فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
مکان یابی و یافتن محل مناسب برای دفن زباله، یکی از مهم ترین بخش های سیستم مدیریت مواد زاید شهری است. شهر مرند با جمعیتی معادل 203 هزار نفر، یکی از بزرگ ترین شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در نتیجه افزایش جمعیت، مصرف گرایی و افزایش مصرف مواد بسته بندی شده در چند دهه اخیر باعث افزایش حجم زباله تولید شده در این شهر شده است. با وجود این مشکل، هنوز شیوه مناسبی برای دفع مواد زاید شهر مرند وجود ندارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، اعمال انواع عملیات تحلیل های مکانی، با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی به منظور مکان یابی مناسب برای دفن پسماندهای شهری است. به همین منظور، عوامل مؤثر در مکان یابی محل دفن مواد زاید شهر مرند استخراج شد و با رقومی کردن و وزن دهی ١2 لایه بر اساس استانداردهای موجود که عبارتند از شیب، فرسایش، گسل، آب های سطحی، آب های زیرزمینی، چاه ها، منطقه حفاظت شده، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو، فاصله از شهر مرند و مراکز جمعیتی با وارد کردن لایه های مذکور به محیط نرم افزارهای ArcGIS و Idrisi، مدل های تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی و ترکیب خطی وزنی بر لایه های موجود اعمال گردید. بررسی نتایج اولیه مبین این واقعیت است که مدل منتج از روشAHP ، ضمن انتخاب مکان دفن زباله ها در منطقه قابل قبول، مناطق دیگری را نیز پیشنهاد می کند. اما با اجرای مدل WLCمحدوده هایی با اندک اختلافی در شمال غرب شهر مرند استخراج می شود که بر پایه شواهد میدانی و مقایسه نتایج حاصل با واقعیت های موجود مطابقت می کند. در نهایت با همپوشانی و اشتراک این مدل ها در محیط ArcGIS مکان نهایی دفن زباله شهر مرند با مساحت 299 هکتار و پذیرش ١٣٠ تن زباله در هر روز به مدت ٢٠ سال به عنوان مکان پیشنهادی و نهایی دفن زباله شهر مرند انتخاب شد.
بررسی پراکنش فضایی جرم درمناطق هشت گانه ی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش کالبدی و جمعیتی شهرها، میزان جرم و بزه نیز به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این افزایش در کشور ایران، به ویژه در کلان شهرها، چشمگیر بوده است.افزایش بزه و جرم در کلان شهر شیراز نه تنها سیستم قضایی را با چالشی بزرگ روبرو نموده، بلکه از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی تنش زا و مخاطره آمیز بوده و هزینه های مادی و معنوی گسترده ای بر دوش جامعه نهاده است. از آن جا که شهر شیراز به عنوان متروپل جنوب، از این حیث در رده بالایی قراردارد، دراین پژوهش، ضمن بررسی پراکنش فضایی جرم وبزه و شناسایی مکان های بحران خیز در بین مناطق و نواحی شیراز به ارزشیابی شرایط محیطی شهر در میزان جرم و بزه پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی، پیمایشی، تحلیلی و علّی استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمام زندانیان زندان های پنج گانه ی شهر شیراز است و تعداد نمونه ی مورد بررسی چهارصد و پنج تن بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تراکم جمعیت در بروز جرم نقشی اساسی دارد. همچنین، بین ارتکاب جرم و ویژگی های محل جرم مانند شلوغی در برخی از جرایم مانند جرایم علیه اشخاص، تاریکی و خلوتی ارتباط معناداری وجود دارد.
