فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 53
حوزه های تخصصی:
نقش آفرینی موثر پلیس برای ایجاد نظم و امنیت یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر رضایتمندی گردشگران است. هدف پژوهش حاضر شناسایی شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از خدمات مدیریت انتظامی در شهر مشهد است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت آمیخته است. مشارکت کنندگان از 3 گروه شامل کارشناسان پلیس، متخصصان گردشگری، و متولیان و دست اندرکاران امور مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی، انتخاب شدند. داده های مرحله کیفی، از 13 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمد و به با رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع تلخیصی تجزیه وتحلیل شد. برآیند یافته های این مرحله مبنای طراحی پرسشنامه برای پیمایش دلفی، قرار گرفت. تعداد اعضای شرکت کننده در پیمایش دلفی 40 نفر بود. محاسبه ضریب توافقی کندال مبنای اجماع در مراحل نظرسنجی قرار گرفت. این مقدار بین 0 تا 1 است؛ هر چه عدد محاسبه شده به 1 نزدیک تر باشد درجه توافق و اجماع بالاتری را نشان می دهد. در مرحله دوم از فاز پیمایش دلفی این مقدار در همه ابعاد بالاتر از حد قابل قبول (عدد 5/0) به دست آمد و بنابراین فرایند نظرخواهی متوقف شد. به طوری که، مقدار ضریب توافقی کندال پیرامون شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از پلیس به تفکیک ابعاد سه گانه شامل، ترافیک و حمل ونقل شهری مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی به ترتیب برابر با 72/0، 71/0، و 66/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش دربردارنده رهیافت های کاربردی برای ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد است
ارزیابی عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پارک های ساحلی، مطالعه موردی: پارک ساحلی رود بشار شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 74
حوزه های تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز شهری دارای خصیصه های مهمی هستند که موجب سلامت انسان ها، ایجاد زمینه فعالیت های اجتماعی، خاطره جمعی و افزایش روحیه همبستگی برای همه گردشگران و شهروندان می گردد و در نتیجه شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به جاذبه های گردشگری شهری می تواند به بررسی نیازهای گردشگران برای مدیریت موفق پارک ها و تفرجگاه ها شهری کمک نماید، در این پژوهش عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری شهری در نمونه موردی پارک ساحلی شهر یاسوج مورد شناسایی و تحلیل قرارگرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه تحقیق گردشگران و شهروندان ورودی به پارک ساحلی در شهر یاسوج با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER به تعداد 200 نفر محاسبه و برای انجام تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل انجام شد. نتایج نشان می دهد که عامل اجتماعی بیشترین بار عاملی را با وزن 97/0 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل جذابیت محیط طبیعی با بار عاملی 91/0 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های امکانات داخلی با وزن 57/0، کیفیت محیطی با وزن 56/0، وفاداری و اقتصادی به صورت مشترک با بار عاملی 49/0 و عامل دسترسی و حمل ونقل با وزن 39/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از نظر گردشگران مهم ترین ویژگی های پارک ساحلی پاکیزگی آب وهوا، رضایت از محیط طبیعی، آرامش محیط، مفرح و شادی بخشی محیط و عدم رضایت گردشگران از وضعیت دسترسی آسان به آب آشامیدنی، کمبود خدمات پارکینگ و سطح متوسط امکانات ورزشی مناسب تشخیص داده شد.
تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 90
حوزه های تخصصی:
مقدمه شهرها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند که از جمله این ها می توان به حضور و فعالیت در فضای مجازی (فضای دوم)، به موازات فضای فیزیکی و حقیقی (فضای اول) شهر اشاره کرد. شهرهایی که در آن ها فعالیت به صورت گسترده ای در فضای دیگری (فضای مجازی یا همان فضای دوم) به طور وسیع در حال انجام است. استفاده از فناوری های جدید در شهر مجازی در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود. با اینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها مورد پذیرش و ستایش قرار گرفته اند، ولی عده ای هم ادعا می کنند ممکن است شاهد تغییرات مختل کننده زندگی در شهر نیز باشد. در عین حال، دو فضایی نکردن شهر به خصوص شهرهایی مثل تهران که از تنگناهای محیط زیستی و ترافیک سنگین اتومبیل ها و جمعیت و پراکندگی فرهنگی برخوردار است، آسیب های بسیار را به وجود می آورد و موجب از دست رفتن فرصت هایی می شود. هر چند آسیب هایی در پیوستن به این فضاها نیز هست که ضرورت دارد مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا علاوه بر اینکه ضرورت دارد که با تدوین مؤلفه ها و شاخص های جامع پدافند غیرعامل، نسبت به پیشگیری از تخریب یا نابودی کاربری ها در فضای فیزیکی و کالبد شهر اقدام شود، بخش قابل توجهی از فعالیت ها و جریان های اجتماعی و فردی و حتی روابط حاکمیت و مردم (شهروندان) در فضای دوم شهری سوق داده خواهد شد، پس ضرورت دارد نسبت به تأمین امنیت این فضا از طریق پدافند غیرعامل توجه شود. پژوهش کنونی با توجه به این واقعیت که شهر تهران به عنوان پیشران شهرنشینی کشور و بزرگ ترین مرکز و سکونتگاه انسانی، در مسیر هوشمندسازی با سرعتی زیاد در حرکت است، بنابراین در صدد ترویج این اندیشه است که پدافند غیرعامل برای فضای دوم یا فضای مجازی این شهر نیز به همان اندازه اهمیت خواهد داشت که پدافند غیرعامل برای دفاع از فضای فیزیکی اهمیت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران استخراج و ارائه کند و به دنبال این است تا مؤلفه های پدافند غیرعامل برای کلان شهر تهران را مشخص کند و به برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری کمک کند تا با کاربست دستاوردهای پژوهش در درون اسناد، طرح ها و برنامه های توسعه شهری بتوانند موجب ارتقای امنیت شوند و از فضای دوم زندگی شهروندان در کلان شهر تهران در برابر انواع مختلف تهدیدها محافظت کنند. با توجه به مسئله تحقیق این سؤال زیر مطرح می شود: مهم ترین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران کدام اند؟ روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان در زمینه پدافند غیرعامل هستند. با توجه به نوع تحقیق شیوه نمونه گیری براساس روش نمونه گیری هدفمند است که 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند (جامعه آماری کارشناسان هستند، که شامل افرادی می شوند که در ارتباط با موضوع پژوهش هایی انجام داده اند و یا در مشاغلی مرتبط با موضوع فعالیت داشته اند). برای جمع بندی و تلخیص داده ها از نرم افزار Excel و برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج خروجی های مورد نیاز از نرم افزار MICMAC که یکی از نرم افزارهای روش تحلیل ساختاری است، استفاده شد.
یافته ها تحقیق حاضر به دنبال تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران بود. بر اساس نتایج حاصل از قسمت اول یافته های تحقیق، بین مؤلفه های پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای فضای مجازی و دوم کلان شهر تهران مؤلفه های: ایمن سازی و مقاوم سازی سایبری (var6) (میزان ایمن و مقاوم سازی عنصر اطلاعات (ممانعت از سرقت و بهره برداری دشمن از داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی فرایندهای مبتنی بر اطلاعات (مقاوم سازی در برابر تخریب و دستکاری)، ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (var7) (ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (ایمنی در برابر تخریب داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی برای تداوم سرویس دهی فضای مجازی و ممانعت از اختلال در نظم عمومی)، مصون سازی شریان ها و زیرساخت های مجازی (var9) سطح بندی و مصون سازی تأسیسات و زیرساخت های ارتباط از دور؛ سطح بندی و مصون سازی شریان های مخابراتی، سیستم های پشتیبانی (var11) (برقراری سیستم های پشتیبانی و موازی سازی سیستم های پشتیبانی رایانه ای)، کور کردن سیستم های اطلاعاتی دشمن (var5) (پنهان سازی فعالیت ها و جریان های حیاتی و حساس مجازی) در ارتباط با بعد عمومی و عمق بخشی و مقاوم سازی نرم/روانی (var10) (مقابله با تحریف واقعیت ها و مناسبات حاکمیتی در فضای مجازی؛ مقابله با تفرقه افکنی مردم (قومیتی) و شکاف مردم با حاکمیت در فضای مجازی؛ مقابله با عوامل تحریک کننده و شورش آفرین در فضای مجازی) مربوط به بعد سیاسی و مطلوب سازی و مقاوم سازی فضای رسانه ای (var3) (مقاوم سازی رسانه های صوتی و تصویری (رادیو و تلویزیون)؛ مقاوم سازی مطبوعات و رسانه های الکترونیکی (نشریه، کتاب و روزنامه الکترونیکی)؛ مطلوب سازی و مقاوم سازی شبکه های و کانال های مجازی) مربوط به بعد اجتماعی و فرهنگی، به عنوان عوامل کلیدی در بعد فضای مجازی و دوم انتخاب شدند.
نتیجه گیری با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نتیجه گیری می شود که تعداد عوامل کلیدی در فضای حقیقی بیشتر و تعداد عوامل تأثیرگذار کمتر است و این بیانگر انعطاف پذیرتر بودن و قابل کنترل تر بودن فضای فیزیکی و حقیقی نسبت به فضای مجازی و دوم است چون فضای مجازی نسبت به فضای حقیقی دارای عوامل تأثیرگذار بیشتری است که قابل کنترل نیستند و یا کنترل آن ها بسیار سخت و نیازمند مدیریت همه جانبه جهت دوفضایی کردن هر چه بیشتر کلان شهر تهران است.
