فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در جهانی که به سرعت در حال شهری شدن و تغییر است راهبرد مسکن پایدار با توجه به اثرات منفی رشد شهرها راهکارهایی برای به حداقل رساندن مسائل شهری و به ویژه در ارتباط با مسکن مطرح می شود. هدف مقاله حاضر تحلیل شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهری با تاکید بر مسکن پایدار است. روش: مقاله حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی باشد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی- کتابخانه ای از قبیل سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 و طرح تفصیلی سال 1395 می باشد. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار Arc Catalog برای آماده سازی دادها و از مدل فرایند تحلیل شبکه برای وزن دهی معیارها و برای ارزیابی پایداری شاخص های کمی وکیفی مسکن از مدل تودیم و از مدل موران برای سنجش افتراق فضایی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد ناحیه 3-5(محلات نیک سازان، ولیعصر، زعفرانیه، منظریه، بهارستان، انصاریه) با رتبه اول دارای پایداری خیلی زیاد می باشد این در حالی است، ناحیه 6-4(محلات گلشهرکاظمیه) و نواحی منطبق با محلات فرودست از قبیل ناحیه 1-3(محله اسلام آباد). ناحیه 2-5(محلات بیسیم، بنیاد). ناحیه 1-2(محلات فاطمیه، شهدا، گلیجک آباد) از پایداری خیلی کم برخوردار است. از کل مساکن محدوده موردمطالعه 27.5 درصد پایداری خیلی کم، 16.1 درصد پایداری کم، 21.3 درصد پایداری متوسط، 11.6 درصد از پایداری زیاد،23.5 درصد از پایداری خیلی زیاد برخوردارند که بیانگر ناپایداری در بین نواحی 25 گانه شهر می باشد؛ براساس نتایج مدل موران، توزیع فضایی پایداری شاخص های کمی و کیفی مسکن در نواحی شهر زنجان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند که نشان دهنده نابرابری فضایی در نواحی 25 گانه شهر زنجان می باشد. نتایج: بنابراین جهت اقدامات لازم به منظور کاهش نابرابری های فضایی کیفیت و کمیت مسکن در نواحی شهر زنجان، تدوین برنامه مدون بر اساس عدالت فضایی برای کاهش نابرابری های آن امری ضروری به نظر می رسد.
تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی در شهرها مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
143 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی شهر در شهرها با استفاده از تکنیک متاسوات (Meta SWOT) بود که به صورت مطالعه موردی بر روی کلان شهر مشهد صورت گرفت. پژوهش حاضر به صورت کیفی و کمی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد و روش گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز به صورت مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه های عمیق و پرسشنامه می باشد. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta SWOT استفاده شد. نمونه آماری در بخش کیفی پژوهش را 10 نفر و در بخش کمی 35 نفر از مدیران، مسئولان و خبرگان در حوزه گردشگری ورزشی، تشکیل دادند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که تکنولوژی و فناوری، تورم و فرسودگی و عدم پاسخگویی زیرساخت ها به عنوان بزرگ ترین موانع کلان محیطی جهت توسعه گردشگری ورزشی شهر مشهد محسوب می شود. همچنین در بین سایر عوامل، امنیت، حمایت دولت، سهولت در تهیه اقامتگاه مناسب، بهداشت، راه های ارتباطی مناسب و در صدر همه اقتصاد پویا از بالاترین تناسب راهبردی برخوردارند؛ اما ایجاد تنوع در جاذبه های گردشگری ورزشی شهر مشهد، موقعیت جغرافیایی شهر و همچنین تنوع دادن در امکانات دسترسی، باید در صدر اقدامات اجرایی قرار گیرد. درنهایت می توان نتیجه گرفت که اقتصاد پویا مهم ترین عامل برای توسعه گردشگری ورزشی مشهد می باشد؛ اما زمانی به اقتصاد پویا می توان دست پیدا کرد که به موانع محیطی مانند تورم، تحریم ها کنترل شوند و به مسائل تکنولوژی و فناوری نیز توجه شود؛ زیرا این عوامل مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر مرتبط و متصل هستند. با توجه به جایگاه شهر مشهد در بین کلان شهرهای دیگر، جای پیشرفت بسیاری دارد و باید با ارتقای زیرساخت ها و امکانات در سایه حمایت های دولتی، رویدادهای ورزشی مختلفی برگزار نماید که زمینه توسعه گردشگری ورزشی فراهم شود.
عوامل مؤثر در الگوی مدیریت راهبردی شهرهای مذهبی مورد: شهر مقدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
95 - 110
حوزه های تخصصی:
ویژگی مذهبی در کلانشهر قم، مؤلفه ای است که بر کلیه ابعاد محیطی و زمینه ای این شهر سایه انداخته و مدیریت آن را با سایر شهرها متفاوت ساخته است. به همین جهت توجه به کنشگران متعدد و متکثر و عوامل خاص و متنوع مؤثر بر فرآیند مدیریت راهبردی کلانشهر مذکور و توجه به روابط بین آنها مشتمل بر همکاری و هم رأیی میان کنشگران و هماهنگی میان عوامل؛ در کنار در نظر گرفتن مسایل رَویه ای و ارتباطی فرآیند مدیریت راهبردی، کمک شایانی به افزایش کارایی و اثربخشی الگوی مدیریت راهبردی کلانشهر یاد شده خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و با بهره مندی از ابزار پرسشنامه، به اعتبار سنجی الگوی طراحی شده بخش کیفی تحقیق، پرداخته است. تحلیل پرسشنامه های تکمیل شده توسط 255 نفر از افراد ذیربط؛ مشتمل بر مدیران و متخصصین مدیریت شهری به عنوان نمونه پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون های T و فریدمن و با کمک نرم افزار SPSS، 6 عامل اصلی در قالب 22 عامل فرعی مؤثر بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، تاثیر معنادار محیط و زمینه نهادی مدیریتی شهر، کنشگران و بازیگران محیطی شهر، عوامل محیطی شهر، روابط بین بازیگران و کنشگران محیطی شهر، روابط بین عوامل محیطی شهر و همچنین عوامل فرآیندی مدیریت راهبردی شهر بر مدیریت راهبردی شهر قم مورد تایید قرار گرفته که روابط بین عوامل محیطی شهر دارای میانگین رتبه بالاتری نسبت به سایر عوامل در تاثیر گذاری بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم می باشد.
