فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
واژه ی هیجان انگیز گردشگری آشپزی به عنوان محصول گردشگری سودمند، پرمنفعت و جدید، در قرن اخیر باعث ایجاد دگرگونی و پیشرفت های قابل توجهی در عرصه ی صنعت گردشگری جهان شده است. هدف از این پژوهش مدلسازی عوامل شکل دهنده گردشگری آشپزی و اثر آن بر وفاداری گردشگران در شهر اصفهان می باشد، در این راستا گردشگران داخلی و خارجی شهر اصفهان به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 گردشگر محاسبه گردید که به ترتیب 246 و 138 گردشگر داخلی و خارجی مورد پرسشگری قرار گرفته است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی تحلیلی است. برای پیشبرد تحقیق از مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های پیشین محققان استفاده شد. در نتیجه پرسشنامه ای با مقیاس 5 گزینه ای لیکرت طراحی گردید. برای سنجش روایی از تکنیک قضاوت خبرگان و جهت سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. پس از جمع آوری داده ها، طبقه بندی و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS، صورت گرفت.مدلسازی نیز با بهره گیری از نرم افزار AMOS انجام گردید. نتایج نشان داد که گردشگری آشپزی بر رضایت گردشگران داخلی و خارجی در شهر اصفهان اثرگذار بوده است. همچنین تأیید شد بین تجربه ی مثبت گردشگران داخلی و خارجی از غذای بومی و درآمد اقتصادی ناشی از آن رابطه وجود دارد. نتایج حاصل از کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر آن است: آگاهی و شناخت گردشگران از غذاهای بومی اصفهان با بارعاملی 26/0 و نیز نگرش ذهنی مثبت به غذاهای بومی اصفهان با بارعاملی 22/0 اثر معناداری بر تمایل به تجربه مجدد گردشگری آشپزی و استفاده از انواع غذاهای سنتی اصفهان دارد.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرکامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری رویکردی است که در آن یک موقعیت پایدار است و فرض بر این که در برابر شوک های خارجی محافظت می شود. تاب آوری رویکردی پیشگیرانه است که در آن یک محیط بی ثبات نیاز به انطباق دارد. تاب آوری به عنوان ظرفیت یک سیستم برای حفظ هویت سیستم، پس از یک اختلال در محیط زیست شناخته شده و در سراسر جهان، در جوامع مختلفی که در معرض حوادث آسیب زا از جمله زلزله هستند مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش سنجش تاب آوری شهر کامیاران در مقابل سوانح طبیعی (زلزله) است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جهت انجام پژوهش از روش دلفی استفاده شد و برای انجام آن پرسشنامه ای بین 35 نفر از متخصصان و مدیران امور شهری کامیاران توزیع شد و نظرات آن ها در مورد 7 مؤلفه محیط زیستی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، ساختاری-کالبدی، زیرساخت ها، مدیریتی و زیرساخت های آموزشی- فرهنگی جمع آوری گردید. پرسشنامه شامل طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد. جهت تحلیل آمار و اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزارهای spss.19 و Excelو از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که از میان 7 مؤلفه یادشده میانگین مؤلفه محیط زیست بالاتر از میانگین معیار (3) و برابر با (54/3)، میانگین مؤلفه اجتماعی- فرهنگی تقریباً برابر با میانگین معیار و معادل (09/3) و میانگین 5 مؤلفه دیگر کمتر از میانگین معیار (3) قرار دارند در این میان کمترین میانگین مربوط به شاخص مدیریتی با میانگین(8/1) می باشد. میانگین کلی تاب آوری شهر کامیاران در کلیه مؤلفه یادشده برابر با (64/2) می باشد که پایین تر از میانگین معیار (3) قرار دارد و نشان از عدم تاب آوری شهر کامیاران و آسیب پذیری آن در برابر زلزله است.