شناسایی و اولویت بندی سیاست ها و رویکردهای موثر در کنترل و ساماندهی پدیده زباله گردی (نمونه موردی، کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های تجربی نشانگر آن است که زباله گردی یکی از خطرناک ترین و غیرانسانی ترین فعالیت ها محسوب می شود. به همین منظور، راهکارهای متعددی در این زمینه مطرح و بعضا به کارگرفته شده است. ولی به دلیل این که ارزیابی دقیقی در این زمینه انجام نشده، هنوز هم در مناطق و شهرهای مختلف، انواعی از این روش ها، به شیوه آزمون و خطا مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر به روش توصیفی و تحلیلی تلاش می کند این سیاست ها و رویکردها را اولویت بندی نماید. بنابراین، ابتدا روندهای کنونی شناسایی شده و با استفاده از نقطه نظرات کارشناسان، اولویت و جایگاه آنها در بین سایرین مشخص گردیده است. داده های اصلی از نمونه ای به حجم 30 نفر از خبرگان این حوزه، گردآوری و مطابق نظر همین افراد، وزن دهی و امتیازدهی شد. داده های مورد نیاز با پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. پرسشنامه مورد استفاده، به لحاظ روایی توسط صاحب نظران همین حوزه و پایایی آن بر اساس مدل آلفای کرونباخ (83/0) تعیین اعتبار شد. همچنین داده های گردآمده با استفاده از مدل سوارا تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در میان سیاست های تدابیر اجتماعی، اقدامات انتظامی، برنامه های وضعی و رویکردهای کنترلی-حذفی، مورد اخیر جایگاه بالاتری را به خود اختصاص می دهد. وضعیت راهبردهای مطرح در هر یک از این سیاست ها نیز نشان داد که توجه به طرف تقاضا بیش از رویکردهای عرضه نگر، در کنترل و ساماندهی زباله گردی اثربخش است.
سیاست گذاری فرهنگی و تبیین مدل کاربست سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور (مطالعه موردی: محلات شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
222 - 241
حوزه های تخصصی:
مقدمه ظاهر شهرهای ایران مشخصه های مشابهی دارند، به طوری که در بیشتر آن ها توسعه شهر و کاربرد روزافزون خودروها، به از هم پاشیدگی شاکله کهن آن منجر شده ، چنان که کالبد آن به شکلی نوین در بخش های مختلف به صورت نابرابر توسعه یافته است. نحوه ارزیابی محیط های شهری در ادوار امروزی به گونه ای است که هویت انسانی در آن ها نادیده گرفته می شود [1]. بی نظمی شهرها که هر روز بیشتر هم می شود، در عین حال که بر شکل و تراکم شهری و رفت و آمدها تأثیر گذاشته، بر تعاملات اجتماعی شهروندان نیز تأثیر داشته است که حاصل آن، تقلیل تعلق خاطر مردم به این شهرهاست [2].برای اینکه تغییرات یک توسعه فرهنگی محله محور مورد پذیرش عمومی قرار گیرد، مستلزم خرسندی اجتماعی ساکنان و ارتقای کیفی شرایط اقتصادی شهروندان ساکن در محلات است [3]. این رویکرد و در عین حال، از بین بردن مشکلات مدیریت شهری، در صورتی واقع می شود که نگرش مدیریتی تغییر یابد، به طوری که از قدرت تمرکززدایی شود و مشارکت مردم در محلات افزایش یابد [18]. حاصل این تلاش ها بهبود حس ایمان به خود میان شهروندان و فایده مندی در محله زندگی آن هاست؛ بنابراین همبستگی اجتماعی نتیجه ایجاد هویت محله ای و ارتقای مسئولیت اجتماعی و از بین بردن بی نظمی محله خواهد بود.مشارکت در شرایط امروزی در حوزه هایی همچون کاهش بار تصدی گری سطوح ملی نسبت به برنامه های محلی، افزایش شهروندان آگاه، افزایش کیفیت با انجام امور، تهیه نیروی انسانی و مالی برای شهرداری ها، کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری و سهیم کردن شهروندان در پذیرش مسئولیت، اهمیت و ضرورت دارد. اهمیت بالای تحقیق حاضر نیز بر همین مبناست. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال ارائه الگوی مناسب است که از خلال رویکرد کیفی فراترکیب در کنار بررسی تحقیقات داخلی و خارجی در حوزه الگوی سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور انجام می شود.
مواد و روش هااین پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است و از روش ترکیبی کیفی کمی در انجام آن استفاده شده است. در گام اول (گام کیفی) داده های لازم طی بررسی تحقیقات پیشین در حوزه مرتبط با موضوع مطالعه و همچنین انجام مصاحبه عمیق گردآوری شده، سپس طبق روش گراندد تئوری کدگذاری، مقوله بندی و در نهایت مدل مفهومی ارائه شده است. در گراندد تئوری به عنوان یک روش پژوهشی اکتشافی استقرایی، مراحل تحلیل داده های کیفی گردآوری شده، طی سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کُد گذاری انتخابی انجام می شود: 1) کدگذاری باز فرایندی است که با آن ویژگی ها و ابعاد مفاهیم مشخص شده از متن، استخراج و تحلیل می شود. در کدگذاری باز مفاهیم مشخص و طبق ابعاد و خصوصیاتشان گسترش می یابند، سپس به وسیله جزء جزء کردن اطلاعات به دست آمده از داده های خام ابتدایی، مقوله های مقدماتی را در رابطه با پدیده مورد بررسی شکل بندی کرده و به پرسش درباره داده ها، مقایسه موارد، رویدادها و حالات پدیده ها با هدف کشف شباهت ها و تفاوت ها می پردازد. 2) در کدگذاری محوری یکی از مقوله ها که در دست بررسی و اکتشاف است محور فرا یند قرار می گیرد (بعد اصلی) و سپس مقوله های دیگر (مؤلفه ها) به آن مرتبط می شوند (در پژوهش حاضر از این روش استفاده شده است). 3) فرایند تعیین مقوله مرکزی به روشی منسجم و ایجاد ارتباط میان مقوله مرکزی و دیگر مقولات کُد گذاری انتخابی نامیده می شود. از جواب های متخصصان به 7 پرسش درباره محتوا، ارتباط مدل با هدف، کیفیت و... آزمون t هتلینگ گرفته شد تا بتوان روایی مدل را مورد ارزیابی قرار داد. برای ارزیابی پایایی مدل، از ضریب کاپا بهره برده شده است.در گام دوم (گام کمی) داده های از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده اند. لازم است یادآور شود پرسشنامه یادشده از نتایج حاصل از مدل ارائه شده پیشنهادی برگرفته شده است.جامعه آماری این پژوهش شامل دو جامعه است، در بخش کیفی پژوهش، خبرگان و صاحب نظران مدیریت شهری و جامعه شناسی شهری در جامعه دانشگاهی و سازمان های مدیریت شهری تهران به عنوان مشارکت کنندگان بالقوه انتخاب شدند. ویژگی هایی شامل داشتن تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوعات شهری، تصدی شغل مدیریتی در ارتباط با موضوع، داشتن تجربه انجام فعالیت های مشارکتی در حوزه مسائل شهری، داشتن فرصت و علاقه کافی برای انجام مصاحبه و دغدغه مندی افراد معیار انتخاب مصاحبه شوندگان قرار گرفته است. به دلیل ماهیت محتوایی کیفی در این پژوهش و دانش و داده های خاصی که در اختیار برخی اطلاع رسانان کلیدی در موضوع مورد مطالعه وجود داشت از روش نمونه گیری انتخاب هدفمند بهره برده ایم. نمونه گیری از صاحب نظران و مطلعان در این حوزه تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافته است. در بخش کمی، جامعه آماری شامل شهروندان شهر تهران، است که نمونه گیری به روش تصادفی و غیرهدفمند صورت گرفته است. طبق برآوردهای جمعیتی مرکز آمار ایران از سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395، جمعیت شهر تهران 7992627 نفر است، از این رو حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران برابر با 384 نفر تعیین می شود.
یافته هانتایج بررسی مصاحبه های صورت گرفته با روش گراندد تئوری نشان داد مدل سیاست گذاری فرهنگی به منظور کاربست سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور محلات شهر تهران شامل 75 کد باز، 24 کد محوری و 6 کد انتخابی است و در بخش کمی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد بیانگر معنا دار بودن تأثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها است. بنابراین هر 6 متغیر، به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی می شوند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد رضایت ساکنان از خدمات و امکانات محیطی، رابطه مستقیم با حس اعتماد اجتماعی و مسئولیت شهروندی دارد. به همین ترتیب، میان رضایت از مجموعه خدمات ارائه شده از سوی مدیریت شهری و تقویت احساس تعلق به محل زندگی و کاربست سرمایه اجتماعی در محله ارتباط مستقیم برقرار است. حاصل این تعامل مثبت، افزایش تعهد به تکالیف شهروندی و پذیرش فرهنگ شهرنشینی است. در عین حال رضایتمندی و حس مسئولیت اهالی محله با مشارکت داوطلبانه و پذیرفتن آسان تغییرات ارتباط مستقیم دارد و این امر منتهی به توسعه فرهنگی محله محور خواهد شد. در واقع رضایتمندی اجتماعی شهروندان در کنار و در تعامل با تغییر رویکرد مدیریت شهری، می تواند ارتباط متقابل سرمایه اجتماعی و همبستگی های جمعی را تقویت کند. رویکرد محله محوری با تغییر در رویکرد توسعه از بالا، تسهیل راه های مشارکت مردم در سطح محله و توسعه فرهنگ مشارکت از سوی مدیریت شهری و شهروندان، راهکاری برای حل مشکلات موجود در شهر و مدیریت شهری خواهد بود.
