فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
85 - 96
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی منطقه ای، لزوم اتخاذ رویکرد فضایی که تمام سکونتگاه های منطقه را مورد توجه قرار دهد، بسیار حائز اهمیت است. اما نگاه موجود نقطه ای به سکونتگاه های شهری و روستایی در کشور، سبب شکل گیری نوعی از توسعه منطقه ای متناسب با همین نگاه و رویکرد شده است. حال آن که با در نظر گرفتن روابط این دو سکونتگاه در برنامه ریزی، می توان روستاها را به عنوان یکی از مراکزاصلی تولید غذایی کشور و مکانی که سازنده اغلب شهرهای آینده است، مورد توجه قرار داده، از مشکلات مراکز شهری بزرگ کاسته و سکونتگاه های پیرامونی آنها را نیز تقویت نمود.در این میان مجموعه شهری مشهد با برخورداری از نقش فرامنطقه ای زیارتی مشهد، مهاجرپذیری زیادی از سمت دیگر سکونتگاه ها داشته و این موضوع بیش از هرچیز، رابطه بین شهر و روستا و تأثیر محسوس آنها بر توسعه یکدیگر را در این منطقه نشان می دهد. بر این اساس، این پژوهش برای بررسی روابط روستا شهری، دو نوع نظریه در حوزه ارتباط بین سکونتگاه ها شامل نظریات سلسله مراتبی اندازه مبنا(مکان محور) و سلسله مراتبی شبکه مبنا(جریان محور) را مورد توجه قرار می دهد. در ابتدا به کمک دسته نخست نظریات، پس از تدوین شاخص های مکانی، به روش تحلیل عاملی، با سطح بندی شهرها و روستاها، جایگاه هر سکونتگاه در مجموعه شهری مشخص می شود. دسته دوم نظریات شاخص های بررسی روابط شهر و روستا شامل انواع روابط اقتصادی، خدماتی، سازمانی و جمعیتی را ارائه می دهد که وضعیت هر یک از طریق مصاحبه عمیق با ساکنان روستاها به دست می آید. به کمک اطلاعات این شاخص ها و جمع بندی از تلفیق یافته های مربوط به شاخص های مکانی و جریانی به دست آمده، نوع توسعه شکل گرفته در مجموعه شهری مشهد مشخص شده و پس از آن روستاها برحسب موقعیتشان نسبت به کلانشهر و شهرها تقسیم بندی می شوند. در نهایت این پژوهش علل روابط روستا شهری کارآمد را مشخص می کند تا در برنامه ریزی منطقه ای و حرکت به سمت توسعه متوازن منطقه ای مورد توجه قرار گیرد.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری با تأکید بر مزیت های رقابت پذیری، مطالعه موردی: شهرستان سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29 - 42
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر گردشگری به یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه و رفاه اقتصادی بیشتر کشورها تبدیل شده است و در بازار پویا و رقابتی جهانی که در آن روزبه روز مقاصد گردشگری جدیدی با مزیت های رقابتی متفاوتی پا به عرصه ظهور می گذارند، مقاصد گردشگری همواره ناگزیر به تجزیه وتحلیل وضعیت رقبا و شناسایی مزیت های رقابتی خود در مقایسه با آن ها می باشند تا با اعلام این مزیت ها، جایگاه متمایز و برتری نزد گردشگران پیداکرده و ادامه بقا دهند. در این راستا تحقیق حاضر باهدف ارائه راهبردهای توسعه گردشگری با تأکید بر مزیت های رقابت پذیری در شهرستان سقز سعی بر روشن سازی جایگاه این شهرستان از منظر مزیت های رقابتی در سطح استان دارد. بدین جهت از مدل EDAS جهت تعیین جایگاه رقابتی شهرستان سقز در استان کردستان ازلحاظ گردشگری و از برنامه ریزی راهبردی Meta-swot برای تعیین توان های رقابت گردشگری شهرستان و منابع موجود استفاده شده است که درنهایت بهترین راهبرد متناسب با توانایی های شهرستان استخراج شده است. لازم به توضیح است، ازآنجاکه پژوهش حاضر مبتنی بر خبرگان بوده، بر این اساس 20 نفر کارشناس متخصص در زمینه گردشگری جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. نتایج نشان داده است که خدمات گردشگری در سطح شهرستان ها به صورت متوازن توزیع نشده اند، به طوری که شهر سنندج در 5 مؤلفه اصلی موردبررسی بافاصله زیاد از سایر شهرستان ها جایگاه برتری را به خود اختصاص داده است و سقز در این رده بندی جایگاه چهارم را بعد از مریوان و بیجار کسب کرده است. نتایج خروجی حاصل از متاسوات بیانگر این مسئله است که جهت بهبود رتبه و قدرت رقابتی شهرستان در مقایسه با سه شهرستان اول لازم است در ابتدا به زیرساخت های ارتباطی، امکانات رفاهی و تفریحی توجه شود.
