فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۴۱ تا ۳٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
151 - 172
حوزه های تخصصی:
Since the beginning of the Arab Spring in the Middle East, the region has undergone major changes, with regional and transnational powers shifting their foreign policy orientations based on their national interests. Meanwhile, Iran and Russia, as two major players, have focused on these developments. Therefore, using this Kinderman's Neorealism theory, the authors of the article seek to answer the question of what was the role of Iran and Russia in the Middle East region. The main hypothesis is that given the geopolitical developments, the strategic importance of the region, the tensions between Iran and the US in the Strait of Hormuz, the recent withdrawal of US forces from Syria, Iran and Russia as Regional Powers in the Middle East have played a key role to integrate their interest and deter U.S, in the Middle East. Indeed, the results show that Iran and Russia disagree in some areas, but given recent crises in the region, Trump's withdrawal from a nuclear deal with Iran and the imposition of more sanctions, opposed to unilateralism lead these two countries to cooperate politically and militarily to prevent influence of U.S in the region. The research method in this research is descriptive-analytical.
تحلیل الگوی توسعه و رشد و پراکندگی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای (محدوده مورد بررسی: شهر کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
269 - 283
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های برنامه ریزان در قرن حاضر، رشد سریع شهرنشینی است. در ایران رشد زیاد شهرنشینی دلیل هجوم مهاجران به شهرها و نبود برنامه ریزی مناسب و کارآمد برای اسکان مهاجران سبب بروز مناطق حاشیه ای پیرامون شهرها، گسترش شهر به اطراف و تخریب اراضی مرغوب و باغ ها شده است. هدف این پژوهش تحلیل الگوی توسعه و گسترش شهری کاشمر بین سال های 1379-1399 و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تا افق های پیش رو است. در این پژوهش با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال در نرم افزار ENVI نقشه کاربری اراضی طبقه بندی شده و با استفاده از الگوریتم LEI در نرم افزار GIS گونه رشد شهری به دست آمد. نتایج نشان داد که بر اساس مدل مارکوف طی سال های 1379 تا 1389 و 1399 درصد محدوده ساخته شده، کشاورزی و باغات رشد یافته است و از میزان اراضی بایر و مراتع کاسته شده همچنین تغییرات مساحت کاربری ها برای افق 1420 نسبت به حال حاضر نیز به همین صورت است. بیشترین تغییرات اختصاص به کاربری محدوده ساخته شده دارد. همچنین برای پیش بینی سال هزار و چهارصد و بیست رشد شهر کاشمر 7.12 درصد از نوع گسترش به سمت حاشیه شهر (infilling) و حدود 91.59 درصد از نوع توسعه از لبه شهر (edge-expansion) خواهد بود و حدود 1.28 درصد توسعه بیرونی (Outlaying) خواهد داشت؛ لذا مدیران و برنامه ریزان شهری با تأکید بر نتایج این تحقیق می توانند از رشد افقی و افسارگسیخته شهر در دوره های آینده جلوگیری نمایند.
واکاوی اثر سرمایه اجتماعی بر سلامت اجتماعی در خانوارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
65 - 88
حوزه های تخصصی:
یکی از پیش شرط های اساسی برای رسیدن به توسعه پایدار و از اساسی ترین معیارهای رفاه در هر جامعه، حفظ و ارتقاء سلامت اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی اثرات سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت اجتماعی در خانوارهای روستایی است که از یک سو ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را می سنجد و از سوی دیگر رابطه این پدیده با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن را تحلیل می کند. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی است که تحلیل روابط ساختاری سلامت اجتماعی با ابعاد پنج گانه بر اساس مبانی نظری تئوری کییز و سرمایه اجتماعی با ابعاد سه گانه ناهاپیت و گوشال را مورد مطالعه قرار داده است. حجم نمونه آماری مورد مطالعه شامل 384 نفر از بین خانوارهای روستایی شهرستان شیراز است. جهت براورد پایایی شاخص ها علاوه بر اندازه گیری اعتماد و پایایی تک تک شاخص ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، شاخص پایایی ترکیبی سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی در حد مطلوبی محاسبه شد (۷۲/0 و ۸۲/0=CR). نتایج تحلیل داده ها نشان داد عواملی چون سن، میزان تحصیلات، تعداد اعضای خانوار، میزان زمین زراعی و تعداد دوره های آموزشی با متغیر سلامت اجتماعی ارتباط معناداری داشتند و روابط علّی بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی با شاخص های مطلوبی برازش داشت (RMSEA= 0.07). بر اساس یافته های تحقیق، ارتقاء شاخص های ساختاری، ارتباطی و شناختی سرمایه اجتماعی جامعه در توسعه شاخص های سلامت اجتماعی اثرگذار است.
ارزیابی و اولویت بندی روستاهای هدف گردشگری استان کردستان برای سرمایه گذاری
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
95 - 112
حوزه های تخصصی:
وجود جاذبه های گردشگری به منزلهٔ یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری، در کنار دیگر مؤلفه ها، شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم می کند. توسعهٔ گردشگری مزایای مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی بسیاری برای جامعهٔ میزبان به همراه داشته و از عوامل مؤثر در شکل دهی الگوی توسعه است. با توجه به اهمیت نقش گردشگری در توسعهٔ اقتصادی از یک طرف و وجود پتانسیل های متعدد در روستاهای هدف گردشگری استان کردستان از طرف دیگر، استفاده از رویه ای مناسب برای اولویت بندی مناطق، به منظور سرمایه گذاری های گوناگون در این منطقه، ضروری است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و جامعه آماری شامل گردشگران روستاهای مورد مطالعه بوده است. نتایج رتبه بندی نشان می دهد که روستاهای پالنگان، سلین و ژیوار در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. با توجه به نتایج حاصل از مدل تاپسیس، سرمایه گذاری بخش دولتی در زیرساخت ها، به خصوص جاده های ارتباطی، به توسعهٔ گردشگری در این روستاها کمک قابل توجهی می کند. همچنین، سرمایه گذاری بخش خصوصی در روستاهایی با رتبهٔ بالاتر در زمینهٔ طبیعت گردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه می شود.
بررسی و ارزیابی نظریه های قدرت دریایی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
116 - 154
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اول قرن بیست و یکم، شاهد تغییرات و تحولات عظیمی در استراتژی دریایی کشورها، محیط ژئوپلیتیکی دریاها و نظام بین المللی هستیم. قدرت دریایی کشورها باید با این تحولات هماهنگ باشد. امروزه دیدگاه صرف نظامی از قدرت دریایی، با اهداف چندگانه و استراتژی دریایی و ملی کشورها هم خوانی ندارد. بررسی پیشینه نظریه های قدرت دریایی بیانگر آن است که این نظریه ها در قالب تشریح ماهیت قدرت دریایی، عوامل و عناصر آن و یا ارائه مدل بوده است. این تحقیق با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی، نظریه های قدرت دریایی را از لحاظ ساختار و محتوا، ارزیابی و عوامل و عناصر قدرت دریایی را در قالب مدل نظری پیشنهاد کرده است. یافته های تحقیق و مدل نظری حاصل از آن، نشان می دهد که قدرت دریایی از 7 عامل یا مؤلفه: جغرافیایی و سرزمینی؛ ژئوپلیتیکی؛ انسانی و اجتماعی؛ اقتصادی و صنعتی؛ نظامی؛ سیاسی و نهادی (داخلی و بین المللی)؛ تکنولوژیک و فن آوری اطلاعات، شکل یافته است. هر یک از این عوامل به تعدادی نماگر یا عناصر تقسیم می گردد. عوامل 7 گانه قدرت دریایی با یکدیگر تعامل دارند و تفکیک آنان از یکدیگر سخت است؛ به عبارت دیگر قدرت دریایی محصول ترکیبی از اجزاء به هم پیوسته و خروجی عوامل 7 گانه است.