تدوین مدل مفهومی پدیده خانه های خالی: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
242 - 261
حوزه های تخصصی:
مقدمه در سطح جهانی، از زمان بحران مالی در سال 2008، سرمایه ای کردن و سفته بازی مسکن در جغرافیا گسترش یافته، در اقتصاد سیاسی تعمیم یافته و در سیستم نظارتی جا افتاده است [1]. اما وجود خانه های خالی از سکنه در کشورهای مختلف جهان و کشور ما در کنه طبیعت خود مسئله محسوب نمی شود. آنچه در این زمینه چالش برانگیز است، نرخ متوسط خانه های خالی در کشور و مقایسه آن با میانگین جهانی و نرخ طبیعی خانه های خالی است. با وجود اختلاف قابل توجه، فرضیه نگاه سرمایه ای به مسکن و احتکار مسکن در کشور مطرح می شود (نگارندگان، 1402). خانه های خالی به عنوان نشانه ای از کاهش جمعیت، اثرات منفی بر یک محله از نظر اقتصادی، امنیتی و مدیریت شهری دارند [2]. خانه های خالی بدون مراقبت می توانند مشکلات مختلفی را در یک محله ایجاد کنند، از جمله آسیب رساندن به چشم انداز، افزایش خطرات ریزش ساختمان، و آتش سوزی. آن ها همچنین می توانند منجر به بهداشت نامناسب ناشی از تخلیه غیرقانونی و حیوانات انگلی شوند و یا به محل پرورش جنایت تبدیل شوند، به ویژه در مناطق مسکونی با تراکم بالا این عوارض می تواند بسیار جدی باشد [5]. طبق گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، 2/6 میلیون خانه خالی در کشور وجود داشته و بدون هیچ استفاده ای رها شده است [6]. عدم اطمینان به بازار سرمایه، کالای امن بودن مسکن، اعتقاد به عدم کاهش قیمت مسکن میان سرمایه گذاران، افزایش تحریم ها و رکود صنعت و عدم سرمایه گذاری در آن و از سویی، ورود بخشی از تسهیلات اعطایی در قالب طرح های زودبازده به بخش مسکن موجبات رونق سفته بازی و تبدیل شدن مسکن به کالایی سرمایه ای را فراهم کرده که از عوامل اصلی افزایش قیمت مسکن در ایران به شمار می رود [7]. زمینه های فکری، فرهنگی، اقتصادی به موضوع مسکن در جهان با نگاه به این مسئله در ایران تفاوت هایی دارد، که به این واسطه تحلیل دقیق مسائل مسکن خالی در کشور با نگاهی به ادبیات جهانی را لازم ساخته است.
مواد و روش هاروش این تحقیق، مرور نظام مند ادبیات نظری در حوزه تحقیق است. تفاوت مرور نقلی (رایج در تحقیقات فعلی) با مرور نظام مند در این است که مرور سیستماتیک به بررسی تمامی نتایج به دست آمده (پس از اعمال فیلتر معین) از پایگاه داده مشخص شده در تحقیق می پردازد و بنابراین هیچ منبع مهمی در موضوع تحقیق فروگذار نمی شود. به این منظور، پایگاه گوگل اسکولار به عنوان پایگاه اطلاعاتی تحقیق و در دو زبان فارسی و انگلیسی تعیین شد. سپس با بررسی متون مختلف در حوزه خانه های خالی، کلمات کلیدی به شرح زیر انتخاب، و پس از جست وجو در پایگاه گوگل اسکولار، با استفاده از هر یک از کلید واژگانِ زیر تعداد نتایجِ زیر در حوزه منابع فارسی حاصل شد که به دلیل محدود بودن، همگی مورد بررسی قرار گرفتند. در زبان انگلیسی، در مرحله اول به علت تعدد نتایج و ابهام در میزان ارتباط آن ها با موضوع، منابع واجد حداقل 40 ارجاع (یعنی منابع مرجع و اصلی) انتخاب شدند. این امر امکان آشنایی با ادبیات تخصصی موضوع، واژگان کلیدی و مفاهیم اصلی در پژوهش های موجود را فراهم کرد. در مراحل بعدی معیار ورود منابع به فرایند تحلیل، تسهیل شد و تعداد نتایج بسط یافت. به طور کلی پیش از این هیچ مقاله ای در کشور به صورت سیستماتیک مبحث خانه های خالی را بررسی نکرده، لذا این نوشتار اولین در نوع خود است.
یافته هااطلاعات منابع از چند جهت قابل جمع بندی و ارائه است:مکان و رویکردمنابع لاتین به ترتیب فراوانی در کشورهای چین، آمریکا، مکزیک، استرالیا، کره، نروژ، فنلاند، سوئد، ژاپن، کانادا، مالزی، فرانسه و آلمان انجام شده است. پس، کشورهای مختلف جهان در سطوح گوناگون با پدیده خانه خالی مواجه و درگیر موضوع هستند. کشورهایی که برنامه های تأمین مسکن گسترده تری داشته اند، با سطح بالاتری از احتکار مسکن و مسکن خالی مواجه بوده اند. از میان این کشورها تنها در آلمان تحقیقات بیانگر عدم شواهد احتکار و سوداگری مسکن (به دلیل نسبتِ پایین قیمت مسکن به درآمد متوسط) است و به پایش برای جلوگیری آتی از این امر توصیه شده است.محتوامحتوای منابع فارسی یا در صدد مشروعیت دادن به اخذ مالیات و جرم انگاری مساکن خالی هستند و یا به دنبال بررسی کمی میزان خانه های خالی و مقایسه آن با رده جهانی و استدلال بر غیر منطقی و ناعادلانه بودن آن هستند. منابع لاتین بر علل و پیامدها متمرکز هستند و راه حل ها را مبتنی بر زمینه خاص محلی، متفاوت می دانند و غالباً از ارائه نسخه واحد اجتناب دارند.علل اصلیمنابع فارسی، عوامل اصلی در بروز پدیده احتکار مسکن را در 3 حوزه تغییرات نقدینگی در کشور، نرخ ارز حقیقی و تغییر در سود سپرده تسهیلات مسکن می دانند و دولت را موظف به کنترل این عوامل هنگام بروز تغییر برای پیشگیری از تأثیر ثانوی بر بازار مسکن می دانند. علل اصلی از منظر منابع لاتین، اشکال در نحوه پرداخت وام های مسکن، سیاست ها و پروژه های دولتی، ضعف قانون گذاری و خلأ قانونی، و نیز انتظارات تورمی مبتنی بر افزایش گذشته قیمت مسکن بوده است.پیامدهای اصلیپیامدها در منابع فارسی بررسی نشده و پیامدها در منابع لاتین غالباً شامل افزایش قیمت مسکن، شتاب سریع قیمت مسکن در آینده، کاهش ارزش رهن مسکن در بانک ها، ورشکستگی بانک های محلی و رکود اقتصادی است. راه حل های اصلیراه حل کشورهای مختلف جهان در بحث خانه های خالی عموماً مبتنی بر رشد و توسعه ارائه خدمات شهری و در مقابل آن اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و به تبع آن، مالیات بر خانه های خالی است که در این صورت افکار عمومی به دلیل جذب امکانات شهری به پرداخت مالیات اقناع، و با دولت همکاری بیشتری خواهد داشت. راه حل عمده دیگر، سامانه جامع املاک و اسکان همراه با ضمانت اجرایی است که در اقدام به آن شهرداری ها واجد صلاحیت بیشتری هستند. عمده راه حل های منابع لاتین شامل مدیریت توسط بانک های زمین، برنامه ریزی مسکن و اشتغال در مجاورت یکدیگر، عرضه برنامه ریزی شده زمین، پایش انتظارت تورمی گروه های مختلف جامعه و درنهایت، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه خالی با شرایط خاص و اثربخش است، اما در کشور ما راه حل بخشیِ گرفتن مالیات از خانه های خالی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در قالب نتیجه عمده دیگر می توان تفاوت های میان منابع فارسی و لاتین را برشمرد:منابع فارسی غالباً بدون درگیری عمیق با علت های اصلی و پشت پرده خالی ماندن مسکن، دولت را در این امر به عنوان کاتالیزور اصلی مؤثر دانسته و بلافاصله به سمت راه حل های بخشی و یا را ه حل های مالی و تنبیهی رفته اند. در منابع فارسی پیامدهای مسکن خالی بررسی نشده، اما منابع لاتین غالباً به صورت تحلیلی و با ریشه یابی در حوزه علل و یا پیامدها سعی کرده اند راه هایی برای حرکت محلی در هر زمینه خاص به سمت راه حل زمینه گرا باز کنند.در برخی موارد مشاهده شده که منابع فارسی از اصطلاحات و عبارات تخصصی موضوع مانند اصطکاک بازار (عدم رسیدن عرضه به تقاضا)، دوره های رونق و رکود، مالیات بر عایدی سرمایه بدون توجه دادن به محتوای اصلی آن ها استفاده کرده و به این ترتیب ادبیات موضوع را به صورت پوسته ای به کشور انتقال کرده اند.
نتیجه گیریدر زمینه علت های خالی ماندن خانه ها، منابع لاتین عمدتاً علت اصلی در زمینه مکانی خود را، برون یابی پذیری تغییرات قیمت مسکن نسبت به گذشته و انتظارات تورمی ناشی از آن [14، 16، 48، 63] و نیز سیستم معیوب و غیر پویای تخصیص وام های مسکن به صورتی که احتکار مسکن را ترغیب می کنند [13، 18، 50،70-71]، دانسته اند. اما در ایران نبود بازار مطمئن برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول و امن بودن مسکن به صورت کالای سرمایه ای [7] در کنار عدم نظارت مکفی دولت بر مالکیت املاک [6] دلیل اصلی وجود احتکار مسکن و خانه های خالی است.با بررسی منابع به نظر می رسد که باید راه حل های ریشه ای تری نسبت به اخذ مالیات بر خانه خالی برای حل این معضل مورد توجه قرار گیرد:1. قبح فقهی و اسلامی احتکار مسکن باید با ابزارِ جامعه روحانیت و با همکاری رسانه های جمعی و وزارت راه و شهرسازی برای عموم مردم تأکید ویژه شود. 2. سرمایه های سرگردان به نحو احسن توسط دولت مدیریت شود که در مسیر احتکار مسکن قرار نگیرد.3. تکمیل اطلاعات در سامانه جامع املاک و اسکان کشور توسط افراد باید دارای ضمانت اجرایی و تشویق و تنبیه قابل توجه و تأثیرگذار باشد. 4. کمیسیون های مشترکی بین دستگاه های ذی نفوذ در این امر (از جمله سازمان امور مالیاتی، وزارت راه و شهرسازی، شهرداری، دادستانی کل کشور، سازمان تبلیغات اسلامی و...) تشکیل شود تا از موازی کاری و یا اهمال کاری دستگاه ها پیشگیری شود.5. خلأ پژوهشی در حوزه یافتن علل و پیامدهای خانه های خالی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد. لازم است با پرداخت به آن ادبیات نظری مربوطه و سپس راه حل های عملی بومی سازی شود. 6. راه حل هایی مانند تأسیس بانک های زمین، تشکیل پایگاه داده جامع، همه جانبه و به روز از مساکن خالی، برنامه ریزی سکونت و اشتغال به صورت توأمان و با رعایت اختلاط آن ها، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، و شفافیت سیاست های دولت برای پیشگیری از رانت نگهداری مسکن، از جمله سیر تحولاتی است که می تواند در زمینه محلی شهرهای ایران امکان سنجی شود.
