فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
183 - 202
حوزه های تخصصی:
اقلیم تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسان ساز در سطح جهانی و منطقه ای در حال تغییر است. امروزه، مدل های سری CMIP، منابع داده ای چند مدلی را به منظور بهبود پژوهش های علمی در راستای شناخت تغییر اقلیم و خطرپذیری اقلیم آینده در مقیاس منطقه ای یا محلی و توسعه رهیافت هایی برای سازگاری با اقلیم ارایه می دهند. با این وجود، ثابت شده است که این مدل ها قادر به حل جزئیات ویژگی های تغییر اقلیم در مقیاس های مذکور نیستند. به منظور پرکردن این خلا، روش های مقیاس کاهی ( دینامیکی و آماری)، به عنوان راه های چند روشی به منظور بدست آوردن پیش نگری های با قدرت تفکیک مناسب از مدل های جهانی اقلیمی بکار می روند. ارائه اطلاعات مطمئن تر اقلیمی به صورت چند مدل، چند روش و چند مقیاس (M5S) می تواند به تصمیم گیران بخش-های مختلف همچون آب و کشاورزی در پاسخ به تغییرات اقلیم کمک نماید. در این راستا، در این پژوهش با هدف ارایه سناریوهای آتی اقلیمی دما و بارش در حوضه کشف رود (دشت مشهد) از دو روش مقیاس کاهی آماری (SDSM و BCSD) و یک مدل منطقه ای اقلیم (RegCM) استفاده شده است. برونداد مدل اقلیمی CanESM2 برای دوره حاضر (2005-1984) و دوره آینده نزدیک (2050-2021) با سه روش مذکور، مقیاس کاهی شد. نتایج نشان داد میانگین دما در حوضه کشف رود در تمام فصل ها افزایش می یابد (با سه روش). تغییرات بارش دارای نوسانات زیادی است. در دوره آتی، بارش تا 4 و 9 درصد تحت این سناریوی با دو روش SDSM و RegCM کاهش می یابد که از لحاظ آماری معنی دار نیست در حالیکه با استفاده از روش مقیاس کاهی BCSD، بارش به طور معنی داری تا 24 درصد در ایستگاه مشهد افزایش خواهد یافت.
راهکارهایی برای توسعه عدالت محور و اصلاح پراکنش زیرساخت ها و تأسیسات گردشگری در ایران
حوزه های تخصصی:
لازمه توسعه پایدار در بخش گردشگری وجود زیرساخت ها و تأسیسات لازم برای گردشگری است که شامل طیفی از سازه ها، دستگاه های اساسی و مؤسسات خدماتی است که به تسهیل و رونق سفر منجر می شوند. از مشکلات مهم توسعه گردشگری، در ایران، پراکنده نبودن این زیرساخت ها و تأسیسات به گونه ای متوازن و متعادل در سطوح ملی و استانی است. اغلب این زیرساخت ها در چند استان مهم و به خصوص در شهرهای بزرگ متمرکز شده اند. این مسئله موجب هدایت عمده جریان گردشگری به این مقاصد، مغفول ماندن بسیاری از مقاصد مستعد و بالقوه گردشگری و، به تبع آن، توزیع ناعادلانه منافع و عواید حاصل از گردشگری در سطوح ملی و استانی شده است. در این مطالعه، تلاش شده است تا، با به کارگیری روشی شامل استفاده از مطالعات پیشین و سیاست های توسعه در ایران، تحلیل اسناد بالادستی گردشگری، مطالعات تطبیقی سیاست های دیگر کشورها و همچنین تحلیل داده های مستخرج از سالنامه های آماری، ضمن شناسایی وضعیت فعلی پراکندگی زیرساخت های گردشگری در پهنه جغرافیایی ایران، راهکارهایی برای توسعه این گونه زیرساخت ها در سراسر کشور، با رویکردی متوازن و عدالت محور، ارائه شود. از این طریق، می توان نقش صنعت گردشگری در رونق اقتصادی مناطق کمتر برخوردار کشور، اشتغال و ایجاد رفاه و آسایش برای ساکنان این مناطق را پررنگ تر کرد.
