فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرزمین های شهر محور، برآیندی از روابط عملکردی و کالبدی است. گسترش روز افزون این روابط منجر به پیچیده شدن ادراک هر یک از پدیده های فضایی و برنامه ریزی منطقه ای می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی چهار واژه پر کاربرد در مطالعات منطقه ای (منطقه کلان شهری، شهر- منطقه، منطقه شهری عملکردی و منطقه شهری چند هسته ای) با استفاده از روش تحلیل تطبیقی است تا بر اساس آن به تبین ماهیت هر یک از این پدیده ها، با توجه به دو مؤلفه تعامل عملکردی و کالبدی بپردازد. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات برای تطبیق الگوی فضایی کلانشهر تهران و نواحی پیرامونی اش با چارچوب نظری به دست آمده، از روش های آماری و مدل های برنامه ریزی مانند میزان فعالیت و مدل ضریب مکانی (L.Q) استفاده شده است. در نهایت بر اساس تحلیل های فضایی، الگوی فضایی بهینه در مقیاس های مختلف برای کلانشهر تهران و نواحی پیرامونش ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد کلانشهر تهران پذیرنده نقش های مرکزیت در مقیاس های تو در تویی از فضای ملی، منطقه و نیز بین آن دو می باشد. پس وجود الگوهای متنوعی از تعاملات عملکردی بین کلانشهر تهران و شهرهای پیرامونش می تواند از هر بعدی ماهیت فضایی تازه ای به این کلانشهر و نواحی پیرامون تزریق نماید. نگاه صرفاً کالبدی به پدیده های فضایی تا کنون موجب گردیده که سرزمین های شهرمحور از نظر مورفولوژیکی به هم نزدیک باشند. پس شایسته است که پدیده های فضایی را به عنوان سیستمی شکل یافته از مؤلفه های مورفولوژیکی، عملکردی، ارتباطی و سیاسی مورد توجه و تفکر قرار داد. بر این مبنا، سه مفهوم منطقه کلانشهری، شهر- منطقه و منطقه شهری عملکردی در مقیاس های گوناگونی از فضا برای نواحی پیرامون کلانشهر تهران، به عنوان مفاهیم قابل قبول، تعریف پذیر و بهینه سازی می شوند.
سنجش کیفیت ذهنی زندگی در محلات شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (مطالعه موردی: محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخص های ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخص های عینی حاصل از داده های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخص ها اندازه گیری می شود. هدف پژوهش حاضر، سنجش کیفیت زندگی نواحی شهر زنجان نمونه موردی محلات کارمندان و اسلام آباد با استفاده از شاخص های ذهنی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پیمایش خانوارهای شهری در شهر زنجان جمع آوری شده است.برای سنجش کیفیت ذهنی زندگی از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره Vikor و AHP و روش های آماری از قبیل میانگین و تحلیل واریانس، ANOVA و T-testو تحلیل و ارزیابی روابط آن با برخی از خصوصیات فردی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که اولاً میزان رضایت ساکنین براساس شرایط اجتماعی،فرهنگی و مذهبی،اقتصادی،کالبدی و زیست محیطی درمحلات برنامه ریزی شده و سکونتگاه غیررسمی متفاوت است. ثانیاً کیفیت زندگی خانوار با سطوح مختلف وضعیت شغلی،سطح تحصیلات، میزان درآمد،میزان سن،تعداد اتاق برای خانوار و تعداد خانوار در مسکن در محلات برنامه ریزی شده و سکونتگاه غیررسمی تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی و ارزیابی پهنه ها و عناصر آسیب پذیر شهر از دیدگاه پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدافند غیرعامل از جمله موضوعاتی است که در طرح های شهری و برنامه های آن با مباحثی مانند مکانیابی کاربری ها و مقاوم سازی بناها در نظر گرفته شده است. این مباحث به دنبال کاهش خسارت و افزایش توان مقاومت در شهر با رعایت اصول پدافند غیرعامل در تأسیسات حیاتی، حساس، مهم و مدیریتی می باشد. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستان و قرار گیری مراکز مهم مدیریتی و تأسیسات حیاتی و مهم در این شهر از اهمیت زیادی برخودار است. لذا پژوهش حاضر به بررسی و شناخت عناصر و تأسیسات و پهنه های آسیب پذیر شهر سنندج با رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. بر این اساس پنج معیار اصلی و یازده زیر معیار بر اساس نظر کارشناسان به عنوان عناصر و پهنه های مهم شهر سنندج فهرست بندی شده است. برای امتیاز دهی به این معیارهای از 14 کارشناس به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) و جهت تحلیل آن از نرم افزارExpert Choice استفاده شده است. بیشترین میزان آسیب پذیری به ترتیب مربوط به معیار شریان حیاتی با امتیاز 623/0، مراکز مدیریت بحران با امتیاز 300/0 و کمترین میزان آسیب پذیری مربوط به معیار مراکز پشتیبانی با 029/0 می باشد. این امتیازها با استفاده از نرم افزارArc Map درون یابی شده و مناطق آسیب پذیر مشخص شده است. سپس برای بررسی کاهش آسیب پذیری شهر با استفاده از مدلSWOT اقدام به تدوین راهبردها و جهت اولویت بندی آنها از مدلQSPM استفاد شده است. نتایج پژوهش گویای آن است که منطقه پنج شهرداری سنندج به دلیل داشتن تأسیسات حیاتی و حساس و مهم و عدم رعایت اصول پدافند غیرعامل، به ویژه در مکانیابی و استتار و اختفاء به عنوان پهنه آسیب پذیر شهر شناخته شده است. در نهایت می توان بیان کرد که شهر سنندج از نظر اصول پدافند غیرعامل دارای نقاط ضعف می باشد. بر اساس مدل های بکار رفته، موقعیت شهر رقابتی است که در این زمینه راهبردهای مناسب با موقعیت رقابتی ارائه شده است.
بررسی و تحلیل رضایتمندی شهروندان از شهرهای جدید با تأکید بر توسعه پایدارمطالعه موردی: شهر جدید عالی شهر
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید پدیده ای هستند که در چند دهه اخیر به دنیای سکونتگاه های انسانی پا گذاشتند، این شهرها در ایران بیشتر به منظور جذب جمعیت سرریز کلان شهرها برنامه ریزی شده و در پیرامون شهرها ساخته شده اند. یکی از معضلاتی که شهرهای جدید با آن روبرو هستند مبحث پایداری می باشد. این مقاله با تبیین رویکرد فلسفی، جامعه شناسانه و جغرافیایی، پارادایم پایداری را به صورت تئوریک موردبررسی قرار داده و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف پایداری سعی دارد تا در شهر جدید عالی شهر -که برای جذب سرریز جمعیتی شهر بوشهر ساخته شده است- مهم ترین چالش های پایداری را ازنظر ساکنان این شهر با استفاده ازنظر ساکنان این شهر با استفاده از آزمون های آماری تجزیه وتحلیل نماید. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی-تحلیلی و میدانی می باشد در این راستا برای دستیابی به اهداف موردنظر پرسشنامه ای برای ساکنین شهر جدید عالی شهر طراحی گردید و با استفاده از فرمول کوکران 210 نفر از ساکنین به عنوان جامعه نمونه تعیین و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل از آزمون های آماری نشان می دهد که اگرچه میزان رضایت شهروندان در برخی از مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و نهادی نسبتاً مطلوب به نظر می رسد، اما به دلیل توزیع نامناسب امکانات و خدمات در سه فاز شهر جدید عالی شهر، عدم برنامه ریزی برای ساکنین پس از بازنشستگی و احتمال مراجعت آنان به موطن اصلی و کمبود زیرساخت های مناسب شهری؛ این شهر در وضعیت ناپایداری قرار دارد. شایان ذکر است که میانگین های رتبه ای به دست آمده از آزمون کروسکال والیس نابرابری پایداری در فضای جغرافیایی شهر جدید را نشان می دهد به گونه ای که ازلحاظ پایداری فاز یک عالی شهر مطلوب تر از دو فاز دیگر بوده و فاز 3 در شرایط کاملاً ناپایداری به سر می برد.
