امین صالح پور جم

امین صالح پور جم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

ارزیابی و مدیریت ریسک زمین لغزش در آبخیز شاهرود، استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 479 تعداد دانلود : 132
ارزیابی ریسک زمین لغزش، برای ارائه تمامی طرح های کاهش خسارت ناشی از وقوع زمین لغزش ها ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی ریسک زمین لغزش در حوزه آبخیز شاهرود استان قزوین است. برای این منظور، ابتدا ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش ها و نیز 11 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، میزان شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، سنگ شناسی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، متوسط بارش سالانه، حداکثر بارش روزانه، و پتانسیل لرزه خیزی فراهم شد. در ادامه پس از تعیین مقادیر نسبت فراوانی و عضویت فازی برای طبقات نقشه عوامل مختلف، نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از مقادیر مختلف گاما تهیه شد. سپس، بعد از تهیه نقشه فازی آسیب پذیری برای واحدهای مختلف کاربری اراضی، میزان ریسک زمین لغزش از حاصل ضرب دو نقشه حساسیت زمین لغزش و آسیب پذیری تعیین شد. بطور کلی در این حوضه تعداد 104 زمین لغزش با مجموع مساحت 1401هکتار ثبت شد که 70 % آنها برای پهنه بندی (73 زمین لغزش با مساحت 982 هکتار) و 30 % باقیمانده (31 زمین لغزش با مساحت 418 هکتار) برای ارزیابی دقت نقشه های خطر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که بالاترین مقدار شاخص مجموع مطلوبیت (معادل 34/1) متعلق به عملگر فازی با گامای برابر با 93/0 بوده و لذا این مدل از دقت بالاتری نسبت به سایر مقادیر گاما برخوردار است. میزان اهمیت عوارض در معرض خطر دارای دامنه ای بین 05/0 (فاقد پوشش) تا 1 (مناطق مسکونی و صنعتی) است. برای مقابله با خسارات زمین لغزش، سه سیاست کلی مناسب توسعه، پیشگیری و سیاست درمانی ارائه شد که می بایست آنها را بر اساس دو عامل میزان خطر و میزان آسیب پذیری برای پهنه های مختلف ریسک زمین-لغزش اعمال نمود. در نهایت، به منظور کاهش خسارات ناشی از وقوع زمین لغزش های احتمالی، کاربری های مناسب برای طبقات با ریسک بالا معرفی شد.
۲.

تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت جوامع محلی در طرح های بیابان زدایی (مطالعه موردی: منطقه عین خوش، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت مردمی تصمیم گیری چندمعیاره تحلیل سلسله مراتبی فازی آزمون فریدمن بیابان‌زدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 457 تعداد دانلود : 957
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژه هاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرح های بیابان زدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابان زدایی است. یافته های تحقیق نشان داد که اولویت بندی شاخص ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویت بندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهم ترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیت ترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیت ترین زیرشاخص است که نشان می دهد شاخص های اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخص های مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی در منطقه مورد مطالعه است.
۳.

شناسایی و اولویت بندی شاخص های مؤثر در عدم مشارکت جوامع روستایی در طرح های بیابانزدایی (مطالعه موردی: منطقه موسیان، شهرستان دهلران، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذینفعان تصمیم گیری چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی روش دلفی آزمون فریدمن دهلران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 220 تعداد دانلود : 74
عدم مشارکت مطلوب جوامع محلی یکی از دلایل اصلی بازدهی کم طرح ها و پروژه های منابع طبیعی می باشد. در این تحقیق، پس از تعیین معیارها و شاخص های مؤثر در عدم مشارکت مردمی، اقدام به تدوین پرسش نامه و تعیین روایی آن توسط کارشناسان مربوطه گردید. سپس با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 خانوار از 5 روستای شهرستان دهلران انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی ( AHP ) و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد . اولویت بندی شاخص ها از دیدگاه کارشناسان نشان می دهد که معیارهای طراحی- اجرایی و آموزشی-ترویجی به ترتیب بیشینه و کمینه اولویت را به خود اختصاص داده اند. رتبه بندی معیارها با استفاده از آزمون فریدمن از نظر ساکنین روستا نیز نشان داد که معیارهای اقتصادی و آموزشی- ترویجی بیشترین و کمترین رتبه را دارند. همچنین، رتبه بندی شاخص های مؤثر در عدم مشارکت مبتنی بر آزمون فریدمن از دیدگاه کارشناسان و ساکنین روستا، نشان می دهد که در معیار اقتصادی، شاخص «نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرح ها»، در معیار طراحی- اجرایی از دیدگاه کارشناسان شاخص «نبود برنامه مدیریت جامع مشارکت محور با هدف بیابانزدایی» و از دیدگاه ساکنین روستا «عدم توجه به نظرات مردمی در مراحل طراحی و تدوین پروژه ها» و در معیار اجتماعی نیز از دیدگاه کارشناسان شاخص «وابستگی مردم روستا به قدرت دولتی» و از دیدگاه ساکنین روستا «عدم اعتماد به نتایج طرح های بیابان زدایی» و در معیار آموزشی- ترویجی نیز از هر دو دیدگاه «عدم آموزش ساکنان منطقه در خصوص طرح های بیابان زدایی» به عنوان مهمترین شاخص ها رتبه بندی شدند.
۴.

بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: بخش جنوبی حوزه ی آبخیز رودخانه ی شور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت پذیری به فرسایش شوری نفوذپذیری اولویت بندی آزمون فریدمن آزمون دبلیو کندال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 956 تعداد دانلود : 238
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیده هایی است که هم به طور منفرد و هم در کنش و واکنش بایکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را به وجود آورده اند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. به منظور بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد ، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3 ، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده مبتنی بر عبارت های زبانی در طیف هفت گانه، ارایه گردیدند. در این تحقیق از روش آزمون های ناپارامتریک فریدمن و رتبه های دبلیو کندال به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوریکه پس از تعریف اعداد قطعی مربوط به عبارات زبانی در طیف هفت گانه، اقدام به محاسبه مقادیر میانگین رتبه گزینه ها گردید. در این تحقیق دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبه ها حاصل از آزمون های فریدمن و رتبه های دبلیو کندال از 00/7 تا 33/17 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر آزمون های ناپارامتریک نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابانزایی متوسط و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که جوانترین و قدیمی ترین مخروط افکنه های منطقه به ترتیب دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد (75/798 هکتار) و کم (23/152 هکتار) می باشند.
۵.

بررسی اثر خصوصیات خاک شناسی بر پتانسیل بیابان زایی مخروط افکنه ها با کاربرد روش AHP-FUZZY SAW (مطالعه موردی: مخروط افکنه های مشرف به ارتفاعات حلقه دره و جارو، منطقه اشتهارد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت پذیری به فرسایش شوری نفوذپذیری اولویت بندی تصمیم گیری چندمعیاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 785 تعداد دانلود : 111
رخداد بیابان زایی با حذف پوشش گیاهی، منجر به ایجاد آثار نامطلوبی از قبیل فرسایش و تخریب اراضی و نیز تشدید سیلاب ها شده و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی را به دنبال دارد. به منظور بررسی اثر خصوصیات خاک شناسی بر پتانسیل بیابان زایی مخروط افکنه-های مشرف به ارتفاعات حلقه دره و جارو (منطقه اشتهارد، استان البرز)، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده، ارایه گردیدند. در این تحقیق، نمونه برداری خاک با هدف ایجاد نقشه های شوری (159 نمونه) و نفوذپذیری (174 نمونه) در منطقه تحقیق به انجام رسید. سپس اقدام به محاسبه وزن معیارها و نیز نسبت سازگاری با کاربرد روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) شد. در این تحقیق از روش FUZZY SAW به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوری که پس از تعریف اعداد فازی مثلثی مربوط به عبارات زبانی در دو طیف چهار و هفت گانه، اقدام به محاسبه شاخص ارجحیت گزینه ها گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، دامنه تغییرات مقادیر ارجحیت گزینه ها مبتنی بر روش AHP-FUZZY SAW برای عبارت های زبانی چهار و هفت گانه به ترتیب از 254/0 تا 889/0 و 236/0 تا 903/0 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر طیف چهارگانه نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابان زایی کم و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی خیلی زیاد است. نتایج تحقیق مبتنی بر طیف هفت گانه نیز نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابان زایی کم، 78/9 درصد (53/559 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی زیاد و 04/16 درصد (14/918 هکتار) دارای پتانسیل بیابان زایی خیلی زیاد است.
۶.

بررسی و ارتباط خشک سالی و ترسالی های غرب ایران با الگوهای سینوپتیکی جو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره خشک و تر تحلیل عاملی ناوه و پشته غرب ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 180 تعداد دانلود : 851
الگوهای سینوپتیکی جو عامل اصلی توزیع زمانی و مکانی بارش می باشد. خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. این پدیده در نتیجه ناهنجارهای شدید و مکرر زمانی- مکانی در الگوهای گردش جوی به وجود می آید. از این رو، مطالعه و شناسایی الگوهای سینوپتیکی پدیده مذکور ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، ابتدا بارش های سالانه ۱۷ ایستگاه منتخب در غرب کشور استاندارد زمانی شد .پس از تعیین آستانه زمانی و مکانی بارش، فراگیرترین خشکسالی ها و ترسالی ها در منطقه با استفاده از شاخص SPI شناسایی شد. در ادامه، به منظور شناسایی و طبقه بندی الگوهای سینوپتیکی عوامل به وجود آورنده ی دوره های تر و خشک از روش آماری Principal Component Analysis و Cluster Analysis استفاده گردید. سپس داده ای ارتفاع ژئوپتانسیل سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال و فشار تراز دریا از تارنمای مرکز ملی پیش-بینی محیطی(NCEP/NCAR) اخذ و نهایتاً نقشه مرکب مربوط به هر خوشه تهیه و تحلیل سینوپتیکی شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که برای دوره ی خشک می توان به پشته در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در شرق اروپا اشاره نمود که سبب نزول و سرازیر شدن هوای سرد عرض های بالا به منطقه شده و مانع از صعود توده هوا شده است. الگوی سطح زمین نیز می توان به یک سلول پرفشار اشاره نمود که از شرق اروپا وارد منطقه شده و حرکات جوی نزدیک به سطح زمین را تحت تاثیر خود قرار می دهد. الگوهای مربوط به دوره های تر در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال می توان به ناوه عمیق در غرب خاورمیانه اشاره کرد که رطوبت دریای سرخ را وارد منطقه می نماید. از طرفی الگوهای سطح زمین تشکیل یک کم فشار بر روی زاگرس می باشد که شرایط را برای صعود و ناپایداری محیا می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان