فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۸۱ تا ۴٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 171
حوزه های تخصصی:
گردشگری سلامت با توجه به اثرات مثبت اقتصادی و بخصوص نقش اشتغال زایی در ایران موردتوجه قرارگرفته است. کلان شهر تبریز با توجه به موقعیت نسبی خود شرایط مناسبی را برای جذب گردشگر سلامت دارا می باشد. در این میان، قصد بازدید مجدد از عوامل تعیین کننده موفقیت مقاصد گردشگری به شمار می رود و بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید مجدد گردشگران می تواند مدیران و برنامه ریزان گردشگری را در دست یابی به موفقیت های مقاصد گردشگری یاری رساند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش ویژه برند خدمات درمانی بر قصد بازدید مجدد در شهر تبریز است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران سلامت سفرکرده به مراکز و خدمات درمانی شهر تبریز در تابستان 1397 بود که از بین گردشگران 385 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه که شامل 45 سؤال، روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت و تائید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین تصویر مقصد، کیفیت درک شده، ارزش ادراک شده و رضایت با وفاداری گردشگران ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در بین شاخص های یادشده، شاخص رضایت با 31 درصد بیشترین تأثیر را در وفاداری گردشگران به مراکز درمانی شهر تبریز دارد، ازاین رو مدیران مقصد باید سطح بالاتری از رضایت گردشگران را تعیین کنند تا رفتار بعد از خرید مثبتی در گردشگران ایجاد کنند و بتوانند رقابت را در مقصد حفظ و ارتقاء دهند بنابراین وفاداری گردشگران برای مدیران این منطقه گردشگری باید به عنوان کلیدی ترین دستاورد و اقدامات صورت گرفته گردشگری محسوب شود.
ارزیابی کارآمدی شورایاریها در نهاد مدیریت محله تهران از منظر حکمروایی شایسته شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
136 - 152
حوزه های تخصصی:
در کشور ما برای نیل به حکمروایی شایسته شهری که از جمله مولفههای آن مشارکت و تمرکززدایی نهادی است، طرحها و برنامههای محدودی مد نظر بوده است. از جمله آن شورای اسلامی شهر تهران، با هدف جلب مشارکت حداکثری شهروندان در اداره امور شهری اقدام به تصویب طرح شورایاری محلات و اجرای آن کرد. پیرو آن شهرداری تهران طرح مدیریت محله را در راستای تکمیل و تقویت انجمن شورایاری محلات، تمرکززدایی و ارتقای مدیریت محلهمبنا اجرا کرد، اما با گذشت چند سال از تصویب و اجرای این طرح، بازخورد مثبتی که در راستای حکمروایی شایسته باشد، دیده نشده است، در پژوهش حاضر ضمن شناسایی مهمترین چالشها و مشکلات این طرح از منظر حکمروایی شایسته، مهمترین راهبردهای بهبود عملکرد مدیریت محله ارائه شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش از جمله پژوهشهای توصیفی تحلیلی و به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی است. روش گردآوری دادهها اسنادی و پیمایشی و ابزار گردآوری نیز پرسشنامه محققساخته است. برای تدوین راهبردهای حرکت به سوی حکمروایی خوب شهری در کلانشهر تهران از روش تحلیلی SWOT استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد میان وضع موجود و آرمانهای حکمروایی خوب شهری در شهر تهران فاصله زیادی وجود دارد و تبدیل ساختار مدیریت محله به مدیریت مشارکتی به تمهیدات عمیقتر و گستردهتری نیازمند است. ایجاد و توسعه مدیریت هماهنگ و یکپارچه از طریق واگذاری مدیریت امور محلی در حوزه اجرایی، ارتقا و تقویت نقش شوراها در تهیه و تصویب برنامههای توسعه منطقه و کمک به توانمندسازی نهاد مدیریت محله مهمترین راهبردهای پیشنهادی است.
سنجش پایداری محله با به کارگیری الگوی LEED-ND در راستای کاهش مصرف انرژی (مطالعه موردی: محله فردوسی کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶
1 - 17
حوزه های تخصصی:
با افزایش بیش از 2 میلیارد نفری جمعیت جهان به جمعیت حاضر تا سال 2050، انتظار می رود مصرف انرژی تشدید شود و استدلال می شود که محیط شهری باعث مشکلات زیادی می شود که از آن جمله می توان به گرمایش جهانی، تخریب ازن، بحران انرژی، ناراحتی حرارتی در فضای باز و داخل ساختمان و همچنین گرمای شهری اشاره کرد. امروزه یکی از چالش های فرآوری دولت ها در سراسر جهان، شکل گیری شهر هایی در جهت بهینه سازی مصرف انرژی است. در این میان برنامه ریزی شهری با ایجاد محلات پایدار نقش مؤثری در کاهش مصرف انرژی در شهرها بر عهده دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان پایداری در محله فردوسی کرمانشاه بر اساس راهنمای انرژی و محیطی LEED-ND می باشد.
در این تحقیق، به دلیل جامعیت، طراحی هدفمند و ارتباط منطقی و عملکردی مباحث مختلف ذکرشده در راهنمای طراحی محیطی و انرژی LEED-ND، این راهنما به عنوان روش بررسی محله فردوسی کرمانشاه انتخاب شد. روش اندازه گیری و سنجش مباحث مختلف پس از بررسی مبحث های مطرح شده در گواهینامه مذکور اتخاذ گردید و در ادامه پس از برداشت اطلاعات لازم، اندازه گیری و سنجش و ارزیابی، وضعیت محله فردوسی کرمانشاه بر اساس استاندارهای گواهینامه مذکور مشخص گردید. بر اساس برداشت ها و تحلیل های صورت گرفته محله فردوسی حداقل امتیاز لازم را در جهت دریافت گواهینامه کسب نکرد. نتایج پژوهش نشان دهنده این مسئله حیاتی است که می توان با ایجاد قوانینی در برنامه ریزی و طراحی محله ها در جهت رسیدن به محلات پایدار و کاهش چشمگیر مصرف انرژی گام برداشت. با توجه به مسئله بحران انرژی و اهمیت بالای آن، این تحقیق می تواند راهگشایی در جهت تدوین گواهینامه ای در این زمینه برای محله های ایران باشد. علاوه بر این، تعریف سیستم ها و معیارهای ارزیابی جوامع شهری درکشورهای درحال توسعه هدفی اجتناب ناپذیر است.
چارچوب نظری سنجش معیارهای عینی کیفیت محیط با تأکید بر نظریه رضایتمندی سکونتی و بازخورد آن در طراحی مجموعه های مسکونی پایدار
حوزه های تخصصی:
بی توجهی طراحان و معماران به مجموعه های مسکونی در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این مجموعه ها را با مشکلات متعددی ازجمله، عدم رعایت معیارهای مربوط به کیفیت محیط سکونت روبرو کرده که باعث افت کیفیت زندگی در این مراکز شده است. پیامد این بی توجهی، شکل گیری بناهای سرد و بی روحی است که فاقد شرایط لازم برای ایجاد ارتباطی پایدار با ساکنان خود می باشند. بر این اساس، هدف از پژوهش فوق، شناسایی مؤلفه های مؤثر بر میزان رضایت ساکنین در مورد کیفیت محیط های سکونتی و تلاش برای ارتقاء شاخصه های کیفی مجموعه ها بوده که در دو مقیاس معماری و شهری حائز اهمیت می باشند. در این پژوهش، پس از مرور مفاهیم و نظریات مرتبط با متغیرهای تحقیق(شامل: رضایتمندی سکونتی، کیفیت محیط و پایداری) برمبنایی کلی از عوامل مؤثر در ارتقا کیفیت محیط و پایداری اجتماعی در مجموعه های مسکونی دست یافته و نتایج حاصل از این مطالعات به صورت مدلی جامع که ساخته شده از کیفیت محیط در واحدهای همسایگی و کیفیت محیط در واحدهای سکونتی است، نمایش داده شده است. درنهایت نیز دستورالعمل پیشنهادی 15 گانه، به عنوان راهکارهای عملی در طراحی مجموعه های مسکونی ارائه شده است.
بررسی خطرپذیری ساختمان های حساس در شهر همدان با نگاه پدافند غیرعامل
حوزه های تخصصی:
به کارگیری ملاحظات پدافند غیرعامل در ساخت شهرها و فضاهای شهری، با توجه به پیشرفت فنّاوری و تأثیر آن در گسترش سلاح های کشتارجمعی در کاهش تلفات جنگ ها بیش ازپیش احساس می گردد. در این مقاله، ساختمان های حساس و مهم شهر همدان ازنظر به کارگیری اصول پدافند غیرعامل موردبررسی قرارگرفته اند که متغیرهای موردبررسی شامل وسعت و ارتفاع ساختمان ها، اهمیت سیاسی، نظامی، امدادرسانی و اجتماعی و فرهنگی ساختمان ها و موقعیت قرارگیری آن ها در شهر همدان و ساکنان این ساختمان ها است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق در آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات جمع آوری شده عمدتاً کتابخانه ای بوده و از مطالعات میدانی نیز بهره گرفته شده است. این مقاله ابتدا به شناسایی پهنه بندی خطر در قلمرو کشور و همچنین شناسایی ساختمان های حیاتی و حساس در شهر همدان پرداخته است؛ بدین طریق می توان اقدامات پیشگیرانه ای را قبل از وقوع جنگ ها برای کاهش خسارات مالی و جانی مهم ترین ساختمان های شهر، جایی که این تلفات از بقیه نقاط شهر بیشتر است را انجام داد. نتایج تحقیق بیانگر عدم به کارگیری اصول پدافند غیرعامل در ساختمان های حیاتی و حساس شهر همدان است.
تحلیل شاخص های پایداری سکونتی در بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: ناحیه 1، منطقه 9 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر سرزندگی از دیدگاه تعاملات اجتماعی در ارزیابی عملکرد فضاهای عمومی شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
توجه به فضای شهری به عنوان یک ضرورت در برنامه های توسعه شهری قرار داده شده است. شناسایی محیطی سرزنده ملزم به برقراری ارتباط منطقی و در مسیری هدایت شده بین افراد است. بدون لحاظ نمودن عوامل اجتماعی در هر جامعه، استراتژی های توسعه شهری پایدار نخواهد توانست در برنامه ریزی فضایی محقق شود. یکی از مؤلفه های اصلی پایداری اجتماعی، حضور شهروندان در فضاهای شهری به منظور انجام فعالیت های اجتماعی انتخابی آنان است که اساسی ترین رکن سرزندگی اجتماعی نیز محسوب می شود. ایجاد سرزندگی اجتماعی در فضاهای شهری موضوعی است که در اغلب شهرهای کشورمان نادیده گرفته می شود. فضاهای عمومی شهری بدون هیچ گونه بار معنایی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند و این امر باعث تشدید بحران هویت آن ها شده است. مقاله حاضر تلاشی است در جهت بررسی و شناسایی جنبه های مختلف سرزندگی اجتماعی در فضاهای عمومی در قالب تحلیل یک بستر شهری. متد پژوهش از نوع ترکیبی است که در آن بامطالعه ی مبانی نظری پژوهش در قسمت کیفی، به چارچوب نظری تحقیق در قالب مدلی جامع رسیدیم. در ادامه در بخش کمی که برای اعتبار دهی پژوهش و نتایج حاصل از بخش کیفی مورداستفاده قرارگرفته، به مطالعه محدوده ی پارکینگ شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است. درنهایت در قسمت گردآوری داده ها از فن پرسشنامه در باب تدقیق ارتباط بین مفهوم تعاملات اجتماعی و فراهم آوردن شرایط سرزندگی در یک بستر شهری سود جسته است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر این مدعاست که محیط موردبررسی، تا حدودی زنده است اما کیفیت لازمه برای سرزندگی را دارا نیست. در ادامه شاخصه های به دست آمده از پژوهش را در محدوده ی مطالعاتی مورد ارزیابی و سنجش قرار می دهیم.
ارزیابی اثربخشی آموزش راهبردهای برگرفته از طبیعت بر فرآیند طراحی معماری زیست مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران انسان خردگرای مدرن که انسان سرچشمه ی تمام ارزش ها و طبیعت منبعی پایان ناپذیر در جهت توسعه ی صنعت و برآوردن نیازهای وی بود، بحران های زیست محیطی بوجود آمد. در مواجه با این بحران ریشه های فکری تلفیق طبیعت-تکنولوژی و مفاهیم پایداری مطرح گردید؛ معماری که به ابزاری برای رفع نیازهای مادی تنزل یافته بود، معماران را به فکر ابداع رویکردی در معماری انداخت که کمترین زیان ممکن را برای کره زمین داشته باشد. مطالعه ی راهبردهای طبیعت و کسب دانش جامع از کاربرد این راهبردها در معماری برای توسعه ی فضای سازگار با محیط زیست می تواند از تمرین و آموزش طراحی بدست آید. از این رو در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای برگرفته از طبیعت بر فرآیند طراحی معماری زیست مبنا با هدف پایداری و تحول در فرآیند طراحی معماری زیست مبنا انجام گردید. پس از مطالعه در حوزه ی معماری زیست مبنا با هدف توسعه ی پایداری، با بهره گیری از راهبردهای برگرفته از طبیعت و گزینش راهبردها (اصول هانوفر، بیومیمیکری، اکولوژیک) به تدوین روش پیمایش در جامعه ی هدف و نمونه گیری از دانشجویان به بررسی و تحلیل میزان تمرکز بر سطح درک و بکارگیری راهبردها، نوع انتخاب و تمرکز دانشجویان بر مفاهیم و همچنین سطح نتایج حاصله پرداخته شد. این مطالعه نشان می دهد راهبردهای برگرفته از طبیعت دامنه ی راه حل های طراحی دانشجویان را گسترده تر می کند؛ چالش های شناختی طراحی برگرفته از طبیعت شامل چالش هایی نظیر مدل های نادرست ذهنی، شناسایی و استخراج اصول راهبردها و کاربست مناسب الگوهای مستخرج، تمرکز و استفاده از ویژگی ها و اصول در فرآیند طراحی و حل مسئله، نادیده گرفتن و یا ناشناس ماندن برخی جنبه های مؤثر برای توسعه ی فضای سازگار با محیط زیست می باشد. انتظار می رود در آینده ابزار و روش های طراحی برگرفته از طبیعت طراحان را تشویق به توسعه ی کانسپت بر پایه ی منابع بیولوژیکی نماید، که شامل انگیزه و نگرش های گوناگون با اصول پایه ای مشترک، ارائه دهنده ی راه حل های بدیع، ترکیب ساختارهای دسته بندی شده ی اطلاعات و همچنین چکیده ای از داده های بیولوژیکی باشند.