اثر رضایتمندی گردشگران بر وفاداری به برند مقصد گردشگری با استفاده از متغیر میانجی رضایت گردشگران تجاری در جهان پساکرونا (گردشگران شرق آسیا)
حوزه های تخصصی:
ﺑﺎ توجه به گسترش ﺻﻨﻌﺖ ﮔﺮدﺷﮕﺮی در جهان و وﺟﻮد قابلیت ها و ظرفیت های ﻓﺮاوان ایران برای ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ ، اﻃﻼﻋﺎت و آﻣﺎرﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺣ ﺎکی از ﻋﻤﻠکﺮد ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ای ﻦ ﺻﻨﻌﺖ در ایﺮان اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ می رسد یکی از دﻻیﻞ اﺻ ﻠی ای ﻦ اﻣ ﺮ جدی نگرفتن اﻧﺘﻈﺎرات و ﺗﺮﺟیﺤﺎت ﮔﺮدﺷ ﮕﺮانی است که وارد ایران می شوند؛ همچنین ﺗ ﻼش نکردن برای اﻓﺰایﺶ رﺿﺎیﺖ گردشگران از دیگر علل آن است. هدف از این پژوهش بررسی اثر رضایتمندی گردشگران بر درخشندگی برند مقصد گردشگری با استفاده از متغیر میانجی رضایت گردشگران تجاری در جهان پساکرونا است. متغیرهای مستقل این پژوهش عجین شدن با مقصد، اقتصاد سفر، تجربه کاری و خودباوری است. متغیر میانجی رضایت گردشگران، و متغیرهای وابسته تبلیغات دهان به دهان و تمایل به بازدید مجدد از مقصد است. تحقیق با روش توصیفی پیمایشی صورت گرفته و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده گردشگران آسیایی است که به شهر تهران سفر کرده اند. بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر برای نمونه پژوهش انتخاب شده اند. تحلیل های آماری با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آموس انجام شده است. برای تعیین ارتباط علّی بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری و سطوح معناداری استفاده شده و برای آزمودن فرضیه ها p_value کوچک تر از 05/0 درنظر گرفته شده است. نتایج پژوهش شامل دوازده فرضیه است که به جز دو فرضیه، بقیه فرضیه ها تأیید شده اند.
عوامل موثر بر کنشگری اتحادیه اروپا در حل منازعه ترانسنیستریا بر مبنای الگوی مجتمع های امنیتی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
170 - 195
حوزه های تخصصی:
ترانسنیستریا، یک منازعه ژئوپلیتیک غیرفعال با نقش آفرینی روسیه و اتحادیه اروپا است. سیاست های اتحادیه اروپا در منطقه ترانسنیستریا، در قالب سیاست همسایگی اروپا و به طور مشخص طرح مشارکت شرقی می گنجد. هدف این پژوهش دریافتن این مسئله است که چرا با وجود تلاش های اتحادیه اروپا، منازعه ترانسنیستریا در وضعیت غیرفعال باقی مانده و دورنمای روشنی نیز برای حل آن مشاهده نمی شود؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه مجتمع های امنیت منطقه ای بوزان و ویور استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که ترانسنیستریا قسمتی از مجتمع امنیتی منطقه ای است که تحت نفوذ روسیه قرار دارد و تلاقی آن با مجتمع امنیتی طراحی شده در طرح مشارکت شرقی، به اتحادیه اروپا اجازه حل وفصل منازعه را نمی دهد. تفاوت ساختار قدرت در دو مجتمع، در شکست این فرآیند تاثیر دارد. ماتریس مجتمع های امنیتی منطقه ای در این حوزه از نوع متمرکز با زیرشاخه های قدرت برتر و نهاد برتر بوده و همین امر بر پیچیدگی حل منازعه افزوده است.
Principles of the School of Humanist Geopolitics (A New Approach and way to the Political and Moral Life of Humankind)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Geopolitics as a branch of political geography is scientific in nature and, similar to other scientific disciplines, has two aspects: basic (fundamental) and applied. The basic aspect deals with the production of scientific theories, theoretical propositions and the development of geopolitical knowledge. The applied aspect deals with the production of practical theories, patterns and practical geopolitical methods to meet the needs of nations, countries and human societies. Applied knowledge of geopolitics, like applied propositions and theories of other disciplines, can be affected to some extent by worldviews, ideologies, cultures, attitudes, as well as the interests of nations, political users, and governments.
Therefore, geopolitical science and knowledge, similar to other scientific disciplines, are inherently worthwhile and useful, and must be developed to meet the needs of nations and humankind. However, geopolitical knowledge must not be abused by governments and political actors on any scale, whether global, national or local. In contrast, it must be at the service to provide the needs of the citizens, human constructs, nations and human societies. Also, governments and political actors should exercise it in the same direction.
Accordingly, the author (Dr. M. R. Hafeznia) has established and proposed a new theoretical /practical approach in the application of geopolitical science and knowledge in the political and moral life of humankind and human constructs, especially nations, under the title of "The Humanist Geopolitics". This view was published for the first time in the form of an article under the same title by the author in Geopolitics Quarterly, Volume: 3, No 4, Winter 2008, and later in the Journal of Conflicts in France, Paris in 2015. Since this geopolitical school has attracted the attention of some interested readers and has raised some questions and ambiguities for them, the author decided to formulate its principles and make them available to those interested to clarify the attitude and dimensions of this school of thought, with the hope that a step can be taken in the direction of relieving the suffering of humankind as the chosen ones by the God as creator of the universe and enhancing the living pattern of humankind and human constructs.
The Role of Indonesian and Egyptians’ NGOs in Democratisation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
289 - 306
حوزه های تخصصی:
The emergence of Non Government Organizations (NGOs) in various fields of life is proof that civil society is essential in building a democratic society. NGOs can educate citizens and communities on their fundamental rights to create a democratic state and world order life. NGOs in Indonesia and Egypt have played a significant role in strengthening democratic movements by empowering civil society. This study examines NGOs’ role in democratization in Indonesia during the reign of President Suharto and Egypt under the leadership of President Hosni Mubarak. In carrying out their functions, NGOs take a stand as a balancing force for the state and agents of community empowerment. The NGOs’ elements struggle in producing an ideal democratic society order in these two countries facing their respective challenges. Some NGOs challenge building democratic society such as military domination, party hegemony systems, and robust state control over society. To encourage democratization in Indonesia and Egypt, NGOs have contributed to building democratic practices, improving democratic performance, strengthening civil rights, monitoring elections, and promoting corruption eradication. The strengthening of democracy by NGOs in Indonesia and Egypt has impacted building political openness, awareness of citizens' political rights, and pro-society public policies.
تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
123 - 136
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی انجام شده است. در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات مرتبط، عوامل مؤثر بر پایداری زنجیره تأمین استخراج شد. سپس، با استفاده از نظر خبرگان، از میان عوامل مذکور، 27 عامل که در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی ایفای نقش می کنند تعیین شد. در مرحله بعد، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شدند. علاوه برآن، با به کارگیری روش دیمتل، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معیارهای اصلی (اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و نهادی) تعیین شد. نتایج نشان داد که به ترتیب معیارهای مهارت کادر درمانی و امنیت کشور از مهم ترین عوامل در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی هستند. همچنین، با استفاده از روش دیمتل مشخص شد که به ترتیب عوامل اقتصادی و نهادی (حاکمیتی) در دسته عوامل تأثیرگذار، و عوامل اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی در دسته عوامل تأثیرپذیر قرار می گیرند. در پایان، پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی در حوزه موردنظر ارائه شده است.
فراوانی ورود چرخندهای مدیترانه ای به ایران و اثر آن ها بر بارش های فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
159 - 176
حوزه های تخصصی:
نوسان بارش در سطح کشور بحران های زیست- محیطی زیادی را در سال های اخیر ایجاد نموده است. در این پژوهش به منظور بررسی روزهای توأم با بارش فراگیر در ایران، دو گروه پایگاه داده شامل داده های جو بالا و داده های سطح زمین مورد واکاوی قرار گرفت. داده های جو بالا شامل؛ ارتفاع ژئوپتانسیل (متر)، فشار سطح دریا (هکتوپاسکال) که برای دوره ی آماری 1363 تا 1392 (1986 تا 2013) در ابعاد مکانی، 10 تا 60 درجه عرض شمالی و 40- تا 80 درجه طول شرقی از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا و پژوهش های جوی (NCEPNCAR) اخذ گردید. این ابعاد به منظور شناسایی سیرچرخندهایی که از دریای مدیترانه به ایران انتقال یافته انتخاب شد. داده های سطح زمین، از داده های میان یابی شده ی بارش روزانه ی 2939 ایستگاه و 19724 روز بر روی یاخته هایی به ابعاد 14×14 کیلومتر به روش کریجینگ در طی دوره ی آماری به دست آمد. به منظور تحلیل بارش های فراگیر منطقه، نمایه پایه ی صدک 25 ام برای بررسی انتخاب شد. بر اساس این صدک هرگاه 5 درصد از ایران دارای بارش باشد به عنوان روز بارش فراگیر برگزیده خواهد شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بر اساس مسیر چرخندهای انتقال یافته به ایران هرگاه این مسیرها با دریای سرخ و سیاه ادغام گردد بر تأثیر آن ها بر رخداد بارش و فراوانی آن ها افزوده می شود. در زمان رخداد بارش در نواحی غرب و شمال غرب ایران بارش های یکنواختی تجربه شد، درحالی که نواحی شرق و شمال شرق ایران تحت تأثیر سیکلون های کم توان قرار گرفت و درنتیجه رخداد بارش در این نواحی بطور چشم گیری سیر نزولی پیدا کرد.
