فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵٬۶۴۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
166 - 178
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. نتایج نشان داد که از مجموع کل مساحت منطقه، 10.96 درصد آن در قسمت کاملا مطلوب برای بازآفرینی قرار گرفته است. بعد از آن اولویت های نسبتا مطلوب با 15.38 درصد، مطلوب با 31.68 درصد، نسبتا نامطلوب با 23.28 درصد و کاملا نامطلوب حدود 18.7 درصد مساحت منطقه 12 را به خود اختصاص داده اند و ضروری است که مدیران و برنامه ریزان توجه جدی را برای بازآفرینی این بافت منطقه شهری داشته باشند.
تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذاری مولفه های رقابت پذیری بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
212 - 227
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان کانون اصلی زیست بشر، در حال حاضر یکی از مهم ترین مقوله ها در حوزه برنامه ریزی به شمار می رود. شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر می باشند. باتوجه به کاربردی بودن پژوهش حاضر، هدف تبیین پیشران های تاثیرگذار بر ارتقا مولفه های رقابت پذیری در راستای اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشد که از منظر ماهیت انجام کار ترکیبی از توصیفی_تحلیلی و استفاده از روش های اقتصاد سنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین شاخص های 29 گانه، شفافیت و انسجام در سیاست ها، قوانین و مقررات اقتصادی حاکم، اشتغال زایی و ایجاد زمینه های جدید فعالیت برای نیروی کارآ و متخصص، آموزش منابع انسانی تامین سرمایه انسانی لازم برای اقتصاد دانش محور، شفاف سازی اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا در حوزه های پولی، تجاری، ارزی و...، افزایش استفاده مردم از کالاهای داخلی و ایجاد مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی، توانمندسازی نیروی کار و افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقا آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی با محوریت رشد بهره وری و رقابت پذیری در اقتصاد و توسعه و تقویت خلاقیت در جامعه (اتکای توسعه به خلاقیت در جامعه) موثرترین پیشرانها در شکل گیری و ارتقا اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشند.
کاربست رویکرد آینده نگرانه (اینفرمال آرمچر) در ساماندهی فضایی سکونتگاه های خودانگیخته شهری (ارزیابی در شرایط شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
3 - 16
حوزه های تخصصی:
زیست غیررسمی شهری یکی از گزینه های بقای گروه های کم درآمد شهری است که سازوکارهای ناکارآمد بخش رسمی و دولتی و نیز نظام برنامه ریزی توان تأمین مسکن آنها را ندارد؛ ازاینرو زیست و مسکن غیررسمی برآمده از گفتمان رسمی و همزمان با برنامه ریزی رسمی شکل گرفته است. نظام های برنامه ریزی و گفتمان های مسلط در مواجه با زیست غیررسمی شهری رویکردهای مختلفی را آزموده اند اما بیشتر آنها به دلایل گوناگونی در ساماندهی این پدیده ناکارآمد بوده اند. در این میان برخی برنامه ریزان به دنبال رهیافت هایی واقع بینانه برای ساماندهی از راه پیش نگری و پیوستگی با شهر هستند؛ از آن جمله دیوید گاورنر، رویکردی را با نام اینفرمال آرمچر (IA) مطرح کرده است. این روش مبتنی بر طراحی و مدیریت با دیدگاهی آینده نگرانه است که واقعیت رشد سکونتگاه های غیررسمی را پذیرفته است. هدف آن یافتن گزینه میانه در توسعه غیررسمی کنونی است که با مداخله از بالا به پایین همگام با پذیرش دیدگاه های مردم در این سکونتگاه ها همراه است. پذیرش سیاسی غیررسمی بودن، ارائه زمین عمومی مناسب با مشارکت دولتی و بخش خصوصی، آموزش کارکنان برای اجرای IA و توجه به اجزای طراحی (کریدورها، اراضی ذخیره و متولیان یا ناظران و مباشران) از شرایط اجرا و موفقیت این رویکرد هستند. در این پژوهش پس از معرفی رویکرد اینفرمال آرمچر (IA)، کاربست آن در شهر سنندج بررسی شده است. برای این پژوهش داده های مورد نیاز از سرشماری های نفوس و مسکن سالهای 1355 تا 1395 استخراج شده، از تصاویر هوایی و نرم افزار GIS استفاده شده و همچنین از برخی پژوهش های پیشین بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به دلیل پویایی زیست غیررسمی شهری در شهر سنندج در قالب سه لایه فضایی و زمینه های بازتولید آن، توجه به دیدگاهی آینده نگرانه در زمینه توسعه غیررسمی در چارچوب رویکرد IA بسیار مفید است. این رویکرد در پی آن است تا از راه مشارکت دولتی _ مردمی و ابزارهای طراحی همچون اتصال کریدورهای اطراف شهر به یکدیگر و پیوند سکونتگاه های خودانگیخته با شهر، تأمین زمین های ذخیره برای مسکن در توان تهیدستان و نگاه داشت زمین های ارزشمند برای زیرساخت های پایه در سکونتگاه های خودانگیخته شهری آینده، از بسیاری از چالش های کنونی پیشگیری کند.
بررسی نقش گردشگری اوقات فراغت در سرزندگی فضاهای شهری با محوریت حیات شبانه و نشاط اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
30 - 46
حوزه های تخصصی:
هویت شبانه شهر، بخشی مهم از هویت یک شهر مدرن به شمار می رود. بی شک تهران به عنوان پرجمعیت ترین شهر ایران، شب هایی به روشنایی روز دارد ، که ساکنان آن برای دست یافتن به فضای شهری، نیازمند زنده بودن شهر برای ساعات بیشتری هستند تا بتوانند در امنیت و به دور از دغدغه های زندگی در کنار دوستان و خانواده های خود حس کنند. البته باید به این نکته نیز توجه شود که اگر قرار است این نیازها در خیابان های روشن و امن تهران برآورده شود باید با نظارت کامل متولیان امر و تدوین قوانین در سیاست های شهری صورت پذیرد زیرا در این صورت هیچ تضمینی برای آسیب زا بودن این اماکن نیست .بنابراین با توجه به اهمیت حیات شبانه میتوان اذعان کرد که پایتخت ایران نیازمند بازآفرینی فضاهای شبانه است زیرا به لحاظ ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاثیر مستقیمی در زندگی شهروندان دارد. هدف اصلی این پزوهش توجه به نقش گردشگری و اوقات فراغت در سرزندگی فضاهای شهری با محوریت حیات شبانه و نشاط اجتماعی در منطقه 12 شهر تهران می باشد .با توجه به ماهیت موضوع پژوهش روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده است.نتایج این تحقیق نشان می دهد، گردشگری و اوقات فراغت در سرزندگی فضاهای شهری در منطقه 12 شهرداری نقش به سزایی دارد که این امر می تواند باعث ایجاد فضاهای حیات شبانه در منطقه 12 را فراهم آورد.روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر ماهیت مساله پژوهش،روش توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای است. برای جمع آوری داده ها، از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است و با شناسایی متغییرهای مؤثر بر مسأله که از طریق مبانی نظری رساله و تجارب مطالعاتی حاصل شده است ابتدا شاخص های مناسب برای تحلیل مؤلفه ها تنظیم شده و سپس با ابزار پرسشنامه به تحلیل داده ها پرداخته ایم.در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و بر پایه اطلاعات موجود در قلب طهران پرداخته است
بررسی مؤلفه های شهروند محیط زیستی و ارتباط آن با رفتار زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
270 - 285
حوزه های تخصصی:
مقوله محیط زیست و حفاظت از آن مهم ترین دغدغه انسان معاصر است. محیط زیست به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته بوده و فرآیندی است که از زیستن حمایت می کند. از زمانی که بشر پا بر روی کره خاکی گذاشته، تعامل مداوم و پایداری بین او و جهان طبیعی برقرار بوده است. اما با رشد جمعیت و صنعتی شدن جوامع، تقاضای فزاینده ای را به طبیعت تحمیل و باعث تخریب منابع آن گردید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های انسانی با محیط زیست طبیعی و میزان آگاهی شهروندان از این مقوله است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر مراغه است که نمونه ای شامل 348 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از سنخ تحقیقات توصیفی-تحلیلی است، که از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. انتخاب اعضای نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای-تصادفی انجام گرفته است. جهت تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، شهروندان با میانگین 4/3 درصد، نسبت به مسائل زیست محیطی شهر خود حساسیت و آگاهی لازم را دارند، اما به دلیل عمق مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها، مسائل محیط زیستی با 8/6 درصد جزء دغدغه اصلی مردم نبوده است. رفتار، نگرش و دانش زیست-محیطی شهروندان در وضعیت مطلوب قرار دارد. اما مؤلفه های قانونی-نهادی که به عنوان بسترساز فکر و عمل صحیح مردم، مدیران و مسئولین محسوب می شود؛ با میانگین 2/5 وضعیت چندان مطلوبی ندارند. همچنین بین مؤلفه های شهروند زیست-محیطی با رفتار زیست محیطی شهروندان رابطه وجود دارد. بنابراین با آموزش و برگزاری دوره های الگوی مصرف صحیح و بسترسازی های قانونی-نهادی می توان الگوهای مصرف و عمل منطبق با ارزش های زیست محیطی را ترویج داد.
تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی در محلات شهری (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شهر ها به عنوان کانون تغییر و محلی که سیاست ها در آن تحقق می یابند , پدیدار شده اند . در این راستا سند نهایی کنفرانس توسعه پایدار ملل متحد با عنوان "آینده ای که ما می خواهیم" بیان داشته است؛ اگر شهرها به خوبی برنامه ریزی و توسعه داده شوند, می توانند جوامع پایدار اقتصادی , اجتماعی و زیست محیطی را تحقق ببخشند. این سازمان برای تحقق نیک بختی شهرها الگویی به نام شهر شکوفا را معرفی کرد. این مقوله می تواند با تحلیل وضعیت موجود و اولویت بندی مداخلات برنامه ریزی، چشم انداز توسعه همه جانبه برای شهرها را ترسیم کند. در این پژوهش نیز که باهدف ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در سطح محلات شهر سقز انجام شده است ؛ شاخص های مؤثر در شکوفایی محلات شهر سقز را بااستفاده از نرم افزار MicMac شناسایی و سپس این عوامل کلیدی با استفاده از مدل کوپراس در سطح محلات 22گانه شهر سقز سطح بندی شدند و برای بیان بصری از GIS استفاده شده است. در این پژوهش به منظور ارزیابی شاخص های شکوفایی از 49 شاخص در پنج بعد استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 14شاخص کلیدی شناخته شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های شکوفایی محلات 22گانه شهر سقز ، محلات 16، 19، 4، 11، 10که در جنوب شرقی مرکز و غرب شهر واقع شده اند از تأثیرگذاری کم و محلات 22، 21، 9، 2، 20،1 که در جنوب شرقی، مرکز وتا حدودی شمال شهر واقع شده، محلاتی بوده اند که می توانند در راستای تحقق شکوفایی وضعیت بهتری داشته باشند. می توان بیان کرد که بهبود فضایی و توزیع مناسب درآمدها، انسجام و مشارکت بیشتر، امکان دسترسی محلات با تاثیرگذاری کم به پارک ها و خدمات آموزشی و توزیع بهتر شاخص ها به ویژه شاخص های بهره وری و کیفیت زندگی در سطح این محلات از مهم ترین پیشنهادهای ارائه شده می باشد.
ارزیابی کیفیت زندگی ساکنین مسکن مهر (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
87 - 102
حوزه های تخصصی:
برنامه مسکن مهر از مهمترین سیاست های تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد بوده است. فرایند اجرا و نتایج این طرح با مشکلات و انتقادات متعددی مواجه شد که یکی از مهمترین آنها عدم تأمین امکانات مناسب برای ساکنین و کیفیت زندگی پایین در این مجتمع های مسکونی است. هدف مقاله حاضر ارزیابی کیفیت زندگی ساکنین مسکن مهر و مهمترین عوامل تأثیر گذار بر آن است. پس از مرور ادبیات تحقیق و استخراج عوامل کیفیت زندگی در محیط های مسکونی، از پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش متغیرها از دیدگاه ساکنین استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کل ساکنین مسکن مهر شهر رشت برابر 8000 خانوار است. براساس فرمول کوکران تعداد نمونه برابر 380 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های حاصل از پرسشنامه در ابتدا با استفاده از روش های آمار توصیفی و همچنین آزمون فریدمن مورد تحلیل قرار گرفته است و سپس پاسخ سوالات تشریحی با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در محیط نرم افزار PLS مورد بررسی واقع شد. نتایج حاکی از این است که در میان شاخص های کیفیت زندگی در مسکن مهر بیشترین امتیاز (بسیار خوب) به متغیر پاکیزگی هوای شهری (با میانگین 18.39) و بعد از آن به حمل و نقل عمومی (17.03) تعلق دارند. نبود فرصت های شغلی (9.98) و عدم دسترسی به بانک ها (10.82) نیز مهمترین مشکلات در این محدوده است. نتایج تحلیل عاملی سوالات تشریحی نشان می دهد که عوامل وجود معتادین (0.84) و زمین های رها شده (0.75) بیشترین نقش را در نامنی محدوده دارند. همچنین نظافت و نورپردازی (0.88)، تاسیس پارک (0.84) و مراکز تجاری (0.68)، مهمترین عوامل پیشنهادی برای پویایی و سرزندگی محسوب می شوند. این نتایج نشان می دهد که رویکرد موجود در تأمین مسکن اجتماعی در کشورمان نیازمند بازنگری جدی است و شاخص های کیفیت محیط شهری باید به عنوان بخش مهمی از معیارهای مسکن قابل استطاعت لحاظ گردند.
ارزیابی اثرات مشارکت و تعهد جامعه محلی و امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر نقده)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین گام های دست یابی به توسعه متوازن و پایدار شناسایی و تطابق ظرفیت های شهر با ظرفیت توسعه متوازن و پایدار برای استفاده از حداکثر توان خدمت دهی ظرفیت هاست. توسعه نامتوازن شهر نقده فرایندی پویا و مداوم است و امروزه به یکی از معضلات فضاهای شهری تبدیل شده است که طی آن محدوده های شهری و فضاهای کالبدی آنها در جهات عمودی و افقی باعث گسترده شدن شهر به خارج از محدوده شهر شده است. ازاین رو تعیین جهت و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده امری ضروری برای برنامه ریزان و مدیران شهری است. تحقیق حاضر باهدف بررسی تأثیر مشارکت و تعهد جامعه محلی و امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار شهر نقده در قالب یک طرح پژوهشی پیمایشی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش حدود 127671 نفر از شهروندان زن و مرد شهرستان نقده بودند. باتوجه به حجم جامعه آماری، نمونه موردنظر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از فرمول کو کوران با سطح اطمینان ۹۵ درصد محاسبه گردید که تعداد آن برابر با 383 نفر (253 مرد و 130 زن) تعیین گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های توسعه متوازن، توسعه پایدار، مشارکت و تعهد جامعه محلی، امنیت پایدار استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار smartpls3 استفاده شده است .در راستای اهداف تحقیق این نتیجه حاصل شد که باتوجه به ضریب مسیر 0.098و همچنین باتوجه به میزان تی برای بخش اول فرضیه (مشارکت و تعهد جامعه محلی بر تحقق توسعه ی متوازن و پایدار) که برابر با 2.523است و با توجه به ضریب مسیر 0.809و میزان تی برای بخش دوم فرضیه (امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار) که برابر با 25.881است و بر اساس یافته های تحقیق، می توان ادعا کرد که مشارکت و تعهد جامعه محلی و امنیت پایدار بر تحقق توسعه متوازن و پایدار شهر نقده نقش اساسی دارد.