ارزیابی شاخص های اجتماعی مؤثر بر محیط زیست شهری ازنظر ساکنین شهر بندرلنگه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گسترش لجام گسیخته مراکز شهری موجب افزایش نگرانی های محیط زیستی برای شهروندان شده است. یکی از راهکارها و روش های جلوگیری از تخریب محیط زیست شهری، افزایش آگاهی، نگرش و رفتار شهروندان به سمت ابعاد طبیعت گرایانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های اجتماعی مؤثر در بروز آگاهی، رفتار و نگرش های محیط زیستی شهروندان شهر بندرلنگه صورت گرفته است. اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 374 نفر از جامعه آماری شهر بندرلنگه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. متغیر های این پژوهش با استناد به پژوهش های پیشین، شامل مؤلفه های رفتار محیط زیستی(مجموعه ای از کنش های افراد نسبت به مسائل محیط زیست)، نگرش محیط زیستی (مجموعه ای از باورها و مرتبط با محیط زیست) و آگاهی محیط زیستی (شناخت و سواد مرتبط با محیط زیست) بوده و جمع آوری داده ها به روش پرسش نامه ای صورت گرفته است و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . به منظور بررسی رابطه بین جنسیت و میزان دانش، نگرش و رفتار افراد از آزمون من- ویتنی و برای بررسی رابطه بین سطح تحصیلات با موارد نامبرده از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. بیشترین پاسخ دهندگان را از لحاظ جنسیت زنان گروه سنی 25 تا 40 و بیشترین پاسخ دهندگان از نظر تحصیلات، افراد دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد شامل می شوند. پژوهش حاضر نشان داد علیرغم وجود آگاهی مناسب نسبت به وضعیت محیط زیست، اکثریت افراد در رابطه با محیط زیست، رفتار ضعیفی دارند. همچنین آگاهی های محیط زیستی نمی تواند تضمین کننده بروز رفتار و نگرش مناسب مردم باشد به این دلیل که در شکل گیری رفتارهای محیط زیستی، شرایط دیگری مثل عوامل ساختاری، توانایی فرد، تجربه و عادات نیز تأثیرگذار است.
تحلیل پیشران های ژئوپلیتیکی گردشگری کلانشهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری یکی از پویاترین مؤلفه های مهم توسعه کنونی شهرهاست که در حوزه برندسازی در سطوح (محلی، ملی و فراملی) اثرگذار است. ازاین رو، مسئله پژوهش حاضر این است که پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران کدام می باشند و چه ارتباطی بین این متغیرها از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری وجود دارد؟ روش این پژوهش کمی – کیفی (آمیخته) است و از رویکرد آینده پژوهی در تحلیل آن استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که در مرحله نخست، با روش دلفی 30 عامل شناسایی شد. آنچه از وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر بر وضعیت ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران می توان فهمید، وضعیت ناپایدار سیستم است؛ زیرا بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. بنابراین، 4 دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل دو وجهی، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند. نتایج تحقیق نشان داد 5 متغیر به عنوان تأثیرگذارترین عامل در ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران شناسایی شده اند که شامل بر حسب ماتریس اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم می توان گفت که شاخص H1 (سرمایه گذاری های بخش خصوصی) در رتبه اول تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص A5 (هتل ها و مال ها و مراکز تجاری بزرگ) در رتبه دوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص H8 (برگزاری جشنواره ها، نمایشگاه ها، کنفرانس ها و سمینارها) در رتبه سوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص C4 (مرکزیت اقتصادی) در رتبه چهارم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص A4 (متروی شهری) در رتبه پنجم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
90 - 115
حوزه های تخصصی:
مقدمه از مهم ترین مسائل پیش روی محله های جدید با الگوهای شهرک مسکونی، آپارتمان، برج های مسکونی، بلوک های مسکونی، مجتمع های مسکونی مخاطرات اجتماعی فرهنگی، از دست رفتن مطلوبیت کارکرد محله [1]، از بین رفتن سلسله مراتب و محرمیت، دور شدن خدمات محله ای، بی توجهی به مقیاس انسانی و عدم رعایت مدول و پیمون عرصه ها، کاهش فضای مناسب در مرکز محله برای گذران اوقات فراغت خانواده ، کاهش تعاملات اجتماعی [2] است.از طرفی، ظهور روزافزون رویکردهای جدید در زمینه شهرسازی، هر بار با تمرکز بر قشر خاصی از جامعه ارائه می شود، مانند شهر دوست دار کودک، شهر دوست دار سالمند، شهر دوست دار زنان، شهر دوست دار معلولان و موارد مانند آن، بیانگر این است که تقاضای جامعه برای حل مسائل موجود، با رویکردهای قبلی به درستی پاسخ داده نمی شود. و جامعه نیاز به رویکردی جدید دارد که با در نظر داشتن واحد اجتماعی «خانواده» به طور یکپارچه و همه جانبه به جامعه بنگرد و نیازهای تک تک افراد را پاسخ بدهد. این مفهوم با بنیان های فکری جامعه ایرانی اسلامی منطبق و ملموس تر است. همچنین، خانواده، طیفی از گروه های مختلف سنی و جنسی را دربرمی گیرد و به کار بردن چنین رویکردی، نیازها و تمایلات همه این طیف را مد نظر قرار خواهد داد. یکی از اولین گام ها برای تبیین یک مدل نظری و معرفی یک رویکرد جدید، یافتن مؤلفه ها و شاخص های مربوط به آن است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یافتن مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی است. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی کدام اند؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام متون مرتبط هستند. نوع پژوهش از حیث هدف، بنیادی و توسعه ای است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. به این صورت که برای بیان مفاهیم نظری و تبیین مؤلفه ها و شاخص های پژوهش در زمینه «سیر تحول خانواده در فرهنگ ایرانی»، «خانواده از منظر اسلام»، «روابط چهارگانه انسان در عرفان»، «محله اسلامی ایرانی»، «نیازهای خانواده مسلمان در محله های اسلامی ایرانی» بر اساس روابط چهارگانه انسان در عرفان و همچنین پیشینه تحقیق، از روش اسنادی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده کیفی هستند، به کمک تفکر و تعقل و منطق به تجزیه و تحلیل آن ها و مدل سازی پرداخته شده است. یافته هاخانواده مسلمان ایرانی دارای شاخص های ویژه ای است، لذا نیازها و الزامات خاصی را می طلبد. الزاماتی که باید در فرایند مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از آنجا که الگوهای رایج جدید شهرسازی غالباً الگوهایی هستند که از کشورهای غربی و فرهنگ های غیرمسلمان وارد کشور شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند، لذا متناسب با الگوی خانواده غربی غیرمسلمان هستند و در پاسخ به کارکردها و نیازهای آنان ایجاد شده اند. لذا نه تنها پاسخی برای کارکردها و نیازهای خانواده مسلمان ایرانی ندارند، بلکه اثرات مخربی نیز بر سبک زندگی و کارکردهای آن تحمیل کرده اند. به عنوان نمونه، می توان به نیازهای اجتماعی خانواده مسلمان ایرانی اشاره کرد، که در مبانی اسلامی از آن با عنوان صله ارحام یاد می شود. پاسخ دادن به این نیاز در مسکن های امروزی که فقط اهداف اقتصادی در ایجاد آن نقش دارند و متناسب با سبک زندگی خانواده مسلمان ایرانی نیستند، دشوار و در مواردی غیرممکن است. در فرایند تبیین مفهوم شهر ایرانی اسلامی، ملاحظه شد که تعاریف، مبتنی بر جامعه شناختی فردمحور است. تعریف سرانه کاربری ها بر اساس هر فرد در نظام برنامه ریزی شهری غربی که در کشور ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد، نشان از تأثیر نگاه فردمحور دیدگاه های جامعه شناختی بر شهرسازی دارد؛ نگاهی که فرد را مبنای اختصاص کاربری و فضا قرار می دهد. از طرفی در مدل «ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی»، فقط در بُعد اجتماعی فرهنگی، آن هم فقط با شاخص بُعد خانوار، سعی دارد تا حدودی به مفهوم خانواده توجه کند، در حالی که خانوار یک مفهوم جمعیت شناختى است و خانواده مفهومى است جامعه شناختی. بنابراین برای تبدیل شدن به مدل «ابعاد شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی»، نیاز به تغییری دارد تا نهاد خانواده نیز در آن لحاظ شود. در مدل مفهومی پژوهش به دلیل اهمیت و تأثیرگذار بودن قوانین دین اسلام بر تمام مؤلفه های شهر و همچنین خانواده، مؤلفه های پژوهش که قوانین اسلام را در چهار دسته تقسیم می کنند، در مدل مفهومی به عنوان چهار وجه اصلی مدل قرار دارند و مفاهیم مرتبط با هریک از آن ها در لایه اول مدل قرار می گیرند. در لایه بعدی، ترجمان این مفاهیم در محله اسلامی ایرانی قرار گرفته و در لایه آخر نیز الزامات و ملاحظات خانواده مسلمان ایرانی بر آن اعمال شده است که درنهایت به محله اسلامی ایرانی شکل می دهند.
نتیجه گیریمفهوم خانواده مسلمان ایرانی، با اثرپذیری از فرهنگ، ارز ش ها و مبانی اسلامی، الگو و سبک متفاوتی از زندگی را دارد که الزامات خاص خود را می طلبد. الزاماتی که بر ابعاد گوناگون اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی فضایی، کاربری و دسترسی شهر و محله اثر مستقیم دارد و الگویی منحصربه فرد را می طلبد. بنابراین در جدولی رابطه بین مؤلفه های چهارگانه پژوهش با ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی ارائه می شود و راهبردهای پیشنهادی در هر یک از این ابعاد، به تفکیک مؤلفه های چهارگانه پژوهش تبیین می شود. نمونه هایی از آن به طور مختصر عبارت اند از: نزدیکی محل اشتغال و زندگی. آموزش های شغلی کودکان در محله با پارک مشاغل کودک و مانند آن. عملکردهای محله مناسب رشد شخصیتی، دینی و اخلاقی خانواده مخصوصاً کودکان. فضای مناسب فراغتی کوتاه مدت در خانه. فضاهای مناسب گذران اوقات فراغت خانواده در محله. محیط مناسب ورزش در خانه. فضای مناسب ورزش خانواده در محله. محیط آرامش بخشِ خانه. محیط خانه مناسب انس الفت خانواده. فضای مناسب خلوت و تفکر در خانه و موارد مانند آن.