چگونگی استفاده از فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی؛ مورد پژوهی: جداره ی شرقی بزرگراه چمران تهران (حدفاصل پل ملاصدرا و پل مدیریت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان بستر زندگی و تعاملات اجتماعی و محل انجام فعالیت های ضروری، اختیاری و اجتماعی، باید از کیفیت های کالبدی- عملکردی، فرهنگی- معنایی و اقتصادی- اجتماعی مناسب برخوردار باشند. در سکونتگاه های غیررسمی نیز، فضاهای شهری علی رغم فقدان بسیاری از کیفیت های لازم، بستر زندگی اقشار کم درآمد و محل رخداد انواع فعالیت های شهری است. پژوهش حاضر در پی واکاوی و توصیف چگونگی انجام فعالیت های ضروری، انتخابی و اجتماعی در فضاهای شهری سکونتگاه های غیررسمی و تبیین دلایل این رخدادها، به عنوان اهداف پژوهش در محدوده ی حاشیه ی شرقی بزرگراه چمران شهر تهران می باشد. پژوهش با توجه به محتوای تحقیق از نوع کمی- کیفی بوده و با توجه به جدول نمونه گیری مورگان و توزیع 201 پرسشنامه ی سنجش مکان، که معیارهای آن از مبانی نظری و تجارب داخلی و خارجی بررسی شده استخراج شده و با روش نمونه گیری احتمالی تصادفی آغاز و با روش تحلیل عاملی و استفاده از نرم افزار SPSS نتایج تحلیل ارائه شده است. در این فرایند از روش های مصاحبه و مشاهده ی رفتار در قرارگاه های طبیعی رفتاری نیز استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد استفاده از فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی، به عنوان رفتار یک خانواده ی بزرگ که از جامعه ی روستا- شهری کوچک به عنوان جامعه ی مبدأ، به جامعه ی کلان شهری مقصد مهاجرت کرده است، تلقی شده و به دلایل سامانه های حمایتگر قوی و سرمایه ی اجتماعی ساکنان از یک طرف و ضرورت جبران انواع محدودیت های عرصه ی خصوصی منزل از طرف دیگر، یک ضرورت اجتماعی تدافعی برای تضمین بقا محسوب می شود، به طوری که فضاهای شهری، بستر بروز فعالیت های متنوع با بازه ی زمانی بادوام و تواتر زیاد، عملأ صحنه ی حفاظت از ساکنان این جوامع و مقاومت آن ها در برابر تنش بیرون ماندگی از جامعه ی شهری رسمی می باشد، که علی رغم فقدان کیفیت های لازم، موجبات انسجام اجتماعی را فراهم می آورد.
تحلیل نابرابری های فضایی-آموزشی و فرهنگی در کلان منطقه ی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه منطقه ای مفهومی جدید در ادبیات برنامه ریزی می باشد که هدف آن خلق چهارچوبی مناسب برای دستیابی به یک بهبودی با ثبات در استانداردهای زندگی برای شهرنشین و روستانشینان است. توسعه ی متعادل و هماهنگ مناطق، یک پیش نیاز بسیار مهم برای حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه کشور به شمار می رود. آموزش و شاخص های آن به همراه بخش فرهنگی، به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه، با ایفای نقش اساسی و سرنوشت ساز خود، در روند توسعه همه جانبه نقش بسیار محوری داشته و شرط لازم برای رسیدن به توسعه جوامع را فراهم می آورند. از این رو توزیع عادلانه و برابری فرصت های آموزشی و فرهنگی در بعد کلان، نوعی نگاه انسانگرایانه را با خود به همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری های بین و درون منطقه ای کلان منطقه آذربایجان از لحاظ شاخص های آموزشی و فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تمامی شهرستان های کلان منطقه آذربایجان تا سال 1390 می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای از بعد آموزشی و فرهنگی در مجموع از 21 شاخص استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت شاخص ها از مدلANP و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ویکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 47 شهرستان مورد بررسی12شهرستان کاملاً برخوردار، 14شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نسبتاً برخوردار، 9 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار می باشند. همچنین بین استان های کلان منطقه آذربایجان بیشترین نابرابری به ترتیب در استان آذربایجان غربی با میانگین امتیاز ویکور 231/0، اردبیل با امتیاز 117/0 و آذربایحان شرقی با امتیاز 098/0 می باشد.
تدوین مؤلفه های «شهر خلاق صنایع دستی» در محور فرهنگی-تاریخی اصفهان به روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد است تا مهمترین مؤلفه های «شهر خلاق صنایع دستی»(محور فرهنگی – تاریخی شهر اصفهان) را با روش تحلیل محتوا و با کمک نرم افزار Maxquda12 شناسایی کند. این پژوهش با رویکرد تحقیق کیفی، براساس هدف، درزمره تحقیقات توسعه ای و از لحاظ ماهیت و روش درزمره پژوهش های پیمایشی است. ازنظر جنبه تحلیل نیز توصیفی و تحلیلی است. ابزار گردآوری داده و اطلاعات عبارت از: مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه باز است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که 5 مؤلفه اصلی با 23 زیرگروه (شامل: آثار هنری و صنایع دستی، جاذبه های هنری، گردشگری، بهسازی و موقعیت شهری اصفهان) از مهمترین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و توسعه «شهر خلاق» صنایع دستی اصفهان (محور تاریخی-فرهنگی شهر اصفهان) به شمار می رود. برخی از مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها در حال حاضر، به طور بالفعل در محور مذکور، مصداق عینی و خارجی دارند و برخی دیگر اکنون صرفاً به صورت بالقوه هستند و قابلیت بالفعل شدن را در شرایط مقتضی دارند.
