فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
163-178
حوزههای تخصصی:
به علت اینکه مکانیسم حرکات واچرخندی میل به نزول و فرونشینی هوا می باشد لذا تاثیر این حرکات و موقعیت قرارگیری انها در وقوع ریزش های سیلابی قابل توجه می باشد. بدین منظور در این مقاله بارش های سیلابی دو دهه گذشته استان کرمان مورد بررسی و دو مورد از شدیدترین انها انتخاب شد. به علت تاکید این مقاله بر استان کرمان ابتدا با استفاده از شاخص آماری توزیع گامبل تیپ 1، بارش سنگین برای هر یک از ایستگاه های استان محاسبه گردید. سپس ویژگی های ترمودینامیک بارش های مورد نظر با استفاده از داده های رادیوسوند و نمودار اسکیوتی ایستگاه کرمان مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل این سیلاب ها از داده های روزانه بارش 10 ایستگاه سینوپتیک استان و نقشه های فشار سطح دریا و سطوح 850، 500 و 300 هکتوپاسکال استفاده گردید. سپس آرایش الگوی همدید و روند آن در نقشه های هوا، طی یک دوره انتخابی 3 روزه بررسی شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که عامل اصلی ایجاد بارش های سیلابی در منطقه مورد مطالعه، تقویت فرود شرق مدیترانه در تروپوسفر میانی است لذا زمانی که با حرکت رو به پایین سامانه ناوه قطبی همراه باشد به سمت عرض های پایین تر منتقل شده، در نتیجه سامانه های غربی با حرکت خود از روی آب های گرم جنوبی، رطوبت زیادی را کسب کرده و سبب ریزش بارش های سنگین و قابل توجهی در منطقه می گردد. همچنین نکته قابل توجه در وقوع بارش ها وجود حرکات واچرخندی شدید بر روی ابهای جنوبی و بویژه دریای عمان می باشد که سبب تزریق هر چه بیشتر رطوبت به نواحی داخلی کشور شده و شرایط لازم را برای وقوع این گونه بارش ها فراهم می نماید.
واکاوی موانع اقتصادی توسعه گردشگری در نواحی روستایی با استفاده از نظریه بنیانی مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
277 - 296
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی با توجه به کارکردهای متنوع و نیز توانایی بالا در برقراری ارتباط با سایر بخش های اقتصادی به منزله راهبردی برای توسعه مناطق روستایی مطرح شده است. هدف از تحقیق حاضر، واکاوی موانع اقتصادی توسعه گردشگری در نواحی روستایی با استفاده از نظریه بنیانی در روستاهای هدف گردشگری استان زنجان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای کاربردی و از نظر پارادایم در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد و از بُعد روش، از نظریه بنیانی بهره برده است. برای گردآوری اطلاعات از اسناد کتابخانه ای، تهیه عکس و فیلم، مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم و غیرمشارکتی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران محلی (کارشناسان حوزه گردشگری، دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی) هشت روستای هدف گردشگری استان زنجان تشکیل می دهند. روش نمونه گیری به صورت روش گلوله برفی (36 نفر) تا رسیدن به اشباع تئوریک انجام شده است. برای تأمین روایی تحقیق، از روش ارزیابی گوبا و لینکولن (شامل چهار مرحله قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت ثبات، تأییدپذیری، معقول بودن) استفاده شده است. داده های جمع آوری شده از طریق تحلیل محتوایی واکاوی شدند. با پیونددادن کدها (کدگذاری باز)، مفاهیم (کدگذاری محوری)، مقوله ها (کدگذاری انتخابی) و تأیید اعتبار مفاهیم به دست آمده تحقیق از شیوه روش کانونی به دست خبرگان، مدل مفهومی تحقیق ترسیم شد و تأیید نظر کارشناسان نیز به مدل اعتبار بخشید. نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاهای هدف گردشگری استان زنجان در مقوله اقتصادی، با مشکلات اساسی مواجه اند. این مشکلات عبارت اند از: محدودیت فصول گردشگری، آسیب پذیری اقتصاد کشاورزی، ضعف توانمندی های فردی، فضای نامناسب اقتصادی، فقدان ریسک پذیری، فقدان شناخت بازار و ضعف دانش فنی کسب وکار
مرور نظام مند روند جهانی پژوهش در مطالعات حوزه گردشگری ورزشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
231 - 250
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بسیاری در حوزه گردشگری ورزشی در کشور انجام شده است. اکنون زمان آن است که نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش ها و یافته ها و رویکردهای کلی آن ها بشود. این مطالعه با هدف مرور نظام مند مقاله های مرتبط با گردشگری ورزشی انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کیفی، از نظر هدف کاربردی و از جنس مطالعات ثانویه با رویکرد مرور نظام مند بوده است. نمونه پژوهش شامل مقاله های چاپ شده در نشریه های علمی پژوهشی داخل کشور در بازه زمانی 1388 تا 1398 به تعداد 104 مورد بود که از بانک های اطلاعاتNoormags ،Magiran ،Sid و Ensani استخراج شده است. مقاله ها براساس ابعاد کلی وضعیت شناختاری، ساختاری، عملکردی، و استنادی مرور شدند. ابزار جمع آوری داده ها فهرست محقق ساخته بود که روایی آن به دست خبرگان و پایایی آن از طریق پایایی مصححان تأیید شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از بسته های نرم افزاری آی مایند مپ 9 و اس پی اس اس 21 استفاده شد.نتایج تحقیق نشان داد که روند چاپ مقاله های بررسی شده سیر صعودی داشته است و موضوع گردشگری ورزشی بیشتر مدنظر پژوهشگران مرد با تحصیلات مدیریت ورزشی بوده است. غالب پژوهش های انجام شده در کشور در ارتباط با گردشگری ورزشی فاقد بخش مجزای مبانی نظری بوده و عمدتاً با بهره گیری از روش های کمّی و با نظرسنجی از مدیران ارشد و کارشناسان انجام شده است.عمده مقاله ها به بررسی موضوع مدیریت و برنامه ریزی گردشگری ورزشی پرداخته اند و لازم است به سایر حوزه ها بیشتر پرداخته شود. همچنین لازم است بیشتر به منشأ پژوهشی مقالات نگارش شده، وجود مبانی نظری مشخص و مستدلل، و انجام پژوهش های آمیخته، توجه شود.
