فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۲۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
سیگنال های اقلیمی، الگوهای بزرگ مقیاسی از ناهنجاری های گردش و فشار هوا میباشد که در محدوده جغرافیایی وسیع گسترش یافته است. این سیگنال ها در توجیه رفتار اقلیم از اهمیت زیادی برخوردارند. در این پژوهش ارتباط بارش با سیگنال های اقلیمی(AO, NAO,SOI, ENSO) در ناحیه مرکزی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. داده های سیگنال ها از پایگاه داده های NCEP استخراج گردید و مجموعه داده های بارش ماهانه نیز از مرکز خدمات ماشینی سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. داده ها ماهانه طی دوره ی آماری 30 ساله، بین سال های 1978 تا 2008 بوده است. در نهایت با بکارگیری روش شبکه عصبی مصنوعی، مدل های شبیه سازی شده برای بازه های 0، 3 و 6 ماهه محاسبه شد و نتایج نشان داد از بین سیگنال های مورد مطالعه سیگنال ENSO در مناطقNINO1.2 و NINO3 بر بارش منطقه مورد مطالعه تاثیر معنی داری دارد و تاخیر 3 و 6 ماهه موجب قوی شدن ضریب همبستگی شاخص انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 با بارش ایستگاه های مورد مطالعه شده است. همچنین تاخیر 6 ماهه باعث منفی شدن ضریب همبستگی بین شاخص انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 است. مطابق با مدل های ارئه شده، سیگنال انسو در مناطق NINO1.2 و NINO3 می تواند به عنوان پیش بینی کننده بارش در کنار سایر پارامترهای تاثیر گذار مورد استفاده قرار گیرد و سایر سیگنال های اقلیمی مورد مطالعه تاثیر معنی داری بر بارش ایستگاه های مورد مطالعه ندارد.
مقایسه عملکرد الگوریتم های مختلف شبکه عصبی مصنوعی در مدل سازی بارندگی فصلی مطالعه موردی؛ ایستگاه های منتخب استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارندگی یکی از اجزای اصلی چرخهی هیدرولوژی است. این فرآیند پیچیده به عوامل متعدد اقلیمی وابسته است. شبکه های عصبی مصنوعی در چند دهه اخیر و در مطالعات صورت گرفته برای مدل سازی سیستم های پیچیده و غیر خطی قابلیت بسیار بالایی از خود نشان داده است. تحقیق حاضر در سه ایستگاه منتخب از استان خوزستان صورت گرفته است. برای این منظور از دادههای بارندگی ماهانه سه ایستگاه هواشناسی استان به مدت 48سال، (1340-1387)، استفاده شده است. سپس با استفاده از این مقادیر به عنوان خروجیهای هدف، شبکههای مختلفی با ساختارهای متفاوت تعریف و آموزش داده شد. در نهایت قابلیت شبکه برای تخمین بارش با استفاده از قسمتی از دادهها که در آموزش شبکه وارد نشدند، مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق شبکههای MLP و RBF با تغییراتی در تعداد لایههای میانی، تعداد نرونها و الگوریتمهای آموزش MOMو LM وCG به منظور پیشبینی بارش فصلی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که برای ایستگاه اهواز شبکه RBF با توپولوژی 1-4-6 و یادگیریLM دارای بیشترین مقدار ضریب همبستگی برابر 96/0 و کمترین MSE برابر 044/0 است. برای ایستگاه آبادان شبکه RBF با توپولوژی 1-7-6-6 و یادگیریLM دارای بیشترین مقدار ضریب همبستگی برابر 92/0 و کمترین MSE برابر 062/0 است. برای ایستگاه دزفول شبکه MLP با توپولوژی 1-4-3-6 و یادگیریLM دارای بیشترین مقدار ضریب همبستگی برابر 94/0 و کمترین MSE برابر 034/0 است.