تدوین چارچوب مفهومی آموزش دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری: تحلیل محتوا کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هماهنگی مقوله های آموزش و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، ضروری است و می تواند منجر به ارتقاء توانایی طراحی و گذر به سمت حرفه مندی و خبرگی شود. هدف، تدوین چارچوب مفهومیِ آموزش معماری، براساس مقوله های آموزش معماری و فعالیت های دانشجویان مبتدی در کارگاه های مقدمات طراحی است. روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی، در سطح کلمات و مفهوم است. برای تدوین چارچوب از همسازی و یافت معنای درونیِ نگرش ها و اولویت های آموزش معماری در حوزه های روش های آموزش، آموزش معماری، و فرایند طراحی استفاده شده است. گردآوری اطلاعات از روش اسناد و مدارک است، ۸۴ منبع پرارجاع و مرتبط با کلمات کلیدی آموزش معماری، مبتدی، توانایی طراحی، فرایند طراحی، و تفکر طراحانه انتخاب شده است. با تحلیل متون و گردآوری اطلاعاتِ علمی داخلی و خارجی، و بررسی موقعیت کارگاه طراحی معماری در پی استخراج و استنباط مقوله های آموزش معماری، فعالیت های کارگاه طراحی، و تدوین چارچوب مفهومی آموزش معماری دانشجویان مبتدی است. تحلیل و تفسیر داده های متنی، در سه مرحله انجام شد، کدگذاری با مطالعه متون، کلمات و مفاهیم مشترک، تحلیل، تفکیک، تلفیق و تجمیع آن ها انجام شد؛ مقوله های مفهومی آموزش معماری و فعالیت ها در کارگاه معماری برای پوشش دهی مقوله ها یافت شد؛ و چارچوب مفهومی آموزش در کارگاه طراحی معماری تدوین شد. یافته های تحقیق شش مقوله آموزش معماری شامل توانایی طراحی، تفکر طراحی، اثربخشی کارگاه، آموزش مشارکتی، رسانه ها و سنجش است. برای تدوین چارچوب مفهومی و تدریس در کارگاه های طراحی، فعالیت های مناسب کارگاه ها در ابعاد و جنبه های مختلف یافت و تعریف می شود. فعالیت ها برای ارتقا نیازمندی های دانشجو مبتدی معماری و پوشش دهنده چندین مقوله یافت شد، شش سری فعالیت شامل مطالعات، تحلیل بنا، ماکت سازی، اسکیس ها، رسانه های مختلف، و ارزیابی بیان و در نهایت چارچوب مفهومی تدوین شد. دانشجویان مبتدی در یادگیری طراحی با الهام از عملکرد معماران خبره، تفکر همگرا و واگرا، تامل در فرایند طراحی، مشارکت و نقد در فعالیت های کارگاه در نهایت به ایده پردازی، خلق فضا، و ساخت طرح واره می پردازند. در این مسیر توانایی های فردی برای ساخت مفاهیم، و شناخت مسئله طراحی ارتقاء می یابد.
