوشایندی پیاده روی دارند.
طراحی الگوی برنامه ریزی راهبردی در توسعه فضاهای رهاشده شهری با استفاده از رویکرد تلفیقی فازی و SWOT؛ نمونه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۳۲۹-۳۱۳
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهر یزد یکی از ارزشمندترین بافت های تاریخی شناخته شده در ایران و شاید در دنیا است. این بافت که در گذشته محل زندگی اقشار اصیل و متمکن شهر یزد بوده، امروزه تبدیل به محل زندگی اقشار عمدتا کم درآمد و اغلب غیر بومی شده است. این امر، روز به روز، این بافت را به سمت فرسودگی کامل نزدیکتر می کند. یکی از نشانه های فرسودگی این بافت، شکل گیری و رشد روزافزون فضاهای رها شده است. این فضاها علاوه بر تشویش مناظر بصری بافت تاریخی، به محل مناسبی برای فعالیتهای نامتعارف اجتماعی و سایر مسائل تبدیل شده و در عین حال، به طور غیر مستقیم، توسعه پراکنده و نامنظم را در زمین های حاشیه ای شهر یزد موجب شده است. این تحقیق، ابتدا مسائل ناشی از وجود این فضاها در بافت تاریخی شهر یزد را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و براساس یافته های تحقیق، برنامه راهبردی برای توسعه این فضاها ارائه می کند. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، بر مبنای تلفیق تکنیک SWOT و منطق فازی است. از این طریق، قطعیت عوامل داخلی و خارجی موثر بر سیستم، به صورت نسبی و بازه ای تغییر می کند. یافته های نهایی چهار راهبرد کلان را برای توسعه این فضاها در بافت تاریخی شهر یزد ارائه داده است.
مسیریابی بهینه در محیط GIS برای تخلیه ی اضطراری آسیب دیدگان از حوادث ناگهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، توسعه ی یک مدل برپایه ی سامانه ی اطلاعات مکانی، به منظور پاسخ گویی به مسئله ی جست وجوی مسیر بهینه، برای تخلیّه و انتقال سریع آسیب دیدگان حوادث ناگهانی به مناطق امن از پیش تعیین شده است. در بسیاری از حوادث، بهترین گزینه، جابه جایی افراد نجات یافته از بلایا که در منطقه ی تحت تأثیر مخاطره واقع شده اند، به مناطق امن است. پس تخلیّه ی اضطراری، از نخستین مراحل مدیریت بحران به شمار می رود که باید در کمترین زمان ممکن انجام شود. چالش اصلی در مدیریت تخلیّه ی اضطراری، هدایت مردم در مسیرهای بهینه برای دست یابی به مناطق امن مورد نظر است. از این رو، به دلیل لزوم سرعت در تخلیّه ی منطقه ی تحت خطر، وجود یک طرح مسیریابی بهینه و کارآمد، بسیار ارزشمند است. مدل پایه برای مسیریابی بهینه در این پژوهش، دایجسترا است که با مقیّد شدن به پاره ای شرایط خاص، برای حادثه ی زلزله بهینه شده است. از آنجاکه فرایند مسیریابی برای تخلیّه ی اضطراری آسیب دیدگان می بایست به کرّات (برابر حاصل ضرب تعداد بلوک های ساختمانی در تعداد نواحی امن مربوطه) انجام پذیرد، مهم ترین ویژگی الگوریتم پیشنهادی سرعت بالای آن است. قابلیّت و سرعت روش پیشنهادی، در یک شبکه ی مجازی شبیه سازی شده و همچنین در یک شبکه ی واقعی معابر شهری واقع در منطقه ی 7 شهرداری تهران، مورد آزمون قرار گرفته است. آزمایش های انجام شده حاکی از آن است که برای تعیین مسیر بهینه در یک شبکه ی واقعی شهری با 432 گره بلوک ساختمانی، 11 گره ناحیه ی امن و تعداد 1189 یال، تنها نیاز به زمانی در حدود 90 ثانیه است. قابلیّت جست وجوی چند مقصدی مدل در یک بار اجرای آن، از دیگر ویژگی های روش پیشنهادی است.
