فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۴
63 - 82
حوزه های تخصصی:
انسان ها با نگرش به مجموعه باورها و کنش هایشان،منشأ معنادهی و هویت سازی برای مکان به شمار می روند و با توجه به وابستگی های مکانی شان برای زیستگاه خود تصمیم گیری و تصمیم سازی می کنند.رأی دهی به عنوان کنشی سیاسی- مکانی، نمودی از این تصمیم هاست که در پیوند با هویت و تعلق مکانی افراد است. تجربه انتخابات در مقیاس فروملی در کشورمان، گویای آن است که بین تعلق مکانی افراد و سوگیری آراء نامزدها در قالب مفهوم آراء زادگاهی در بسیاری از حوزه های انتخابیه، همبستگی برقرار است. مقاله حاضر که دروندادهای(داده ها و اطلاعات) مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است؛ ماهیتی توصیفی - تحلیلی دارد و بر این فرضیه استوار است که توزیع فضایی رأی در حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهین دژ و تکاب تابعی از هویت و تعلق مکانی(آراء زادگاهی)رأی دهندگان است. نتیجه پژوهش نشان داد که توزیع فضایی رأی با دورشدن از شور انقلابی دهه نخست نظام ج.ا.ا.، تابعی از هویت مکانی، هماوردی مکانی و شمار دارندگان حق رأی شهرستان های تشکیل دهنده این حوزه انتخابیه است.بدین معنا که هویت مکانی در پراکنش فضایی آراء و جهت دهی به آراء زادگاهی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه (میاندوآب،شاهین دژ و تکاب) مؤثر بوده است.
بررسی تاثیر عوامل غیر درمانی بر توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
195 - 212
حوزه های تخصصی:
گردشگری سلامت یکی از شاخه های جدید توریسم بین المللی می باشد که در سال های اخیر رشدی بیش از رشد سایر بخش های توریسم تجربه نموده است. این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران خارجی سفر کرده به بیمارستان های تهران که به تعداد400 نفر بوده اند، تشکیل می دهد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران در سطح اطمینان 95% استفاده شد و نمونه ای به حجم 196 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که برای متغیر گردشگری سلامت از پرسشنامه استاندارد و همچنین برای عوامل غیردرمانی از پرسشنامه خود ساخته استفاده شد، که به صورت تصادفی مرحله ای در بین پاسخ دهندگان توزیع گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوا تایید گردید و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ برابر با 786/0 بود که نشان از پایایی بالایی می باشد. همچنین در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه ها از رویکرد معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95% تمام پنج فرضیه ای اصلی پژوهش که عبارت اند از عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل زیرساختی، عوامل حاکمیتی و شرایط عمومی، بر گردشگری سلامت تاثیر مثبت و معناداری دارند.
Cold Season’s Air Temperature Geostatistical Modeling: Considering the Landsat Thermal Band and Snow Cover Area(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Providing climatic data like temperature in good spatial resolution is a key requirement for many geographical, ecological and bioclimatic research. With this in mind, various related studies use thermal remote sensing images as auxiliary data to enhance the air temperature interpolation outcomes. That’s while normally summer season images are used as auxiliary data and less attention has been paid to winter season acquired images which are often covered by snowy areas. With this in mind, the Snow Covered Area (SCA) extent impacts on air temperature interpolation were investigated. The data used were temperature data and four Landsat thermal images of December 1986 and 1999. To calculate the area of snow cover, band combination and NDSI index were used. Results show that Thermal Co-Kriging (TCK) of December 1986 provide better results with more snow affected thermal image. While in 1999 although different results were obtained but the best selected output did not show impacts of different snow cover area. These results revealed that probably the SCA extent threshold could be different and could be found with more research. Finally, we know that number of our observation stations are too low and considering the Kriging requirements like normal distribution and stationarity are toilsome but we should consider that this problem exists in the regions with low density of gauges and should find a way to enhance the air temperature interpolation in these cases. At the end, using high resolution, Landsat thermal bands improve our ability to explain and visualize local temperature variability into a variety of applications such as deriving temperature dependent climatic variables, species distribution modelling and assessments of fire risk.