ارزیابی و تحلیل الگوها و شاخص های سرمایه گذاری شهری با تأکید بر بازآفرینی اقتصاد مبنا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی اقتصاد مبنا شهری می توان به تفکر تأمین مالی و سرمایه گذاری شهری اشاره نمود که به عنوان یک مفهوم مهم در مباحث شهرسازی و برنامه ریزی توسعه گرا، تفکر جدید و ضروری را در مورد ارائه الگوها و شاخص های کابردی بازآفرینی شهرهایی که مسائل اقتصادی و سرمایه گذاری شهری را دارند. تبیین الگوها، مضامین و شاخص های بازآفرینی اقتصاد مبنا تأمین مالی و سرمایه گذاری شهری با توجه به روند مطالعاتی به روز و جدید مطرح درسطح جهانی، همچنین با توجه به مواجه بودن شهرها با بحران های مالی و تأمین بودجه متعدد در نتیجه درحل مشکلات،کاهش مضرات و مسائل مهم در این حوزه ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد، زمینه ها، الگوها، مفاهیم و شاخص های بازآفرینی شهری اقتصاد مبنا با تأکید بر سرمایه گذاری شهری می باشد. این پژوهش از زمره پژوهش های کیفی قرار دارد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. با توجه به مسئله پژوهش حاضرکه ضمن بررسی استنادی، شاخص و معیارها، مفاهیم و الگوهای مستخرج از بخش مبانی نظری از طریق تحلیل محتوا و تکنیک و روش تحلیل کیفی(تحلیل مضمون) در محور اصلی پژوهش با استفاده از کدگذاری(تفسیری) و نرم افزار کتابشناختی(VOSviewer)،بعنوان ابزار سنجش استفاده شده است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی(کتابخانه ای) می باشد. جامعه اماری شامل مقالات علمی که به زبان انگلیسی در ژورنال های معتبر شامل مقاله (article) یا مقاله مروری(review) چاپ شده در نشریات(ScienceDirect) و(Scopus)در بازه زمانی12ساله(2010 تا 2022)با این مشخصات در این پایگاه های اطلاعاتی وجود دارد، مورد بررسی دقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از روش و مدل پژوهش و تحلیل محتوای پژوهش، نشاندهند؛(3)کلید واژه موضوعی بعنوان مؤلفه،(53)کلیدواژه به عنوان شاخص/معیارهای پژوهش و(6)کلیدواژه موضوعی به عنوان الگوهای پژوهش«حمایت از سرمایه گذاری شهری،جذب مشارکت های دولتی و خصوصی در تأمین مالی شهر،روش تأمین مالی زیرساخت ها اصلی شهر،سنجش وضعیت اقتصادی و دارای مالی شهرها، مدیریت مالی دولت در راستای اقتصاد سبز، پاسخگوی و شفافیت دولت محلی در حوزه مالی و سرمایه گذاری» بعنوان الگوهای تأثیر گذار بر روند برنامه ریزی تأمین مالی و سرمایه گذاری شهری بازآفرینی اقتصاد مبنا می باشد.
تبیین محرک های کلیدی مؤثر بر استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیا (مورد مطالعه: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزه های تخصصی:
مقدمه افزایش جمعیت در مراکز شهری مستلزم ارائه خدمات و زیرساخت های کافی برای پاسخ گویی به نیازهای ساکنان شهر است. همچنین، این ازدحام شهرهای پرجمعیت را از نظر حکمرانی، رشد اقتصادی، پایداری محیط زیست، کیفیت زندگی، حمل ونقل، برق، مصرف آب و سایر مسائل با مشکلاتی مواجه می کند. شهرهای هوشمند معمولاً با تکیه بر زیرساخت های پیشرفته و فناوری های اطلاعات و ارتباطات مدرن ایجاد می شوند و اینترنت اشیا با اتصال دستگاه های هوشمند و استفاده از تجزیه وتحلیل داده های بزرگ راه حل های هوشمندی را برای شهرهای آینده ارائه می دهد، به گونه ای که مدیریت شهر و شهروندان به انبوهی از اطلاعات در زمان واقعی در مورد محیط شهری دسترسی پیدا می کنند و بر اساس آن تصمیمات، اقدامات و برنامه های آینده را رقم می زنند. شهر مشهد با توجه به موقعیت و توان جذب جمعیت حال و آینده آن، نیازمند همگام و همسو شدن با تحولات مدرن به منظور استفاده بهینه از منابع و امکانات و همچنین، ایجاد بسترهای لازم به منظور پاسخ گویی به نیاز آیندگان است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا بتواند با شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی به منظور دستیابی شهر مشهد به الگوی شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در آینده گام بردارد. بنابراین، سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: محرک های کلیدی اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلان شهر مشهد در آینده (افق1412) کدام است؟ مواد و روش در مطالعه حاضر روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، آمیخته ای از توصیفی تحلیلی و در تبیین ساختار به صورت رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته و بر این اساس، مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفته است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (منابع کتابخانه ای، مجله های علمی) و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) بوده است. در این تحقیق، جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 25 نفر از کارشناسان، خبرگان و صاحب نظران شهری در دسترس متشکل از مدیران شهری (شهرداران مناطق، معاونان، رؤسای سازمان ها و مدیران حوزه های شهری و به ویژه فاوای شهرداری)، اعضای شورای اسلامی شهر (به ویژه مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد)، کارشناسان عمرانی در فرمانداری شهرستان مشهد و دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان رضوی، اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، اساتید دانشگاه های فردوسی مشهد، آزاد اسلامی واحد مشهد، پیام نور و مؤسسه های آموزش عالی غیرانتفاعی واقع در مشهد و متخصصان حوزه شهری هستند. در پژوهش حاضر ابتدا برای شناسایی عوامل کلیدی مصاحبه های ساختاریافته با تعدادی از صاحب نظران حوزه های برنامه ریزی و فناوری اطلاعات شهری با استفاده از روش دلفی به عمل آمد و سپس، در ادامه با تجمیع عوامل حاصل از مصاحبه و اسناد مورد مطالعه در پیشینه تحقیق روایی و پایایی متغیرها توسط متخصصان امر تأیید شد و درنهایت، عوامل در قالب پرسشنامه آینده پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد شناسایی شد و در ادامه، با استفاده از روش کمی آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار Micmac به میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری عوامل شناسایی شده اقدام شد. بنابراین، یافته های تحقیق نشان می دهد از بین عوامل کلیدی 26 گانه اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، پس از بررسی شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار (مستقیم و غیرمستقیم)، 7 پیشران کلیدی سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات، ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان، سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، بسترسازی برای ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی، ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند و استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) دارای بیشترین اثرگذاری را بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد داشته اند. نتیجه گیری در یک جمع بندی از نتایج پژوهش می توان اشاره کرد سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات می تواند اثرات قابل توجهی در زمینه استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیاء در افق برنامه ریزی کوتاه مدت ده ساله داشته باشد. علاوه بر این ارتقاء سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان هم می تواند بستری مناسب جهت این امر در شهر مشهد فراهم کند، چراکه بهره مندی از دانش و اطلاعات مرتبط از زمینه های اصلی به کارگیری علم و روندی جدید در یک جامعه است. همچنین سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با تمرکز هرچه بیشتر سرمایه در این حوزه زمینه شکل گیری هرچه بیشتر و بهتر شهر هوشمند با در نظر داشتن فناوری اینترنت اشیا فراهم خواهد شد. باید توجه داشت استفاده از یک پدیده جدید نیازمند آگاهی است. بنابراین، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی حائز اهمیت است. به علاوه باید توجه داشت با ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند می توان در راستای تحقق آن گام برداشت تا درنهایت با استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به اهداف غایی دست یافت.
سنجش یکپارچه آسیب پذیری و تصمیم گیری برای تاب آوری مؤثر در برابر سوانح طبیعی «زلزله» (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
205 - 232
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مخاطراتی که همواره شهرها را تهدید می نماید، خطر وقوع زلزله است. این مخاطره با قدرت بالای تخریب ساختمان ها و زیرساخت های شهری، خسارات بسیاری را در ابعاد مالی و جانی به شهرها متحمل می کند. از این رو، به منظور افزایش ظرفیت مقابله با خطرات زلزله، افزایش تاب آوری شهری اخیراً به یک اولویت اساسی برای اکثر دولت ها تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف سنجش یکپارچه آسیب پذیری مناطق ده گانه کلان شهر تبریز بر اساس ویژگی های تاب آوری و شاخص های فیزیکی مرتبط و تصمیم گیری برای تاب آوری مؤثر در برابر زلزله نگارش شده است. در این راستا، روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از تکنیک های AHP در نرم فزار Expert Choice، PROMETHEE و تحلیل GAIA و GAIA Web و نظرات 25 نفر از خبرگان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مناطق 9، 6 و 2 به ترتیب با امتیاز 445/0، 374/0 و 293/0 از تاب آوری زیاد، مناطق 5 و 7 به ترتیب با کسب امتیاز 196/0 و 142/0 از تاب آوری متوسط، مناطق 4، 8 و 3 به ترتیب با امتیاز 090/0-، 130/0- و 236/0- از تاب آوری کم و مناطق 10 و 1 با کسب امتیاز 468/0- و 526/0- از تاب آوری خیلی کم در برابر زلزله برخوردار می باشند. همچنین حدود 11 درصد از بافت کلان شهر تبریز در پهنه آسیب پذیری خیلی زیاد و حدود 5/13 درصد در پهنه آسیب پذیری زیاد قرار دارند. بنابراین سیاست گذاری مناسب در راستای مدیریت بحران زلزله به ویژه در استحکام سازی ساختمان ها و برنامه ریزی کاربری اراضی شهر ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد.