بررسی تطبیقی تأثیر نهادهای محلّی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بر مشارکت شهروندی (مطالعه ی موردی: خانه ی انصاف و شوراهای حل اختلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موضوع مشارکت مردم در امور محلّی به عنوان یک عامل اساسی در بررسی های توسعه توجّه شده است. در ایران شروع اندیشه ی ایجاد نهادهای رسمی برای مشارکت مردم در امور اجرایی محل سکونت آنان، به انقلاب مشروطه بازمی گردد. از آن تاریخ تاکنون نیز نهادهای متنوّع و متفاوتی با ماهیّت محلّی به وجود آمده اند که هدف از ایجاد آنها مشارکت مردم در امور محلّی و واگذاری اداره ی امور محلّی به آنان بوده است. از میان این نهادهای محلّی، خانه ی انصاف در دوره ی رژیم پهلوی و شوراهای حل اختلاف در دوره ی جمهوری اسلامی است که با هدف ایفای نقش داوری در سطح محلّی ایجاد شدند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی محتوا و گردآوری داده ها برپایه ی اسناد رسمی و کتابخانه ای، با بررسی دو نهاد یاد شده از نظر نحوه ی تشکیل و ترکیب اعضا، وظایف و اختیارات، تشکیلات اداری و بودجه، نظارت حکومت مرکزی و میزان استقلال دو نهاد یاد شده، اعتقاد و باور نظام سیاسی حاکم به راهبرد توزیع فضایی قدرت و واگذاری امور محلّی مردم به آنان برای اداره ی بهتر جامعه را سنجیده است. ملاک انجام این پژوهش، قانون تشکیل خانه ی انصاف و آیین نامه اجرایی شورای حل اختلاف، است. برپایه ی نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها مشخّص شد، نبود ساختار سازمانی و هویّت فیزیکی مشخّص، وظایف و اختیارات اندک و نظارت شدید حکومت مرکزی، خانه ی انصاف را به یک نهاد خنثی و ناکارآمد تبدیل کرده است. اما شورای حل اختلاف نسبت به خانه ی انصاف، در ایفای نقش داوری محلّی از استقلال عمل بیشتری برخوردار بوده، قدرت نقش آفرینی بیشتری دارد. بررسی حاضر نشان می دهد، نظام جمهوری اسلامی راهبرد توزیع فضایی قدرت و واگذاری امور محلّی مردم به آنان برای اداره ی بهتر جامعه را باور دارد. اما این مسئله به این معنی نیست که شورای حل اختلاف یک نهاد محلّی کامل و بدون نقص است، بلکه آیین نامه اجرایی شورای حل اختلاف در راه واگذاری امر داوری محلّی به مردم ضعف های اساسی دارد. درصورت اصلاح آیین نامه و رفع ضعف های قانونی، این شورا می تواند به عنوان یک نهاد داوری محلّی نسبت به حال حاضر بسیار کارآمدتر و اثرگذارتر عمل کند.