اثرات چاه های بهره برداری آب زیرزمینی بر تغییرپذیری پهنه های فرونشست دشت نیشابور و پیامدهای ژئومورفیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۲۰۰-۱۸۷
حوزه های تخصصی:
با وجود مطالعات بسیار در زمینه ارتباط بین فرونشست زمین و نوسان سطح ایستابی، تحقیقات اندکی در رابطه با اثرات فاصله از چاه های پمپینگ بر تغییرپذیری گسترش مکانی محدوده های کم خطر و پر خطر فرونشست انجام شده است. علاوه بر این مطالعات کمی به بررسی اثرات تغییر در نرخ فرونشست بر میزان گسترش شکاف های سطحی بصورت ترکیبی از پردازش تصاویر رادار و پیمایش میدانی پرداخته اند. در پژوهش حاضر پیامدهای ژئومورفیک بهره برداری بی رویه از منابع آب های زیرزمینی با تاکید بر اثرات فاصله از چاه های پمپینگ بر تغییرپذیری نرخ فرونشست بررسی شده است. در ابتدا منطقه مورد مطالعه از لحاظ گسترش مکانی بخش های پرخطر و کم خطر فرونشست پهنه بندی شد. این پهنه بندی براساس پردازش تصاویر رادار مربوط به سال 2020 انجام شد. بعد از پهنه بندی منطقه از لحاظ شدت وقوع فرونشست، براساس اطلاعات گرفته شده از سازمان آب منطقه ای استان خراسان رضوی، 30 چاه پمپینگ در منطقه شناسایی و بعد از تطبیق آنها با منطقه از طریق پیمایش میدانی، نقاط GPS از استقرار چاه ها روی نقشه پهنه بندی فرونشست منطقه تعیین شد. سپس بافرهایی در فواصل 500، 700، 1000، 1300، 1500 و 2000 متر در اطراف چاه ها مشخص شدند. در مرحله بعد، از طریق پیمایش میدانی شکاف های فرونشست در سطح محدوده مورد مطالعه شناسایی و موقعیت مکانی آن ها ثبت گردید. سپس موقعیت شکاف ها به نقشه پهنه یندی فرونشست انتقال داده شد. نتایج نشان داده است که فاصله از چاه های پمپینگ اثرات قابل توجهی بر گسترش مکانی محدوده های پرخطر و کم خطر فرونشست دارد. به طوریکه با نزدیک شدن به چاه های پمپینگ وسعت محدوده های پر خطر افزایش یافته و بر عکس با دور شدن از چاه بر گسترش محدوده های کم خطر فرونشست افزوده می شود. سایر نتایج نشان داد که گسترش نرخ فرونشست بطور معنی داری توزیع تراکم شکاف ها را تحت تاثیر قرار می دهد. بطوریکه بیشترین تراکم این شکاف ها با پهنه های پر خطر فرونشست انطباق داشته است.
بررسی اثر خصوصیات خاک شناسی بر پتانسیل بیابان زایی مخروط افکنه ها با کاربرد روش AHP-FUZZY SAW (مطالعه موردی: مخروط افکنه های مشرف به ارتفاعات حلقه دره و جارو، منطقه اشتهارد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
195 - 212
حوزه های تخصصی:
رخداد بیابان زایی با حذف پوشش گیاهی، منجر به ایجاد آثار نامطلوبی از قبیل فرسایش و تخریب اراضی و نیز تشدید سیلاب ها شده و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی را به دنبال دارد. به منظور بررسی اثر خصوصیات خاک شناسی بر پتانسیل بیابان زایی مخروط افکنه-های مشرف به ارتفاعات حلقه دره و جارو (منطقه اشتهارد، استان البرز)، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده، ارایه گردیدند. در این تحقیق، نمونه برداری خاک با هدف ایجاد نقشه های شوری (159 نمونه) و نفوذپذیری (174 نمونه) در منطقه تحقیق به انجام رسید. سپس اقدام به محاسبه وزن معیارها و نیز نسبت سازگاری با کاربرد روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) شد. در این تحقیق از روش FUZZY SAW به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوری که پس از تعریف اعداد فازی مثلثی مربوط به عبارات زبانی در دو طیف چهار و هفت گانه، اقدام به محاسبه شاخص ارجحیت گزینه ها گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، دامنه تغییرات مقادیر ارجحیت گزینه ها مبتنی بر روش AHP-FUZZY SAW برای عبارت های زبانی چهار و هفت گانه به ترتیب از 254/0 تا 889/0 و 236/0 تا 903/0 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر طیف چهارگانه نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابان زایی کم و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی خیلی زیاد است. نتایج تحقیق مبتنی بر طیف هفت گانه نیز نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابان زایی کم، 78/9 درصد (53/559 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی زیاد و 04/16 درصد (14/918 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی خیلی زیاد است.