واکاوی الگوی توانمندسازی اجتماع محور در روستاهای منطقه مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
185 - 214
حوزه های تخصصی:
الگوهایی گوناگون از توانمندسازی جوامع محروم ارائه شده است، ولی تناسب آنها با شرایط جغرافیایی و زمانی مناطق مختلف امکان استفاده از آنها را محدود می کند. در نگاهی کلی، الگوی توانمندسازی از سوی متخصصان بهداشت و روان شناسی، مدیریت و جامعه شناسی و نیز صاحب نظران مسائل اجتماعی در جهان بسط و توسعه یافته است. هدف مطالعه حاضر دستیابی به الگویی برای توانمندسازی جوامع محروم در منطقه مکران با تاکید بر رویکرد توانمندسازی اجتماع محور در مناطق روستایی بود. بدین منظور، با توجه به جامعه مورد نظر، از روش کیفی به طور غالب استفاده شد و در عین حال، برای سنجش سطح توسعه و دستیابی به نمونه های آزمایشی، روش کمی به کار رفت. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، گروه متمرکز در سطوح مختلف به همراه مشاهده مشارکتی بود. یافته های پژوهش نشان داد که باید توانمندسازی هم «از پایین به بالا» و هم «از بالا به پایین» اجرا شود؛ به ویژه، توانمندسازی در این جامعه مجموعه ای درهم تنیده از توانمندسازی افراد، نهادها و حکمرانان و نیز مدیران و کارشناسان سازمانی است. از این رو، باید الگوی توانمندسازی بر پایه این سه گروه و با تاکید بر آموزش عمومی و مهارتی طراحی شود.
ارزیابی کمی شاخص تاب آوری لرزه ای شهری (مطالعه موردی: مناطق 1 و 3 شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
229 - 246
حوزه های تخصصی:
تاب آوری یک رویکرد جدید در جهت ایجاد جامعه ای انعطاف پذیر در برابر مخاطرات طبیعی به شمار می رود. تاب آور نمودن شهرها در برابر این مخاطرات، به منظور کاهش آسیب پذیری و مدیریت ریسک سوانح امری لازم و ضروری است. یکی از مهم ترین خطراتی که امروزه برای بسیاری از شهرها وجود دارد، احتمال رخداد زلزله می باشد. ازاین رو با به کار بردن مفهوم تاب آوری در شهرها می توان از اثرات زلزله های مخرب کاست و به بازگشت اوضاع به شرایط قبل از حادثه کمک نمود. در این مقاله به منظور آشنایی بیشتر با موضوع تاب آوری شهری و روش تجزیه وتحلیل آن، مناطق 1 و 3 شهر زنجان به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب و ازنظر تاب آوری در برابر زلزله، مقایسه شده اند. مدل استفاده شده در این مطالعه بر مبنای شاخص های تاب آوری می باشد که وزن این شاخص ها به وسیله روش تحلیل سلسله مراتبی و تقسیم پرسش نامه در میان صاحب نظران و بعدازآن انجام تحلیل های آماری بر داده های مستخرج از این پرسش نامه ها به دست آمده است. درنهایت میزان نهایی تاب آوری شهری در برابر زلزله در این مناطق با استفاده از روابط پیشنهاد شده محاسبه گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که میزان نهایی تاب آوری در منطقه 1 برابر با 432/0 و در منطقه 3 برابر با 392/0 می باشد. بدین ترتیب با کمی سازی تاب آوری، این موضوع برای مسئولان و مهندسین فعال در این مناطق، قابل درک خواهد بود و آن ها را به سمت یافتن راهکارهایی به منظور ارتقا میزان تاب آوری شهری در برابر زلزله ترغیب می نماید.