معرفی الگوی کاربردی مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در فضای سایبرنتیک به منظور ارتقاء سطح مشارکت سا کنان در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
61 - 74
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهم تنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایه فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، به گونه ای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیت های فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق راهکارهای مقابله با مشکلات این نواحی فراهم شود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان با استفاده از مهندسی خواسته بر پایه یک پژوهش با ویژگی های استقرایی، کاربردی و توصیفی_تحلیلی استوارشده است. به این منظور، با به کارگیری تحلیل ذی نفعان و انجام تحلیل های کمی (آزمون میانگین فریدمن _ آزمون همبستگی اسپیرمن) در محیط نرم افزار SPSS، مراحل فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تطبیق یافته برای این نواحی معرفی شده است. سپس با انجام تحلیل محتوا در محیط نرم افزار Atlas ti سازوکار پیاده سازی فرایند مقتدرسازی (تعیین خواسته ها) بر پایه معرفی کاربران مؤثر در فرایند و فعالیت های آنها و ارتباط آنها با فعالیت ها مشخص می شود. بر این اساس الگوی مورد کاربرد (Use case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در محیط نرم افزار Visual paradigm طراحی می شود. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیم گیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخه پیوسته پنج گانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروه های محلی و تشکیل شبکه های اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبه گری و پاسخگویی)، (4) تبادل نظر در مورد کاستی ها و اصلاح فرایند (ارتقا و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیم گیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیم گیرندگان) در راستای ارتقای مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان را انجام می دهند و زمینه را برای ارتقای سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری در بازآفرینی محلات خود، فراهم می سازند.
تحلیل هزینه – فایده اجتماعی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
104 - 120
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به تحلیل هزینه – فایده اجتماعی به کارگیری یکی از کاربردیترین روشها در کاهش انتشار آلایندههای گازی یعنی تعویض مبدلهای کاتالیستی غیرفعال در خودروهای سبک شهر تهران پرداخته شده است. برای این منظور، هزینه تعویض مبدلها، تمایلبهپرداخت ساکنان شهر تهران برای کاهش آلودگی هوا و منافع حاصل از کاهش انتشار آلودگی در سال ۱۳۹۹ موردبررسی قرار گرفته است. دادههای مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه به دست آمد. بر اساس نتایج بهدستآمده، مجموع هزینههای مرتبط با تعویض مبدل کاتالیستی برای یک دوره برابر با ۴۹۸۳۴ میلیارد ریال، ارزش تمایل به پرداخت سالانه شهروندان تهرانی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط معادل ۳۱۸۳۴ میلیارد ریال و منفعت سالانه حاصل از کاهش انتشار نیز ۸۹۸۷ میلیارد ریال برآورد شده است. بر این اساس و با توجه به دوره بررسی 20 ساله و مفرضات مدل اقتصادی، تعویض مبدلهای کاتالیستی در سناریوهای مختلف دارای توجیه اقتصادی است. لذا پیشنهاد میشود نهادهای مدیریت شهری با در نظر گرفتن منافع ایجادشده، زمینه تامین منابع مالی و تعویض این قطعه را در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران مورد پیگیری قرار دهند.