ارزیابی تأثیر شاخص های مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری (مطالعه موردی: شهرداری های شهرداری کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل رفتاری بسیار مهم در حوزه مدیریت موضوع مدیریت شهری بوده که تعیین کننده متغیرهای زیادی از سازمان است. و به دنبال آن در دهه های اخیر موضوع مدیریت دانش به عنوان یک نیاز استراتژیک برای موسسات، سازمانها و نهادهای خدماتی مطرح شده است. که تضمین کننده برتری های بلندمدت برای سازمان ها به خصوص در زمینه مدیریت شهری و جوامع و میزان بهره گیری آن ها از سرمایه های انسانی، فکری و اطلاعاتی شهرداری است. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر شاخص های مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری با استفاده از مدل ساختاری تفسیری ISM در شهرداری کرمانشاه است. و از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش بررسی: در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری شهرداری کرمانشاه با استفاده از نظرات 20 نفر از متخصصین این موضوع و استادان و کارشناسان در سازمان های ذی ربط از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات 10عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی مدیریت دانش بر عملکرد مدیریت شهری، شهرداریهای کرمانشاه از مدلسازی تفسیری-ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد معیار تکنولوژی، فرهنگ سازمانی، زیرساخت های منابع انسانی جزء تأثیرگذارترین عوامل و پنج معیار رهبری، مکانیسم فرایند، مشارکت شهروندان، تقویت سازمان های غیر دولتی و شهر هوشمند جزء تأثیرپذیرترین عوامل به شمار می آیند و بین متغیرهای مدیریت دانش و مدیریت شهری رابطه دوسویه وجود دارد و تاثیر بسیاری بر همدیگر می گذارند. همچنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد اکثر عوامل جز متغیرهای پیوندی می باشند از وابستگی بالا و قدرت هدایت بالا برخوردارند. و در خاتمه به ارائه پیشنهادی برای تقویت مدیریت دانش بر مدیریت شهری شهرداری کرمانشاه پرداخته شده است.
شناسایی و سنجش عوامل مؤثر بر سیر تحولات روستا به شهر در پهنه های اقلیمی متفاوت (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشکال سکونتگاه های انسانی در ادوار مختلف تاریخی تحت تأثیر عوامل مختلف، همواره در حال تغییر بوده اند. یکی از مهم ترین این تغییرات، که در دهه های گذشته در کشور ایران به صورت ملموس قابل مشاهده بوده، تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر است. در این تغییر شکل سکونتگاهی، همواره عوامل مختلفی دخیل بوده اند. بسترهای متفاوت جغرافیایی و بویژه اقلیم، این عوامل را تحت تأثیر قرار داده و درجه اهمیت آن ها تابعی از شرایط متفاوت محیطی و جغرافیایی بوده است. هدف از این پژوهش شناسایی و ارزیابی عوامل اثرگذار مختلف در تبدیل روستاها به شهر در اقلیم های متفاوتِ استان خوزستان است. در همین راستا سعی بر آن بوده تا عوامل مؤثر بر روستاهایی که در سه پهنه بندی دشت، کوهپایه و ساحلی استان خوزستان واقع شده اند و به مرور زمان به شهر تبدیل گشته اند مورد شناسایی قرارگرفته و میزان نقش هر یک از این عوامل در هر یک از این سه پهنه مورد سنجش کمی قرار گیرد. جهت دستیابی به هدف پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از روش پیمایشی استفاده شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و روش تحلیل عاملی (Factor Analysis) و ترسیم نقشه ها نیز با نرم افزار ArcGIS Desktop 10.3 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بجز عامل زیرساختی- نهادی که در هر چهار پهنه اقلیمی به بعنوان عاملی که بیشترین تأثیر را در تبدیل روستا به شهر داشته و نیز به عنوان مهم ترین عامل در تبدیل در روستا شناسایی شده است، چهار عامل دیگر (اقتصادی، خدمات آموزشی- فرهنگی، خدمات خصوصی، خدمات اجتماعی) در پهنه های اقلیمی متفاوت، تأثیرات متفاوتی داشته و میزان اثرگذاری آن ها نیز با توجه به بار عاملی شاخص ها متفاوت بوده است. نتایج به دست آمده می تواند در آمایش آتی استان و سکونتگاه های آن مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل رابطه پایداری مناطق شهری و امنیت اجتماعی شهروندان در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
237 - 257
حوزه های تخصصی:
پرداختن به موضوع «امنیت اجتماعی» به این دلیل اهمیت دارد که وابستگی امنیت و پایداری شهری مقوله هایی اجتناب ناپذیر هستند. مقوله امنیت در رابطه با انسان و جوامع آن، از ابتدای خلقت ضرورتی در بقا بوده است؛ به گونه ای که یکی از شاخص های اصلی توسعه معرفی شده است. احساس امنیت، پیش نیاز هرگونه توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل رابطه پایداری مناطق شهری و امنیت اجتماعی شهروندان در کلان شهر اهواز است. این پژوهش، نظری-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که برای جمع آوری داده های آن از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور سنجش میزان پایداری مناطق شهر اهواز از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و خدمات شهری و برای سنجش احساس امنیت اجتماعی نیز از 12 متغیر استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران 320 خانوار بود که به تفکیک مناطق بین خانوارها توزیع شد. برای وزن دهی از آنتروپی و به منظور تحلیل داده ها، از تکنیک ویکور و GIS استفاده شد. به منظور سنجش امنیت اجتماعی و ارتباط آن با پایداری نیز از آزمون های آماری SPSS استفاده شد. درنهایت برای استانداردسازی میزان پایداری و احساس امنیت، از سیستم استنتاج فازی در محیط MATLAB استفاده شد. براساس تکنیک ویکور، منطقه 2 در سطح اول پایداری و مناطق 6، 7 و 8 در رتبه آخر پایداری قرار دارند. آزمون t نیز نشان می دهد میان مناطق شهری اهواز از نظر امنیت تفاوت وجود دارد. براساس نتایج آزمون هم بستگی، میان پایداری مناطق با امنیت اجتماعی شهروندان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون سیستم فازی نیز نشان می دهد با توجه به میزان پایداری شهر اهواز، امنیت اجتماعی شهروندان در حالت متوسط، کم و خیلی کم است. درنهایت براساس نتایج به دست آمده، راهکارهایی مانند توزیع متعادل امکانات و خدمات شهری و رفع نابرابری های موجود در مناطق، لزوم مشارکت گیری شهروندان، لزوم شکل گیری ارتباط قوی میان مردم، شهروندان و نیروی انتظامی ارائه شده است.