الگوسازی شبکه های اجتماعی در رفتار گردشگران با رویکرد ساختاری-تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
165 - 183
حوزههای تخصصی:
رشد صنعت گردشگری وابسته به استفاده از ابزارهایی همچون فناوری اطلاعات و ارتباطات است و بدون بکارگیری مؤثر آن در بازار رقابتی امکان فعالیت و بقاء وجود ندارد. در این بین شبکه های اجتماعی مجازی، ابزاری بسیار کارامد برای بازاریابی و تاثیر بر رفتار گردشگران هستند پس ضروری است تا با استفاده ی مؤثر از آن و پاسخ درست به خواست گردشگران ضمن کسب سهم مناسب از بازار گردشگری و سود حاصله، از سایر مزایا و منافع این صنعت همچون منافع اقتصادی، فرهنگی، اشتغالزایی، توسعه ی پایدار و غیره نیز بهره مند شد. هدف از این پژوهش شناسایی و تدوین الگویی جامع از عوامل اصلی است که شبکه های اجتماعی از طریق آن بر رفتار گردشگر در تصمیم گیری، انتخاب و خرید خدمات گردشگری اثر می گذارد. در این نوشتار پس از بررسی حدوداً یک صد پژوهش مرتبط دارای نتایج کیفی و منتشر شده در مجلات معتبر از بین چهارصد منبع اولیه ی تایید شده و مصاحبه با خبرگان، ابتداء با استفاده از روش فراترکیب و استخراج 1400 کد باز و 45 کد محتوایی، مؤلفه های اصلی که شبکه های اجتماعی از طریق آن بر رفتار گردشگران تاثیر می گذارند، مشخص شد و سپس الگوی نهایی برای سطح بندی متغیرها، از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری تدوین گردید. مدل نهایی پژوهش شامل 5 تم یا متغیر اصلی در سه سطح است که به ترتیب اولویت و قدرت تاثیرگذاری، عبارت از: محیط کلان(سطح سه)، بازاریابی(سطح دو) و عوامل مدیریتی، فردی، گروه(سطح یک) است و می تواند توسط کلیه فعالان گردشگری در جهت بهبود فرایندهای بازاریابی، ارزش آفرینی و کسب سود، مورد استفاده قرار گیرد.
Delineation of an Optimal Security Perspective for the Caspian Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
28 - 52
حوزههای تخصصی:
The security-based futurology of political units is a type of futurology focusing on geographic areas to assess their security status in the future. The Caspian region as one of the regions facing various factors has gained geopolitical significance, has a wide range of probable futures. The operational objective of this study is to identify the criteria affecting the security of this region and its final objective is to delineate an optimal security-based future for the region through a future study approach. It is a qualitative case study being formulated based on some qualitative and quantitative models and the relevant literature is used as the basis for classifying security standards into six groups of military, economic, spatial, sociocultural, political and environmental. the results were used to present 18 criteria of this region security. Then, 26 questionnaires were distributed among a group of faculty members of geopolitics from the universities of Russia, Iran, Azerbaijan, Kazakhstan, and Turkmenistan. The collected data were analyzed using the combined mean TOPSIS method and key criteria of the Caspian region security were extracted. The findings indicated that the three key criteria of joint military and weapons investment, commercial relations and human development as the most critical geopolitical criteria of security in this region formed eight security scenarios and finally the scenario based on ‘regional joint military and weapons investment, free trade, and the homogeneous human development’ with higher scores were introduced as the criterion for the delineation of security perspective for the leaders of countries in this region.
ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا: مطالعه موردی شهرستان شازند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
ایجاد اشتغال و بهبود فرآیندهای زمینه ساز فضای کارآفرینی در مناطق روستایی یکی از ضروریات برنامه توسعه پایدار روستایی است. هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا در شهرستان شازند استان مرکزی بود. جامعه آماری پژوهش کارآفرینان روستایی این شهرستان به تعداد 900 نفر بودند که از آن میان، با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، بر اساس جدول کرجسی- مورگان، 265 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ساختارمند استفاده شد که روایی آن را اساتید دانشگاه و متخصصان کارآفرینی تأیید کردند و پایایی آن، با انجام آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها و سازه های تحقیق، بین 71/0 تا 918/0 به دست آمد. همچنین، تحلیل روابط بین گویه ها و سازه ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss22 و Smart PLS3 صورت گرفت و در ادامه، با بهره گیری از روش معادلات ساختاری، روابط عوامل آموزشی، اقتصادی و نهادی با توسعه کارآفرینی روستا بررسی شد. بر اساس نتایج تحقیق، معیار GOF مدل مورد نظر 389/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مناسب مدل بهبود توسعه کارآفرینی روستا بوده و بر اساس آن، بیشترین بار عاملی، به ترتیب، مربوط به عامل نهادی بر عامل اقتصادی و عامل آموزشی بر عامل نهادی است؛ به دیگر سخن، برای توسعه کارآفرینی روستایی، باید به مسیرهایی توجه کرد که به طور غیرمستقیم، بر توسعه کارآفرینی تأثیر می گذارند. همچنین، نتایج نشان داد که هر سه عامل آموزشی، اقتصادی و نهادی بر توسعه کارآفرینی مؤثرند، اما عاملی که بیشترین تأثیر مستقیم را بر توسعه کارآفرینی روستایی دارد، عامل اقتصادی است.
ارزش گذاری اقتصادی پارک های گردشگری با استفاده از بروزرسانی بیزینِ تمایل به پرداخت در مدل مشروط نامطمئن (مورد مطالعه: پارک گردشگری بابا امان بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
18 - 36
حوزههای تخصصی:
محاسبه ارزش اقتصادی منابع طبیعی مبتنی بر بهره برداری سرانه و تجمیع شده، می تواند راهکاری مناسب برای ارزش گذاری اقتصادی منابع گردشگری در طول یک دوره مشخص و با تعداد مشخص بهره بردار باشد. در این صورت امکان واگذاری منبع موردنظر برای انتفاع استثناپذیر از منابع طبیعی (مشروط به بقای اصل منبع گردشگری) وجود خواهد داشت. در این پژوهش با استفاده از بروزرسانی بیزینِ در الگوی تمایل به پرداخت (WTP) در مدل ارزش گذاری مشروط (CVM) برخوردار از انتخاب دوگانه دوبعدی (DB-DC)، ارزش اقتصادی بهره برداری سرانه در شرایطی که در آن پاسخگویان به طور طبیعی در خصوص تمایل به پرداخت برای کالاهای غیربازاری دچار نااطمینانی هستند، محاسبه شده است و این الگو در یک مطالعه موردی، برای ارزش گذاری بهره برداری از گردشگاه باباامان بجنورد مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش میزان تمایل به پرداخت سرانه غیربیزین 23140 ریال و تمایل به پرداخت سرانه بیزین 37421 ریال خواهد بود و می توان ارزش تقریبی بهره-برداری سالانه از گردشگاه بابا امان را معادل 31104335200 ریال برای الگوی بیزین و 19233968000 ریال برای الگوی غیربیزین در نظر گرفت. بر این اساس با توجه به یک مرحله ای بودن و عدم بروزرسانی بیزین در روش های غیربیزین، این روش ها از تورش به سمت پایین زیادی برخوردار هستند و خطر کمتر از حد برآورد کردن ارزش منابع گردشگری در این رویکرد وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود از این الگو برای محاسبه مناسب تر و دقیق تر ارزش بهره برداری از منابع گردشگری استفاده شود.
تحریم ایران؛ تناقض نظام سیاسی و نظام اقتصادی در جغرافیای سرمایه داری مالی: بحثی در اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال تحلیل نظری له یا علیه نئولیبرالیسم نیست. بلکه در پی تحلیل این موضوع است که تحریم ایران، بازنمایی تناقض نظام سیاسی و اقتصادی سرمایه داری مالی است. اقتصاد سیاسی سرمایه داری حاکی از تناقض های بنیادینی همچون بحران های ادواری انباشت سرمایه، ریسک سیستمی و بحران بدهی ها است. در محدوده نظام اقتصادی سرمایه داری راه حل بحران ها ایجاد بازارهای مصرف جدید، موج های نوین نیاز آفرینی و نیز کارآفرینی گرایی است تا گردش جدید سرمایه به مثابه خون جدید در کالبد اقتصاد بحران زده آن باشد. اما استراتژی نظام حاکم سیاسی در جغرافیای سرمایه داری مالیِ مرکز در تحریم ایران در واقع تناقض بنیادین دیگری به نظام سرمایه داری تحمیل می کند که همانا ممانعت از گردش آزاد سرمایه به سمت بازار مصرفِ اقتصاد تحت تحریم در جغرافیای سرمایه داری مالیِ پیرامون است. روش شناسی تحقیق انتقادی و نوع آن تبیینی و روش متناظر بر آن مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحریم، عنصری در بازنمایی تناقض نظام سیاسی و اقتصادی جغرافیای سرمایه داری است.