ارزیابی مؤلفه های تاثیرگذار بر رضایتمندی از مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: شهر های ساحلی استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
49 - 64
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری ترکیب پیچیده ای از فعالیت های مختلفی است که از به هم پیوستن ویژگی های محیطی و میزان توانمندی جاذبه های شهری در جذب بازدیدکنندگان و ارائه خدمات مناسب شکل می گیرد. نخستین شرط موفقیت هر شهر در توسعه گردشگری، وجود زیرساختهای مناسب شهری، یکپارچگی همه سازمانهای ذیربط و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. از طرف دیگر تنسیق و آمایش جاذبه های شهر، استفاده پایدار از منابع گردشگری، ایجاد امکانات و تسهیلاتی است که دسترسی به جاذبه ها را تسهیل می کند، دومین شرط لازم در توسعه گردشگری رضایت خاطر بازدیدکنندگان و کنترل محلی است. ه دف ای ن تحقی ق، ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی گردشگران از توسعه گردشگری پایدار در شهرهای ساحلی استان بوشهر است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. داده های پژوهش از350 پرسشنامه گردآوری و با روش آمار توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار عامل، کیفیت امکانات و خدمات زیرساختی، کیفیت محیطی، کیفیت رفتار جامعه میزبان و کیفیت خدمات می توانند بیش از 59 درصد واریانس کل متغیرهای مورد بررسی را تبیین نمایند. به این ترتیب با وجود تعداد زیاد متغیره ای م ورد مطالعه، عوامل شناسایی شده م ی توانن د تص ویر نس بتاً روش نی از دی دگاهه ا و می زان رض ایت گردشگران وارد شده به شهرهای ساحلی استان بوشهر را ارائه نمایند. همچنین دراین تحقیق مشخص گردید که بین شاخص ها و میزان رضایت گردشگران همبستگی معناداری وجود دارد. در پایان تحقیق راهکارهایی جهت افزایش میزان رضایت گردشگران و توسعه گردشکری پایدار شهرهای ساحلی استان بوشهر ارائه شده است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های شهری (مطالعه موردی: محله ابیوردی و کوی دانشگاه، شیراز)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی حاصل شکل گیری و استقرار ارزش ها، هنجارها، سنت ها، عرف ها و قواعد به صورتی خودجوش و در بستری از روابط متقابل اجتماعی است، زمینه ساز همدلی، همکاری، نوع دوستی، وفاداری، وجدان کاری در زندگی اجتماعی از جانب افراد است. این نوع از سرمایه بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان مزیت رقابتی جامعه محلی، ازجمله قابلیت هایی است که رشد و توسعه آن می تواند در بروز رفتارهای داوطلبانه فرا نقشی یعنی رفتارهای شهروندی امکان پذیر گردد. مطالعه حاضر باهدف تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در افزایش ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های ابیوردی و کوی دانشگاه واقع در شهر شیراز انجام شده است. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزارهای SPSS، AMOS و LISREL تجزیه وتحلیل شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر روش «تصادفی ساده» است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر یک از محله ها 375 نفر برآورد گردید. از ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوای برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و از روش معادلات ساختاری جهت بررسی میزان تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر ارتقای رفتار شهروندی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی مثبت و نسبتاً قوی است. در محله ابیوردی به ازای یک واحد افزایش در متغیر سرمایه اجتماعی، متغیر وابسته رفتار شهروندی به میزان 0.58 ارتقاء می یابد. این میزان برای محله کوی دانشگاه 0.51 است. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، تأثیرگذارترین بعد بر ارتقاء رفتار شهروندی در محله ابیوردی بعد ارتباطی و در محله کوی دانشگاه بعد ساختاری می باشند.