ارزیابی شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو در بافت تاریخی شهر تهران مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
39 - 50
حوزه های تخصصی:
تراکم جمعیتی و ازدحام کاربری های اداری و خدماتی در بافت تاریخی و فرسوده شهر تهران، دسترسی به سیستم حمل ونقل آسان و ایمن همچون مترو را به یک ضرورت اجتناب ناپذیر تبدیل نموده است. در میان شاخص های مختلف طراحی مترو، عنصر ورودی که وظیفه برقراری ارتباط فضای داخلی و بیرونی ایستگاه را بر عهده دارد، شاخص مهمی است که از مکانیابی تا طراحی آن، از ظرافت و درعین حال پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و نیازمند پیش بینی های دقیقی است. ایستگاه های مترو به عنوان یکی از مراکز جمعی شهری با اهمیت که در پهنه بافت تاریخی تهران گسترده شده، این امکان را فراهم می کنند که بتوان در مواقع بروز حوادث از آنها برای اسکان موقت و امدادرسانی اضطراری استفاده نمود. به کارگیری الزامات پدافند غیرعامل در طراحی اجزای ایستگاه مترو یکی از مهم ترین راه های تأمین امنیت مترو در شرایط بحران است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ورودی ایستگاه های مترو در هسته تاریخی شهر تهران مبتنی بر استانداردها و تعیین شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و از نوع کاربردی است. ابتدا با بررسی آیین نامه ها، شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو با توجه به ملاحظات پدافند غیرعامل استخراج گردیده است. شاخص های استخراج شده با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی AHP در منطقه دوازده تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و درجه اهمیت (وزن) هریک از معیارها و گزینه ها با توجه به آیین نامه های یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و اولویت بندی شاخص ها مبتنی بر روش تحلیل حساسیت محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که دو معیار «فاصله ساختمان ورودی» تا شریان های اصلی و «نحوه دسترسی به ورودی ها» با وزن نسبی 205/0 و 027/0 به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را در طراحی ورودی ایستگاه مترو دارا هستند و بر این اساس، ورودی ایستگاه مترو دروازه دولت با دارا بودن پنج شاخص از نه شاخص استاندارد، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و به عنوان برترین ورودی ایستگاه تعیین گردیده است.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با هویت محیطی در بین شهروندان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
95 - 110
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هویت محیطی یکی از ابعاد هویت است که به یک موقعیت جغرافیایی خاص گره خورده و مربوط به نگرانی افراد یک جامعه برای مشکلات محیطی است که در یک مکان تأثیر می گذارند و می تواند مجموعه ای از گرایش ها و نگرش های مثبت را نسبت به عناصر و الگوهای هویت بخش در سطح یک جامعه به وجود آورد. هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با هویت محیطی در بین شهروندان شهر ایلام است. روش: این پژوهش با رویکرد کمی و روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام گرفت. داده های مورد نیاز از راه پرسش نامه محقق ساخته گرد آوری شده است. جامعه آماری شامل شهروندان 18 سال به بالای شهر ایلام با 580158 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 نفر مشخص و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای آن ها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای روایی ابزار پژوهش از روایی صوری و برای برآورد پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد که بیش تر متغیرها سطح آلفای بالای 75/0 را داشتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS استفاده شده است. یافته ها: رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که ضریب بتا برای متغیر میزان تعاملات اجتماعی برابر (812/0Beta=)، برای روابط و مناسبات خویشاوندی یا اقوام برابر (351/0Beta=) و برای خاطرات و یادبودهای مربوط به شهر ایلام برابر (110/0Beta=) است. این سه متغیر روی هم رفته 73 درصد از تغییرات آن را پیش بینی کرده اند. هم چنین، نتایج بدست آمده از مدل اندازه گیری براساس شاخص های ریشه میانگین مربعات باقی مانده (RMR) برابر 053/0، شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA) برابر با 069/0، شاخص کای اسکوئر بهنجار (نسبی) (CMIN/DF) برابر 82/2 و شاخص برازش تطبیقی (CFI) برابر 916/0 مدل را مورد تأیید قرار می دهند. نتیجه گیری: نشان می دهد که هویت محیطی نه تنها به عنوان یک ویژگی فردی بلکه به عنوان یک مؤلفه اصلی فرهنگی در بین شهروندان ایلام متأثر از ارتقای زمینه های اجتماعی مانند افزایش تعاملات اجتماعی، تقویت خاطرات جمعی و تاریخی و هم چنین، افزایش مناسبات خویشاوندی بین ساکنان آن است.