امکان سنجی اجرای طرح های استراتژی توسعه شهری (CDS) در ایران
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان پدیدهای پیچیده و پویاست که در گذر زمان همواره دچار تحولاتی کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و فرهنگی میشود. در نتیجه رشد سرسام آور شهرها مدیریت شهری به علّت فقدان منابع و زمان لازم برای پاسخگویی به نیازهای فزاینده شهروندان، دچار معضلی گردیده که رهایی از آن را تنها در چارچوب راهحلهای نوین میتوان جستجو کرد. در این میان، فرآیند استراتژی توسعه شهری ( CDS ) به عنوان یک نظریه رویهای-محتوایی و به عنوان رویکردی نوین در برنامهریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها در سال 1999 با هدف کاهش فقر، توسعه پایدار و ارتقای مشارکت و ایجاد حکمرانی خوب شهری مطرح گردید. هدف این مقاله، امکانسنجی اجرای استراتژی توسعه شهری بر مبنای شرایط جاری در سیستم مدیریت شهری ایران است. در این راستا فرض اصلی تحقیق بر این است که نظام برنامهریزی، اقتصادی و مدیریت شهری کشور ظرفیت لازم برای اجرای این طرحها را ندارند. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده و برگزیدهای از منابع مکتوب که مورد عمل و استناد است، تحلیل و بررسی شده . و از تکنیک تحلیل SWOT و روش دلفی برای تشریح نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت استفاده گردیده است. بر اساس نتایج به دست آمده، در شرایط کنونی ایجاد تغییرات بنیادین، بویژه در مدیریت شهری، اقتصاد شهری و شاخصهای کیفیت زندگی در جهت بسترسازی به کارگیری استراتژی توسعه شهری(به عنوان زیرساختهای اجرای این رویکرد) امری ضروری است. ضعف ساختاری مدیریت شهری در شرایط کنونی ظرفیت مناسبی برای اجرای طرح استراتژی توسعه شهری را نداشته، ایجاد تحولاتی در آن را میتوان ضروری و حیاتی مطرح کرد.
توسعه پایدار در سطوح حساس: نمونه مطالعاتی: شهرستان فردوس در حاشیه کویر
حوزههای تخصصی:
شهرها و روستاهای ما در گذشته بهترین نمونه های پایداری را در خود متجلی ساخته بودند. توجه به محدودیتهای اکولوژیک محل نظیر آب، توسعه متناسب و سازگار با طبیعت، صرفه جویی در منابع، استفاده از مواد و مصالح بومی، ابداع روشهای مؤثر و مناسب برای ادامه حیات نظیر قنات و بادگیر و... نمونه هایی از شیوه های پایدار و سازگار با توان محیطی تلقی می شدند. اما افزایش جمعیت و ازدیاد خواسته های مادی و معنوی انسان و نوع نگاه به طبیعت، این تعادل را تا حد زیادی از بین برده است. این وضعیت در محیط هایی که محدودیت های طبیعی بیشتر است،بحرانی تر به نظر می رسد.
شهرستان فردوس از آن محیط هایی است که در حاشیه کویر قرار دارد و با تنگناهای متعددی روبرو است.با روند افزایش جمعیت به شیوه کنونی و استمرار روندهای تولید به طریقه سنتی، استمرار حیات در این بخش از کشور، با تنگناهای متعددی روبرو خواهد بود. این مقاله در نظر دارد با معرفی قابلیت های بلا استفاده شهرستان و چگونگی بهره برداری از آنها، تا حدودی فشارها و تهدیدهای موجود را تقلیل دهد.
تحلیل کیفیت زندگی روستاهای ادغام شده در شهر (مطالعه موردی : شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل عوامل موثر بر الگوی توسعه شهر با استفاده از تاثیرات متقابل صنعت و تغییرات ساخت اشتغال (مطالعه موردی شهر الوند – قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی تحولی عظیم در همه عرصه های شهرنشینی از قبیل دگرگونی های محیطی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، کالبدی فضایی، اجتماعی، روانی و بهداشتی و غیره را به همراه داشت. یکی از اهداف مکان یابی شهرهای صنعتی در جوار شهرهای قدیمی و کهن، اشتغال زایی است که زمینه ساز ایجاد و تداوم دیدگاه اقتصادگرایی است. از این رو عامل پیدایش شهر و استمرار زندگی شهرنشینی وابسته به کارکرد اقتصادی است و سازمان یابی تولیدات و روند تغییر در نظام اقتصادی اساس تحولات اجتماعی- فرهنگی و کالبدی - فضایی شهر است. مکان یابی شهر صنعتی البرز در کنار روستای الوند در اواسط دهه 50 زمینه ساز اشتغال زایی و در نتیجه افزایش جمعیت و توسعه کالبدی- فضایی شهر الوند گردید. هدف از نگارش این پژوهش شناخت تحولات اساسی شهر الوند با استفاده از تغییرات ساخت اشتغال است. در این بررسی جمعیت (نشان دهنده انداز شهر) به عنوان متغیر تابع و بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات به عنوان متغیر های مستقل در نظر گرفته شده اند. با استفاده از این متغیر ها جمعیت و جمعیت شاغل شهر الوند طی چهاردهه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق، نشان می دهد که بین اندازه شهر با بخش کشاورزی هیچ گونه رابطه معنی داری وجود ندارد ولی اندازه شهر با بخش های صنعت و خدمات رابطه معنی دار مثبت وجود دارد.