تبیین مفهوم درون گرایی در شهر اسلامی از طریق تحلیل آیات قرآن کریم و نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
نگاه مفهومی به موضوع درون گرایی به عنوان یکی از شاخص ترین ویژگی های مطرح شده در معماری های منتسب به اسلام، مسئله اصلی این پژوهش است که پس از ارائه تحلیل های موجود از موضوع درون گرایی و نقد مختصر آنها، با تمرکز بر توپولوژی رابطه شهر و فضای معماری، به تبیین این مفهوم پرداخته می شود. در این راستا، ابتدا مدلی از انسان شناسی اسلام ترسیم و سپس با تکیه بر این مدل، عناصر محیطی انسان ساخت که در منابع اصلی اسلامی (آیات قرآن و روایات) مورد اشاره است، شناسایی و معرفی می گردد. آنگاه موضوع اصلی تحقیق «مفهوم درون و بیرون» مطرح می شود به این ترتیب که: پنج موضوع مؤثر در ایجاد معنای درون از یک فضا شامل محصوریت، ضوابط دخول، حوزه خلوت، دوام حضور در قلمرو و تفکیک جنسیتی، در چهار عنصر کالبدی مورد تأکید در منابع اسلامی (بیت، مسجد، سوق و سبیل) بررسی می گردد و این بررسی ها به صورت تطبیقی با ادبیات معناشناسی روابط انسان- محیط، پی گرفته و در پایان، ضمن تعریف دوباره درون گرایی، مدلی از این فضاها و شهر اسلامی ارائه می شود.
راهبردهای ارتقای عملکردی فضاهای گذران اوقات فراغت مطالعه موردی: مجموعه تفریحی دیدگاه سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
55 - 68
حوزه های تخصصی:
مجموعه تفریحی دیدگاه (پارک ملت) در موقعیت ورودی شهر سنندج با حوزه عملکردی در مقیاس شهر و پیشینه تاریخی غنی در خاطرات جمعی شهروندان که به دلیل بی توجهی و برخی اقدامات نادرست مدیریتی، کارکرد اجتماعی آن در رفع نیازهای فراغتی ساکنان کمرنگ شده، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. به منظور پوشش هدف اصلی تحقیق که عنوان مقاله را در بر می گیرد، مقاله حاضر می کوشد تا با روش توصیفی_تحلیلی منتج از رویکرد غالب در مبانی نظری و تجربیات عملی، به راهبردهای احیای حیات اجتماعی این فضا دست یابد. داده های تحقیق از طریق مشاهدات میدانی، طراحی و تکمیل پرسشنامه در میان استفاده کنندگان و مصاحبه با افرادصاحب نظر جمع آوری شده و با کمک مدل تحلیلی سوات، سنجش وضعیت موجود و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، به عنوان یکی از روش های حل تصمیم گیری چندمعیاره اولویت بندی عوامل، حاصل شده است. سپس در مرحله پایانی با توجه به اولویت های به دست آمده، راهبردهای نهایی به منظور ارتقای عملکردی پارک تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که زیر مؤلفه های سرزندگی، پاکیزگی محیط و نفوذپذیری و حرکت به ترتیب بیشترین امتیاز را به دست آورده اند. این بدان معنی است که راهکارهای پیشنهادی باید بیشتر در راستای مؤلفه های مذکور و با اولویت آن ها در نظر گرفته شوند.
تحلیل نقش توانمندسازی ساکنان در بهسازی کالبدی- محیطی سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محدوده شرق کال عیدگاه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی یکی از مهمترین چالشهای شهری امروز ایران محسوب میشود؛ به طوری که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و کوچکنیز چنین پدیدهای وجود دارد. شهر سبزوار از جمله شهرهای میانی است که با مسأله اجتماعات غیررسمی و خودساخته روبروست؛ به طوری که نزدیک به 30 هزار نفر از جمعیت آن (نزدیک به یک هشتم) در سکونتگاههای غیررسمی که دور تا دور شهر را فرا گرفته است زندگی میکنند. در این میان محدوده شرق کال عیـدگاه بزرگترین کانون اسکان غیررسـمی این شهر هم از نظر جمعیت و هم وسعت محسوب میشود، که نیازمند برخوردی جامع و چند بعدی است. با درک این موضوع، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا با توانمندسازی اجتماعات محلی شرق کال عیدگاه ـ به عنوان مهمترین هسته اسکان غیررسمی این شهرـ بهسازی کالبدیـفضایی این محدوده امکانپذیر است یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی از روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 150 خانوار است که از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به تحلیل آن اقدام شده است. در این تحقیق هر کدام از حوضههای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و نهادی به عنوان متغیرهای مستقل با مولفههای معنیداری، خودتعیینی، شایستگی، تأثیر و اعتماد و متغیر تمایل به مشارکت در بهسازی کالبدی نیز به عنوان متغیر وابسته مورد توجه قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین سطح توانمندی ساکنان و میزان تمایل آنها برای مشارکت در بهسازی کالبدی ـ محیطی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب تعیین برای توانمندیهای اجتماعی 4 درصد، اقتصادی 9/2 درصد و نهادی 4/4 درصد به دست آمد. اما تأثیر هریک از ابعاد توانمندی به یک اندازه نیست بلکه در درجه اول توانمندسازی نهادی، سپس توانمندسازی اجتماعی و در درجه بعدی توانمندسازی اقتصادی میتواند در افزایش مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی کالبدی ـ محیطی موثر باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی افراد از عملکرد آموزشگاه های رانندگی در کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث رضایتمندی یکی از مهم ترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات رضایتمندی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مقاله تلاش شده تا عوامل موثر بر رضایتمندی هنرجویان متقاضی گواهینامه از آموزشگاه های رانندگی کلانشهر شیراز بررسی شود. روش تحقیق پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه هنرجویان متقاضی اخذ گواهینامه از آموزشگاه های رانندگی کلانشهر شیراز تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونه گیری، حجم نمونه برابر با 265 نفر به دست آمد. یافته ها نشان می دهند زمان زیادی از هنرجو در بحث آموزش گرفته می شود که به نظر آنها آن چنان که باید و شاید، از این زمان بهره برداری نمی گردد و زمان در نظر گرفته شده (6 ساعت) با توجه به حجم کتاب آیین نامه راهنمایی و رانندگی پاسخگوی نیاز آنان ناست. امکانات آموزشگاه ها نیز با توجه به اینکه بخش خصوصی و بیشتر جنبه درآمدی مدنظر است، بیشتر سعی در جنبه انتفاعی قضیه دارد تا بحث آموزش و اهداف راهنمایی و رانندگی. این موارد نشان دهنده ی عدم رضایتمندی افراد از عملکرد آموزشگاههای رانندگی کلانشهر شیراز است. بنابراین، بین متغیرهای فردی از قبیل سن، جنس، تحصیلات و وضعیت تاهل افراد و میزان رضایتمندی از عملکرد آموزشگاه های رانندگی ارتباط معناداری وجود ندارد (در مورد تمام متغیرهای فردی مذکور، Sig. (2-tailed) بیشتر از 05/. می باشد). تنها در مورد متغیر فردی شغل که Sig. (2-tailed) آن 015/. می باشد (کمتر از 05/.)، این رضایتمندی حاصل شده و ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی کمّی و کیفی پارک های شهر ساری، با استفاده از مدل AHP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تحولات تکنولوژی و صنعتی شدن شهرها، موجب دگرگونی های اساسی و عمده ای در اکولوژی شهری شده و به تخریب شدید محیط زیستِ سکونتگاه ها دامن زده و در بردارنده پیامدهای ناگواری در زندگی انسان ها و جوامع شان بوده است. مهم ترین و در عین حال ساده ترین راه تعدیل این پیامدها و آسیب های زیست محیطی، توسعه پارک ها و فضاهای سبز است. کاربری هایی چون فضای سبز شهری و پارک ها در زمرة کاربری هایی هستند که توزیع و پراکنش آنها در سطح شهر بسیار بااهمیت و سودمند است. شهرِ ساری با مساحت 52/28 کیلومترمربعی و جمعیت 261293 نفری، دارای 8 پارک عمومی با سرانه 39/0 مترمربع برای هر نفر است، که این رقم اختلاف آشکاری با سرانه استاندارد تعیین شده دارد. از سویی، با این تعداد پارک و با توجه به تعداد محله ها، مشخص می گردد که این شهر به لحاظ طبقه بندی پارک های شهری، فاقد پراکنش سلسله مراتب فضای سبزِ مناسب است و با رشد روزافزون جمعیت در این شهر، توجه به توسعه و احداث پارک ها امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش ضمن بررسی کمّی و کیفی پارک های شهر ساری، به مکان یابی پارک های محله ای با استفاده از مدل AHP فازی (FAHP) در محیط GIS پرداخته می شود. بدین منظور پس از شناسایی پارامترها و معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک های شهری و با تکمیل پرسش نامه به وسیله کارشناسان و متخصصان خبره، به کمک مدل سلسله مراتبی فازی وزن هر یک از معیارهای مؤثر محاسبه شد و سپس اینها در محیط GIS با یکدیگر تلفیق شدند. در نهایت با هم پوشانی لایه های اطلاعاتی و تطبیق آنها با کاربری های موجود، نقشه شایستگی مناطق شهر ساری براساس پهنه های «بسیار مناسب، مناسب، و نامناسب»، برای احداث پارک های محله ای مشخص شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که 5/18 درصد از مساحت شهر برای احداث پارک در واحد محله بسیار مناسب است، 7/33 درصد مناسب است، و 8/47 درصد دربردارنده محدودیت هایی برای ساخت پارک محله ای است.
