فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
97 - 110
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده شهری ازجمله معضلات مهم شهرهای کشور است. ناحیه جوادیه نیز یکی از نواحی شهری است که از مشکل بافت فرسوده و کمبود خدمات شهری رنج می برد. با توجه به کمبود کاربری فضای سبز در سطح ناحیه جوادیه، پیشنهادهایی در طرح تفصیلی به منظور تأمین فضای سبز این محدوده مطرح شده است؛ این پژوهش باهدف ارزیابی پیشنهادهای طرح تفصیلی بر اساس معیارهای مکان یابی کاربری فضای سبز صورت گرفته است. پ ژوهش حاضر ازنظر ه دف ک اربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی بوده است. جمع آوری اطلاعات در دو مرحله صورت گرفته است؛ در مرحل ه اول پیشینه و چارچوب نظری تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اس نادی صورت گرفته و معیارها استخراج شده و در مرحله بعد نی ز با استفاده از روش دلفی متخصصین (15 نفر) و توزیع پرسشنامه، ارجحیت معیارها نسبت به یکدیگر سنجیده شده و به وزن هایی برای هریک از معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای دست یافتیم. بر این اساس معیار نزدیکی به مراکز ثقل جمعیتی با اهمیت 36.57 درصد بیشترین اهمیت را نسبت به سایر معیارها دارا است. معیارهای نزدیکی به مراکز آموزشی، نزدیکی به راه های دسترسی، دوری از پارک های موجود و نزدیکی به مراکز فرهنگی در رتبه های بعدی ازنظر اهمیت معیارها قرار دارند. درنهایت با استفاده از تلفیق فرآیند تحلیل شبکه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی محدوده هایی که مناسب ایجاد فضای سبز در ناحیه جوادیه هستند شناسایی شدند. بر اساس این پژوهش، پیشنهادهای طرح تفصیلی منطبق بر محدوده های دارای اولویت مطلوب برای ایجاد فضای سبز نبوده است. به منظور برطرف کردن این مشکلات و با توجه به انعطاف پذیری برنامه ریزی سناریویی، پیشنهاد می شود در طرح های آتی شهری، از رویکرد برنامه ریزی سناریویی استفاده شود. می توان از نتایج این پژوهش برای پیشنهاد ایجاد فضای سبز شهری در طرح هایی که در این محدوده تهیه خواهد شد، استفاده شود.
مکان گزینی پناهگاه شهری با رویکرد پدافند غیرعامل(مطالعه موردی: منطقه 4 تبریز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۲۵-۴۳
حوزه های تخصصی:
توجه و پرداختن به موضوع پدافند غیرعامل شهری جهت کاهش آسیب ها و خسارات، آمادگی در برابر سوانح و بحران ها بسیار مهم می باشد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مکان گزینی پناهگاه های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل در منطقه 4 شهر تبریز با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. اطلاعات و داده های اولیه موردنیاز از طریق مطالعات اسنادی - کتابخانه ای و مشاهدات میدانی جمع آوری گردید. به منظور تعیین ضرایب اهمیت شاخص ها از تکنیک تحلیل شبکه استفاده شد و این ضریب معیارها در محیط overlay اعمال شد. در نهایت با استفاده از منطق فازی و همپوشانی لایه های اطلاعاتی، ارجح ترین مکان ها در تناسب با هدف پژوهش شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد نقاطی از منطقه 4 تبریز که دارای تراکم جمعیتی بیشتر، نزدیک به ایستگاه های آتش نشانی، نزدیک به مراکز درمانی، دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی، دوری از کاربری های اشتعالی و بحران زا، دارای مصالح استاندارد در ساخت و ساز، نزدیک به مراکز نظامی و از شیب مناسب برخوردار هستند، برای احداث پناهگاه ها اراضی نسبتاً مطلوب و مناسب می باشند.
تحلیل مشارکت شهروندی و رابطه آن با تکالیف و رضایتمندی شهروندان در شهر جدید گلبهار (با تأکید بر مشارکت در کاربری اراضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
35 - 49
حوزه های تخصصی:
بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال افزایش سریع جمعیت و گسترش مشکلات شهری، ایجاد شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین سیاست های شهری برای کاهش این مشکلات در شهرهای بزرگ مطرح گردید. اما این سیاست ها در کشورهای درحال توسعه به خصوص ایران، به دلیل فقدان برنامه های دقیق و عدم توجه به نیازها و خواست های شهروندان با شکست مواجه شدند و به نظر می رسد که با توجه به استراتژی ایجاد شهرهای جدید و اهداف آن، شهرهای جدید به اهداف خود نرسیده اند. ازاین رو باید برنامه های دقیق در پیش گیریم تا علاوه بر اینکه جمعیت موجود شهرهای جدید حفظ گردند، بلکه به جمعیت آن ها نیز، افزوده شود. مشارکت مردم در امر برنامه ریزی و احترام به آراء و عقاید آن ها، شاید اولین گام برای رسیدن به هدف های برنامه ریزی شهری باشد بنابراین با توجه به اهمیت مشارکت شهروندی در موفقیت طرح های شهری، در این پژوهش، مشارکت شهروندان در کاربری اراضی شهری در شهر جدید گلبهار بررسی می شود تا شاید راه و حلی برای مشکلات شهرهای جدید باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های رگرسیون، t-test, crosstabs, chi square و Spearman، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که میزان مشارکت شهروندان در شهر جدید گلبهار در سطح پایینی است و کمترین میزان آن مربوط به کاربری اراضی است و همچنین میزان رضایتمندی آنان نیز از خدمات ارائه شده سطح پایینی را نشان می دهد. طبق نتایج، رابطه معناداری میان رضایتمندی، تکالیف، سن، تحصیلات، مدت اقامت و شغل با مشارکت وجود دارد اما رابطه میان جنس و تأهل با مشارکت معنادار نیست.
بررسی عوامل مؤثر در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
استفاده از فضاهای عمومی بخش مهمی از زندگی روزمره است و فضاهای عمومی به عنوان مکان های ملاقات برای مردم عمل می کنند. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان در دو پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان سعی در ارائه نگرشی نو در دستیابی به یک فضای عمومی موفق و مورد انتخاب شهروندان را دارد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. حجم نمونه برای هر دو فضای (پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان) به دلیل متغیر بودن جمعیت هر دو محور با استفاده از فرمول (حجم نمونه جامعه نامعلوم) به ترتیب برابر با (260 و 310) است. اطلاعات برداشت شده به کمک نرم افزار SPSS (تحلیل واریانس یک طرفه T و ضریب همبستگی اسپیرمن) مورد تحلیل قرارگرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به مؤلفه های غیر کالبدی از درجه اهمیت بالایی نسبت به دیگر مؤلفه ها برخوردارند و شاید موفقیت یک فضای عمومی بیش از همه درگرو این مؤلفه ها باشد. در این پژوهش چارت و مدلی ارائه گردید که توجه به می تواند اندکی بر موفقیت فضاهای عمومی و همگانی در جذب شهروندان در این فضا کمک کند.
تدوین چارچوب مفهومی از خوانش نام و پیام مکان در ارتباط با ماهیت و ظرفیت مکان مطالعه موردی: مکان های شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
71 - 84
حوزه های تخصصی:
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان می آید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، می تواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
سنجش رضایت گردشگران از کیفیت خدمات تفرجگاه های پیراشهری مطالعه موردی : پارک آبیدر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
69 - 82
حوزه های تخصصی:
سنجش رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات مقاصد گردشگری، بسیار مهم است؛ زیرا تمایز در این کیفیت سبب توجه بیشتر گردشگران به مقصد و رونق اقتصادی شهرها می شود. در پژوهش حاضر به سنجش عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی گردشگران از تفرجگاه پیراشهری پارکآبیدر سنندج پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه نیز گردشگرانی بودند که تفرجگاه گردشگری آبیدر را مقصد گردشگری خود انتخاب کردند. حجمنمونه384نفر محاسبهشد و نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد و نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد کیفیت خدمات تفرجگاه آبیدر (دسترسی، جذابیت، تصویر مقصد، تسهیلات) با رضایتمندی گردشگران از نظر آماری معنادار است و همبستگی مثبتی دارد؛ به طوری که همبستگی بین جذابیت، دسترسی، تصویر ذهنی و تسهیلات با میزان رضایت گردشگران به ترتیب 845/0، 831/0، 762/0 و 691/0 است که نشان می دهد این عوامل بیشترین همبستگی را با عامل رضایتمندی گردشگران داشته است، همچنین نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره بیانگر رابطه مثبت و معنا داری بین متغیرهای کیفیت خدمات تفرجگاه آبیدر با رضایتمندی گردشگران است.
