فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
67 - 76
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای انسانی و یکی از مهم ترین عناصر شکل دهنده ی هر شهر، نقشی پراهمیت در هرگونه برنامه ریزی برای شهرها پیدا کرده است. با روشن شدن بیش از پیش اعتبار و ارزش دبدگاه فضایی در برنامه ریزی شهری و لزوم ارزیابی کمی و قابل دفاع از آن، توجه به جنبه های فضایی توسعه ی مسکن شهری ضروری به نظر می رسد. شهر بجنورد پس از ارتقا به مرکزیت استان خراسان شمالی در سال 1383، رشد و توسعه ای همه جانبه از جمله در جمعیت و فعالیت و به تبع آن در بخش مسکن شهری خود تجربه کرده است. بررسی روند این رشد و توسعه از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و نحوه ی تغییر این روند، هدف اصلی این پژوهش است. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق روش مورد استفاده در آن، توصیفی – تحلیلی است و برای یافته اندوزی علاوه بر سالنامه های آماری استان از داده های مربوط به پروانه های صادر شده ی شهرداری بجنورد در بازه ی زمانی 1384 تا 1393 بهره گرفته شده است. روند کلی توزیع فضایی توسعه های جدید مسکن در سه رده در سطح 26 واحد فضایی شهر بجنورد با استفاده از آنتروپی شانون و ضریب جهانی موران تحلیل گردید. همچنین از تحلیل همبستگی برای بررسی عوامل اثرگذار بر روند تغییرات توزیع فضایی مسکن شهری بهره گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر آن هستند که توزیع فضایی مسکن جدید در بجنورد با افزایش ساخت و سازها به سوی تمرکز بیشتر میل می کند و این روند بیش از آنکه تحت تأثیر عوامل محلی و داخلی همچون قیمت زمین و جمعیت باشد، از عوامل خارجی و کلان اقتصادی پیروی کرده است. در نهایت چنین نتیجه گیری و پیشنهاد شده است که هرگونه برنامه ریزی برای موضوع مسکن ضرورت دارد رویکردی فضایی در پیش بگیرد و علاوه بر آن نمی تواند تنها متکی بر متغیرها و مؤلفه های داخلی ارزیابی گردد.
Implementation of HSE Requirement in architectural design and Constructions of Residential complexs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۲۷۴-۲۶۰
حوزه های تخصصی:
HSE management involves managing, controlling and handling all aspects of health, safety and the environment in the petroleum industry with the focus on major accident risk. In the field of residential and building construction ventures the workings met lots of practical hitches like procedure, responsibility, monitoring, evaluation housekeeping at Construction Sites and associated offices, perimeter area, stores, workshops, batching plant, stock yards and labor camp etc. it describes requirement of housekeeping activity at different stages of work & periodicity to maintain site neat & tidy, which should be budgeted, planned & adhered. Before commencing this activity site execution team is recommended to evaluate the foreseeable risk by conducting risk assessment of the particular activity so as to prevent any harm to the engaged team. So we emphasis to resolve this practical hitches by safeguard methods in venture works has been undertaking. We also focused is to address the safe work practices for different activities in construction work, considering its practical and engineering aspects and its implementation at site level under the responsibility of Project Head. Our study is being used for implementation HSE at site. We specifies the topic such as to fill a knowledge gap on site safety issues, to provide handy reference of best practices for frontline management teams, to offer site safety management techniques and tools for use, by practicing these documents effectively, prevention of incidents. This process of technique will help to ensure housekeeping standards and a safe & healthy work environment at all time.