ارزیابی توانها و قابلیت های عناصر بافت قدیمی در توسعه صنعت گردشگری؛ مطالعه موردی: شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۸
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت شهرنشین و توسعه شهرها، مسئله فراغت افراد در کنار کار و تحرک روزانه آنها مطرح است، با توجه به کمبود امکانات فراغتی در جامعه ما سبب شد برنامه ریزان شهری را به فکر اندازد تا به منظور غلبه بر این ساماندهی ها راهبردهایی را ارائه کنند. البته واضح است که موفقیت در این عرصه و دستیابی به منافع مادی و غیر مادی حاصل از آن مستلزم شناخت قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای منطقه مورد مطالعه نسبت به این صنعت است که بهره مندی از توانمندی ها و جاذبه های گردشگری بافت قدیمی و عناصر مربوط به آن اگر بدون شناخت و برنامه صورت پذیرد، منجر به نابودی و تخریب توانهای آن می گردد؛ به همین دلیل در اکثر نواحی توریستی ضرورت شناخت و ساماندهی وضعیت گردشگری احساس می شود. در این پژوهش سعی شده با هدف برنامه ریزی در جهت صنعت گردشگری عناصر بافت قدیم با استفاده از روش SWOT ابتدا نقاط قوت و ضعف که از درون مسئله نشأت می گیرد، همراه با فرصتها و تهدیدهای بیرونی مورد بررسی تجزیه و تحلیل قرار گرفته و سپس پیشنهادات اساسی به منظور بهره برداری از این قوتها، فرصتها، کاهش ضعفها و تهدیدات آگاهی از مشکلات راهکارهایی جهت برطرف کردن آنها ارائه گردد. هر چند برنامه و راهکارها نمی تواند موجب رفع فوری مشکلات باشد، اما با توجه به برنامه ریزی در این مورد به خصوص تفکیک نکردن آن از موضوع برنامه ریزی شهری می توان گامی در جهت کم کردن مشکلات در این زمینه برداشت.
تحلیل مقایسه ای قواعد محیط زیستی برای توزیع کاربریهای شهری مطالعه های موردی: امریکا، بریتانیا، کانادا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده برای برنامه ریزی کاربری زمین در ایران است تا مشخص شود آیا این اصول و قواعد برای حفظ و بهبود کیفیت محیط زیست شهری، کافی و کاربردی است یا خیر. در این پژوهش ابتدا اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری از سطح طرحهای جامع در نظام برنامه ریزی فضایی ایران و کشورهای پیشرو در موضوع برنامه ریزی کاربری زمین شهری مانند امریکا، بریتانیا و کانادا استخراج و در قالب دو مجموعه طبقه بندی شد. سپس از طریق تحلیل مزایا، معایب و سازگاری اعضای این دو مجموعه، اصول و قواعد محیط زیستی همگن و دارای توانایی کاربرد در برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران در قالب مجموعة تطبیقی جدید پیشنهاد شد. در مرحلة بعد اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای طرح توسعة شهری منطقة 5 شهرداری تهران (به عنوان نمونه ای از جدیدترین مجموعه اصول و قواعد کاربردی) با مجموعه اصول و قواعد پیشنهادی تحقیق مقایسه شد. نتایج تحلیل ها نشان میدهد که اصول و قواعد محیط زیستی توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده در طرح مذکور نسبت به اصول و قواعد همتا در مجموعة تطبیقی پیشنهادی، ناکافی و غیرکاربردی است. در نهایت مشخص شد که بخشی از اصول و قواعد محیط زیستی عام توزیع کاربریهای شهری مورد استفاده کشورهای پیشرو، توانایی کاربرد در برنامه ریزی کاربری زمین شهرهای ایران را دارد و در ترکیب با اصول و قواعد همتا مورد استفاده در ایران میتواند الگوهای مناسبی برای برنامه ریزی پایدار شهرهای ایران شکل دهد.