ارزیابی جایگاه الگوهای بومی در برنامه های ساخت و ساز مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۱۳۰-۱۱۵
حوزه های تخصصی:
توسعه روستاها و مقاوم سازی مسکن روستایی همواره یکی از مهمترین دغدغه های دولتمردان و برنامه ریزان روستایی بوده و در این راستا طرح های متنوعی در قالب برنامه های توسعه به اجرا گذاشته شده است که طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی متاخرترین و یکی از مهمترین این طرح ها در کشور می باشد؛ طرحی که با هدف تامین مسکن متناسب، مقاوم و با دوام روستایی شکل گرفت و با نوسازی سالانه حداقل دویست هزار واحد مسکن روستایی به یکی از تاثیرگذارترین برنامه های معاصر توسعه روستایی در کشور تبدیل گردیده و روند تغییرات به وجود آمده در کالبد و سیمای روستاها را شتاب بخشیده است. با توجه به چشم انداز این طرح، نوسازی های به عمل آمده می بایست، ضمن تامین مسکن مورد نیاز روستائیان، باعث ارتقاء کیفی واحدهای مسکن روستایی و ترویج «الگوهای بومی مسکن روستایی» می شدند، اهدافی که به نظر کارشناسان، تحقق کامل آنها بعد از گذشت حدود شش سال از اجرایی شدن طرح همچنان محقق نگردیده است. این مقاله ضمن معرفی اجمالی اهداف طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی، به بررسی اهمیت این طرح در توسعه معاصر روستایی اقدام می نماید، سپس با بررسی روند ساخت و ساز مسکن روستایی در قالب این طرح به ارزیابی جایگاه الگوهای بومی مسکن روستایی در قالب این طرح می پردازد تا با شناسایی حوزه های تاثیرگذار بر اجرای الگوها، علل عدم کامیابی کامل طرح در بکارگیری الگوهای بومی مسکن روستایی را مشخص نموده و پیشنهاداتی برای بکارگیری ارزشهای کم رنگ شده و گاها از یاد رفته معماری در ساخت و سازهای معاصر مسکن روستایی ارائه نماید.
مسجد، تجلی گاه معماری قدسی
حوزه های تخصصی:
مسجد به عنوان یک مکان مقدس که به صورت روزانه در آنجا به عبادت پرداخته می شود. نمودی از فضایی مقدس و معنوی است. همواره معماران در طول تاریخ از صدر اسلام تاکنون به انواع روش ها سعی نموده اند تا این مفهوم، یعنی تقدس را به روش های گوناگون به مخاطب خویش که همانا نمازگزاران می باشند القا نمایند. در اینجا برای بیان بعضی ابعاد معماری که نشان دهنده ابعاد گوناگون معنوی و مقدس می باشند، تا آنجا که ممکن است وجوه مختلف قدسی در طراحی وساخت مسجد بیان گشته است. معماران مساجد چه در گذشته وچه در زمان حال همواره سعی داشته اند که در کنار ساختار وکالبد ظاهری مسجد بعنوان یک مکان، به آن روح و تقدس بدهند. از آنجا که دست آنها در بیان مضامین مفهومی به علت محدویت های دینی، بسته بوده است، بنابراین معماران مسلمان با سعی و تلاش فراوان با استفاده از هندسه، نقوش ساده شده گیاهی و نیز خوشنویسی و رنگ به بهترین صورت ممکن، مفاهیم مدنظر را به مخاطب منتقل نموده و در عین حال به فضای فیزیکی حال و هوای معنوی و ملکوتی بخشیده اند. در این مقاله سعی شده تا با تحلیلی اجمالی از معماری و با بیان مثال هایی از مساجد مشهور به عنوان دلیل به بررسی و نقد معماری قدسی پرداخته شود.
