فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 15
حوزه های تخصصی:
مقررات و قوانین وضع شده و ممنوعیت های ارتباطی در راستای ممانعت از گسترش بیماری Covid-19، سبب تغییر رفتار افراد در فضاهای عمومی گردیده و حفظ فواصل اجتماعی و عدم حضور مردم در فضاهای عمومی، موجب کاهش کیفیت این فضاها و از بین رفتن تعاملات اجتماعی شده است. فضاهایی که زنده بودن آن ها عاملی مهم در جهت تاب آوری شهرها در مقابل بحران همه گیری بیماری می باشد. پژوهش کاربردی حاضر که رویکردی کم-کیفی دارد، باهدف شناسایی و ارزیابی عوامل متأثر از ویروس کووید-19 و تأثیر آن ها بر فضاهای عمومی به منظور ارتقاء کیفیت زندگی در این فضاها و با تأکید بر تاب آوری شهری تنظیم و نوشته شده است. در همین راستا، متخصصین دو حوزه بهداشت- سلامت و معماری-شهرسازی، بر اساس پرسشنامه، تغییرات کالبدی و رفتاری افراد در فضاهای عمومی را بررسی نمودند. درمجموع 41 عامل مؤثر حاصل شد که به روش آمار توصیفی و تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. آمار توصیفی شامل آماره های فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضرایب چولگی و کشیدگی بوده و در آمار استنباطی، از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی بهره برده شد. همچنین برای محاسبه درصد مربوط به فراوانی پاسخ ها، از شاخص RII استفاده گردید. عوامل مذکور، در 17 رده تحت عنوان دو شاخص کالبدی و رفتاری قرار گرفتند. نتایج ارزیابی ها نشان می دهد کلیه عناصر و ویژگی های فیزیکی و عوامل مرتبط با آن ها یعنی مقیاس، دسترسی، علائم هشداردهنده و مبلمان، تراکم، فضای سبز، آلودگی، تردد، حمل ونقل، امنیت و فاصله؛ در بخش کالبدی و عوامل مربوط به فعالیت های اجتماعی و انفرادی و واکنش های حسی، وضع قوانین و مقررات، نظم، فعالیت های حمایتی، نظارت و فعالیت های مبتنی بر بهداشت و سلامت، در بخش رفتاری قرار می گیرند. در بخش کالبدی، افزایش فضاهای سبز، کاهش تردد و کاهش تراکم ساختمانی و در بخش رفتاری، نظارت بر فعالیت های رسمی، کاهش تراکم جمعیتی و ایجاد صف های منظم بر اساس شاخص RII، به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر فضاهای عمومی به منظور تاب آوری شهر معرفی می شوند.
تحلیل تطبیقی ساختار اشتغال شهری با تأکید بر متغیرهای اجتماعی و نظام برنامهریزی و مدیریت شهری مطالعه موردی: کلانشهرهای تهران و مونترال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
17 - 30
حوزه های تخصصی:
در جوامع مختلف با توجه به ساختار متفاوت سیاسی ، اجتماعی_ اقتصادی و مدیریتی، اشتغال شهری اشکال متفاوتی به خود گرفته است. اما موضوع تأثیرگذاری و سهم این متغیرها بر اشتغال شهری ناشناخته مانده است. بدین سان این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که متغیرهای متفاوت اجتماعی چه تأثیراتی بر وضعیت اشتغال کلانشهرهای مونترال و تهران داشته است؟ نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری چگونه بر وضعیت و ساختار اشتغال در دو کلانشهر تهران و مونترال مؤثر بوده است؟ برای پاسخ به سؤالات فوق از روش کیفی استفاده گردید و در این راستا جمع آوری اطلاعات به شیوه اسنادی صورت گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت در متغیرهای اجتماعی و همچنین برنامه ها و سیاست های مختلف مدیریت شهری (همچون وجود تعداد زیاد جمعیت در شهر تهران، ساختار سنی، پایین بودن سن شروع به کار در قوانین رسمی کشور و ترکیب جنسی) در ورود نیروی کار و دسترسی به فرصت های اشتغال به ویژه در کلانشهر تهران نقش بسزایی دارد. بر حسب سطح سواد و دانش کاربردی نیز در وضعیت و ساخت اشتغال این دو شهر تفاوت وجود دارد. در هر دو کلانشهر، مقوله اشتغال و توسعه فضای کسب وکار مورد توجه قرار گرفته است و برنامه ها و اقدامات اجرایی برای ایجاد اشتغال و فعالیت های کارآفرینانه انجام شده است. با این وجود در مقایسه با کلانشهر مونترال، ضعف بسترهای قانونی و حقوقی، ضعف مشارکت بخش خصوصی و عدم وجود ارتباط متقابل اقدامات شهرداری با اسناد و برنامه های فرادست از جمله مسائل و مشکلات پیش ِروی نظام مدیریت و برنامه ریزی کلانشهر تهران در ایجاد اشتغال و ساماندهی فضای کسب وکار است.
بررسی نقش مشارکت اجتماعی در زیست پذیری شهرها (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
54 - 71
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین جامعه ای زیست پذیر خواهد بود که به نیازهای افراد آن جامعه اعتنا دارد و به خواسته های آن ها احترام می گذارد و از مشارکت شهروندان در امور شهر غافل نمی ماند. هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی با زیست پذیری شهری می باشد. برای نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss ، Gis ، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه زاهدان می باشد که 384 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری طبقه بندی شده توام با تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده همبستگی بالا بین مولفه های مشارکت اجتماعی و ابعاد زیست پذیری اجتماعی در مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشدکه این امر بیانگر این مطلب است که هر چقدر مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر زیست پذیری اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین رتبه بندی مناطق شهر زاهدان بر اساس شاخص های زیست پذیری با مدل Copras و آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و امکانات تفریحی و رفاهی، مشارکت و همبستگی بالای شهروندان، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و مراقبت های پزشکی، امنیت فردی و اجتماعی نسبتا خوب به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 با بافت اسکان غیررسمی و آشفته، کمبود امکانات تفریحی، بهداشتی و پزشکی، امنیت پایین و نبود مشارکت بین شهروندان این منطقه محروم ترین و نامطلوب ترین منطقه به لحاظ زیست پذیری اجتماعی می باشد.