بررسی نقش تنوع اجتماعی در ایجاد شهرهای خلاق و نوآور مورد مطالعه : شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی جایگاه تنوع اجتماعی در ایجاد شهرهای خلاق و نوآور می پردازد. تنوع اجتماعی که از شاخص های سنجش مدارا در یک منطقه به حساب می آید، مبحثی جدید و موردتوجه در حوزه ی مطالعات شهری بوده و بر نقش مشارکت فعال و خلاق گروههای قومی، نژادی و مهاجر در شهر و ادغام و ذوب آنان در جامعه ی میزبان تاکیددارد. باتوجه به اینکه مفهوم تنوع اجتماعی در ایران و نحوه ی سنجش آن با دیگر جوامع به لحاظ مفهومی و مصداقی متفاوت بوده، هدف این نوشتارکه با استفاده از روش تحلیل داده های ثانویه و به صورت بحث مفهومی و تحلیلی با استفاده از آمارهای موجود کشوری و استانی ایران انجام گرفته، به موقعیت و پتانسیل شهر اصفهان از لحاظ وجود عنصر تنوع اجتماعی پرداخته است. در همین راستا درصدهای حضور مهاجرین و غیربومی ها، به عنوان شاخص ذوب فرهنگی و نیز تنوع زبانی در جمعیت مورد بررسی قرار گرفته است. برطبق نتایج، استان اصفهان از لحاظ درصد مهاجرپذیری در بین استان های ایران در رتبه ی دهم قرار داشته و رتبه ی سوم را پس از استان های تهران و خراسان رضو.ی، در میزان حضور افراد غیربومی (متولدین جای دیگر) به خود اختصاص داده است. در میان شهرستان های استان اصفهان، شهراصفهان، بالاترین درصد مهاجرپذیری را داشته، اما ازلحاظ درصد افراد غیربومی درمیان شهرستان های استان، از رتبه ی سوم برخوردار است. همچنین شهر اصفهان از تنوع زبانی برخوردار نیست. به طورکلی شهر اصفهان، بر طبق آمارها و به لحاظ کمی و صوری از شهرهای مهاجرپذیر ایران به حساب آمده و پتانسیل حرکت به سمت شهر خلاق و نوآور را داراست.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از روش استانداردسازی داده ها، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی (مطالعه ی موردی : شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برابری در توزیع فضایی خدمات و امکانات شهری از مهم ترین عناوین در مطالعات شهری به شمار می آید. این پژوهش به دنبال بررسی توزیع فضایی خدمات عمومی شهری است. روش مطالعه، تحلیلی و توصیفی است و روش های گردآوری داده های پژوهش، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی است. برای تحلیل کمّی، از روش های آماری و مدل های کمّی شامل 4 روش مختلف جمع واحدها در ناحیه، روش استانداردسازی داده های مختلف الجنس، تاکسونومی عددی و مدل ضریب ویژگی استفاده شده است تا چگونگی توزیع فضایی خدمات و امکانات شهر اردکان بررسی شود. درنهایت، بازتاب فضایی آن در رابطه با قیمت زمین و ارزش افزوده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش مبیّن آن است که در نواحی 13 گانه شهر اردکان، توزیع فضایی خدمات شهری نامتعادل است، به طوری که نواحی 4 و 7 به ترتیب بیش از سایر نواحی به امکانات توسعه دست یافته اند و نواحی 5 و 1 از این نظر کمترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. قیمت زمین نیز همبستگی معناداری با شاخص های مورد بحث دارد، پس بنابر یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که برنامه ریزان شهری با رعایت توزیع مناسب خدمات شهری باعث تحقّق عدالت اجتماعی در شهر شوند، این امر می تواند در طرح های جامع شهری دیده شود، به این گونه که علاوه بر برنامه ریزی کالبدی، ابعاد اجتماعی توسعه نیز مورد نظر برنامه ریزان شهری قرار گیرد، همچنین سرانه ی کاربری ها در کلّ شهر محاسبه نشود؛ زیرا که مناطق فقیرنشین شهر نیازمند توجّه ویژه هستند.