ارزیابی و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی، با استفاده از تکنیک های تصمیم-گیری چندشاخصه(مطالعة موردی: دهستان های شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی های توسعة در سطح کلان و منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق روستایی ازحیث سطح برخورداری آن ها از امکانات و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. این شناخت می تواند به تصمیم گیران و برنامه ریزان در کشف و شناسایی میزان محرومیت مناطق روستایی، میزان فاصلة وضعیت موجود از اهداف تعیین شده، کشف توانمندی های هر منطقه و برنامه ریزی برای توسعة متوازن مناطق روستایی کمک کند. یکی از روش های ارزیابی برای این گونه مسائل، تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه است که برای ارزیابی، رتبه بندی و اولویت گذاری چند گزینه به کار گرفته می شود. در این پژوهش با بهره گیری از سه روش تصمیم گیری چندشاخصه؛ یعنی، SAW٬TOPSIS و VIKOR و با استفاده از شاخص های توسعه در حوزه های جمعیتی، آموزشی، بهداشتی، تأسیساتی- زیربنایی، سیاسی، ارتباطی- اطلاع رسانی و رفاهی، به ارزیابی و رتبه بندی دهستان های شهرستان ساری، براساس میزان توسعه یافتگی پرداخته می شود؛ به این ترتیب که سطح توسعه یافتگی و برخورداری از امکانات رفاهی- خدماتی دهستان های موردمطالعه در مقایسه با هم بررسی می شوند. نتایج این مطالعه نشان می دهد اختلاف قابل ملاحظه ای میان سطوح توسعه یافتگی دهستان های شهرستان ساری وجود دارد؛ به طوری که دهستان های واقع در مناطق جلگه ای و نزدیک به شهر ساری، نسبت به دهستان های واقع در نواحی جنگلی و کوهستانی، به مراتب در سطوح بالاتر رتبه بندی قرار دارند.
تحلیل همدید پویشی فراگیرترین روز گرم ایران طی سال 1340 تا سال 1386(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزهای گرم فراگیر از جمله رویدادهای ناهنجار اقلیمی به شمار می آیند. رخداد چنین روزهایی عمدتاً بر اثر عوامل همدید است. مطالعه عواملی که منجر به رخداد چنین پدیده ای می شود، می تواند حاوی اطلاعات با ارزشی از شرایط تکوین این پدیده باشد. در این تحقیق از داده های شبکه ای دمای بیشینه کشور از ابتدای سال 1340 تا انتهای سال 1386 و داده های جوی استفاده گردیده و روز 17/12/1382 به عنوان فراگیرترین روز گرم ایران شناسایی شده است. در این روز حدود 7/96 درصد از پهنه ایران، گرمای فراگیر را تجربه کرده است. نتایج حاصل از بررسی داده های جوی نشان می دهد شرایط جوی توأم با این پدیده، عبارتند از: حضور شرایط متباین فشار و به تبع آن جهت جریانات جوی گرم بر روی کشور، حضور یک ناوه در نواحی گرم و خشک و قرار گرفتن ایران در بخش جلویی محور ناوه، قرارگرفتن کشوردر ربع ورودیِ جنوبی رودباد و درنهایت وزش گرم درتمامی ترازهای مورد بررسی جو.
مدل سازی ضریب آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از روش تاپسیس در محیط GIS (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جمعیت که به تبع آن، توسعه ساخت وسازها اجتناب ناپذیر شده است، هر روز بر فشار نیازهای زمینی بشر افزوده شده و بهره برداری از مناطق اطراف شهرها و روستاها برای ایجاد خانه و تأسیسات اقتصادی و صنعتی فزونی می یابد و گاهی سکونتگاه های جدید استقرار اجباری دارند، اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسفبار شهرها و کلانشهرهایی است که روی گسل ها یا در مجاورت آن ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند. منطقه مورد مطالعه (شهر اردبیل) روی یک دشت رسوبی با مواد آبرفتی کمتر تحکیم یافته مستقر بوده و با زنجیره ای از گسل ها احاطه شده است. وجود این گسل ها و سابقه لرزه خیزی آنها و نیز، قرارگیری شهر اردبیل روی سازند های سست آبرفتی از یک سو و ناهمگنی در شاخص های کالبدی از سوی دیگر، همواره شهر اردبیل را در برابر زمین لرزه مستعد آسیب کرده است. از آنجایی که در ارزیابی ریسک زلزله شهر اردبیل، عوامل متعددی دخیل هستند، لذا نیاز به استفاده از روشی که بتواند تلفیقی منطقی بین این عوامل ایجاد کند، ضروری به نظر می رسد. در این راستا کاربرد مدل تاپسیس مد نظر بوده است. نتایج حاصل از تحلیل درجات آسیب پذیری در مناطق چهارگانه شهر اردبیل، نشان می دهد که میزان آسیب وارده در منطقه 3 بیشتر از سایر مناطق است، به گونه ای که 37/4 درصد از مساحت این منطقه (32/67 هکتار)، رتبه آسیب پذیری 7 را دارد. در برآورد میزان آسیب پذیری مناطق مختلف شهری در برابر زلزله، مطالعاتی می تواند سودمندتر باشد که با جزئیات و تفصیل بیشتری به این مطالعات بپردازد، تا سلسله مراتب آسیب ها با جزئیات دقیق تری مشخص شود. از این رو در پژوهش حاضر برای دستیابی به این هدف، برآن شدیم که در هر یک از مناطق چهارگانه شهر، به تفکیک محلات، به برآورد ضریب آسیب ها بپردازیم. بر اساس نتایجی که از تحلیل درجات آسیب در سطح شهر به تفکیک محلات، به دست آمد، محله 2 از منطقه 3 شهر، آسیب پذیرترین محدوده شهر شناسایی شد.
