چکیده

ساختار و سیمای شهرهای جهان در گذر زمان و در فرآیند جهانی سازی دچار تحولات شگرفی شده اند اما میزان تغییر و تحول در هر شهر به عوامل و مؤلفه های گوناگونی بستگی دارد. در این میان شهرهای ایرانی اسلامی و عربی اسلامی طی دهه های اخیر دچار نوعی دگردیسی گردیده اند. امواج مدرنیسم و بازتاب فیزیکی آن در شهرها و سپس جریانات پست مدرنیستی اثرات بسیار مهمی بر ساخت، بافت و فونکسیون این شهرها به جای گذارده است. به بیانی دیگر مشخصه های مکانی شهرها که برخاسته از مجموعه عوامل جغرافیایی و فرهنگی و تحول یافته در بستر تاریخ است دچار استحاله شده و اثرات نامیمونی بر روابط و مناسبات شهروندان به جای گذارده اند در نتیجه شهر بی هویت، انسان های بی هویت را در خود جای داده و به این ترتیب معنا و معنویت را از فضای کالبدی شهر به دورساخته است. این مقاله با رویکردی تطبیقی و به شیوه توصیفی تحلیلی در پی کشف رمز و راز هویت زدایی از شهرهای جهان اسلام است . شیوه جمع آوری اطلاعات عموماً به روش اسنادی (کتابخانه ای) است و تئوری هدایتگر آن مبتنی بر دیالکتیک فضایی و ماتریالیسم فرهنگی می باشد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که فرآیند جهانی سازی اثرات شگرفی بر کلیه شهرهای جهان برجای می گذارد اما تحولات فیزیکی (کالبدی ) و سیمای شهرها و همچنین روابط و مناسبات اجتماعی و اقتصادی در شهرهای ایرانی- اسلامی و عربی-اسلامی به یک میزان نبوده و زمینه های جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی نقش بسیار مهمی در ین ناهمگونی داشته است.

تبلیغات