تحلیل مکانی تصادف های درون شهری با استفاده از رگرسیون وزنی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گسترده ای به منظور بررسی روابط بین تصادف ها و عوامل مؤثر بر آنها ـ از جمله نوع کاربری، ویژگی های جمعیتی و پارامترهای مختلف شبکه حمل ونقل در مناطق شهری ـ صورت پذیرفته است. متغیرهای میزان تولید و جذب سفر همراه با پارامتر مجموع طول معابر می توانند به عنوان متغیرهای جایگزین مناسبی برای پیش بینی تصادف ها مورد استفاده قرار گیرند. مدل های رگرسیون خطی تعمیم یافته به عنوان متداول ترین مدل های عمومی پیش بینی تصادف ها، و رابطه بین تصادف ها و متغیرهای مستقل را با تخمین ضرایب ثابت در کل منطقه مطالعاتی توصیف می کنند. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیرات ناپایداری در روابط میان تصادف ها و عوامل مؤثر بر آنها، مدل رگرسیون وزنی مکانی پوآسون پیشنهاد گردید. آن گاه این مدل با استفاده از پارامترهای تولید و جذب سفر و مجموع طول معابر در 253 ناحیه ترافیکی در شهر مشهد اجرا شد و تأثیرات خودهمبستگی مکانی در باقی مانده ها بررسی گردید. آزمون های نیکویی برازش دقت بالاتر مدل رگرسیون وزنی پوآسون را در قیاس با مدل عمومی نشان می دهند. نتایج همچنین نشان از ناپایداری معناداری در روابط بین تعداد تصادف ها و متغیرهای مستقل انتخاب شده دارند. نتایج، رابطه مستقیم متغیرهای انتخاب شده را نیز با وقوع تصادفات در بیشتر نواحی ترافیکی نشان می دهد. آزمون باقی مانده های هر دو مدل نشانگر حذف تأثیرات خودهمبستگی مکانی از باقی مانده های رگرسیون وزنی مکانی پوآسون است.
امکان سنجی قابلیت پیاده روی در فضای شهری بر پایه الگوهای توسعه پایدار و نو- شهرسازی (مطالعه موردی: محله سعادت آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی امکان پیاده روی در فضای شهری (محله سعادت آباد تهران) و بررسی، مشاهده و تحلیل میدانی مؤلفه های قابلیت پیاده روی پرداخته است و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که وضعیت پیاده روی در محله سعادت آباد بر پایه الگوهای توسعه پایدار و نو- شهرسازی چگونه است؟ روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت پیمایشی بوده است. جامعه آماری شهروندان ساکن محله سعادت آباد تهران و حجم نمونه تعداد 380 نفر که بر اساس جدول مورگان تعیین گردید. برای سنجش میزان قابلیت پیاده روی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که در آن چهار مؤلفه قابلیت پیاده روی (مطلوبیت و مطبوعیت، ایمنی و امنیت، آسایش و راحتی و تسهیلات و دسترسی) در قالب 30 سؤال مورد سنجش قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید برجسته مورد تایید قرار گرفت و همچنین آلفای کرونباخ برابر با 87/0 محاسبه شد که نشان از پایایی و ثبات پرسشنامه داشت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و تعیین نرمال بودن داده ها توسط آزمون کالموگراف اسمیرنوف، به منظور تعیین وضعیت میانگین هر یک از متغیرها از آزمون t تک نمونه ای و به منظور تعیین ارتباط میانگین هر یک از مؤلفه ها با یکدیگر از آزمون تعقیبی Bounferoni استفاده گردید. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان داد که قابلیت پیاده روی و مؤلفه های آن در محله سعادت آباد در وضعیت مطلوب نیست.