ارزیابی چالش های مدیریت شهرهای کوچک اندام از دید گروه های ذی نفوذ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
91 - 108
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرنشینی در جهان و به ویژه در کشورهای در حال توسعه، عوارض و مسائل گوناگونی را به همراه داشته است. ظهور شهرهای کوچک و نوبنیاد، با ماهیت روستا شهری، پدیده ای است که بسیاری از کشورهای مختلف و از جمله ایران با آن روبرو هستند. مزایای شهرهای کوچک در تعادل بخشی در توسعه ی منطقه ای و زندگی در شهرهای کوچک، باعث شده است تا در سال های اخیر در سیاست گذاری توسعه شهری و ملی توجه بیشتری را به خود جلب کنند. این شهرها با وجود نقاط قوت و فرصت های متنوع پیش رو، به لحاظ مدیریتی به ویژه در امور مالی با مشکلات زیادی روبرو هستند. شهرهای کوچک، با گرایش های شهری، در دل خود، سادگی روستا را دارند و غالباً از مناسبات اقتصادی و اجتماعی روستایی برخوردارند، این شهرها با ماهیتی ویژه، دارای مشکلات خاص خود (از جمله منابع مالی ناپایدار، ضعف نیروی انسانی و فنی و ...) هستند و از این رو نیازمند مدیریت ویژه هستند. از رو در این نوشتار با نگاهی تازه به مدیریت شهری در شهرهای کوچک، سعی شده مشکلات مدیریتی فراروی این شهرها شناسایی و تاحدی تحلیل گردد. به این منظور ضمن بررسی کتابخانه ای اسناد و اطلاعات موجود، در یک بررسی میدانی، با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه با شهرداران چند شهر در استان های کرمانشاه، همدان و کردستان، چند و چون مشکلات مدیریتی این شهرها تحلیل شده است. اطلاعات به دست آمده از این بررسی نشان می دهد که عمده ترین مسأله بر سر راه مدیریت شهری در شهرهای کوچک، مسائل مالی و کمبود منابع مالی پایدار است، که البته این ضعف با مشکلاتی همچون عدم انتخاب صحیح مدیران، عدم استفاده از فرصت های موجود (به دلیل ضعف مدیریتی و اقتصادی) تشدید می شود؛ این بررسی نشان می دهد که تامین مالی و درآمد پایدار برای شهر و استفاده از تجربه های بخش خصوصی، از نیازهای ضروری مدیریت شهری در شهرهای کوچک است. همزمان این شهرها باید به رفع مشکلاتی در عرصه نیروی انسانی، فنی و ظرفیت سازی در حوزه های مختلف توجه جدی نشان دهند. اگرچه محدودیت منابع مالی خود عاملی اصلی در دامن زدن به سایر مشکلات، همچون کاستی زیرساخت ها و ظرفیت های انسانی و فنی است، اما مقایسه شهرهای مختلف نشان می دهد که مدیریت شهری و نوآوری مدیران شهری به عنوان یک عامل تعیین کننده، نقشی اساسی در کاهش مشکلات مالی و مادی شهرهای کوچک دارد. همچنین شهرهای کوچک دارای وضعیت و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خاص هستند که برای این شهرها ممکن است به فرصت های مانند بهره گیری از سرمایه اجتماعی موجود، و تهدیدهایی مانند ندیده گرفتن قوانین و مقررات موجود بیانجامد.
تبیین رابطه بین مولفه های موثر برکیفیت فضای باز جمعی در ارتقاء اجتماع پذیری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 56
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
تحلیل ارتباط بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در کلان شهر تبریز با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که مسکن کالای همگنی نیست، تعریف دقیق مسکن از مهم ترین الزامات شناسایی مختصات آن محسوب می شود و استانداردسازی مفاهیم در این حوزه می تواند بسیار راهگشا باشد. در این راستا، باید به شاخص هایی نظیر کیفیت کالبدی – فضایی، کیفیت عملکردی، کیفیت محیطی و کیفیت مربوط به نیازهای انسان توجه شود. در چهارچوب همین مفاهیم کلیدی، ارتباط بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در شهر تبریز بررسی شده است. این تحلیل در دو مرحله انجام شده است. در مرحلة اول شاخص های ذهنی و عینی کیفیت محیطی با استفاده از مؤلفه های اصلی در 184 حوزة سرشماری کلان شهر تبریز که 29 محله (ناحیة) شاخص شهر تبریز را در برمی گیرد، تجزیه وتحلیل شده است. نتایج مرحلة اول حاکی از این است که مزیت های کالبدی، عدم رضایت از تراکم بالا و برخی اثرات جانبی منفی ناشی از مناطق نامتجانس در سطح نخست تأثیرگذاری بر شاخص های محیطی قرار دارند. در مرحلة دوم، ارتباط بین سطح شاخص های محیطی و قیمت فروش مسکن بررسی شده است. به این منظور از ضریب همبستگی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج بیانگر رابطة خطی مثبت و قوی بین سطح کیفیت محیطی و قیمت فروش مسکن در مناطق مختلف شهر تبریز است؛ به گونه ای که متغیر قیمت فروش مسکن به سطح کیفیت محیطی وابسته است.