ارزیابی شاخص های تعلق مکانی ساکنان بافت قدیم شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان و احساس تعلق به آن، این انگیزه را در فرد ایجاد می کند که به احیا و نوسازی همه جانبه محیط های خانگی و محلی بپردازد و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی و اجتماعی را در اجتماع محلی با توفیق چشمگیر همراه کند و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. هدف اصلی این مقاله، سنجش عوامل مؤثر در احساس تعلق خاطر ساکنان بافت قدیم شهر کاشان است. روش پژوهش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی و پیمایشی با ابزار پرسشنامه خودساخته است. جمعیت بافت قدیم شهر کاشان، 44548 نفر بوده است و حجم نمونه بر طبق فرمول نمونه گیری کوکران، 384 نفر محاسبه شد. برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی و پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که بافت قدیم شهر کاشان در حال حاضر بیانگر هویتی نیست که از ابتدا برای آن تعریف شده و تصویر ذهنی و سیمایی که از این بافت در ذهن ساکنان این بافت ها نقش بسته است، به دلیل وضعیت نابسامان و برنامه ریزی نشده، بسیار آشفته است و خوانایی، ابعاد زیباشناختی، بافت، مقیاس، شکل بافت، ردیف پنجره ها، مصالح و غیره که از مشخصه های اصلی سازنده هویت است، در این بافت رعایت نشده است. بافت نه در عمل و نه در ذهن افراد، هویت شایسته ای ندارد و نتوانسته است حس تعلق خاطر و این همانی را با افراد برقرار کند.
بررسی میزان آسیب پذیری و انسداد معابر بعد از وقوع زلزله (مورد مطالعه: مراکز نیروی انتظامی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف دستیابی به فناوریهای عظیم در قرن گذشته زمین لرزه همچنان مهارنشدنی به نظر میرسد. وقتی زلزله ای رخمی دهد شهر به صورت یک سیستم از آن تأثیرمی پذیرد و به عبارتی عناصر شهری نه تنها خود از تکان زلزله و سایر آثار جانبی آن متأثر میشوند بلکه در عمل متقابل سیستمی سایر عناصر شهری را تحت تأثیر قرارمی دهند. یکی از مهمترین این عناصر شبکه معابر می باشد؛ معابری که با توجه به طول و عرضشان سبب انسداد مسیرها میشوند و ممکن است پس از وقوع زلزله اختلالاتی را در امدادرسانی و تخلیه اضطراری افراد ایجادنماید. به همین منظور در پژوهش حاضر به ارایه مدلی برای ارزیابی خسارات و آسیب پذیری معابر شهر کرمان پرداختیم. همچنین با توجه به موقعیت مراکز انتظامی میزان انسداد طولی و عرضی هر مرکز را به دست آورده ایم. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی می باشد و بر اساس هدف نیز کاربردی است. جامعه آماری شامل تمامی خیابانهای اصلی و فرعی شهر کرمان میباشد. به منظور به دستآوردن مسیرهای مناسب نقشه های تهیه شده حاصل از GIS شهر کرمان استفاده شدهاست. پس از انجام بررسیهای لازم و به دست آوردن نتایج حاصل از GIS میزان انسداد طولی و عرضی هر کلانتری و میزان کارایی آنها پس از وقوع زلزله مشخص گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان انسداد طولی و عرضی هر کلانتری در هر منطقه متفاوت میباشد. بعضی از مراکز در انسداد بالا قراردارند به همین منظور میتوانند در امدادرسانی اختلالاتی را به وجود آورند.