معیارهای اصلی شکل گیری حس مکان در پهنه های توسعه جدید شهری مطالعه موردی:منطقه 22 و منطقه 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
17 - 30
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با مطالعه حس مکان و مفاهیم مرتبط با آن، به تبیین معیارهای اصلی در ارتقای حس مکان در توسعه جدید شهرها پرداخته است. در چارچوب هدف یاد شده و براساس مبانی نظری، 10 معیار اصلی شامل غنای بصری، تناسبات بصری، کیفیت کالبدی فضایی، خوانایی، قابلیت ادراک مکان، هویت و شخصیت، قابلیت دسترسی، انعطاف پذیری، آسایش و دعوت کننده و جذاب بودن مکان، در زمینه شکل گیری و تشخیص حس مکان از نقطه نظر ساکنان توسعه جدید شهری تدوین شد. بررسی و تبیین بیشتر این 10 معیار، به واسطه 42 زیرمعیار با استناد به انجام تحلیل عاملی مورد توجه قرار گرفته است. به منظور عملیاتی شدن چارچوب نظری تدوین شده، مطالعه موردی شامل شهرک های دهکده المپیک، چشمه، پیکانشهر و امید از منطقه 22 شهرداری تهران، به عنوان بزرگترین توسعه شهری جدید متصل به تهران و همچنین محله حکیمیه از منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی دیگر از توسعه های نسبتاً جدید تهران انتخاب شدند که با استفاده از روش آلفای کرونباخ حجم نمونه در مجموع 1070 نفر تعیین شده است. همچنین از روش های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و معیارهای ده گانه فوق استفاده شده است. در نهایت امکان طرح مدل 10 عاملی در زمینه مطالعه و سنجش حس مکان در پهنه های توسعه جدید شهری فراهم شده که کفایت برازندگی این مدل به واسطه شاخص های مختلف نشان می دهد، الگوی مورد نظر از نظر هماهنگی داده ها با ساختار عاملی آن، از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
سنجش ابعاد پایداری اجتماعی در فضای فرهنگی نگارخانه (نمونه موردی: نگارخانه کلهر شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
در بین ابعاد گوناگون توسعه پایدار، بعد فرهنگی به عنوان زیرساخت سایر ابعاد نقش به سزایی را در دستیابی به توسعه همه جانبه ایفا می کند. توجه به مراکز فرهنگی ازجمله نگارخانه، گام مؤثری در دستیابی به توسعه فرهنگی می باشند. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به پاسخ گویی به اصلی ترین مسئله خود یعنی چگونگی تأثیرگذاری ویژگی های کالبدی محیط بر پایداری اجتماعی نگارخانه ها، می پردازد. در این راستا ابتدا به بررسی دیدگاه متخصصین در باب پایداری اجتماعی مکان پرداخته و سپس با شناخت ماهیت نگارخانه، به تدوین الگوی پایداری اجتماعی در نگارخانه خواهد پرداخت. این الگو با 8 معیار نفوذپذیری، گوناگونی و کارایی، خوانایی، انعطاف پذیری، مشارکت و آموزش، امنیت، آسایش محیطی و تنوع و سرزندگی و 32 شاخص معرفی گردیده است. در ادامه با استفاده از الگوی مذکور، ابعاد اجتماعی نگارخانه میرزا رضا کلهر کرمانشاه از طریق مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه ارزیابی گردیده است. نتایج سنجش نشان داد که از بین 8 معیار اصلی، فضای نگارخانه مذکور در درجه اول در حوزه نفوذپذیری، خوانایی، آسایش محیطی و در درجه دوم در حوزه مشارکت و آموزش و تنوع و سرزندگی از بیش ترین مشکلات رنج می برد.
بسط مفهومی آزمایشگاه زنده شهری براساس روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
92 - 114
حوزه های تخصصی:
مقدمه با رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحقق هوشمندی در شهرها نیازمند رویکردی جامع و سیستماتیک است تا شهرها در آینده قابل زندگی تر و پایدارتر شوند. هنر ایجاد مشارکت، ابزاری کارا در تبدیل شهرها به محیط های نوآوری برای فرایندهای نوین برنامه ریزی شهری است. در محیط های شهری، مشارکت شهروندان، کسب وکارها، دانشگاه ها و دولت های محلی می تواند شرایط خوبی برای هم آفرینی و ایجاد دانش فراهم کند و در نتیجه، به شهروندان فرصتی برای همکاری با سایر ذی نفعان در شکل دادن به محیط های شهری خود و رفع چالش فناوری در حوزه اجتماعی می دهد. یکی از راه های برون رفت از چالش های مربوط به بعد اجتماعی فناوری این است که هنگام راه اندازی پروژه های هوشمند، آزمایشی اتفاق بیفتد تا شهروندان تأثیر آن را بر زندگی خود تجربه کنند. این امر به واسطه ماهیت شهرهای هوشمند به عنوان سیستمی پیچیده، موجب افزایش ابتکارات و ظهور آزمایشگاه های زنده شهری شد. این استراتژی تا حدی با چارچوب نوآوری باز همسو است و باعث می شود شهرها الگوی غالب توسعه و اجرای نوآوری از بالا به پایین را زیر سؤال ببرند و فرایندهای نوآوری را به همراه شهروندان آزمایش کنند. نظریه پردازان، آزمایشگاه های زنده شهری را وسیله ای برای تزریق ایده ها و انگیزه های تازه با روش های تعاملی که با مردم اجرا می کنند، می دانند. این رویکرد، شیوه های به ارث رسیده از یادگیری فعال و مشارکت شهروندی را مدرن و به روز می کند. به طور معمول همکاری در یک آزمایشگاه زنده شهری با هم آفرینانی با تخصص، سلیقه ها، فرهنگ و جایگاه اجتماعی متفاوت شکل می گیرد. با این حال، این تنوع همچنین می تواند مانعی بر سر راه همکاری «طبیعی» بین هم آفرینانی باشد که زبان ها، اهداف و ارزش های آن ها ممکن است به طور گسترده ای متفاوت باشد. این دقیقاً اهمیت و نقش آزمایشگاه های زنده در اجرا و ارزیابی این شکل جدید از همکاری است. به بیان دیگر، آزمایشگاه های زنده شهری در سراسر جهان بیشتر به منظور ایجاد نوآوری در درون و متناسب با مشکلات و زمینه های زندگی واقعی و چالش های زندگی شهری اجرا می شود. از این رو هدف این پژوهش، واضح سازی مفهوم آزمایشگاه زنده شهری با مرور نظام مند ادبیات نظری مرتبط با این مفهوم است.
مواد و روش در این پژوهش نظام گردآوری داده ها در نسبت با موضوع های مورد بررسی به شیوه اسنادی است که در محیط یا بستر وب بوده و به گردآوری داده های نوشتاری (متنی) در بانک های اطلاعاتی و پایگاه های علمی الکترونیکی اتکا دارد. نوع داده های مورد گردآوری در این سطح، تابعی از موضوع های بررسی شده (ویژگی ها، پیشایندها، پیامدها و ارجاع های مفهوم آزمایشگاه زنده شهری) است. نظام گردآوری داده ها مبتنی بر یک فرایند چرخه ای است که در دو مرحله 1- گردآوری داده ها قبل از آغاز مرحله اصلی تحلیل مفهوم و 2- گردآوری داده ها هم زمان با تحلیل مفهوم انجام شده است و شناسایی، غربال گری و انتخاب منابع شایسته ارجاع بر حسب دو معیار ارتباط و بیشترین ارجاع، سه فعالیت عمده اصلی در هر مرحله را تشکیل می دهد. به این ترتیب، نتیجه اولیه جست وجو 103 منبع بود که با رعایت معیارهای ورود به 93 منبع کاهش یافت. سپس عنوان و چکیده مقاله ها مطالعه شد که 81 منبع مرتبط که دارای کلیدواژه های مورد بررسی بودند، وارد مطالعه شدند و سایر مقاله ها حذف شدند. پس از حذف مقالات دارای مطالب تکراری، 40 مقاله باقی ماند. به این ترتیب، در مجموع 40 مقاله به دقت مورد مرور و ارزیابی قرار گرفت و جمع آوری و تحلیل داده ها بر اساس روش راجرز انجام شد و اطلاعات مربوط به پیشایندها، ویژگی ها، پیامدها، ارجاع های مفهوم و مفاهیم مرتبط استخراج، خلاصه برداری و کدبندی شد.
یافته ها یافته ها مبین آن است که چهار پیشایند: عوامل فردی و اجتماعی، عوامل مدیریتی، عوامل اقتصادی و عوامل فنی و اجرایی، شرایط پیشینی برای عینیت یافتن دو ویژگی عملکردی (هم آفرینی، نوآوری باز و ...) و ساختاری (زمینه سازی، طرح ریزی و ...) مفهوم آزمایشگاه زنده شهری هستند. یافته ها نشان می دهد بر اثر عینیت یافتن این ویژگی ها علاوه بر پیامدهای مثبت مانند تحقق ساختار اجتماعی فناوری، تجاری سازی فناوری، گذار به سمت هوشمندی جوامع شهری و ...؛ پیامدهای منفی نیز با احتمال مغایرت و تفاوت در نتایج وجود دارد. همچنین، ارجاع های مفهوم به واضح سازی بیشتر ویژگی های آزمایشگاه های زنده شهری کمک کرده و از ویژگی ها حمایت می کند. مفاهیم مرتبطی مانند آزمایشگاه زنده و آزمایشگاه زندگی نیز به فهم شباهت ها، تفاوت ها، توصیف مفهوم و توضیح معانی کمک کرده است.
نتیجه گیری نتایج استفاده از روش تحلیل مفهوم تکاملی راجرز به تعریف و کاربرد دقیق تری از مفهوم آزمایشگاه زنده شهری به عنوان راهکاری ابزارمند، پیوسته و پردازشگر منجر شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که آزمایشگاه های زنده شهری می توانند به صورت یک روش، یک محیط، یک سیستم و یا یک رویکرد حاکمیتی در شهرهای هوشمند و با هدف مقابله با چالش های سیاست گذاری در بعد اجتماعی فناوری مورد استفاده قرار گیرند و به عنوان نمونه خوبی از روش شناسی مبتنی بر هم آفرینی می تواند راه حل های مختلف در آن آزموده شود، راهکارهای اثربخش پیاده سازی شود و سیاست های مناسب برای پیشبرد و توسعه خدمات شهری در تمام سطوح در آن تدوین شود. به بیانی یک آزمایشگاه زنده شهری دارای ذی نفعان متنوعی از جمله شهرداری ها گرفته تا شرکت های ارائه دهنده راه حل و خود شهروندان است که می توان در آن محیطی واقعی، نه فضایی ساختگی و در عین حال پویا برای شبیه سازی مدل های مختلف مدیریت شهری ایجاد کرد. در چنین محیطی می توان راه حل ها و بازخورد متقابل و چندجانبه ذی نفعان را مورد بررسی، ارزیابی و تحلیل قرارداد و داده های منتج از آن را برای افزایش راندمان و بهره وری ابعاد مختلف زندگی شهری در شهرهای دیگر نیز بسط و گسترش داد. این امر باعث می شود تا منابع انسانی که به طور عمده هم آفرینان در این نوآوری ها هستند، بتوانند تمامی جنبه های تعامل با یک محصول تعاملی را، اعم از اینکه چگونه درک، آموخته و استفاده می شوند، بیاموزند. علاوه بر این، بازخورد تجربه کاربر می تواند سبب بهبود ایجاد ارزش در نوآوری ها شود و به علت استفاده از این تجربیات از قبل طراحی شده و همچنین، تعامل کاربر و محیط، احتمال شکست پروژه ها کمتر شود. شرط موفقیت یک آزمایشگاه زنده شهری در انتقال دانش میان ذی نفعان متعدد در این بستر است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که یادگیری در یک بخش و انتقال داده ها و نتایج به بخش های دیگر می تواند فضایی تعاملی فراهم آورد که در آن نهادها بتوانند به طور مؤثر با یکدیگر به تبادل نظر بپردازند و در قالب این فرایند، هم افزایی میان رشته ای به وجود آید. براساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توان تعریف ذیل را برای آزمایشگاه های زنده شهری ارائه کرد: «آزمایشگاه های زنده شهری به عنوان یکی از ابتکارات جدید در شهرهای هوشمند و به عنوان شکل جدیدی از رابطه با مردم در جهت حل چالش مربوط به بعد اجتماعی فناوری (به عنوان اصلی ترین معضل کنونی در شهرهای هوشمند) و با هدف ایجاد مشارکت عمیق و نظام مند مردم با سایر ذی نفعان دولتی و خصوصی و با تمرکز بر گفت وگو و هم آفرینی ایجاد شده است».
تدوین چارچوبی برای سنجش تجربه ماندگار گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 96
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری سهم عمده ای در ایجاد ارزش افزوده برای کشورها داشته و امروزه به عنوان یک منبع عظیم درآمد ارزی و داشتن ظرفیت های فراوان در ایجاد اشتغال در کانون توجه دولت ها قرارگرفته است. ایران کشوری با پیشینه تاریخی چند هزارساله و با داشتن ابنیه تاریخی فراوان، مناطق بکر طبیعی و آب وهوای متنوع می تواند به مقصد جذابی برای گردشگران در سطح جهان تبدیل شود و تجربه منحصربه فردی را برای آن ها به ارمغان آورد. لذا پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و رتبه بندی ابعاد تجربه ماندگار گردشگران سفرکرده به شهر تهران است. پژوهش جاری ازنظر هدف کاربردی-توسعه ای و ازنظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران در سال 1398 هستند که برای تعیین حجم نمونه آماری از الگوی کومر و ولی استفاده شد و تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد. جهت انتخاب اعضای نمونه آماری از روش نمونه گیری ترکیبی و برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای برای مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی (توزیع و جمع آوری پرسشنامه) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان مورد تائید و پایایی آن به وسیله ضریب آلفای کرونباخ (875/.) مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد ابعاد تجربه ماندگار گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران به ترتیب شامل موارد زیر است: 1. تجربه پدیده های جدید و خوب، 2. تجربه منحصربه فرد، 3. تجربه بهبود خود، 4. تجربه حسی، 5. تجربه ایده آل ها، 6. تجربه تعامل با افراد محلی، 7. تجربه کیفیت خدمات، 8. تجربه راهنماهای محلی، 9. تجربه اخت پیدا کردن. تجربه های پدیده های خوب و جدید در رتبه اول و تجربه اخت پیدا کردن در رتبه آخر اهمیت ازنظر گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران قرار گرفت.
تحلیل اقتصادی هزینه مرگ های ناشی از آلودگی هوا در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
188 - 197
حوزه های تخصصی:
اصلی ترین خسارت آلودگی هوا، اثرات منفی آن بر سلامت انسان و خصوصاً مرگ و میر منتسب می باشد. در این مقاله با استفاده از آخرین روابط میزان مواجهه با PM2.5 و تغییر مرگ و میر منتسب به آن، سعی در برآورد خسارات آلودگی هوای شهر تهران شده است. رویکردهای مختلفی برای محاسبه هزینه های آلودگی هوا و همچنین ارزش گذاری مرگ های منتسب به آلودگی هوا وجود دارد و هر کدام از این رویکردها دارای نقاط قوت و ضعف می باشد. در این مطالعه که در ادامه ی مطالعات قبلی نویسندگان مقاله جهت تعیین غلظت ها و تعداد مرگ و میر ناشی از آلودگی هوای تهران ارائه میشود، با توصیف سه روش متفاوت ارزش زندگی آماری (VSL)، ارزش یک سال زندگی (VOLY) و روش دیه اسلامی، خسارات ناشی از آلودگی هوای تهران بر سلامت شهروندان، برای سال های 1396 و 1397 برآورد شده است. بر اساس سناریوی کاهش میانگین سالیانه PM2.5 و رسیدن به غلظت حداقل µg/m3 2.4، تعداد 7377 مرگ زودرس در بزرگ سالان در سال 1396 را می توان به آلودگی هوای PM2.5 تهران نسبت داد. این برآورد برای سال 1397 برابر است با 6418. همچنین ارزش زندگی آماری (VSL) برای ایران برابر 381,212 دلار به دست آمد. با استفاده از رویکرد VSL، برآورد می شود که سطوح آلودگی PM2.5 تهران در سال های 1396 و 1397، خسارت 3.1 و 2.7 میلیارد دلار در سال را نسبت به پایین ترین سطح آلودگی ایجاد کرده است. این براورد بر اساس روش VOLY برابر 0.736 و 0.644 میلیارد دلار و اساس روش دیه اسلامی 0.609 و 0.504 میلیارد دلار برآورد شد.