بررسی عوامل تهدید جنگل های حرا به کمک داده های دورسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگل های حرا از منابع مهم و میراث با ارزش طبیعی هستند که نقش ارزنده ای در حفظ اکوسیستم ساحلی داشته و مکانی ایده آلی برای حمایت از اجزای شبکه های غذایی در دریا محسوب می شوند. با این حال به دلیل رشد سریع جمعیت، برنامه ریزی ضعیف و توسعه اقتصادی ناهماهنگ این جنگل ها در معرض تخریب هستند. این مطالعه با هدف بررسی روند کاهش پوشش گیاهی جنگل های حرا و شناسایی عوامل تخریب کننده این نواحی در منطقه حفاظت شده حرا صورت گرفته است. بدین منظور تصاویر ماهواره ای لندست 8 سنجنده OLI مربوط به سال 2015 و تصاویر سنجنده ETM + در سال 2001 برای این جنگلها دریافت گردید و چهار روش پایش تغییر بر روی این تصاویر اعمال شد. روش های پایش تغییر مورداستفاده در این مطالعه شامل روش های مقایسه پیکسل به پیکسل به صورت تفاضل، نسبت گیری و رگرسیون و مقایسه پس از طبقه بندی بوده اند. بر همین اساس مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مورد بازدید میدانی قرار گرفت و جهت ارزیابی دقت روش های پایش تغییر، پس از برداشت واقعیات زمینی که از طریق بازدید میدانی و تصاویر ماهواره ای به دست آمد، دقت کل و ضرایب کاپا تعیین شد و مشخص گردید روش مقایسه پس از طبقه بندی با دقت کلی 93% و کاپای بیش از 9/0 بیشترین دقت را در آشکارسازی تغییرات دارد. پس از آن روش تفاضل با آستانه دو برابر انحراف معیار با کاپا 76/0 و دقت کلی 82% بالاترین دقت را نشان داد. همچنین بررسی های میدانی نشان داد قاچاق سوخت و ریزش ترکیبهای نفتی بخصوص گازوئیل به درون آب و چرای مستقیم شتر از حرا مهمترین عوامل تخریب این جنگلها به شمار می روند. در پایان پس از بررسی میزان تخریب این مناطق به منظور احیاء و بازسازی اولویت بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد در صورتیکه از فن سنجش از دور به صورت علمی بهره برداری شود، می توان به راحتی در شناسایی عوامل تهدید جنگلهای حرا و اولویت بندی پروژه های احیائی از آن استفاده نمود.
مطالعه تطبیقی الگوی تأمین نیروی انسانی دفاعی کشور از طریق تحول از ارتش وظیفه ای به ارتش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
216 - 258
حوزههای تخصصی:
انقلاب در امور نظامی و تحول در حوزه های دفاعی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که سال های متمادی توجه سیاستمداران و استراتژیست های دفاعی نظامی را به خود جلب کرده است. تحول دفاعی در قرن بیستم عمدتاً در حوزه تسلیحات و فناوری نظامی مورد توجه بوده است و تحول در حوزه های ساختار و سازمان دفاعی در مقایسه با تحول در فناوری دفاعی روند بسیار کندی را سپری کرده بود اما با ورود به قرن بیست و یکم تحول در ساختار و سازمان نیروهای مسلح کشورها در قالب تحول از ارتش های وظیفه ای به ارتش حرفه ای بطور وسیعی مورد توجه کشورهای جهان قرار گرفت بطوری که فقط در دهه اول قرن بیستم حدود 30 کشور ساختار و سازمان دفاعی نظامی خود را از سربازی اجباری و ارتش وظیفه ای به سربازی داوطلبانه و ارتش حرفه ای تغییر داده اند که در حال حاضر این تعداد از کشورها به رقم حدود 100 رسیده اند. ایران نیز در زمینه تحول دفاعی سیاست های قابل توجهی در حوزه تسلیحات و فناوری نظامی تجربه کرده است اما در حوزه ساختار و سازمان نظامی تحول قابل توجهی را تجربه نکرده است. علت اصلی این عدم تحول در ایران فقر نظری و مطالعات تطبیقی و امکان سنجی ها در زمینه تحول از ارتش وظیفه ای به ارتش حرفه ای بوده است. در این مقاله تلاش شده است با مطالعه تطبیقی تجربه کشورهای جهان و تبیین نوع و جایگاه آن ها در نظام تجول دفاعی جهان، سیاست ها و استراتژی های موفق کشورهای پیش رو در مورد ایران تبیین گردد. در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، تلاش شده است ابتدا وضعیت کشورهای جهان در نظام تحول دفاعی بررسی شده و فرآیند این تحولات پس از جنگ جهانی دوم تا کنون بررسی شود و سپس کشورها و ارتش های موفق در زمینه تحول دفاعی از ارتش وظیفه ای به ارتش حرفه ای مورد بررسی قرار گرفته و ضمن مقایسه موقعیت ایران با کشور منتخب که 10 کشور می باشد سیاست ها و راهبردهای موفق این کشورها که قابلیت بومی سازی در ایران را دارند، تبیین شده اند.
واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 81
حوزههای تخصصی:
ایران کشور است که هرساله با طوفان های تندری زیادی روبه رو است. لذا در پژوهش حاضر به توزیع زمانی و مکانی و همچنین واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در بخش وسیعی از فلات ایران پرداخته شد. بدین منظور از داده های مربوط به روزهای همراه با طوفان تندری، 20 ایستگاه همدید در فلات ایران با تأکید بر نیمه شرقی کشور و همچنین داده های ارتفاع ژئوپتانسیل (hgt)، امگا (Omega) و رطوبت ویژه (Shum) در طول دوره آماری 2010 تا 2015 استفاده شد. پس از استخراج روزهای همراه با طوفان تندری، با استفاده از نرم افزار GIS Arc و روش IDW نقشه های توزیع زمانی و مکانی تهیه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار GrADS نقشه های همدیدی لازم در ترازهای مختلف جو تهیه و تحلیل گردید. بررسی های ترمودینامیکی نیز با استفاده از نمودارهای Skew-t و شاخص های CAPE و PWAT انجام شد. نتایج حاصل از توزیع زمانی و مکانی نشان داد که در مقیاس ماهانه، از ایستگاه جیرفت در استان کرمان به سمت عرض های بالا در ماه های آوریل و می، بیشترین فراوانی طوفان تندری وجود داشته و به طرف عرض های پایین تر از ماه دسامبر تا فوریه فراوانی طوفان های تندری بیشتر می گردد. در مقیاس فصلی نیز در نیمه شمالی منطقه موردمطالعه بیشترین رخداد طوفان های تندری در فصل بهار دیده می شود؛ درحالی که در نیمه جنوبی بیشترین فراوانی مربوط به فصل زمستان است. درمجموع در همه مناطق موردمطالعه در طول سال کم و بیش پتانسیل رخداد طوفان تندری وجود دارد. نتایج حاصل از واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در روزهای همراه با طوفان تندری، اُمگای منفی و صعود و ناپایدار هوا حاکم بوده و از سوی دیگر، نفوذ رطوبت به جو منطقه و قرارگیری در زیر سرد چال ها و جلوی ناوه، شرایط را برای رخداد این پدیده فراهم می کند. بررسی نمودارهای skew-t و شاخص های CAPE و PWAT نیز بیانگر وجود رطوبت بیشتر در روز طوفان نسبت به روز قبل از طوفان و ناپایداری ناشی از صعود همرفتی شدید (حدود دو برابر) در روز رخداد طوفان تندری است.
بررسی تاثیر ارزش ویژه برند مقصد بر وفاداری گردشگران به منطقه گردشگری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
برندسازی مقصد،یکی از مهمترین مباحث درحوزه بازاریابی گردشگری است. لذا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ارزش ویژه برند مقصد بر وفاداری گردشگران به شهر شیراز به منظور افزایش گردشگران و برندسازی مقصد است.پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است.جامعه آماری،گردشگرانی هستند که طی ماه های فروردین تا آبان 1396 از شهرشیراز بازدیدکرده اند.حجم نمونه براساس جدول مورگان و فرمول کوکران برای جامعه نامحدود معادل 384 به دست آمد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب توسط خبرگان و آلفای کرونباخ تایید شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازمدل سازی معادلات ساختاری،تحلیل عاملی تاییدی ونرم افزارهای SPSS23و AMOS23استفاده شد.یافته ها نشان داد که ارزش ویژه برند مقصد بروفاداری گردشگران تاثیر معناداری دارند. آگاهی از مقصد بر تصویرجامع تاثیر معناداری نداشته اما برکیفیت ادراک شده تاثیرمعناداری دارد.تصویرجامع برکیفیت ادراک شده تاثیرمعناداری داشته وکیفیت ادراک شده نیز بر وفاداری نگرشی و رفتاری تاثیرمعناداری دارد.تصویرشناختی وکنشی بروفاداری رفتاری تاثیرمعناداری داشته اما تصویر عاطفی بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری ندارد.تصویر شناختی وعاطفی از طریق تصویر جامع به عنوان متغیرمیانجی، بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری داشته اما تصویر کنشی از طریق تصویر جامع، بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری ندارد.