ارتقای پایداری شهری از طریق تمهیدات بدیل حمل و نقل: سنجش دست آوردها و چالشهای طرح آزمایشی دوچرخه اشتراکی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
77 - 90
حوزههای تخصصی:
با عنایت به آرمان توسعه پایدار شهری، طی دو دهه اخیر، اجرای طرحهای دوچرخه مورد توجه برنامه ریزان شهرهای گوناگون، از جمله تهران، قرار گرفته است. از آنجا که نخستین طرحهای دوچرخه تهران قرین توفیق نبوده اند، لازم است تمهیدات آزمایشی جدید در مراحل مختلف ارزیابی/ارزشیابی شوند. هدف از این مقاله سنجش مقدماتی دست آوردها و چالشهای طرح دوچرخه اشتراکی منطقه هشت تهران (دو سال پس از آغاز فعالیتها) است. طرح به واسطه غور در نماگرهای دسترسی، آگاهی، ایمنی، تسهیل آمدوشد، رضایت مندی، پایداری و فرهنگ سازی مورد مطالعه قرار می گیرد. سنجش بر اساس نتایج پیمایش کمّی (نمونه 250 نفری از حدود 8000 بهره ور ثبت شده) و نیز مشاهده، اخذ نظر غیرکاربران و مصاحبه با دست اندرکاران انجام می شود. یافته ها نشان می دهد که طرح در جذب کاربران مرد و جلب رضایت آنان موفق بوده، اما در عین حال دارای نارساییهایی از قبیل اطلاع رسانی ناکافی، فقدان فعالیتهای فرهنگ سازی (به ویژه برای حضور زنان)، کمبود علائم راهنمایی و کیفیت نامناسب دوچرخه ها و مسیرهاست. همچنین، پایداری طرح در گرو خدمات در مناطق همجوار و تأمین هزینه های نگهداری و توسعه جغرافیایی خانه های دوچرخه و مسیرها و نوسازی ادواری ناوگان از طریق تخصیص بودجه و فروش خدمات تبلیغاتی است.
کاربرد تکنیک تاپسیس در تحلیل و اولویت بندی توسعه پایدار مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات توسعه و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ، ظهور مسایل گوناگون و پیچیده اجتماعی- اقتصادی در داخل شهرها و ورود شهرهای بزرگ جهان سوم به سیستم اقتصادی جهان، برنامه ریزی شهری به ابعاد تازه ای دست یافته و باعث تحلیل دقیق شرایط سیاسی و اجتماعی در قلمرو جغرافیای شهری شده است. برای شناخت توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی مناطق، به بررسی الگوی نابرابری های ناحیه ای، تفاوت های میان نواحی و بررسی میزان برتری یک مکان نسبت به ساختار مکان های مشابه در سطح شهر نیاز است . هدف از این مقاله، به کارگیری مکانیسم فرصت های برابر و دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در مناطق شهری اصفهان، از لحاظ شاخص های مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدل های کمی استفاده شده است. برابر تحلیل صورت گرفته، مناطق سیزده گانه شهرداری اصفهان در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار(متوسط) و(محروم)یا فروبرخوردار جای گرفته اند. برای شناخت سطوح برخورداری مناطق شهر اصفهان، 21 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده است و در نهایت، با بهره گیری از نرم افزار Arc GIS ، نقشه سطوح برخورداری مناطق شهر ترسیم گردیده است. نتیجه حاصل از بررسی انجام شده ، نشان می دهد که در میان مناطق شهری اصفهان ، شش منطقه محروم با ضریب اولویت 22/0 تا 34/0 در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند و اولین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده اند. دومین سطح ، شامل: چهار منطقه شهر است که دارای ضریب اولویت 42/0 تا47/0 است و سطح دوم اولویت توسعه مناطق را در بر می گیرد. سطح یک، سه منطقه برخوردار از لحاظ 21 شاخص مورد بررسی را شامل می شود، با ضریب اولویت 53/0 تا 64/0و آخرین اولویت توسعه را در بر دارد.