بررسی رابطه الگوی حکمرانی متعالی و اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
119-143
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر حکمرانی متعالی را به عنوان الگوی برگزیده حکمرانی در حکومت های اسلامی معرفی کرده است. در همین راستا به بررسی رابطه حکمرانی متعالی و اقتدار ملی در جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است. در عصر کنونی که نحوه اداره عالی امور، مدنظر حکمرانان و آحاد مردم در جهان است، الگویابی و انتخاب یک روش کارآمد متناسب با فطرت انسان ها جهت تأمین نیازهای ضروری زندگی آنها ضروری است. با توجه به پیشرفت فناوری و لزوم تأمین مایحتاج جوامع و همچنین هدایت و سعادت افراد جامعه در جهت سیر تکاملی بشر، حکمرانی شایسته امری اجتناب ناپذیر است. از همین رو، گزینش شیوه ای از حکمرانی با دارا بودن مشروعیت الهی و مقبولیت و نصرت مردمی به صورت تؤامان، خواست همه ملت هاست. در این تحقیق کیفی آمیخته با استفاده از روش های فراترکیب و تحلیل محتوا، به تحلیل کیفیِ محتوای مطالعات اولیه پرداخته و یافته ها و نتایج مطالعات دیگر تحلیل و تشریح شده است، تا دانش موجود را ارتقاء و دیدگاه جامع و گسترده ای را نسبت به این موضوع فراهم کند. سپس با احصاء مولفه های حکمرانی متعالی، نحوه تأثیر آنها بر کارایی، اثربخشی و کارآمدی حکومت و نیز مقبولیت و رضایتمندی عمومی بررسی گردیده است. براساس نتایج حاصله، در صورت اجرای حکمرانی متعالی در مقیاس های گوناگون جغرافیایی با مولفه های بدست آمده، ارتقاء اقتدار ملی جمهوری اسلامی ایران در دو چهره بیرونی و درونی امری حتمی و غیرقابل انکار است.
نقش کاربری مذهبی در برنامه ریزی پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، بشر همواره تمهیداتی را برای در امان ماندن حوادث طبیعی و غیر طبیعی اتخاذ کرده است. پدافند غیرعامل در طی دهه ها و سده های گذشته برای حراست و مراقبت در برابر دشمنان طبیعی و انسانی حائز اهمیت بوده است به طوری که پدافند غیرعامل یکی از مهم ترین رویکردها و راهبردها در در زمینه مدیریت بحران در شهرها خواهد بود؛ در واقع بروز تهاجمات و تجاوزات باعث شده، اصل دفاع در ایجاد شهرها همواره مورد توجه قرار گیرد؛ لذا در نظر داشتن برنامه ریزی کاربری اراضی، به عنوان یکی از اصول اساسی در زمینه پدافند غیرعامل است.
تحلیل اثرات گردشگری روستایی در بهبود رفاه اجتماعی روستاییان: مطالعه موردی: روستای برفجین شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثرات مختلف گردشگری روستایی در بهبود رفاه اجتماعی روستاییان در روستای برفجین شهرستان همدان بود. پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی- همبستگی بود و در آن، از رویکرد کمی و روش پیمایشی استفاده شد. جمعیت آماری تحقیق 436 تن و جمعیت نمونه 205 تن از روستاییان بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که سؤالات آن در سه بخش تنظیم شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزار WarpPLS صورت گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای سطح تحصیلات، اثرات اقتصادی گردشگری، اثرات زیرساختی گردشگری، اثرات کشاورزی، و سرمایه اجتماعی به طور مستقیم بر رفاه اجتماعی تأثیرگذارند؛ همچنین، بیشترین تأثیر مربوط به اثرات زیرساختی گردشگری بر اشتغال روستاییان با ضریب مسیر 502/0 و اثرات سرمایه اجتماعی حاصل از گردشگری بر رفاه اجتماعی با ضریب مسیر 372/0 بود.
سنجش ابعاد زیست پذیری و توسعه پایدار محله ای (نمونه موردی: محلات شهر سراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثّر در گسترش و توسعه ی شهری در دوران اخیر، محلّه های مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها و توسعه ی پایدار آن ها داشته اند. توسعه ی شهری پایدار که ازجمله نظریه ها و سیاست های اخیر و جاری تلقی می شود، بخش عمده ای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است. امّا نظریه ی اخیر در مقیاس محلی هنوز به درستی تبیین نشده و می تواند به عنوان موضوع پژوهش ها مدنظر باشد، توسعه ی پایدار در مقیاس محلّه مسکونی است. زیست پذیری بهبود کیفیت فضاهای شهری در شهرهای مدرن همراه با انسانی کردن آن ها تا حد ممکن است. پژوهش حاضر سعی دارد تا وضعیت تنوع و توسعه در محلات مسکونی را به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار شهری بسنجد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. برای سنجش تنوع و توسعه ی محلات و شاخص های زیست پذیری شهری، الگویی کیفی با 3 شاخص کلی (تنوع در ساخت، تنوع در استفاده و تنوع در کاربران) و 69 متغیّر طراحی و استفاده شده است. سپس برای تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری نهایی از روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) غیر جبرانی ماکسی مین و ماکسی ماکس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب محلات 12، 8، 6، 2، 9، 1، 3، 11، 10، 7، 5 و 4 دارای وضعیت مطلوب تنوع و توسعه بوده اند.
برآورد حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و شاخص آنتروپ ی مطالعه موردی: ارتفاعات شهرستان دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
165-180
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها بخصوص در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم، یکی از شناخته شده ترین مخاطرات طبیعی در جهان هستند و نتایج آنها به ویژه در مناطق شهری می تواند تهدیدی مستقیم برای زندگی و اقتصاد مردم در معرض خطر باشد. در این مطالعه به تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دامنه های شهرستان دالاهو با استفاده از مقایسه ی شاخص آنتروپی و رگرسیون لجستیک پرداخته شده است. پارامترهای مورد مطالعه در تهیه نقشه LSM شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رود، فاصله از جاده، فاصله از گسل، کاربری اراضی، لیتولوژی و بارش هستند. هر یک از پارامترها با توجه به تأثیر بر مخاطره لغزش، طبق نظرات کارشناسی امتیازدهی شده و به صورت رستری به عنوان لایه های اصلی در شاخص آنتروپی بکار گرفته شده اند. ماتریس آنتروپی برای هر یک از عوامل محاسبه شده، و در محیط GIS نقشه پهنه بندی زمین لغزش منطقه، تهیه شده است. در تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک با توجه به متغیرهای مستقل( پارامترهای مؤثر بر لغزش) و متغیر وابسته(داده های زمین لغزش) به تعیین بهترین معادله اقدام شده و با استفاده از ضرایب مربوط به هر یک از متغیرهای مستقل، نقشه LSM منطقه مورد مطالعه تهیه شده است. جهت اعتبار سنجی مدل ها، با استفاده از 30 درصد نقاط لغزشی، منحنی ROC ، ترسیم شده و مساحت زیر منحنی( AUC ) محاسبه شده است. نتایج اعتبار سنجی نشان داده که شاخص مدل آنتروپی( AUC = .86 .) نسبت به مدل رگرسیون لجستیک ( AUC= .80 ) در تولید نقشه های حساسیت زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه از صحت بیشتری برخوردار است.