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافت فرسوده و سطح شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
159 - 178
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری عبارت است از شرایط اجتماعی، کالبدی- فضایی و اقتصادی محیط شهری که نشان دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است. این مفهوم از دهه 60 و 70 میلادی و با هدف اصلاح و تکمیل مفهوم توسعه، از توسعه صرفاً کمّی و اقتصادی به توسعه پایدار شهری مطرح شده است. امروزه در شهرها، بافت قدیمی و فرسوده ازجمله مناطقی شهری است که موجب توسعه ناپایدار شهری و کاهش رضایت شهروندان از محیط های شهری شده است. هسته مرکزی شهر کهن آمل نیز که خاستگاه تشکیل این شهر محسوب می شود، به سبب گذر زمان دچار فرسودگی شده، که زمینه را برای بروز مشکلاتی برای شهروندان سبب شده است. در این راستا هدف از این تحقیق، سنجش شاخص کیفیت زندگی در بافت فرسوده و همچنین در سطح شهر آمل و مقایسه این نتایج با یکدیگر و تحلیلتأثیرفاکتورهایاجتماعی- اقتصادیبرکیفیت زندگی شهروندان آمل بوده است. بدین منظور تعداد 350 پرسشنامه میان سرپرستان خانوار در بافت فرسوده شهر آمل و به همین تعداد پرسشنامه در سطح شهر آمل توزیع شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون هایT و همبستگی در نرم افزارSPSS استفاده شده است. نتایج اینآزمون ها نشان می دهدکه سطح شهر به لحاظ مؤلفه کیفیت زندگی در وضعیت متوسط رو به بالا و بافت فرسوده شهر نیز در این شاخص زیر سطح متوسط و میانگین شهر قرار داشته و میان میانگین کلی کیفیت زندگی بین دو موقعیت، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون T مستقل نیز نشان داده است که تفاوت میانگین در مؤلفه اجتماعی و کالبدی برخلاف تفاوت میانگین کیفیت اقتصادی، در دو موقعیت بافت فرسوده و سطح شهر آمل معنی دار است.
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
111 - 130
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
سنجش تطابق کالبدی - فضایی سکونت گاه های شهر گرگان مبتنی بر شاخص های مسکن ایرانی- اسلامی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
139-153
حوزه های تخصصی:
ورود فرهنگ و الگو غربی به فضای ساخت و ساز مسکن ایرانی و فاصله گرفتن از معماری سنتی ایرانی- اسلامی باعث گردیده تا نوعی بی هویتی و از خودبیگانگی در مساکن و فضای شهری حاکم شود. در این راستا، شناخت ابعاد و مشخصات هویت کالبدی مسکن ایرانی- اسلامی و تمایز آن با سبک مدرن و غربی باعث احیا فرهنگ و شاخص های ایرانی- اسلامی در ساخت بنا می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مسکن شهر گرگان از دیدگاه شاخص های اسلامی و فرهنگ ایرانی می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تفسیری- تاریخی است. شاخص های موردنظر در پژوهش حاضر شامل: کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی، و مؤلفه های مورد استفاده در مطالعه حاضر شامل: نوع سبک بنا، محرمیت و عدم اشراف واحدهای مسکونی در هم جواری یکدیگر، وضعیت زیست محیطی مسکن، نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی و هم-خوانی واحد مسکونی با فرهنگ و سنت می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر از دو روش مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانه ای- اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهر گرگان و نمونه های مورد پژوهش 375 مورد در قالب پرسشنامه در اختیار خانوارها قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و جهت ترسیم نقشه ها و نمایش پراکندگی شاخص ها در سطح شهر از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیای GIS Arc استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مساکن شهر گرگان با توجه به تحولات چند دهه اخیر از سبک معماری سنتی و بومی فاصله گرفته و با تقلید از الگوی غربی و بیگانه با فرهنگ ایرانی- اسلامی، هویت گذشته خود را از دست داده است. در ارتباط با اشراف داشتن واحدهای مسکونی در همسایگی و هم جواری یکدیگر و هم خوانی واحد مسکونی با فرهنگ و سنت ساکنین، اصول معماری ایرانی رعایت نشده است که این امر موجب نارضایتی ساکنین این گونه مساکن شده است.