بکارگیری تکنیک FMEA در عرصه شهرسازی به منظور پیشگیری و حل مشکلات فضاهای شهری مطالعه موردی بوستان دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان عرصه اصلی زندگی و فعالیت مردم، امروزه با مشکلات متعددی در قالب ابعاد کالبدی، مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و ... مواجه بوده که ناشی از بی توجهی به نیازهای اساسی اقشار گوناگون جامعه و استفاده کنندگان در برنامه ریزی و طراحی این فضاها می باشد.عدم توجه کافی به ویژگی های اساسی یک فضای شهری در حالت ایده آل، ظیر امنیت و آسایش، خوانایی و سرزندگی و ... از جانب برنامه ریزان شهری و لحاظ نکردن نظرات و خواسته های مردم در طراحی و ایجاد محیط های شهری، سبب گشته تا امروزه شاهد فضاهایی مشکل دار و آسیب پذیر و به دنبال آن نارضایتی از جانب استفاده کنندگان باشیم. هدف اصلی در این پژوهش، پس از بررسی فضاهای شهری، مسائل و مشکلات پیرامون آنها و تحلیل یک فضای شهری ایده آل، معرفی و اجرای روشی مناسب و کارآ است که از طریق آن بتوان به آسیب شناسی، تحلیل و شناسایی مشکلات موجود و احتمالی پیرامون فضاهای شهری پرداخته و در راستای حل مشکلات موجود و جلوگیری از وقوع مشکلات احتمالی در آینده، قبل از آنکه توسط شهروندان تجربه شود؛ اقدامات اصلاحی و پیشنهادهای سازنده ای ارائه نمود. تکنیک FMEA از جمله روش های مطرح در مدیریت ریسک و شناخته شده در عرصه صنعت است که اساس آن دستیابی به حد ایده آل کیفیت است. این روش بر شناسایی خطاها و پیشگیری از وقوع مشکلات احتمالی و نیز یافتن کم هزینه ترین راه حل ها و ارائه پیشنهاد سازنده در جهت حل مشکلات تاکید دارد. بکارگیری و اجرای این روش در عرصه شهرسازی از طریق تلفیق و کالیبره نمودن آن با مفاهیم مطرح در علم برنامه ریزی شهری، می تواند دستاورد نوینی پیرامون حل مشکلات و پیشگیری از وقوع آن در فضاهای شهری باشد. از طریق پیاده سازی تکنیک FMEA در بوستان دانشجو تهران برای شناسایی و حل مشکلات موجود در آن، پس از تطبیق و کالیبره نمودن این روش با مفاهیم شهرسازی، مسجل شد که می توان از این دستاورد در عرصه شهرسازی و در راستای آسیب شناسی، پیشگیری و حل مشکلات در فضاهای شهری بهره گیری نمود.
تحلیلی بر انگیزه گردشگران و تأثیر عامل جنسیت و درآمد بر آن، مطالعه موردی؛ گردشگران نوروزی شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
13 - 22
حوزه های تخصصی:
توجه به دیدگاه ها و انگیزه های گردشگران برای سفر به یک مقصد، به عنوان یک ضرورت بازاریابی و برنامه ریزی توسعه گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است. تحت تأثیر انگیزه ها، گردشگران انتظارات متفاوتی از محصولات سفر دارند و نتایج آن در تعیین راهبردهای توسعه ای مقصد بسیار قابل توجه بوده و به برنامه ریزان و سیاست گذاران این شناخت را می دهد که مقصدهای عمده گردشگری کجاست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد. بر اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی انگیزه های گردشگران در راستای دستیابی به الگوی مناسب برای بازاریابی و تدوین راهبردهای توسعه محصولات در شهرستان محلات(که بر اساس نظریه لومسدن انجام گرفته) و با توجه به عوامل تأثیرگذار بر انگیزه های گردشگران، دو عامل جنسیت و درآمد در این مقاله مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های تحقیق از طریق تحلیل نتایج حاصل از 185 پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، برای شناسایی انگیزه ها و با بهره گیری از آزمون های T-test و تحلیل واریانس یک طرفه، برای آزمون فرضیات، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.در پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 83 درصد بسیار مناسب بوده است. نتایج تحلیلی حاصله بیانگر آن است که در انگیزه های گردشگران، تنها چهار عامل می توانند 1/58 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین نمایند و با لحاظ کردن سایر عامل ها این نسبت به بیش از 90 درصد هم می رسد؛ از این میان عامل آرامشی_ تفریحی بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده است. نتیجه آزمون فرضیات نیز حاکی از تفاوت معنادار درآمد بر گونه های انگیزشی گردشگران بوده است.