ارائه یک مدل خوانش گرافیکی مبلمان شهری با تا کید بر بهبود حس مکان، نمونه مورد مطالعه: منطقه 2 شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
55 - 64
حوزه های تخصصی:
در دوران کنونی در حوزه گرافیک محیطی، به گرافیک محیطی و خلق تجربه های نو به منظور القای حس مکان، اهمیت چندانی داده نشده و گرافیک محیطی در این عرصه با سکون و بی تحرکی روبه روست. این امر ناشی از عدم شناخت و پرداخت کافی به آن در پژوهش های راهبردی است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی_کمی از نوع توصیفی_پیمایشی و ابزار کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) و استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل محتوا به دنبال رهیافت به هدف اصلی پژوهش" تدوین مدل خوانش گرافیک شهری با تأکید بر ارتقای حس مکان در منطقه 2 شهر قزوین" است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار کالبدی گرافیک شهری منطقه 2 شهر قزوین، کیفیتی متعادل از نشانه های معنادار است که بسته به نوع فرم، رنگ و مصالح خود سبب جلب توجه مخاطبان شده و حس مکان را در این منطقه رقم می زنند. درضمن از میان مؤلفه های خوانش گرافیک محیطی در منطقه 2 شهر قزوین، مؤلفه ساختار بصری و معماری بیشترین نقش را دارند که در این میان توانسته اند از طریق تناسبات با بستر خود و نوع ترکیبات رنگی به کار رفته، حس مکان را در شهروندان این منطقه ایجاد نمایند. چرا که میان مؤلفه تناسبات و ترکیبات رنگی با خوانش گرافیک محیطی ارتباطی دوسویه و قوی برقرار است. همچنین در میان عناصر گرافیک شهری در ایجاد حس مکان در این منطقه، عنصر صندلی و مکان های نشستن همراه با المان های میادین، بالاترین رتبه و عناصری مثل سطل های زباله و نقاشی های دیواری کمترین رتبه را از نگاه شهروندان در رابطه با القای حس مکان به آنها دارند.
ارائه الگوی بومی شده شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و تغییر نگرش ها و بهره کشی از طبیعت، گسیختگی بین فضاهای شهری و نظام های طبیعی به وجود آمده است. این امر موجب شکل گیری فضاهای بی روح شهری شده که با روحیات و نیازها و وابستگی های ذاتی انسانی به طبیعت هیچ انطباقی ندارند. مسائل و مشکلات بی شمار ناشی از این گسستگی به یکی از دغدغه های مهم برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا رویکرد بیوفیلیک به عنوان یک رویکرد نوین و جامع نگر مبتنی بر طبیعت محوری در فضاهای شهری، با تطبیق شاخص های محیطی، شهروندمداری و مدیریتی به دنبال پایداری اکولوژیکی شهری است. پژوهش حاضر باهدف بومی سازی شاخص های جهانی شهر بیوفیلیک در مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران، سعی دارد ضمن تجزیه وتحلیل روابط درونی میان این شاخص ها، الگوی از شهر بیوفیلیک را ارائه دهد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان و کارشناسان و اساتید رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری، محیط زیست، شهرسازی تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls، توضیح و تبیین ارتباطات میان شاخص های بومی شده شهر بیوفیلیک و چگونگی پیوند میان متغیرهای مدل به ارائه الگو پرداخته می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص نهادها و سازمان های بیوفیلیک با ضریب مسیر (330/5)، زیرساخت ها و شرایط بیوفیلیک با ضریب مسیر (314/4)، نگرش ها و آگاهی های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (423/3) و درنهایت فعالیت های بیوفیلیکی با ضریب مسیر (109/2) به ترتیب بیشترین تأثیر در طراحی الگو شهر بیوفیلیک دارند. با توجه به این نتایج می توان اصول حرکت به سوی دستیابی به شهر بیوفیلک را فراهم کردن شرایط و زیرساختی از سوی نهادها و سازمان ها، سیاست گذاری های مدیران در راستای حفظ طبیعت، تدوین و پایش قوانین اجرایی مرتبط با الگوی بیوفیلیک، مشارکت های فعال مردمی، تغییر نگرش و همسویی شهروندان با مسائل محیط زیست، آموزش های زیست محیطی و ... را اشاره کرد.
واکاوی کیفیت اثرگذاری مؤلفه های هنر شهری بر ارتقای مردم گرایی پارک ساحلی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
557 - 575
حوزه های تخصصی:
پارک ساحلی اردبیل به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهر اردبیل قابلیت مناسبی برای ارزیابی هنر شهری دارد. هدف اصلی پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، واکاوی کیفیت اثرگذاری مؤلفه های هنر شهری بر ارتقای مردم گرایی پارک ساحلی اردبیل است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش پیمایشی (پرسش نامه) و نرم افزارهای تحلیل آماری SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها و پرسش نامه های تکمیلی نشان می دهد، شاخص نورپردازی با بار عاملی 72/0 در سازه معیار عوامل کالبدی، شاخص المان های تعاملی با بار عاملی 72/0 در سازه معیار عوامل اجتماعی، شاخص آثار تاریخی با بار عاملی 54/0 در سازه معیار عوامل معنایی و شاخص های ایده های خلاقانه و مبلمان شهری با بار عاملی 66/0 در سازه معیار عوامل محیطی بیشترین تأثیر را بر ارتقای مردم گرایی پارک ساحلی اردبیل داشته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان ضریب و شدت هم بستگی میان معیارهای عوامل کالبدی-عوامل اجتماعی با بار عاملی 98/0 بیشتر از سایر معیارها در پارک ساحلی اردبیل است. همچنین به منظور رتبه بندی متغیرهای پژوهش از آزمون فریدمن استفاده شد که نتایج آن نشان دهنده برابرنبودن رتبه میانگین مؤلفه های هنر شهری مؤثر بر میزان مردم گرایی محدوده مورد مطالعه است.
اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی نواحی شهری مطالعه موردی: منطقه6 شهرمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
65 - 78
حوزه های تخصصی:
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راه حل های کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه می کند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینه های حمل ونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینه های خدمات رسانی از جمله این مشکلات هستند. این در حالی است که در بیشتر مواقع فضا برای توسعه در درون مرزهای شهری وجود دارد و یکی از گزینه های مناسب توسعه، بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزاست. در این میان توجه به عواملی که می تواند راهبردها و سیاست های توسعه میان افزا را حمایت کند، حائز اهمیت است. پهنه بندی برش عرضی با توجه به ماهیتی که دارد، می تواند به عنوان یکی از روش های منطقه بندی از رویکرد توسعه میان افزا حمایت کند. از این رو هدف مقاله حاضر، اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی منطقه شش شهر مشهد است که براین اساس روش آن، توصیفی_تحلیلی و برای گردآوری داده ها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهده میدانی و پیمایشی(توزیع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ARCGIS ، SPSS و EXPERT CHOICE استفاده شده و از روش AHP برای وزن دهی معیارهای پهنه بندی برش عرضی و آزمون فریدمن برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده در قالب روش سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice، معیارهای تراکم(0.386)، ویژگی بافت(0.235)، دسترسی(0.130)، فاصله از کاربری ها (0.080) بیشترین وزن را از بین معیارهای پهنه بندی برش عرضی کسب کردند و نمونه مورد مطالعه در چهار تی زون (T3, T4, T5,T6) و دو پهنه ویژه (پهنه کشاورزی و پهنه نیروگاه برق) دسته بندی شد. همچنین مهمترین راهبردهای توسعه میان افزا برای تی -زون هسته شهری (T6) به ترتیب، کاهش ناسازگاری فعالیتی(W3T4)، تقویت مشارکت مردمی (W1T2) و افزایش شدت استفاده از زمین در قطعات کم ارتفاع محور(W5O2) شناسایی شده است.