تمایل به پرداخت هزینه و عوامل مؤثر بر آن برای تولید کمپوست خانگی (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ایران، حدود نیمی از پسماند شهری را مواد آلی تشکیل می دهد، در شرایطی که فقط 12 درصد از پسماندهای آلی تولیدشده در ایران کمپوست می شود؛ از همین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر تمایل به پرداخت هزینه برای تولید کمپوست خانگی و میزان آن انجام شد. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای شهر اصفهان تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران 367 خانوار به عنوان نمونه با روش کاملاً تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که حدود 40 درصد از پاسخگویان تمایلی برای پرداخت هزینه نداشتند و اساساً تمایلی به پذیرش این امر از خود نشان ندادند. همچنین، فقدان امکانات و تجهیزات، نداشتن آگاهی، زمان بر و کاربربودن، و نبود فضای مناسب از مهم ترین عوامل بازدارنده بودند. مطابق با نتایج، تمایل به پرداخت هزینه برای تولید کمپوست خانگی معادل 112 هزار تومان در سال برآورد شد. ازجمله متغیرهایی که بر تمایل به پرداخت تأثیرگذار بودند، می توان به سن، بُعد خانوار و نوع خانه مسکونی اشاره کرد. با توجه به نتایج به دست آمده، به منظور تقویت و تحریک رفتارهای صحیح زیست محیطی و کمک به شهروندان علاقه مند به تولید کمپوست خانگی، اهدای مخزن های مخصوص به آن ها از طرف شهرداری ها پیشنهاد می شود.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی شهر بجنورد در مقابل زلزله با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
149 - 163
حوزه های تخصصی:
اثرات و آسیب پذیری ناشی از مخاطرات طبیعی در جهان در حال افزایش است و ابعاد این اثرات در زمینه های فیزیکی، توسعه اقتصادی اجتماعی، از دست دادن جان و مال، منابع و تخریب همه جانبه، شدید و گسترده است. تلاش برای کاهش آسیب پذیری نشان می دهد که باید راهبردی ارزشمند برای کاهش اثرات مخرب ناشی از بحران در دستور کار سیاست های اجتماعی روز قرار گیرد. با وقوع زلزله های مخرب در جامعه حوادثی ازاین دست اتفاق می افتد: فروریختن ساختمان ها، زخمی یا کشته شدن مردم، آسیب دیدن زیرساخت ها و متوقف شدن اقتصاد، بنابراین برنامه ریزی کاهش مخاطرات و بهسازی برای تاب آوری جوامع در مقابل مخاطرات بسیار ضروری است. ازاین رو این مقاله به بررسی کاهش آسیب پذیری و ساماندهی کالبدی – فضایی شهر بجنورد در مقابل زلزله از طریق برنامه ریزی کاربری زمین شهری با رویکرد توسعه پایدار شهری می پردازد. روس تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بوده که در ابتدا با جمع آوری اطلاعات و داده های لازم اقدام به تشکیل بانک اطلاعاتی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی گردید ، سپس با استخراج و ترکیب نقشه های جدید، تحلیل نهائی انجام شده است. برای مشخص کردن میزان آسیب پذیری شهر بجنورد، به شاخص مراکز خطرزا، دانه بندی قطعات، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، دسترسی به مراکز امدادی و زمین و اراضی عمومی و باز انتخاب شده و قطعه های ساختمانی آسیب پذیر در مقابل زلزله مشخص شده است. با توجه به نقشه آسیب پذیری شهر نتایج نشان می دهد محدوده هایی که خیابان های آن عرض کافی داشته و ازنظر دسترسی به مراکز امدادی در وضعیت بهتری قرار داشته و تراکم جمعیتی و ساختمانی و .. در آن ها پایین است، ازنظر آسیب پذیری در وضعیت بهتری قرار دارند. به عبارت دیگر این محدوده ها با توجه به تقسیم بندی نقشه آسیب پذیری به 5 قسمت، آسیب پذیری نسبتاً پایین، پایین، متوسط، بالا و آسیب پذیری بسیار بالاگرفته اند.
راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان (موردمطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
22 - 36
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعدادکارآفرینانه یک حوزه پژوهشی جدید در مدیریت منابع انسانی شهرداری تهران است که با شکوفایی قابلیت های ویژه و مهارت های فردی کارکنان سبب بهبود کیفیت خدمات ارائه شده به بهترین روش ممکن شده و به تبع ارتقاء عملکرد و بهره وری سازمان را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین، هدف از انجام این پژوهش راهبرد مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نوع آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. ابتدا از روش کیفی جهت دستیابی به مولفه ها و شاخص های مدیریت استعداد کارآفرینانه برای بهسازی عملکرد کارکنان با 45 نفر از خبرگان علمی و اجرایی تا اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به شیوه گلوله برفی صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی از طریق اطلس تی 8 صورت گرفته است که با روش دلفی فازی از طریق خبرگان تعداد 11 مولفه و 57 شاخص مورد تائید نهایی قرار گرفت. در بخش کمی جهت اعتبارسنجی مدل به دست آمده از پرسشنامه 56 گزاره ای محقق ساخته با طیف پنج تایی لیکرت استفاده شده است. روایی پرسشنامه از روش روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. نمونه مورد بررسی برای معادلات ساختاری براساس فرمول کوکران 212 نفر محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل بخش کمی با استفاده از نرم افزار ایموس 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که طراحی و اجرای سیستم مدیریت استعداد کارآفرینانه برای عملکرد بهسازی کارکنان در شهرداری تهران به حمایت و توجه جدی و مستمر محیط سازمانی و فراسازمانی نیاز دارد.
واکاوی مؤلفه های راهبردی و مشارکت پذیری شهروندان در راستای تحقق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه توسعه دغدغه خاطر بسیاری از کشورهاست که هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسان است. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها و توزیع عادلانه امکانات، مشارکت مردم راهکار اصلی و محوری به شمار می رود. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی میزان تحقق پذیری شاخص های مشارکت فعال مردمی در راستای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت می پردازد. روش بررسی: نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تحلیل محتوا است و از روش اطلاعات کتابخانه ای و میدانی در انجام پژوهش استفاده شده است. در روش میدانی از تکنیک پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل50 نفر از نخبگان و کارشناسان در دسترس می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری T تک نمونه ای و کروسکال والیس و همچنین جهت تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها از مدل استراتژیک SWOT استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون t نشان داده است که یک رابطه معناداری بین متغیرهای مستقل مورد مطالعه در پژوهش حاضر و تحقق پذیری الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت وجود دارد. بنابراین متغیرهای مستقل مورد مطالعه بر تحقق پذیری الگو اثرگذار می باشند. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نیز نشان داده که تمایل مردم به مشارکت در ارتباط با شاخص های و متغیرهای مورد سنجش در جهت تحقق پذیری الگو از وضعیت مطلوبی برخوردار است. نتایج بدست آمده از مدل سوات
نقش شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
87 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم برای دستیابی به توسعه، نقش درآمدی توریسم و جذب گردشگر درون کشورهاست که این مهم همواره در گرو داشتن فضای ملی و سرزمینی منسجم و شهرهایی با کارکرد بهینه است. موفقیت در زمینه توریسم، در گروِ داشتن آثار تاریخی و دیدنی، شهرهای زیبا و توسعه یافته، مردمان با فرهنگ و دانش و آگاهی بالا، دولتمردان عاری از القای تفکرات شخصی، نظام برنامه ریزی کارامد و ... است. در این میان می توان گفت که نقش شهرها در جذب گردشگر درجات بالاتری را دارا می باشند. شهرهای مرزی به دلیل داشتن نقش امنیتی و دروازه ورود کالا و انسان، می توانند در جذب گردشگر، موفق عمل کنند. ایجاد بازارچه های مرزی، وجود رودخانه و عوامل طبیعی، وجود بناهای تاریخی مانند قلعه و یا نوع مرز در این گونه شهرها، از عوامل جذب توریسم به شمار می روند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی، به دنبال بررسی نقش و جایگاه شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و جذب گردشگر است. سؤال اصلی این مقاله این است که: آیا شهرهای مرزی با استفاده از ژئوپولیتیک گردشگری می توانند در جذب توریسم و توسعه گردشگری موفق باشند؟ نتایج نشان می دهند که شهرهای مرزی با توجه به موقعیتشان، توانایی توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و در جذب گردشگر، قابلیت بالایی را دارند.
مطالعه تطبیقی سیاست گذاری ها و تجارب حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی شهرهای ارومیه، ایران و تورین، ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
107 - 130
حوزه های تخصصی:
دو کشور ایران و ایتالیا دارای تاریخی بسیار کهن و به تبع آن جلوه هایی باشکوه در معماری و شهرسازی مراکز تاریخی-شهری خود هستند. حفاظت از این میراث فرهنگی غنی در مقیاس شهری، وجود و اجرای قوانین و سیاست های مرتبط را طلب می کند. این پژوهش تطبیقی به روش تحلیلی و توصیفی، بامطالعه و تحلیل اَسناد طرح های جامع و تفصیلی شهری به سه زبان فارسی، ایتالیایی و انگلیسی، بررسی های میدانی در دو شهر تاریخی ارومیه و تورین، ضمن بررسی قوانین و سیاست های دو کشور در حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی، به بررسی میراث های هر دو شهر و سیاست گذاری ها در حفظ آن ها می پردازد. بررسی تطبیقی این قوانین ازنظر نوع و کیفیت نظام برنامه ریزی در طرح های جامع و تفصیلی به همراه واکاوی سیاست های این دو کشور برای حفاظت کارآمدتر میراث فرهنگی در راستای مدیریت شهری پایدار از اهداف پژوهش حاضر هستند. نتایج نشان داد علاوه بر مشابهت های فرهنگی فراوان به ویژه در شناخت آثار و میراث فرهنگی، هر دو جامعه هم به لحاظ فلسفه ادراکی در بحث حفاظت میراث فرهنگی و هم در نوع مداخلات در بافت های تاریخی اشتراکاتی دارند. باوجود تشابهاتِ تکوینیِ هر دو شهر و به تبع آن برنامه های مشابه در حوزه حفاظت میراث فرهنگی، شیوه های مداخله ای در ارومیه بیشتر سنتی و بومی و در تورین مبتنی بر برنامه ریزی و سیاست گذاری های مدرنِ غیرمتمرکز استوار بوده است. تورین با بهره گیریِ هوشمندانه مدیریتِ علمی، از استراتژی پخشِ فشارِ کاربری ها و فعالیت هایِ مستهلک کننده بافت مرکزی-تاریخی به واحدهای همسایگیِ دیگر و به کارگیریِ تکنولوژی هایِ نو، ضمن حفاظت موثر از میراث فرهنگی، گردشگری خود را به عنوان منبع اصلی درآمد شهری تقویت نموده که این رویکردِ هوشمندانه، برای شهرهای ایران ازجمله ارومیه در کسب درآمدهای جایگزین نفت ازجمله گردشگری همسو با توسعه پایدار شهری است.
