مقالات
حوزه های تخصصی:
ارگونومی یا مهندسی فاکتورهای انسانی، علمی ترکیبی با هدف افزایش بهره وری، سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط است. این علم در تلاش است بجای متناسب سازی انسان با محیط، محیط را با انسان متناسب سازد. ارگونومی مسئله ای است که امروزه بایستی در طراحی محله ها و شهر مورد توجه قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای، مشاهده و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان این حوزه تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 934/0 محاسبه و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی (شاخص هال ین وتن و آزمون T تک نمونه ای) در نرم افزار spss انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام از نظر شهروندان رضایت بخش نیست و ساکنان از وضعیت ایمنی و ارگونومیک محله، سلامت محیط، ارگونومی مبلمان شهری و ارگونومی محیط های عمومی محله سعدی رضایت ندارند. به عبارتی می توان بیان نمود که در طراحی محیط محله سعدی ارگونومی شهری یا فاکتورهای انسانی رعایت نشده است.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری، نمونه موردی: محله عامری اهواز
حوزه های تخصصی:
محله عامری اهواز از بافت های قدیمی اهواز و هسته اولیه شهر است که دارای بافت بسیار متراکم و نامنظم که دارای مشکلاتی از قبیل معابر کم عرض، نبود زیرساخت های شهری و ... می باشد. در مقاله حاضر هدف بررسی عواملی است که در بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری، مؤثر است. روش تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. گردآوری اطلاعات به روش میدانی صورت گرفته و ابزار گرداوری پرسشنامه بر اساس عوامل کالبدی، اجتماعی، فعالیتی و اقتصادی طراحی شده است. جامعه آماری کل ساکنان محله عامری است که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 100 نفر به صورت خوشه ای در ریز محلات، انتخاب شد. داده ها با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد: زیرمعیارهای نقاشی در فضا با وزن 594/0 جدایی گزینی سواره از پیاده با وزن 434/0 وجود داد و ستد در فضا با وزن 434/0، دسترسی همه گروه های سنی به فضا با وزن 375/0 به ترتیب بیشترین نقش را در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری محله عامری با تأکید بر رویکرد بهبود کیفیت فضاهای شهری دارا هستند. بدین ترتیب راهبردهایی چون آرام سازی محور سواره در محور نهج البلاغه، ایجاد مبلمان متناسب با اقلیم، تخصیص تسهیلات جهت ارتقای رشد بنگاه های اقتصادی درون شهری و ... ارائه شده است.
بررسی شیوه های مشارکت شهروندی در توسعه شهری ایلام
حوزه های تخصصی:
مدیران شهری همواره سعی کرده اند تا با جلب مشارکت مردمی به اهداف خود در راستای دست یابی به توسعه و مدیریت شهری نائل آیند. مشارکت شهروندان در امور شهری یکی از اصول مهم پایداری و دموکراسی در جوامع شهری محسوب می شود. با توجه به اهمیت مشارکت در توسعه و مدیریت شهری شهر، هدف از انجام این پژوهش، بررسی شیوه های مشارکت شهروندی در توسعه شهری ایلام به صورت توصیفی-همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر ایلام می باشند که براساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 200 نفر سرپرست خانوار در 4 منطقه شهر ایلام به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 83/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم-افزار SPSS انجام شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق حاکی از آن داشت که میزان مشارکت شهروندان شهر ایلام در امور شهری کمتر از حد میانگین بود و میزان آن در سطح شهر متفاوت بود. به طوری که مشارکت مالی با مقدار 514/2 بالاترین میزان و رتبه اول را به خود اختصاص داده و مشارکت ابزاری با مقدار 181/2 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین بین انواع مشارکت (مالی، سیاسی، فیزیکی، ابزاری و ذهنی معنوی) با توسعه شهری شهر ایلام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و مشارکت مالی، سیاسی، فیزیکی، و ذهنی معنوی در توسعه شهری شهر ایلام 51 درصد از توسعه شهری شهر ایلام را تبیین نمودند.