تحلیل پیشران های کلیدی موثر بر افزایش اثربخشی برنامه های راهبردی-عملیاتی شهر و شهرداری ها با رویکرد آینده پژوهی در شهرهای استان خراسان رضوی
حوزه های تخصصی:
تهیه طرح های راهبردی-ساختاری با گذشت چند دهه از شروع آن در انگلستان و امریکا در دهه 1370 توسط وزارت مسکن و شهرسازی مورد توجه قرار گرفت. در اواسط دهه 1390دستورالعمل تهیه و تدوین برنامه های راهبردی- عملیاتی شهر و شهرداری توسط وزارت کشور به دفاتر امور شهری استانداری های ذی ربط ابلاغ گردید. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل محرک ها و پیشران های مؤثر بر افزایش اثر بخشی برنامه ها در افق 20 ساله آن هاست. پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیت «توصیفی - تحلیلی» است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، 35 شهر استان خراسان رضوی که برنامه های آن دریافت شده است و بر این اساس تعداد 48 مشاور و کارشناس در شهرداری های تابعه برای تکمیل پرسشنامه ها مورد پرسشگری قرار گرفتند. روایی پرسشنامه ها بر اساس نظر متخصصین و به ویژه مشاوران و پایایی آن بر پایه آلفای کرونباخ بالای 7/0 و مورد تایید قرار گرفت . جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل مولفه های اثرگذار بر افزایش اثربخشی برنامه های راهبردی-عملیاتی شهر و شهرداری از نرم افزار Micmac استفاده شد. نتایج بدست آمده با توجّه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، عوامل 45 گانه در 4 مولفه اصلی پیشران های کلیدی در افق برنامه ها، نشان داد که عواملی از قبیل پشتیبانی دفتر امور شهری استانداری و نظارت بر نحوه عملکرد شهرداری ها در تدوین و اجرای برنامه های راهبردی با اثرمستقیم (8+) و غیرمستقیم (2548+)، هماهنگی بیشتر مدیران شهری و دستگاه های اجرایی در فرایند تهیه و اجرای برنامه های راهبردی- عملیاتی با اثرمستقیم (7+) و غیرمستقیم (1880+)، تغییر نگرش مدیران، مجریان و کارفرمایان به سوی برنامه ریزی استراتژیک در حوزه های توسعه شهری و منطقه ای با اثرمستقیم (6+) و غیرمستقیم (1970+)، در رده محرک ها و پیشران های کلیدی به شمار می روند.
بررسی سیاستگذاری مؤلفه های معماری با رویکرد بالا بردن کیفیت فضای آموزشی
حوزه های تخصصی:
خلق فضا، همواره مقصود معماری بوده است. فضای آموزشی نیز، بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود میباشد و دو هدف تربیت و تعلیم دانش آموختگان را دنبال میکند . نوع و ماهیت فضا در آموزش رشته هایی چون معماری و هنر که احساس و تجسم از ارکان اصلی و ابزار مهم پیشرفته محسوب میشوند نقش مضاعفی داشته است. امروزه اصل مهم در فضاهای آموزشی خصوصاً در دانشکده ها که در برگیرنده مجموعه ای از مفاهیم و ارزش ها است، به ندرت احساس می شود و همین امر سبب کاهش احساس تعلق خاطر به فضا می گردد. این در حالی است که برقراری ارتباط با فضا های آموزشی هنری و نیز ارتباطات بین افراد در آن، نقش عمده ای در ارتقاء سطح آموزش دارد. بررسی ها نشان می دهد که ملاک اصلی سنجش کیفیت فضایی در مدارس و دانشکده ها، به میزان رضایتمندی کاربران آن می باشد که این امر نیز وابسته به تطابق محیط کالبدی با مجموعه نیازها و توقعات انسانی می باشد. این اصل مهم از طریق طراحی فضاهای انعطاف پذیر با قابلیت های تطبیق پذیری، تغییر پذیری و تنوع پذیری، تامین شده و امکان گرد همایی و تعاملات دانش آموختگان را قوت می بخشند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر کیفی بر ارتقاء کیفیت فضا در مدارس و دانشکده های معماری از طریق بسط مفهوم کیفیت فضایی است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی اصول طراحی دانشکده های معماری را بر اساس ارتقاء کیفی فضا و افزایش تمرکز، آرامش و آسایش تبیین می نماید.
امکان سنجی توسعه گردشگری با استفاده از برون سپاری در سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری شهر تهران
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیران سازمان ها به دنبال تناسب منطقی بین حداکثر کردن درآمد در ازای کاربرد معینی از نیروی کار هستند. فرآیند برون سپاری تناسبی است که می تواند با حداقل هزینه بیشترین بهره وری را برای سازمان ایجاد کند. هدف از انجام پژوهش حاضر امکان سنجی توسعه گردشگری با استفاده از برون سپاری در سازمان میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری شهر تهران بود که به روش ترکیبی تحلیلی-اکتشافی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان سازمان مذکور تشکیل می دهد که به روش دلفی انتخاب شدند. پس از استخراج گویه ها از نظرات خبرگان پرسشنامه طراحی و پس از تأیید روایی صوری و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 951/0 به مرحله اجرا گذاشته شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های آماری انجام گرفت. نتایج نشان داد که فعالیت های مدیریت و استانداردسازی، تبلیغات و بازاریابی و میراث فرهنگی و کاوش باستان شناسی، نظارتی، حفاظت و نگهبانی، اعطای و تمدید مجوزها، آموزش، پژوهش و گردشگری، رسیدگی به شکایات، مرمت باستان شناسی مستندنگاری و موزه، بررسی و شناسایی محیط و آثار تاریخی نقشه برداری از میراث قابلیت برون سپاری دارند. از بین همه فعالیت های فوق امکان واگذاری فعالیت رسیدگی به شکایات نسبت به سایر فعالیت ها بیشتر است. اولویت بندی فعالیت ها نشان داد که تبلیغات و بازاریابی از مهم ترین فعالیت های قابل برون سپاری شناسایی شده است که در راستای توسعه گردشگری در شهر تهران می تواند تأثیر زیادی داشته باشد.