ارزیابی نقش مؤلفه های انسجام ساختار بافت مرکزی شهر باتکیه بر ماهیت اتصال بخش در فضای مفصلی، مورد: بافت بلا فصلی حرم امام رضا(ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سرعت رشد و توسعه شهرها در دنیای مدرن و پست مدرن امروزی باعث آشفتگی در سازمان فضایی، کاهش ارزش مکان ها، بی توجهی به مقیاس انسانی، بر هم خوردن سلسله مراتب میان فضاها و مشکلات هویتی در بافت مرکزی شهرها شده است، این در حالی است که بافت شهری گستره ای هم پیوند از ریخت شناسی متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر در اتصال با شهر شکل گرفته است، بنابراین انسجام و پیوستگی شهر نشانگر نحوه ی شکل گیری و مکان یابی عناصر و بخش های مهم شهر و رابطه ی آن ها با یکدیگر تلقی می شود که میتوان ساخت هر شهر را از یک سو نمایانگر هماهنگی فضای کالبدی شهر با شرایط و عوامل مزبور و از سوی دیگر پیوند و پیوستگی میان این عوامل در نظر گرفت که با این نگاه فضاهای لنگرگاهی و بافت مفصلی پیرامون عناصر مهم شهری که خود خاصیت اتصال دهندگی و هسته ای در شهر ایفا می کنند، اهمیت ویژه ای می یابند. بنابراین این نوشتار به دنبال شناسایی مؤلفه های انسجام بافت مرکزی با رویکرد اتصال بخشی در بافت مفصلی پیرامون حرم امام رضا(ع) است. این پژوهش ازنظر ماهیت کمی، ازنظر روش انجام کار پیمایشی و باهدف کاربردی است که با حجم نمونه 374 نفری با استفاده از فرمول کوکران از ساکنان بافت مرکزی برآورد گردیده و به جهت تحلیل یافته ها از تحلیل عاملی و تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شده است. در نهایت نتایج این نوشتار نشان می دهد که میان میزان انسجام بافت حوزه مرکزی شهر مشهد و ارزش های تعامل زمینه ای، کالبدی و فضایی با عنصر شاخص مرکزی یعنی حرم امام رضا (ع) دارای رابطه معنادار و مستقیمی است. به این ترتیب تغییر در ارزش شاخص های سه گانه تعاملی مطرح شده می تواند برافزایش یا کاهش انسجام بافت حوزه مرکزی شهر مشهد تأثیر مثبت و یا سوء گذاشته و باعث ساختاربخشی و گسست انسجام و یکپارچگی آن شود.
تأثیر سنجه های کالبدی- فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده با استفاده از EEG(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
47 - 62
حوزه های تخصصی:
محیط می تواند سبب ایجاد هیجان های مثبت و منفی درشهروندان گردد. بخش مهمی از اهمیت هیجان به دلیل تأثیری است که بر رفتار افراد دارد. زیرا استخراج پاسخ های هیجانی یکی از بهترین راه های فهم حوزه های مختلف تجربه و ادراک، از تصمیم گیری تا تعاملات اجتماعی است. امروزه مشکلات سلامت روان و تأکید بر افزایش تعاملات اجتماعی موجب توجه هرچه بیشتر به موضوع هیجان گردیده اما در بین مطالعات انجام شده تأثیر عوامل کالبدی_فضایی کمتر موردتوجه قرارگرفته است. از این روی، هدف پژوهش حاضر از یک سو بررسی تأثیر سنجه های کالبدی_فضایی خیابان شهری بر تحریک هیجانی عابرین پیاده، با قراردادن فرد در محیطی شبه حقیقی و ازسوی دیگر، ارزیابی دقت و امکان سنجی بهره گیری از یک ابزار جدید سنجش عصبی در مطالعات حوزه شهرسازی است. مقاله حاضر به روش تجربی_آزمایشی و با شبیه سازی ۱۸ آزمون از تیپ های مختلف خیابان شهری انجام شده است. دو روش گزارش های شخصی(SAM) و الکتروانسفالوگرافی(EEG) برای سنجش هیجان انتخاب گردید. پس از تأیید داده های مستخرج از ۵۰ آزمون شونده توسط آزمون سلامت و استروپ، تحلیل داده ها به روش کمی_ آماری انجام شد. نتایج نشان می دهد شکل و فرم، اندازه و محصوریت، وجود عنصرفضایی وکالبدی کانون توجه و تأکید، نفوذپذیری در ساختار فضایی، شکستگی در مسیر و تغییر چشم انداز، ریتم های دوبعدی و سه بعدی جداره و شکل و فرم کنج تقاطع، بر سطح خوشایندی، برانگیختگی و کنترل هیجانی اثرگذار است. اما عقب رفتگی و پیش آمدگی کالبدی تأثیری در برانگیختگی و نفوذپذیری بصری تاثیری در خوشایندی ندارد. همچنین داده های (EEG) مستخرج از دستگاه هدست (MindWave MW001) مورداستفاده به خوبی می تواند هیجانات افراد را استخراج نموده، درنتیجه به عنوان یک ابزار بالقوه برای ارزیابی مداخلات طراحی محیطی در حوزه معماری و شهرسازی مناسب است. همچنین نتایج پژوهش حاضر با ارائه تأثیرات روانشناسانه طراحی شهری یک خیابان کمک می نماید که قبل از هرگونه اقدام در طراحی خیابان شهری، با علم برنحوه تأثیرگذاری آن اقدامات برهیجان عابرین پیاده، بتوان با گزینش و طراحی مناسب عناصر و ویژگی های کالبدی فضا، سبب تحریک هیجان های مثبت و کاهش سطح هیجان های منفی و درنهایت ارتقای سلامت روان شهروندان گردید.
