آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

این مقاله به دنبال تحلیل نظری له یا علیه نئولیبرالیسم نیست. بلکه در پی تحلیل این موضوع است که تحریم ایران، بازنمایی تناقض نظام سیاسی و اقتصادی سرمایه داری مالی است. اقتصاد سیاسی سرمایه داری حاکی از تناقض های بنیادینی همچون بحران های ادواری انباشت سرمایه، ریسک سیستمی و بحران بدهی ها است. در محدوده نظام اقتصادی سرمایه داری راه حل بحران ها ایجاد بازارهای مصرف جدید، موج های نوین نیاز آفرینی و نیز کارآفرینی گرایی است تا گردش جدید سرمایه به مثابه خون جدید در کالبد اقتصاد بحران زده آن باشد. اما استراتژی نظام حاکم سیاسی در جغرافیای سرمایه داری مالیِ مرکز در تحریم ایران در واقع تناقض بنیادین دیگری به نظام سرمایه داری تحمیل می کند که همانا ممانعت از گردش آزاد سرمایه به سمت بازار مصرفِ اقتصاد تحت تحریم در جغرافیای سرمایه داری مالیِ پیرامون است. روش شناسی تحقیق انتقادی و نوع آن تبیینی و روش متناظر بر آن مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تحریم، عنصری در بازنمایی تناقض نظام سیاسی و اقتصادی جغرافیای سرمایه داری است.

تبلیغات