بهینه سازی ترکیبی چندهدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم نیل به مقصود و MOLA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی الگوی فضایی کاربری اراضی، به معنای تعیین مساحت تخصیص داده شده به هر کاربری و توزیع مکانی آن، دارای اهمیت خاصی است و بایستی به نحوی انجام پذیرد که ضمن برآورده کردن نیازها و اهداف، از ظرفیت ها و منابع موجود به نحو مناسب استفاده گردد. در این تحقیق تعیین مساحت بهینه و تخصیص بهینه مکانی سه کلاس اصلی کاربری اراضی- شامل کشاورزی آبی و کشت دیم و اراضی مرتعی- به منظور افزایش بازدهی اقتصادی و کاهش فرسایش با ترکیب دو روش بهینه سازی چند هدفه نیل به مقصود و MOLA در زیر حوضه کویین انجام شد. ابتدا مساحت بهینه کلاس های عمده کاربری اراضی به صورت ریاضی با استفاده از مدل بهینه سازی چند هدفه نیل به مقصود تعیین شد. سپس بهینه سازی تخصیص مکانی کاربری رسیدن به وضعیت بهینه باید مساحت کشت دیم کاهش یابد و به مساحت کشاورزی آبی و مرتع افزوده شود، به طوری که با تبدیل وضع موجود به حالت بهینه- که نسبت مساحت کاربری های کشاورزی آبی، کشت دیم و مرتع در منطقه مورد مطالعه به ترتیب 11/17، 74/2، 15/80 درصد خواهد شد. از میزان فرسایش کاسته شود و بازدهی اقتصادی در قیاس با وضع موجود افزایش یابد. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد در صورت تغییر الگوی فعلی کاربری اراضی به الگوی بهینه، امکان کاهش 6/3 درصدی فرساش خاک و افزایش درآمد اقتصادی به میزان 5/13 درصد وجود دارد.
شبیه سازی بارش- رواناب با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مورد: حوضه آبخیز فریدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیل، یکی از پدیده های ویرانگر طبیعی است که پیش بینی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و در این میان برآورد بارش- رواناب به دلیل تأثیرگذاری عوامل مختلف، دشوار است. در این پژوهش با استفاده از شبکه پرسپترون چند لایه(MLP)، قانون یادگیری پس انتشار خطا(BP)، الگوریتم لونبرگ- مارکوارت(LM) و معیارهای RMSE و R2 جهت کارایی مدل، 6 سناریو تعریف گردید. بررسی حالات مختلف نشان داد که بهترین مدل شبکه عصبی جهت شبیه سازی بارش- رواناب، مدلی است با ساختار1-32-6 نرون در لایه های ورودی، پنهان و خروجی که مقادیر میانگین مربعات خطای مدل در مراحل مختلف آزمایش، صحت سنجی و آزمون به ترتیب؛ 23/0، 19/0 و 21/0 و ضریب همبستگی در بهترین سناریو به ترتیب؛ 98%، 97% و 96% می باشد که حاکی از همبستگی بالا و معنی داری بین مقادیر مشاهداتی و مقادیر پیش بینی شده دارد. نتایج حاصل، توانایی بالای شبکه عصبی مصنوعی در مدله نمودن بارش- رواناب را به هنگام استفاده از پارامترهای ؤئومورفولوژیکی در حوضه فریدن به خوبی نشان می دهد.
تعیین اراضی مناسب توسعة شهری با بهره گیری از مدل های چندمعیاره در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، موضوع مکان یابی توسعة آتی شهر مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در سال های اخیر، تغییر شدید کاربری اراضی شهری بر اثر رشد بی برنامة شهرها با توجه به موقعیت مناسب و ارزش بالای زمین به علت حاصل خیزی برای فعالیت های کشاورزی باعث شده است تا تعیین اراضی مناسب در محدوده های شهری از دغدغه های پژوهشگران و متولّیان امور شهری باشد. بنابراین، هدف مقالة حاضر مشخص کردن اراضی مناسب توسعة شهری برای گسترش آتی است. روش شناسی این مقاله بر تلفیقی از تحلیل سلسله مراتبی و تصمیم گیری چند معیاره در GIS استوار است؛ به طوری که در تلفیق نقشه های موضوعی از راهبرد ترکیب خطی وزنی[1]- که از راهبردهای ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر (AHP[2]) به شمار می رود- استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل مساحت محدودة مورد مطالعه، 05/58 درصد اراضی محدوده در گروه زمین های با تناسب زیاد و بسیار زیاد برای توسعة شهری قرار دارند که اغلب در قسمت جنوب شرقی و جنوب شهرستان واقع شده اند. همچنین، 33/12 درصد از اراضی تناسب متوسطی دارند و بقیة اراضی یعنی 62/29 درصد تناسب کم و بسیار کمی برای توسعة شهری دارند.
برآورد ظرفیت برد گردشگری پارک های شهری قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش فزاینده جمعیت و تقاضای روزافزون در استفاده از منابع گردشگری، توجه به ظرفیت برد منابع و بهرهبرداری از آنها در حد ظرفیت و توان آنها بیش از پیش اهمیت یافته است. مقاله حاضر به بررسی ظرفیت برد گردشگری در چهار بوستان شهر قم شامل بوستانهای هاشمی، نبوت، فدک و علوی می پردازد. دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق از طریق پرسشنامه و نیز آمارهای آب و هوائی ایستگاه هواشناسی قم جمعآوری گردید. در نهایت ظرفیت برد فیزیکی، واقعی و مؤثر چهار بوستان مورد مطالعه به دست آمد. نتایج نشان داد که بوستان علوی بیشترین ظرفیت برد و بوستان نبوت کمترین ظرفیت برد گردشگری را دارد و توانمندی های مدیریتی پارک نقش مهمی در میزان ظرفیت برد گردشگری پارک های مورد مطالعه دارد. در فصول پائیز و زمستان و در ایام غیر تعطیل هفته میزان تقاضا از حد ظرفیت برد کمتر بوده و در فصول بهار و تابستان و در روزهای جمعه و تعطیل و غالباً در ساعات بعد از غروب خورشید میزان تقاضا از حد ظرفیت برد فراتر میرود. بنابراین با توجه به زمان اوج بازدید، باید ظرفیت برد پارک بتواند این زمانها را تحمل کند تا از افزایش فشار بر منابع و تسهیلات پارک جلوگیری شود. بنابراین این موضوع باید در طرحریزی پارکها مورد توجه قرار گیرد.
مدلسازی آسیب پذیری ناشی از بیماری مالاریا به کمک GIS و روشهای فرارتبه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی روزافزون فناوریهای کامپیوتری و تئوری های تصمیم گیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطه ی مسائل تصمیم گیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبه ای نمونه ای از این مدلها می باشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس به مدلسازی دقیق تر مسائل تصمیم گیری می پردازند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمی باشند. ادغام روشهای فرارتبه ای با سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. در این تحقیق کارایی روشهای مذکور برای مدلسازی میزان آسیب پذیری ناشی از بیماری مالاریا، مهمترین بیماری انگلی جهان و ایران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین صورت که نقشه های پیوسته ی آسیب پذیری برای استان هرمزگان، به کمک روشهای ELECTRE III و PROMETHEE II با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع تهیه گردیدند. سپس دقت نقشه های ترسیم شده به کمک شاخص Prevalence و موارد مثبت مالاریا در سال 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که نقشه های آسیب پذیری تولید شده به کمک روشهای ELECTRE و PROMETHEE به داده های واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر مجموع وزندار ساده (SAW) در حدود 30 درصد دارای دقت بالاتری می باشند.
تحلیل فضایی خشکسالی های بلندمدت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، پایش و پهنه بندی خشکسالی های بلندمدت ایران زمین است. از آنجاکه شاخص بارش استانداردشده (SPI) به تحلیل گر امکان می دهد تا تعداد وقوع خشکسالی را در مقیاس های زمانی مختلف تعیین کند و با برازش خشکسالی ها بر تابع چگالی احتمال، تحلیل فراوانی را روی آن انجام دهد، مزیت بهتری برای انتخاب و اجرا دارد. در این پژوهش از داده های آماری هفتاد ایستگاهی استفاد شد که دوره آماری سی سال به بالا داشتند و با به کارگیری نمایه SPI در بازه های زمانی دوازده و بیست وچهارماهه، داده ها مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل فضایی با استفاده از روش های زمین آمار، نقشه های پهنه بندی خشکسالی ها در محیط ArcGis ترسیم شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بازه دوازده ماهه قسمت های شرق، جنوب غرب، غرب و مرکز کشور، خشکسالی ها بسیار شدید و شدید است، اما در مناطق شمال شرق، شمال غرب و شمال کشور خشکسالی ها متوسط و ملایم است. در بازه بیست وچهارماهه غرب، شرق، جنوب شرق، جنوب و مرکز کشور خشکسالی ها بسیار شدید و شدید است.
مدل سازی روش های برآورد مؤلفه های مسطحاتی برخان (مطالعة موردی: برخان های جنوب کویر چاه جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخان ها، یکی از مشهورترین تپه های ماسه ای هستند که حاصل تراکم رسوبات بادی در مناطقی با وضعیت ضعیف تا متوسط از نظر میزان رسوب و بادهای غالب یک جهته می باشند. خصوصیات شکل-شناسی برخان، متأثر از عوامل مختلف زمانی و مکانی است. ارتباط بین مؤلفه های مورفومتری برخان پیوند نزدیکی با مورفولوژی سه بعدی آن دارد. شناسایی این روابط و ارائه مدل های آن ها در شناخت رفتار و نحوة عملکرد این چشم انداز در طبیعت مؤثر خواهد بود. هدف از این پژوهش مدل سازی روش های برآورد پارامترهای مسطحاتی برخان نظیر محیط و مساحت به کمک مؤلفه های مورفومتری آن در قالب مدل های آماری در منطقة جنوب کویر چاه جام است. در این زمینه، ابتدا مهم ترین پارامترهای مورفومتری 52 برخان به روش نمونه برداری طولی مورد اندازه گیری میدانی قرار گرفت. سپس با تحلیل و ارزیابی آن ها از طریق آزمون های آماری، رابطه سنجی و مدل سازی مؤلفه های محیط و مساحت برخان های مطالعاتی انجام شد. نتایج آنالیز رگرسیون غیرخطی چندگانه، حاکی از ارتباط معنی دار مساحت با حاصل ضرب طول و عرض با ضریب تبیین 936/0 و خطای برآورد 321/0 است. همچنین رابطة محیط با حاصل جمع طول و عرض با ضریب تبیین 904/0 و خطای برآورد 431/0 معنی دار می باشد. در مجموع نتایج تحقیق حاضر امکان محاسبة دقیق و سریع مؤلفه های مسطحاتی برخان را در قالب مدل های آماری فراهم می آورد.
مدل سازی فضایی شیوع بیماری مالاریا در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالاریا بیماری است که از طریق پشه منتقل می شود و سالیانه 300 تا 500 میلیون نفر از مردم جهان را درمعرض ابتلا قرار می دهد و باعث مرگ بیش از 1 میلیون نفر در جهان می شود.توزیع جغرافیایی این بیماری تا حدود زیادی به شرایط اقلیمی وابسته است. استان سیستان و بلوچستان به تنهایی 65 درصد کل مبتلایان کشور را داراست. در این تحقیق، با استفاده از سه عامل اقلیمی میانگین دمای ماهیانه، مقدار بارش دورة فعالیت و شاخص نسبت اختلاط رطوبت، مدل سازی فضایی شاخص شیوع سالیانة مالاریا (API) در استان سیستان و بلوچستان از طریق مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی انجام شده است. به همین منظور، عوامل اقلیم شناختی به صورت میانگین بلندمدت 20 ساله (1985- 2005م) برای 11 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی واقع در محدودة استان سیستان و بلوچستان محاسبه و به صورت یک لایة اطلاعاتی مکانمند وارد محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. خروجی مدل بیانگر این است که مهم ترین عامل در تبیین بروز سالیانة این بیماری در منطقة مورد مطالعه، بارش در دورة فعالیت پشة آنوفل است که نقش این عامل اقلیمی از شمال به جنوب منطقة مورد مطالعه در افزایش شاخص API بارزتر می شود. درجة حرارت و رطوبت نسبی به ترتیب دارای اولویت دوم و سوم در بروز سالیانة بیماری است که نقش مکانی آن ها در نواحی شمالی استانمانند زابل و زاهدان بارزتر از نواحی جنوبی منطقه مانند شهرستان های نیک شهر و چابهار است. مدل ارائه شده که فقط مبتنی بر عوامل طبیعی است و درواقع یک مدل اقلیم مبناست، فقط توانست 48درصد تغییرات مربوط به شاخص API را تبیین کند (R2=0.48).بنابراین، عوامل غیراقلیمی ازجمله کیفیت اجرای سالیانة برنامه های کنترل مالاریا، شرایط اقتصادی- اجتماعی و موقعیت همسایگی این استان با دو کشور افغانستان و پاکستان نیز باید در بررسی اپیدمیولوژی مالاریا در این استان مورد توجه قرار گیرد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار در شیوع بیماری مالاریا در مناطق مختلف استان مفید واقع شود و با به روز کردن اطلاعات آن، به عنوان یک سامانة پیش هشداردهی اقلیم مبنا در برنامه های کنترل مالاریا مورد استفاده قرار گیرد.