بررسی نقش پیاده را ه های شهری در توسعه گردشگری پایدار مطالعه موردی؛ خیابان 15 خرداد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 142
حوزه های تخصصی:
خیابان مخصوص عابر پیاده یک شکل از برنامه ریزی حمل و نقل است که به طور گسترده ای با فرهنگ شهری مرتبط است. امروزه در ایران، با سلطه تدریجی حرکت سواره بر فضاها و معابر شهری، از ارزش ها و جاذبه های اجتماعی فرهنگی فضاهای شهری رو به نزول رفته است، ازاین رو موضوع گسترش فضاهای پیاده و ساماندهی آن ها به ویژه در شهر های بزرگ، موردتوجه بیشتری قرار گرفته است. از سال 1388 خیابان 15 خرداد در شهر تهران، با ارائه طرح مسدود شدن عبور وسایل نقلیه از چهارراه گلوبندک تا خیابان ناصرخسرو، به پیاده راه تبدیل شد. مقاله حاضر با عنوان بررسی نقش پیاده راه سازی در توسعه گردشگری پایدار در پی ارزیابی این پیاده راه در توسعه اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی منطقه 12 تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آماری آن به روش پیمایشی جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها ب ا اس تفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون آزمونt تک نمونه ای، آزمون ANOVA، رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است. یافته های به دست آمده از توزیع پرسشنامه میان گردشگران مؤید تأثیر غیرقابل انکار پیاده راه 15 خرداد در توسعه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی منطقه 12 تهران است. میانگین های هر یک از مؤلفه ها بیانگر اثرگذاری بالاتر از حد متوسط پیاده راه ها در امنیت منطقه، جذب گردشگران و افزایش آگاهی مردم نسبت به جاذبه های گردشگری و بیانگر توسعه اجتماعی- فرهنگی این محور از دید گردشگران است. از دید کارشناسان نیز نقش پیاده سازی در توسعه اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی بالاتر از حد متوسط است همچنین بین پیاده راه سازی و توسعه کالبدی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی در منطقه 12 تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نتیجه پیاده راه 15 خرداد جز تأثیر در افزایش امکانات و خدمات موجود در منطقه توانسته است هم ازنظر اقتصادی (وجود بازار) و هم ازنظر اجتماعی و فرهنگی موجبات گسترش و تسهیل گردشگری شهری و توسعه منطقه 12 تهران را فراهم آورد.
ارائه الگوی بهینه توسعه کالبدی شهرهای بیابانی با تأکید بر عوامل ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
31 - 46
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که گسترش فیزیکی شهرها باعث مواجه شدن آنها با واحدهای توپوگرافی و ژئومورفولوژیک اطراف آنها می گردد و با توجه به پویایی این واحدها، اگر توسعه فیزیکی شهر در جهات مناسب صورت نگیرد، باعث بهم خوردن تعادل دینامیک محیط گردیده و ممکن است باعث خسارت شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک و ارائه جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان می باشد. بدین منظور ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی تعیین حدود گردید در گام بعدی عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مرور ادبیات تحقیق و بررسی های میدانی گسترده تعیین و در محیط ArcGIS10.1 تهیه گردید. در مرحله بعد عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دار شده و سپس با استفاده از مدل TOPSIS جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان به دست آمد. طبق نتایج عوامل کاربری اراضی، شیب و موانع ژئومورفولوژیک بیشترین تأثیر را در توسعه فیزیکی شهر دامغان داشته اند. نتایج پژوهش بیانگر این است که جهات غربی و جنوب غربی به ترتیب با کسب (۸۶۷۹/۰، ۵۷۹۲/۰ ) امتیاز به عنوان مطلوب ترین و جهات جنوب و شمال به ترتیب با کسب (۰، ۰۳۷۳/۰) امتیاز به عنوان نامطلوب ترین جهات توسعه فیزیکی شهر شناخته شدند. در مناطق جنوبی کفه های رسی و نمکی و هجوم ماسه های روان به اماکن مسکونی و تجهیزات شهری و در مناطق شمالی سیلاب های مخروط افکنه و سیلاب های محلی از موانع اصلی ژئومورفولوژیک توسعه شهر می باشد و در مقابل بخش های غربی و جنوب غربی به علت داشتن شیب و لیتولوژی مناسب، عدم وجود موانع ژئومورفولوژیک و همچنین عدم وجود کاربری کشاورزی جهت توسعه فیزیکی شهر مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری در زمینه توسعه فیزیکی شهر کمک نماید.
