فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدل های پیش بینی کاربری و پوشش اراضی برای برنامه ریزی استفاده پایدار از زمین در کشوری مثل ایران که بهره برداری از زمین با سرعت در حال تغییر است یک نیاز ضروری می باشد. این مطالعه با هدف مدلسازی تغییرات کاربری اراضی برای سال 1404 که افق چشم انداز توسعه ایران اسلامی می باشد با استفاده از مدل مارکوف و CA مارکوف و تصاویر ماهواره لندست در شهرستان اسفراین، استان خراسان شمالی انجام شده است. نتایج این مطالعه کاهش 5000 و 400 هکتاری را به ترتیب در سطح مراتع و اراضی کشاورزی نشان داد. به علاوه مدل پیش بینی کرد که سطح مراتع فقیر 30 هکتار و اراضی مسکونی 450 هکتار در 13 سال آینده (1404-1388) افزایش دارد. با توجه به نتایج این مطالعه، اگر استراتژی فعلی استفاده از زمین در این منطقه بدون توجه به ملاحظات توسعه پایدار تا سال 1404 ادامه داشته باشد، تخریب شدید اراضی منطقه در آینده اجتناب ناپذیر است. به طور کلی، مطالعه حاضر کارایی بالای داده های سنجش از دور در تلفیق با مدل مارکوف در مدلسازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی نشان داد و نقشه های حاصله می تواند مدیران اجرایی را برای تصمیم گیری بهتر در رابطه با آینده منطقه مورد مطالعه یاری نماید.
قله ماناسلو
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل ویکور ( مطالعه ی موردی: حوضه آبخیز آق لاقان چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره ی کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را دارد. این پدیده همه ساله موجب خسارات به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی، رسوب زایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر، سطح بندی حوضه ی آق لاقان چای ازلحاظ خطر زمین لغزش می-باشد. در این مطالعه ابتدا با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، ده عامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از مناطق مسکونی، بارش، کاربری اراضی و خاک، به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند. سپس لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، در محیط ادریسی، با استفاده از روش ویکور به عنوان یکی از روش های تحلیل تصمیم-گیری چند معیاره، انجام شد. درنهایت، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغرش، در پنج رده با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. طبق نتایج به دست آمده، 8 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و 27 درصد نیز در طبقه پرخطر قرار دارد. همچنین، طبقات با خطر متوسط، کم خطر و بسیار کم خطر به ترتیب، 31، 25 و 9 درصد مساحت حوضه را تشکیل می دهد. به طور عمده مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت کوهستانی شمال و جنوب غربی حوضه مطالعاتی، در سازندهایی با زیربنای سنگ سخت به همراه مواد رسوبی و سست سطحی، شیب های 35-20 درصد و مقدار بارش بالا (550-350 میلی متر) قرار دارند. به طورکلی نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا ازلحاظ رخداد حرکات لغزشی می باشد. لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضه مطالعاتی ضروری به نظر می رسد.
آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری ایران از منظر آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضای یک کشور به مثابه قالب سیاسی و مدیریتی فضای ملی است. در واقع تقسیمات فضای ملی جایگاه هر بخش از پهنه سرزمینی را در ساختار فضایی کشور مشخص می کند. لذا تقسیمات کشوری باید براساس اصول و چهارچوب ها و واقعیت های جغرافیایی جهت کارآمدی هر چه بهتر تنظیم گردد و یک الگوی راهبردی جغرافیایی براساس قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها را به دست دهد. این توجه به منطق جغرافیایی در ترسیم مرزهای سیاسی درون سرزمینی، برگرفته از نگاه سازماندهی و آمایش سرزمین در سطح فضای ملی، منطقه ای و محلی است. ازاین رو در مقاله حاضر سعی بر آن است تا به آسیب شناسی ژئوپلیتیکی تقسیمات کشوری در ایران براساس منطق و واقعیت های جغرافیایی و در واقع با رویکرد سازماندهی و آمایش-سرزمین پرداخته شود. سؤال اساسی این پژوهش این است که: از منظر جغرافیا و آمایش سرزمین، تقسیمات کشوری ایران دچار چه ضعف هایی است؟ پیامدها و آسیب های ژئوپلیتیکی آن در فضای سرزمینی کشور چگونه است؟ در بخش یافته های تحقیق نگارندگان به مسئله عدم انطباق تقسیمات کشوری فعلی ایران بر نواحی جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و نیز عدم توجه به مؤلفه های شکلی در سازماندهی سیاسی فضا و تقسیمات کشوری از جمله عوامل شکل و وسعت و استقرار نامتوازن مراکز استان ها پرداخته و چنین نتیجه گیری نموده اند که این آسیب ها به طور مستقیم بر توسعه، امنیت و توازن فضایی در کشور اثر منفی می گذارد. لازم به ذکر است که این مقاله از نوع تحقیقات کاربردی است و به شیوه ای تحلیلی-توصیفی نگاشته شده است.