بررسی لزوم ارتباط فضاهای بینابینی در مقیاس کلان با مشخصه انتقالی با تأکید بر مفهوم ارتباط درون و بیرون (مطالعه موردی: فضای انتقالی ساختمان در چهار نمونه از مجموعه های عمومی داخلی و خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر یک فضا به مکان، هدف وجودی معماری است و سازمان دهی مجموعه معماری می تواند عاملی مؤثر در استفاده حداکثری از عملکردها و فعالیت های افراد به شمار بیاید که با توجه به لزوم فضاهای بیرونی در کنار فضاهای درونی، فضای سومی ایجاد می شود که به واسطه این فضای مابین، سازمان دهی فضایی مجموعه صورت می گیرد. حال فضای سوم همواره وجود دارد، گاهی در قالب یک مرز تعیین می شود گاه در قالب یک فضا جلوه می کند. در هرحالت فضای مابین به مانند یک مفصل، انفصال و یا اتصال دو فضا را ممکن می سازد. حال در این پژوهش منظور از فضاهای بینابینی در مقیاس کلان (عرصه عمومی) با مشخصه انتقالی، سلسله مراتبی از فضاهای واسطه از فضاهای بیرونی تا فضاهای درونی ساختمان را در برمی گیرد. برای آزمون مدل پیشنهادی، فضای انتقالی به 4 حوزه ورودی، فضای مکث و تجمع، فضای حرکتی-ارتباطی و فضای انتقالی بصری تقسیم بندی شده است. این فضاها از آنجا که استفاده نمی شوند، تأثیری متفاوت بر مردم نسبت به فضاهای کاملاً درون و یا کاملاً بیرون می گذارند. پرسش اصلی این است که با توجه به عرصه عمومی و همگانی، کیفیت فضای انتقالی به عنوان فضاهای مابین در شکل گیری فضایی یک ساختمان تحت تأثیر چه عواملی هستند و برای ارتقاء ماهیت و کیفیت این فضا در عناصر کالبدی معماری چه راهکارهایی را می توان پیشنهاد کرد؟ برای مطالعه موردی، 4 مجموعه عمومی 2 تا نمونه خارجی (مرکز ملی هنرهای معاصر لوفرسنو و مرکز دانشجویی آلفرد لرنر هال، دانشگاه نیویورک) و 2 تا نمونه داخلی (کانون وکلای دادگستری تهران و پردیس سینمای ملت) با بالاترین میزان بهره مندی از خصوصیات بینابینی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کلی به صورت کیفی و بر پایه استدلال منطقی است و بیشتر در قالب توصیف، تبیین و تفسیر تعریف می گردد. روش تحقیق مورد استفاده کیفی از نوع توصیفی-تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای بوده و مقایسه کیفی این مفاهیم به روش تحلیلی-تطبیقی و مطالعه موردی در سه مرحله ارزیابی می گردد. در نهایت، پرسش نامه ای کیفی شامل راهکارهای مناسب در جهت ایجاد ارتقاء کیفیت فضایی مطلوب با مفهوم بینابینی با توجه به معیارهای شکل گیری تدوین گردیده که توسط 5 متخصص معمار تکمیل شده و در این راستا راهکارهای نهایی در قالب یک جدول به عنوان راهکارهای طراحی ارائه گردیده است. به طور کلی، یافته های تحقیق نشان می دهد که فضاهای انتقالی به عنوان فضاهای مابین می تواند رویکردی مؤثر در ایجاد اتصال یا انفصال دو فضای درون و بیرون از یکدیگر باشند و موجب ارتقاء کیفیت مطلوب فضایی شود.
تحلیل عوامل موثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک "نمونه مورد مطالعه: طرح ترافیک تهران (سال 98 و 97)"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
17 - 30
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از کلانشهرهای جهان برای کاهش آثار استفاده روزافزون از اتومبیل از جمله ترافیک و آلودگی هوا، طرح های قیمت گذاری ترافیک به عنوان یک راهبرد به اجرا گذاشته می شود. به زعم مطالعات صورت گرفته "قابلیت پذیرش عمومی" طرح های قیمت گذاری ترافیک نقش مهمی در موفقیت اجرای این طرح ها دارد. با توجه به تأکید محققان بر این که عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک و درجه اهمیت آن ها در هر زمینه و کشوری باتوجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور متفاوت است و با توجه به معدود بودن مطالعات در این زمینه در ایران، این مقاله با به کارگیری روش تحلیل محتوای مبتنی بر اینترنت، عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی در طرح اخیر ترافیک تهران (98- 1397) را بررسی و آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرده است. بدین منظور نظرات شهروندان (حدود 350 نظر) ارائه شده در ذیل اخبار اطلاع رسانی در ارتباط با طرح ترافیک تهران در رسانه های خبری آنلاین در بازه های زمانی مشخص گردآوری و بر مبنای عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی استخراج شده از ادبیات نظری، کدگذاری و تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل ادراکی شامل اعتماد، عدالت، میزان تأثیرگذاری، تحمیل شدگی، پیچیدگی طرح و باور به نحوه مناسب تخصیص درآمدهای حاصل از طرح آن گونه که مطرح شده بر قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران مؤثر بوده اند. از میان این عوامل پایین بودن "اعتماد" و "عدالت" دو عاملی است که به ترتیب تأثیر بسزایی در کاهش قابلیت پذیرش عمومی داشته است. همچنین با گذشت زمان و اجرای این طرح در دو سال متمادی، عامل ادراک شده "تأثیرگذاری" نقش مهم تری در کاهش قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران در سال 1398 داشته است.
سنجش و تحلیل شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91 - 108
حوزه های تخصصی:
جهان در حال تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی است. به نظر می رسد ما به سمت برهه ای از زمان پیش می رویم که خلاقیت محرک رشد اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری است و از آنجایی که امروزه شهرها زیستگاه اصلی طبقه خلاق هستند، همواره رقابت اصلی شهرها بر سر پرورش، حفظ و جذب طبقه خلاق و سرمایه انسانی خواهد بود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش نیز تعیین مهم ترین شاخص ها و رتبه بندی شهرستان های استان لرستان ازنظر میزان برخورداری از شاخص های خلاقیت است. این تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت مرور اسنادی بوده است. در این پژوهش پس از حل مدل DANP وزن هریک از شاخص های سی وچهارگانه خلاقیت به دست آمد. در ادامه از مدل VIKOR برای رتبه بندی شهرستان ها براساس ضریب خلاقیت (Q) استفاده شد. در این راستا، نتایج تکنیک VIKOR نشان داد که شهرستان خرم آباد به عنوان مرکز استان با ضریب (0) در رتبه اول و شهرستان های بروجرد (2214/0)، الیگودرز (4966/0)، ازنا (6802/0)، سلسله (6803/0)، دورود (7075/0)، پلدختر (7586/0)، کوهدشت (8639/0) و دلفان (9244/0) به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ برخورداری از شاخص های خلاقیت قرار دارند. یافته های به دست آمده از تکنیک DANP نشان داد که از میان شاخص های 34گانه شهر خلاق ازنظر میزان اهمیت در تحقق مفهوم خلاقیت در شهرستان های استان لرستان شاخص درصد متخصصان (0434/0) به عنوان تأثیرگذارترین عامل و همچنین شاخص تعداد صندلی سینما (0202/0) به عنوان کم اثرترین شاخص شناخته شد.
بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
51 - 68
حوزه های تخصصی:
حمل ونقل عمومی نقش مهمی در کاهش مصرف انرژی و گازهای گلخانه ای دارد و با کاهش ازدحام اتومبیل و کاهش فواصل مسافرتی ناشی از استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی می توان میلیون ها لیتر از بنزین را ذخیره کرد و از افزایش گازهای دی اکسید کربن جلوگیری کرد؛ اما در راستای دستیابی به این اهداف، حمل ونقل عمومی با موانع متعدد اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، زیرساختی و ... روبه رو است؛ که موانع کالبدی از دیگر موانع قابل روئیت تر است و از میان مشکلات کالبدی موانع ناوگان حمل ونقل عمومی به خصوص فیزیک خودروها بیشتر به چشم می آید. ازاین رو هدف این مقاله بررسی و تحلیل موانع توسعه ناوگان حمل ونقل عمومی در کلان شهر اهواز با تأکید بر موانع فیزیکی خودروها است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توسعه ای - کاربردی و روش تحقیق به شیوه توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات موردنیاز تحقیق از طریق روش اسنادی، کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با مردم و کارشناسان گردآوری شده است. جهت رتبه بندی موانع از روش تصمیم گیری ARAS و جهت پهنه بندی این موانع در سطح شهر از مدل کریجینگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که موانع در هر یک از ناوگان های اتوبوس و تاکسی دارای ضریب تأثیر متفاوتی هستند؛ به گونه ای که برای تاکسی رانی؛ کمبود ناوگان (وزن 0.0161)، کیفیت پایین بهداشت داخل (0.074) و ضعف تنوع (0.066) دارای بیشترین تأثیر اما برای اتوبوس رانی؛ فرسودگی ناوگان، ضعف سیستم گرمایشی- سرمایشی و ایمنی پایین (با وزن مشترک 0.0116) دارای بیشترین تأثیر هستند. پهنه بندی این موانع در سطح شهر نشان می دهد که بیشترین پهنه های شهر در طیف خیلی نامناسب است و مناطق 2 و 5 به ترتیب مناسب ترین و نامناسب ترین مناطق هستند.
مطالعه تطبیقی تغییر اقلیم و چالش های امنیتی بحران آب در شهرهای دو حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: اثرات اقلیمی بر بحران آب و ایجاد چالش های متعدد به دلیل اینکه سطوح مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و گستره آن شهرهای زیادی را دربرمیگیرد، نیاز به بررسی دقیق دارد. در صورت شناخت ابعاد مختلف و چگونگی وقوع آن می توان از بروز خسارت جلوگیری کرد. روش: این تحقیق با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه، مطالعه تطبیقی چالش های امنیتی بحران آب در شهرهای دو حوضه آبریز دریاچه ارومیه و مرکزی را از لحاظ ریشه ها و سبب ها، مقیاس جغرافیایی رخدادها، ماهیت چالش ها انجام داده است. یافته ها: میانگین مجموع نظر پاسخگویان در بخش مقیاس جغرافیایی رخدادها به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 08/29 و 47/31 است که در شهرهای هر دو حوضه مقیاس رخداد چالش ها، محلی می باشد. در ارتباط با ماهیت چالش ها، میانگین مجموع نظر پاسخگویان به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 64/22 و 49/23 می باشد و ماهیت چالش ها در این شهرها مدیریتی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی است. در ارتباط با سبب های چالش ها، مجموع نظر پاسخگویان به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 40.68 و 44.33 است که در شهرهای حوضه آبریز ارومیه عوامل انسانی- مدیریتی و در شهرهای حوضه آبریز مرکزی عوامل طبیعی سبب های چالش ها هستند. نتایج: تغییرات اقلیمی و شکل گیری بحران آب، جوانب مختلف زندگی ساکنین شهرهای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه را تحت تأثیر قرار داده است. ظرفیت بحران زایی پیامدهای امنیتی ناشی از بحران های اقلیمی به دلیل تاثیرگذاری در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، لزوماً محدود به شهرهای حوضه آبریز مرکزی و ارومیه نبوده، بلکه فراتر از مرزهای جغرافیایی آنها و در مقیاس بزرگتر می تواند امنیت این شهرها را تحت تاثیر قرار دهد.