بررسی و سنجش تاب آوری شبکه ارتباطی شهر کرج (مطالعه موردی: خیابان های شهید بهشتی و آزادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
151 - 173
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: در سال های اخیر، مطالعه درباره مفاهیم تاب آوری در مقیاس های شهری و منطقه ای توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است، هرچند سطح و تعداد این مطالعات در مقیاس شهری بیش از مطالعات انجام شده دیگر در مقیاس های بالاتر است. ازاین رو، خلأ این دسته از مطالعات در حوزه مطالعات منطقه ای نمایان است. هدف: هدف اصلی از این تحقیق بررسی و سنجش تاب آوری شبکه ارتباط شهر کرج است. در این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای معیارها و زیرمعیارهای مهم در افزایش میزان تاب آوری راه ها مشخص و سپس در محورهای انتخابی موردبررسی و ارزیابی قرار گرفته است. شش معیار تدوین شده در این پژوهش، تاب آوری حرکت سواره، تاب آوری عابران پیاده و دوچرخه سواران، تاب آوری در برابر سوانح طبیعی، مدیریت کارآمد حمل ونقل، تاب آوری در برابر شرایط نامساعد آب و هوایی و تاب آوری در برابر جرم است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است. از سوی دیگر، روش تحقیق، توصیفی تحلیلی با رویکرد ترکیبی (کمی- کیفی) است. یافته ها: محورهای انتخابی این پژوهش، خیابان شهید بهشتی و خیابان آزادی شهر کرج می باشند. بر اساس ارزیابی های انجام شده در این پژوهش به روش تحلیل سلسله مراتبی، سطح تاب آوری این محورها متوسط و کم است. از راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای تاب آوری می توان پیاده راه نمودن بخش های پرتردد پیاده خیابان های موردبررسی، اجرای طرح های ترافیکی مانند زوج و فرد نمودن تردد در معابر عبور وسایل نقلیه، کنترل سرعت وسایل نقلیه و تأمین حرکت ایمن برای عابران پیاده از طریق روش های آرام سازی، استفاده از ابزار کنترل سرعت، احداث روگذر یا زیرگذر عابر پیاده در نقاط پرخطر و ... اشاره نمود.
شناسایی و اولویت بندی جاذبه های موسیقایی مؤثر در توسعه گردشگری کودک (مطالعه موردی: شهر خلاق سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
279 - 295
حوزه های تخصصی:
گردشگری امروز فراصنعتی فراگیر است که تمامی اقشار جامعه از جمله کودکان را که بخش سرنوشت ساز جامعه اند دربر می گیرد. از دیگر سو، شهرهای خلاق، با داشتن ظرفیت های لازم برای گردشگری نسل سوم، می توانند در توسعه گردشگری کودک و فعال تر و خلاق تر کردن این گروه از جامعه سهم مؤثرتری به عهده گیرند. به این منظور، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی جاذبه های تأثیرگذار موسیقایی شهر خلاق سنندج در گردشگری کودک انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ هدف، بنیادی کاربردی است و با روش اسنادی و کتابخانه ای و کسب آرای خبرگان از طریق پرسش نامه و استفاده از روش دیمتل، به منظور یافتن تأثیرگذارترین جاذبه های موسیقایی این شهر خلاق یونسکو، انجام پذیرفته است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق تکمیل پرسش نامه ماتریسی توسط افراد شناسایی شده در اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان کردستان، شهرداری سنندج، استادان دوره راهنمایان گردشگری کودک و انجمن موسیقی شهر سنندج گردآوری شده است. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، از میان 25 جاذبه موسیقایی شهر خلاق سنندج که از مطالعه ادبیات به دست آمده اند، چهار جاذبه موسیقی زنده، گردشگری موسیقی، موسیقی محلی و جشنواره های موسیقی با بالاترین تأثیرگذاری و تعامل تعیین شدند که در سمت بالا و راست نمودار علّی جاذبه ها قرار گرفته اند. به این ترتیب، اگر برنامه ریزان گردشگری کودک در شهر سنندج، نخستین شهر خلاق موسیقی ایران، به این عوامل توجه کنند، می توان به توسعه گردشگری موسیقی کودک، به مثابه یک سرمایه ملی، امیدوار بود.
واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 81
حوزه های تخصصی:
ایران کشور است که هرساله با طوفان های تندری زیادی روبه رو است. لذا در پژوهش حاضر به توزیع زمانی و مکانی و همچنین واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در بخش وسیعی از فلات ایران پرداخته شد. بدین منظور از داده های مربوط به روزهای همراه با طوفان تندری، 20 ایستگاه همدید در فلات ایران با تأکید بر نیمه شرقی کشور و همچنین داده های ارتفاع ژئوپتانسیل (hgt)، امگا (Omega) و رطوبت ویژه (Shum) در طول دوره آماری 2010 تا 2015 استفاده شد. پس از استخراج روزهای همراه با طوفان تندری، با استفاده از نرم افزار GIS Arc و روش IDW نقشه های توزیع زمانی و مکانی تهیه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار GrADS نقشه های همدیدی لازم در ترازهای مختلف جو تهیه و تحلیل گردید. بررسی های ترمودینامیکی نیز با استفاده از نمودارهای Skew-t و شاخص های CAPE و PWAT انجام شد. نتایج حاصل از توزیع زمانی و مکانی نشان داد که در مقیاس ماهانه، از ایستگاه جیرفت در استان کرمان به سمت عرض های بالا در ماه های آوریل و می، بیشترین فراوانی طوفان تندری وجود داشته و به طرف عرض های پایین تر از ماه دسامبر تا فوریه فراوانی طوفان های تندری بیشتر می گردد. در مقیاس فصلی نیز در نیمه شمالی منطقه موردمطالعه بیشترین رخداد طوفان های تندری در فصل بهار دیده می شود؛ درحالی که در نیمه جنوبی بیشترین فراوانی مربوط به فصل زمستان است. درمجموع در همه مناطق موردمطالعه در طول سال کم و بیش پتانسیل رخداد طوفان تندری وجود دارد. نتایج حاصل از واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در روزهای همراه با طوفان تندری، اُمگای منفی و صعود و ناپایدار هوا حاکم بوده و از سوی دیگر، نفوذ رطوبت به جو منطقه و قرارگیری در زیر سرد چال ها و جلوی ناوه، شرایط را برای رخداد این پدیده فراهم می کند. بررسی نمودارهای skew-t و شاخص های CAPE و PWAT نیز بیانگر وجود رطوبت بیشتر در روز طوفان نسبت به روز قبل از طوفان و ناپایداری ناشی از صعود همرفتی شدید (حدود دو برابر) در روز رخداد طوفان تندری است.