ارائه نقشه پهنه بندی مراکز مستعد دفاعی در مناطق جنگلی با تکیه بر AHP و GIS مطالعه موردی: علی آباد کتول- استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مکانیابی مراکز مستعد دفاعی و تعیین مناطق مساعد احداث آن در بخشی از جنگل های متراکم در استان گلستان-شهرستان علی آباد کتول با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شده است. به این منظور با استفاده از نظرات کارشناسان خبره دفاعی، اساتید دانشگاه، کارشناسان نظامی و مرور منابع، لایه های اطلاعاتی درصد شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از روستاها، سنگشناسی (لیتولوژی)، تراکم پوشش گیاهی و فاصله از مناطق شهری به عنوان عوامل مؤثر بر مکانیابی مراکز مستعد دفاعی در مناطق جنگلی شناسایی شده و نقشه های مذکور در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه و رقومی گردیدند.در مرحله بعد فرم های استاندارد AHP تهیه و به منظور وزن دهی و اولویت بندی عوامل مؤثر در اختیار کارشناسان مختلف قرار گرفتند. فرم های وزندهی شده جمع آوری وهریک ازآنها به صورت جداگانه در نرم افزارExpert Choice و ماژول AHP در نرم افزار Arc GIS 9.3 مورد آنالیز قرار گرفت. نهایتاً وزن هر یک از معیارها و زیرمعیارهای مرتبط با هدف مشخص گردید. نتایج ارزیابی نشان داد که سه عامل فاصله از شهر (321/0)، فاصله از جاده (217/0) و سنگ شناسی (176/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را در مکانیابی مراکز مستعد دفاعی منطقه مورد مطالعه داشته، در حالیکه تراکم پوشش گیاهی(023/0) و جهت شیب (017/0) کمترین تأثیر را داشته اند. نهایتاً نقشه نهایی پتانسیل مراکز مستعد دفاعی با استفاده از مدل AHP در محیط نرم افزار GIS تهیه و به چهار طبقه پتانسیل کم (07/9 درصد)، متوسط (80/41 درصد)، زیاد (01/30 درصد) و خیلی زیاد (13/19 درصد) تقسیم بندی گردید.
بخش هشتم: خبیص نو
دگردیسی شهرهای جهان اسلام در فرآیند جهانی سازی مطالعه تطبیقی شهرهای ایرانی اسلامی و عربی اسلامی
حوزههای تخصصی:
ساختار و سیمای شهرهای جهان در گذر زمان و در فرآیند جهانی سازی دچار تحولات شگرفی شده اند اما میزان تغییر و تحول در هر شهر به عوامل و مؤلفه های گوناگونی بستگی دارد. در این میان شهرهای ایرانی اسلامی و عربی اسلامی طی دهه های اخیر دچار نوعی دگردیسی گردیده اند. امواج مدرنیسم و بازتاب فیزیکی آن در شهرها و سپس جریانات پست مدرنیستی اثرات بسیار مهمی بر ساخت، بافت و فونکسیون این شهرها به جای گذارده است. به بیانی دیگر مشخصه های مکانی شهرها که برخاسته از مجموعه عوامل جغرافیایی و فرهنگی و تحول یافته در بستر تاریخ است دچار استحاله شده و اثرات نامیمونی بر روابط و مناسبات شهروندان به جای گذارده اند در نتیجه شهر بی هویت، انسان های بی هویت را در خود جای داده و به این ترتیب معنا و معنویت را از فضای کالبدی شهر به دورساخته است. این مقاله با رویکردی تطبیقی و به شیوه توصیفی تحلیلی در پی کشف رمز و راز هویت زدایی از شهرهای جهان اسلام است . شیوه جمع آوری اطلاعات عموماً به روش اسنادی (کتابخانه ای) است و تئوری هدایتگر آن مبتنی بر دیالکتیک فضایی و ماتریالیسم فرهنگی می باشد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که فرآیند جهانی سازی اثرات شگرفی بر کلیه شهرهای جهان برجای می گذارد اما تحولات فیزیکی (کالبدی ) و سیمای شهرها و همچنین روابط و مناسبات اجتماعی و اقتصادی در شهرهای ایرانی- اسلامی و عربی-اسلامی به یک میزان نبوده و زمینه های جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی نقش بسیار مهمی در ین ناهمگونی داشته است.