تحلیل امنیت اکولوژیکی با رویکرد عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن (نمونه موردی: بخش مرکزی شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی، باعث تغییر در ساختار و عملکرد اکوسیستم طبیعی و سیمای سرزمین شهری شده که با به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای خدمات اکوسیستم همراه است و به نا امنی اکولوژیکی شهرها منجر می شود. شهرستان اصفهان، به عنوان یکی از بزرگ ترین مناطق تمرکز جمعیت در کشور، شاهد رشد سریعی بوده که به تخریب بسیاری از مناطق بکر محیط زیست پیرامون منتج شده است. در راستای افزایش امنیت اکولوژیک شهری، اقدامات حفاظتی، بازسازی و مدیریتی مختلفی انجام می شود که این پژوهش با هدف تحلیل امنیت اکولوژیک شهری با مقایسه عرضه و تقاضای خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن در بخش مرکزی شهرستان اصفهان به عنوان شاخص امنیت اکولوژیکی پرداخته است. با بررسی وضعیت عرضه خدمت ذخیره کربن و میزان تقاضا برای این خدمت که میزان انتشار گاز کربن دی اکسید در نظر گرفته شده است، به تعیین وضعیت نرخ عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن در دو دهه گذشته پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که در دو دهه گذشته منطقه مطالعاتی با تغییرات زیادی در کاربری و پوشش اراضی روبه رو بوده و از طرفی با افزایش تقاضا برای خدمت ذخیره کربن که از افزایش انتشار کربن دی اکسید نشأت گرفته است، مناطق بیشتری از بخش مرکزی اصفهان دچار عدم تعادل در عرضه و تقاضای خدمت ذخیره کربن شده است. پیشنهاد می شود در محدوده قانونی شهر اصفهان به طراحی کریدورهای سبز پرداخته و در دهستان قهاب جنوبی نیز که به دلیل کاهش مساحت کاربری کشاورزی با پدیده بیابان زایی روبه رو بوده است، به اعمال استراتژی های کشاورزی پایدار و جلوگیری از پیشرفت این معضل پرداخته شود. براساس یافته ها و نتایج، افزایش انتشار کربن تأثیر بیشتری بر کاهش امنیت اکولوژیکی داشته است و حفظ و ارتقای کیفیت اکوسیستم شهری ممکن نیست مگر با استفاده از دانش اکولوژیک با رویکردی همچون حفظ عرضه، تقاضا و جریان خدمات اکوسیستم که از ارکان مهم توسعه پایدار است.
تبیین مدل آینده محور برنامه ریزی فضایی تاب-آور در برابر زلزله (SRPF) و تدقیق آن با روش فراتحلیل و FAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع شهری در معرض خطرات طبیعی مختلفی قرار دارند و ارتقای تاب آوری به عنوان راهکاری مفید در مقابله با این تهدیدات معرفی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به برنامه ریزی تاب آور شهرها برای آینده و تبیین مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور در برابر زلزله می باشد. این هدف به کمک درک رابطه متقابل برنامه ریزی فضایی و تاب آوری شهری در برابر زلزله محقق می گردد. از این رو ابتدا با کمک مطالعه اسنادی چارچوب جدیدی با عنوان SRPF معرفی شده و سپس با کمک روش فراتحلیل کیفی، ۷۱ سند مرتبط با تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بررسی و بعد از معرفی مهم ترین مولفه ها و معیارها، رتبه بندی آنها با کمک روش AHP فازی انجام گردید. بر این اساس چارچوبی معرفی گردید که برنامه ریزان و مدیران شهری، می توانند با مراجعه به آن، به مهم ترین مولفه ها و معیارهای تاب آور ساختن شهرها برای آینده به راحتی دسترسی داشته باشند. به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد بین مولفه های برنامه ریزی فضایی در مقابله با بلایا (جاده ها، فضاهای باز، زیرساخت های فیزیکی و زیرساخت های حیاتی) و معیارهای تاب آوری کالبدی شهرها در برابر زلزله (مقاومت کالبدی، شبکه راه ها، وضعیت خدماتی و تاسیسات زیرساختی و همچنین وضعیت فضای باز) تشابه معنی داری وجود دارد. همچنین مهم ترین عواملی که باید در ارائه مدل برنامه ریزی فضایی تاب آور برای آینده شهرها در برابر زلزله ها مورد توجه قرار گیرند شامل آمادگی، قابلیت تغییر پذیری، استحکام، سازگاری و انعطاف پذیری و خودسازمانی می باشد. در نهایت نیز معیارها و زیرمعیارهای به دست آمده از روش فراتحلیل نیز با کمک پنچ بازوی اصلی SRPF تدقیق شده و اعتبار چارچوب پیشنهادی تایید می گردد.
تبیین مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 75
حوزه های تخصصی:
مقدمه شهرها با سرعت بسیار زیادی به ویژه در مناطق شمال شرقی آفریقا و جنوب غربی آسیا در حال گسترش هستند [1]. در سال 2007، جمعیت شهری جهان برای نخستین بار در تاریخ از 50 درصد پیشی گرفت و این نسبت همواره در حال رشد است [2]. با توجه به پیش بینی های انجام شده در سال 2050 حدود 70 درصد جمعیت جهان در شهر ها زندگی خواهند کرد [3] و حدود 90 درصد این رشد در آفریقا و آسیا اتفاق خواهد افتاد [4]. با وجود اینکه زیرساخت ها، شرایط اقتصادی اجتماعی، تغذیه و خدمات مراقبت های بهداشتی در شهرها بهتر از مناطق روستایی است، اما زندگی در یک محیط شهری از دیرباز به عنوان یک عامل خطر برای بیماری های روانی شناخته شده است [5]. با توجه به مزیت های یادشده ایجاد تعادل بین این دو موضوع نیازمند درک بهتر تعامل بین زندگی شهری و سلامت روان است [6]. تأثیر شهرنشینی بر سلامت روان بسیار قابل توجه بوده و با توجه به پیش بینی افزایش جمعیت شهری به احتمال زیاد طی چند دهه آینده افزایش خواهد یافت [1]. سلامت روان با توجه به نقش آن به عنوان یک جزء ضروری از سلامت عمومی موضوع بسیار مهمی است و تأثیرات عمیقی بر افراد، جوامع، و اقتصاد دارد [7] و ارتقای آن برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی و تاب آوری جامعه ضروری است [8]. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی اختلالات سلامت روان در سال 2020 به یکی از تهدیدهای بزرگ برای سلامت انسان مبدل شده است. این امر همچنین پیامدهایی برای رونق اقتصادی دارد، چرا که استرس، افسردگی و اضطراب تأثیر بسیاری بر بازده کاری افراد دارد [9]. همچنین، از هر پنج بزرگسال در جهان یک نفر از یک اختلال روانی رنج می برد [10] و 13 درصد از بیماری های جهانی منشأ روانی دارند [11]. اهمیت رابطه زندگی شهری و سلامت روان به اندازه ای است که انجمن جهانی روانپزشکی برای مطالعه بیشتر آن بخش علمی سلامت روان شهری را تأسیس کرده است [12]. با توجه به پیمایش ملی سلامت روان کشور ایران 23/6 درصد افرادی که مورد بررسی قرار گرفته اند، نیازمند مداخلات روان شناختی هستند و 14/6 درصد افراد از اختلال اضطرابی رنج می برند [13]. در حالی که مطالعات کمی به پیوندهای بالقوه بین جنبه های محیط ساخته شده و سلامت روان پرداخته اند و مطالعات این حوزه بیشتر بر سلامت جسمی متمرکز بوده اند [14]. قرار گرفتن در معرض استرس زیاد و آسیب های ناشی از آن مهم ترین عامل افزایش خطر اختلالات روانی است [15]. ساکنان شهر در معرض سطوح بالاتری از عوامل استرس زا قرار می گیرند و مواجهه با استرس بیشتر ممکن است موجب شیوع بیماری های روانی مرتبط با استرس در میان ساکنان شهر باشد [16]. در واقع، استرس زندگی شهری مدرن می تواند زمینه ای برای پرورش روان پریشی و اختلالات روانی باشد [17]. استرس شهری علاوه بر اینکه از عوامل مهم ایجاد بیماری های جسمی (نظیر انواع سرطان، بیماری های قلبی و عروقی، بیماری های گوارشی) و بیماری های روانی (نظیر افسردگی، اسکیزوفرنی، انزوای افراد و...) است، میزان ناهنجاری های اخلاقی را نیز افزایش داده و موجب کاهش امنیت شهروندان می شود. علاوه بر این، استرس به دلیل تحمیل هزینه های درمانی زیاد به شهروندان موجب از دست رفتن سرمایه های انسانی در شهر نیز می شود. به همین دلیل لازم است برنامه ریزان و طراحان شهری در برنامه ها و طرح های خود آرامش روانی شهروندان را به عنوان اصلی مهم در نظر بگیرند و از اقداماتی که به این آشفتگی ذهنی دامن می زند، بپرهیزند. در واقع، با توجه به اینکه ایجاد یک محیط شهری سالم در اولویت اصلی سیاست گذاران قرار دارد [18] و استرس شهری در شهرهای جهان رو به افزایش است [19] به تدوین یک شهرنشینی برنامه ریزی شده برای جلوگیری از اثرات منفی زندگی شهری نیاز است [20]. از ابتدای قرن 20 مطالعات بسیاری به بررسی رابطه شهرنشینی و استرس و راهکارهای مؤثر بر آن با رویکرد های متفاوت پرداخته اند. اما تا کنون هیچ مطالعه ای در راستای برنامه ریزی شهری درمانگر استرس به صورتی که همه شاخص های مؤثر بر استرس شهری را در نظر بگیرد و بر اساس ارتباطات میان آن ها مهم ترین شاخص ها را کشف و مدل مفهومی مؤثر بر آن را ارائه دهد، انجام نشده است. به همین منظور، این پژوهش با هدف تحلیل محتوا مطالعات پیشین و شناسایی مهم ترین شاخص ها و ارائه مدل مفهومی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس انجام شده است. مواد و روش این پژوهش از نوع مروری بوده و روش تحقیق در آن کیفی است. برای جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و به منظور تحلیل آن ها از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. در واقع، این پژوهش در چهار گام اساسی با استفاده از یک رویکرد تفسیری اسناد کتابخانه ای را تحلیل و بر اساس کدهای متنی استخراج شده سعی در شناسایی، تحلیل و تشریح ارتباطات میان شاخص های برنامه ریزی شهری درمانگر استرس دارد. یافته ها یافته های پژوهش بیانگر آن است که سلامت روان شهری و استرس شهری دارای تأثیرات دو جانبه مستقیم و غیرمستقیم هستند. شاخص های مستخرج از مطالعات نظری در دو گروه دسته بندی می شوند. گروه اول افزاینده استرس شهری و به تبع آن، کاهنده سلامت روان شهری بوده و شامل محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی است. گروه دوم کاهنده استرس شهری هستند و به تبع آن، سلامت روان را ارتقا می دهند و شامل دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) است. درخور یادآوری است در نهایت پس از بررسی اثرات و پیامدهای نهایی برنامه ریزی شهری درمانگر استرس ارتقای کیفیت زندگی در محیط های شهری به عنوان مهم ترین و جامع ترین اثر این برنامه ریزی شناسایی شده است. نتیجه گیری در نتیجه، با کاهش محرومیت فرهنگی و روانی، تراکم ساختمانی، اضافه بار حسی، سبک معماری مدرن، تراکم رفت و آمد (شلوغی معابر)، طراحی شهری استرس زا، آلودگی هوا، مهاجرت، جرم و جنایت، محرومیت اجتماعی، خشونت، محرومیت اقتصادی، اقلیت قومی بودن، تراکم جمعیتی، میزان فشار زمان و اتلاف وقت و آلودگی صوتی و افزایش دسترسی به منابع و خدمات، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، تنوع فضایی، تنوع اجتماعی، تعاملات اجتماعی، ادغام محلی، فضای سبز و دسترسی به آن، احساس تعلق، هویت، عدالت در شهر، انسجام اجتماعی، سطح مشارکت، ثبات مسکونی، سرزندگی، میزان تاب آوری، کنترل و پیش بینی محیط و دید به محیط شهر (تا 10 متر) می توان تا حد زیادی استرس شهری را کاهش و سلامت روان شهری را ارتقا داد. این شاخص ها پس از بررسی جامع ادبیات نظری انتخاب شده و با توجه به تأثیراتی که بر دیگر شاخص ها می گذارند و تأثیراتی که از آن ها می گیرند همه شاخص های شناسایی شده را پوشش می دهند.