تأثیر شرکت گردشگری پدیده بر بازار زمین و مسکن در شهر شاندیز
حوزه های تخصصی:
امروزه مشکل مسکن در اکثر ش هرهای کش ور، پدی ده ای اس ت ک ه شهروندان برای تأمین آن با مشکلاتی روبرو هستند و این روند ب ا حض ور پروژه های بزرگ شهری در مقیاس ملی در یک سکونتگاه ش هری ک وچکی می تواند تحولات چشمگیری در حوزه بازار زمین و مسکن به وج ود آورد. در این مقاله تلاش شد تا تأثیر حضور و فعالی ت ش رکت گردش گری پدی ده شاندیز بر تحولات بازار زمین و مسکن در این شهر از دی دگاه ش هروندان موردبررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و می دانی و روش تجزی ه وتحلی ل اطلاع ات ه م به ص ورت آمار توصیفی )میانگین، انحراف معیار( و استنباطی )تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای( صورت گرفته است. جامعه آم اری تحقی ق، شامل خانواره ای ساکن در شهر شاندیز که طبق سرش ماری س ال 1390، دارای3056 خانوار و10428نفرجمعیت می باشد، طبق فرمول کوکران تع داد نمون ه لازم 160 خانوار به دست آمد . با توجه به یافته های تحقیق، عوامل اجتماعی و اقتصادی ناشی از حضور و فعالیت ش رکت گردش گری پدی ده در ش هر شاندیز با آماره 36 درصد بیشترین تأثیر را بر تغییرات بازار زمین و مسکن در این شهر داشته اند . هم چنین بر پای ه آزم ون T ت ک نمون ه ای اخ تلاف معناداری بین میانگین عوامل و میانه نظری 3 در ش هر ش اندیز از دی دگاه شهروندان وجود دارد که بی انگر اثرگ ذاری قاب ل ملاحظ ه ای ن عوام ل در تغییرات بازار زمین و مسکن است. با توجه به یافته ها، راهکاره ایی ش امل توجه مدیران شهری به تحولات بازار زمین و مس کن در آین ده، توج ه ب ه مساکن اقشار کم درآمد و بومی، جلوگیری از پیدایش تعارض ات اجتم اعی، فراهم نمودن زیرساخت ها و غیره پیشنهاد شده است
تحلیل فضایی توسعه یافتگی فرهنگی شهرستان های استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و مزیت های نسبی محلی و منطقه ای به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پاره ای از نواحی به نواحی دیگر می شود. به این ترتیب شناخت مزیت ها و توان های محلی و منطقه ای از اصول بنیادین برنامه ریزی های توسعه محسوب گردیده و راهکارهای علمی توسعه نیز با تبیین وضع موجود معنا می یابد. مقوله فرهنگ از مهم ترین مسائل موثر بر توسعه در جوامع انسانی است که در سال های اخیر رایج شده است و در برخی مناطق باعث توسعه یافتگی و در برخی باعث نابرابری های فرهنگی گردیده است. بنابراین هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 11 گانه استان یزد از نظر مؤلفه های فرهنگی است که با استفاده از 21 مؤلفه فرهنگی امکان پذیر گردیده است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی، کمی و تحلیلی است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان یزد از تکنیک ORESTE استفاده گردیده است.
تحلیلی بر نقش تصویر برند بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله جغرافیایی و عدم تعامل بین مکان ها از یک سو و از بین رفتن هویت های محلی شهرها در فرایند جهانی شدن که به تضعیف تصویر و نقشه ذهنی شهرهای خاصی می انجامد در توسعه گردشگری و جذب گردشگران اثر منفی به جا می گذارد..مقاله حاضر به بررسی رابطه تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز می پردازد. بدین منظور 345 پرسشنامه در میان گردشگران داخلی تبریز که با استغاده از آزمون کوکران بدست آمده توزیع گردید که تعداد جامعه مورد بررسی در تحقیق 509341 نفر بوده است. برای تحلیل های آماری از بسته نرم افزاری SPSS استفاده شده است. و برای تحلیل رابطه بین متغیرها از آزمون کندال تاو بهره گرفته شده است. همچنین برای بررسی پایایی پرسشنامه از آزمون آلفا کورونباخ استفاده شده استنتایج آزمون کندال تاو نشان گر این است که بین متغیر تصویر برند بعد از سفر و توسعه گردشگری شهری در کلان شهر تبریز رابطه مثبت با ضریب همبستگی 319/. و سطح اعتماد 99% رابطه معناداری بین دو متغیر وجود دارد.
