فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مشارکت همانا شرکت آگاهانه و خودانگیختة افراد در برنامة توسعه است و از ارکان اساسی توسعة روستایی به شمار می رود. ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی جوامع روستایی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر میزان مشارکت روستاییان است. مقالة حاضر بر آن است که با رویکردی همه جانبه و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، سطح مشارکت و عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر آن را در 25 سکونتگاه روستایی بخش مرکزی شهرستان جهرم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونة 384 نفر انجام می شود. براساس آزمون t استیودنت، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد نظر به جز
شاخص های «احترام به دیگران» و «امانتداری در کارهای روزمره» به-گونه ای معنی دار کمتر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر در میزان مشارکت، شاخص هایی همچون «اهمیت تصمیمات جمعی نسبت به تصمیمات فردی»، «علاقه مندی مردم به حل مشکلات محله» و «ارتباطات اجتماعی»، که در راستای تقویت فعالیت-های جمعی است، در تبیین میزان مشارکت مردم بیشترین سهم را دارند. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که معیار «شبکة اجتماعی»، با ضریب تعیین 679/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی دارد.
جهانی شدن و سرزمین سازی در جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای سیاسی دانشی مفید و اساسی برای فهم معادله ها و جریان های بین المللی در عصر کنونی و آینده است. مفاهیمی ماندگار و حیاتی مرتبط به زندگی انسان ها، ازجمله سرزمین در این بخش از علوم انسانی مطالعه می شود، اما هم اکنون بحث های زیادی در رابطه با بی اهمّیّت شدن و از موضوعیّت افتادن مفهوم سرزمین در عصر جهانی شدن وجود دارد. بحث سرزمین زدایی آنچنان انجمن های علمی و دانشگاهی را به خود جذب کرده که گویی جهانی شدن به معنای سرزمین زدایی است. این نوشتار با نگاهی آینده پژوهانه و رویکردی نوواقع گرایانه تلاش دارد، فرایند جهانی شدن را با نگاهی سرزمینی تحلیل کند؛ بدین معنی که وجود فراملّی گرایی یا فراسرزمینی شدن جریان ها انکار نمی شود، ولی به نوعی سعی در اثبات سرزمینی سازی مجدّد جریان ها و پدیده های گوناگون در عصر جهانی شدن دارد. به علاوه، استدلال اصلی این نوشتار این است که قلمرو سرزمینی (سرزمین و مرز) در دوره ی جهانی شدن از بین نرفته، بلکه کارکرد آن متحوّل شده است. این باور نیز وجود دارد که قلمرو سرزمینی، به دلیل نیاز انسان به تفاوت و هرآنچه که جغرافیاست ماندگار بوده و جهانی شدن، فراملّی شدن و... جایگاه و نقش آن را در زندگی اشتراکی انسان از بین نمی برد.
عوامل مؤثر بر میزان رضایت مندی روستاییان نسبت به عملکرد دهیاران: مطالعة موردی بخش کونانی شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به روش پیمایش میدانی و در بازه زمانی تابستان 1390 انجام شده و در پی پاسخ بدین پرسش است که «روستاییان بخش کونانی به چه میزان از عملکرد دهیاران رضایت دارند؟». جامعة آماری شامل یازده روستای دارای دهیاری فعال در این بخش با 7443 نفر جمعیت است که از آن میان، براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 368 نفر انتخاب، و پرسشنامة تحقیق با روش انتساب متناسب و تصادفی ساده بین آنها توزیع می شود. تحلیل
داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری ویلکاکسون، T زوجی و رگرسیون لجستیک بیانگر آن است که در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- زیست محیطی، رضایت مندی روستاییان با عملکرد دهیاری ها رابطة معنی دار در سطح 99 درصد دارد؛ و همچنین، بیشترین تأثیرگذاری در رضایت روستاِیان از عملکرد دهیاران به عامل اقتصادی بازمی گردد.