سنجش سرمایه های معیشتی مناطق روستایی مورد شناسی: شهرستان قصرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
167 - 186
حوزه های تخصصی:
در جوامع محلی، تاب آوری معیشتی می تواند تحت تأثیر پنج سرمایه شامل سرمایه اجتماعی، سرمایه مالی، سرمایه زیرساختی، سرمایه انسانی و سرمایه طبیعی تغییر یابد. در چهارچوب مدل معیشت پایدار می توان مؤلفه های تاب آوری را در محیط های روستایی تقویت کرد و آسیب پذیری محیط های روستایی را کاهش داد. با توجه به مشکلات پیشِ روی معیشت پایدار در سکونتگاه های روستایی شهرستان قصرقند و وضعیت موجود آن ها همانند محرومیت، فقر، خدمات و تسهیلات نامناسب و اکوسیستم تخریب شده، برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار روستایی لازم است برخلاف درک عمومی از توسعه که آن را صرفاً توسعه فیزیکی و اقتصادی تصور می کنند، پنج سرمایه اجتماعی، انسانی، مالی یا اقتصادی، زیرساخت فیزیکی و طبیعی به طور هماهنگ و متعادل ایجاد یا بهبود یابند؛ بنابراین فعالیت ها نیز بایستی در پنج بخش عمده یا زمینه کاری درجهت تأمین این پنج سرمایه و با رویکرد یکپارچه نگری برنامه ریزی شوند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش 30 روستای هدف طرح آبادانی و پیشرفت شهرستان قصرقند و در سطح سه بخش مرکزی، ساربوک و تلنگ، برابر با 6486 خانوار روستایی و 25774 نفر را شامل می شود که با استفاده از نمونه گیری ترکیبی تصادفی و ازطریق فرمول کوکران 346 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته شد. داده های تحقیق ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی به دست آمد و در نرم افزار SPSS ازطریق آزمون های T تک نمونه ای و همبستگی پیرسون و مدل تصمیم گیری چند شاخصه (WSM) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که وضعیت پنج سرمایه معیشتی در سطح روستاهای هدف شهرستان قصرقند با میانگین 06/2 در سطح ضعیفی قرار دارد. همچنین میانگین مجموع امتیاز مدل جمع وزنی نشان می دهد که روستاهای هدف بخش تلنگ به لحاظ برخورداری از دارایی های پنج سرمایه معیشتی در رتبه آخر رتبه بندی جای می گیرند
بررسی تأثیر احداث ایستگاه مترو بر کارکردهای اجتماعی و ترافیکی خیابان در شهر تهران (مطالعه تطبیقی: ایستگاه های متروی شادمان و قلهک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
695 - 714
حوزه های تخصصی:
در میان انواع مختلف حمل ونقل عمومی شهری، مترو یکی از سریع ترین و پاک ترین شبکه های حمل ونقلی است. اگرچه در این نوع سیستم از مسیری مجزا از خیابان برای جابه جایی استفاده شده است، مجزابودن مسیر تردد نباید به غفلت از تأثیرات احداث آن بر معابر و محلات اطراف منجر شود؛ از همین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احداث ایستگاه مترو بر کارکرد اجتماعی و ترافیکی خیابان انجام شده است. شاخص های کارکرد اجتماعی و ترافیکی خیابان در این مقاله با رویکردی جدید و براساس تلفیقی از پیشینه های یافت شده استخراج شده است. روش پژوهش از نوع کمی بوده و گردآوری داده ها با پیمایش مبتنی بر پرسشنامه پس از تأیید روایی و پایایی صورت گرفته است. در این راستا 500 پرسشنامه میان ساکنان محدوده ایستگاه های متروی شادمان و قلهک توزیع شد. این ساکنان در شعاع 500 متری ایستگاه ها سکونت داشتند و پیش از زمان بهره برداری از ایستگاه مترو تا زمان انجام پژوهش در محدوده مورد نظر ساکن بودند. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون های میانگین یک جامعه، میانگین دوجامعه و فریدمن با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد احداث ایستگاه مترو سبب تقویت کارکردهای ترافیکی و اجتماعی خیابان شده، اما تقویت کارکرد ترافیکی بیش از تقویت کارکرد اجتماعی خیابان بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد احداث ایستگاه متروی شادمان تأثیر بیشتری بر تقویت کارکرد اجتماعی خیابان آزادی در مقایسه با تقویت کارکرد اجتماعی خیابان شریعتی با احداث ایستگاه متروی قلهک داشته است. مقایسه تأثیر احداث ایستگاه های متروی شادمان و قلهک بر تغییر کارکرد ترافیکی خیابان نیز نشان می دهد ضمن افزایش کارکرد ترافیکی خیابان های آزادی و شریعتی، تفاوت معناداری در تقویت کارکرد ترافیکی خیابان های مورد مطالعه یافت نشد.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری خلاق در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
127 - 142
حوزه های تخصصی:
از جمله مهم ترین ذخایر فرهنگی و معنوی گیلان می توان به فرهنگ غذایی غنی و متنوع آن اشاره نمود. باوجود گذشت چند سال از کسب عنوان شهر خلاق غذا و خوراک به نظر می رسد که شهر رشت نتوانسته به خوبی از این پتانسیل در راستای توسعه گردشگری شهری خلاق استفاده نماید. فقدان نگاه و چهارچوب برنامه ریزی راهبردی در این زمینه منجر گردیده است مجموعه اقدامات مدیریت شهری یکپارچگی و هماهنگی مناسبی نداشته باشند. ازاین رو کنش شهرداری رشت و سایر بازیگران در توسعه گردشگری خلاق شامل مجموعه ای از فعالیت هایی مقطعی، پراکنده و غیر هماهنگ بوده است. لذا هدف اصلی مقاله حاضر به دنبال ارزیابی شاخص های خلاقیت شهری در رشت و ارائه راهبردهایی در جهت توسعه گردشگری خلاق شهری در این شهر است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی - کمی با ماهیت کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 393 پرسشنامه از طریق ساکنین تکمیل شده است. داده های حاصل با استفاده از آزمون های دوجمله ای، همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پس از تجزیه وتحلیل داده های آماری، راهبردهای پیشنهادی از طریق مدل استراتژیک SOAR ارائه شده اند. نتایج تجزیه وتحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد در میان شاخص های شهر خلاق وضعیت شاخص اقتصادی شهر رشت نسب به سایر شاخص ها بهتر است. همچنین شاخص امکانات و اقدامات آموزشی دارای پایین ترین سطح در میان شاخص های شهر خلاق رشت است. لذا افزایش آموزش فرهنگ و هویت بومی، خلق جشنواره های نوآورانه و تقویت زیرساخت های شهری گردشگری موضوعاتی محوری در راهبردهای پیشنهادی هستند.