تاثیر تجربه خاطره انگیز از مقصد گردشگری در عشق به برند مقصد با نقش میانجی هویت یابی مشتری با برند: مطالعه گردشگران اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
127 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تجربه خاطره انگیز برند بر عشق به برند در صنعت گردشگری با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری است. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران داخلی اصفهان از اردیبهشت تا مرداد 1396هستند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای و در مناطق مختلف گردشگری اصفهان انجام شد و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوا (از نوع صوری) و پایایی پرسشنامه (با آلفای کرونباخ 89%) تایید شد. در نهایت 339 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. به منظور انجام مدلسازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد . در این مطالعه سه بعد (شناختی، ارزیابی و احساسی) برای هویت یابی مشتری با برند در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از تایید تمام فرضیه های پژوهش بود.ازاین رو نتیجه گرفته شد که تجربه خاطره انگیز از آن بر هویت یابی مشتری بر برند تاثیر مثبت دارد. به همین ترتیب هویت یابی مشتری با برند بر عشق به برند مقصد تاثیر مثبت دارد. این نتایج می تواند برای فعالان صنعت گردشگری مبنایی برای تعیین هویت گردشگران با مقصد گردشگری و جذب آنان باشد.
تحلیل وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، مطالعه موردی کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه ضایعات ساختمانی بخشی جداناپذیر از پسماندهای شهری است، اما به دلیل تفاوت هایی که میان این ضایعات و پسماند ها و مسائل محیط زیستی دیده می شود باید اولویتهای مناسبی برای بهره وری و کسب منابع بهینه تعریف شود. هدف پژوهش حاضر را بررسی وضعیت رها سازی نخاله های ساختمانی درحاشیه راه ها، با بهره برداری از روش ترکیبی تحلیل شبکه در تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab است برای مدیریت نخاله های ساختمانی کلانشهر کرج، از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و محاسبات منطق فازی در نرم افزارهای SPSS، Expert Choice و Matlab استفاده شده است. حجم نمونه آماری پژوهش حاضر را، استادان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه موردبررسی و متخصصان مدیریت پسماند و GIS شاغل در سازمان شهرداری کرج و یا سمت های مشابه، تشکیل داده اند، در مجموع تعداد 30 پرسشنامه، با بهره برداری از تکنیک نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند، در دی ماه 1399 جمع آوری شدند. یافته های پژوهش دلالت بر این دارند که مهم ترین معیار در خوشه عوامل محیط زیستی رها سازی نخاله های ساختمانی، آلودگی خاک در شهر است. همچنین مهم ترین معیار ها در خوشه مدیریت شهری ، سلامت و بهداشت می باشد. از طرفی دیگر، مهم ترین معیار در خوشه عوامل اقتصادی رها سازی نخاله های ساختمانی ، هزینه آموزش مدیریت نخاله های ساختمانی اولویت بندی شد، زیرا دارای بالا ترین رتبه فازی بر اساس محاسبات منطق فازی در محیط برنامه نویسی Matlab، جهت مدیریت نخاله های ساختمانی کرج هستند. نتایج بصورت شفاف آسیب پذیری خاک و سلامت انسان را در برابر مدیریت غیر مسئولانه دورریزهای ساختمانی اثبات نمود . در نتیجه جایگاه این موارد و اولویتهای آنها باید در تنظیم مجدد فعالیت های ساخت وساز با هدف توسعه محیط زیستی ، اقتصادی ، اجتماعی و افزایش بهره وری فرآیند ساخت وساز مورد توجه قرار گیرد.
برندسازی مقصد گردشگری با تأکید بر شناسایی ابعاد شخصیت برند مقصد برای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
رشته های احساسی زیادی بین مردم و مقاصدی که از آن ها دیدن می کنند وجود دارد. ویژگی های شخصیتی این مقاصد، بعد جدیدی است که با تمرکز بر آن ها می توان راهبردهای برندسازی مقصد را تدوین کرد. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد شخصیت برند مقصد گردشگری برای استان گیلان با استفاده از رویکرد تحقیق آمیخته و در قالب دو بخش کیفی و کمی است. در مرحله اجرا، ابتدا 55 ویژگی شخصیتی خاص استان گیلان از طریق مصاحبه های عمیق با 11 خبره که دارای حداقل 5 سال سابقه کاری، فعالیت مستمر در سمت های مرتبط با گردشگری و بازاریابی و برخوردار از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا بوده اند و تحلیل محتوای داده های متنی و کدگذاری آن ها در بخش کیفی تحقیق شناسایی و سپس 65 ویژگی شخصیتی از مطالعه ادبیات تحقیق نیز به آن اضافه شد. در ادامه، با حذف صفات تکراری، لیستی از 102 ویژگی شخصیتی آماده و در اختیار 15 نفر دیگر از صاحب نظران دانشگاهی در رشته های مدیریت و روانشناسی قرار گرفت تا نزدیک ترین ویژگی های شخصیتی را برای توصیف استان انتخاب کنند. در نهایت، 16 ویژگی در لیست باقی ماند و مبنای طراحی پرسشنامه و توزیع میان گردشگران قرار گرفت. تحلیل داده های جمع آوری شده از 468 گردشگر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، منجر به شناسایی سه بعد با عنوان بی-نظیر، خونگرم و صاحب سبک شد. این ابعاد و 16 ویژگی شخصیتی زیرمجموعه آن ها بار دیگر در تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار لیزرل مورد تأیید قرار گرفت.