ارزیابی قابلیت روستاهای شهرستان اردکان به منظور کاربرد انرژی خورشیدی با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر به دلیل رشد روز افزون قیمت سوخت های فسیلی و آلودگی های زیست محیطی در نتیجه افزایش تقاضای انرژی تحقیق و مطالعه در بخش انرژی های تجدید شونده مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. در بخش تولید برق محدودیت منابع سرمایه گذاری و محیط زیست از جمله مسایل مهمی است که این فرایند را تحت تأثیر قرار می دهد. جدی بودن مسأله حفاظت از محیط زیست و همچنین امنیت انرژی الکتریسیته موجب شده که فرآیند تولید برق توسط نیروگاه ها ی خورشیدی مورد تأکید قرارگیرد. به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه و قرار گیری بر روی کمربند تابشی و بیابانی، کشور ایران دارای اقلیمی گرم و نیمه خشک می باشد. در نتیجه بیشتر قسمت های این کشور به ویژه نواحی مرکزی آن دارای آسمانی صاف وشفاف هستند به همین دلیل مطالعه و تحقیق در مورد احداث و به کارگیری سایت های خورشیدی در این مناطق از کشور می تواند باعث دست یابی به انرژی پاک و مطمئن برای ساکنان این مناطق شود.
در مقاله حاضر با استفاده از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و مدل پیش بینی تابش کلی، میزان ساعات آفتابی و انرژی تابشی دریافتی در روستاهای شهرستان اردکان، برای هر کدام از ماه های سال محاسبه و مکان هایی که دارای ساعات آفتابی روزانه بیش از 7/7 و متوسط تابش خورشیدی بیش از 3/5 کیلو وات ساعت در متر مربع در روز داشتند جهت احداث سایت های انرژی خورشیدی در روستاهای اردکان مناسب شناخته شدند.
ژئوپولیتیک و اهمّیّت ابعاد پنجم با مطالعه ی نقش قدرت اطلاعات و استراتژی رزم مدرن در قرن بیست ویکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی دیدگاهی جدید در حوزه ی علم ژئوپلیتیک است که بنای آن قدرت اطلاعاتی و رشد شاخص های رزم مدرن در نظام معاصر است و براساس اهمّیّت ژئوپلیتیک در عصر حاضر و نقش آفرینی آن در نظام بین الملل و تحوّلات متصوّر بر آن استوار شده است. واژه ی اینفوسفر (نیروی اطلاعاتی)، به دلیل ماهیّت ظریف و حسّاس خود، اهمّیّت زیادی در دست یابی به پاسخ فرضیه های این نوشتار دارد؛ زیرا مفاهیم ژئوپلیتیکی در زمان حاضر با این موضوع جدید در ارتباط هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از بین مفاهیم رایج ژئوپلیتیکی، فرایندهای اطلاعاتی در اهدافِ انتزاعیِ جهانِ معاصر از جایگاه برتری برخوردارند؛ یعنی نقش تعیین کننده ی این پژوهش به صنعت اطلاعات و ارتباط مستقیم و غیرمستقیم آن با علم ژئوپلیتیک با قابلیّت های زمانی است. بنابراین هدف مقاله این است که نشان دهد، در راستای این تغییر و تحوّلات، بسیاری از کشورها، ازجمله کشورهایی که دارای موقعیّت ممتاز ژئوپولیتیکی هستند، تلاش های گسترده ای برای تقویّت قدرت رزم آوری و توان اطلاعاتی امنیّتی انجام داده اند، تا بتوانند در مواقع لازم و ضروری در موضع پدافندی و آفندی از خود دفاع کنند. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی با اصالت توصیفی تحلیلی است. دامنه ی مطالعاتی این پژوهش، تغییر الگوها و روند حاکم بر نظام بین الملل بر اساس اصول متحوّل شده ی ژئوپلیتیکی است که موضوع قدرت رزم آوری و توان اطلاعاتی یکی از این ایده های جدید به شمار می رود و این پژوهش تلاش در اثبات آن دارد. هفت شاخه ی متّصل در پیکره ی نظام معاصر را می توان جنگ فرماندهی و کنترل؛ جنگ برپایه ی اطلاعات؛ جنگ الکترونیک؛ جنگ روانی؛ جنگ هکرها؛ جنگ اطلاعاتی اقتصادی؛ جنگ سایبر بیان کرد.