بررسی علل منازعه و ناامنی در مناطق مرزی آبی کشورها (مورد: مرز آبی اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
107 - 123
حوزه های تخصصی:
بخشی از منازعات در روابط میان کشورها به اختلافات مرزی آن ها مربوط می شود که تنش و درگیری در مناطق مرزی آبی یکی از انواع منازعات است. در قاره آفریقا، موارد متعددی از تنش های مرزی از گذشته تاکنون وجود داشته است. درگیری مرزی آبی میان اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو یکی از این موارد است که اختلاف اصلی بر سر محدوده مرزی آبی در دریاچه آلبرت است. این مسئله موجب ناامنی در مناطق مرزی در دو سوی این دریاچه شده است. درواقع، در مناطق مرزی آبی میان دو کشور، درگیری اصلی و ناامنی حاصل از آن در محدوده دریاچه آلبرت و بر سر خط مرزی ترسیم شده در درون این دریاچه و همچنین فرسایش ساحل و تغییر در مسیر رودخانه مرزی سملیکی در جنوب دریاچه آلبرت است. این پژوهش از نوع تحقیقات علّی است که با روش توصیفی تحلیلی و نظریه ژئوپلیتیکی منازعات مرزی و سرزمینی استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی اختلافات مرزی میان کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو در منطقه دریاچه آلبرت و تحلیل علل وقوع ناامنی در این منطقه می پردازد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که مهم ترین علل وقوع ناامنی در مناطق مرزی آبی کشورهای اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو کدام است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که علل مختلفی را می توان برای وقوع درگیری و تنش در مناطق مرزی آبی دو کشور در اطراف دریاچه آلبرت نام برد که مهم ترین آن ها شامل 11 مورد از علل و عوامل اصلی در ابعاد مختلف هویتی، حاکمیتی، تاریخی، ترسیم مرز، تغییر مسیر رود، زیست محیطی و... است.
ارزیابی و بررسی اثر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی پرتقال تامسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور ارزیابی تأثیر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه پرتقال، رقم تامسون، آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تیمار و سه تکرار در سال 1399-1398 در دزفول اجرا گردید. تیمارها شامل 1) گردوخاک جاده ای و ریزگرد بیابانی، 2) ریزگردهای بیابانی، 3) شستشو پس از وقوع ریزگرد و 4) شاهد به دور از ریزگرد بودند. خصوصیات شیمیایی و عملکردی درختان پس از اعمال تیمارها اندازه گیری شد که شامل کلروفیل های a و b، محتوای آب نسبی برگ، تعداد میوه، قطر و وزن میوه، مواد جامد محلول میوه و عملکرد نهایی درخت بودند. نتایج نشان داد که در تیمارهای گردوخاک جاده ای و تیمار ریزگرد بیابانی کلروفیل a به ترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. همچنین کلروفیل b نیز به همین مقدار نسبت به شاهد کاهش یافت. قطر میوه نیز در تیمار ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 20 درصد کاهش یافت. تعداد میوه در درخت نیز در تیمارهای گردوخاک و ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 22 و 20 درصد کاهش یافت. در عملکرد محصول هر درخت نیز در تیمارهای گردوخاک جاده ای همراه با ریزگرد بیابانی و تیمار دوم که فقط ریزگرد بیابانی بود، نسبت به شاهد به ترتیب 22 و 17 درصد کاهش یافت. مقایسه میانگین توکی نشان داد که اختلاف همه ی خصوصیات کمی و کیفی بین تیمارها معنی دار بود و ریزگردها بر عملکرد درختان پرتقال تامسون اثر منفی و کاهشی می گذارد؛ اما شستشوی درختان پس از وقوع ریزگردها باعث حذف اثرات ریزگرد بر عملکرد درختان شده و حتی نسبت به شاهد نیز افزایش یافت؛ به طوری که شستشو باعث شد تا عملکرد محصول پرتقال نسبت به تیمارهای اول و دوم گردوخاک جاده ای و ریزگرد و همچنین شاهد به ترتیب 40، 35 و 12 درصد افزایش یابد. می توان نتیجه گرفت که اگرچه ریزگردهای بیابانی و گردوخاک جاده ای موجب کاهش عملکرد میوه پرتقال تامسون می-شود، اما شستشوی آن باعث جبران خسارت شده و ازلحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه خواهد بود.