بافت میانی شهرها ظرفیتی برای حرکت به سمت الگوی شهر فشرده(مورد: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم، به دلیل نگرانی های زیست محیطی ناشی از شهرسازی مدرنیسم، برنامه ریزان شهری به دنبال پارادایم های جدید توسعه ی پایدار در جستجوی فرم ایده آلی برای شهر پایدار می گردند، زیرا توسعه ی پراکنده و گسترش افقی شهرها سبب بروز اختلالات مختلف اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی در پیکره ی شهرها شده است. بنابراین طی دهه های اخیر فرم های مختلف شهری در کانون توجه برنامه ریزانی قرار می گیرد که همگی در حرکت به سمت توسعه ی پایدار اتفاق نظر دارند. از جمله فرم های مختلف شهری، فرم تراکم شهری یا شهر فشرده می باشد که سبب ایجاد فضای تعامل اجتماعی مناسب و مصرف انرژی کم تر برای شهروندان می شود. این تحقیق از نوع توسعه ای – کاربردی بوده که با هدف مقایسه ی بافت های موجود شهری، به ویژه بافت میانی و شناسایی برخی ویژگی های کالبدی (ترکیب کاربری ها، عرض معابر و تراکم جمعیتی) در شهر بجنورد و بر اساس روشی توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT انجام شده است. در این راستا، نخست به تدوین چارچوب های نظری و مفاهیم شهر پراکنده و شهر فشرده پراخته شده، سپس مطالعه ی موردی شهر بجنورد صورت پذیرفته است. مطالعات وضع موجود و تحلیل آن نشان می دهد که شهر بجنورد تحت تأثیر عوامل مختلف تاریخی، اجتماعی و اقتصادی به ساختاری با سه بافت قدیمی، میانی و بیرونی رسیده است که هر کدام دارای امکانات و محدودیت های خاص خود، جهت دست یابی به یک شهر پایدار می باشد. همچنین نتایج بررسی ها و یافته های این تحقیق در چارچوب تئوری های رشد هوشمند و مدل شهر فشرده نشان می دهد، که بافت میانی شهر بجنورد در مقایسه با بافت مسأله دار قدیمی و بافت بیرونی برخوردار از سکونت گاه های غیررسمی، از پتانسیل بالاتری برای ترکیب کاربری ها و متراکم سازی شهری برخوردار است که با برنامه ریزی مناسب می تواند نقطه ی آغازی برای حرکت به سمت پایداری در توسعه ی شهری باشد.
تبلور خطوط فکری نظام های حکومتی در عرصه برنامه ریزی شهری «با مطالعه تحلیلی در نظام های سوسیال و لیبرال»
حوزه های تخصصی:
تخصص گرایی حاصل از مدرنیزم، باعث رشد چشمگیر رشته های علمی و زمینه های فکری مختلف گردید و این امر به حل بسیاری از مشکلات ناگشوده در این زمینه ها منجر شد. در کنار این پیشرفت مشکلاتی بروز کرد که در حوزه تخصصی این علوم نبود و این علوم به تنهایی قادر به حل این مشکلات نبودند، بلکه همکاری و ترکیب این علوم و زمینه های فکری که منجر به شکل گیری گرایشات علمی میان رشته ای گردید، توانست تا حدودی بر این مشکلات فایق آید. قرارگیری برنامه ریزی شهری نیز در زمره چنین گرایشاتی موجب شد تا تعریف مشخص از آن ارایه نگردد و هر زمینه فکری (اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) همسو با دیدگاه های خود به اظهار نظر درباره برنامه ریزی شهری بپردازد. با علم بر این موضوع و با مدنظر قرار دادن این نکته که هر یک از نظام های حکومتی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، پشتوانه های فکری و باورهای مختص به خود را دارند، فرض نگارندگان بر این پایه استوار است که خطوط فکری نظام ها، برنامه ریزی شهری و به تبع آن سازمان فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین تبیین نقش نظام های حکومتی در بازتعریف نظریه برنامه ریزی شهری و به تبع آن در ساختار فضایی شهر انگیزه پژوهش حاضر است. سؤال عمده تحقیق نیز این است که باورهای نظام های حکومتی چه تأثیری بر عرصه های نظری برنامه ریزی شهری دارند و این باورها و اعتقادات چگونه در شهر نمود عینی و کالبدی پیدا می کند؟ سپس به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، با استفاده از تعریف و جایگاه نظریه برنامه ریزی شهری در دو نظام سوسیال و لیبرال، خصوصیات فضایی شهر سوسیالیستی و تفاوت هایش با شهر نظام سرمایه داری مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل یابی پیکره شهر که خود زائیده فرایند برنامه ریزی شهری است، تحت تأثیر آرمان هایی قرار دارد که خود ملهم از خطوط فکری نظام های حکومتی است.