بررسی تاثیر ساختار فیزیکی- کالبدی فضاهای شهری بر امنیت محیطی (مطالعه موردی: منطقه ثامن شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای شهری به عنوان محیطی که رفتارهای عمومی انسان در آن جریان دارد، همواره در تعامل دوسویه با انسان است؛ بنابراین، این فضا به عنوان بستری برای فعالیت های عمومی انسان، باید به راحتی قابل درک و ایمن باشد. درواقع، امنیت شهری یکی از مؤلفه های مهم و ضروری در زندگی شهری محسوب می شود که باید آرامش و احساس ایمنی را در فضاهای شهری برای شهروندان فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و ارزیابی تأثیرهای ساختار کالبدی محیط های شهری در امنیت فضاهای شهری منطقة ثامن، با استفاده از تکنیک «فرایند تحلیل شبکه» (ANP) تدوین شد. این پژوهش، توصیفی- موردی است و با مطالعه های اسنادی - کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعة مستقیم به سازمان ها و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت که محدودة مورد مطالعة منطقة ثامن مادرشهر مشهد را شامل می شود. یافته ها نشان می دهد بیش از 55 درصد از شهروندان و گردشگران، این منطقه را ناامن می دانند و بیش از 60 درصد آن ها، وضعیت نامناسب کالبدی را مهم ترین عامل این ناامنی معرفی کرده اند. براساس نتایج مدل ایان پی، بیشترین و بالاترین اولویت در توجه به مسائل امنیت محیطی در فضاهای شهری منطقة ثامن، مربوط به شاخص «نبود خوانایی، نمایانی محیط»، با امتیاز نرمال شدة 579/0 در خوشة بی توجهی به ساماندهی کاربری، «نامناسب بودن فضا» با امتیاز نرمال شدة 394/0 در خوشة بی توجهی به مؤلفه های روانی و گزینة «نبود اختلاط و ترکیب مناسب کاربری ها» با امتیاز نرمال شدة 312/0 است.
محاسبة میزان انطباق اکولوژیکی توسعة گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن توسعة شتاب زده و لگام گسیختة شهرها، مسائل و مشکلات عدیده ای پیش روی جوامع بشری قرار گرفته است. در محدودة شهر گرگان نیز، افزایش سطح سکونت گاه های شهری، بی توجه به قابلیت ها و محدودیت های اراضی و توان اکولوژیک توسعة شهری انجام گرفته است. این پژوهش با هدف ارزیابی و انطباق توسعة شهری با توان اکولوژیک سرزمین به منظور حفظ قابلیت های محیط زیست در شهر گرگان انجام گرفته است. برای این کار، با رویکرد ارزیابی چندمعیاره با به کارگیری روش ترکیب خطی وزن دار، ارزیابی توان اکولوژیکی گرگان برای انطباق با توسعة شهری در سال های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. سپس، نقشة نهایی توان با توسعة موجود مقایسه، و درصد تطابق آن در سال های مختلف محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان انطباق اکولوژیکی به تدریج از سال 1987 تا سال 2013 کاهش یافته است که خود احتمالاً به پیامدهای منفی در محیط زیست منجر شده است و این فرایند ادامه نیز دارد. از این رو، باید توجه لازم برای کاهش روند عدم انطباق اکولوژیکی توسط مسئولان ذیربط اتخاذ شود. برنامه ریزان شهری به منظور رعایت بیشتر اصول محیط زیستی جهت ارتقای شرایط موجود می توانند نتایج این پژوهش را به کار گیرند.
تاثیر باورها و مراسم آیینی در پایایی و پویایی فضاهای شهری؛ موردپژوهی: تعزیه در پایایی حسینیه ها و تکایا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۳۲-۳۰۱
حوزه های تخصصی:
باورها و مراسم آیینی نقشی فراگیر در تحولات و تغییرات فضاهای شهری از یک طرف، و پایایی و ماندگاری آنها از سوی دیگر، داشته اند؛ چنانچه امروزه می توان تاثیرات باورها و مراسم آیینی را در ساختار و پیکره شهر مشاهده کرد. از سویی دیگر، مراسم عزاداری حسینی و تعزیه در طول زمان در بافتار فرهنگی و ساختار کالبدی ایران وجود داشته و به مثابه عنصری فرهنگی جاودان و ماندگار بوده است که ایام عزاداری حسینی تاکیدی بر این امر است. در مقاله حاضر به دلایل ماندگاری تعزیه و حسینیه ها در طول تاریخ پرداخته می شود. روش تحقیق این پژوهش توصیفی و تحلیلی است و از «روش فراتحلیل» و «تحلیل اسنادی» نیز برای تایید و «اعتبارسنجی محتوای تحقیق» استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که وجود معنای قدسی و بالاخص انگاره های معنوی در هر پهنه، محیط و مجتمع زیستی، از واحدهای همسایگی و محله ها تا روستاها و شهرها می تواند زمینه ساز «ماندگاری و جاودانگی» محیط و فضا و بروز مکانی ماندگار و جاودان گردد. «معنای مکان» به «زمینه محیطی» آن نیز بستگی دارد. در این رابطه سه سطح از معنا را تحت عنوان «معنای نحوی»، «معنای مفهومی» و «معنای عملکردی» می توان برشمرد: الف- «معنای نحوی» به چگونگی قرارگیری حسینیه ها در محیط و شهر به مثابه دستور زبان نحوی اشاره دارد؛ ب- «سطح مفهومی» معنا به هنجارها، ارزشها و نگرشی که حسینیه ها ارائه می کنند، اطلاق می شود که منتج از باورهای مردمی و اعتقادات شیعه به سرور و سالار آزادگان جهان امام حسین (ع) است؛ و ج- «معنای عملکردی» را به استفاده کنندگان از محیط حسینیه ها و تکایا و نوع بهره برداری مردم ربط پیدا می کند که نمونه آن را می توان هر سال در ایام عزاداری حسینی در حسینیه ها و خیل حضور و ارتباط مردم با این فضاها دریافت.
مسیریابی بهینه امدادرسانی به مصدومان زلزله با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی و مدل سه بعدی منطقه حادثه دیده مبتنی بر الگوریتم میانگین وزن دار مرتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امدادرسانی سریع و به موقع به هنگام وقوع زلزله نقش مهمی در کاهش میزان تلفات جانی دارد. یکی از مهم ترین عوامل موثر در صرفه-جویی زمان، انتخاب یک مسیر بهینه به جهت دسترسی به منطقه حادثه دیده است. در این مقاله سعی بر آن ست تا با در نظر گرفتن عوامل موثر در اتلاف وقت وسیله نقلیه امدادرسان، بهترین مسیر ممکن به جهت امدادرسانی تعیین گردد. به منظور انجام این مورد، ابتدا کارشناس امدادرسان پیش از حضور در منطقه حادثه دیده با استفاده از مدل سه بعدی طراحی شده از آن منطقه و شناخت کلی از آن، چند مسیر پیشنهادی را برای امدادرسانی انتخاب می نماید. استفاده از مدل سه بعدی این امکان را به کارشناس می دهد تا با آگاهی و دقت بیشتری مسیرها را انتخاب نماید. سپس به بررسی پارامترهای ارتفاع و قدمت ساختمان ها، مسافت و عرض معابر هر مسیر پرداخته می شود. پس از بررسی پارامترهای فوق با استفاده از الگوریتم میانگین وزن دار مرتب به هر یک از این پارمترها وزن داده می شود. استفاده از این الگوریتم، این امتیاز را به کارشناس می دهد تا نظر خود را نیز در تعیین بهترین مسیر دخیل نماید که این مورد به صورت یک ضریب، با عنوان ضریب خوش بینی وارد معادلات وزن دهی می شود. در نهایت مسیرهای پیشنهادی بر اساس میزان احتمالی مسدود بودن و اتلاف وقت در آن ها، قابل مقایسه می باشند و می توان بهترین مسیر را از میان مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده توسط کارشناس انتخاب نمود. لازم به ذکر است که مسیرهای پیشنهادی انتخاب شده باید به نحوی باشند که هریک شایستگی لازم برای انتخاب شدن به عنوان مسیر بهینه را داشته باشند. لیکن استفاده از مدل سه بعدی منطقه کمک شایانی به کارشناس می کند.