نقدی بر کتاب «نشانه هائی از گذشته دور گیلان و مازندران»
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی مانعی اثرگذار در ارائه خدمات و امنیت شهری نمونه موردی شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
جایگاه تصویر ذهنی ساکنان محلی در توسعه ی گردشگری (نمونه موردی: شهر آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر ذهنی یکی از عوامل کلیدی در فهم حمایت برای توسعه صنعت گردشگری است، به این ترتیب، این یک فرصت است که بتوان ادراک ساکنان را از اثرات و تغییرات ایجاد شده توسط گردشگران شناسایی کرد، از طرف دیگر تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز ، تبدیل شدن به بزرگ ترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار کننده باشد. اما مسلماً این کار بدون شناسایی عوامل تأثیرگذار، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک امکان پذیر نخواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر سعی دارد با توجه به قابلیت های شهر آران و بیدگل درزمینه گردشگری، به بررسی تصویر ذهنی ساکنان محلی و اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست در توسعه ی گردشگری بپردازد. روش بررسی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنان محلی شهر آران و بیدگل می باشند که بر اساس فرمول کوکران 381 نفر محاسبه شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. درتحلیل های مورد نظر داده ها در سطح توصیفی، با نرم افزار SPSS ، و در سطح استنباطی، برای برازش مدل و آزمون روابط از نرم افزار AMOSاستفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل عاملی مدل مرتبه دوم حاکی از آن است که سه عامل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قادرند اثرات توسعه گردشگری را اندازه گیری نمایند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در بین متغیرهای اصلی تحقیق، متغیر اقتصادی با 79/0 درصد برازش بیشترین تاثیر را بر ادراک ساکنین از گردشگران داشته است و بعد از آن مسائل فرهنگی و اجتماعی با 74/ درصد در درجه دوم قرار دارد در این بین شاخص زیست محیطی با 69/ درصد کمترین اثر از ادراک را در بین ساکنین داشته است.
رتبه بندی مناطق شهری و شناسایی عوامل رضایت شهروندان از عملکرد اتوبوسرانی زنجان (با استفاده از الگوی تلفیقی کانو– تاپسیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک بدون جابه جایی نمی توان شهری را زنده و پویا تصور کرد. این فعالیت چندان با زندگی بشر عجین شده است که تقریباً نمی توان آن را جدا از فعالیت های روزمره به شمار آورد. در قرن گذشته تغییر جهت کلی از حمل ونقل خودرومدار به سمت گسترش شبکه های حمل ونقل همگانی به وجود آمده و از اواخر دهه ۱۹۸۰ سرمایه گذاری جهت ایجاد انواع سامانه های حمل ونقل همگانی در شهرها ابعاد گسترده تری یافته است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل کلیدی رضایت شهروندان از عملکرد اتوبوسرانی زنجان و رتبه بندی مناطق شهری در جهت آسایش و ارتقای سطح زندگی شهروندان، از نظر ماهیت، توصیفی و از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق شهروندان زنجانی است که از اتوبوس حداقل هفته ای دوبار استفاده می کنند. حجم نمونه از طریق نسبت رضایت مشتریان محاسبه شده است. نتایج پیاده سازی ماتریس کانو نشان دهنده نارضایتی کلی نسبت به عملکرد شبکه اتوبوسرانی در سطح شهر زنجان با شاخص نارضایتی ۵۴/۰- است. بهینه نبودن خطوط و در نتیجه آن، افزایش زمان سفر از مهم ترین عوامل نارضایتی و برخورد مناسب مسافران و استقرار مناسب ایستگاه های اتوبوس مهم ترین دلیل رضایت از سیستم اتوبوسرانی شهر زنجان می باشد. استفاده از اتوبوس در منطقه ۳ کمترین کاربرد و در منطقه ۲ بیشترین کاربرد را دارد. دیگر مناطق شهری از کاربرد مشابهی برخوردار هستند و تفاوت آن ها به لحاظ امتیاز قابل توجه نمی باشد.
سنجش عوامل موثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم زنده ماندن بود، درحالی که چالش عصر کنونی زندگی با کیفیت بهتر می باشد. سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است و توجه به مسایل و نیازهای این مرحله یک ضرورت اجتماعی در جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان بشمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش عوامل موثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق شهری است؛ به همین منظور ۱۵۰ نفر از افراد بالای ۶۰ سال دو شهر نیشابور و شهر عشق آباد از شهرستان نیشابور از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریات کیفیت زندگی و جامعه شناسی سالمندی می-باشد. یافته ها نشان می دهد که ۴۰ درصد سالمندان شهری مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را خوب و بسیار خوب بیان کرده اند، درحالیکه ۵۲ درصد سالمندان کیفیت زندگی متوسط و تنها ۸ درصد سالمندان مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را بد و بسیار بد ابراز کرده اند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی ۱۰ عامل کلیدی را برای تعیین ابعاد کیفیت ذهنی زندگی در مناطق شهری نشان می دهد، که این ۱۰ عامل ۷۳.۱۴۷ درصد از کل واریانس کیفیت زندگی سالمندان را تبیین کرده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که چهار عامل سرزندگی در گام اول، همبستگی اجتماعی در گام دوم، مشارکت در فعالیت های مذهبی و گروهی در گام سوم و روابط اجتماعی در گام چهارم به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند، وارد معادله رگرسیونی شده اند و در مجموع این چهار عامل توانسته اند حدود ۵۷.۹ درصد تغییرات کیفیت زندگی سالمندان را در ناحیه مورد مطالعه تبیین کنند. بنابراین با توجه به مطالعه انجام شده می توان چنین نتیجه گیری کرد که برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مناطق شهری ضرورت توجه و اقدامات عملی در حوزه عوامل شناسایی شده احساس می شود.