پایش عناصر محیطی مؤثر بر سلامت و توسعه شهری با استفاده از مدل HDI مطالعه موردی کلانشهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
137-148
حوزه های تخصصی:
امروزه نیمی از جمعیت کره زمین در مراکز شهری زندگی می کنند و این روند رشد شتابان شهرنشینی چالش های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی را به دنبال داشته و منجر به افت زیست پذیری شده است. شهر زیست پذیر به عنوان اتصال بین گذشته و آینده مطرح است؛ شهر زیست پذیر، شهری است که علیه هرگونه هدر دادن منابع طبیعی و آنچه که باید به صورت دست نخورده برای آیندگان نگاه داری شود، مبارزه می کند. بنابراین شهر زیست پذیر شهر پایدار نیز هست. که می توان بیان نمود زیست پذیری به سیستم شهری سالم، امن، با دسترسی مناسب خدمات شهری اطلاق می شود؛ که کیفیت بالای زندگی و محیطی جذاب برای شهروندان به ارمغان می آورد و اصول اساسی را در خود دارد. بر این اساس پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربردی به بررسی موضوع در کلانشهر اهواز پرداخته است. که در این راستا روشناسی تحقیق ترکیبی ار روش های توصیفی/ تحلیلی و میدانی می باشد. لازم به ذکر است جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از برنامه های آماری و مدل HDI با رویکرد آمار فضایی استفاده گردیده است. که بر اساس نتایج تحقیق میانگین توسعه کالبدی – اجتماعی در کلانشهر اهواز برابر 766/0 درصد بوده است از این میزان HDI مناطق دو، سه و چهار کمتر از میانگین و HDI دیگر مناطق بیشتر از میانگین می باشد. همچنین بر اساس رویکرد آمار فضایی زیست پذیری شهر ایلام الگوی شرقی – غربی را دارا می باشد.
عوامل موثر بر مدیریت ریسک فعالیت های زراعی در روستاهای شهرستان راز و جرگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط و وابستگی تنگاتنگ فعالیت های زراعی با محیط طبیعی، همواره عامل اصلی تولید در نواحی روستایی بوده و با وقوع مخاطرات طبیعی، تولید زراعی روستاییان در معرض تهدید قرار می گیرد. از اینرو زارعان، اقداماتی را در راستای کاهش آثار زیان بار مخاطرات طبیعی انجام می دهند و یا با آن مقابله می کنند. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک فعالیت های زراعی، پژوهش حاضر سعی دارد در زمینه شناسایی موانع و عوامل موثر بر مدیریت ریسک و کاهش مخاطرات فعالیت های زراعی و بهبود فعالیت ها و ارتقاء کیفی زیستی روستاییان گام بردارد. در تحقیق حاضر به منظور دست یابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و میدانی استفاده گردید و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق برابر با 2828 خانوار روستایی شهرستان راز و جرگلان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 300 خانوار از میان آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و سپس داده های مستخرج از پرسشنامه در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها که از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و پیرسون و آزمون های مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و مک نمار استفاده گردید، نشان می دهد که موانعی از قبیل میزان شیب اراضی، کیفیت اراضی، میزان فرسایش اراضی، عدم ثبات در قیمت محصولات و مشکلات دسترسی به ماشین آلات با مدیریت ریسک فعالیت های زراعی رابطه معناداری را نشان می دهند. همچنین با بررسی عوامل تاثیرگذار بر ریسک فعالیت های زراعی مشخص گردید که تاثیر میزان سن و تجربه، درآمد، تحصیلات، وسعت اراضی، میزان شرکت در کلاس های ترویجی و آموزشی با مولفه های مدیریت ریسک فعالیت های زراعی تا سطح اطمینان بالا و قابل قبولی رابطه معنی داری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های مقایسه میانگین، تفاوت معنادار بین روستاهای کوهستانی و دشتی را نشان می دهند. به نحوی که روستاهای کوهستانی در مقایسه با روستاهای دشتی دارای مدیریت ریسک زراعی قابل قبولی نیستند. بنابراین روستاهای کوهستانی نسبت به روستاهای دشتی در زمینه فعالیت های زراعی آسیب پذیرترند.
تأثیر هویت مکانی بر نگرش ساکنان نسبت به اثرات گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری (مورد شناسی: منطقه گردشگری کمردوغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
167 - 180
حوزه های تخصصی:
از آنجا که گردشگری اساساً یک پدیده مکان محور است، این فرض وجود دارد که هویت مکانی افراد، نگرش و حمایت از توسعه گردشگری ساکنان را تحت تأثیر قرار دهد؛ از این رو، هدف این مطالعه بررسی این مسأله است که آیا هویت مکانی ساکنان محلی می تواند نگرش آن ها را نسبت به اثرات گردشگری و همچنین حمایت از توسعه گردشگری تحت تأثیر قرار دهد. هویت مکانی به وسیله چهار اصلِ تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و خودکارآمدی هدایت می شود. برای سنجش هویت مکانی ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ و نیز نگرش و حمایت از توسعه گردشگری، پرسشنامه ای طراحی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ بودند. اندازه نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (220=n) تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری و برای آزمون فرضیه های تحقیق، از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد، ارتباط مثبت و معناداری بین حمایت از توسعه گردشگری با تمایز، عزت نفس، خودکارآمدی و نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری وجود دارد. متغیّر نگرش نسبت به تأثیرات منفی گردشگری رابطه منفی و معناداری با حمایت از گردشگری داشته است. رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی، عزت نفس و تداوم، پیش بینی کننده های قابل توجهی از نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری می باشند. همچنین درباره پیش بینی کننده های اثرات منفی گردشگری، تمایز و تداوم، تأثیر منفی و اعتماد به نفس تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به اثرات منفی گردشگری داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون نشان داد که تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به اثرات منفی و مثبت گردشگری بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری تأثیر می گذارد. این مقاله استدلال می کند که اثرات مثبت و منفی احساس شده از گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، تابع هویت مکانی و عناصر آن می باشند.
اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی نواحی شهری مطالعه موردی: منطقه6 شهرمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
65 - 78
حوزه های تخصصی:
کم توجهی به کیفی بودن مفهوم توسعه به وسیله مدیریت شهری و رو نمودن به راه حل های کمی که مفهوم رشد را در بسیاری از مواقع جایگزین توسعه می کند، مشکلاتی برای شهرهای امروز به وجود آورده است. گسترش کالبدی، افزایش هزینه های حمل ونقل شهری، افزایش نگهداری تأسیسات زیربنایی و افزایش سرانه هزینه های خدمات رسانی از جمله این مشکلات هستند. این در حالی است که در بیشتر مواقع فضا برای توسعه در درون مرزهای شهری وجود دارد و یکی از گزینه های مناسب توسعه، بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزاست. در این میان توجه به عواملی که می تواند راهبردها و سیاست های توسعه میان افزا را حمایت کند، حائز اهمیت است. پهنه بندی برش عرضی با توجه به ماهیتی که دارد، می تواند به عنوان یکی از روش های منطقه بندی از رویکرد توسعه میان افزا حمایت کند. از این رو هدف مقاله حاضر، اولویت بندی راهبردهای توسعه میان افزا در پهنه های برش عرضی منطقه شش شهر مشهد است که براین اساس روش آن، توصیفی_تحلیلی و برای گردآوری داده ها از سه روش بررسی اسنادی، مشاهده میدانی و پیمایشی(توزیع پرسشنامه) بهره گرفته شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار ARCGIS ، SPSS و EXPERT CHOICE استفاده شده و از روش AHP برای وزن دهی معیارهای پهنه بندی برش عرضی و آزمون فریدمن برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده در قالب روش سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice، معیارهای تراکم(0.386)، ویژگی بافت(0.235)، دسترسی(0.130)، فاصله از کاربری ها (0.080) بیشترین وزن را از بین معیارهای پهنه بندی برش عرضی کسب کردند و نمونه مورد مطالعه در چهار تی زون (T3, T4, T5,T6) و دو پهنه ویژه (پهنه کشاورزی و پهنه نیروگاه برق) دسته بندی شد. همچنین مهمترین راهبردهای توسعه میان افزا برای تی -زون هسته شهری (T6) به ترتیب، کاهش ناسازگاری فعالیتی(W3T4)، تقویت مشارکت مردمی (W1T2) و افزایش شدت استفاده از زمین در قطعات کم ارتفاع محور(W5O2) شناسایی شده است.
تحلیلی بر عوامل کالبدی مؤثر بر حس تعلق به مکان در مرکز قدیمی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
125 - 136
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان، موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد می شود و توجه به تقویت آن خصوصاً در مراکز قدیمی و بافت تاریخی شهرها از اساسی ترین دغدغه های دانش طراحی شهری محسوب می گردد. مطالعات بسیاری بر ضرورت توجه به نقش عناصر کالبدی در شکل گیری و تداوم رضایتمندی از مکان، هویت فردی و حس تعلق اشاره می نماید. از این رو هدف پژوهش حاضر استخراج هنجارها و سنجه های کالبدی جهت ایجاد و ارتقاء حس تعلق و سنجش این هنجارها و سنجه ها در خیابان بیهق شهر سبزوار است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده، رویکردی ترکیبی دارد. ابتدا با استفاده از مطالعه و بررسی متون نظری موجود، عوامل کالبدی مؤثر بر حس تعلق به مکان استخراج گردیده و در قالب هنجارها و سنجه هایی دسته بندی شده اند که روش مورد استفاده در این قسمت از نوع کیفی است. در گام بعدی با هدف سنجش وضعیت موجود و بررسی هنجارها و سنجه های کالبدی مؤثر بر حس تعلق حاصل از مبانی نظری در نمونه ی مورد مطالعه از تکمیل پرسشنامه استفاده شده و اطلاعات حاصل از طریق بررسی رابطه ی همبستگی (همبستگی پیرسون) بین متغیرهای مستقل و وابسته ی تعریف شده با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج بررسی نشان می دهد سه هنجار «تنوع و جذابیت»، «شخصیت کالبدی منحصر بفرد» و «دید و منظر» نسبت به سایر عوامل کالبدی همبستگی بیشتری با حس تعلق به مکان مورد مطالعه دارند و «انعطاف پذیری» از میزان همبستگی پایین تری نسبت به سایر عوامل برخوردار است. همچنین سنجه های «وجود تسهیلات رفاهی»، «وجود پارکینگ کافی»، «وجود نظم و هماهنگی»، «رعایت تناسبات بصری در فضا» و «ایمنی عابر پیاده» به ترتیب کمترین مطلوبیت را دارند که لازم است به منظور افزایش حس تعلق به مکان، در بازطراحی فضا مورد توجه بیشتری قرارگیرند.