بررسی ارتباط پارامتر های اقلیمی با مرگ و میر جمعیت شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده آب و هوا از مهم ترین عوامل موثر بر سلامت انسان است. ساختمان و عملکرد بدن انسان به گونه ایی است که از آب و هوا تاثیر پذیرفته و نسبت به تغییر پارامترهای اقلیمی واکنش نشان می دهد. در این پژوهش تاثیر پارامتر های اقلیمی بر مرگ و میر جمعیت شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور آمار مرگ و میر های مربوط به سه بیماری قلبی – عروقی، تنفسی و سکته مغزی برای دوره آماری (1389 -1384) از سازمان آرامستان شهر اصفهان و برای همین دوره آماری داده های اقلیمی روزانه از سازمان هواشناسی کشور اخذ شدند. جهت بررسی ارتباط پارامترهای اقلیمی با تعداد مرگ و میرهای ناشی از هر یک بیماری ها از مدل همبستگی پیرسون و همچنین از آزمون تی T-Test)) به منظور بررسی تغییرات فصلی در تعداد مرگ و میرها استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مرگ و میر با مولفه های دمای حداقل، دمای حداکثر، میانگین دما و ساعت آفتابی رابطه معکوس و با رطوبت نسبی، فشار و تعداد روز های بارشی رایطه مستقیم دارد و مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی – عروقی بیشترین تاثیرپذیری را از تغییر دوره های گرم و سرد سال دارند، ضمن اینکه این بیماری بیشترین حساسیت را نسبت به مجموعه عوامل اقلیمی نشان می دهد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون تی ((T-Test نشان می دهد که بین مرگ و میر روزانه ی ناشی از بیماری های مورد مطالعه در فصول مختلف تفاوت معناداری در سطح 05/0 مشاهده می شود
مدل سازی رشد شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط مقیاس و مبتنی بر روش خودکاره های سلولی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مد ل سازی رشد شهری و تغییرات صورت گرفته د ر کاربری اراضی جزء جد ایی ناپذیری از برنامه ریزی برای توسعه پاید ارند . تحقیق حاضر نیز د ر نظر د ارد رشد و توسعه شهری را برای کلان شهر تهران از بعد زمانی و توزیع مکانی، مد ل سازی نماید . بد ین منظور ابتد ا با استفاد ه از تصاویر سری زمانی ماهواره لند ست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1988، 2002 و 2013 با رویکرد شئ پایه مورد طبقه بند ی قرار گرفت. د ر گام بعد ی با بهره گیری از مد ل رگرسیون لجستیک میزان تأثیر متغیرهای مستقل د ر رابطه با گسترش شهری شامل چهارد ه متغیر د ر قالب د و گروه متغیرهای محیطی-طبیعی و اجتماعی – اقتصاد ی د ر د وره 1988 تا 2002، به صورت ضریب د ر معاد له رگرسیون محاسبه شد ه و نقشه پتانسیل گسترش شهری تولید گرد ید . ارزیابی عملکرد رگرسیون لجستیک با استفاد ه از د و شاخصPseudo R2 و ROC با مقاد یر به ترتیب 32/0 و 89/0 نشانگر برازش خوب رگرسیون و قابلیت تشریحی مناسب آن بود . د ر اد امه مساحت تغییرات برای سال مورد انتظار با استفاد ه از تحلیل زنجیره مارکوف به صورت کمی پیش بینی شد . د ر نهایت با استفاد ه از خروجی های د و مد ل رگرسیون لجستیک و تحلیل زنجیره مارکوف، با بهره گیری از مد ل خود کاره های سلولی ، رشد شهری برای سال 2013 مد ل سازی گشت که مقایسه آن با تصویر طبقه بند ی شد ه سال 2013 نشان می د هد مد ل مورد استفاد ه با د قت نسبی برآورد مساحت93/0 و ضریب کاپای 87/0 یک مد ل موفق بود ه است. بر این اساس از همین مد ل برای برآورد رشد شهری د ر سال 2025 استفاد ه گرد ید و برای این کار از تصاویر سال های 2002 و 2013 استفاد ه شد .
تحلیل فضایی- کالبدی نواحی شهری بر اساس شاخص های رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت در سال های اخیر و به دنبال آن گسترش پدیده شهرنشینی، موجب گردیده توسعهشهریو الگوهای مناسب در جهت رشد و توسعه کالبدی شهر، اهمیت ویژه ای یافته که باید در برنامه ریزی های آتی مورد توجه قرار گیرد. در این زمینه جهت ساماندهی سطوح پراکنده شهری، از الگوهای نوین برنامه ریزی شهری از جمله رشد هوشمند استفاده می کنند. درحقیقتراهبردرشدهوشمند،سعیدرشکلدهیمجددشهرهاو هدایتآن هابهسویاجتماعتوانمندبا دسترسیبه محیطزیستمطلوبدارد.در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی وبا هدفتحلیل فضایی- کالبدی نواحی شهری بر اساس شاخص های رشد هوشمند، بر آن است تا با فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینه ارزیابی نواحی به لحاظ میزان تناسب با شاخص های رشد هوشمند، بتوان گام های مهمی در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار شهری با دستیابی به رشد هوشمند برداشت. نمونه مورد مطالعه،نواحی هفت گانه شهر شاهرود می باشد.اطلاعاتموردنیازبه روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در این پژوهش بابهره گیریازنظرات 52 کارشناس و متخصص امور شهری و با استفاده از مدلAHP ، شاخص های مورد نظر، وزن دهی گردیده و بوسیله مدلتصمیمگیریچندمعیاره ELECTRE،به تحلیلو ارزیابینواحی هفتگانه شهر شاهرودبر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین نواحی شهردر زمینه تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری، تفاوت قابل توجهی وجود دارد که در این خصوص جهت توسعه آتی شهر، ضروری است که توجه ویژه ای به نواحی با رتبه پایین شود.