تجزیه و تحلیل کمّی فرسایش خندقی در حوضه ی آبخیز کلقان چای (شرق سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضهی آبریز کلقان چای با مساحت 5/235کیلومتر مربع و متوسط بارندگی290 میلیمتر در جنوبشرق شهر تبریز واقع شده است. ارتفاع متوسط آن 2615 متر و شیب 92/12% است و از پتانسیل بالایی برای فرسایش خاک برخوردار است. نتایج دادههای برخی از شاخصهای ارزیابی استعداد حوضه به فرسایش خطی بویژه خندقی(نظیر Ws وHTK ) نشانگر پتانسیل بالای خندقزایی در حوضه است. متوسط فرسایش خاک در حوضهی آبخیز کلقان چای ton/ha/y 79/235 می باشد و مجموع کل فرسایش خاک حوضهton/ha/y 5552845برآورد شد که نشانگر اتلاف شدید خاکهای سطح الارضی و زراعی حوضه عمدتاً به واسطهی فرسایش آبی روانآبها به صورت خندقی میباشد. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد که بین پارامترهای طول و عمق خندقها همبستگی مثبت(75/.R=) معنیدار در سطح اطمیان 99% و بین طول و شیب محل با همبستگی معکوس معنیدار (5071/.R=) در سطح اطمیان 97%، وجود دارد. بعلاوه بین طول و عرض خندقها همبستگی مثبت معنی دار(85/.R= در سطح اطمیان 95%)، طول و ارتفاع متوسط و توپوگرافی با همبستگی مثبت معنیدار (596/.R=) وجود دارد. با توجه به شیب تند دامنهها، دخالت شدید انسانها (واقع شدن بیش از 19 روستا در حوضه)، بارشهای رگباری، اثرات) سیستم آبراههها بهشدت موجب تخریب و انتقال مواد سست سطحی (خاکهای زراعی حاصلخیز) میشوند. فرمولهای تجربی برآورد میزان رسوب.نشانگر شدت تخریب و حجم زیادی از سازندهای خاکی از حوضه است. لذا پیشنهادهای لازم متناسب با ویژگیهای حوضه برای مدیریت آن ارائه شد.
زمینه های ژئوپلیتیک تحول در سیاست خارجی ترکمنستان
حوزههای تخصصی:
رویکردهای فعّال سازی/خام وش سازی در ژنگان سیاست خارجیِ کشورها وجود دارد. ژن وم هایِ جغرافیاپایه با رویکردهای دوگانه ی ژئوپلیتیک یا ژئوپاسیفیک، فعّال سازی می گردند. در رویکرد ژئوپاسیفیک، بازیگران تلاش دارند هویّت سیاسی خود را در عرصه ی بین المللی مبتنی بر عضویت در سازمان های منطقه ای و بین المللی، ایفای نقش میانجی منازعات منطقه ای، اتّخاذ راهبردهایِ تنش زدا، پذیرش اصلِ همکاری های متقابل براساس منافع مشترک، شکل دهند؛ در حالی که، در رویکرد ژئوپلیتیک، دست یابی به منافع، براساس اصلِ رقابت پی گیری می گردد. در هر دو رویکرد، ژنوم های زایل کننده ی قدرت ملّی، غیرفعّال می گردند. ترکمنستان از جمله کشورهایی است که پویش هایِ ژئوپلیتیکِ فراتر از واقعیت های جغرافیایی داشته است؛ زیرا، با گرفتاری های ژئوپلیتیک(محصورشدگی در خشکی، فقدان تاریخ مستقلِّ سیاسی، سیطره ی پیشینیِ نظام کمونیستی و فقدان عمق استراتژیک) مواجه است، اما توانسته در سیاست خارجی، کنش هایی کامروا داشته باشد. در این مقاله، کوشش می شود چهره یِ نوین سیاست خارجی ترکمنستان، براساس سازه ی مفهومیِ ژنومِ ژئوپلیتیک، واکاوی شود: شناخت پتانسیل های اقتصادی و فعّال سازی ژنوم های جایگاه یابی در اقتصاد سیاسی جهان، مسیرسازی برای انتقال انرژی، شناخت و فعال سازیِ پتانسیل های ژئوکالچر، شناخت موقعیّت ژئواستراتژیک و اتّخاذ راهبردهای تنش زدا در عرصه ی سیاست خارجی.