واکاوی فضایی وردایی توزیع درون سالانه بارش ایران زمین طی دهه های اخیر (1394-1355)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۲۲-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع رفتارهای ظاهراً آشفته بارش، وردایی ماه به ماه بارش در مقیاس دهه ای است که نمایه ای از ساختار اقلیم بارشی بشمار می آید. در پژوهش حاضر توزیع ماه به ماه بارش ایران زمین و تغییرات دهه ای آن با بکارگیری نمایه ضریب تغییرات برای دوره آماری 1394-1349 و با بهره گیری از داده های شبکه ای اسفزاری نسخه سوم بررسی شد. روابط این متغیر با متغیرهای مکانی - توپوگرافیک با استفاده از داده های مدل رقومی ارتفاع و براساس شگردهای رگرسیونی برای چهار دوره ده ساله (1364-1355، 1374-1365، 1384-1375 و 1394-1385) بررسی شد و نیز برای دستیابی به الگوی فضایی از شگرد تحلیل خوشه ای استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر تنوع تباین ماهانه بارش در کشور را تایید نمود، امّا برخلاف انتظار روند بلند مدت تغییرپذیری ماه به ماه بارش عموماً در کشور فاقد معنی آماری است. همچنین طی دهه های مختلف تغییرات قابل توجهی بین نواحی با کمینه، بیشینه و در نتیجه دامنه تغییرات مکانی و نیز میانگین پهنه ای ضریب تغییرات ماه به ماه بارش مشاهده نشد. با این وجود، نواحی توأم با بارش نسبتاً یکنواخت کشور برای چهاردهه متوالی رفتار تناوبی داشته اند. همچنین گستره پهنه های توأم با مقادیر مختلف تغییرپذیری نیز تغییر می یافته است. اگرچه در هر دهه و نیز در کل دوره این گستره ها با عوامل مکانی - توپوگرافیک در ارتباط معنی داری بوده است، اما این رابطه نسبتاً کم بوده است. تحلیل فضایی مبتنی بر تحلیل خوشه ای، 5 ناحیه تغییرپذیری ماه به ماه بارش به دست داد. این نواحی از عرض جغرافیایی حدود 32 درجه به سمت شمال، به طور تقریبی از مدارات تبعیت می کنند؛ ولی در نیمه جنوبی کشور عموماً با نصف النهارات ارتباط بیشتری به نمایش می گذارند.
بررسی عوامل مؤثر بر اِدراکِ خطر مواجهه با تغییرات آب و هوایی (موردشناسی: کشاورزان گندم کار شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی به علت ماهیت آن و تأثیرپذیری آن از تغییرات آب و هوایی با ریسک بسیار زیادی همراه است؛ ازاین رو تولیدات کشاورزی و معیشت آنان را تهدید می کند. درک خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی از سوی کشاورزان و عوامل مؤثر بر آن برای کاهش و سازگاری با تغییرات آب و هوایی بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر اِدراکِ خطر کشاورزان گندم کار شهرستان کرمانشاه در مواجهه با تغییرات آب و هوایی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کشاورزان گندم کار شهرستان کرمانشاه به تعداد 30000 نفر بودند که تعداد 380 نفر از آن ها بر اساس جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه مورد مطالعه از روش نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه آماری بهره گرفته شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد (91/0- 77/0). به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 24 و AMOS 22 و برای به دست آوردن نقشه موقعیت جغرافیایی محدوده مورد نظر از نرم افزار Arc GIS 9.3 استفاده شد. نتایج حاصل از مدل معادله های ساختاری نشان داد، متغیرهای اعتماد، دانش، نگرش زیست محیطی و نگرانی و دغدغه بر اِدراکِ خطر کشاورزان در مواجهه با تغییرات آب و هوایی اثر دارند. درمجموع این متغیرها 31 درصد از تغییر پذیری متغیر اِدراکِ خطر کشاورزان در مواجهه با تغییرات آب و هوایی را تبیین نمودند و بخش عمده ای از تغییرپذیری متغیر اِدراکِ خطر کشاورزان توسط متغیر نگرش زیست محیطی تبیین شد.
بررسی و تحلیل جایگاه توانمندی نظامی در قدرت نرم کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
44 - 71
حوزههای تخصصی:
حدود سه دهه است که از طرح اصطلاح قدرت نرم توسط جوزف نای می گذرد. وی در این مفهوم، فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی را به عنوان منابع قدرت نرم و توان نظامی و مشوق های اقتصادی را در طیف قدرت سخت و نقطه مقابل قدرت نرم قرار می دهد. این در حالی است که شواهد و مستندات علمی حاکی از این دارند که برخلاف دیدگاه رایج، ظرفیت نظامی نیز می تواند به شرط تبعیت از هستی شناسی قدرت نرم، در این قدرت ایفای نقش نماید. به همین منظور این پژوهش با اتکا بر روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این مسئله پاسخ دهد که توانمندی نظامی یک کشور چگونه و بر اساس چه مولفه هایی می تواند بر قدرت نرم کشور موثر باشد. در همین راستا یافته های پژوهش حاکی از این دارد با توجه به اینکه ماهیت قدرت نرم بر بنیاد جذابیت استوار می باشد لذا منابع مختلفی از یک دولت-ملت، قادر به نقش آفرینی در این شیوه قدرت خواهند بود. از همین رو ظرفیت نظامی یک کشور نیز می تواند به کمک شیوه هایی چون: کمک به آموزش نیروهای نظامی کشورهای خارجی، مشارکت در اعزام نیروهای حافظ صلح در مناطق تحت درگیری و منازعه، کمک به حفظ امنیت بین الملل در چارچوب چند جانبه گرایی، برگزاری یا حضور موثر در آخرین نمایشگاه های تجهیزات نظامی، حفظ و ارتقا روابط نظامی صلح آمیز با کشورهای نظام بین الملل و.. در قدرت نرم نقش فعالی را ایفا نماید.