تمایزات منطقه ای و سطوح تکنولوژی تولیدات صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه تولیدات هر منطقه به تنهایی می تواند، به عنوان معیاری برای سطح رفاه آن منطقه قلمداد شود، اما در ادبیّات جدید در این زمینه، نه تنها تولید، بلکه سطح تکنولوژی به کار گرفته شده ی تولید در هر منطقه نیز، از اهمّیّتی اساسی برای رتبه بندی مناطق از دیدگاه سطح توسعه یافتگی و به ویژه توسعه ی پایدار قلمداد می شود. این در حالی است که توزیع فضایی نامتعادل منابع و عوامل تولید، پتانسیل های متفاوتی را برای مناطق مختلف به همراه داشته و از این رو، می توان سطوح تکنولوژی متفاوت در تولیدات مناطق را انتظار داشت. با این همه، اگرچه بررسی تمایزات منطقه ای بر اساس متغیّرهای گوناگون یکی از موارد با اهمّیّت در اقتصاد و به ویژه در حوزه جغرافیای اقتصادی و اقتصاد منطقه ای قلمداد می شود، اما بررسی تمایزات تولیدات مناطق برحسب سطوح تکنولوژی، موضوعی است که با همه ی اهمّیّت، کمتر مورد توجّه قرار گرفته و از این رو، این مطالعه با هدف بررسی تمایزات منطقه ای در سطوح تکنولوژی بخش صنعت استان های کشور طراحی شده است. سطح تکنولوژی با توجّه به سه معیار اساسی تولیدات صورت گرفته، ارزش افزوده ی ایجادشده و اشتغال صنعتی موجود و در بازه های زمانی سال های 1374، 1379 و 1384 (سال های نخست برنامه های دوم، سوم و چهارم توسعه) انجام گرفته است. برای تعیین سطح تکنولوژی نیز از شاخص کیفیّت نیروی انسانی، تبلوریافته در سطح مهارت کارکنان استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان دهنده ی آن است که سطح تکنولوژی در صنایع تولیدی ایران، به شدّت تحت تأثیر مکان استقرار بنگاه های صنعتی و درنتیجه تمایزات موجود استان ها قرار داشته و تغییر معیار تعیین سطح تکنولوژی نیز این نتیجه را تغییر نداده است.
بررسی پتانسیل تخریب لرزه خیزی با به کارگیری مدل های چند شاخصه (مطالعه ی موردی: منطقه ی یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای ایران دارای شواهد متعددی از لرزه خیزی، همچون گسله ها و شکستگی ها، به ویژه در زمین های آبرفتی است که با ایجاد سازه های سنگین شهری، ناپایداری بسترهای شهری را به ارمغان آورده است. این پژوهش با هدف تحلیل پراکنش تخریب ناشی از لرزه خیزی در محیط شهری انجام شده است. منطقه ی یک تهران از این نظر انتخاب شده است که در ناحیه ی البرز مرکزی، بر نهشته های کواترنری واقع شده است و دارای شواهد متعدد تکتونیکی، ازجمله وجود سازند هزار دره، وقوع زمین لرزه هایی با بزرگی بیش از ٧ ریشتر، چین خوردگی و گسلش در سازند هزاردره و وجود زمین لغزش های دامنه ای هستند. در این مطالعه به منظور بررسی پتانسیل تخریب ناشی از زمین لرزه در منطقه ی یک تهران، از نقشه ی توپوگرافی، پراکندگی گسله ها، کاربری تهیه شده از سوی شهرداری، تراکم جمعیت، داده های ارتفاعی (DEM) استفاده شده است. بر اساس داده های فوق با توجه به شرایط تکتونیکی منطقه ی یک تهران، معیار های ضریب خمیدگی، نوع آبرفت، ارتفاع زمین، تغییرات ارتفاعی، تراکم شبکه ی زهکشی، تراکم نسبی گسل، تراکم نسبی جمعیت و درصد فضای باز، شاخص های انتخاب شده ای است که می تواند بیانگر تخریب ناشی از لرزه خیزی در این منطقه باشد. پراکنش شاخص های مورد نظر با استفاده مدل تاپسیس از روش های تصمیم گیری چند شاخصه مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج مطالعات نشان داد که حداکثر پتانسیل لرزه خیزی در بخش شمالی منطقه ی یک، به دلیل بیشترین برون زدگی های آبرفت های قدیمی تر روی آبرفت های جدیدتر، حضور گسل های اصلی و لرزه زا، حداکثر ضریب خمیدگی و حضور شبکه های آبرفتی اصلی قرار گرفته است.