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های زیست پذیری در شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری یکی از مباحث بسیار با اهمیت و ضروری شهر و از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود و شرایط زندگی شهری را سخت می کند. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی زیست پذیری در شهر بم می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش و تحلیل عاملی اکتشافی مؤلف ه های اصلی مؤثر بر زیست پذیری به 5 عامل اصلی تقسیم شد. همینطور بر اساس نتایج حاصل تحلیل گام به گام و مدل سازی مسیر PLS مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر زیست پذیری در شهر بم به ترتیب مؤلفه های خدمات و دسترسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با ضریب مسیر 0.482، 0.268، 0.250 و 0.128 شناخته شدند. مؤلفه کالبدی با ضریب مسیر 0.063 از تأثیرگذاری کمتری برخوردار است که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها بر اساس درجه اهمیت می توان وضعیت زیست پذیری محدوده مورد مطالعه را بهبود بخشید.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران به سفرهای روستایی تور محور موردمطالعه: گردشگران روستایی شهرستان مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
236 - 249
حوزه های تخصصی:
گردشگری مقوله پیچیده ای است که در ساختار خود اجزاء مختلفی را در برمی گیرد. یکی از این اجزاء تور گردانی است که به دلیل ارتباط با مراکز اقامتی، رستوران ها، حمل ونقل و همچنین برخورداری از تجارب و آشنایی بیشتر با مقاصد گردشگری، می تواند در توسعه صنعت گردشگری نقش مهمی ایفا کند. لذا تحقیق حاضر باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل گردشگران برای مسافرت به مقاصد گردشگری روستایی از طریق تور در شهرستان مراغه انجام گردید. داده های این مطالعه به صورت پیمایشی و از طریق پرسشنامه گردآوری شد. جامعه آماری این مطالعه شامل گردشگرانی بود که در سال 1395 به روستاهای دارای ظرفیت بالای گردشگری شهرستان مراغه مسافرت کرده بودند. ازاین بین 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. نتایج آزمون تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تمایل افراد به سفرهای روستایی تورمحور، به ترتیب تحت تأثیر عوامل «فضای ایمن خانوادگی و تغذیه مناسب»، «سرگرمی و امنیت خاطر در طول سفر»، «نظم و برنامه سفر شفاف و مناسب»، «وسیله نقلیه مناسب و حضور به موقع آن»، «مشوق ها و امتیازات آژانس»، «فضای تجرد» است و این شش عامل درمجموع 17/65 درصد واریانس تمایل به سفر روستایی تورمحور را تبیین نمود.
راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در رفتار مصرف خانوارهای روستایی (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
396 - 429
حوزه های تخصصی:
اخلاق سبز به بایدها و نباید های اعمال انسانی در مواجهه با محیط زیست می پردازد، تقویت اخلاق سبز منجر به بروز رفتار سالم در مصرف می گردد و امکان استفاده نسل های آتی از محیط زیست و منابع طبیعی را فراهم می سازد. مطالعه حاضر در پی ارائه راهبردهای مطلوب تقویت اخلاق سبز در ارتباط با رفتار مصرف خانوارهای روستایی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای است. واحد تحلیل مطلعین محلی در بخش مرکزی شهرستان خواف است. در این مطالعه از دو ابزار در برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک استفاده شد. بر اساس مطالعات میدانی و اسنادی، تعداد 18 نقطه قوت و فرصت به عنوان مزیت و 12 نقطه ضعف و تهدید به عنوان محدودیت و تنگنا پیش روی اخلاق سبز خانوارهای روستایی در ارتباط با رفتار مصرف شناسایی گردید و نظرات 75 نفر از مطلعین محلی در قالب پرسشنامه سؤال شد. در ماتریس SWOT با توجه به امتیاز نهایی در 2.64=IFE و در 2.86=EFE، به منظور تقویت اخلاق سبز در ارتباط با الگوی مصرف خانوارهای روستایی، راهبردهای تهاجمی(حداکثر–حداکثر) بهینه شناخته شد. در ادامه راهبردهای مطلوب به کمک ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM)، اولویت بندی گردید. در این ماتریس مهم ترین راهبرد «حمایت گسترده مالی و فنی از دانش بومی در زمینه مصرف به دلیل همسویی با اخلاق سبز»، با امتیاز 1.045 شناسایی گردید. باتوجه به اینکه راه حل واقعی مشکلات محیط زیست باید انسان و رفتارهای انسانی را شامل شود، ضروری است، مدیران جهت اصلاح رابطه انسان با محیط زیست، در پی حمایت از دانش بومی در زمینه های مختلف من جمله مصرف باشند، چرا که با الگوهای منطبق با پایداری سازگار است.