آینده نگاری گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی با رویکرد سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
164 - 190
حوزه های تخصصی:
مقدمه امروزه یکی از چالش های مهم پیش رو، مسئله اسکان نایافتگی و سکونتگاه های غیررسمی است. بحث اسکان غیررسمی یک چالش بشری است که پیامدهای آن هنوز هم در جهان در حال توسعه نمایان است. اسکان غیررسمی در کنار اینکه پدیده ای جغرافیایی و شهری و معماری است، به طور جدی پدیده ای اجتماعی هم تلقی می شود. اسکان غیر رسمی به طور کلی به عنوان تولید فزاینده، غیرمجاز و خود سازمان یافته محله های جدید شهری تعریف می شود. این نوع سکونتگاه ها اغلب به مکانی برای جذب مهاجران از روستا به شهر، تأمین کننده مسکن ارزان قیمت برای بیش از یک میلیارد نفر و ایجادکننده زیرساخت های اولیه محله در شهرهای در حال توسعه تبدیل شده اند.
مواد و روش هامقاله پیش رو از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز با استفاده از روش های آینده نگاری و بهره گیری از ابزار پرسش نامه و مصاحبه با متخصصان و خبرگان تکمیل شد. جامعه آماری در این مقاله، کارشناسان، خبرگان و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش بوده و قلمروی مکانی پژوهش نیز شهر میانه اندام خوی است. انتخاب کارشناسان و خبرگان از حوزه های زیر صورت گرفته است: خبرگان دانشگاهی و جامعه علمی با حوزه تخصصی برنامه ریزی شهری و مسکن، مدیران و کارشناسان فعال در حوزه مدیریت شهری، مدیران و عوامل اجرایی درگیر در مسائل شهری (شهرداری و اداره راه و شهرسازی). در این پژوهش از تکنیک دلفی برای جمع آوری داده ها و از روش تحلیل ساختاری به منظور بررسی و شناسایی عوامل و متغیرهای تأثیرگذار استفاده شده است. عوامل کلیدی نیز با بهره گیری از نرم افزار میک مک شناسایی شدند و در نهایت روش سناریونگاری با بهره گیری از نرم افزار Scenario Wizard به منظور تدوین و تحلیل سناریوهای محتمل و مطلوب به کار گرفته شد.
یافته هابرای شناسایی عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، تکنیک دلفی به کار گرفته شد. به این منظور پرسش نامه هایی به صورت تشریحی طراحی و در اختیار کارشناسان مربوطه قرار گرفت. سپس پرسش نامه های دریافتی مورد بررسی قرار گرفت که در نتیجه آن، تعداد 72 عامل در 6 حوزه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و فیزیکی، مدیریتی و سیاست های مدیران شهری، سیاست های کلان استانی و کشوری) مورد شناسایی قرار گرفتند. در راند بعدی تکنیک دلفی، متغیرهای مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، وارد ماتریس اثرات متقابل شده تا شدت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر همدیگر و بر وضعیت آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی مشخص شود. میزان تأثیرگذاری عوامل بر یکدیگر از صفر تا 3 مورد سنجش قرار گرفت. عدد صفر نمایانگر فقدان تأثیر عوامل بر همدیگر است، عدد 1 نمایانگر تأثیرگذاری ضعیف متغیرها بر همدیگر، عدد 2 نمایانگر تأثیرگذاری میانه عوامل بر یکدیگر و عدد 3 نمایانگر تأثیرگذاری بالای عوامل بر یکدیگر است. پس از معین شدن میزان و شدت تأثیرگذاری متغیرها، ماتریس اثرات ساختاری جهت بیان متغیرهای کلیدی وارد نرم افزار میک مک شد. ابعاد این ماتریس 72×72 بوده و درجه پر شدگی آن نیز 60 درصد است که بیان می کند متغیرها در بیش از 60 درصد روی یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. از مجموع 5184 رابطه ممکن و محتمل در این ماتریس، 2060 نسبت عدد صفر، 1936 نسبت عدد 1، 870 نسبت عدد 2 و 310 نسبت عدد 3 است.
نتیجه گیریاین مقاله با هدف بررسی وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی در شهر میانه اندام خوی با رویکرد آینده نگاری انجام شده است. گسترش روزافزون حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهر خوی و سرایت مشکلات این مناطق به درون شهر خوی و لزوم ارائه عوامل تأثیرگذار در رشد و گسترش این مناطق باعث انجام این پژوهش شده است. در این تحقیق برای شناسایی عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی از دلفی مدیران استفاده شد. در راند اول پرسش نامه هایی به صورت تشریحی و با سؤال های باز طراحی شد، در این پرسش نامه ها از کارشناسان خواسته شد تا عوامل مؤثر و دخیل در سیستم مورد مطالعه را شناسایی کنند. پس از بررسی پرسش نامه های دریافتی از کارشناسان تعداد 72 عامل در 6 حوزه (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، کالبدی و فیزیکی، مدیریتی و سیاست های مدیران شهری، سیاست های کلان استانی و کشوری) استخراج شدند. در ادامه پرسش نامه دلفی، عوامل تأثیرگذار وارد ماتریس اثرات متقاطع شده تا میزان تأثیرگذاری آن ها بر یکدیگر و بر وضعیت آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی مشخص شود. اگر تعداد عوامل شناسایی شده N باشد، یک ماتریس تأثیرگذاری N× N تشکیل می شود. میزان این تأثیرگذاری از عدد صفر تا 3 مورد سنجش قرار می گیرد. از مجموع 72 عامل اولیه تأثیر گذار بر آینده سیستم، 26 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند. در ادامه برای سناریو نگاری، تعداد 78 وضعیت پیش رو برای این عوامل کلیدی طراحی شد. این وضعیت های محتمل برای روند آینده پیش روی سیستم از نظر سیاست گذاری بسیار بااهمیت هستند. می توان اذعان کرد که لازمه تدوین سناریوها، تحلیل شرایط پیش روی سیستم است. روندهای احتمالی برای هر عامل از سایر متغیرها متفاوت است و تنها خاصیت اشتراکی بین آن ها وجود طیفی از روندهای مطلوب، بینابین و نامطلوب است. از مجموع 678 وضعیت حاکم بر روند آینده گسترش سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی، تعداد 275 وضعیت روندی مطلوب، تعداد 267 وضعیت روندی ایستا و تعداد 136 وضعیت روندی نامطلوب را برای آینده سیستم متبادر هستند. در مقاله حاضر سناریوهای منتخب به دو دسته کلی تقسیم بندی شدند:سناریوهای منتخب با توجه به درجه مطلوبیت آن ها در دو گروه دسته بندی می شوند: سناریوهای کاملاً مطلوب (سناریوهای اول تا نهم) و سناریوهای با وضعیت بینابین و نامطلوب (سناریوهای دهم تا بیست و ششم).
بازشناسی شاخص های عینی- کالبدی در زیبایی شناسی جداره شهری با اولویت بندی ادراکات فردی (مورد پژوهی: پیاده راه ارم شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جداره های شهری، از مؤثرترین عناصر محیطی تأثیرگذار بر کیفیت فضاهای شهری محسوب می شوند و ارتقا کیفی آن ها به بالا رفتن کیفیت کالبدی در شهر منجر می شود. امروزه منظر شهری و شاخص های زیبایی شناسی آن، جایگاه تعریف شده و روشنی دارد، اما سؤال از منظر شهری ذهن را به سمت مؤلفه های تأثیرگذار با آن سوق می دهد. لذا هدف از این نوشتار استخراج راهکارهای مؤثر بر ارتقای جنبه زیبایی شناسی در بعد عینی-کالبدی جداره شهری و هم چنین اولویت بندی آن ها از منظر شهروندان در پیاده راه ارم شهر قم می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با سطح خطای 5 درصد، 384 نفر محاسبه شده و روش شناسی پژوهش، با توجه به ماهیت و روش پاسخ دهی به مسائل تحقیق از نوع توصیفی-کمی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده، از نرم افزار لیزرل جهت طراحی معادله ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این نکته است که جداره های شهریِ محدوده پیاده راه ارم، نیازمند کیفیت بخشی در مؤلفه های منظر شهری نظیر زیبایی و تنوع بصری در تزئینات جداره، توجه به الحاقات در نما و هم چنین توجه ویژه در به کارگیری تنوع در بافت مصالح است. شهروندان مؤلفه عدم وضعیت آشفتگی و اغتشاش بصری در پیاده راه را با ضریب تأثیر 82/0، مثبت و مناسب ارزیابی کرده و این مؤلفه را بالاترین اولویت و ترجیحات بصری خود می دانند.