تحلیل سبد مصرفی مواد غذایی خانوارهای روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
127 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف کلی مطالعه حاضر بررسی و تحلیل سبد مصرفی خانوارهای روستایی در دهک های مختلف درآمدی در راستای تأمین امنیت غذایی بود. بدین منظور، نخست، دهک های درآمدی به سه گروه کلی تقسیم شدند؛ میانگین دهک های اول تا سوم در گروه اول، میانگین دهک های چهارم تا هفتم در گروه دوم و میانگین دهک های هشتم تا دهم در گروه سوم جای گرفتند. سپس، با استفاده از داده های تلفیقی (1385 تا 1396)، مدل تقاضای تفاضلی معمولی تعمیم یافته (GODDS) با روش معادلات رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SURE) برآورد شد؛ همچنین، با استفاده از آزمون والد، مدل سیستم تقاضای تقریباً ایده آل (AIDS) به عنوان شکل تابعی مناسب انتخاب شد. نتایج محاسبه کشش قیمتی نشان داد که کشش های خودقیمتی تقاضای مواد غذایی در مناطق روستایی منفی و مطابق انتظار است و غلات و گوشت دام و نیز گوشت دام، لبنیات، قند و شکر کالاهای مکمل یکدیگرند؛ افزون بر این، غلات به عنوان یک گروه مهم از مواد غذایی با گوشت دام، لبنیات، قند و شکر رابطه مکمل دارند و سبزی ها و حبوبات را می توان به عنوان جانشین غلات در مناطق روستایی محسوب کرد. محاسبه کشش درآمدی بیانگر مثبت بودن آن برای گروه های مواد غذایی در مناطق روستایی بوده، که نرمال بودن گروه های کالایی را نشان می دهد. بر اساس نتایج کشش درآمدی غلات، گوشت دام، گوشت ماهی، میگو و فرآورده های آن، لبنیات، حبوبات و قند و شکر بیشتر از یک به دست آمده، که نشانگر لوکس بودن این مواد غذایی در مناطق روستایی مورد بررسی است.
تحلیل عوامل موثر بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
135 - 149
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، پیش بینی و تشریح سیر تحول و تکامل توسعه مقصدهای گردشگری، موضوعی چالش برانگیز برای پژوهشگران حوزه گردشگری بوده است. اهمیت این موضوع در آن است که پیش بینی و تشریح این فرآیند، عملا امکان هدایت توسعه به سوی روندی مطلوب و نظام مند را ممکن می سازد. شناسایی عوامل تاثیرگذار بر توسعه مقصدها و تعیین و تبیین نحوه تعامل آن ها با یکدیگر، نقش مهمی در ادراک مناسب از فرآیند توسعه مقصدهای گردشگری و پیش بینی مراحل توسعه و تکامل آن ها خواهد داشت که در پژوهش های پیشین، کمتر به آن پرداخته شده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و عناصر تاثیرگذار بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری و بررسی ارتباط بین آن ها است. این پژوهش، بر مبنای مخاطب پژوهش، بنیادین (نظری) و بر مبنای هدف، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و پژوهشگران رشته گردشگری بوده اند. روش گردآوری داده ها، آرشیوی و پیمایشی (مصاحبه) بوده است. برای نظرسنجی از خبرگان از مصاحبه پیمایشی در قالب ابزار پرسشنامه دیمتل و برای تجزیه و تحلیل داده ها در زمینه بررسی ارتباط و وابستگی بین عوامل موثر بر توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری از تکنیک دیمتل خاکستری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که پنج عامل، نوع و فعالیت گردشگران، ظرفیت تحمل و محدودیت های رشد، تعداد گردشگران/ساکنان، رقابت و توسعه تسهیلات و خدمات، به ترتیب دارای بیشترین میزان اهمیت در فرآیند توسعه و تکامل مقصدهای گردشگری هستند. همچنین عامل سیاست ها و پشتیبانی دولت، دارای بیشترین تاثیر بر سایر عوامل بوده، و عوامل رقابت و توسعه زیرساخت ها و فناوری های نوین، بیشترین تاثیر را از سایر عوامل می پذیرند.