ساماندهی بافت های مسئله دار شهری با رویکرد تحلیل ذینفعان و شبکه اجتماعی (نمونه تجربی: محدوده خلازیر جنوبی در منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خلازیر جنوبی یکی از محدوده های مسئله دار کلان شهر تهران است. این محدوده به دلیل تجمع مشاغل مزاحم شهری مشکلات زیادی را برای نواحی پیرامون و حتی کلان شهر تهران ایجاد کرده است. به دلیل پیچیدگی مسئله، ساماندهی این محدوده نیازمند مشارکت همه ذینفعان است. هدف پژوهش حاضر شناسایی ذی نفعان اصلی، تحلیل تمایل و قدرت ذی نفعان، شناسایی نیاز و خواسته های ذی نفعان و تحلیل شبکه اجتماعی ذی نفعان در خصوص مسئله خلازیر جنوبی است.
داده و روش : روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی(کیفی و کمی) با تأکید بر روش کیفی و ترکیب داده های کمی در خلال تحلیل است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با ذی نفعان مربوطه جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با کمک ماتریس تمایل-قدرت و نرم افزار NodeXL انجام گرفته است.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که مسئله خلازیر جنوبی دارای 16 ذی نفع اصلی است که دارای خواسته و نیازهای مختلفی هستند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهرداری منطقه 19، موقوفه مدرسه مروی، کسبه خلازیر و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران بیشترین قدرت را دارند. نتایج دیگر نشان می دهد که سازمان نوسازی شهر تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 تهران، معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران بیشترین قدرت در شبکه اجتماعی ذینفعان دارند.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد همه ذی نفعان جهت ساماندهی و حل مسئله خلازیر جنوبی تمایل به حل مساله دارند؛ اما از نظر قدرت، میزان قدرت همه ذی نفعان یکسان نیست و سه ذی نفع موقوفه مدرسه مروی، شهرداری منطقه 19 ، شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران و کسبه خلازیر بیشترین قدرت را دارند و هرگونه اقدامات بایستی از طریق این ذی نفعان شروع شود. همچنین نتایج نشان می دهد که معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران با نمره مرکزیت بینیت 1.20 و معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 با مرکزیت بردار 0.096 بیشترین نقش را در روابط بین ذی نفعان بر عهده دارند.
بررسی تأثیرپذیری مفهوم خانه از تحولات زمینه در دوران معاصر (مطالعه موردی: معماری مسکونی بافت میانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری، شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های اساسی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. بستری که بنا در آن ساخته می شود، از مهم ترین عوامل موثر بر یک اثر معماری است. ویژگی های بستر فارغ از موضوع، تأثیر مستقیم بر ماهیت یک اثر معماری می گذارند. این مقاله، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصه زمینه گرائی در معماری، به بررسی تحولات خانه در شهر شیراز ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای می پردازد. خانه، که در ساختار تاریخی شهرهای ایران، با مفاهیمی فراتر از کالبد مواجه بود، در دوران معاصر اصولی متفاوت یافته است. اصولی که با نگاهی دقیق تر ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای بوده و در هر دو بعد کالبد خانه و شیوه سکونت آن تغییر ایجاد کرد. در این ساختار برای درک بهتر این تغییرات، پس از پرداختن به مفهوم زمینه و عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر مفهوم خانه، به روشی کیفی از طریق تحلیل محتوا و به صورت بررسی نمونه موردی، مفهوم تحولات خانه معاصر شهر شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی این پژوهش، رویکردی کیفی است؛ که تلاش می کند تا با به کارگیری مباحث نظری در مبحث مفهوم زمینه و مفهوم خانه، به درک بهتر و نیز نحوه تعامل این دو بپردازد. همچنین نحوه برهم کنش مؤلفه های مختلف زمینه بر خانه، سبب می شود که راه مناسب برای فهم آن، رهیافت کل نگر باشد. این پژوهش جست و جویی تجربی است که پدیده ای معاصر را در متن زندگی واقعی مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه زمانی که مرز میان پدیده و زمینه آن کاملا واضح نباشد. در این پژوهش، با بررسی های انجام شده در دو نوع تیپولوژی خانه رایج در دوره پهلوی اول و تطابق شاخصه های خانه با اصول زمینه گرائی، می توان گفت تغییراتی که در فرم، ساختار فضائی و تزئینات خانه های شیراز در محدوده بافت میانه شهر با آن روبرو هستیم، علیرغم اینکه باعث دگرگونی چهره بناها شده است، اما در بسیاری از موارد همچون هماهنگی در جنس و رنگ مصالح، ارتفاع و تناسبات حجمی، تقارن و هندسه فضائی، ارتباط با طبیعت، تعدد بازشوها، تفکیک های فضائی، مرکزیت گرائی، وجود ایوان ها، تاکید بر سادگی فرم، از اصول هم پیوندی با زمینه به لحاظ کالبدی تبعیت می کند.