نکاتی چند درباره وضعیت حقوقی ایران در دریای خزر
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
10 - 18
حوزه های تخصصی:
سوالی که میخواهم در ابتدا مطرح کنم این است که چرا ایران پس از گذشت یک قرن از عقد معاهده دوستی با شوروی در 26 فوریه ۱۹۲۱ میلادی برابر با 18 اسفند 1299 شمسی و در پی آن معاهده بازرگانی و بحرپیمایی در 25 مارس ۱۹۴۰ میلادی برابر با 5 فروردین 1319 شمسی که هنوز معتبر هستند موفق نشده است وضعیت حقوقی خود را در دریای خزر مشخص نماید و به عبارتی سهم خود را از دریای خزر بگیرد. به نظر من برای پاسخ به این سوال باید سه عامل مهم را در نظر گرفت: ۱- عدم توازن قدرت میان ایران و روسیه شوروی 2- عدم موفقیت ایران در پرکردن خلا قدرت ایجاد شده پس از فروپاشی شوروی ۳- مشکلات ناشی از ویژگی های طبیعی دریای خزر
روندپژوهی تاریخی و آینده فدرالیسم عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
84 - 115
حوزه های تخصصی:
عراق همواره اسیر بی ثباتی سیاسی بوده است. در نوشتار حاضر، برپایه ی روند پژوهی تاریخی، آیند ی فدرالیسم عراق در افق 2030 بررسی شد. گردآوری داده ها به روش دلفی و با بهره گیری از نرم افزار میک مَک صورت گرفت. پیش انگاره ها، در قالب سناریوهای مطلوب(عراق، در حالت فدرالیسم واقعی همراه با عدم تمرکز و تقسیم متوازن ثروت و قدرت)، خوشبینانه(تداعی کننده ی حالت فعلی عراق و تداومِ نظام سیاسیِ بی ثبات و فاقدِ اقتدار) و بروز بحران(فروپاشی عراق و برجسته شدن خواست های استقلال طلبانه و بازگشت نظام سیاسی به شکل اقتدارگرایانه) مطرح گردیدند. دو پرسش پژوهش چنین بود: تاریخ معاصر عراق چه پیش زمینه ها و مقتضیاتی را برای فدرالیسم پدیدار کرده است؟ چه سناریوهایی درباره ی وضعیت آینده ی فدرالیسم در عراق قابل ارائه هستند؟ یافته های نوشتار، نشان دهنده ی احتمالِ بروز دو سناریوی خوشبینانه و بروز بحران، در افق 2030 برای فدرالیسم عراق است.
روند تغییرات مولفه های جوی چرخه آب (بارش و آب قابل بارش) در حوضه های آبریز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های مهم در عصر حاضر، رقابت جهت دسترسی به منابع آب می باشد. بارش به عنوان یکی از عناصر بنیادی چرخه آب شناختی و سامانه اقلیم، دارای تغییرپذیری زمانی و مکانی بالایی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشکی مانند ایران است. تغییرات زمانی آن به علت تغییرپذیری رطوبت و گردش جو می باشد. به همین منظور در این پژوهش روند تغییرات هم زمان آب قابل بارش (رطوبت جو) و بارش بر روی حوضه های آبریز ایران جهت شناسایی ارتباط بین تغییرات این دو متغیر بررسی شده است. برای این هدف داده های ماهانه بازکاوی شده ( ERA5 ) بارش و آب قابل بارش از مرکز پیش بینی میان مدت اروپا ( ECMWF ) در بازه 1979- 2019 اخذ گردید. روند تغییرات ماهانه، فصلی و سالانه این دو متغیر با استفاده از آزمون من-کندال بررسی شد. نتایج حاکی از روند کاهشی هر دو متغیر، در فصل زمستان در حوضه های آبریز شرق و نواحی مرکزی کشور و در مقابل روند افزایشی هر دو متغیر در فصل پاییز در اکثر حوضه ها آبریز دارد. بررسی سالانه نشان داد بارش در حوضه های شرقی کشور روند کاهشی را تجربه کرده اند اما آب قابل بارش در حوضه های غرب، جنوب، جنوب غرب و شمال روند افزایشی داشته است. این تحقیق نشان داد که پتانسیل رخداد بارش های رگباری و شاید سنگین، به دلیل افزایش آب قابل بارش، می تواند بیشتر گردد.