نقش مسکن مهر در تغییرات جمعیت و مهاجرپذیری شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن مهر یک تجربه ویژه از مداخله مستقیم دولتها است که در مقیاس گسترده ملی به انجام رسید و در آن علاوه بر کلان شهرها و شهرهای بزرگ به سطوح مختلف شبکه شهری توجه گردید. به همین دلیل، نسبت به برنامه های مشابه خود در کشورهای مختلف دنیا متمایز می باشد. مسکن مهر بر جهت جریان مهاجرت ها در شبکه شهری تاثیر داشت، به گونه ای که با افزایش ساخت مسکن مهر به نسبت خانوارهای موجود شهرهای کشور، میزان نرخ رشد جمعیت و نهایتا مهاجرپذیری افزایش یافت و این موضوع، فرضیه تحقیق حاضر را تشکیل داد. روش تحقیق مقاله، توصیفی - تحلیلی است. آمار و اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردید و مطالعات در دو سطح مختلف استانی (31 استان) و نمونه گیری شهری (40 شهر در استانهای مختلف) به انجام رسید. سنجش رابطه بین متغیرهای تحقیق از طریق ضریب همبستگی پیرسون، تراکم کرنل و رگرسیون وزن دار فضایی بررسی شد و یافته های آن، فرضیه تحقیق را تایید نمود و هدف بررسی نقش مسکن مهر در تغییرات جمعیتی و مهاجرپذیری شهرهای ایران است. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش نسبت تولید مسکن ارزان قیمت در شهرها سبب افزایش رشد جمعیت و در نهایت مهاجرپذیری آنها شده است و بیشترین تاثیر جمعیتی در درون شبکه شهری را شهرهای کوچک و متوسط پذیرفته اند. پیشنهادهای مقاله نیز شامل توانمندسازی، پراکنده سازی و توسعه درون زا می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر پایداری در شهرهای کوچک و میانی با کاربست معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 57
حوزه های تخصصی:
مقدمه طی دهه های گذشته، مفهوم پایداری به طور فزاینده ای توجه عمومی را با برجسته کردن آشتی دشوار بین نیازهای جمعیت جهانی و باری که این نیازها بر محیط زیست وارد می کند، به خود جلب کرده است. پایداری شهری «فرایند توسعه یک محیط ساخته شده است که با اجتناب از تأثیرات غیرقابل قبول اجتماعی یا زیست محیطی در صدد رفع نیاز های اساسی مردم است. امروزه سنجش وضعیت پایداری در شهرها و حرکت شهرها به سمت پایدار شدن، یکی از اصول مهم شهرسازی است، اما این امر به علت ماهیت پویا و چندوجهی پایداری و ویژگی های متمایز هر یک از گونه های شهری می تواند در هر شهر متفاوت باشد و شاخص های مؤثر بر پایداری که موجب حرکت شهرها به سمت پایداری می شود ممکن است در هر شهر متفاوت باشد. از این رو هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر پایداری و تحلیل آن ها در شهر های کوچک و میانی استان قزوین است.
مواد و روش هاروش تحقیق، کاربردی و مبتنی بر روش های کمی است. در راستای تحلیل داده ها و نیل به هدف پژوهش پس از استخراج شاخص های پایداری شهری و تهیه پرسشنامه، شاخص های پایداری شهری مستخرج از مبانی نظری در نرم افزار PLS از طریق مدل سازی به روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم هر یک از شهرهای میانی و کوچک، شناسایی یا تأیید می شوند و سپس عوامل مؤثر بر شاخص های پایداری در هر یک از شهرهای میانی و کوچک تعیین و تحلیل می شوند. بررسی پایداری شهری در ارتباط با اندازه و جمعیت شهر به خصوص در شهرهای کوچک و میانی، تا کنون مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار نگرفته و بکر باقی مانده است، از این رو این موضوع نوآوری مهم پژوهش حاضر در حوزه پایداری است. نمونه گیری در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده که در آن همه اعضا از شانسی برابر برای انتخاب برخوردارند، استفاده شده و با استفاده از فرمول کوکران که فرمولی رایج در جهت به دست آوردن حجم نمونه در مطالعات شهری و اجتماعی است، حجم نمونه برای هر یک از نمونه های مطالعاتی تخمین زده شده است.
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد بر اساس تحلیل داده ها، در شهر قزوین عوامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین و عامل زیست محیطی دارای کمترین تأثیر بر وضعیت پایداری و حرکت شهر میانی به سمت پایداری است. در سال های اخیر تحولات اقتصادی بی سابقه در حوزه مسکن موجب شده است که تمامی جنبه های این حوزه تحت تأثیر این موضوع قرار گیرد. افزایش قیمت مسکن و دشوار شدن تهیه آن برای شهروندان، کوچک تر شدن ابعاد مسکن و استفاده از مصالح و پلان های غیر پایدار همه و همه موجب شده اند که موضوع مسکن یکی از مسائل مهم در تبیین پایداری در شهرهای میانی باشد. از سوی دیگر غالب شدن حمل ونقل موتوری و غیر پایدار در روند آمد و شد شهر ها موجب بروز مشکلات بسیار زیادی برای شهرها شده است که شهر قزوین نیز از این موضوع جدا نیست و زیرساخت ها و بستر های حمل ونقل پایدار و پاک در این شهر فراهم نشده است. در مقابل، در شهر ضیاءآباد به عنوان شهر کوچک پژوهش عامل امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین تأثیر بر وضعیت پایداری است. در مقابل، عامل اقتصادی و مدیریتی و عامل زیست محیطی دارای رابطه معناداری با پایداری شهرهای کوچک نیستند. امروزه، در بسیاری از شهرهای کوچک بر اثر عوامل متعدد مدیریتی و سازمانی امکانات و زیرساخت وضعیت مطلوبی ندارند، همین امر موجب بروز مشکلات و دشواری های فراوانی برای شهروندان این گونه از شهرها شده است. شهر ضیاءآباد نیز از این موضوع جدا نیست. با توجه به اهمیت امکانات و زیرساخت ها و زیرشاخص های آن مانند فضای سبز در مفهوم پایداری و وضعیت نامطلوب این شاخص در شهرهای کوچکی مانند ضیاءآباد می توان بیان کرد که حوزه امکانات و زیرساخت های شهری از اهمیت بسزایی در حرکت شهر های کوچک به سمت پایداری برخوردار است.نتیجه گیرینتایج تحلیل داده ها در مورد شاخص های مؤثر بر پایداری نشان می دهد در شهر های میانی عامل مسکن، حمل ونقل و عامل اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین تأثیر بر تبیین و نیل به سمت پایداری هستند و در بطن این عوامل نیز شاخص های هزینه های تأمین زمین و مسکن و شاخص فرصت های تفریح دارای بیشترین نقش بر عوامل مؤثر و پیرو آن، پایداری شهر ها هستند. لذا برای حرکت شهرهای میانی به سمت پایداری باید به حوزه مسکن و حمل ونقل و حوزه اجتماعی بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد. از سوی دیگر، در شهر های کوچک عامل امکانات و زیرساخت ها و عامل مسکن و حمل ونقل دارای بیشترین تأثیر و سطح تبیین کنندگی بر وضعیت پایداری و نیل به سمت پایداری است و در بطن این عوامل زیرشاخص های وضعیت فضاهای سبز، دسترسی به خدمات و کیفیت مسکن دارای بیشترین تأثیر درونی بر عامل ها و پیرو آن، بر پایداری در شهرهای کوچک هستند. در نهایت، می توان بیان کرد که در شهرهای میانی حوزه مسکن و حمل ونقل و در شهر های کوچک حوزه امکانات و زیرساخت ها دارای بیشترین نقش در حرکت شهرها به سمت پایداری و تبیین پایداری هستند. از این رو این حوزه ها و زیرشاخص های مؤثر بر آن ها می تواند در جریان تدوین طرح ها و برنامه های شهری مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
تبیین الگوی پارادایمی تاب آوری مسکن روستایی با تأکید بر اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن در نواحی روستایی در برآوردن نیازهای اساسی انسان نقش ویژه ای دارد. با درنظرگرفتن کارکردهای متنوع مسکن روستایی، مطالعه تأثیر عوامل مختلف در نحوه تاب آوری آن دارای اهمیت است. مؤلفه های زیادی در آن تغییر می تواند نقش داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین الگوی پارادایمی تاب آوری مسکن روستایی با تأکید بر اقتصاد روستایی است.پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی مورس «تک روشی موازی» است. در جمع آوری داده ها از روش فراترکیب استفاده شد. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند است. درجهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری، از نرم افزار Nvivo استفاده شد. براساس مطالعات اسنادی و استفاده از روش فراترکیب چارچوب نظری پژوهش و مدل مفهومی اولیه تاب آوری ارائه شد.مؤلفه های اصلی براین اساس عبارت اند از: «حکمروایی مطلوب»، «عدالت اجتماعی»، «رشد درون زا»، «حس تعلق» و «نشاط اجتماعی». همچنین درجهت تبیین مؤلفه های مدل مفهومی نهایی تاب آوری مسکن روستایی از روش تحلیل محتوا استفاده می شود. براساس سؤالات مطرح شده در فرایند مصاحبه، 757 ارجاع ارائه شد. با بازبینی متعدد و ادغام کدها براساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 35 کد اولیه و 17 کد محوری استخراج شد. براساس مؤلفه های ارائه شده در مدل مفهومی، سؤالات مصاحبه تدوین و پس از تلخیص داده ها، مدل مفهومی اسپیرال به عنوان مدل نهایی ارائه شد.