سنجش الگوی همبستگی شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با میزان خشونت خانگی آنها علیه فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد گسترش شهرنشینی سریع در ایران، پیدایش شهرهای بزرگ و ایجاد مناطق حاشیه نشین با بافت نابه سامان و مسکن نابهنجار است. حاشیه نشینی در چندین سال گذشته، علاوه بر اینکه مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و زیست محیطی فراوانی را در کلان شهرهای ایران به وجود آورده است، سبب رشد و گسترش خشونت های خانگی نسبت به زنان و به طور خاص کودکان، در مناطق فقیر و پایین دست جامعه به دلایل مسائل مالی، فرهنگی، وضعیت مسکن و موارد دیگر شده و همچنان این پدیده رو به افزایش است. هدف این پژوهش سنجش الگوی همبستگی شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با میزان خشونت خانگی آنها علیه فرزندان در شهر اهواز است. این پژوهش از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن، شامل کلیه دانش آموزان پسر و دختر مقطع دبیرستان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر اهواز و والدین آنها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 384 نفر آنها برای حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسش نامه های کودک آزاری و ضربه (CTQ) (برنستاین، 1995(، پرسش نامه محقق ساخته شاخص های سکونتی حاشیه نشینان و پرسش نامه جمعیتی بود. بعد از تکمیل پرسش نامه به دست پاسخ گویان، داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد پردازش قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون، آزمون تی. و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای وضعیت واحد مسکونی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سابقه سوءمصرف مواد مخدر حاشیه نشینان و غیر حاشیه نشینان با خشونت خانگی آنها علیه فرزندان رابطه معناداری وجود دارد؛ ولی بین متغیر قومیت حاشیه نشینان با خشونت علیه فرزندان، رابطه معناداری مشاهده نشد.
واکاوی و تحلیل عوامل موثر بر گردشگری شهر تبریز از منظر گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
33 - 43
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری نقش مهمی را در چرخه اقتصادی کشورها بر عهده دارد و با پیش بینی های صورت گرفته توسط برخی از سازمان ها در سطح جهان، صنعت گردشگری باگذشت زمان نقش و اهمیت بیشتری را در اقتصاد شهرها پیدا خواهد کرد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی می باشد که جهت جمع آوری داده های آن از روش پیمایش با ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. از آزمون آلفای کرونباخ، روایی و پایایی برای ابعاد مختلف آن محاسبه گردید. جامعه آماری این پژوهش، یک میلیون گردشگر داخلی می باشد که در سال 1396 به شهر تبریز سفر کرده اند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر با میزان خطای 05/0 و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی اکتشافی بر پایه مؤلفه های اصلی و آزمون کروسکال والیس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. در نهایت تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش را در 14 عامل خلاصه کرد که این عوامل به صورت تجمعی 26/62 درصد از عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز را تبیین می کرد. نتایج به دست آمده نشان داده اند که اولین عامل در رونق و یا عدم رونق گردشگری شهر تبریز در ارتباط با تبلیغات و یا عدم تبلیغات جاذبه های گردشگری شهر تبریز، مسائل فرهنگی-اجتماعی ازجمله زبان و سبک متفاوت زندگی در شهر تبریز، کیفیت خدمات و مهمان نوازی جامعه میزبان، تأثیر زیادی را در ارتقا و رونق گردشگری شهر تبریز دارد. همچنین نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نشان داد که تأثیر شاخص های پژوهش برخلاف فرضیه تحقیق بر روی گردشگران با گروه های درآمدی و تحصیلی متفاوت، یکسان می باشد.