چالش های استراتژیک حاصل از کشت و تجارت مواد مخدر در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی 20 سال گذشته، تولید غیرقانونی مواد مخدر در افغانستان بیش از 17 برابر افزایش داشته است. طی سال هایی که افغانستان در اشغال اتحاد جماهیر شوروی بود و همچنین طی سال های جنگ های داخلی در آن کشور، جامعه بین المللی به دلایل مختلف به موضوع تولید غیرقانونی مواد مخدر توجهی ننمود. در آن زمان موضوعات سیاسی افغانستان در اولویت قرار داشت.طی سال های 2002 تا 2006، افغانستان در پیگیری و اجرای مباحث سیاسی کنفرانس بن موفق بوده گرچه از لحاظ اقتصادی- اجتماعی و ایجاد امنیت موفقیت کمتری در تغییر زندگی روزمره مردم داشته است.برای مبارزه با مشکل تولید مواد مخدر در افغانستان یک سیاست واقع بینانه مورد نیاز است که موضوعات پیچیده سیاسی و امنیتی آن کشور را در نظر گرفته و دشواری های رسیدن به هدف در این مورد ساده گرفته نشود.
برآورد ارزش تفریحی جنگل های بلوط شهرستان های سیروان و چرداول با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم ها و منابع محیطی، میراث ارزنده طبیعیِ جوامع انسانی و اصلی ترین سرمایه های اکوتوریسم به حساب می آیند. استفاده تفریحی، از جمله منافع مهم منابع جنگلی، به عنوان بخش اصلی اکوسیستم های طبیعی است. در نظر نگرفتن یا ارزشگذاری پایین و نامطلوب این منابع یا قلمداد نمودن آنها به منزله کالا و خدمات رایگان، موجب تخصیص نابهینه و اعمال مدیریت و برنامه ریزی های نادرستی بر آنها می شود. ارزشگذاری اقتصادی اکوسیستم های طبیعی و پتانسیل های گردشگریِ مناطق مختلف، ابزار مدیریتی موثری برای اجرای برنامه های توسعه ای و موفقیت آنها خواهد بود. پوشش جنگلی وسیع شهرستان های سیروان و چرداول در استان ایلام، واجد زمینه های مساعدی برای استفاده های تفریحی است. تحقیق حاضر، در پی برآورد ارزش تفریحی این منابع جنگلی و تبیین عوامل مؤثر در تمایلِ افراد به پرداخت برای این منظور، با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط صورت گرفته است. داده ها از نمونه ای به حجم 240 نفر و به کمک پرسشنامه گزینش دوگانه دوبعدی، جمع آوری گردید. در مجموع بیش از 74 درصد پاسخگویان مایل به پرداخت مبالغی از دو تا ده هزار توان بوده اند. نتایجِ حاصل از تحلیل لاجیت نشان داد که متغیرهای دموگرافیکیِ سن و درآمد و همچنین نگرش های محیط زیست گرایانه و دیدگاه های توریستیِ افراد، دارای تأثیر مثبت معنی دار در برآورد تمایل افراد به پرداخت بوده و نزدیک به 71 درصد قادر به پیش بینی آن بوده اند. متغیرهای دیگرِ جنسیت، تحصیلات، نگرش های اقتصادی در بهره برداری از جنگل ها و همچنین دیدگاه های حفاظتی افراد، نقش معنی داری در این رابطه نداشته اند. متوسطِ تمایل به پرداخت هر خانوار در سال، برای بهره برداری های تفریحی و نگهداری از جنگل های بلوط منطقه، 5/5687 تومان و بر این اساس، با توجه به کل خانوارهای منطقه، ارزش تفریحیِ سالانه این جنگل ها برابر با 101153098 تومان برآورد گردید. این میزان، سرمایه بالقوه قابل ملاحظه ای در دست سیاست گزاران و مدیران محلی، برای برنامه ریزی و بهره برداری بهینه و پایدار از پتانسیل بالایِ تفریحی منطقه، سرمایه گذاری، حفظ و نگهداریِ منابع جنگلی، جذب گردشگران بیشتر و ایجاد فرصت های اشتغال و درآمد بیشتر، بویژه برای جوامع روستایی منطقه می باشد.