The Role of Haushofer's Theory in Nazi Germany (Its Impact on Iran's National Security)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
263 - 288
حوزه های تخصصی:
The Middle East and North Africa have always been of great interest to global thought and power due to their strategic location and huge fuel resources. One instance was Nazi Germany, which had specific geographical considerations for the region. This study seeks to answer the question: "How did the change in the role of German geopolitics from Haushofer's Ideas to Hitler's affect the fate of Iran during Reza Shah's reign?"; We will explain what happened, and why it happened. This research is descriptive-analysis in terms of its nature and method. In this article, an attempt was made to use graphical models to better understand concepts. The results indicate that Nazi Germany's ideas for conquering the world under Adolf Hitler and Rudolf Hess were very different from those of Haushofer. In World War II, Haushofer’s theory was replaced by Hitler's viewpoints. This change had a direct impact on Iran's strategy; Reza Shah adopted a neutral strategy during this period, which eventually led to defeat and military occupation of Iran. Thus, when Nazi Germany's strategy shifted from Haushofer’s to Hitler’s, Reza Shah should have changed his approach too.
مفهوم سازی مناطق مرزی و تبیین پارامترهای شکل دهنده آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
116 - 141
حوزه های تخصصی:
تحولات و پیشرفت های صورت گرفته در طی دهه های اخیر روند وابستگی و پیوند روزافزون کشورها را به یکدیگر فراهم آورده است و در این بین مناطق مرزی را به کانون توجه مطالعات تبدیل کرده است. مطالعات مرزی در دوره حاضر بیشتر روی توسعه مناطق مرزی، سطح کنش ها، نفوذپذیری مرزها، ساکنین مرزی و غیره همه به نوعی بر برجسته تر شدن مطالعه مناطق مرزی تأکید کرده اند. بررسی مطالعات صورت گرفته در این زمینه نشانگر وجود نوعی ابهام و عدم مفهوم سازی درست از منطقه مرزی است. از سوی دیگر، در زمینه وسعت و پهنه سازی منطقه ای که به عنوان منطقه مرزی در نظر گرفته شود، کاری صورت نگرفته است. تحقیق حاضر با هدف مفهوم سازی و تبیین مولفه های شکل دهنده منطقه مرزی با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و پرسش نامه ای به انجام رسیده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که مفهوم منطقه مرزی فضای جغرافیایی بلافصل خطوط مرزی با وسعت های متفاوت که تحت تأثیر مستقیم مرزها قرار می گیرند، می باشد. برای تفسیر از تحلیل محتوا و تحلیل سلسله مراتبی(ANP)، استفاده شده است. نتایج اولویت بندی نیز نشان می دهد که دارا بودن پیوند طبیعی با فراسوی مرز، سرمایه گذاری پایین در منطقه(به دلایل امنیتی و غیره)، دارا بودن پیوند قومیتی با فراسوی مرز، تأثیرپذیری از سیاست ارتباطی نسبت به کشور هم مرز، دارای پیوندهای تاریخی با فراسوی مرز، آمیختگی زندگی بازیگران با مرز، منطقه ای با وسعت توافق شده و در آخر قرارگیری در خط مقدم حمله و جنگ، موثر مولفه های شکل دهی منطقه مرزی انتخاب شدند
نقش ارزش ها و نگرش های گردشگران در پاسخ های شناختی و رفتاری آنان در انتخاب وب سایت های خدمات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
147 - 164
حوزه های تخصصی:
امروزه دست اندرکاران گردشگری به عنوان بزرگترین صنایع درجهان و مهمترین منبع درآمد، بیش از هرچیز، بر ایجاد روابط پایدار و سودآور با بازدیدکنندگان تأکید می کنند که این امر مستلزم شناخت رفتار مصرفی گردشگران و برنامه ریزی جهت جلب رضایت انان و ایجاد انگیزه بازدید مجدد در آنها می باشد. در این راستا یکی از گسترده ترین مفاهیم مورد پذیرش در رفتار مصرفی گردشگری، درک نگرش و ارزش آنها می باشد که نقش مهمی را در شکل دهی رفتار بازی می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین تاثیر ارزش و نگرش گردشگران ورودی به ایران بر پاسخ های شناختی و رفتاری آنان در استفاده از خدمات انلاین گردشگری می باشد. لذا تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- همبستگی می باشد.از بعد روش گردآوری اطلاعات نیز از روش میدانی بهره گرفته شده است. از نرم افزارهایspss و plsبرای پاسخ به سؤالات تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد ابعادی از ارزش و نگرش تاثیر پررنگ تری بر پاسخ های رفتاری و شناختی گردشگران در انتخاب مقصد گردشگری دارند. لذا می توان با برنامه ریزی صحیح، ضمن تقویت این ابعاد، سعی در برطرف نمودن نقاط ضعف موجود در سایر گزینه ها نمود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویری (موردمطالعه: دریاچه نمک قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
173 - 190
حوزه های تخصصی:
دریاچه نمک قم با داشتن جاذبه های خاص و منحصربه فردی چون بلورهای نمکی، هشت ضلعی های منظم، کانی ها، گونه های جانوری بیابانی و انواع گیاهان شورپسند تاکنون نتوانسته جایگاه خود را در بین مقاصد گردشگری بهبود ببخشد. برندسازی می تواند تصویر جالبی را متناسب با جاذبه های گردشگری کویر نمکی در ذهن گردشگران ایجاد نماید. لذا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویری در دریاچه نمک قم است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها آمیخته است. جامعه آماری در هر دو بخش کیفی و کمی، یکسان و همان خبرگان حوزه گردشگری و آشنا با گردشگری کویری و دریاچه نمک قم است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان آگاه به موضوع، و همین خبرگان، نمونه آماری بخش کمی را شکل داده اند. روش نمونه گیری در هر دو بخش از نوع غیر احتمالی و گلوله برفی است و حد کفایت نمونه گیری از قاعده اشباع نظری پیروی می کند. جمع آوری داده ها به شیوه میدانی در روش کیفی از طریق مصاحبه و در روش کمی، از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. در بخش کیفی جهت تجزیه وتحلیل از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تکنیک AHP استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عوامل مؤثر بر موفقیت برندسازی گردشگری کویر در دریاچه نمک شامل جاذبه های گردشگری، عوامل فرهنگی، زیرساختی، مدیریتی، حمایت های دولتی و جذب مشتری است که مهم ترین آن ها از طریق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، جاذبه های گردشگری با وزن 404/0 و کم اهمیت ترین آن ها جذب مشتری با وزن 056/0 شناسایی شد.
ارزیابی و مقایسه مدل های ضریب نسبت فراوانی و تحلیل شبکه در پهنه بندی ریزش سنگ (مطالعه موردی جاده زنجان- تهم- طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع مخاطرات طبیعی ریزش سنگ از دامنه کوه ها است که خسارت های فراوان مالی و جانی به بار می آورد. بخصوص اگر در مسیر راه های ارتباطی روی دهد. راه ارتباطی زنجان به تهم و طارم یکی از خطرناکترین جاده ها از نظر ریزش سنگ محسوب می شود. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده می باشد. برای انجام این تحقیق ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده oli سال 2017، لایه ها و نقشه های مؤثر در ریزش سنگ، مانند لیتولوژی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهات شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، هم یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS در محیط نرم افزار ARCGIS با نقشه و لایه های مؤثر قطع داده شد. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی و روش تحلیل شبکه که از نظر خبرگان و داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطرخیلی کم تا خیلی زیاد گردید. طبق نتایج بدست آمده در روش تحلیل شبکه 69 درصد مساحت به پهنه های خطر متوسط تا خیلی زیاد تعلق گرفت. در صورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 60/45 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل تحلیل شبکه شاخص های مذکور به ترتیب 76/0 و 88/0 بدست آمد که نسبت مدل ضریب نسبت فراوانی از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.