امکان سنجی جاذبه های اکوتوریستی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوتوریسم یکی از انواع توریسم طبیعت مبنا است. که بر تعامل با محیط طبیعی تقریباً بکر برای حفاظت و آموزش تأکید دارد. در واقع اکوتوریسم گرایش نوین در صنعت جهانگردی است. چشماندازها و مناظر زیبای طبیعت از کانونها و جاذبههای توریستپذیر این نوع از گردشگری است.
براساس برآوردهای موجود کشور ایران، از نظر پتانسیلهای گردشگری طبیعی (اکوتوریسم) و تاریخی جزء ده کشور اول دنیا، و از نظر تنوع گردشگری جزو 5 کشور اول جهان و از نظر تنوع صنایع دستی جزو 2 کشور اول جهان محسوب میشود. استان اردبیل هم به عنوان یکی از مناطقی است که دارای جاذبههای گردشگری طبیعی است. این استان دارای چشماندازهای بدیع، دشتها، دریاچهها، تالابها، آبشارهای فراوان، چشمههای معدنی، مراکز آب درمانی، کوهستانها، زیستگاهها و شکارگاههای حیات وحش بوده، و به عنوان یکی از مناطق اکوتوریستی کشور مطرح است.
هدف این تحقیق ارزیابی توانهای اکوتوریستی استان اردبیل با استفاده از مدل بررسی SWOT میباشد و روش آن توصیفی، اسنادی و بر اساس تحلیل محتوا میباشد. یافتههای تحقیق از بررسی قابلیت های این استان در زمینه صنعت اکوتوریسم حاکی از این واقعیت میباشد که این استان ظرفیت تبدیل شدن به یکی از قطبهای جامع گردشگری طبیعی کشور را دارا میباشد و در این استان ضرورت توسعه گردشگری با محوریت اکوتوریسم به منظور شکلدهی به توسعه پایدار درونزا به شدت احساس میشود.
عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از وضعیت بهداشتی و سلامت در هر جامعه ای از مهم ترین اطلاعاتی است که در برنامه های توسعه ی اجتماعی و برنامه ریزی برای تأمین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از دستاوردهای مهمّ توسعه ی اقتصادی و اجتماعی دو قرن اخیر، توسعه ی بهداشت و در نتیجه کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر بوده است. استان خراسان شمالی یکی از مناطق محروم و کمتر توسعه یافته ی کشور است که کمتر تحقیقاتی در خصوص بررسی وضعیت مؤلفه های جمعیتی، به ویژه مرگ و میر، در آن صورت گرفته است. این مقاله به دنبال تحلیل و بررسی توزیع جغرافیایی و علل شناسی مرگ و میر در استان خراسان شمالی است، تا از این طریق رهنمودهایی جهت برنامه ریزی در حوزه ی بهداشت، سلامت و امنیت در اختیار مسؤولان قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی گذشته نگر و تحلیل وضع موجود است که به بررسی علل مرگ و میر در دوره ی 5 ساله (1383 تا 1388) در بین کلیه ی متوفیات ثبت شده در استان خراسان شمالی می پردازد. برای گروه بندی علل مرگ و میر از طبقه بندی بین المللی (ICD) سازمان بهداشت جهانی استفاده شده، که در 17 گروه طبقه بندی انجام گردید. برای تحلیل موضوع از داده ها، جداول، نمودارها و نقشه به کمک تکنیک GIS بهره برداری شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهند، که مرگ به علت بیماری های دستگاه گردش خون، سوانح و حوادث، سرطان ها و تومورها در استان در تمام سال های مورد بررسی به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار داشته است، البته شهرستان فاروج از این امر مستثنی می باشد. در این شهرستان شایع ترین علت مرگ و میر را بیماری های دستگاه تنفسی تشکیل می دهد. نتایج تحقیق حاکی از تفاوت معنیدار علل مرگ و میر برحسب سن و جنس در استان میباشد. به عبارت دیگر، علل مرگ ومیر در بین مردان و زنان از الگوهای خاصی تبعیّت میکند. بیش ترین تفاوت در الگوهای علل مرگ ومیر در بین مردان و زنان، مربوط به مرگ ومیرهای ناشی از حوادث و سوانح غیرعمدی است، که در مردان بیشتر از زنان میباشد. بررسی علل مرگ و میر در بین جمعیت جوان استان حاکی از آن است، که شایع ترین علت مرگ و میر جوانان را سوانح، مسمومیت و خودکشی (4/54 درصد) تشکیل می دهد.
تحلیل سلسله مراتبی آسیب پذیری نسبی ساختار سازه ای و غیرسازه ای در مدیریت بحران بلایای طبیعی شهری (مورد نمونه بیمارستان های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیبپذیری مراکز مرتبط با بحران شهر در برابر بلایای طبیعی، بررسی عاملهای اصلی مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. یکی از عوامل مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری، ساختار سازهای و غیرسازهای سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و از جمله بیمارستانهای شهر است. مراکز بهداشتی و درمانی، بویژه بیمارستانها، از جمله اماکن مهمی هستند که هنگام وقوع سوانح طبیعی در معرض خطرات و آسیبهای جدی با میزان مجروحین و تلفات بسیار قرار دارند، و به همین جهت بررسی پیرامون موضوع در این مراکز دارای اهمیت بیشتری است. هدف از این مقاله، رتبهبندی بیمارستانهای مناطق شهر اصفهان از نظر میزان آسیبپذیری ساخـتار سازهای و غیرسازهای و دستیابی به اولویتهای ساختار سازهای و غیرسازهای بیمارستانهای شهر به ترتیب اهمیت آنها در افزایش آسیبپذیری از لحاظ شاخصهای مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدلهای کمّی استفاده شده است. برای تحلیل سلسلهمراتبی در مدیریت بحران بیمارستانهای شهر اصفهان، 41 متغیر در 9 عامل اصلی در 25 بیمارستان شهر با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی A.H.P[1] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل سلسلهمراتبی شاخصهای مختلف نشان میدهد که عوامل نوع اسکلت، قدمت ساختمان و تعداد تخت بیمارستان به ترتیب با میزان اهمیت 65/22، 12/21 و 959/11 بایستی در اولویت توجه قرار گیرند، در واقع این عوامل در صورت عدم توجه کافی در زمان ساخت و تجهیز، باعث افزایش آسیبپذیری در بیمارستانهای شهر میشوند. همچنین بیمارستانهای مناطق 3 و1 به ترتیب بالاترین میزان آسیبپذیری را در بین بیمارستانهای شهر دارند. بنابراین وجود تفاوت در میزان آسیبپذیری بیمارستانها در مناطق مختلف شهر اصفهان از نظر ساختار سازهای و غیرسازهای (فرض پژوهش) مورد تأیید میباشد.