تبیین الگوی اثرگذاری ظرفیت تاب آوری شهری بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در دوران پاندمی کرونا (مطالعه موردی: شهر ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
311 - 333
حوزه های تخصصی:
ویروس کرونا سال ها پیشرفت در کاهش فقر، بهبود گرسنگی، افزایش مراقبت های بهداشتی و کیفیت آموزش را با خطر جدی روبه رو کرد. شیوع ویروس کرونا طبق گزارش های سازمان های بین المللی بر شمار گرسنگان، فقرا و افراد دارای سوءتغذیه افزوده است و جهان را با موجی از ناامنی غذایی روبه رو کرده است. در همین راستا نقش ظرفیت تاب آوری شهری در سطح خانوار و اجتماع، در کاهش اثرات بحران بر کیفیت زندگی و بازیابی توان اولیه و حفظ آن در طول پاندمی قابل توجه است. ظرفیت تاب آوری مجموعه ای از شرایط است که خانواده ها را قادر می سازد در مواجهه با شوک ها به انعطاف پذیری لازم دست یابند. ظرفیت تاب آوری در این مقاله شامل سه جنبه جذبی، تطبیقی و تغییرپذیری و همچنین طیف وسیعی از ظرفیت های خاص می شود. تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر پیمایش(زمینه یاب) است؛ همچنین با توجه به واکاوی ارتباط بین متغیرهای مستقل(ظرفیت تاب آوری) و وابسته (شاخص های امنیت غذایی) در زمره تحقیقات همبستگی نیز قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوار در شهر ماسال، روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 384 نفر تعیین گردیده است. هدف آن تبیین نقش ظرفیت تاب آوری شهری در حفظ وضعیت شاخص های امنیت غذایی (موجود بودن غذا، دسترسی به غذا، بهره مندی غذایی و پایداری) در طول پاندمی کرونا در شهر ماسال است. برای این کار از نرم افزارهای SPSS و LISREL 8.80 استفاده شده است. نتایج معادلات ساختاری می دهد ظرفیت های سه گانه در حفظ و بهبود شاخص های امنیت غذایی مؤثر بوده اند. همچنین ظرفیت های زیر تأثیر منفی کرونا را بر امنیت غذایی خانوار کاهش داده است: سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی، کسب اطلاعات، دارایی ها، تنوع معیشتی، شبکه های ایمنی، دسترسی به بازارها و خدمات، توانمندسازی زنان، حکمروایی و قابلیت های روانی، قابلیت های اجتماعی.
ارزیابی و پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از روش آماری در حوضه آبخیز بالیخلی (ایستگاه یامچی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
41 - 59
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تشخیص و تعیین میزان حساسیت وقوع زمین لغزش و عوامل زمینه ساز آن در حوضه آبخیز بالخیلی واقع در استان اردبیل انجام گرفت. در این راستا، با استفاده از روش ارزش اطلاعاتی ( LIM ) و با تکیه بر منابع کتابخانه ای از قبیل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاع و تصاویر ماهواره ای، لایه های رستری مربوط به متغیرهای مستقل و متغیر وابسته (سیاهه زمین لغزش) تهیه گردید. متغیرهای مستقل شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، بارندگی سالانه، ناهمواری، انحنای زمین، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص پوشش گیاهی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه و فاصله از جاده بود. نتایج هم پوشی لایه های متغیرهای مستقل با لایه متغیر وابسته در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) نشان داد که شرایط رخداد زمین لغزش ها در ارتفاعات 2400 تا 2800 متر، شیب بالای 40 درجه، جهت شیب شمالی، زمین های مقعر، ناهمواری بالا، رسوبات سست و کم مقاوم (مارن، شیل و کنگلومرا)، بارندگی های 500 تا 550 میلی متر، شاخص پوشش گیاهی متوسط (55/0- 35/0)، فاصله کمتر از 500 متری گسل ها، فاصله کمتر از 200 متری رودها و فاصله 600 تا 1000 متری از جاده ها، بیشتر از سایر جاها مهیاست. در بین متغیرهای مستقل، سه متغیر شیب، ناهمواری و گسل جزو مهم ترین عوامل اولیه در وقوع زمین لغزش شناخته شدند؛ اما نقشه پهنه بندی حساسیت زمین لغزش نشان داد که 56 درصد حوضه در طبقات با حساسیت بالا و خیلی بالا واقع شده و نشانگر پتانسیل قابل توجه منطقه از نظر خطر حرکات توده ای است. در مقابل، 23 درصد حوضه نیز از پتانسیل خطر پایینی برخوردار بود. با توجه به بروز زمین لغزش ها در مراتع منطقه پیشنهاد شد تا از دخل و تصرف، چرای بی رویه دام ها و نیز احداث جاده در پهنه های مرتعی ممانعت به عمل آید.
ارزیابی تغییرات طول دوره های خشک فصلی با روش ارزیابی گام به گام سوارا (SWARA) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۶-۱۴۳
حوزه های تخصصی:
جهت بررسی رفتار فصلی طول دوره های خشک از داده های بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دوره آماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچه سازی آماری داده ها، دوره های بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دوره ها از روش ارزیابی گام به گام منطق فازی - عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دوره های پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دوره ها مشخص شد. اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دوره ها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشت پذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دوره ها در این مناطق را تبیین می کنند. در مناطق جنوبی و بخش هایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن دوره ها را تبیین می کنند. در بین معیارهای تبیین کننده وزن دوره ها نیز معیار برگشت پذیری و احتمال رخداد بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است. تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشت پذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابه جا می شود. می توان اذعان نمود که رفتار دوره های خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشت پذیری و احتمال رخداد آن هاست.
شناسایی عوامل مؤثر در توسعه ی گردشگری ورزشی در جزیره کیش با تأکید بر ورزش های تفریحی بانوان
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
101 - 117
حوزه های تخصصی:
جزیره ی کیش با ویژگی های جغرافیای خاص، در میان همه ی جزایر ایرانی، تنها منطقه ی گردشگری است که در همه ی دوران ها توجه ویژه به آن شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توسعه ی گردشگری ورزشی در جزیره ی کیش با تأکید بر ورزش های تفریحی بانوان است. این پژوهش از نوع مطالعات ترکیبی و به صورت کیفی و کمّی انجام شده است. برای شناسایی عوامل مؤثر در توسعه ی گردشگری ورزشی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، متخصصان حوزه ی ورزش و گردشگری کیش و استادان دانشگاه انجام شد. نتیجه ی این مرحله شناسایی عوامل مؤثر بود که به پرسش نامه ای ساختاریافته تبدیل شد. قبل از توزیع پرسش نامه، ابتدا روایی و پایایی آن تعیین شد. سپس، پرسش نامه ها توسط 80 نفر از کارشناسان شاغل در حوزه ی گردشگری و ورزش و بانوان شرکت کننده در بازی های ورزشی - تفریحی در جزیره ی کیش تکمیل شدند. درمجموع، 5 عامل (فردی، زمینه ای، سازمانی، مدیریت مشارکت و خدمات)، 13 بُعد (جمعیتی، روان شناختی و رفتاری، ساختاری، زیرساختی، سیاست گذاری و برنامه ریزی، سازمان دهی و تشکیلات، توزیع و عرضه ی خدمات، نیازسنجی، رویدادهای ورزشی و پوشش دهی، جاذبه های ورزشی، منابع انسانی، منبع مالی، فنّاوری و دانش) و 46 مؤلفه شناسایی شد. بررسی مدل ساختاری نشان داد کلیه ی عوامل شناسایی شده در توسعه ی گردشگری ورزشی در جزیره ی کیش تأثیرگذار هستند. عوامل مدیریتی مهم ترین عامل و عوامل فردی کم اهمیت ترین عامل بودند.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت و بازاریابی سبز در جهت توسعه صنعت گردشگری (موردمطالعه: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
279 - 257
حوزه های تخصصی:
بررسی نظری و پیشینه مطالعات قبلی نشان می دهد، شکاف پژوهشی همبستگی بین عوامل مسئولیت اجتماعی، استراتژی بازاریابی سبز، شهرت شرکت و عملکرد تجاری وجود دارد. زمینه عملی صنعت خدمات گردشگری است که روز به روز به اهمیت گردشگری و توسعه آن افزوده می شود. گردشگری صنعتی خدماتی است که به ارائه مطلوب خدمات به گردشگران وابسته است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان و کسب و کارهای خدماتی وابسته به گردشگری استان اردبیل بودند. با توجه به وجود 315 هتل، مهمان پذیر، هتل آپارتمان و بومگردی، نمونه ای به تعداد 173 مورد و 346 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران و به صورت هدفمند و نظری انتخاب شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار PLS ) انجام شد. نتایج حاکی از تأیید فرضیات تحقیق به جز تأثیر استراتژی بازاریابی سبز بر نتایج کسب و کار بود. شایسته است، مدیران مجموعه گردشگری مسئولیت اجتماعی را اصل اخلاقی در نظر بگیرند و با به کارگیری استراتژی بازاریابی سبز موجب رفع نگرانی گردشگران حامی محیط زیست شوند و با ایجاد شهرت قوی عملکرد تجاری خود را بهبود دهند.
بررسی و مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب (مطالعه موردی: حوضه آدینه مسجد استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۹۲-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
فرسایش و به تبع آن تولید رسوب باعث هدر رفت هر ساله هزاران تن از اراضی حاصلخیز کشور است. لذا لازم است که حوزه های تولید رسوب با شدت و میزان آن شناسایی شوند تا بتوان اقدام به طرح های آبخیزداری در این مناطق نمود. هدف از این تحقیق مقایسه دو مدل EPM و MPSIAC در برآورد فرسایش و رسوب حوزه آدینه مسجد از زیر حوزه های حوزه آبخیز کمال صالح واقع در جنوب غربی استان مرکزی با مساحت 15/11374 هکتار می باشد. بخشی از اطلاعات اولیه مورد نیاز مانند ویژگی های طبیعی و مورفولوژی حوزه از طریق مطالعات آبخیزداری و سایر اطلاعات از طریق پردازش تصاویر رقومی و مشاهدات و تهیه نقشه های مورد نیاز با استفاده از امکانات GIS برای تهیه فاکتورهای مورد نیاز مدل های EPM و MPSIAC به دست آمد. در مدل MPSIAC، میزان رسوب ویژه 713/112 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 71/375 (M3/Km2/year) محاسبه شد، در مدل EPM میزان رسوب ویژه 95/213 (M3/Km2/year) و فرسایش ویژه 86/395 (M3/Km2/year) محاسبه شد. نتایج حاکی از این است که اگرچه دو مدل برای برآورد فرسایش و رسوب انطباق نسبی با هم دارند لکن نتایج حاصل از مدل MPSIAC با توجه به اینکه گستره ی بیشتری از عوامل دخیل را مورد ارزیابی قرار می دهد دارای کارایی بهتری نسبت به مدل EPM می باشد. بهرحال با توجه به فاصله نه چندان زیاد فرسایش برآوردی دو مدل، در صورتی که داده های مدل MPSIAC موجود نباشد، می توان از مدل EPM با داده های با سهولت دستیابی بیشتر استفاده کرد.
بازسازی معنایی تفسیر مردم محلی از تأثیر تغییرات گردشگری در توسعه فرهنگی- اقتصادی جامعه بومی شرق استان گلستان: ارائه نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
293 - 306
حوزه های تخصصی:
در تعاریفی که از گردشگری بیان شده است، مطالعه و شناخت بشر در کانون توجه آن قرار دارد و بیشتر پژوهش های انسان شناسان درباره نوع بشر به فرهنگ باز می گردد. اگر فرهنگ را هر صورتی از رفتار اکتسابی و غیرغریزی درنظر بگیریم، این مقاله به توصیف و تبیین این رفتار در قلمرو پژوهش در مواجهه با موضوع پژوهش با تمام تأثیرات فرهنگی و اقتصادی می پردازد. بررسی سیر تغییرات گردشگری در نیم سده اخیر و بازسازی معنایی آن و تغییرات حاصل از رواج گردشگری در حوزه های ذکرشده، مسئله مهم و ضرورت انجام این پژوهش است که نیازمند پشتوانه نظری قوی و مبتنی بر اتخاذ رویکردی پارادایم تفسیرگرایی است که در آن از رویکرد امیک استفاده می شود و بدین وسیله کمک می کند تا نحوه درک و تفسیر مردم سرزمین موردمطالعه از تأثیرات گردشگری در توسعه جامعه محلی بررسی شود. پژوهش با روش کیفی انجام شده و از رویکرد مردم نگاری به منزله روش عملیاتی پژوهش و از رویکرد نظریه زمینه ای به منزله روش تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها در قالب هفت مقوله عمده و یک مقوله هسته، یعنی رویکرد مؤثر به گردشگری پایدار، بیان می شود. بر اساس این مقوله، حوزه هایی از گردشگری در قلمرو پژوهش از حالت انبوه خارج شده و در مسیر نیل به وضعیت گردشگری پایدار است.
شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان با رویکرد آینده پژوهی و تدوین مقدمات سبد سناریوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۳۹۱-۳۷۰
حوزه های تخصصی:
عدم توسعه گردشگری در هر مکان جغرافیای بیشتر به دو عامل وابسته است؛ یکی مطلوب نبودن خصوصیات ذاتی مناطق و دیگری عدم تصمیم گیری درست سیاست گذاران و برنامه ریزان. در شرایطی که قابلیت ها و توان های محیطی مناسب ارزیابی شود می بایست ریشه ناکامی در عدم رونق گردشگری و بهبود زندگی مردم را در سیاست گذاری گردشگری جست. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان به عنوان بخشی از استان کرمانشاه و کردستان و بیست و ششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران، ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، مبتنی بر روش آینده پژوهی و تحلیل ساختاری است و جامعه اماری آن شامل 20 نفر از افرادی است که به صورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت دارند. در مجموع، دارای 7 مولفه و 36 شاخص اثرگذار، که محصول ادغام، حذف، اصلاح و ویرایش 103 متغیر اولیه بوده که با استفاده از نرم افزار میک مک، 15عامل نهایی به عنوان پیشران موثر بر سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های قوانین و مقررات گردشگری، سیاست های کلان دولت، نیروی انسانی ماهر و اموزش دیده و بازافرینی با رویکرد گردشگری به ترتیب از جمله متغیرهایی هستند که بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر این سایت دارند
بررسی رابطه تاب آوری مکانی و تاب آوری فردی نواحی مشمول طرح اسکان مجدد (مطالعه موردی: نواحی سیل زده شرق استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
127 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی رابطه تاب آوری مکانی و تاب آوری فردی در نواحی مشمول طرح اسکان مجدد واقع در شرق استان گلستان است که از جنبه هدف، کاربردی است و از جنبه جمع آوری داده ها از نوع پژوهش های پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری نیز سرپرستان خانوارهای مشمول طرح اسکان مجدد به تعداد 1610 خانوار در شهر جدید فراغی و 730 خانوار سه روستای جابه جا شده در سال 1395 است. ازاین رو پنج محله پاشایی، قپان سفلی، خوجلر، آق تقه و چاتال از شهر جدید فراغی (الگوی تجمیع) و روستای قولاق کسن (الگوی جابه جایی محدود) جهت نمونه برداری انتخاب شدند. جهت تعیین تعداد پرسشنامه مورد نیاز (حجم نمونه) از فرمول کوکران استفاده گردید. با توجه به فرمول کوکران تعداد 360 خانوار برای تکمیل پرسشنامه انتخاب گردیدند. همچنین جهت بررسی تاب آوری فردی پاسخگویان از نسخه اسپانیایی پرسشنامه تاب آوری کونور– دیویدسون استفاده شد. بررسی وضعیت تاب آوری فردی در هر دو الگوی موردمطالعه نشان دهنده عدم تاب آوری فردی جوامع موردمطالعه در هر سه زیر مقیاس تصور از شایستگی فردی، زیر مقیاس اعتماد به غریزه های فردی و زیرمقیاس پذیرش مثبت تغییر و روابط ایمن است. نتایج آزمون t نمونه های مستقل نشان دهنده عدم وجود اختلاف معنی دار ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی تاب آوری بین دو الگوی موردبررسی است. همچنین بین دو متغیر تاب آوری فردی و تاب آوری مکانی در هر دو الگوی موردمطالعه رابطه معنی دار وجود ندارد.
شناسایی گرایش های بازار گردشگری از منظر انطباق با محصول؛ مورد مطالعه: بازار گردشگران ورودی به ایران از کشور هند
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش بازارهای جهانی گردشگری و تنوع مقاصد گردشگری، برای افزایش سهم بیشتر ایران از گردشگران، باید با درنظرگرفتن خواسته و سلیقه مشتریان فعالیت های بیشتری در بخش بازاریابی و برنامه ریزی گردشگری صورت پذیرد. هند چهارمین اقتصاد بزرگ جهان است که با برنامه ریزی مطلوب به رشد اقتصادی کشور چین بسیار نزدیک شده است. اما ایران با داشتن تمامی ظرفیت های موجود برای جذب گردشگر، به علت نشناختن علایق و خواسته های گردشگران هندی، موفق به جذب شمار قابل قبولی از آنان نبوده است. هدف از این پژوهش شناسایی گرایش ها و ویژگی های بازار گردشگران ورودی به ایران از کشور هندوستان و میزان انطباق آن با محصولات گردشگری ایران است. پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی تحلیلی بوده و با روش کیفی انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، مهم ترین ظرفیت هایی که باعث جذب گردشگران هندی به ایران می شود ارتباطات قومی، شباهت های فرهنگی، مذهبی و مبادلات تجاری است. همچنین فرهنگ، نوستالژی، تجارت و مذهب از انگیزه های اصلی گردشگران هندی برای سفر به ایران است. اما، به علت تفاوت در سلایق غذایی و شیوه ترجیحی حمل و نقل گردشگران هندی، محصولات گردشگری ایران با علایق اصلی گردشگران هندی هم خوانی چندانی ندارد.