ارزیابی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت سیستمی گردشگری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع درآمدزا، ارتباطات گسترده ای با سایر قسمت های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... دارد. با توجه به ارتباطات وسیع گردشگری با بخش های مختلف، تأکید بر رویکرد مدیریت سیستمی در راستای دست یابی به توسعه این صنعت ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت سیستمی گردشگری در کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب می باشد. روش تحقیق از نظر نوع آمیخته (کمی-کیفی)، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به منظور تحلیل داده ها نیز از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولان، مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه گردشگری و نخبگان دانشگاهی (حدود 1400 نفر) می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مدیریت در حوزه گردشگری کلان شهر تبریز دارای مشکلاتی همچون عدم هماهنگی و همکاری سازمان ها و ارگان های دولتی و موازی کاری سازمان ها، ساختار معیوب اداری و بوروکراتیک سازمان گردشگری و فقدان خط مشی و سیاست گذاری مناسب در حوزه گردشگری می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های موردبررسی در راستای تحقق مدیریت سیستمی گردشگری در کلان شهر تبریز مربوط به وجود رهبری واحد شایسته و پاسخگو؛ وجود تعامل و اعتماد بین نهادی در نهادهای درگیر با امور گردشگری و تلاش مدیریت شهری در ایجاد و تقویت انجمن ها و نهادهای غیردولتی به منظور مشارکت در اداره امور گردشگری به ترتیب با امتیاز 822/0، 803/0 و 756/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 682/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با بررسی نقش الگوی رشد شهری در ایجاد جزایر حرارتی در شهرها (مطالعه مورد: شهر ساری)، نوع گسترش شهر ساری و سپس ویژگی های نواحی حرارتی شهر را بررسی می کند و رابطه آن با تشکیل جزایر حرارتی شهری را شناسایی می کند . گسترش بی برنامه و روزافزون شهرها در طول نیم قرن گذشته، موجب پدید آمدن مشکلات محیط زیستی شده است. این مشکلات محیط زیستی می تواند کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه سلامت آن ها را به خطر بیندازد. یکی از این مشکلات پدیده جزایر حرارتی شهری می باشد. جزایر حرارتی شهری پدیده ای است که در آن دمای برخی مناطق بیشتر از سایر مناطق همجوار می گردد. این پدیده می تواند حاصل رشد پراکنده شهرها و همچنین رشد بی برنامه و عمودی برخی نواحی شهری باشد. جزایر حرارتی شهری در حوزه های مختلف می تواند پیامدهای منفی داشته باشد؛ اول موضوع سلامت انسان است که وجود جزایر حرارتی در شهرها موجب پدیده ی نبود آسایش دمایی آنها می شود همچنین موجب تشدید آلودگی هوا می شود، پدیده ای که در شهرهای ایران زیاد با آن درگیر هستیم. این تحقیق از نوع تحلیلی است، اما باید افزود که از نظر هدف کاربردی خواهد بود. در بعد کاربردی نیز می توان از نتایج در تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری استفاده کرد. برای این تحقیق از داده های ماهواره لندست 8 استفاده شد. در این راستا ابتدا پس از تهیه تصاویر، نقشه دمایی شهر ساری با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و نرم افزار GIS تهیه و سپس جزایر حرارتی استخراج می شود. به همین ترتیب نقشه پوشش گیاهی و اراضی تهیه و ضریب آنتروپی شانون و تراکم ساختمان و جمعیت محاسبه و با جزایر حرارتی شهری مقایسه خواهد شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شکل گیری جزایر حرارتی در شهر ساری وابسته به هر دو نوع رشد شهر می باشد و ایجاد نواحی حرارتی با نوع پوشش زمین، تراکم جمعیتی و ساختمانی رابطه معناداری دارد. همچنین اکثر نواحی حرارتی فعلی شهر ساری شامل نواحی می باشد که در دهه های گذشته به شهر اضافه شده اند. همچنین به منظور جلوگیری از شکل گیری نواحی حرارتی جدید و کنترل رشد نواحی حرارتی فعلی، با توجه به ویژگی های حرارتی هر ناحیه، پیشنهاداتی ارائه می گردد.
تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان طی سال های 1390-1355
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل تأثیرگذار بر نظام شهری، توزیع فضایی جمعیت بوده که تا حد زیادی مطلوبیت این نظام شهری را به واسطه مطلوبیت خود تعریف کرده است. در این مقاله سعی شده به بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری استان کردستان در بازه زمانی 1355 تا 1390 پرداخته شود. روش مورداستفاده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و از شاخص های سنجش نخست شهری، تمرکز و تعادل به منظور تحلیل تحولات جمعیتی در نظام شهری در استان کردستان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در استان مذکور شاهد وجود پدیده نخست شهری و تمرکز بارز یک نقطه کانونی بر سایر نقاط شهری نیستیم و در طی سال های 1355 تا 1385 بر میزان شدت آن نیز کاسته شده است؛ گرچه نتایج شاخص های نخست شهری در دوره 1385 تا 1390 گویای وجود تمایل شهر سنندج برای قطبی شدن است. بر اساس ضریب آنتروپی شانون، ظهور یازده شهر در دوره 1375 تا 1385 موجب شده که نظام شهری استان کردستان به سمت عدم تعادل حرکت کند؛ شهرهایی که عمدتاً از تبدیل روستا به شهر شکل گرفته و در جمعیت پذیری توفیق چندانی نداشته اند. منحنی لگاریتمی رتبه-اندازه، نیز گویای عدم تعادل در توزیع جمعیتی بخصوص در سطح شهرهای میانی این استان است.
ارزیابی کیفیت کششی فضای شهری در توسعه گردشگری مذهبی مطالعه موردی: مراسم عزاداری محرم شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
81 - 94
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از سریع ترین صنایع درحال توسعه در اقتصاد جهانی است. گردشگری مذهبی یکی از انواع گردشگری است که در زمره قدیمی ترین و پررونق ترین گونه های گردشگری به ویژه در ایران محسوب می شود. پژوهش حاضر باهدف بررسی کیفیت کششی فضاهای شهری در دهه محرم شهر زنجان و اثرات آن در توسعه گردشگری مذهبی نگارش یافته است. روش تحقیق پژوهش از نوع توصیفی- تبیینی با ماهیت کاربردی است. روش گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای و میدانی بوده است که در جامعه آماری گردشگران غیربومی با حجم نمونه 160 مورد انجام یافته است. روش تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری رگرسیون چند متغیره گام به گام، تی تک نمونه ای و پیرسون بوده است که برای شاخص های خدمات رفاهی، مدیریت فضا، ایمنی، انتظام و امنیت و پوشش رسانه ای فضا انجام گرفته است. نتایج آزمون رگرسیون، پیرسون و تی تک نمونه ای در گردشگران مذهبی شهر زنجان نشان می دهد شاخص های کششی کیفیت فضای شهری در شهر زنجان از حد استاندارد تعریف شده بالا بوده و این شاخص ها به صورت پیوسته با همدیگر مرتبط و عملکرد یافته اند. همچنین نتایج نشان می دهد علیرغم جدا بودن شاخص ها از همدیگر میان اثرگذاری آن ها بر توسعه گردشگری مذهبی شهر یکسان بوده و خدمات رفاهی مستقر در فضا اثرگذاری بیشتری بر توسعه گردشگری مذهبی دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر نابرابری منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری منطقه ای به عنوان یکی از اشکال موجود نابرابری، ازجمله مباحثی است که در نظام فرصت مطرح بوده و حضور/غیاب و شدت/ضعف آن تأثیر مهمی بر کمّیت و کیفیت نظم و انسجام جامعه در سطوح و ابعاد مختلف دارد. این مسئله به ویژه در کشورهای درحال توسعه یک مسئله جدی است. با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه درصدد شناسایی عوامل مؤثر بر نابرابری منطقه ای در ایران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-اکتشافی بوده است و جامعه آماری تحقیق را کارشناسان آشنا به موضوع نابرابری و توسعه منطقه ای ایران تشکیل می دهند که به روش گلوله برفی، تعداد 10 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا، مدل سازی ساختاری- تفسیری( (ISM و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین 47 عامل شناسایی شده اولیه، 14 عامل ازجمله عوامل ضعف برنامه ریزی درست، تصمیم های مدیران و برنامه ریزان و ضعف دسترسی به امکانات و تجهیزات، در محاسبه روایی محتوایی، ضریب CVR بالای 75/0 را کسب کردند و به عنوان عوامل نهایی نابرابری منطقه ای شناخته شدند. همچنین سطح بندی عوامل نشان داد که عوامل مربوط در شش سطح قابل طبقه بندی هستند. عوامل منابع منحصر به فرد و قابلیت ها با 29 درصد اشتراک در پایین ترین سطح و عوامل تمرکزگرایی و ناکارآمدی دولت با 90 و 91 درصد اشتراک در بالاترین سطح قرار گرفتند. دسته بندی آن ها نیز نشان داد که عوامل محدودیت نیروی انسانی (با امتیاز قدرت نفوذ 10 و میزان وابستگی 5)، کمبود منابع مالی و سرمایه گذاری (با امتیاز قدرت نفوذ 8 و میزان وابستگی 7) و کم توجهی به پژوهش (با امتیاز قدرت نفوذ 13 و میزان وابستگی 5)، کلیدی ترین عوامل نابرابری منطقه ای هستند و تأثیر بسیار زیادی بر نابرابری دارند.
اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد بر مبنای تحلیل امکان سنجی توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
19 - 35
حوزه های تخصصی:
شهر یزد، با دارا بودن جاذبه های گردشگری گوناگون، هرساله میزبان تعداد بسیار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی است. برنامه ریزی گردشگری بلندمدت، نیازمند تحلیل امکان سنجی توسعه این جاذبه ها است. هدف از این پژوهش، اولویت بندی جاذبه های گردشگری شهر یزد به عنوان یکی از مقاصد کلاسیک گردشگری در ایران، بر مبنای تکنیک ارزیابی ماتریس کمی اینسکیپ شامل عوامل دسترسی پذیری، امکان پذیری توسعه اقتصادی، اثرات زیست محیطی توسعه، اثرات اجتماعی-فرهنگی توسعه، اهمیت ملی/منطقه ای و اهمیت بین المللی است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و ابزارهای مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای این منظور پس از شناسایی جاذبه های گردشگری شهر یزد، پرسشنامه ای مبتنی بر شش عامل فوق با مقیاس 1 تا 10 تهیه شد و در اختیار 17 نفر از خبرگان حوزه های مختلف گردشگری شهر یزد قرار گرفت که به روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور اولویت بندی جاذبه ها از مدل کمی شاخص انتخاب ارجحیت (PSI) که یکی از روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره است، در بستر نرم افزار Microsoft Excel استفاده شد. بنا به یافته های تحلیلی تحقیق، اهمیت ملی/منطقه ای و امکان پذیری توسعه اقتصادی، مهم ترین عوامل در تحلیل امکان سنجی توسعه جاذبه های گردشگری شهر یزد بودند. نتایج نهایی نشان داد اولویت توسعه به ترتیب با جاذبه های میراث معماری؛ صنایع دستی و تولیدات محلی؛ برگزاری مراسم خاص مذهبی؛ و فرهنگ و آداب ورسوم محلی است که همگی بر ابعاد ملموس و ناملموس میراثی شهر یزد دلالت دارند. درمجموع می توان استنباط نمود که باوجود گذشت 3 سال از ثبت شهر تاریخی یزد به عنوان اولین شهر از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو هیچ برنامه مدونی برای بهره گیری از این فرصت کم نظیر جهت جذب گردشگران خارجی وجود ندارند، درحالی که تمرکز بر این پتانسیل می تواند منجر به توسعه متوازن سایر جاذبه ها گردد که این امر نیازمند برنامه ریزی یکپارچه و بلندمدت است.
عوامل مؤثر بر روند تحول مساکن روستایی در شهرستان ممسنی (نمونه موردی: روستای چمگل)
حوزه های تخصصی:
کانون های روستایی در قامت اولین صورت از اجتماعات انسان های یکجانشین در طی تاریخ و به ویژه از آغاز جنبش مدرنیسم به این سو، فرایندهای تحول و تکامل بسیاری را در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و کارکردی خویش تجربه نموده اند. یکی از مهم ترین اینگونه تغییرات، دگرگونی در سیما و کالبد فیزیکی روستاها می باشد؛ که متناسب با شرایط و مقتضیات زمان و مکان و نیز در راستای نحوه ی گذران معیشت و ساختار فرهنگی روستاییان تحول و توسعه عمده ای را پذیرا گشته است. در کشور ما به دنبال انجام دگرگونی های وسیع اجتماعی در دهه چهل و بعد از آن با انقلاب اسلامی 57 و به تبعیت از آن رسوخ شیوه زندگی شهری به نواحی روستایی شاهد تغییرات وسیع در فضای کالبدی و نوع معماری روستاها بوده ایم. در این تحقیق که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تاریخ نگاری انجام گرفته است، تلاش است، با انجام مطالعات وسیع میدانی و کتابخانه ای به بررسی و شناخت نوع معماری مساکن و روند تحولات کالبدی نواحی روستایی شهرستان ممسنی با موردشناسی روستای چمگل از آغاز برپایی این روستا تاکنون بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب می باشد که روستای مورد مطالعه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی و نیز متناسب با دوره های زمانی، نوع خاصی از شیوه ی معماری در زمینه ساخت مسکن را تجربه نموده است. در این راستا تحول در شیوه معیشت روستاییان به ویژه افزایش درآمد و قدرت خرید خانوارهای روستایی، افزایش ارتباط روستاییان با شهرهای همجوار و بالأخص ارائه وام نوسازی مسکن از سوی بنیاد مسکن نقش برجسته ای را در تحول مساکن روستای چمگل ایفا نموده اند.
ارزیابی تحلیلی عملکردتوسعه شهری بامعیارهای شهر سبز ، مطالعه موردی، منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی تحلیلی روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران طی یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395، انجام پذیرفت. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده است. داده های تحقیق در دو بازه زمانی (1390 و 1395) از اسناد رسمی و پایگاه های سازمان های دولتی و غیردولتی به ویژه معاونت های زیست محیطی و شهرداری تهران جمع آوری گردید. جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارهای ارزیابی شهر سبز و امتیازدهی به عملکرد آن ها در این دوره 5 ساله، از نظر خبرگان طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نوآوری تحقیق، بهره گیری از معیارهای متنوع و چندگانه معتبر در رابطه با شهر سبز جهت ارزیابی عملکرد توسعه شهری سبز در طول یک دوره پنج ساله در منطقه 22 شهر تهران می باشد. نتایج مطالعه نشان داد که در دوره زمانی مورد مطالعه از 39 معیار بررسی شده، 18 معیار در طول این مدت عملکرد مطلوب داشتند از جمله: سیاست پایداری آب، میانگین روزانه میزان SO2 و سرانه فضای سبز و 21 معیار دیگر دارای عملکرد بی تأثیر یا نامطلوب بودند. نتیجه نهایی ارزیابی عملکرد شهر سبز نشان داد که توسعه شهری سبز در این منطقه باتوجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرار گرفته است و فاصله نسبتا زیادی با نقطه ایده ال دارد.