تحلیل لندفرم های هیدروژئومورفولوژیک حوضه ی آبریز دریاچه ی مهارلو بر مبنای روابط تعاملی فرایندهای مورفوتکتونیک، مورفوکلیماتیک و هیدرومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه ی آبریز دریاچه ی مهارلو در دره ی ناودیسی زاگرس چین خورده واقع است. اسکلت و ساختار ناهموار این حوضه از سه واحد ژئومورفولوژیک کوهستانی، سطوح پست و هموار و چاله ی تکتونیکی دریاچه تشکیل شده و در طی دوره های زمین شناختی، تحت تأثیر روابط تعاملی فرآیندهای تکتونیکی، کلیماتولوژیکی و هیدروژئومورفولوژیکی تکوین و تکامل یافته است. در این پژوهش، برای بررسی ژئومورفولوژی، به ویژه تحولات هیدروژئومورفولوژیکی این حوضه، از روش های تاریخی، تجربی، توصیفی – تحلیلی و برخی مدل های ژئومورفولوژیکی استفاده شده و نتایج زیر به دست آمده است: واحدهای ژئومورفیک، به ویژه ناحیه ی کوهستانی این حوضه، تحت تأثیر فرآیندهای پالئوهیدرومورفوتکتونیک، لندفرم ها و ناهمواری های معکوس نظیر، کلوزها و دره های عرضی، ناودیس های هوایی، الگوی زهکشی ترلیس( داربستی) و غیره را ایجاد نموده اند. از سوی دیگر شرایط پالئوهیدرومورفوکلیماتیک، فرایندها ولندفرم های پالئوکارست را در این ناحیه پدید آورده و کارست های زیرزمینی نیز با افزایش نفوذپذیری و جریان های عمقی و زیرزمینی، موجبات ضعف زهکشی های سطحی حوضه را فراهم آورده اند. این شرایط و ویژگی ها هم اکنون با روندی کندتر و خلق لندفرم های نسبتاً متفاوت، به ویژه در سطوح پست حوضه، تداوم یافته و در قالب فرآیندهای نئوهیدرومورفوتکتونیک، عملکرد گسل های فعّال، تحلیل گنبدهای نمکی، همراه با فرآیندهای جریانی و نئوهیدرومورفوکلیماتیک (نوسانات سطح دریاچه بر اثر تغییرات اقلیمی عصر حاضر و جریان های فصلی و موقتی) بر بافت الگوی زهکشی و فرآیندها و لندفرم های هیدروژئومورفیک تأثیر گذاشته و ژئوفرم هایی نظیر مخروط افکنه ها و تقطیع آن ها، تراس های دریاچه ای، اشکال مختلف کویری و غیره را در حوضه ی آبریز مهارلو به وجود آورده اند. با وجود این در حال حاضر برخی موارد مانند بارش های رگباری شدید و وجود شیب های تند ارتفاعات، جریان های سطحی قدرتمندی را ایجاد نموده و در فرسایش، تولید رسوب و تحولات هیدروژئومورفولوژی این حوضه نقش مهمی را ایفا می نمایند. نتیجه ی نهایی آنکه شرایط تکتونیکی، اقلیمی و هیدرودینامیکی، چه در گذشته و چه در زمان حال، فرآیندها و لندفرم های هیدروژئومورفولوژیکی گوناگونی را در سطح حوضه به وجود آورده و این ویژگی های هیدروژئومورفیک دارای پتانسیل ها، تنگناها، خطرات و معضلاتی زیست محیطی هستند، که باید در مدیریت محیطی و دست یابی به توسعه ی پایدار، مورد توجه برنامه ریزان و مجریان پروژه های عمرانی قرار گیرد.
پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنة قدرت در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر در خاورمیانه را می توان به عنوان محور اصلی تغییر در موازنة قدرت منطقه ای دانست. هرگونه جابجایی در ساختار قدرت سیاسی کشورهای منطقه ، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف خواهد بود. به عبارتی دیگر، جابجایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در محیط منطقه ای می شود بلکه می توان آن را زمینه ساز دگرگونی های بنیادی تری در حوزة امنیت منطقه ای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادلة قدرت و موازنة منطقه ای خاورمیانه و خلیج فارس تأثیرگذار خواهد بود. در این فرایند کشورهایی همانند عربستان و ترکیه در صدد برآمدند تا بر موازنة منطقه ای تأثیر به جا گذارند. آنان تلاش دارند تا نقش ایران در برقراری امنیت منطقه ای در خاورمیانه را کاهش دهند. به طور کلی کشورهای عربستان، ترکیه و اسرائیل را می توان به عنوان اصلی ترین رقبای ژئوپلیتیکی ایران در خاورمیانه دانست. به همین دلیل است که آنان از یک سو در صدد تغییر