نقش الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در تقویت پیوندهای روستایی - شهری (مطالعه موردی: شهرستان شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقویت پیوندهای روستایی - شهری مستلزم داشتن روش و الگوی مناسبی از توسعه و توسعه منطقه ای است. هر کشوری به دنبال الگوی مطلوب و بومی توسعه است که با فرهنگ بومی، مبانی اعتقادی و شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی خود تطابق داشته باشد؛ ازاین رو مسئولان کشور برای ایجاد جامعه مطلوب و استقرار تمدنی اسلامی - ایرانی، الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت را برای برنامه ریزی کشور مطرح کردند. پژوهش حاضر با هدف تقویت پیوندهای روستایی - شهری برمبنای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت در شهرستان شهرضا، تدوین شده است و درصدد آن است که با نگاهی نو و رویکردی منطبق بر مبانی نظری الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، الگوی بومی متناسب با شرایط جغرافیایی و مقتضیات اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، اعتقادی، محیطی و کالبدی روستاهای شهرستان را معرفی کند. پژوهش حاضر، باتوجه به هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل مسئولان و مدیران مرتبط با موضوع در سطح شهرستان است که به دلیل حجم کم جامعه، همه جامعه آماری با روش تمام شماری انتخاب شدند. ابزار و روش های گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و پرسش نامه است. با بهره گیری از نرم افزار SPSS، داده های پژوهش، تجزیه و تحلیل شدند و برای پاسخ گویی به پرسش ها و آزمون فرضیات، از آزمون T تک نمونه ای، آزمون میانگین نمونه زوجی و آزمون خی دو (Chi-Square) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که وضعیت موجود پیوندهای روستایی - شهری، با تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت، تغییر خواهد کرد و شرایط مطلوب تری به دست خواهد آورد و کاهش فقر و نابرابری های موجود بین شهر و روستا را موجب می شود. بنابراین، باتوجه به اثرپذیری پیوندهای شهری - روستایی از تحقق الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت و بهبود شرایط وضعیت موجود می توان گفت که تحقق الگوی اسلامی - ایرانی تقویت پیوندهای روستایی - شهری را در شهرستان شهرضا موجب خواهد شد.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن در کلانشهر مشهد، با تأکید بر شاخصهای توسعه پایدار شهری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی بوده که با هدف سنجش و تحلیل شاخص های توسعه پایدار مسکن در مناطق 13گانه شهر مشهد انجام گرفته است. تعداد 68 متغیر توسعه پایدار در زمینه مسکن در قالب 5 شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، دسترسی، زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفتند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تاپسیس و ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که امتیاز تاپسیس در شاخص تلفیقی(اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی) 41/0 بدست آمده که منطقه 11 بهترین وضعیت و منطقه 5 بدترین حالت را دارا بوده است. بررسی تطبیقی مناطق شهر مشهد بیانگر آن است که به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار در بخش مسکن نوعی عدم تجانس و واگرایی میان مناطق حاکم است به طوری که از 13 منطقه شهر مشهد 4/15 درصد در سطح برخوردار، 1/23 درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 1/64 درصد از مناطق در سطح نیمه برخوردار و 4/15 درصد در سطح کمتر برخوردار قرار گرفته اند. بر اساس مدل رگرسیون چندگانه، بیشترین تأثیر مستقیم در دست یابی به توسعه پایدار مسکن در کلانشهر مشهد مربوط به شاخص های کالبدی و در مراتب بعدی شاخص های اجتماعی، دسترسی و زیست محیطی می باشند..