واکاوی توسعۀ فضایی روستاهای نواحی کوهستانی و جلگه ای (نمونه موردی: روستاهای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آینده سرزمینی مناطق روستایی کشور نیازمند طراحی راهبردهایی به منظور توسعه فضایی است که در هر برنامه ای راهگشای حل مسائل روستاها خواهد بود. امروزه مهم ترین هدف هر کشوری رشد و تعالی همه جانبه جوامع انسانی است و وجود نابرابری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... از نشانه های توسعه نیافتگی یک کشور محسوب می شود. مناطقی که امروزه توسعه یافته شناخته می شوند، علاوه بر اینکه از شاخص های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردار هستند، بلکه توزیع درآمد و امکانات نیز در این مناطق عادلانه تر هستند. برنامه توسعه و عمران روستایی براساس الگوهای مختلف در شهرستان بابل، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستائیان نداشته و به لحاظ اجتماعی نیز در نهادینه کردن مشارکت روستائیان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب نکرده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های توسعه روستاهای کوهستانی و جلگه ای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل بوده و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای بخش بندپی شرقی بابل (4 روستای کوهستانی و 4 جلگه ای) است که با استفاده از فرمول کوکران 210 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون های T مستقل و مان وایتنی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون های مذکور حاکی از آن است که تفاوت معنادار و 99 درصدی، بین اکثر شاخص های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای ناحیه مورد مطالعه وجود دارد. با بررسی میزان رضایت مردم از امکانات و زیرساخت های توسعه یافتگی در روستاها می توان اذعان داشت که مناطق جلگه ای از سطح توسعه یافتگی بالاتری نسبت به مناطق کوهستانی بخش بندپی شرقی برخوردار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی در توسعه فضایی روستاها بسیار موثر است، به نحوی که براساس ضریب تعدیل و ضریب تعیین محاسبه شده، مشخص شد که شاخص های توسعه تا 76 درصد به اصلاح خطوط مواصلاتی، سهولت دسترسی و زیرساخت های توسعه وابسته هستند.
تحلیل پیاده مداری شهری در بافت مرکزی شهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت پیاده به عنوان یکی از قدیمی ترین، اقتصادی ترین و سالم ترین شیوه های جابجایی انسان در فضای شهری محسوب می شود. هدف این رویکرد سالم سازی و فراهم آوردن تسهیلات حرکت پیاده به صورت مطمین و کارآمد می باشد. از این رو به یکی از محورهای اصلی برنامه ریزی و طراحی شهری تبدیل شده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و قابلیت سنجی شبکه معابر جهت پیاده مداری شهری بر پایه الگوی توسعه پایدار شهری با رویکرد آینده پژوهی صورت پذیرفت. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری تحقیق خبرگان، متخصصین و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در شهر تهران می باشد. نمونه تحقیق با استفاده از روش پنل دلفی با نمونه گیری هدفمند20 نفر انتخاب گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC و Scenario Wizard استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق حاضر مشخص گردید که شاخص های پوشش گیاهی، مقیاس انسانی، تجهیزات فضای شهری، کفسازی و سطوح، مشارکت اجتماعی، پیوستگی مسیر، تنوع فرم و کالبد و تناسبات بصری بیشترین اثرگذاری را در پیاده مداری شهر تهران دارند. در ادامه نیز وضعیت پیاده مداری شهری در آینده با استفاده از سناریونگاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از سناریونگاری نشان داد که در محتمل ترین حالت پیش رو وضعیت پیاده مداری شهر تهران بوسیله کاشت درختان و افزایش پوشش گیاهی، افزایش توجه به مقیاس انسانی، افزایش کمی و کیفی تجهیزات فضای شهری، افزایش کیفیت و کمیت کفسازی معابر، افزایش سطح مشارکت اجتماعی، توجه به پیوستگی در مسیرها، افزایش تنوع متناسب فرم و کالبد و افزایش تناسبات بصری افزایش می یابد که این امر مستلزم توجه بیش از پیش به ارتقاء جذابیت های فضاهای شهری در جهت تشویق به افزایش قابلیت پیاده مداری شهری می باشد.