ارزیابی میزان تحقیق پذیری طرح هادی شهر دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تهیه طرح های هادی در ایران ، به مدت 5 دهه، انتظار می رود این گونه کوشش ها در شهر های کم جمعیت ما ، به برنامه ریزی دقیق که پیشرفت شهر های میانی ما را تضمین می کند، منجر شود.
طرح جامع شهری بیشتر به منظور ترویج ضوابط شهرسازی، کنترل توسعه شهرها، هماهنگ سازی بخش های مختلف شهر و شناخت حوزه های نفوذ شهر تهیه میشود.
در این پژوهش تلاش بر آن است تا با مقایسه تطبیقی طرح هادی و جامع دهاقان میزان تحقق پذیری آن، در وجوه جمعیتی، کالبدی و انواع کاربریها بررسی شود. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد. بررسیها نشان داد تحقق پذیری جمعیتی که زیربنای بقیه کاربریهاست 70 در صد بوده و حدود 7000 نفر از میزان پیشنهادی عقب مانده است. به جز کاربریهای مسکونی ، اداری ـ انتظامی، مذهبی، تجاری، فضای سبز، شبکه راه و کشاورزی بقیه کاربری ها حتی با محاسبه درصد تحقق آن ها با توجه به جمعیت موجود محقق نشده است. که این نشان از عدم توانایی طرح هادی در پیشبرد توسعه بر اساس برنامه ریزی موجود است.محاسبات صورت گرفته طبق روش هلدرن، نشان داد که شهر دارای رشد بی رویه و اسپرال است؛ به طوری که تا حدود 28 سال آینده، محدوده شهر زمین لازم را جهت جذب جمعیت داراست. از جمله عوامل کاهش جمعیت شهر می توان به مهاجرت گسترده مردم، به دلیل عدم وجود فرصت اشتغال ، کاهش گرایش مردم به کشاورزی به علت خشک سالیهای گسترده و نبود صنعت در شهر اشاره کرد.
بافت شناسی بافت کالبد تاریخی شهر یزد با نگرش سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۴۸-۲۳
حوزه های تخصصی:
مباحث زیادی درباره بافت کالبد تاریخی شهر با نگرش های مختلف در ادبیات شهرسازی و معماری جهانی مطرح شده است. در ایران، بررسی های عمومی و پراکنده ای از آن ها تاکنون ارائه شده است. گونه گونی و پیچیدگی بافت ها سبب شده، تا دستیابی به بافت شناسی آن ها، به عنوان هدف اصلی این مقاله مطرح باشد. به این منظور، مطالعاتی در حوزه های علمی مختلف انجام گرفت. نظریه ها، نگرش ها و چارچوب مفهومی «بافت» مورد توجه قرار گرفت. مشاهدات، پیمایش ها و برداشت های متعددی از بافت های کالبد تاریخی شهرهای ایران، به ویژه شهر یزد انجام شد. اجزای بافت ها شناسائی شدند. با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی، مباحث مربوطه تألیف شدند. از فرآیند رفت و برگشت جزء به کل و بر عکس در این پژوهش استفاده شد. بررسی و مطالعه، موجب شناسائی و معرفی اجزا در قالب مدل های مراتبی شد. پی گیری متناظر اجزای مطرح در مدل های مراتبی ارائه شده با نظریه سیستم ها، شناسائی زیرسیستم های سیستم بافت کالبد تاریخی شهر یزد را به دنبال داشت. به نظر می رسد مدل های ارائه شده، قابلیت های تئوریک عمده ای دارند. از این رو، استفاده از مطالب مقاله در مطالعه و مداخله در بافت های کالبد تاریخی شهرهای کشور توصیه می شود.