مقایسه تطبیقی نقش مناطق آزاد تجاری بر گسترش فیزیکی شهرها، نمونه موردی: مناطق آزاد تیانجین (چین) و چابهار (ایران)
حوزه های تخصصی:
امروزه مناطق آزاد می توانند به عنوان فرصت و ابزارهایی با توانایی نقش آفرینی اقتصادی یا توانایی خلق چشم اندازهایی در خدمت کشورها باشند. شهرهایی که تحت تأثیر عواملی مانند مناطق آزاد شکل گرفته و گسترش می یابند؛ با افزایش جمعیت نیز فعالیت و سرمایه گذاری به شدت توسعه می یابد و نظام و سازمان کالبدی شهرها دستخوش تغییرات اساسی می شود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل اثرات فیزیکی مناطق آزاد بر رشد شهر چابهار و تیانجین و پیامدهای این تحولات می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. داده های پژوهش به وسیله اسناد دولتی، آمارنامه ها و تصاویر ماهواره ای جمع آوری شده اند. ازاین رو برای پی بردن به میزان گسترش شهرها از تصاویر ماهواره ای لندست برای شهر چابهار در سال های (2014، 2001 و 1991) و دوره زمانی (1990، 1995، 2000، 2005 ، 2010) برای شهر تیانجین در نرم افزار Envi 4.8 پردازش شده اند. نتایج کلی به دست آمده نشان داد که توسعه فیزیکی شهرها تحت تأثیر فعالیت های مناطق آزاد بوده و بارونق گرفتن فعالیت های اقتصادی روند توسعه فیزیکی افزایشی بوده است. این مورد در شهر چابهار با تحلیل تصاویر ماهواره بیانگر این است که محدوده شهر از 991 هکتار در سال 2001 به 1646 هکتار در سال 2014 افزایش یافته است؛ اما این افزایش منسجم نبوده و ناشی از مهاجرت روستاییان که به شکل سکونتگاه های غیررسمی سکونت گزیده اند است. همچنین محدوده شهر تیانجین بعد از ایجاد منطقه آزاد رشد چشمگیری را تجربه کرده است که از 124 هزار کیلومترمربع در سال 2005 به 200 هزار کیلومترمربع در سال 2010 افزایش یافته است. درواقع مدل های چرخه مقیاس توسعه در تیانجین سبب شده علاوه بر توسعه سکونتگاه های انسانی و خدماتی به توسعه صنعتی و زیرساختی اقدام کنند. و مدل های چرخه گسترش، مانع توسعه اسپرال زمین های شهری شده است.
ارزیابی قابلیت پیاده مداری فضاهای شهری با رویکرد نوشهرگرایی (نمونه موردی: محله کیانپارس در شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر رویکردهای نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری در جهان، رهیافت و نگرشهای انسان محوری و پیاده محوری را به جای الگوهای تکنوکراتیک و ماشین محور هدف قرار داده است. یکی از این رویکردها، نوشهرگرایی می باشد که در بسیاری از اصول و جنبه ها، همبستگی و قرابت خاصی با رهیافت های پیاده محور دارد و در بسیاری از معیارها و شاخصها اشتراکات زیادی با هم دارند. پژوهش حاضر که به منظور ارزیابی قابلیت پیاده مداری محله کیانپارس اهواز با رویکرد نوشهرگرایی صورت گرفته، با وام گیری از مبانی نظری مطالعات پیشین، 32 شاخص پیاده مداری مستخرج از رویکرد نوشهرگرایی را با استفاده از روش پیمایشی مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محله کیانپارس از مجموع 32 شاخص مورد بررسی، تنها در 5 شاخص از نظر قابلیت پیاده مداری مناسب و واجد شرایط تشخیص داده شده است و در بقیه شاخصها فاقد قابلیت مناسب برای پیاده روی می باشد و درمجموع الگوی ماشین محوری بر این محله حکمفرما است. در پایان راهکارهایی برای افزایش قابلیت پیاده مداری این محله و تغییر رویکرد ماشین محوری ان به سمت رهیافت پیاده محوری ارائه شده است.