در موازنة قدرت منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، از سوی دیگر، تلاش می کنند تا موج های جدید نوگرایی را در حوزة شکل بندی های قدرت منطقه ای تحت تأثیر قرار دهند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه و منابع الکترونیکی در پی تبیین پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنة قدرت درخاورمیانه بر اساس تغییر در مدل موازنة قدرت منطقه ای و بین المللی میباشد. یافته های مقاله حکایت از این دارد، اگرچه جلوه های هستی شناسانة تحولات خاورمیانه براساس بیداری اسلامی مورد توجه قرار می گیرد، اما کشورهایی که نقش رقیب منطقه ای ایران را ایفا می نمایند، درصدد تغییر در موازنة قدرت منطقه ای هستند. این امر در میان مدت ژئوپلیتیک خلیج فارس و خاورمیانه را تحت تأثیر قرار می دهد. این تحولات توانسته است فرصت های نوین و همچنین چالش های جدید برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
بررسی خطر سیل خیزی در زیرحوضه های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل از پدیده های مخرّب طبیعی است. به طورکلّی، سیل خیزی، وضعیّت سیلاب در آن حوضه را مشخّص می کند. عوامل بسیاری در بروز سیلاب های کشور نقش دارند که از آن میان می توان به رخداد بارش های شدید، ذوبّ ناگهانی برف در منطقه ی کوهستانی و عملکرد هم زمان هر دو عامل اشاره کرد. منطقه ی یک حوضه ی آبریز، به سبب وجود شرایط طبیعی مختلف، از پتانسیل رخداد متفاوتی برخوردار است. طبقه بندی و اولویت بندی زیرحوضه ها، گام اول را برای مقابله یا کاهش اثرهای سیلاب در حوضه های آبریز برعهده دارد. بر همین اساس، هدف از مطالعه ی پیش رو، تبیین وضعیّت سیلاب در زیرحوضه های استان آذربایجان غربی است. در همین راستا، خسارات و خطرات سیل بر اساس آمار و اطلاعات ثبت شده در گذشته تحلیل شده است. برای استخراج دقیق محدوده ی سیل خیزی با استفاده از روش استراهلر به طبقه بندی رودخانه های استان پرداخته شد. سپس با استفاده از این طبقه بندی برای هر یک طبقه ها، یک پهنه به عنوان محدوده ی خطر سیل در محیط GIS تعیین شد، در ادامه با استفاده از نقشه های 100000/1 زمین شناسی، واحد تشکیلات کواترنری( Qal) به این محدوده افزوده شد. در گام بعد برای اینکه شدّت خطر سیل پذیری در زیرحوضه های استان مشخّص شود، از آمار وقوع سیل در زیرحوضه های استان استفاده شد و درنهایت، شدّت خطرپذیری سیل در زیرحوضه های استان به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که زیرحوضه ی زنگمار در خطر سیل پذیری شدید قرار دارد و لازم است تا تدابیری برای کاهش آثار سیل در این منطقه انجام گیرد.
تبیین ژئوپلیتیک روابط قدرت در منطقه شبه قاره هند پس از وقایع 11 سپتامبر 2001م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقایع 11 سپتامبر 2001م. نقطه عطفی در تحولات ژئوپلیتیک و مناسبات قدرت در منطقه شبه قاره هند به شمار می رود. مقوله ای که به شدت تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی و نقش جدید هند به عنوان قدرت نوظهور در عرصة سیاست های جهانی از یک طرف و گزاره های امنیتی و سیاسی جدید ایالات متحده آمریکا پس از حادثه فوق، از طرف دیگر قرار گرفته است.
پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی درصدد برآمده است تا ضمن بررسی و تحلیل علل و زمینه های مناسبات و روابط قدرت در منطقه ژئوپلیتیک شبه قاره هند تحت تأثیر فضای سیاسی- امنیتی غالب بر سیاست های جهانی پس از حادثه 11 سپتامبر 2001م، الگوی روابط ژئوپلیتیک بین منطقه شبه قاره هند با بازیگران مطرح نظام جهانی را ارائه دهد. براساس دستآوردهای این پژوهش، روابط قدرت در شبه قاره هند با نظام جهانی به شدت تحت تأثیر روابط هند با ایالات متحده آمریکا و سایر بازیگران مطرح در نظام ژئوپلیتیک جهانی قرار گرفته و براساس الگوی تعاملی در جریان است.