طبقه بندی خودکار لندفرم های حوضه آبخیز با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بروجن در استان چهارمحال وبختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لندفرم یک عارضه ژئومرفیک از سطح زمین است که خصوصیات ظاهری خاص وشکل قابل تشخیص دارد. بنیان واساس شناسایی وطبقه بندی لندفرم ها برپایه ژئومرفومتری است، ژئومرفومتری به کمیت عناصر اصلی ریخت شناسی زمین ازجمله شیب،جهت شیب، ارتفاع واختلاف ارتفاع نسبی عناصر، موقعیت مکانی عناصر نسبت به هم، وضعیت شبکه زهکشی و میزان تحدب یا تقعر عناصر می پردازد. در حال حاضر طبقه بندی لندفرم ها عموما"" مبتنی بر تشخیص کارشناسی است که به طریق دستی وبا استفاده از عکسهای هوایی ،نقشه های توپوگرافی و برداشت های صحرایی انجام می گردد که روشی است زمان بر،پرهزینه،کم دقت وغیر قابل تکرار ،اما در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای و سه معیار شاخص TPI،شیب وموقعیت مکانی عوارض سطح زمین، اقدام به طبقه بندی خودکار لندفرم های حوزه آبخیز بروجن گردیده است. نتایج نشان داد که این روش توانایی خوبی در جداسازی وطبقه بندی لندفرم ها دارد به گونه ای که 9 لندفرم در حوزه آبخیز بروجن شناسایی وطبقه بندی گردید و بدین ترتیب رهیافتی برای طبقه بندی خودکار لندفرم های یک حوزه آبخیز ارائه گردیده به این منظور که زمینه انجام مطالعات جامع برای ارائه روش های کمی ودقیق برای شناسایی وطبقه بندی خودکار لندفرم ها در حوزه های آبخیز فراهم گردد .
تهیه نقشه مناطق مستعد آب های زیرزمینی با استفاده از GIS و MIF مطالعه موردی: شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی و همچنین کشاورزی، توجه به مدیریت آب های سطحی و زیرسطحی افزایش یافته است. در پژوهش حاضر با ترکیب داده های سنجش از دور، سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فاکتورهای چند تاثیره (MIF)، به تهیه نقشه مناطق مستعد آب های زیرزمینی در محدوده شهرستان ارومیه اقدام شده است. نقشه های موضوعی هر یک از پارامترهای موثر بر آب های زیرزمینی (از قبیل: تراکم شبکه زهکشی، تراکم خطواره ها، توپوگرافی، سنگ شناسی، بارش، کاربری اراضی و شیب)، با استفاده از داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. نقشه رستری این فاکتورها تهیه و بر اساس روش MIF، وزن دهی شدند. در نهایت نقشه های موضوعی مذکور در قالب نرم افزار GIS و با استفاده از الگوریتم روی هم قرار گیری وزنی، محاسبه و نقشه نهایی پتانسیل آب های زیرزمینی تولید شد. نقشه استعداد آب های زیرزمینی به چهار گروه بسیار خوب، خوب، ضعیف و بسیار ضعیف طبقه بندی شد. مطالعات نشان می دهد که مناطقی با حداکثر تراکم شبکه زهکشی و رسوبات کواترنری، دارای پتانسیل آب های زیرزمینی بسیار بالایی هستند. در نهایت مقایسه نقشه نهایی با پراکندگی چاه های پیزومتری و سطح ایستابی آنها، دقت بالای روش مورد استفاده در این محدوده را نشان داد.
مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی و خدمات ایمنی روستایی با استفاده از تحلیل شبکه و AHP (مطالعه موردی: شهرستان شیروان چرداول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آتش و حوادث طبیعی و انسان ساخت جزء جدایی ناپذیر سکونتگاه ها است و در این میان خدمات ایمنی و آتش نشانی در محیط های روستایی به دلیل قرار گرفتن روستاها در مجاورت زمین های زراعی، جنگل ها و مراتع که دارای پتانسیل آتش سوزی بالایی هستند، دارای اهمیت ویژه ای است. در این میان محلاستقرارایستگاه هایآتشنشانیفاکتورمهمیدرتواناییآنهابرایحفاظتدرمقابلحریقاست. در سال های اخیر گسترش خدمات ایمنی و آتش نشانی در دستور کار استانداری ها قرار گرفته است و در این میان یکی از دلمشغولی های مهم، مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی برای ارائه خدمات مورد نیاز در حداقل زمان ممکن می باشد. مطالعه حاضر نیز با هدف ارزیابی جمعیت و تعداد روستاهای تحت پوشش خدمات یاد شده و مکان یابی ایستگاه های جدید برای پوشش کامل روستای شهرستان شیروان و چرداول به اجرا درآمد. برای این منظور از تکنیک های ترکیبی AHP و تحلیل شبکه و همپوشانی لایه ها در محیط ArcGIS استفاده شد. جامعه آماری مطالعه حاضر دهیاران و افراد مطلع (در روستاهای فاقد دهیاری) در 198 روستای شهرستان شیروان و چرداول بود که به صورت تمام شماری اطلاعات توسط پرسشنامه گردآوری شد. همچنین اطلاعات و نقشه های مورد نیاز از دستگاه های اجرایی مربوط گردآوری و به روزرسانی شد. نتایح تحقیق نشان می دهد 4 ایستگاه آتش نشانی شهری و یک ایستگاه آتش نشانی روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد که در چارچوب زمان واکنش 6 دقیقه تنها 19 درصد روستاهای شهرستان را می توانند تحت پوشش قرار دهند. همچنین براساس نتایج همپوشانی لایه ها و ارزیابی مجدد تحلیل شبکه، 21 ایستگاه آتش نشانی جدید به همراه روستاهای تحت پوشش شناسایی شد و براساس جمعیت و تعداد روستاهای تحت پوشش هر ایستگاه ، ایستگاه های پیشنهادی اولویت بندی شدند.
ارزیابی مکان استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری منطقه 6 شهر تهران با استفاده از تکنیک DEMATEL و فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی وضعیت استقرار مراکز مالی و تجاری، به ویژه بانک ها و مؤسسه های مالی و اعتباری، در
برابر سایر رقبا را می توان مهم ترین مسئله ی پیش روی بانک ها در راستای بازنگری مجد د در
ساختار شبکه ی بانکی آنها به منظور کاهش هزینه ها و افزایش بهر هوری دانست. این پژوهش
برای ارزیابی وضعیت استقرار (GIS) به دنبال ارائه ی مدلی در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی
بانک ها و مؤسسه های مالی و اعتباری است. برای رسیدن به این هدف ، پس از شناسایی
معیار ها و عوامل مؤثّر اقتصادی با توجه به تأثیر گذاری و تأثیر پذیری معیارها از یکدیگر در
دنیای واقعی، روش دیماتیل برای شناسایی این روابط مورد استفاده قرار گرفت و پس از
تکمیل پرسش نامه ی مقایسه ی زوجی از سوی کارشناسان، از مدل فرآیند تحلیل شبک ه ای
برای وزن دهی به آنها استفاده شد. از اوزان به دست آمده، بر اساس شعاع تأثیرگذاری (ANP)
معیار ها برای مدل سازی فضایی و پهن هبندی منطقه از عملگر جمع جبری فازی استفاده شد. این
فرآیند در منطقه ی شش شهر تهران اجرا شد و از نتایج آن، وضعیت هر کدام از شعب بان کها
و مؤسسه های مالی و اعتباری به دست آمد. نتایج حاصل در قالب جداول برای مدیران و
برنامه ریزان این امر مهم اقتصادی، بیان کننده ی وضعیت کنونی هر کدام از شعب آنان در برابر
رقبای دیگر است تا در صورت لزوم، نسبت به اتخاذ تصمیم های بهینه برای سودآوری بیشتر
راهگشا باشد. بر اساس مشاهدات میدانی، مدل مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفت و از ضریب
برای تعیین میزان همگونی میان نتایج به دست آمده در مدل و نتایج مشاهدات c تاو کندال
0را نشان م یدهد که از رابطه ی قوی بین / استفاده شد. نتایج به دست آمده ضریبی برابر با 748
دو متغیر حکایت می کند.
هندسه فرکتالی گسل ها و لرزه خیزی در شمال شرق ایران
حوزه های تخصصی:
بیشترین فعَالیت های لرزه ای درشمال شرق ایران، در اطراف سیستم های گسلی اصلی که اکثراً در راستایی تقریباً NW-SE توزیع یافته اند، مشاهده می شود. تحلیل های فرکتالی به روش مربع شمار در شرق ایران انجام شد که برای این منظور منطقه مطالعاتی را به (12) محدوده مجزا تقسیم و هر محدوده را بطور جداگانه تحلیل نمودیم. بعد فرکتالی بین مقادیر 0 تا 2 تغییر می کند اگر بعد فرکتال نزدیک به صفر باشد، نشان دهنده این است که گسلها و زمین لرزه ها در یک نقطه متمرکز شده اند و اگر بعد به عدد 2 نزدیک باشد نشان دهنده ی پراکندگی گسلها و زمین لرزها در کل محدوده است. در واقع این روش مقایسه ایی بین مناطق همجوار از لحاظ نرخ فعَالیت لرزه ایی می باشد. براساس نتایج بدست آمده با فاصله گرفتن از سیستم گسلی اصلی در منطقه که دارای روند NW-SE بوده، از میزان بعد فرکتال و در نتیجه لرزه خیزی کاسته می شود که این امر نشان دهنده وجود ناپیوستگی در سیستم های گسلی اصلی در منطقه می باشد. مقدار بالای بعد فرکتال در محدوده های قائن، بشرویه و تربت حیدریه و هم چنین کاهش در مقدار بعد فرکتال محدوده های بیرجند، گزیک و تایباد، پیشنهاد می کند که منطقه انتهایی سیستم های گسلی اصلی در شرق در منطقه ی محدوده های بیرجند و تایباد باشد. براساس تحلیل فرکتالی گسل های منطقه و بررسی داده های لرزه ای، عمده فعالیت لرزه ای درشمال شرق ایران با الگوی زمین لرزه های درون قاره ای با عمق کم (اکثرا بین 10- 20 کیلومتر) بوده و در ارتباط با چشمه های خطی (گسل های) اصلی در منطقه و یا شاخه های فرعی آنها رخ می دهد. هم چنین توزیع ابعاد فرکتالی حجمی و سطحی شمال شرق ایران نشان دهنده فعَالیت لرزه ای بالاتر در بخش های مرکزی و غربی آن نسبت به سایر مناطق مجاور می باشند.
برآورد حداکثر بارش محتمل به روش سینوپتیکی در حوضه آبریز رودخانه کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش 5 ایستگاه سینوپتیک مهرآباد، کرج، قزوین، رامسر و نوشهر در حوضه رودخانه سد کرج انتخاب گردید. پس از تحلیل و پردازش دادههای سرعت باد، دمای نقطه شنبم و فشار تنظیم رطوبت محاسبه و در نهایت مقادیر حداکثر بارش محتمل در تداوم 24 و 48 ساعته برای حوضه مورد مطالعه برآورد شد و مقادیر آن به ترتیب 56/140 و 58/254 میلیمتر میباشد.
چنانچه با توجه به PMP[1] بدست آمده در مدت 24 ساعت، مقدار متوسط دبی محاسبه گردد مساوی 68/1374 است این در صورتی است که کل حجم آب باران ریزش شده به دبی تبدیل گردد، در صورتی که ضریب جریان حوضه 40 درصد در نظر گرفته شود تقریباً 550 بطور متوسط بدست میآید که با توجه به بیشینه متوسط دبی روزانه مشاهده شده در دوره آماری 20ساله ( 54/154) قابل قبول است. با توجه به نقشههای سینوپتیک سه سامانه بارانزا موجب بیشینه بارش 24 ساعته به 48 ساعته گردیده است که برای بدست آوردن PMP تحلیل شده است.
پهنه بندی کیفیت آلودگی آب رودخانه با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی(مطالعه موردی: رودخانه سیمینه رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی کیفیت آب رودخانه نخستین و مهم ترین مرحله در مدیریت کیفیت آب است، که ذهن تحلیلگر را با روند و چگونگی تغییرات آلودگی برحسب زمان، مکان و شرایط خاص آشنا می سازد. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی و سامانه اطلاعات جغرافیایی به پهنه بندی کیفیت آلودگی آب رودخانه سیمینه رود بپردازد. داده های کیفی استفاده شده در تحقیق، حاصل نمونه برداری از رودخانة سیمینه رود در سه فصل بهار و پاییز 1387 و بهار 1388 است که با استفاده از مدل QUAL2K شبیه سازی شد. خروجی مدل با داده های مشاهده ای مقایسه گردید و پارامترهای نیترات، اکسیژن محلول و هدایت الکتریکی ِ مربوط به فصل پاییز 1387 به عنوان داده های هدف انتخاب شدند. داده های ورودی شامل داده های مربوط به کاربری اراضی، زمین شناسی، قابلیت فرسایش و مراکز جمعیتی مربوط به حوضة سیمینه رود هستند که به همراه داده های هدف بعد از آماده سازی در محیط GIS به مدل شبکة عصبی معرفی شدند. در این تحقیق از پنج ساختار مختلف مدل FFBP شبکة عصبی استفاده شد و نتیجة ساختار منتخب با خروجی های حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره مقایسه گردید، که برتری مدل شبکة عصبی مذکور را نشان داد. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که شبکه های FFBP با ساختار 3-40-40-4 بهترین کارایی را دارند، و شبکه عصبی در پهنه بندی کیفیت آلودگی آب قابلیت بالایی دارد.