ارائه مدلی برای تخمین میزان انتشار گازهای گلخانه ای بر اساس داده های کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
25-34
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدلی برای تخمین میزان انتشار گازهای گلخانه ای در کشور ایران ارائه شده است. برای ارائه مدل ابتدا نظریه شکل معکوس بین تخریب مح یط زیست و پیشرفت U زیست محیطی کوزنتس مورد آزمون قرار گرفته است. این نظریه رابطه ای اقتصادی را پیشنهاد می دهد؛ بنابراین با در نظر گرفتن میزان انتشار گازهای گلخانهای به عنوان شاخص تخریب محیط زیست، ارتباط آن با سرانه تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص پیشرفت اقتصادی بررسی شده است. همچنین، متغیرهای تأثیرگذار دیگری همچون درصد زمینهای قابل کشت، سهم سوختهای فسیلی از کل انرژی مصرفی، سرانه مصرف برق، سرانه مصرف انرژی، رشد جمعیت، میزان شهرنشینی و سهم تجارت کالا از تولید ناخالص داخلی وارد مدل شده اند. پس از شناسایی متغیرهای مدل پیشنهادی، پارامترهای آن با استفاده از روش حداقل مربعات تخمین زده شده است. نتایج حاکی از تأیید نظریه کوزنتس و تأثیر معنادار مثبت متغیر سرانه مصرف برق و تأثیر معنادار منفی متغیرهای رشد جمعیت، میزان شهرنشینی و سهم تجارت کالا از تولید ناخالص داخلی روی میزان انتشار گازهای گلخانه ای است.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهرها با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 19
حوزه های تخصصی:
با گسترش شهرنشینى مباحثى مانند تاب آورى شهرى براى پایدار کردن شهرها در مقابل حوادث طبیعى و انسانى مورد توجه قرار گرفته است. وقوع حوادث طبیعی نظیر سیل، زلزله و طوفان اغلب تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی مى گذارد و ساختمان ها و زیرساخت ها را ویران و عوارض اجتماعی- اقتصادی پردامنه اى بر جوامع تحمیل مى کند. بنابراین، در این پژوهش، به سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل با رویکرد آینده پژوهی پرداخته شده است. این پژوهش، با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با بهره گیری از نرم افزار سناریو ویزارد به سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل در افق 1420 پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی است. جامعه آماری تحقیق، 30 نفر از کارشناسان و متخصصان در زمینه های شهرسازی، مدیریت بحران و آینده پژوهی بوده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که 15 عامل کلیدی در سنجش تاب آوری اجتماعی شهر زابل نقش دارد که 45 وضعیت احتمالی در آینده برای آنها در نظر گرفته شد و به صورت ماتریس اثرات متقاطع 45×45 طراحی گردید؛ سپس با اخذ نظرات کارشناسان و بر اساس تحلیل های نرم افزار سناریو ویزارد، 6 سناریو قوی استخراج گردید. از میان 6 سناریو قوی، 2 سناریو (سناریوهای 2 و 4) در حالت مطلوب قرار دارند که شرایط ایده آلی را برای تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده شهر زابل نشان می دهد و 4 سناریوی دیگر (سناریوهای 1 و 3 و 5 و 6) در حالت بحرانی قرار دارند که لزوم برنامه ریزی جهت مقابله کاهش تاثیرات منفی ناشی از وقوع آن ها دیده می شود.
ارائه مدل ساختاری تفسیری از شاخص های تحقق پذیری شهر خلاق (مطالعه موردی: منطقه 3 شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
94 - 110
حوزه های تخصصی:
در شهرهای امروزی جای خالی فضاهایی برای جذب و نگهداشت گروه های شهری خلاق بیشتر احساس می شود. فضاهایی که بتوانند هم محلی برای بروز خلاقیت شهروندان بوده و هم به عنوان فضایی برای تعاملات و فعالیت های دانش محور و خلاقانه در شهر در جذب افکار نوآورانه شهروندان نقش آفرینی کنند. هدف از این پژوهش، ارائه مدلی جهت بررسی شاخصه های شهر خلاق در منطقه 3 شهر یزد است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت، کاربردی است. با مرور ادبیات پژوهش و اخذ نظر خبرگان، 10 شاخص اصلی شناسایی شده؛ سپس پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بین این شاخص ها تدوین و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، تحلیل و در 8 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد. همچنین، قدرت نفوذ و میزان وابستگی این شاخص ها نسبت به هم بررسی شد. طبق یافته های پژوهش، پرنفوذترین شاخص در ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی، شاخص «آموزش عالی» و وابسته ترین شاخص «سرزندگی فضای شهری» است؛ در نتیجه، شاخص «آموزش عالی» یکی از مهمترین و کلیدی ترین شاخص های شهر خلاق و «سرزندگی فضای شهری» متأثر از دیگر شاخص های شهر خلاق می باشد. لذا تحقق شهر خلاق در گرو توجه ویژه مسئولان به شاخص «آموزش عالی» در منطقه 3 شهر یزد است و باید سازمان های مربوطه با این نگرش، برنامه های بلندمدت خود را جهت تحقق شهر خلاق طراحی کنند. در نتیجه راهبردهایی همچون استفاده از توانایی های دانشگاه های همکار جهت انجام پروژه های خلاقیت محور، برگزاری کارگاه های خلاقیت و کارآفرینی در زمینه هنرهای بومی و صنایع دستی، استفاده از تسهیلات دولتی و سرمایه گذاری بخش خصوصی پیشنهاد می شود.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های سرزندگی شهری از منظر شهروندان (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
153 - 164
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر شهرها به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آن ها را به دنبال داشته باشد. این پژوهش باهدف سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی شهری در شهر ارومیه صورت گرفته است. جامعه آماری موردبررسی، شامل شهروندان مناطق 5 گانه شهر ارومیه بوده که حجم نمونه در این پژوهش 383 نفر و روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری تصادفی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است که از پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (785/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره، آماره تی تک نمونه ای و آزمون کروسکال با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان و میزان سرزندگی شهری در شهر ارومیه با استفاده از مؤلفه های تحصیلات و مدت سکونت در منطقه رابطه معناداری وجود دارد. یافته های دیگر نشان داد در بین مؤلفه های موردمطالعه، بعد اجتماعی با میانگین (01/3) دارای بیشترین رتبه بوده و پس ازآن به ترتیب بعد فضایی (53/2) در رتبه دوم، بعد اقتصادی (14/2) در رتبه سوم و بعد تجربی (10/2) در رتبه چهارم قرار دارد. درنهایت می توان نتیجه گیری کرد که وضعیت مؤلفه های سرزندگی شهری ازنظر شهروندان به صورت یکسان نبوده است.
بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر سراوان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
20 - 34
حوزه های تخصصی:
هر شهر در راستای نیل به شکوفایی، دستخوش فراز و نشیب هایی می شود؛ گاهی بروز عواملی به شکوفایی آن کمک می کند و در مواقعی نیز برخی مشکلات، این شکوفایی را در معرض خطر قرار می دهد. درک روشن و استفاده از این عوامل در برنامه ریزی و اصلاح سیاست ها و حمایت از برخی ساختارها و مکانیسم های تأثیرگذار بر شکوفایی اهمیت زیادی دارد؛ به همین دلیل، شناخت عوامل تشویق کننده و بازدارنده شکوفایی در هر شهر ضروری است. هدف از تدوین این پژوهش، بررسی و ارزیابی اثرات شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهری در شهر سراوان بوده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده است. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه است. حجم جامعه آماری، 60014 نفر و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد شهر سراوان از نظر وضعیت شاخص های شکوفایی شهری در وضعیت مناسبی قرار ندارد. شاخص کیفیت زندگی با مقدار بتای 0/314 بیشترین و شاخص توانایی تولید با ضریب بتای 0/126 کم ترین تاثیر را بر زیست پذیری شهر سراوان داشته است. شاخص زیرساخت ها با ضریب بتای 0/254، شاخص برابری و عدالت اجتماعی با ضریب بتای 0/212 و شاخص پایداری زیست محیطی با ضریب بتای 158/0 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم تاثیرگذارترین شاخص های شکوفایی شهری بر زیست پذیری شهر سراوان قرار دارند. همچنین، در میان شاخص های شکوفایی شهری در شهر سراوان، شاخص زیرساخت ها با میانگین 3/235 بالاترین میانگین و شاخص پایداری زیست محیطی با میانگین 2/277 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است.
برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک مدل مدیریت برندشهری (CBM)- مورد مطالعه: شهرجونقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
27 - 42
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، موضوع برند سازی در برنامه ریزی گردشگری توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. در بازار های به شدت رقابتی جهانی، نیاز مقصدها برای ایجاد یک هویت منحصربه فرد و بی نظیر (یعنی متمایز ساختن خودشان از رقبا) بیش ازپیش اهمیت حیاتی پیداکرده است. برند سازی در راستای گردشگری به معنی چگونگی ادراک ذهنی استفاده کنندگان از یک مقصد گردشگری است. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش ایجاد یک تصویر روشن، واضح و خاص از سیمای شهر جونقان برای جذب حداکثری ﺟﺮﯾﺎن ﺑﺎزدﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در ازای ارﺗﻘﺎی ﺟﺬاﺑﯿﺖ ﻫﺎی ﺷﻬﺮ است ﺗﺎ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮای زﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮔﺮدد. در پژوهش کاربردی و توسعه محور حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی و به کمک شیوه مطالعات کتابخانه ای که برای جمع آوری اطلاعات و داده ها استفاده شده، ابتدا چارچوب نظری در رابطه با موضوع برند سازی شهری و گردشگری خلاق و نقش برند سازی شهری در گردشگری تبیین شده و در ادامه با کمک مدل مدیریت برند شهر و شیوه کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته به ایجاد برند برای شهر جونقان پرداخته شده است. نتایج حاکی از این است که قلعه سردار اسعد بختیاری به عنوان تصویر و برند شهر جونقان شناسایی شده و در راستای توسعه گردشگری خلاق به کمک برند شهر به ایجاد یک مسیر گردشگری منجر می شود که حوزه های تاریخی و طبیعی موجود در شهر را باهم می آمیزد تا با ایجاد محصولات نوآورانه و جذب کارآفرین ها، مزیت های رقابتی نسبت به مقاصد دیگر پیدا کرده و آوازه و چشم انداز شهر را در سراسر جهان بازگو نموده و پشتیبان و هدایت گر خلاقیت در شهر گردد و به پیشبرد گردشگری، صادرات و سرمایه گذاری در شهر منجر شود.
اعتباریابی پرسشنامه برندآفرینی شهری_ورزشی (مطالعه موردی: جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ورزش در جذب گردشگر، سرمایه و همچنین ارتقاء جایگاه شهر بسیار مورد توجه است. با این حال، پتانسیل برندسازی ورزشی در تعداد زیادی از شهرهای کشورهای در حال توسعه واقعیت پیدا نکرده است. بنابراین مسئله اصلی این است که چه عواملی برای برندسازی شهرها از طریق ورزش نیاز است. لذا، پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی پرسشنامه برندسازی شهری- ورزشی انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از نظر ماهیت داده ها کیفی-کمی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه تعدیل یافته یافته نوری و کلاته (1396) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت علمی در حوزه های مدیریت ورزشی، بازاریابی شهری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری، مدیران ورزشی، اعضای هیئت علمی متخصص در زمینه برندسازی و بازاریابی، مدیران شهری (شهرداری و استانداری)، مربیان ورزشی و قهرمانان ورزشی و همچنین اعضای هیئت علمی کشورهای همسایه که در زمینه برندسازی تجربه داشتند و چندین بار به ایران سفر داشتند، بود. نمونه گیری در این مطالعه هدفمند و دردسترس بود. در مرحله دوم (مصاحبه) پس از اشباع نظری، 21 نفر و در مرحله سوم، 18 نفر برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. سرانجام عوامل استخراج شده در پرسشنامه تهیه و به گروهی از متخصصان ارسال شد. نتایج نشان داد که پرسشنامه برندسازی شهری-ورزشی دارای 6 بعد ، 16 دسته و 76 شاخص است. با توجه به اهمیت برندسازی شهری از طریق ورزش، مدیران شهری و سیاست گذاران می توانند با در نظر گرفتن این عوامل، شهرهایی را که دارای پتانسیل هستند شناسایی کنند و نفوذ، اعتبار و توسعه شهر را افزایش دهند.