ارزیابی و رتبه بندی عوامل موثر بر پایداری محیط زیست شهرهای شمال ایران مطالعه موردی : شهر ساری
حوزه های تخصصی:
موضوع پایداری زیست محیطی طی سه دهه پایانی قرن بیستم توجه بسیاری از افراد بخصوص محققین و دولت ها را جلب نموده است. با توجه به تغییرات همه جانبه و سریعی که در شهرهای ایران از چند دهه گذشته شروع و در حال انجام است، ارزیابی پایداری زیست محیطی شهرها برای دستیابی به یک برنامه ریزی شهری مناسب و درعین حال همگام با متغیرهای محیط طبیعی ضروری به نظر می رسد. به همین دلیل هدف این مقاله شناسایی و انتخاب شاخص های مورد نظر در رابطه با محیط زیست شهر ساری است که پس از مشخص شدن شاخص ها با استفاده از رویکرد ترکیبی از تکنیک های FAHP و FVIKOR شاخص های تحقیق ارزیابی و اولویت بندی شده و شاخص ها در مناطق با تراکم های مشخص امتیاز دهی شدند نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق 1و 3 ، ازنظر پایداری محیط زیست در وضعیت مطلوب تری قرارگرفته اند بنابراین آگاهی از وضعیت پایداری زیست محیطی نواحی مختلف شهری و شناخت وضع موجود می تواند نقش مهمی در ارتقای مدیریت و برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع جهت بهبود رفاه ساکنین و حل مشکلات آنها داشته باشد
سنجش توسعه یافتگی کالبدی - فضایی مناطق شهری در راستای پایداری شهری (مطالعه موردی: مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بررسی سطح توسعه یافتگی، تخصیص منابع و پایداری ازجمله مباحث مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل شهری می باشد. پایداری شهری، پایداری همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف در کلانشهرها است. بر اساس آن می توان میزان سطح توسعه یافتگی مناطق را نیز سنجش کرد. در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. در این میان مناطق درون شهری کلانشهر تهران به دلیل ویژگی های کالبدی – فضایی از جمله کمبود و عدم توزیع متعادل در کاربری ها، از سطح توسعه یافتگی مطلوبی برخوردار نمی باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور سنجش مناطق ۲۲گانه کلانشهر تهران از نظر میزان توسعه یافتگی کالبدی - فضایی با بهره گیری از روش تاپسیس، به سنجش هر یک از مناطق پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ۲۲ منطقه کلانشهر تهران، منطقه ۷ با میزان تاپسیس ۰/۶۱۹ با رتبه ۱، بر خوردارترین و منطقه ۱۴ با میزان تاپسیس ۰/۰۰۴۸ و رتبه ۲۲، محروم ترین منطقه می باشد. منطقه ۷ به دلیل حفظ تعادل در توزیع کاربری ها و تناسب آن با مساحت و جمعیت توسعه یافته ترین و منطقه ۱۴ به علت عدم تعادل در توزیع کاربری ها و عدم تناسب آن با جمعیت و مساحت کمتر، توسعه یافته ترین منطقه بدست آمده است. برای شناخت درجه توسعه یافتگی مناطق با توجه به میزان تاپسیس، نمودار سطوح برخورداری مناطق ترسیم گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد مناطق کلانشهر تهران به طور کلی در وضعیت محروم، نیمه برخوردار و برخوردار قرار دارند.
تحلیل شکل گیری واحدهای همسایگی به عنوان محور تشکیل و توسعه شهرهای ترکمن نشین مطالعه موردی: شهرآق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واحد همسایگی مورد توجه بسیاری از شهرسازان و محققین است. این توجه ناشی از مفهوم واحد همسایگی در شکل گیری اجتماعات محلی با توجه به شاخص های مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی است.هدف تحقیق حاضر بررسی نحوه ی شکل گیری واحدهای همسایگی در شهر ترکمن نشین آق قلا، و تاثیر هر یک از شاخص های اجتماعی، فرهنگی،...را در این فرآیند است.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است .اطلاعات موردنیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری، دو محله در بافت قدیم و جدید است. حجم جامعه آماری 7973 و حجم نمونه 320 نفر سرپرست خانوار است، دسترسی به نمونه ها نیز با روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون نشان داد که در تشکیل واحدهای همسایگی و ایجاد محلات با بافت قدیم و جدید عوامل فرهنگی و اجتماعی نقش داشته اند..نتیجه نهایی تحقیق نشانگر تفاوت نحوه شکل گیری و نوع بافت شهرهای ترکمن نشین ناشی از تفاوت در ساختارهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی این جامعه است .و این تمایز، واحدهای همسایگی متفاوتی را در مقایسه با سایر شهرهای منطقه و کشور از برخی جهات رقم زده است.پیشنهاد برآمده از این تحقیق تاکیر بر برنامه ریزی مبتنی بر دیده شدن ارزشهای محلی و سنتی در برنامه ریزی و طراحی شهری این قلمرو از کشور است.