بازشناسی ضرورت مدیریت اجتماع محور بحران جهت کاهش آسیب پذیری در بحران زلزله (مطالعه موردی: محله ی یوسف آباد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران و نگرشهای جاری در این زمینه تنها متوجه آسیب پذیری های کالبدی در این حوزه بوده، که این چالش آسیب پذیری سکونتگاههای شهری و ساکنین آن را در مقابل وقوع بحران به ویژه زلزله به شدت بالا می برد. از طرف دیگر اقدامات تبعی جهت کاهش آسیب پذیری نیز مقاوم سازی کالبدی و ارتقاء آمادگی ناچیز سازمانی در حین وقوع بحران را شامل می شود و توانمندی ها و ظرفیت های ساکنین را جهت کاهش آسیب پذیری ها و به تبع آن کاهش تلفات و خسارات نادیده می انگارند. حال آنکه نگرشهای اخیر که در حوزه مدیریت بحران وارد شده اند، اهمیت آسیب شناسی در مواجهه با بحران را نسبت به آسیب پذیری های کالبدی مطرح می کنند. این نگرش ها بر این واقعیت تکیه دارند که آسیب پذیری ها رابطه معکوس و نسبتاَ کاملی با توانمندی ساکنین در مواجهه با بحران دارند. از اینرو بر پایه نگرش مدیریت اجتماع محور خطر بحران، ضرورت بازشناسی شاخصهای آسیب پذیری و توانمندی ساکنین ضروری به نظر می رسهدف از پژوهش حاضر از سنجش رابطه میان توانمندی ساکنین و آسیب پذیری های اجتماعی است. از آنجایی که جنس شاخصها، متغیرها و گویه ها صرفاَ سنجش از طریق پرسشنامه نبوده و طیف گسترده ای از گویه های کالبدی، آماری و پرسشنامه ای را در بر گرفته است. در این پژوهش نرم افزارهای آماری و تحلیل زمین محور SPSS و GIS مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله بازشناسی سنجه های توانمندی ساکنین و آسیب پذیری های آنان در مقابل بحران در محله ی یوسف آباد تهران مورد پژوهش واقع شد. نتایج حاکی از آنست که صرف توجه به مسائل کالبدی نمی تواند آسیب پذیری ها در حوزه بحران را به حداقل رساند. بنابراین باید نگرشهای نوین مدیریت بحران با لایه های اجتماعی خرد مورد توجه قرار گرفته و بر توان افزایی و ظرفیت سازی ساکنین تاکید شود. در نهایت با توجه به میزان تاثیر هریک از شاخصها، راهکارهای کلی جهت کاهش آسیب پذیری زلزله ارائه شده است.
کاربست نظریه سیستم ها و آینده نگاری فناوری های کلیدی در معماری آینده با ابزار سنجش مطلوبیت و امکان پذیری ( نمونه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای که موضوع آن شناخت، تحلیل و برنامه ریزی برای شهرها و مناطق به عنوان پیچیده ترین ساخته های بشری است، امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر با رویکردی آینده نگارانه و با کاربرد نظریه سیستم ها، ارزیابی و تحلیل متغیرهای توسعه استان گیلان به منظور شناسایی عوامل کلیدی توسعه منطقه ای در افق 1410می باشد. این پژوهش، ضمن شناسایی عوامل کلیدی توسعه استان، به تطبیق آن با نظریه پایه توسعه استان می پردازد و قابلیت های توسعه استان (مستخرج از نظریه پایه توسعه استان) را با روش فناوری های کلیدی اولویت بندی می نماید. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها، کیفی و از نظر روش گردآوری داده ها، اسنادی_ پیمایشی است. روش انجام پژوهش شامل روش های دلفی، ماتریس تاثیرات متقاطع و نرم افزار Mic Mac، فناوری های کلیدی و ماتریس مطلوبیت_ امکان پذیری می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای کلیدی توسعه استان شامل جمعیت و مهاجرت، شیوه مدیریت کلان کشور، تکنولوژی تولید، سرمایه گذاری دولتی، منابع آب، محیط زیست، صادرات محصول، توسعه دانش بنیان، مخاطرات طبیعی، سرمایه گذاری خارجی، بهره وری تولید، توسعه گردشگری و اولویت بندی قابلیت های توسعه استان به ترتیب، گردشگری، زراعت، صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی و فعالیت های بازرگانی می باشد.
بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در ارتقاء کیفیت زندگی منطقه 11 تهران
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه از مهمترین مسائل زندگی شهرنشینی افزایش جمعیت بوده و تأمین رفاه و آسایش یا به عبارتی بالابردن کیفیت زندگی برای آنان دارای اهمیت زیادی می باشد، مسأله ایی که مدیران شهری در پی ارتقا آن برای شهروندان می باشند. از سوی دیگر جهان امروز با چالش هایی مواجه است که ناشی از دگرگونی های حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیاز های جدید سازمانی و اجتماعی است. از این رو با توجه به اینکه هدف مدیریت شهری ارتقا کیفیت زندگی و رفاه شهروندان است و منطقه 11 تهران نیز نارسائی هایی که در این زمینه دارد در پژوهش حاضر هدف بررسی نقش حکمروایی خوب شهری در ارتقا کیفیت زندگی منطقه 11 تهران می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای ومی دانی انجام شده است. به این صورت که جهت جمع آوری مبانی نظری پژوهش از منابع کتابخانه ایی شامل کتاب، مقاله، پایان نامه و پایگاه های معتبر علمی و پژوهشی استفاده شده و سپس از روش می دانی شامل پرسشنامه بهره گرفته شده. جامعه آماری پژوهش حاضر منطقه یازده تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. سپس برای تجزیه و تحلیل کمی داده ها از نرم افزار SPSSو آزمون همبستگی و رگرسیون، استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: برقراری شاخص های حکمروایی خوب شهری به ویژه مشارکت و پاسخگویی می تواندزمینه های ارتقا کیفیت زندگی و در نتیجه بهبود وضعیت زندگی گروه های محتلف شهری را در منطقه 11 تهران فراهم نموده و حتی زمینه های دستیابی به توسعه پایدار را در این منطقه فراهم نماید.