بررسی حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی و نقش طبیعت بر آن (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی اکباتان، پردیسان، زیتون و مهرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
183 - 200
حوزه های تخصصی:
طبیعت و فضاهای سبز، عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای ساکنان می شود. این حس، عامل مهم در شکل گیری حس تعلق مکانی بوده و نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می شود. توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی، بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات تبیین نمی شوند؛ بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری، بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی میزان تأثیرگذاری طبیعت بر حس تعلق مکانی در مجتمع های مسکونی اکباتان تهران، پردیسان قم، زیتون اصفهان و مهرگان قزوین پرداخته است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی و همبستگی است و تجزیه وتحلیل ها بر اساس 360 پرسش نامه تکمیل شده توسط ساکنان این 4 مجتمع مسکونی انجام گرفت. پس از بارگذاری و وزن دهی عوامل سنجش طبیعت و تعلق مکانی از طریق محاسبه مقدار کای اسکوئر در سطح معناداری (0.05>P)، نتایج حاصله به با کمک نرم افزارهای Lisrel و SPSS نشان داد ارتباطی معنادار و مثبت بین دو متغیر طبیعت و حس تعلق مکانی در نمونه های مورد مطالعه برقرار است. ضریب تأثیر طبیعت در تعلق مکانی ساکنان در مجتمع های مسکونی اکباتان (0.87)، پردیسان (0.42)، زیتون (0.91) و مهرگان (0.37) به دست آمده است. همچنین با توجه به اینکه مقدار RMSEA در مجتمع های مسکونی به ترتیب برابر با (0.054)، (0.042)، (0.061) و (0.040) به دست آمده، رابطه بین طبیعت با تعلق مکانی مورد تأیید قرار گرفته است.
تحلیلی بر نقش پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز با رویکرد مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
69 - 82
حوزه های تخصصی:
مدیریت بحران مجموعه ای از چاره جویی ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می شود و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. پدافند غیرعامل به ویژه در زیرگروه بحران های انسانی پدیده ای پویا و متحرک است. ازاین رو می تواند در اولویت تلاش های علمی و پژوهشی قرار بگیرد. بنابراین نقش پدافند غیرعامل در این زمینه پررنگ تر شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش پدافند غیرعامل در مواقع بروز بحران های طبیعی در سطح کلان شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای بررسی و تحلیل سؤالات استنباطی چندگانه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. از نظر کارشناسان نتایج تحلیل عاملی عوامل سازمانی، عوامل جغرافیایی و اقلیمی و همچنین عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز بیانگر این است که مجموع همگی گویه ها بار عاملی بالاتر از 50 درصد را نشان می دهند و این بدین معنی است که ارتباط و همبستگی بین عوامل مورد بررسی (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)، فضای عاملی را به طور کامل پوشش داده است. از نظر کارشناسان، نتایج برنامه ریزی پدافند غیر عامل در کلان شهر تبریز نشان داد که تحلیل عاملی عوامل سازمانی با بار عاملی90/87 %، تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 %، تحلیل عاملی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با بار عاملی 99/79 % و همچنین تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 % فضای مفهومی متغیر را پوشش می دهند؛ لذا نتیجه گیری می شود که متغیرهای مورد بررسی در ارتباط با برنامه ریزی پدافند غیرعامل دارای اعتبار بوده، ارتباط آن ها را مورد تائید قرار می دهند.