شبیه سازی رشد و توسعه آتی شهر تا سال 1410 با استفاده از مدل CA_SLEUTH (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
به رغم اینکه مفهوم راهبردهای توسعه ی شهری حدود دو دهه است که وارد ادبیات مدیریت شهری شده،اما رویکرد غالب توسعه درسیستم های مدیریت شهری درکشور ما به گونه ای است که تنها درحد هدایت و راهبری طرح های هادی یا جامع شهری ،تغییرات کاربری وگسترش سرمایه های فیزیکی محدود مانده است، به طوری که شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیده اند، این معضل به الگوی گسترش افقی معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است، لذا بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسایلی است که می تواند استراتژی توسعه را در افق دوردست جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعه ی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم، پرداخته شده است. محقق در این پژوهش با در نظر گرفتن شاخص هایی نظیر مساحت، جمعیت، تراکم کلی مسکونی و با بهره گیری از مدل های کمی کاربردی و نوین آنتروپی شانون،هلدرن،ضریب جینی و سلولهای خودکارCA-SLEUTH به صورت ترکیبی، به تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهرهمدان طی سال های 9013-1355 پرداخته و هدف نهایی آن شبیه سازی رشد شهر در راستای توسعه ی پایدار شهری می باشد. نتایج نشان می دهد که شهرهمدان تا سال 1375به صورت پراکنده و از سال 1375 به بعد به صورت عمودی و فشرده رشد نموده است لذا با در نظر گرفتن جمیع جوانب شهرسازی می توان از الگوی پیوسته ی قطاعی با توسعه ی سیستم شبکه ی ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت تا توسعه ی فیزیکی شهر یک روند معقولانه تری را در راستای نیل به رشد و توسعه ی پایدار شهری طی نماید
تبیین الگوی طراحی مسکن، بر مبنای معیارهای عینی حس تعلق به مکان از دیدگاه کاربران و طراحان (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن تنها یک ساختار نیست بلکه نهادی است که برای پاسخگویی به مجموعه ای پیچیده از اهداف ایجاد می شود؛ بی توجهی و عملکردگرایی دیدگاه های مدرنیستی توسعه، انسان، شهر و معماری را از معنا بیگانه و از حس تهی ساخته است؛ شهر کرمانشاه نیز از این شرایط مبرا نبوده، بنابراین این پژوهش به منظور تقویت حس تعلق به مکان در خانه های مسکونی معاصر، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و پیمایشی سود جسته است. ابتدا معیارهای مؤثر در حس تعلق شناسایی شده و سپس پرسشنامه هایی بر این اساس طراحی و در دو گروه طراحان و شهروندان توزیع شده و نتایج با نرم افزار آموس آنالیز گشته است. نتایج حاکی از آن است که ازنظر شهروندان شهر کرمانشاه مهم ترین معیار در شکل گیری حس تعلق در فضای مسکونی، "راحتی و انس با فضا" و بعدازآن "حضور نشانه های فرهنگی" و "سرزندگی و کیفیت بصری" می باشند، ولی ازنظر طراحان، "سلسه مراتب فضایی و نحوه دسترسی به آن" دارای بیشترین تأثیر است. این تحلیل بیانگر شکاف بین طراحان و کاربران است که می تواند با مطالعاتی ازاین دست به انسجام بیشتری برسد.
شناسایی محدوده بافت تاریخی شهر جهرم با رویکرد تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
237 - 250
حوزه های تخصصی:
مقدمه : امروزه در جریان بازآفرینی بافت های مساله دار شهری، بافت های تاریخی به عنوان تجلی گاه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و تبلور فرهنگ و هویت شهری، مورد تاکید قرار می گیرند و شناسایی محدوده این بافت ها نخستین مرحله از بازآفرینی و حفاظت آن ها بشمار می آید که یکی از چالش های مدیریت شهری و متولیان امور در ایران نیز می باشد. بر این اساس در این پژوهش با هدف شناسایی محدوده بافت تاریخی شهر جهرم، با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای شاخص های لازم (19 شاخص) در قالب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- فضایی و تاریخی تدوین شده است. روش: ارزیابی شاخص ها با رویکرد تحلیل فضایی و با ترکیب دو مدل فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) و فرایند تحلیل شبکه ای فازی (F-ANP) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و نرم افزار ARC GIS انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز جهت کمی سازی و ارزیابی شاخص ها، ازمنابعی همچون سرشماری رسمی کشور در سال1395، برداشت های میدانی و طرحهای توسعه شهری استخراج و وزن دهی شاخص ها در مدل استفاده شده با نظر سنجی از متخصصان، مدیران شهری و پژوهشگران انجام گرفته است. یافته ها: در نهایت، این پژوهش محدوده بافت تاریخی جهرم را در دو پهنه معرفی کرده که در این ارتباط شاخص های 1-وجود هسته اولیه بازار با وزن ( 0.146) و 2-وجود آثار تاریخی ثبت شده با وزن (0.133) بالاترین امتیاز در تعیین محدوده بافت تاریخی شهر جهرم را به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که اولویت اهمیت ابعاد مطرح شده برای شناسایی بافت تاریخی شهر جهرم به ترتیب ابعاد تاریخی، کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی بوده که توجه توامان به همه این ابعاد مورد تاکید قرار گرفته است.