پیامدهای گسست مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۱۵-۹۲
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال شناسایی گسست های ناشی از مدیریت سیاسی فضا در کلانشهر تهران است. در حال حاضر حاصل تشدیدیافته این گسست نهادی و سازمانی در گذر زمان در کلانشهر تهران، عناصر رسمی نظام مدیریت شهری، طیف وسیعی شامل وزارت کشور و واحدهای تابعه آن، مسکن و شهرسازی، مهندسان مشاور، سازمان برنامه و بودجه، شرکت برق منطقه ای، شرکت گاز، شرکت مخابرات، شرکت پست، اداره آموزش و پرروش، دانشگاه ها و موسسات آموزش پزشکی، سازمان تربیت بدنی، اداره ارشاد اسلامی، ثبت اسناد و املاک و ... می باشد. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی است وجمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد. در این تحقیق درآمدهای نفتی دولت به عنوان یکی از فاکتورهای بسیار تأثیرگذار در زمینه انباشت قدرت و ثروت در منطقه کلانشهری تهران مدنظر قرار گرفته که در نهایت به تمرکز و تجمیع سازمان ها و نهادهای دولتی پرشمار در کلانشهر تهران و ایجاد کارکردهای موازی با سازمان های مدیریت شهری و در نهایت گسست در مدیریت سیاسی فضا منتهی شده است
Back to Geopolitics: The Problem of Ignoring Iran's Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
220 - 246
حوزه های تخصصی:
Looking at the studies and analyses conducted in the field of Iran's issues with the world, we see the ignorance of Iran's geopolitical aspect. The concern of the present study is why Iran, despite its geopolitical importance, is always analyzed in terms of ideology and political Islam in the international arena? However, given the current geopolitical components and even its future geopolitical advantages, Iran has a potential and actual position and importance at the regional and international levels. The purpose of this study is, first, to highlight the more deliberate neglect of Iran's geopolitical aspect as an existing problem and to show some of its most important effects, and second, to highlight the geopolitical nature of Iran. The data collection method is descriptive-analytical, and they have been analyzed in the framework of the theory of "Geopolitics: The Impact of Politics on Geography" and the analytical framework of "Hermeneutics of Reflection". Based on the analysis of the effects of Iran's geopolitical neglect and with a look at the historical course (contemporary history), the research findings are a set of "historical" and "geopolitical" symbols and signs revealing the importance and determination of Iran's geopolitics, its precedence on political, ideological, cultural aspects, and the error of degradation in terms of geoculture. The result of this study is to ignore Iran's geopolitical aspect, reduce Iran's effective acting power in the international arena by introducing it more as an ideological actor, and put all the pressure on the Islamic Revolution, political Islam and the Islamic State.
Understanding the Security Environment of the Islamic Republic of Iran based on a Systemic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
370 - 399
حوزه های تخصصی:
Understanding the "security environment" is one of the main pillars of countries' security strategy. Unless a country's "security environment" is defined, any security planing will be useless. The "security environment" is usually assessed in terms of threats to that environment, but Shiping Tang in his famous article entitled "systemic Theory of the Security Environment ", offers a new approach to defining the 'security environment'. According to it, the "security environment" is considered as a "system" that is formed by several factors. In this study, while introducing the main parts of Tang’s theory, it examines five indicators "permeability of geographical barriers", "power of State", "behave with self-restraint", "robust constraint behalf international structure (structural constraints)" and "dominance of defense" that he presents about the good security environment of a country, is discussed and while examining the above five indicators, it is concluded that the "security environment" of the Islamic Republic of Iran is good (or desirable) and the likelihood of war is low. The purpose of this study is to apply a system-oriented theory in order to understand the security environment of the Islamic Republic of Iran in order to manage the threats posed by that environment by understanding the "security environment". The necessity of research also stems from the use of a system-oriented approach that has received less attention, because the theoretical effort of researchers has been focused on using the traditional threat-identifying approach in order to understand the security environment of the Islamic Republic of Iran.