تحلیل فضایی شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: «الگوی شهر تاب آور» به عنوان راهکاری جدید به منظور کاهش هرچه بیشتر آسیب پذیری شهری در محافل علمی مطرح شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق چهارگانه شهر کرمان است. روش: روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف در زمره تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی (تحقیق پیمایشی) انتخاب شده، روش نمونه گیری تصادفی منظم و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر کرمان و حجم نمونه اقتباس شده از فرمول کوکران 428 است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک ویکور و به کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: مناطق چهارگانه شهر کرمان از نظر شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در وضعیت متفاوتی قرار دارند به طوری که منطقه دو شهر با مقدار Q برابر با صفر در مجموع شاخص های مورد ارزیابی از وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مناطق قراردارد. سپس منطقه سه شهر با مقدار Q برابر با 0.370 در رتبه دوم و بعد از آن منطقه یک شهر با مقدار Q برابر با 0.852 در رتبه سوم قرار گرفته است. در آخر منطقه چهار شهر با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی با مقدار Q برابر با 1 در رتبه چهارم و در وضعیت نامطلوبی نسبت به سایر مناطق شهر قرار دارد. یافته های حاصل از میانگین بیانگر این مهم است که در مجموع در شهر کرمان، شاخص آگاهی با میانگین 2.6 از وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار است؛ سپس شاخص دانش، مهارت و سرمایه اجتماعی با مجموع میانگین (2.4)، (2.3)، (2.1) در رتبه های بعدی و در آخر شاخص نگرش با مجموع میانگین 1.8 در رتبه پنجم نسبت سایر شاخص ها قرار گرفته است. نتایج: شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق شهر کرمان در حد مناسبی نبوده و بیش از نیمی از مناطق شهر کرمان در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی از تاب آوری لازم برخوردار نسیتند.
ارزیابی عوامل ژئوپلیتیکی، تهدیدها و مخاطرات مناطق مرزی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
167 - 186
حوزه های تخصصی:
مرزها از مفاهیم دائمی و ماندگار در جغرافیای سیاسی می باشند و نقش مهمی در زندگی اجتماعی- اقتصادی ساکنان پیرامون خود دارند. مرز میان دو کشور ایران و عراق همواره در شکل دهی به مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم مرزنشین نقش اساسی داشته است. این مرز گاهی زمینه تنش و زمانی نیز زمینه همکاری دو کشور را فراهم ساخته است. استان کرمانشاه با بیش از 3۷۰ کیلومتر مرز بین المللی مشترک با کشور عراق، داشتن شش شهرستان مرزی با ظرفیت های بالای طبیعی و انسانی (منابع معدنی، نفت، کشاورزی، تفاوت های مرزی و تنوعات قومی-مذهبی و...) از اهمیت ژئوپلیتیکی خاصی برخوردار است. این مقاله با روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و به صورت مطالعه اسنادی و کتابخانه ای با نگاهی ژئوپلیتیکی-استراتژیکی به بررسی مرزهای استان کرمانشاه می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که هر چند ژئوپلیتیک حاکم، در شرایط فعلی مبتنی بر صلح است؛ اما پاره ای از تهدیدات هنوز در جای خود باقی مانده است و احتمالاً در آینده نیز به دلیل ماهیت مرز بر میزان آن افزوده خواهد شد؛ ازاین رو توجه به هوشمندسازی، دیوارسازی و تقویت سازه ها در مرز بین دو کشور با توجه به روند روبه رشد تهدیدهای نظامی-اجتماعی، از جمله ضروریات اصلی نهادهای رسمی کشور است.
سنجش پیاده روی ایمن در محدوده میدان ارگ شهر کرمان با تأکید بر پویایی فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های حضور انسانی در فضاهای شهری که سبب پویایی این فضاها و نیز افزایش نقش اجتماعی آن ها می شود، حرکت پیاده است. امروزه با سلطه تدریجی حرکت سواره بر فضاها و معابر شهری که موجب تجاوز به حریم پیاده و افزایش آلودگی هوا و صوتی شده است، ایمنی عابران پیاده بیش از پیش مورد توجه است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، سنجش پیاده مداری ایمن در محدوده میدان ارگ شهر کرمان با تأکید بر پویایی شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر شیوه میدانی است. جامعه آماری پژوهش را افراد پیاده رو و ساکن محدوده میدان ارگ تشکیل می دهند که به صورت تصادفی، 284 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته و 30 نفر از متخصصان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده های مورد استفاده به وسیله آزمون کرونباخ 818/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماریT تک نمونه ای و همچنین به منظور اولویت بندی ضریب اهمیت و تأثیر شاخص ها از مدل DEMATEL استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای برای سنجش مطلوبیت پیاده مداری ایمن در شاخص های پویایی شهری نشان می دهد، بین حد مبنا (3) و مقدار محاسبه شده (28/2) اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین نتایج مدل DEMATEL نشان می دهد، از بین شاخص های مؤثر بر پیاده مداری ایمن محدوده میدان ارگ، شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 852/8 بیشترین تعامل و شاخص جذابیت و سرزندگی با مقدار 712/8 کمترین تعامل، شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 586/1 مؤثرترین عامل و شاخص فعالیت های اجتماعی با مقدار 241/1- تأثیر پذیرترین عامل هستند.
بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت تاریخی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت بازآفرینی برای به روزکردن بافت های تاریخی، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مردم و زندگی روزمره، رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. از جمله زمینه ها و بسترهای نوین که مسیر بازآفرینی را با گردشگری امکان پذیر می کند، توجه به صنایع فرهنگی و توسعه آن هاست. به کارگیری صنایع فرهنگی، از رویکردهای جامع بازآفرینی شهری بافت تاریخی است که تنها بر پایه جاذبه ها نیست، بلکه با توسعه همه جانبه عناصر صنایع فرهنگی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 از طریق گردشگری خلاقانه است. براساس این پژوهش، زمانی می توان عوامل و عناصر گردشگری را در مسیر بازآفرینی قرار داد که در چارچوب خلاقیت گنجانده شوند؛ بنابراین، جاذبه های تاریخی همراه با عوامل و عناصر فرهنگی براساس گردشگری خلاق، به عنوان صنایع فرهنگی مطالعه شدند و تجزیه و تحلیل آن ها از طریق مدل ها و روش هایی مانند TOPSIS و آنتروپی شانون انجام گرفت. مطابق نتایج، نمایش های عروسکی، شاخص تبلیغات و شاخص نقاشی در کنار جاذبه های تاریخی منطقه، از مهم ترین عوامل و اولویت های صنایع فرهنگی به شمار می آیند که می توان آن ها را در توسعه گردشگری خلاق منطقه با هدف نهایی بازآفرینی به کار گرفت.
ارزیابی میزان رضایت از کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
289 - 306
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، ارزیابی کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین شهری است. این پژوهش با استفاده از مدل سروکوال انجام گرفت و در آن، به این پرسش پاسخ داده شد که آیا عملکرد مدیریت شهری در محدوده مورد مطالعه براساس مدل سروکوال در قالب پنج بعد محسوسات، قابلیت اطمینان، اعتماد، پاسخگویی و همدلی موفق عمل کرده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و در سال 1396 در محله اسلام آباد شهر کرج انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی ساکنان محدوده مذکور است و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 328 نفر به دست آمد. ابزار اصلی این پژوهش، پرسشنامه مبنی بر مدل سروکوال است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS انجام شد و براساس نوع متغیرهای پژوهش، از روش های آمار ناپارامتریک استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ به کار رفت. ضریب مورد محاسبه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، 72/0 به دست آمد که نشانگر روایی و پایایی پرسشنامه هاست. همچنین در تحلیل های آماری، از آزمون های ناپارامتریک، ویلکاکسون، فریدمن و آزمون T استفاده شد. براساس نتایج، میان سطح رضایتمندی افراد مورد مطالعه و ویژگی های فردی، تفاوت معنا داری وجود دارد که این امر بر احساس رضایت آن ها از کیفیت خدمات شهری بسیار تأثیرگذار است. همچنین افزایش سطح سواد شهروندان، سطح انتظارات آن ها را افزایش داده است. در تمامی ابعاد کیفیت خدمات، میان انتظارات و ادراک های پاسخگویان شکاف وجود دارد. شکاف موجود در بعد پاسخگویی (33/3-) نشان می دهد شهروندان برای انتقال نظرات و پیشنهادهای خود درباره مسائل مختلف عمرانی، اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های شهری، همچنین انتقاد از این مقوله ها دسترسی آسانی به مدیریت شهری ندارند. در ابعاد ضمانت که به عواملی از قبیل ایجاد اطمینان در میان شهروندان مربوط است، انتظارات آن ها کمتر برآورده می شود و تأثیر این عوامل احتمالی برای بیان شکاف انتظارات ادراک های پاسخگویان کاملاً مشهود است.