ارائه الگوی پایدارسازی نظام درآمدی و مدیریت توسعه شهر صفی آباد
حوزه های تخصصی:
از آنجا که چگونگی توسعه پایدار شهری یکی از مهمترین چالش های پیش روی سیاست مداران و برنامه-ریزان شهری است؛ و با افزایش نیاز به خدمات عمومی در شهرها و محدودیت های مالی شهرداری ها از سوی دیگر، این چالش روز به روز بیشتر می شود. بر همین اساس، دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی برای تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری است که امکان سرمایه گذاری در نظام زیرساخت های توسعه ای شهر را فراهم می کند. این نوشتار توصیفی - تحلیلی است که از مدل SWOT استفاده و سعی شده است نقاط ضعف را به نقاط قوت و تهدیدات را به فرصت ها تبدیل کرد و از آنها بهره برداری لازم را برد. در پژوهش حاضر، پس از بررسی نقاط ضعف و تهدیدات موجود در ساختار شهری، از سه الگوی پیشنهادی برای برون رفت از این چالش ها در جهت مدیریت توسعه پایداری شهر صفی آباد از توابع استان خراسان شمالی ارائه گردید است. الگوی شماره 1 در دو محور با عنوان «کنترل، کاهش و حذف تدریجی منابع درآمدی ناپایدار و ناسالم» و «مدیریت، بهبود و افزایش منابع پایدار» موجب پایدارسازی نظام درآمدی و مدیریت شهری صفی آباد در دو بازه میان مدت و بلندمدت خواهد شد. الگوی شماره 2 نیز بر ارائه روش های جدید درآمدی پایدار با هدف پتانسیل منابع موجود در ساختار شهری تأکید دارد.
ارزیابی تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در ایران، مطالعه موردی: شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر مسائل و مشکلات شهرها پیچیده تر شده است و مدیریت یکپارچه شهری به تحول و نگرشی فراتر از نگرش و عملکرد سیستم مدیریتی سنتی پیشین نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در شهر اهواز به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و اطلاعات موردنیاز آن با مراجعه به منابع معتبر کتابخانه ای – اسنادی و الکترونیکی گردآوری شده است. جامعه ی آماری آن متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی شهری و منطقه ای است که 383 نفر از آنها براساس فرمول کوکران انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک سوات انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: نقش سیاست ها و راهبردهای اقتصادی، 3/28 درصد (بالا)، 3/28 درصد (نسبتاً بالا)، ۲۰ درصد تاحدودی و ۳/23 درصد (نسبتاً پایین) مشخص شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای کالبدی - محیطی، 3/28 درصد (بالا)، 7/36 درصد (نسبتاً بالا)، 3/28 درصد (تاحدودی) و 7/6 درصد (نسبتاً پایین) ارزیابی شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای نهادی، مدیریتی و حقوقی 7/16 درصد (بالا)، ۴۰ درصد (نسبتاً بالا)، 3/23 درصد (تا حدودی) و ۲۰ درصد (نسبتاً پایین) تعیین شده است. در نهایت می توان گفت امتیاز نقش سیاست ها و راهبردهای مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر اهواز در کل ابعاد، به صورت 3/28 درصد (بالا) ، 25 درصد (نسبتاًبالا)، 7/31 درصد (تا حدودی ) و 15 درصد (نسبتاً پایین) بدست آمده است. بدین ترتیب جهت تحقق و اثرگذاری مدیریت یکپارچه شهری شهر اهواز پیشنهادهایی ارائه شده است.
تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعاتی: استان اصفهان)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای باهدف توسعه و کاهش نابرابری ها از موضوعات مهم در کشورهای درحال توسعه محسوب می شود، لازمه ی برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر ازلحاظ توسعه است. کاهش نابرابری ها در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه یکی از مهم ترین معیارهای توسعه به شمار می آید. با توجه به این موارد، هدف از این مقاله، تحلیلی بر نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در ایران با تأکید بر شهرستان های استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی می باشد. برای تحلیل نابرابری های فضایی توسعه ناحیه ای در شهرستان های استان اصفهان، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره، SAW و VIKOR استفاده شده است. در این راستا برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار EXCEL و برای ترسیم نقشه های موردنظر از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج ترکیبی حاصل از هر دو مدل نشان از عدم تعادل و وجود نابرابری منطقه ای در استان اصفهان می دهد. به گونه ای که شهرستان های مبارکه، نطنز، نائین، اردستان، خوانسار و کاشان کاملاً برخوردار، شهرستان های خور و بیابانک، شاهین شهر، شهر رضا، گلپایگان، فریدون شهر و نجف آباد برخوردار، شهرستان های دهاقان، اصفهان، آران و بیدگل، سمیرم، فریدن و تیران و کرون نسبتاً برخوردار و شهرستان های چادگان، برخوار، خمینی شهر، لنجان و فلاورجان شهرستان های محروم استان هستند.