طرحهای جامع شهری
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی و تناسب اراضی برای توسعه ی مناطق محروم در چهارچوب اقتصاد مقاومتی مطالعه موردی: شهرستان ریگان، جنوب شرق استان کرمان*(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ منابع خاک و آب، توسعه ی پایدار و اشتغال زایی در مناطق محروم و روستایی به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای مدیریت دانایی مح ور در کش ور مط رح می باشد. مطالعات خاک شناسی، قابلیت آبیاری، طبقه بندی استاندارد و تناسب اراضی برای اصلاح یا جایگزینی کاربری فعلی و همچنین روش های نوین آبیاری به منظور افزایش راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی و افزایش ارزش افزوده تولیدات کشاورزی قدم مهمی برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی محسوب می شود. در این راستا، مطالعه ای در شهرستان ریگان، واقع در جنوب شرق استان کرمان انجام شد. منطقه ی مورد نظر بسیار محروم بوده و این تحقیق از نظر تولید فرصت های شغلی برای مردم و الگو قرار گرفتن برای مناطق مجاور مهم می باشد. اهداف اصلی این تحقیق امکان سنجی اصلاح و ایجاد قابلیت های جدید در منابع خاک و آب اراضی منطقه به منظور رفع یا کاهش محدودیت ها در بهبود یا تغییر نوع بهره وری از اراضی و ارتقاء اقدامات مدیریتی در منطقه می باشد. جهت نیل به اهداف فوق، مطالعات میدانی ازقبیل مکان یابی و حفر 23 خاک رخ و انجام 160 نمونه برداری از خاک های منطقه انجام شد. با استفاده از سایر داده های کمکی مانند تصاویر ماهواره ای، نقشه های زمین شناسی، پستی و بلندی، اطلاعات هواشناسی، مطالعات پیشتر انجام شده و نتایج تجزیه و تحلیل های آزمایشگاهی، اقدام به تهیه نقشه های موضوعی مختلف مانند ارزیابی منابع اراضی، طبقه بندی استاندارد و قابلیت آبیاری اراضی برای دو روش آبیاری سطحی (سنتی) و موضعی (مدرن) شد. سپس ارزیابی تناسب فعلی و آتی اراضی برای سه نوع بهره وری اراضی شامل گندم آبی، یونجه و خرما صورت گرفت. اراضی منطقه در سه شکل ظاهری دشت دامنه ای، فلات و مخروط افکنه آبرفتی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان دادند که خاک های منطقه بر اساس روش جامع رده بندی خاک ها در دو تحت رده Salids و Gypsids جای می گیرند. از جمله محدودیت های قابل اصلاح اراضی منطقه می توان به شوری و قلیائیت، لایه سخت کفه و پستی و بلندی و محدودیت های غیرقابل اصلاح نیز به اقلیم، مقدار زیاد سنگریزه خاک سطحی و عمقی اشاره کرد. با توجه به وجود منابع آب زیرزمینی و پس از انجام عملیات عمرانی و تغییر روش آبیاری و اعمال یک مدیریت کارآمد می توان تمام منطقه را که در شرایط بایر هستند، به زیر کشت انواع بهره وری های مناسب (زراعی و باغی) اختصاص داد. بخشی از منطقه که دارای قابلیت کاربری کشاورزی است، برای تیپ بهره وری گندم و یونجه درکلاس تناسب S2 و تمام منطقه برای خرما در کلاس های تناسب S1 و S2 قرار می گیرند. در نهایت می توان گفت تحقق برنامه های توسعه نواحی روستایی، محرومیت زدایی و اهداف اقتصاد مقاومتی در بخش منابع آب و خاک با اعمال مدیریت مناسب قابل دست یابی می باشد.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر رشد نامتعادل کالبدی شهر رشت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با تقدم شهرنشینی بر شهرسازی و تقاضای بالا برای زمین، رشد شهرها با چالش های فراوانی مواجه شده است. تأمین زمین جهت توسعه، شهرها را به سمت تخریب بهترین زمین های پیرامون آن ها کشانده است. شهر رشت نیز همانند شهرهای دیگر با محدودیت زمین ها با قابلیت کم برای توسعه کالبدی مواجه است. هدف این مقاله تحلیل عوامل و شاخص های کمّی مؤثر بر رشد نامتعادل شهر رشت است. نوع پژوهش کاربردی و روش اجرای آن توصیفی تحلیلی است. این مقاله با بهره گیری از مدل هلدرن و نرم افزار GIS به تحلیل متغیرهای فضایی رشد نامتعادل شهر رشت پرداخته است. یافته های پژوهش در زمینه رشد نامتعادل، در فاصلة سال های ۱۳۸۵تا۱۳۴۵، بیانگر آن است که حدود ۵۷ درصد از آن مربوط به افزایش جمعیت و ۴۳ درصد دیگر مربوط به رشد افقی و اسپرال است. در تحلیل این مسئله مشخص شد بدون استفاده ماندن زمین ها شهری حدود ۲۵ درصد (در محدوده قانونی شهر)، توسعه سکونتگاه های غیررسمی با ۷/۷ درصد، گسترش تعاونی های مسکن ۵/۶ درصد و ادغام روستاهای حاشیه شهر ۴/۲۵ درصد از سطح کل شهر مغایر با طرح های جامع و تفصیلی مصوب به طور غیررسمی، در توسعه نامتعادل نقش داشته است. سهم تنها سه عامل ادغام روستاهای حریم به محدوده قانونی شهر، گسترش شرکت های تعاونی مسکن و توسعه سکونتگاه های غیررسمی، سطحی حدود ۴۰۵۱ هکتار که برابر با ۶/۳۹ درصد از مساحت کل شهر است، به محدودة قانونی آن افزوده است.