تحلیلی بر برنامه ریزی و توسعه اکوتوریسم در حوضه تالاب گاوخونی با بهره گیری از شاخص های زیست اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهرهگیری از شاخصهای آسایش زیست اقلیمی یا بیوکلیماتیک در مناطق مختلف جغرافیایی، میتواند به برنامهریزی اکوتوریستی کمک نماید تا مناطق جاذب محیطی به منظور گذران اوقات فراغت مورد استفاده بهتر قرار گیرد. در این مقاله با بهرهگیری از آمارهای ایستگاههای هواشناسی همجوار با تالاب گاوخونی شامل؛ اصفهان، شرق اصفهان، کبوترآباد، بافق و یزد، طی سالهای 1975 تا 2005، شرایط آسایش انسانی براساس مدلها و شاخصهای زیست اقلیمی (بیکر، ترجونگ، فـشار عصبی، ترموهیگرومتریک و سوز باد) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافتههای تحقیق موید آن است که با توجه به ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد مطالعه و دارا بودن ظرفیتهای مناسب از جاذبههای محیطی همچون؛ کوه، کویر، دریاچه، سبزهزار، جنگلهای گز و مناطق تاریخی ورزنه و قورتان در همجواری آن، جهت برنامهریزی اکوتوریستی کششپذیری زیادی دارد. بهطوری که نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافتهها، حاکی از آن است علیرغم آنکه اقلیم منطقه از شرایط داغ تا خنک متغیر میباشد، لیکن ماههای اردیبهشت و شهریور، دارای آسایش اقلیمی روزانه و شبانه کاملاً مطلوب جهت برنامهریزی و بهرهبرداری توریستی در منطقه میباشند. در عین حال از لحاظ آسایش روزانه تنها ماه فروردین دارای شرایط مساعد و ماههای اسفند و آبان نیز تا حدودی مناسب و از نظر آسایش اقلیمی شبانه نیز ماههای تیر و مرداد در شرایط آسایشی مناسب قرار دارند. اینک نتایج حاصل از این پژوهش در حوضه تالاب گاوخونی، میتواند راهنمای عمل مدیران و سیاستگذران حوزه توریسم و دفاتر توریستی و تورگردانان بوده و به منظور برنامهریزی توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد بهرهبرداری آنان قرار گیرد.
پیامدهای زیست محیطی و حقوقی ساخت جزایر مصنوعی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت جزایر مصنوعی از سوی کشورهای حاشیه ی خلیج فارس، به ویژه امارات متّحده ی عربی، سبب شده تا این موضوع با حساسیّت بیشتری از سوی کشورهای منطقه، به ویژه ایران دنبال شود. در چنین شرایطی، ریشه یابی آثار زیست محیطی و سیاسی این مسئله، بسیار مهم به نظر می رسد. آلودگی زیست محیطی سال های پیش، درنتیجه ی فعّالیّت های انسانی و بهره برداری بی رویّه از طبیعت به وجود آمده است. آلودگی آبها ازجمله خلیج فارس، بخش چشمگیری از بحران آلودگی محیط زیست را تشکیل می دهد. جزایر مصنوعی در خلیج فارس در حال گسترش هستند. کشورهای کوچک خلیج فارس تلاش دارند تا سهم اراضی تحت مالکیّت خود را افزایش دهند و سرزمین های جدیدی را برای فعّالیّت های اقتصادی، توریستی و تجاری برپا کنند. اگر برخورد و اختلاف ایران و امارات متّحده ی عربی بر سر جزایر ایرانیِ ابوموسی و تنب های کوچک و بزرگ را به این مشکل اضافه کنیم، تصویر نگران کننده تری نمایان می شود. این مقاله، آثار تخریبی ساخت جزایر مصنوعی بر محیط زیست دریای خلیج فارس را مورد ارزیابی قرار می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد، جزایر مصنوعی نخیل، حیات وحش را مدفون و سبب افزایش تیرگی و گل آلودشدن آب و جابه جایی رسوبات کنار ساحل شده است. کشورهای غیرساحلی در چارچوب قوانین سوم کنفرانس حقوق دریاها، حقِّ ساخت و برپایی جزایر مصنوعی در خلیج فارس را ندارند. افزون بر اینکه، کشورسازنده ی جزایر مصنوعی، باید اطلاعات لازم را در زمینه ی ساخت و ویژگی های جزایر مصنوعی خود به کشورهای دیگر ارائه دهد.