جایگاه محله در توسعة پایدار شهر (مورد مطالعه: محله های منطقة 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف برنامه ریزان شهری، ایجاد توسعة پایدار شهری و محله ای است. بدین صورت که با ایجاد پایداری در محله ها می توان به پایداری در سطوح بالاتر و شهر رسید. هدف از این پژوهش، بررسی میزان پایداری محله های منطقة 10 شهرداری تهران با استفاده از روش فازی است. بدین منظور، از 86 شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، خدماتی، زیست محیطی، بهداشتی- درمانی و حکمرانی شهری استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا در سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از تابع عضویت متناسب برای هر شاخص، عملیات فازی سازی انجام شد. سپس با تلفیق شاخص ها، مقدار گامای معادل پایداری در هر بعد به دست آمد. این مقدار در هر محله، عددی بین صفر و یک است که بسته به مقدار آن، میزان پایداری هر محله در محدوده ای تعریف شده است. در این پژوهش، محدوده صفر تا 1/0 برای مقادیر گاما، نمایانگر میزان پایداری خیلی ضعیف، 1/0 تا 4/0 پایداری ضعیف، 4/0 تا 5/0 پایداری متوسط متمایل به ضعیف، 5/0 تا 6/0 پایداری متوسط و 6/0 تا 1 پایداری قوی تعریف شده است. درادامه، برای مشخص شدن میزان پایداری کلی محله های لایه های گامای ابعاد با عملگر فازی با هم تلفیق شدند و مقدار گامای معادل پایداری کلی محله ها تعیین شد. یافته ها نشان می دهد که پایداری محله های این منطقه در سطوح متوسط، متوسط روبه ضعیف و ضعیفی قرار دارند. محلة سلسبیل شمالی با مقدار 5393/0 در وضعیتی متوسط واقع شده است که بهترین وضعیت را در بین محله ها دارد و بدترین وضعیت مربوط به محلة هاشمی با مقدار 3082/0 است.
سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در فرآیند برنامه ریزی توسعه، شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از ابعاد مختلف همچون فرهنگی و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن ها اهمیت بسیاری دارد، چرا که دستیابی به الگووارة توسعه پایدار نیازمند تعادل در توزیع شاخص های خدماتی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی است. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری شهرستان های 7 گانه استان کهگیلویه و بویراحمد از لحاظ مؤلفه های فرهنگی است. بدین منظور 24 مؤلفه فرهنگی با استفاده از روش اسنادی انتخاب و سپس توسط 12 متخصص با استفاده از تکنیک دلفی وزن دهی گردیده است. روش بررسی توصیفی- تحلیل می باشد. در این پژوهش به منظور سطح بندی شهرستان ها از تکنیک چند شاخصه ELECTREE استفاده شده است. داده های تحقیق از سالنامه آماری1390 این استان به تفکیک شهرستان ها استخراج گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شاخص های فرهنگی در شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان ها از نظر خدمات فرهنگی ملاحظه می شود. همچنین نتایج خروجی تکنیک الکتر نشان می دهد که شهرستان های بهمئی، بویراحمد و کهگیلویه به ترتیب به دلیل برخورداری بیشتر از مؤلفه هایی همچون سرانه کتابخانه ها، تعداد کتب موجود در کتابخانه ها، سرانه سالن ها و نمایشگاه های فرهنگی که دارای وزن بالاتری بوده اند در رتبه های یک تا سه از توسعه فرهنگی و شهرستان گچساران در پایین ترین سطح قرار گرفته است.