پهنه بندی و تحلیل فضایی مخاطرات بالقوه محیطی (مطالعه موردی: بخش سیلوانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت، جابه جایی آن و قرار گرفتن تعداد بیشتری از جمعیت در معرض انواع بلایا، ضرورت شناسایی مخاطرات بالقوه محیطی و تعیین پهنه های مخاطره آمیز در مناطق مختلف بیش ازپیش احساس می شود. با شناخت و ارزیابی مخاطرات هر منطقه قبل از وقوع آنها می توان به طور قابل توجهی از میزان خسارت ها کاسته و به توسعه پایدار منطقه ای دست یافت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به تحلیل مخاطرات بالقوه محیطی در بخش سیلوانا شهرستان ارومیه با تأکید بر سه مخاطره سیلاب، زمین لغزش و زمین لرزه پرداخته شده است. منطقه مذکور به دلیل شرایط خاص جغرافیایی همچون موقعیت، تنوع ساختارهای توپوگرافی و اکولوژیکی، جمعیت متراکم و به طورکلی وجود عوامل زمینه ساز مخاطرات محیطی از استعداد بالایی برای وقوع مخاطرات محیطی برخوردار می باشد. جهت انجام تجزیه وتحلیل های موردنظر از روش تحلیل شبکه ( ANP ) و روش های فازی استفاده شده است و بدین منظور با بررسی عوامل مختلفی همچون توپوگرافی، اقلیم، زمین شناسی، هیدرولوژی، انسانی، تاریخی 12 عنصر شامل بارش، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، نوع خاک، فاصله از گسل، تراکم آبراهه، سطح آبهای زیرزمینی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، تراکم لغزش ها و لرزه خیزی به عنوان معیارهای موردمطالعه تعیین شده است. نتایج تحلیل شبکه حاکی از این است که که عناصر شیب، بارش، لیتولوژی و فاصله از گسل به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده اند. تلفیق معیارها نیز نشان می دهد که قسمت های عمده ای در شمال غرب، غرب و جنوب منطقه در نواحی بسیار مخاطره آمیز واقع شده اند و 59 درصد از مجموع وسعت منطقه جزو مناطق پرخطر محسوب می شود. مطابق تحلیل خطرپذیری جمعیتی، 61 درصد از کل جمعیت منطقه در معرض حداقل یک مخاطره، 7 درصد در معرض دو مخاطره و 8 درصد جمعیت نیز در معرض سه مخاطره واقع شده اند و این به معنای خطرپذیری محیطی زیاد بخش سیلوانا است.
بررسی مخاطرات محیطی گذشته با استناد به ویژگی های پالئوپدولوژیکی نهشته ها در دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرگونه تغییر در شرایط طبیعی موجب تغییر در فرایندهای فرسایشی و همچنین تغییر در نوع مخاطرات محیطی می شود و این تغییرات درنهایت موجب تغییر در ویژگی های شیمیایی و فیزیکی آبرفت ها و در دانه بندی، رنگ و شکل بندی لایه ها می گردد. یکی از شاخصه های تغییرات محیطی، تغییر در میزان سولفات در سازندها است. تغییرات میزان سولفات و کلرید در سازندها نشانه مخاطرات محیطی در محدوده مورد مطالعه است زمانی که میزان آن از آستانه های مشخص فراتر می رود، به معنی آن است که شرایط سخت محیطی و یا خشکی بر محیط حاکمیت یافته است. در این مقاله به منظور بررسی تغییرات محیطی در گذشته، سعی شد در محدوده های مشخص که داده ها مورد دسترس و لایه ها قابل تفسیر و از نظر باستان شناسی نیز از اهمیت زیادی برخوردار بودند، چینه ها، لایه و همچنین ویژگی های شیمیایی نمونه های برداشت شده، مورد بررسی قرار گیرد و برای پیگیری تغییرات از داده های مربوط به حفاری در محدوده شهر تبریز بهره گیری گردید و با استفاده از داده های پالئوپدولوژیک و روش هایsd اطلاعات لازم کسب شد. نتایج حاصل از بررسی مقدار کلرید در بخش های مختلف محدوده مورد مطالعه نشان می دهد که مقدار کلرید در بخش هایی از محدوده از 8000 ppm بیشتر شده است، نوسان در میزان کلرید بخصوص وقوع تغییرات محسوس در آن به معنی وقوع تغییرات شدید در شرایط محیطی به ویژه تشدید خشکی محیط است. نتایج حاصل از استناد به افزایش میزان کلرید در نمونه های برداشت شده از بخش های مختلف دشت تبریز نشان می دهد که این محدوده در دوره پلیستوسن با سرمایش محیط مواجه شده است. بررسی ترکیب دانه بندی در نمونه های تهیه شده در محدوده میدان ساعت نشان می دهد که، تجمع دانه بندی ریز در عمق های پایین تر به 100 درصد می رسد. دوباره در لایه های تقریباً نزدیک به سطح، به درصد ریزدانه ها افزوده می شود. البته حضور ماسه های بادی در اعماق 15 متری تا 35 متری قابل ملاحظه است که حضور ماسه های بادی و ترکیب ریزدانه ای سازندها از حاکمیت شرایط خشک در محیط حکایت می کند.
موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینان بخشی مهمی از فعالیت های اقتصادی را به خود اختصاص می دهند و نقش مهمی در اشتغال زایی و توسعه در مناطق روستایی را به عهده دارند، برای رسیدن به اهداف خود در بحث توسعه پایدار روستایی باید به دنبال گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد سبز در کسب وکارهای خود باشند؛ اما برای اجرای اقتصاد سبز در این مناطق، در ایران با موانعی روبه رو هستند. در همین راستا هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان می باشد. جامعه آماری در بخش پژوهش کیفی 10 نفر از اعضای هیئت علمی که صاحب نظر و خبره در حوزه ی اقتصاد، کارآفرینی و توسعه ی روستایی بودند تشکیل دادند و داده های لازم از طریق مصاحبه-ی نیمه ساختاریافته اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا 26 مقوله ی استخراج گردید. مقوله ها در قالب پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت در اختیار جامعه آماری دوم قرار گرفت که برابر با 40 نفر کارآفرینان حوزه کشاورزی-روستایی استان اصفهان برآورد گردید و کل اعضا، موردبررسی قرار گرفتند. به منظور تلخیص متغیرها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS استفاده شد. مقدار KMO، 0/07 و مقدار آزمون بارتلت 489/409 به دست آمد که در سطح 99 درصد معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، تبیین کل واریانس توسط 4 عامل استخراج شده از گویه های موردبررسی، 80/117 درصد است. در این پژوهش، موانع آموزشی- ترویجی، موانع ساختاری- محیطی، موانع مدیریتی- فنی و موانع حمایتی- انگیزشی به ترتیب با تبیین 38/880 درصد، 17/182 درصد، 14/808 درصد و 9/301 درصد از واریانس کل، به عنوان مهم ترین موانع توسعه ی اقتصاد سبز در مناطق روستایی استان اصفهان شناسایی شدند.
تحلیل جایگاه عناصر زنجیره تأمین صنایع دستی جزیره قشم با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
139 - 159
حوزه های تخصصی:
ههدف از انجام پژوهش حاضر بررسی شبکه های ارتباطی میان عناصر زنجیره تأمین صنایع دستی جزیره قشم و تحلیل علل عدم توسعه این شبکه با توجه به جایگاه این عناصر در شبکه ارتباطی میان آن ها است. بدین منظور شش شبکه ارتباطی تولیدکنندگان صنایع دستی- تأمین کنندگان مواد اولیه، تولیدکنندگان صنایع دستی- خریداران صنایع دستی، تولیدکنندگان صنایع دستی- خریداران غیربومی صنایع دستی، فروشندگان صنایع دستی- تولیدکنندگان صنایع دستی، فروشندگان صنایع دستی- خریداران صنایع دستی، و فروشندگان صنایع دستی- تولیدکنندگان مصنوعات کشور چین ترسیم و مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل ها با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی در نرم افزار ویسون و از طریق چهار شاخص مرکزیت درجه درونی، مرکزیت بینابینی، مرکزیت بردار ویژه و جایگاه انجام گرفت. نتایج نشان داد که جایگاه مناسب دلالان و جایگاه نامناسب تولیدکنندگان در شبکه های بازاریابی از دلایل عدم توسعه صنایع دستی در جزیره قشم می باشد. در نتیجه حذف دلالان می تواند باعث بهبود بازاریابی صنایع دستی، کمک به تولیدکنندگان و سود رسانی خوبی برای افراد ذی نفع و جلب گردشگران منطقه شود که این در نهایت، افزایش درآمد را در پی خواهد داشت، اما رسیدن به این فرآیند مستلزم تأمین و گسترش شرکت های تعاونی تهیه، تولید و توزیع صنایع دستی در مناطق روستایی است. از طرفی نتایج این پژوهش گامی در جهت توسعه کاربرد شاخص های موجود در رویکرد تحلیل شبکه های اجتماعی در مفاهیم مدیریت زنجیره تأمین است.