سنجش و ارزیابی نابرابری مناطق شهری در برخورداری از شاخص های ترکیبی توسعه (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
شناخت نابرابری فضایی و عدم تعادل منطقه ای در چارچوب محدوده های مختلف جغرافیایی و سیاست گزاری در جهت رفع و کاهش آن از مقولات بسیار مهم برنامه ریزی منطقه ای به شمار می آید. ابعاد نابرابری فضایی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، درمانی و غیره قابل بحث است. از این رو، نیل به پیشرفت و توسعه ی فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی در ابعاد مختلف است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش نابرابری فضایی درون شهری کلان شهر اهواز در برخورداری از شاخص های ترکیبی توسعه انجام شده است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد مطالعاتی حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 54 متغیر و با بهره گیری از مدل ELECTRE سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را میان مناطق کلان شهر اهواز تعیین نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد پراکنش توسعه، نامتعادل بوده و بین مناطق، از نظر توسعه یافتگی نابرابری و شکاف وجود دارد و این نابرابری در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی، خدماتی، بهداشتی- درمانی و کالبدی خود را نشان می دهد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از تکنیک الکتره، منطقه ی 2 در سطح برخوردار، مناطق 1 و 3 در سطح نیمه برخوردار، منطقه ی 4 در سطح کم برخوردار و مناطق 6، 7 و 8 در رده ی محروم یا عدم برخوردار قرار گرفته اند؛ بنابراین برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در کلان شهر اهواز براساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود توزیع شاخص های توسعه به سمت رشد متوازن هدایت شوند.
کاربرد تحلیل های ایزوویست و خطوط دید در سنجش کیفیت بصری در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
19 - 32
حوزه های تخصصی:
مجتمع های مسکونی همچون هر برساخته دیگری علاوه بر فضا و کالبد فیزیکی خود، حاوی بار ادراکی برای شهروندان هستند. کیفیت بصری، نقش مهمی در چگونگی شکل گیری این بار ادراکی دارد. بدین ترتیب، توجه به کارکرد ادراکی مجموعه های مسکونی به میزان زیادی وابسته به کیفیت بصری آن است که مقوله ای کیفی به شمار آمده و از این رو، تحلیل آن پیچیدگی های بسیاری به همراه دارد. در این راستا تحلیل های ایزوویست و خطوط دید ابزاری مؤثر در جهت تحلیل و در نتیجه سنجش کیفیت بصری، از طریق روش های کمی فراهم می آورند. بدین ترتیب هدف این پژوهش، ارائه روشی برای به کارگیری ابزار ایزوویست و خطوط دید در فرآیند سنجش کیفیت بصری در مجتمع های مسکونی است. این پژوهش، به طور موردی در شهر کرمانشاه انجام شده است. برای این منظور، ابتدا مجتمع های مسکونی واقع در شهر کرمانشاه با استفاده از تحلیل های فرمی، مبتنی بر یک روش کمی، گونه شناسی و دسته بندی شده اند. سپس به منظور جلوگیری از تأثیر فضای شهری ناهمخوان اطراف مجتمع ها به عنوان عامل مداخله گر، شکل گونه های حاصله با روش«نرمال کردن» همگن شده و کیفیت فضایی_کالبدی گونه های نرمالایز شده نیز با ابزار اسپیس میت مورد سنجش قرار گرفته است. در مرحله بعد، کیفیت بصری آنها با استفاده از ابزار ایزوویست، با تکیه بر شاخص های مساحت، مقدار زاویه راندگی، بیشترین خط شعاع دید و انحصار مورد سنجش قرار گرفته و داده های کمی استخراج شده است. در نهایت، همبستگی میان داده های حاصل از سنجش کیفیت بصری، با داده های حاصل از سنجش کیفیت فضایی_کالبدی گونه ها، مورد آزمون قرار گرفته و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر یک از گونه های مجتمع های مسکونی، شاخص های کیفیت بصری و خطوط دید معینی دارد که به طور کمی و کیفی با سایر گونه ها قابل مقایسه است. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد شاخص های ایزوویست که مبین کیفیت بصری گونه ها هستند، با شاخص های اسپیس میت، دارای رابطه همبستگی هستند. این امر به معنای اعتبار روش پیشنهادی در سنجش کیفیت بصری مجتمع های مسکونی بوده و مبین کاربرد نمودارهای اسپیس میت در کیفیت بصری مجتمع های مسکونی نیز هست. نتایج این تحقیق می تواند به صورت بالقوه در طراحی سایت مجموعه های مسکونی مورد استفاده قرار گرفته و متعاقب آن بر کیفیت طرح های مسکونی مؤثر باشد.