ارزیابی و مقایسه دو راهبرد پیاده راه سازی و پیاده مداری در مراکز شهری؛ مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر ایلام
حوزه های تخصصی:
سیاست های پیاده مداری و پیاده راه سازی به عنوان نیرومندترین و اثرگذارترین جنبش های طراحی مجدد خیابان، از راهکارهایی هستند که در دهه های اخیر به منظور کاهش تبعات منفی حضور گسترده خودرو در شهرها و رونق اجتماعی، اقتصادی و محیطی مراکز شهری به کار بسته می شوند؛ به گونه ای که بسیاری از مدیران و سیاستگذاران شهرهای کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه با اولویّت بندی دقیق و سنجیده فضاها و خیابان های مساعد و سپس کاربست پروژه های پیاده راه سازی و آرام سازی آمد و شد، ضمن کاهش اثرات زیانبار زیست محیطی ناشی از خودرو-محوری، موجبات بازآفرینی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مراکز شهری را نیز فراهم آورده اند. در این راستا، در پژوهش حاضر با هدف گزینش سیاست مناسب برای ارتقاء جایگاه عابران پیاده در سطح شهر و کاهش تسلط اتومبیل در بافت مرکزی شهر ایلام سعی شده است به مقایسه دو راهبرد پیاده مداری (تقلیل تردد خودروهای شخصی) و پیاده راه سازی (حذف کامل خودروهای شخصی) در داخل بخش مرکزی شهر پرداخته شود. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از روش مشاهده و پیمایش میدانی استفاده شده است. معیارها و شاخص های ارزیابی این دو راهبرد از منابع داخلی استخراج شده و با روش AHP و با استفاده از نرم افزار Expert choice معیارها و زیرمعیارها مورد ارزیابی قرار گرفته اند. بررسی این معیارها در نمونه مورد مطالعه، برتری راهبرد پیاده مداری نسبت به راهبرد پیاد ه راه سازی را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی توسعه منطقه ای مطالعه موردی منطقه خراسان رضوی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی منطقه ای ، توسعه متوازن مجتمع های زیستی منطقه مورد نظر است. مدلهای مختلفی برای سنجش توفیق برنامه ها و طرحهای منطقه ای، در ارتباط با رشد و توسعه متوازن و نابرابریهای منطقه ای مورد استفاد قرار می گیرد. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مدل شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI) ، توسعه منطقه ای خراسان رضوی بررسی گردد و با مقایسه تطبیقی توسعه شهرستان های استان، توسعه مبتنی بر برنامه ریزی و رشد متوازن استان در بازه زمانی سرشماری سال 1375 تا 1385 مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
بررسی و ارزیابی شاخص های مورد مطالعه حاکی از توسعه نامتوازن استان است. در خصوص شاخص اشتغال، اختلاف سطح محرومیت شهرستانها با رقم میانگین، در سالهای مورد مطالعه بویژه در سال 1375، نشانگر توزیع نامناسب فرصت های شغلی بین شهرستانهای استان است. توزیع فضایی سطح برخورداری و محرومیت شهرستانها از نظر شاخص با سوادی- سوای مرکز استان – مفهوم خاصی را به ذهن متبادر نمی سازد. همچنین بررسی شاخص بارتکفل، حاکی از این موضوع است که غالبا شهرستانهای توسعه یافته این شاخص در مرکز و غرب استان تمرکز یافته اند و شهرستانهای محروم در شرق استان.