نقش تامین امنیت و شناسایی کانون های ناامن گردشگری در افزایش شمار گردشگران به استان همدان در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش تأمین امنیت گردشگری و شناسایی نقاط ناامن گردشگری در افزایش جذب گردشگر به استان همدان در سال 1395 بوده است. در اجرای تحقیق از آمار توصیفی و تکنیک های زمین آمار استفاده گردید. جامعه مورد بررسی کارشناسان بنگاه های گردشگری استان همدان به تعداد 80 نفر بود. برای تشخیص وجود یا عدم وجود ساختار فضایی میان نقاط نا امن گردشگری با یکدیگر، اقدام به ترسیم نمودار سهمی واریوگرام یا نیم تغییرنما با استفاده از ابزار زمین آمار در نرم افزار ARCMAP شد. نتایج بیانگر آن است که توزیع نقاط نا امن، به طور اتفاقی و بدون الگو نبوده، بلکه از مدل آماری کروی پیروی می کنند. هم چنین بین تامین امنیت گردشگری و تامین امنیت کانون های نا امن با افزایش جذب گردشگران، رابطه معنادار مشاهده شد. به طوریکه آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن کم تر از 5 درصد را نشان داده است.
ارزیابی قابلیت پیاده مداری فضاهای شهری با رویکرد نوشهرگرایی (نمونه موردی: محله کیانپارس در شهر اهواز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
61-74
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر رویکردهای نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری در جهان، رهیافت و نگرشهای انسان محوری و پیاده محوری را به جای الگوهای تکنوکراتیک و ماشین محور هدف قرار داده است. یکی از این رویکردها، نوشهرگرایی می باشد که در بسیاری از اصول و جنبه ها، همبستگی و قرابت خاصی با رهیافت های پیاده محور دارد و در بسیاری از معیارها و شاخصها اشتراکات زیادی با هم دارند. پژوهش حاضر که به منظور ارزیابی قابلیت پیاده مداری محله کیانپارس اهواز با رویکرد نوشهرگرایی صورت گرفته، با وام گیری از مبانی نظری مطالعات پیشین، 32 شاخص پیاده مداری مستخرج از رویکرد نوشهرگرایی را با استفاده از روش پیمایشی مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محله کیانپارس از مجموع 32 شاخص مورد بررسی، تنها در 5 شاخص از نظر قابلیت پیاده مداری مناسب و واجد شرایط تشخیص داده شده است و در بقیه شاخصها فاقد قابلیت مناسب برای پیاده روی می باشد و درمجموع الگوی ماشین محوری بر این محله حکمفرما است. در پایان راهکارهایی برای افزایش قابلیت پیاده مداری این محله و تغییر رویکرد ماشین محوری ان به سمت رهیافت پیاده محوری ارائه شده است.
تحلیل موانع توسعه گردشگری سیاه در ایران نمونه موردی: (منطقه زلزله زده بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
35 - 51
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های نوظهور و نوین در جهت جذب گردشگر و افزایش مناطق دارای پتانسیل گردشگری در جهان، گردشگری سیاه یا تلخ(Dark Tourism) است. گردشگری سیاه یا تلخ در دنیا مفاهیم و معانی متفاوتی دارد؛ ولی بیشتر از مصیبت های غیرعادی همچون زلزله، جنگ، زندان و ... بحث می کند. این گونه از گردشگری در صورت بومی سازی و استفاده بهینه از پتانسیل های موجود در کشورمان می تواند یکی از گزینه های مناسب جهت توسعه گردشگری و جذب گردشگر باشد. لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری سیاه در مناطق زلزله زده ایران با تأکید بر منطقه بم و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود وضع موجود است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چندگانه است. نتایج آزمون T بیانگر آن است که ابعاد بازاریابی و ابعاد زیرساختی هر دو با میانگین (20/4) و ابعاد اقتصادی- سرمایه گذاری (10/4) بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده اند؛ کمترین میزان میانگین نیز به شرایط طبیعی منطقه (55/3) و ابعاد فرهنگی منطقه گردشگر پذیر (58/3) متعلق بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد، عواملی همچون بازاریابی- تبلیغات، ابعاد اقتصادی و سرمایه گذاری و ابعاد و زیرساخت های توسعه، با ضریب بتای (568/0) بیشترین نقش را در عدم توسعه گردشگری سیاه در محدوده موردمطالعه داشته اند؛ همین طور نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد ابعاد بازاریابی- تبلیغات (با ضریب همبستگی 731/0) ابعاد و زیرساخت های توسعه (با ضریب همبستگی 50/0) بیشترین میزان همبستگی را با عدم توسعه گردشگری سیاه در منطقه بم داشته اند.