برنامه ریزی شهری متناسب با پدافند غیرعامل با تأکید بر ارزیابی و برنامه ریزی بهینه کاربری اراضی شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری شهری، در گرو دگرگونی و تغییر تدریجی حیات شهر در ابعاد گوناگون و به سوی سازگاری با نیازهای زمانی مکانی است و تحقّق نیافتن این سازگاری، کم کم سبب فرسودگی بافت شهرها می شود. کرج به مانند کلان شهری جوان که از عمر جدید آن (به عنوان هسته ی مکمّل در مجموعه ی شهری تهران) کمتر از نیم قرن می گذرد، ازجمله شهرهایی است که با توجّه به ناسازگاری زمانی بافت آن (معاصرسازی) با مشکل وجود 551 هکتار بافت فرسوده ی شهری روبه روست و بر این اساس، ضرورت ایمن سازی بافت های مسئله دار این شهر در ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی گریز ناپذیر است. با توجّه به پیچیده و چند بُعدی بودن موجودیت بافت های فرسوده ی شهری، مدل ارزیابی چند معیاری AHP با ماهیتی کمّی کیفی و توانایی بهره گیری از برنامه ریزی مشارکتی و ترکیب با سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (ساج) به عنوان مدل کارآمدی برای ارزیابی و اولویّت بخشی به ایمن سازی بافت فرسوده ی کلان شهر کرج انتخاب و شاخص های مورد بررسی (اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی) در چهارچوب درختچه ی سلسله مراتبی به هشت زیر شاخص تبدیل و به صورت دودویی (تطبیقی) در پهنه های چهارگانه ی منتخب کلان شهر کرج (کرج کهن، حصارک، مهرشهر و فردیس) ارزیابی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ابعاد اجتماعی مؤثّر در ایمنی بافت های فرسوده ی شهر کرج با ضریب بالای 55/0 % بیشترین اثربخشی را در ناامنی زندگی در بافت های فرسوده این شهر داشته است و در این میان پهنه ی حصارک و کرج کهن با بیشترین اثرپذیری از ابعاد اجتماعی و کالبدی ناامنی، در اولویّت ایمن سازی قرار گرفته اند و پهنه ی فردیس به عنوان جامعه ی ایمن شهر کرج انتخاب شد.
کیفیّت محیطی شهر و شکل ناموزون شهری در شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش روزافزون شهرها در ابعاد کالبدی، به ویژه در مقیاس افقی، به پیدایش پدیده ی نوینی با عنوان گسترش پراکنده ی شهری یا به گفته ای پراکنده رویی شهری منجر شده است، اما اینکه تا چه حد شهروندان ساکن در دو شکل متفاوت گسترده و فشرده ی شهری، کیفیّت زندگی بالایی دارند، مسأله ای است که مرتبط با ابعاد و مسائل بسیاری است. سازوکار و اَشکال این پدیده در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه بسیار متفاوت است با آنچه در کشورهای توسعه یافته ای چون آمریکا، استرالیا و کانادا در جریان است. هدف این مقاله، درواقع بررسی و تحلیل کیفیّت محیط زندگی در ارتباط با رشد ناموزون شهری در شهر بابلسر است. روش این مقاله توصیفی تحلیل بوده و برای تبیین و تشریح موضوع مورد نظر از دو روش اسنادی و میدانی و نیز، گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شده است. برای تعیین نوع شکل رشد شهر از روش آنتروپی شانون استفاده شده و در ارتباط با سنجش کیفیّت محیط زندگی داده های به دست آمده در مطالعه ی پرسش نامه ای با استفاده از نرم افزار SPSS در چارچوب آزمون T،F و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که شهر بابلسر طیّ دهه های پس از انقلاب دارای رشد پراکنده بوده که بیشتر کیفیّت محیط زندگی در این محلّه ها، شکل گرفته از کیفیّت محیط زندگی در سایر محلّه های پایین تر دیگر است. از سویی، نتایج حاکی از آن است که بین دو متغیّر رشد ناموزون شهر و کیفیّت محیط زندگی، همبستگی بالایی وجود دارد.