بررسی و پردازش دیداری تاب آوری شهری با تکنیک PROMETHEE- GAIA (موردمطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
129 - 149
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی به عنوان برترین شکل سکونت گاه انسانی، ارتقای پایداری و تاب آوری آن، یک اولویت است؛ لذا مطالعات تاب آوری شهری و نحوه سنجش آن در شهرها اهمیت می یابد. این در حالی است که با وجود پیشرفت های مهم در سال های اخیر در این زمینه، روش های موجود برای اندازه گیری تاب آوری شهری، تنها به تحلیل آن برای اختلالات خاص، یا از منظر تاب آوری مهندسی بوده است. بر اساس ضرورت موضوع این پژوهش با استفاده از مدل سازی PROMETHEE ابتدا اقدام به شناخت مبانی مدیریت بحران ناشی از زلزله نموده و در مرحله بعد به تحلیل آماری شهر ایلام پرداخته است. لازم به ذکر است پژوهش حاضر دارای رویکرد توسعه ای – کاربردی و روش تحقیق ترکیبی از روش های (توصیفی، تحلیلی، کتابخانه ای و میدانی) است. همچنین جهت تحلیل و ترسیم از نرم افزارهای GRAFER، EQS، EXCEL و ArcGIS، VPLS و AMOS-SPSS دیگر برنامه های موردنیاز استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است بر اساس طرح ریزی GAIA تنها نواحی 12، 3، 8، 5 و 6 بیشترین تاب آوری شهری را نسبت به دیگر نواحی دارا هستند و از نظر شاخص سازی سه معیار تأسیسات و تجهیزات، فضای سبز و حمل ونقل در شهر ایلام باعث به وجود آمدن چنین فضایی گردیده است. همچنین بر اساس الگوی شبکه ای تاب آوری میزان فی مثبت ناحیه 12 شهر ایلام برابر 81/0درصد و میزان فی منفی آن برابر 19/0 است. درنهایت بر اساس رتبه بندی کمی مدل PROMETHEE ناحیه 12 شهر ایلام با میزان 6231/0 درصد تاب آورترین و ناحیه 9 شهر ایلام با میزان 4306/0- درصد آسیب پذیرترین ناحیه شهری است.
پهنه بندی مناطق کشور بر اساس شاخص های ژئوپلیتیکی اثرات تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
123 - 144
حوزه های تخصصی:
امروزه بزرگ ترین تهدید زیست محیطی کره زمین، گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی است. پیامدهای تغییر اقلیم منجر به کمبود آب و مواد غذایی، بیماری، بیکاری و مهاجرت، فقر، بحران در خصوص منابع و بی ثباتی می گردد. هدف از انجام این پژوهش پهنه بندی مناطق کشور بر اساس شاخص های ژئوپلیتیکی اثرات تغییر اقلیم می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها و اطلاعات اسنادی و پیمایشی و با ابزار پرسش نامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش به صورت هدفمند و شامل صاحب نظران و متخصصین در حوزه تغییر اقلیم شاغل در سازمان های هواشناسی، محیط زیست و پدافند غیرعامل است. پرسش نامه بر اساس شاخص های اثرات تغییر اقلیم و ژئوپلیتیک طراحی و پس از توزیع ، تعداد 60 پرسشنامه جمع آوری گردید. سپس به وسیله آزمون مقایسه ای فریدمن اولویت بندی پارامترهای تأثیرگذار تغییر اقلیم بر ژئوپلیتیک پرداخته که به ترتیب عبارت اند از 1- فقر و بیکاری 2- خشک سالی 3 – امنیت اجتماعی 4-تولید محصولات استراتژیک کشاورزی و دامی 5-سلامت و بهداشت عمومی و 6-حفظ تعادل اکوسیستم بیشترین تأثیر را در ژئوپلیتیک کشور خواهد داشت. پس ازآن با استفاده از نرم افزار (GIS) پهنه بندی کشور به اعتبار اثرات تغییر اقلیم در مناطق کشور ترسیم گردید. بر اساس یافته های تحقیق، با توجه به شاخص های ژئوپلیتیکی اولویت بندی شده، اثرات تغییر اقلیم در استان های سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد، قم، بوشهر و البرز بیشترین ضربه پذیری را خواهند داشت. بدین منظور دولت با یک برنامه ریزی میان مدت و بلند مدت می تواند در کاهش چالش های ژئوپلیتیکی ناشی از اثرات تغییر اقلیم در این مناطق تاثیرگزار باشد. در پایان بر لزوم اجرای روش های مؤثر ازجمله آبخیزداری و استفاده از انرژی های پاک جهت کاهش انتشار گازهای گلخانه ای برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم تأکید شده است.
آنتروپی های سیاسی و ژئوپلیتیکی موثر بر فروپاشی حکومت ها (مورد مطالعه: اتحاد شوروی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
214 - 244
حوزه های تخصصی:
برونداد حکومت به عنوان یک سیستم سیاسی در مقیاس داخلی تولید امنیت، افزایش رفاه و آسایش و در بعد خارجی نیز تعامل با کشورهای دیگر، تقویت حضور در عرصه های مختلف بین المللی و تعقیب منافع ملی کشور است. کوتاهی سیستم سیاسی در انجام وظایف خویش باعث پیدایش آنتروپی های گوناگون می گردد. این پژوهش که از نوع توصیفی-نحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، تلاش می کند مهم ترین آنتروپی های موثر در فروپاشی حکومت ها را تبیین نماید. با توجه به قلمرو پژوهش، دو گروه از آنتروپی ها مورد بررسی قرار گرفته اند: آنتروپی هائی که بنیان سیاسی دارند و آنتروپی هائی که دارای بنیان ژئوپلیتیکی هستند. یافته های پژوهش تاکید دارند که مهم ترین آنتروپی هائی که یک سیستم سیاسی را تهدید می کنند عبارتند از: فساد اداری-سیاسی، کاهش سطح و میزان سرمایه اجتماعی، محدود شدن آزادی های فردی، و آزادی بیان، واگرائی و چالش های ژئوپلیتیکی. دوام و تقویت آنتروپی ها باعث تضعیف بیشتر سیستم و بازخورد منفی آن باعث حرکت سیستم سیاسی به سمت وضعیت آنتروپیک می گردد و دوام وضعیت آنتروپیک به میرائی و در نهایت به فروپاشی منتهی می گردد؛ سرنوشتی که اتحاد شوروی به آن گرفتار شد.
تبیین مؤلفه های کلیدی افزایش تاب آوری کالبدی شهر تهران در برابر زلزله با رویکرد تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: منطقه 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
161 - 182
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد تحلیل ساختاری به تبیین مؤلفه های افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در برابر زلزله می پردازد. علت انتخاب این محدوده، تراکم جمعیتی بالا و بافت آسیب پذیر این منطقه از شهر تهران است. این پژوهش، تحقیقی میدانی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل کلیدی تبیین کننده مؤلفه های افزایش تاب آوری کالبدی منطقه 10 شهر تهران در آینده با توجه به وضع موجود کدام اند؟ برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات موضوع بیان شده و سپس با تکیه بر تکنیک پویش محیطی، داده های تجربی مستخرج گردیده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و متخصصین شهری بوده و روش نمونه گیری، هدفمند است. در گام اول، بر پایه مرور متون نظری و ادبیات موضوع، 41 متغیر به عنوان شاخص های اولیه اندازه گیری تاب آ وری کالبدی استخراج و در گام بعدی نظرات خبرگان در مورد اثرات این متغیرها بر یکدیگر از طریق توزیع 20 پرسشنامه جمع آوری شدند. درنهایت پاسخ ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MicMac مورد تحلیل قرار گرفتند. در این تحلیل، میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر و بر روند آینده تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در برابر زلزله مشخص شد. نتایج حاکی از آن است که از بین 41 متغیر اولیه تأثیرگذار، 11 عامل در تاب آوری کالبدی منطقه 10 تهران در مقابله با زلزله اثر کلیدی دارند. این متغیرها عبارت اند از: دسترسی به شبکه معابر اصلی، دسترسی به نهادهای امدادرسان، ضوابط فنی و الگوهای ساخت وساز، دسترسی به آتش نشانی، استحکام بناهای عمومی، توزیع خدمات، بازسازی و بهسازی ساختمان های ناپایدار، کاربری زمین، کلاس دانه بندی ، حفاظت از امکانات و زیرساخت های عمومی و نسبت راه به ساختمان در محدوده موردمطالعه. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که روابط عوامل کلیدی، از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی برخوردارند.