تحلیل فضایی تأثیر فضاهای بی دفاع شهری بر وقوع جُرم سرقت شهری (مطالعه موردی: محله هرندی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای بی دفاع تأثیرات مختلفی بر فضاهای شهری و زندگی شهروندان می گذارند که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تأثیرات آن می باشد. این امر به خصوص در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بیشترین نمود را دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در سطح محله هرندی بوده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، جزو پژوهش های کاربردی و از نظر روش جزو پژوهش های توصیفی – تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری داده های به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. برای تعیین بی دفاع بودن قسمت مختلف محله ابتدا محله بر اساس معابر محلی به 20 بلوک تقسیم شده و سپس از 22 زیر شاخص در قالب 5 شاخص فضاهای بی دفاع استفاده شده است و به کمک روش آنتروپی و ویکور به وزن دهی و رتبه بندی قسمت های مختلف محله پرداخته شده است. جهت بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت از رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین فضاهای بی دفاع در سطح محله یکسان نبوده است. در این تحقیق بیشترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در قسمت شرقی محله و به خصوص در محدوده جنوب شرقی محله و منطبق بر پارک شوش بین خیابان های شوش، خیابان ری و خیابان انبار گندم بوده است. در مقابل کمترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت نیز در قسمت غرب و شمال غربی محله بوده است. نتیجه گیری: با توجه رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرم سرقت، با کاهش فضاهای بی دفاع می توان از وقوع برخی از جرائم جلوگیری کرد.
بررسی معیارهای مطلوبیت سکونتی در سه مقیاس واحدآپارتمانی، ساختمان مسکونی و محله (نمونه موردی: شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
ترجیحات مختلف افراد در ارتباط با انتخاب مسکن مطلوب برای آنها، متاثر از نوع نیازها و میزان تامین آنها در خانه مورد نظرشان است. حال چنانچه محیط یک خانه به گونه ای ساماندهی شود که بتواند بخش زیادی از نیازهای ساکنین خود را تامین نماید، آنها نسبت به آن احساس رضایت نموده و تمایلشان نسبت به ماندن در آن افزایش می یابد. این در حالی است که عکس این مورد زمانی اتفاق می افتد که فرد نسبت به محیطی که در آن ساکن است، رضایت کافی نداشته باشد؛ این امر در نهایت منجر به ترک آن مکان توسط فرد می شود. بنابراین چنین به نظر می رسد که میان نوع ترجیحات مسکونی افراد و میزان رضایت آنها از محیط زندگی شان، ارتباطی متقابل وجود داشته باشد؛ به این معنی که با شناخت عواملی که می تواند به افزایش رضایت از یک محیط مسکونی منجر شود، می توان به مواردی که افراد در انتخاب یک مکان برای زندگی شان ترجیح می دهند، دست یافت. از سویی از آنجا که الگوی غالب سکونت در شهرهای معاصر کشورمان ، الگوی آپارتمانی است و از سویی دیگر محل سکونت انسان تنها به چارچوب خانه ای که در آن ساکن است خلاصه نمی شود، لذا در این پژوهش تحلیل ترجیحات افراد در سه مقیاس واحد آپارتمانی، ساختمان مسکونی و محله در دستور کار قرار گرفت. از طرفی با توجه به اینکه افراد مستاجر به واسطه شیوه زندگی شان، مدام با موضوع انتخاب مسکن و ترجیح یکی در بر دیگری روبرو هستند، لذا این افراد به عنوان جامعه هدف در این پژوهش انتخاب شدند. قلمرو مکانی پژوهش، شهر مشهد می باشد و جامعه آماری تحقیق نیز 384 نفر تخمین زده شد که این افراد از میان ساکنین تمام محلات شهر به صورت تصادفی انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه متشکل از سوالات باز و بسته بود که پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تحلیل داده ها از آزمون های F تک متغیره و نیز آزمون فردمن استفاده گردید. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که در اولویت بندی افراد در ترجیحات مسکونی شان از میان سه مقیاس مورد بررسی، انتخاب محله در اولویت اول، انتخاب واحد آپارتمانی و مشخصات مربوط به آن در اولویت دوم و در نهایت انتخاب ساختمان مسکونی در سومین اولویت افراد در انتخاب محل زندگی شان به شمار می رود. همچنین از میان شاخص های مربوط به سطوح فوق، شاخص ویژگی های فضایی در ارتباط با واحد مسکونی، شاخص امنیت در ارتباط با ساختمان مسکونی و شاخص دسترسی و موقعیت در سطح شهر در مقیاس محله، در بالاترین درجه اهمیت در رده بندی ترجیحات افراد نسبت به مقیاس های مختلف محل سکونتشان قرار دارند.