مسیریابی در بیمارستان: بررسی عوامل موثر بر فرایند مسیریابی در بیمارستان ها و ارائه راهکارهای طراحی
حوزه های تخصصی:
یافتن جهت صحیح حرکت (مسیریابی) در فضا یکی از چالش هایی است که انسان در اکثر فعالیت های روزمره خود با آن روبرو است. با توجه به اینکه میزان تمرکز کاربران در بیمارستان ها از سطح معمول پایین تر بوده و همچنین عامل زمان نیز در رسیدن به مقصد، دارای اهمیت می باشد، لذا مسیریابی در اینگونه فضاها، توجه خاصی را می طلبد. در این مقاله تلاش شده است با توجه به مطالعات انجام شده و بررسی نظریات و پژوهش های صورت گرفته، به ارائه راهکارهای طراحی در این محیط ها با هدف آسان سازی مسیریابی پرداخته شود. بدین منظور با روش تئوری مبنا به بررسی نظریات و تدوین چارچوب نظری برای عوامل مؤثر بر فرایند مسیریابی افراد پرداخته و سپس با توجه به کارکرد و سازمان فضایی در بیمارستان ها، راهکارهای طراحی در این محیط ها بیان شده است.
عوامل مؤثر بر روند تحول مساکن روستایی در شهرستان ممسنی (نمونه موردی: روستای چمگل)
حوزه های تخصصی:
کانون های روستایی در قامت اولین صورت از اجتماعات انسان های یکجانشین در طی تاریخ و به ویژه از آغاز جنبش مدرنیسم به این سو، فرایندهای تحول و تکامل بسیاری را در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و کارکردی خویش تجربه نموده اند. یکی از مهم ترین اینگونه تغییرات، دگرگونی در سیما و کالبد فیزیکی روستاها می باشد؛ که متناسب با شرایط و مقتضیات زمان و مکان و نیز در راستای نحوه ی گذران معیشت و ساختار فرهنگی روستاییان تحول و توسعه عمده ای را پذیرا گشته است. در کشور ما به دنبال انجام دگرگونی های وسیع اجتماعی در دهه چهل و بعد از آن با انقلاب اسلامی 57 و به تبعیت از آن رسوخ شیوه زندگی شهری به نواحی روستایی شاهد تغییرات وسیع در فضای کالبدی و نوع معماری روستاها بوده ایم. در این تحقیق که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تاریخ نگاری انجام گرفته است، تلاش است، با انجام مطالعات وسیع میدانی و کتابخانه ای به بررسی و شناخت نوع معماری مساکن و روند تحولات کالبدی نواحی روستایی شهرستان ممسنی با موردشناسی روستای چمگل از آغاز برپایی این روستا تاکنون بپردازد. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب می باشد که روستای مورد مطالعه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی و نیز متناسب با دوره های زمانی، نوع خاصی از شیوه ی معماری در زمینه ساخت مسکن را تجربه نموده است. در این راستا تحول در شیوه معیشت روستاییان به ویژه افزایش درآمد و قدرت خرید خانوارهای روستایی، افزایش ارتباط روستاییان با شهرهای همجوار و بالأخص ارائه وام نوسازی مسکن از سوی بنیاد مسکن نقش برجسته ای را در تحول مساکن روستای چمگل ایفا نموده اند.
تبیین نقش هوش هیجانی و مهارت سیاسی در رابطه بین سبک رهبری تحول افرین مدیران با رضایت شغلی کارکنان (مطالعه موردی شهرداری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۲۴۸-۲۳۷
حوزه های تخصصی:
رهبری تحول آفرین یکی از پارادایم های رهبری در روانشناسی سازمانی است که مورد تحقیق گسترده ای قرار گرفته است. رهبری تحول آفرین، رضایت زیردستان و اعتماد آنان به رهبری و به علاوه تعهد عاطفی آنان را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش هوش هیجانی و مهارت سیاسی در رابطه بین سبک رهبری تحول افرین مدیران با رضایت شغلی کارکنان بود. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارمندان پیمانی و رسمی شهرداری در شهر بندرعباس بودند (300 نفر) که به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه پژوهش با جامعه برابر است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تجزیه و تحلیل چند متغیره (معادلات ساختاری) توسط نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج این آزمون نشان می دهد که متغیرهای هوش هیجانی، مهارت سیاسی و سبک رهبری مدیران بر رضایت شغلی کارکنان در سازمان تأثیر گذارند. از طرفی متغیرهای مهارت سیاسی و هوش هیجانی با تاثیر بر سبک رهبری تحول گرا منجر به افزایش رضایت شغلی کارکنان می شود.