بررسی تطبیقی محورهای کلیدی کنفرانس اسکان بشر برای آینده ای بهتر (هبیتات II،I و III)
حوزه های تخصصی:
روند تند شهرنشینی و اثرات ناشی از آن، لزوم تلاش سازمان اسکان بشر ملل متحد در جهت ایجاد محیط شهری بهتر و مسکن مناسب را طلب می کند. یکی از اقدامات مهم در جهت دستیابی به این چشم انداز، برگزاری همایش هایی در دوره های 20 ساله است که دستیابی به دستور کارهای جدید شهری را مد نظر قرار می دهد . در طرح های ارائه شده، بحث مسکن به عنوان یکی از عوامل اساسی همواره مورد توجه برنامه ریزان بوده است و به منظور بهبود بخشیدن به وضعیت سکونتگاه ها در هر دوره، راهبردهای جدیدی به کار گرفته می شود. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بررسی پیشینه و اهداف کنفرانس های هبیتات، به ارائه اصول و برنامه اقدام آن ها می پردازد. سپس با تکیه بر چارچوب استخراج شده، مقایسه تطبیقی سیاست ها و برنامه های اقدام در قالب محورهای اصلی توسعه پایدار صورت می گیرد. در نهایت به منظور جمع بندی و ارزیابی برنامه های راهبردی در قالب های مشخص، راهکارهایی در راستای بهبود عملکرد طرح ها در حوزه اجرایی ارائه می گردد. نتایج نشان داد که از نظر پایداری، رقابت پذیری اقتصادی، برنامه ریزی شهری و مسکن تغییر رویکرد به سمت جامع نگری بوده است. در نهایت این که هرچند درک درستی از شرایط و چالش های در حال ظهور شهرها وجود ندارد اما باید فرصت های شهرنشینی بعنوان موتور توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در نظر گرفته شود. اکنون باید تفکری شهری به بسیج کردن جوامع جهانی در جهت تمرکز به تمام ابعاد سکونتگاهی از کوچکترین نقاط روستایی تا کلانشهرها وجود داشته باشد. این امر نیازمند تفکر آینده پژوهانه نسبت به چالش های سکونتگاهی انسان ها در سطح خرد و کلان است.
از تدوین چشم انداز شهر سرخس تا برنامه ریزی عملیاتی شهرداری
حوزه های تخصصی:
تغییرات رخ داده شده در عرصه جهانی و شهری به این معناست که پیش بینی آینده شهری مبهم است و دیگر نمی توان فقط با استفاده از طرح های جامع به پیش بینی آینده شهرها پرداخت. در این میان، شهرهای مرزی به دلیل عملکرد فضایی شان، از موقعیت ویژه ای برخوردارند. تدوین چشم انداز توسعه شهری سرخس برای سال 1415، تنظیم چارچوب راهبردی در حوزه مدیریت شهری و همچنین ارائه برنامه عملیاتی 5 ساله شهرداری (1400-1396) اهداف تحقیق هستند. در این راستا شش کارگروه اجتماعی_فرهنگی، حمل ونقل، خدمات شهری و محیط زیست، مدیریت بحران، شهرسازی_ معماری و خدمات مدیریت تشکیل شد. کارگروه اقتصاد نیز نقش کارگروه پشتیبان را ایفا نمود. روش تحقیق ترکیبی است و به 36 سازمان شهر سرخس مراجعه شد و 36 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گشت. 177 پرسشنامه در میان کارشناسان سازمان ها توزیع شد. دو نشست با نخبگان شهری برگزار شد و نتایج در قالب جدول SWOT ارائه گردید و راهبردها با روش QSPM اولویت بندی شدند. یافته های تحقیق عبارت اند از: تدوین چشم انداز توسعه شهر سرخس در 6 کارگروه، تدوین چشم انداز نهایی شهر سرخس، تدوین برنامه راهبردی توسعه شهری و تدوین برنامه عملیاتی شهرداری (1400-1396). در ارتباط با برنامه ریزی عملیاتی، کارگروه اقتصاد برآورد درآمدها و منابع تأمین اعتبار شهرداری سرخس را انجام داد و سناریوهای درآمدی مختلف را پیش بینی نمود. برای شهرداری سرخس 126 پروژه و 47 فعالیت شناسایی و ارائه شده است.
بررسی عوامل انگیزشی گردشگری سلامت در دریاچه ارومیه
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تجزیه و تحلیل انگیزه های گردشگران با هدف ارائه خدمات درخور و مناسب به آن ها از مهم ترین روش های بخش بندی در بازار این صنعت است. گردشگری سلامت یکی از حوزه هایی است که می تواند نقش به سزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا نماید. دریاچه ارومیه، یکی از بهترین جاذبه های گردشگری در چارچوب طبیعی و کنش گران انسانی محسوب می شود که می توان از طریق شناخت قابلیت ها و ترسیم راهبردهای آینده، با اتکاء به این جاذبه گردشگری، زمینه رشد و صنعت گردشگری و توسعه منطقه ای را در ابعاد متفاوت، با نگرشی در چارچوب پایداری منابع در این منطقه مهیا کرد و این مهم با شناسایی انگیزه های گردشگران بهتر محقق می گردد. بنابراین شناسایی انگیزه های گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه هدف اصلی پژوهش حاضر را در بر می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی-پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری در این تحقیق گردشگران ورودی به شهر ارومیه تشکیل می دهد که 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه علیزاده ثانی و همکاران (با آلفای 925/0) است که بین حجم نمونه به روش خوشه ای توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها نشان داد که 8 عامل انگیزشی رانشی؛ کسب دانش و درمان بیماری ها، افزایش ارتباطات، تفکر و گرفتن مشاوره زندگی، به دنبال آرامش، افزایش چرخه اجتماعی، دیدن مناظر گوناگون، تمدد اعصاب و شناخت سایر فرهنگ ها و 4 عامل انگیزشی کششی دسترسی آسان و راحت و تنوع، ماجراجویی، تاریخ و فرهنگ و رخدادها و فعالیت ها به عنوان مهم ترین عوامل انگیزشی در بین گردشگران سلامتی دریاچه ارومیه شناسایی شدند.
شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری (مطالعه موردی: محله التیمور، مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر توسعه اجتماع محور در محلات کم برخوردار شهری تدوین شده است. بدین منظور محله التیمور در کلانشهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. جهت گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای-اسنادی، روش میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. برای تشریح وضع موجود از نتایج تمام شماری محله التیمور در سال 1398 استفاده گردیده که دارای جمعیتی بالغ بر 15417 نفر می باشد. به منظور نظرسنجی در رابطه با شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق توسعه اجتماع محور در محله مذکور، 30 نفر از خبرگان شهری به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. شاخص های پژوهش در چهار حوزه (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی) و در قالب 36 متغیر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تأثیر متقابل در نرم افزار Micmac استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، 12 متغیر به عنوان پیشران با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین وابستگی شناسایی شدند که عبارتند از «ساختار سنی و جنسی جمعیت»، «ابعاد خانوار»، «تراکم جمعیتی»، «سواد»، «نرخ اشتغال» و «دارایی های مالی و اقتصادی»، «دانه بندی قطعات»، «سرانه» و «تنوع کاربری»، «تراکم ساختمانی»، «برخورداری از زیرساخت های شهری» و »شبکه ارتباطی درون بافتی و برون بافتی». مورد توجه قرار دادن این پیشران ها با رویکرد مشارکتی و از طریق برنامه ریزی، تدوین و اجرای پروژه های اجتماع محور گام مؤثری در راستای دستیابی به توسعه خواهند بود.
تحلیل مقایسه ای گردشگری منطقه ای با رویکرد درآمد محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 96
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش صنعت گردشگری و نقش آن در اقتصاد کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه فاقد منابع تولیدی، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود گردشگری، امری ضروری بوده و از اهمیت بسیاری، برخوردار می باشد. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال این هدف است تا عوامل کلیدی و اثرگذار در توسعه گردشگری منطقه ای را بر اساس شاخص های مختلف هر منطقه (ازجمله مباحث درآمدی) شناسایی و با تقسیم مناطق به سه بخش درآمد بالا، پایین و متوسط، شاخص های اثرگذار بر گردشگری را در مناطق مختلف، با رویکرد مدل سازی اقتصادی، موردقیاس قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی – توصیفی می باشد. دوره زمانی موردبررسی تحقیق، 1995 تا 2015 بوده و نمونه موردبررسی 120 شهر از پایتخت های کشورهای با درآمد متوسط، پایین و بالا می باشد. نتایج حاصله از تحقیق، نشان می دهد که متغیرهای نرخ ارز، شاخص قیمت خرده فروشی (CPI) و تولید ناخالص داخلی سرانه از مهم ترین عوامل اثرگذار بر گردشگری جهانی همه کشورها و هر سه گروه کشورهای با درآمد پایین، متوسط و بالا، محسوب می شود و در این میان، شاخص های نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی سرانه تأثیر مثبت و شاخص خرده فروشی قیمت ها (تورم)، تأثیر منفی بر گردشگری در کشورهای مختلف داشته که نشان دهنده تأثیرگذاری یکنواخت این شاخص ها در مناطق مختلف می باشد. همچنین، ضرایب کاملاً یکسان مربوط به کشورهای با درآمد متوسط و بالا، در مدل های تخمینی، شباهت زیاد این دو گروه در بخش گردشگری و جذب گردشگر را نشان می دهد و بالطبع حاکی از این است که سیاستمداران و قانون گذاران بخش گردشگری در این گروه کشورها، می توانند از یکدیگر تبعیت کنند.
شناسایی سناریوهای بافت ناکارآمد شهری بر اساس رویکرد بازآفرینی پایدار در افق 1414(مطالعه موردی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد جزئی از پیکره شهر هستند که به دلیل فرسودگی روبه تزاید از صحنه حیات شهری به دورمانده است. بازآفرینی، با توسعه مجدد و یکپارچه که شامل ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است، به عنوان راه حلی برای دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی مطرح گردید. با توجه به سرعت روزافزون تغییرات شهری، آینده پژوهی به عنوان ابزاری جهت رسیدن به بازآفرینی پایدار برای مواجه با عدم قطعیت های آینده شهری است. هدف این مقاله شناسایی آینده های پیش روی بافت ناکارآمد شهر یزد در افق 1414 جهت دستیابی به بازآفرینی پایدار است. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و ازنظر ماهیت، بر اساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. از لحاظ نوع داده ها کیفی و از لحاظ زمان، مقطعی است. برای تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین عوامل مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد 10 عامل کلیدی بر بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر یزد نقش دارد که در مجموع 30 عدم قطعیت بر آینده، برای عوامل کلیدی تعیین گردید که درنهایت با اخذ نظرات کارشناسان و بر اساس تحلیل های نرم افزار سناریو ویزارد، درمجموع دو سناریو قوی به دست آمد که سناریو اول شرایط بحرانی و سناریو دوم شرایط مطلوب را برای آینده بافت ناکارآمد شهر یزد متصور می شود. درنهایت جهت دستیابی به آینده مطلوب در سناریو دوم، راهکارهایی ارائه گردید.