بررسی میزان آسیب پذیری تپه های ماسه ای ساحلی در شبه جزیره میانکاله با مدل DVI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی میزان آسیب پذیری تپه های ماسه ای ساحلی در منطقه حفاظت شده شبه جزیره میانکاله، واقع در بخش شرقی استان مازندران پرداخته است. قسمت عمده این منطقه را تپه های ماسه ای ساحلی تشکیل می دهد. این تپه ها در کل جهان، تحت تأثیر فشارهای گوناگون طبیعی و انسانی سیستم های بسیار حساسی هستند که حفظ آنها در نقش اکوسیستم های مهم، نیاز به مدیریت صحیح دارد. این پژوهش بر آن است که میزان آسیب پذیری سیستم تپه های ماسه ای را که زیستگاه گونه های گیاهی و جانوریِ این منطقه هستند، با استفاده از مدل DVI که برای نخستین بار در ایران انجام می شود، بررسی کند. برای انجام این بررسی از داده های آماری، داده های مکانی و بازدیدهای میدانی استفاده شده است. ابتدا منطقه به چهار قطعه تقسیم شده و این قطعات با پنج گروه از متغیرهای تأثیرگذار در این سیستم، مورد ارزیابی قرار گرفتند. مؤلفه های پنج گانه شامل شرایط ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای، عوامل دریایی، عوامل جوی، شرایط پوشش گیاهی و تأثیر فعالیت های انسانی، اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج آسیب پذیری برای قطعه های اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب برابر 42، 37، 43 و 49 درصد به دست آمد. از آنجایی که ضریب کمتر از 50 درصد آسیب پذیری پایین است، می توان نتیجه گرفت که این منطقه براساس استاندارد های شاخص، درکل درصد آسیب پذیری پایینی دارد.
خلاصه گزارش مقدماتی احیای باغ شاهزاده ماهان
منبع:
محیط شناسی ۱۳۵۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
اسکی در جنگل های هیرکانی
بررسی جغرافیائی کشت گندم
آشکارسازی تغییرات پوششی و کاربری اراضی با رویکرد به مجموعه های فازی (مطالعه ی موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ی ارتباطات جهانی در ابعاد مختلف و گسترش شهرها، شرایطی را به وجود آورده است که انسان خواسته یا ناخواسته، پا را از چارچوب مجاز بهره برداری ضابطه مند از محیط زیست فراتر گذاشته است که سبب افزایش روند تغییرات غیراصولی در کاربری زمین شده است. در تخریب زمین های کشاورزی اطراف شهرها و روستاهای مجاور، عوامل خارجی، مانند تصمیمات سیاسی، تغییر در استانداردهای زندگی و فن آوری، آثار نیروهای بازار و فشار توسعه ی شهر، بسیار مؤثّر است و آثار عمیق و پُرشتابی در نابودی زمین های کشاورزی بر جای می گذارد. در این پژوهش برآنیم تا به تأثیر گسترش افقی شهر گرگان بر تغییر کاربری کشاورزی و جنگلی، پیش بینی روند تغییرات و تعیین مناطق جنگلی و کشاورزی مهم، از نظر خطر تبدیل به شهر بپردازیم. برای پی بردن به شدّت و میزان تغییرات کاربری در محدوده ی شهر گرگان تصاویر LISS III سال 2007 ماهواره، IRS-1D و TM سال 1991 ماهواره لندست منطقه، مورد استفاده قرار گرفت. نقشه ی تغییرات کاربری و پوشش منطقه با استفاده از نرم افزارهای ERDAS و ENVI به عنوان نرم افزار های پردازش تصاویر ماهواره و Arc GIS به عنوان نرم افزارهای سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تهیّه شد. با استفاده از الگوریتم های مناسب از لحاظ هندسی و رادیومتریک، بازنگری های لازم انجام شد. برای تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری از ترکیب روش های تفریق تصاویر، همچنین تقسیم تصاویر و تحلیل مؤلّفه های اصلی با استفاده از رویکرد فازی، احتمال تبدیل کاربری ها مورد بررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مناطق جنوبی شهر گرگان، از نظر میزان تغییر کاربری در رده ی اوّل بوده و در رده های بعدی، بیشترین تغییرات مربوط به زمین های هموار و دشت شهر گرگان در شمال و شمال شرق است و به کارگیری امور حفاظتی برای کنترل تبدیل اراضی مرغوب کشاورزی و چشم اندازهای زیبای جنگلی ناهارخوران به شهر در این مناطق، اهمّیّت بیشتری دارد.