تبیین چارچوب بهینه تحقق پذیری بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
615 - 635
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهمی که بسیاری از مراکز شهرها و به ویژه بافت های تاریخی با آن مواجه اند، عدم انطباق ساختار فضایی این بافت ها با نیازها و فعالیت های امروزی است. در سال های اخیر، بی توجهی به بافت های تاریخی، آن ها را از جریان زندگی دور کرده است. این بافت ها از یک سو با فرسودگی و چالش های بسیاری از جنبه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند و از سوی دیگر ظرفیت ها و ارزش های هویتی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری دارند که این امر بازآفرینی را به اقدامی مهم و ضرورتی انکارناپذیر در مواجهه با آن ها تبدیل کرده است. این بافت ها از ظرفیت های بی نظیری برای ساخت و احیای فضاهای خلاق، شکل گیری صنایع خلاق و جذب و نگه داشت گروه های خلاق برخوردار هستند. به همین سبب الگوی بازآفرینی خلاق مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکان های خلاق در زمینه مراکز شهری به ویژه مراکز تاریخی از ظرفیت قابل توجهی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران است؛ چرا که این بافت علی رغم ارزش های هویتی با فرسودگی مفرط به ویژه در سال های اخیر روبه رو بوده است. رویکرد این پژوهش آمیخته است و از روش دلفی به منظور تدوین شاخص ها و از روش تحلیل محتوای کیفی داده های متنی حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی شهر تهران استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بافت تاریخی تهران با دوگانه ای از دارایی ها و محدودیت های ساختاری در مواجهه و تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق روبه رو است که نتیجه آن همچنان افت کیفیت بافت و عدم بهره گیری حداکثری از توان و ظرفیت های موجود در بافت بوده است. در چنین شرایطی رویکرد بازآفرینی خلاق می تواند به الگویی مناسب برای بافت تاریخی و به موتوری برای توسعه اقتصادی و فرهنگی شهر تهران تبدیل شود. در این پژوهش به منظور ارائه چارچوب تحقق پذیری رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران، شاخص ها و مفاهیم استخراج شده در قالب مفاهیم در ارتباط با فرایند بازآفرینی و مفاهیم مربوط به محتوا و محورهای موضوعی بازآفرینی، در سه بخش شاخص های بازآفرینی خلاق، ساختارهای پیشران و محدودکننده تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق و راهکارهای مواجهه بازتنظیم می شوند.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نیست. هدف پژوهش، سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی در کلان شهر اهواز است. پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مدیریت یکپارچه شهری شناسایی و تبیین شده و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته این مؤلفه ها در شهر اهواز بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق مهم ترین دستگاه های اجرایی حوزه مدیریت شهری است که فعالیت های مشابه و متداخل در حیطه مدیریت شهری انجام می دهند؛ از جمله: اداره آب و فاضلاب، سازمان برق، گاز، مخابرات، شرکت های خصوصی و سازمان و نهادهایی چون شهرداری، شورای اسلامی شهر، مسکن و شهرسازی، استانداری، نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی، سازمان بهداشت- درمان و نهاد مردمی. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انجام گرفته که مطابق با هر سازمان، پرسشنامه هایی اختصاص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل پرامیتی در محیط (V-Promethee) بهره گرفته شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در تکنیک پرامیتی نیز رتبه بندی نهادها براساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) صورت گرفته است و وضعیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری به تفکیک نهادها براساس نمره 1+ و 1- به دست آمد. شاخص های با نمره 1+ در سطح مناسب و شاخص های با نمره 1- در سطح نامناسب قرار دارند. به صورت کلی وضعیت شاخص های مدیریت یکپارچه سازی مدیریت شهری ازنظر مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف شهری در شهر اهواز نشان دهنده آن است که وضعیت هیچ یک از شاخص ها، بالاتر از میانگین فرضی نیستند و به ترتیب شاخص های هماهنگی، بسترسازی، وحدت، حکمرانی خوب، تعامل، ساختار، انسجام، هم پایانی و دیدگاه سیستمی به ترتیب در جایگاه اول تا آخر قرار گرفته اند.