شناسایی محرک ها و امکان سنجی به کارگیری رویکرد اعیان سازی در بافت های فرسوده (نمونه مطالعاتی: محله ابیوردی در شهر شیراز)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری، چه در درون شهرها و چه در حاشیه آن ها، از مسائل و معضلات غیرقابل چشم پوشی شهرهای امروزی به شمار می آیند. بافت های شهری با گذر زمان به میزان زیادی کیفیت خود را از دست می دهند و جریان زندگی در آن ها با مشکلات فراوانی روبرو می شود. عدم توجه به این بافت ها، سبب گسترش شهرها به سمت اطراف شده و هزینه های هنگفتی را دربر خواهد داشت. لذا به منظور پیشگیری از عواقب نامطلوب و گاه غیرقابل جبران این معضل فراگیر، مداخله صحیح در بافت های فرسوده و رهاشده ی شهری و نوسازی آن ها ضروری است. اما اغلب نوسازی های شهری درعین حال که ضروری هستند و منافع بسیاری دربر دارند، برخی نگرانی ها و آثار نامطلوب را به ویژه درزمینهٔ اجتماعی در پی دارند. یکی از صورت های نوسازی شهری "اعیان سازی" است که برخی صاحب نظران آن را مثبت و برخی نیز منفی دانسته اند. بنابراین در این مقاله سعی بر آن است تا باهدف ایجاد تغییرات کالبدی و ارتقای کیفیت سطح زندگی با استفاده از فرایند اعیان سازی و برای روشن شدن موضوع به تعریف اعیان سازی پرداخته و ابعاد مختلف آن بررسی می شود. سپس به بررسی و مطالعه ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی از اعیان سازی و معیارها و شاخص های تأثیرگذار بر آن پرداخته تا بتوان با استقرار آن ها در چارچوب یک مدل سنجش مناسب به ارزیابی سطح کیفیت سکونت در محدوده ی موردمطالعه و میزان رضایتمندی ساکنین از محیط سکونتشان پرداخت. روش انجام این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی و مدل مورداستفاده در فرایند تحلیل نیز به مدل تجربی سنجش کیفیت محیط سکونت موسوم است. این مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده و متشکل از معیارها و جزء معیارهایی است که در سطوح مختلف آن قرار می گیرند. در این میان جزء معیارهای سطح آخر مدل، مبنای تنظیم پرسشنامه تحقیق قرارگرفته و بر اساس میزان رضایتمندی یا نارضایتی ساکنین محیط موردنظر امتیازدهی شدند. درنهایت پس از انجام تحلیل های آماری مناسب، سطح کیفی سکونت در محدوده ی موردمطالعه در حد متوسطی ارزیابی و وجود رابطه ی معنی داری بین معیارها و جزء معیارهای واقع در سطوح مختلف مدل با متغیر وابسته ی کیفیت محیط سکونت تأکید شد.
ادراک امنیت در فضاهای شهری مطالعه موردی: پهنه های پارک سرخه حصار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
97 - 108
حوزه های تخصصی:
پارک ها یکی از مهمترین فضاهای شهر تهران به حساب می آیند. پارک جنگلی سرخه حصار به عنوان یکی از قدیمی ترین و بزرگترین پارک های جنگلی شهر تهران که در محل گره های شلوغ شهری قرار گرفته، دارای کارکردهای منحصر به فردی است. استفاده مطلوب از این فضا زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در آن احساس امنیت نمایند. با توجه به گستردگی بالای پارک و پهنه بندی موجود در آن نمی توان از یک ادراک واحد از امنیت در پارک سرخه حصار بحث نمود. بر همین اساس سئوال اصلی پژوهش این است که شهروندان مراجعه کننده به پهنه های مختلف پارک سرخه حصار چه ادراکی از ابعاد مختلف امنیت موجود در این پهنه ها دارند و آیا این ادراک در پهنه های مختلف تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. روش تحقیق مبتنی بر روش کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. در این پژوهش با توجه به قلمرو مکانی مورد مطالعه، علاوه بر نمونه گیری از مراجعه کنندگان به پارک، اقدام به نمونه گیری از فضا و زمان نیز شده است. یافته های به دست آمده از 504 مراجعه کننده به پارک از طریق نرم افزارهای SPSS و GIS مورد تحلیل قرار گرفت. شش بُعد ادراک از امنیت در پنج پهنه پارک سرخه حصار دارای پایایی بوده و میزان ادراک امنیت مالی، حیثیتی، اموال عمومی و نظم عمومی در پهنه های پارک دارای تفاوت معناداری با یکدیگر هستند. ادراک کلی از امنیت مراجعه کنندگان به پارک از طریق تجمیع نمرات آنها در شش بُعد امنیت حاصل شد. یافته های به دست آمده از ادراک کلی امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار نشان می دهد که بالاترین و پایین ترین میزان میانگین ادراک کلی از امنیت به ترتیب مربوط به پهنه های اقامت، انتظار، تفریح و پیاده روی و هنرهای محیطی است. تفاوت ادراک کلی از امنیت در پهنه های مختلف به لحاظ آماری معنادار است. استفاده از شهروندان به عنوان عوامل افزایش ادراک امنیت، افزایش تعداد پُست های نگهبانی و گشت زنی نیروی انتظامی و شهرداری، استفاده از دوربین مداربسته، تقویت آنتن دهی تلفن همراه و تجهیز روشنایی معابر فرعی و احداث نورافکن های خوشه ای از جمله راهکارهای ارتقای ادراک امنیت در پهنه های مختلف پارک سرخه حصار است.