پیشران های انسانی توسعه کارآفرینی در حوزه گردشگری (موردمطالعه: روستای ایستگاه بیشه در شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
564 - 579
حوزه های تخصصی:
در صورت فراهم بودن زمینه های انسانی،گردشگری حاوی ظرفیت های پویا و گسترده ای برای اشتغال و کارآفرینی است. هدف پژوهش حاضر بررسی فراهمی پیشران ها (عوامل) انسانی لازم برای توسعه کارآفرینی گردشگری در منطقه روستایی هدف گردشگریِ بیشه در شهرستان خرم آباد بود. این تحقیق از نظر ماهیت کمّی و با توجه به هدف تحقیق، کاربردی، از لحاظ گردآوری داده ها در زمره تحقیقات توصیفی بود که به شیوه پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش، 1190 نفر از روستاییان 15 تا 64 سال ساکن در ایستگاه بیشه در سال 1396 بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 291 نفر برآورد و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی صوری آن توسط متخصصان مورد بازنگری و تأیید قرار گرفت و پایایی آن با انجام مطالعه راهنما در خارج از محدوده تحقیق و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (88/0 تا 99/0) به دست آمد. یافته ها نشان داد پیشران های عینی در منطقه بیشه در وضعیت متوسطی قرار دارند. از میان پیشران های ذهنی نیز، تنها پیشران امنیت اجتماعی بیش از حد معیار (80/3) بود. بر اساس یافته های تحلیل خوشه ای، افراد در سه گروه نیم ساز، ناساز و هم ساز قرار گرفتند. آزمون تحلیل واریانس نشان داد از پیشران های عینی؛ آموزش، مشاوره و تجربیات در دو گروه نیم ساز و ناساز و از پیشران های ذهنی؛ مشارکت اجتماعی در دو گروه نیم ساز و ناساز وضعیت یکسان داشتند. در پایان بر اساس نتایج پژوهش جهت بهبود توسعه کارآفرینی در گردشگری منطقه بیشه پیشنهادهایی ارائه شده است.
بررسی کفایت سیستم زهکشی موجود در مناطق شهری جهت عبور سیلاب و امکان اصلاح آن به کمک مدل SWMM5 (مطالعه موردی: شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش روز افزون شهرنشینی و تبدیل زمین های حاشیه شهرها از قبیل باغ ها، زمین های کشاورزی، زمین های بایر به مناطق مسکونی باعث بر هم زدن مورفولوژی و خصوصیات فیزیکی و هیدرولوژیکی حوضه شده اند، که این امر باعث تغییر مسیر جریان طبیعی حرکت آب حاصل از بارندگی و کاهش نفوذپذیری حوضه در نتیجه بروز مشکلاتی از قبیل سیل گردیده است. منطقه مورد مطالعه شهرستان داراب در محدوده استان فارس و در اقلیمی خشک قرار گرفت است و آمارها نشان می دهد که باران های شدیدی هر از چندگاهی به وقوع می پیوندد که میزان رواناب تشکیلی از این بارش ها قابل توجه می باشد. در تحقیق پیش رو از تکنیک های "بهترین راهکار مدیریتی [1]" و " توسعه کم اثر[2]" و راهکارهای همچون بشکه های باران، ترانشه های نفوذ، چاه های جذبی، کفپوش های نفوذ پذیر، باغچه های زیستی و همچنین استفاده از مخازن نگهداشت استفاده شده است و عملکرد خوبی نشان داده اند. با استفاده از اطلاعات موجود از قبیل نقشه های کاربری اراضی، توپوگرافی منطقه، و آمار بارندگی و مدلسازی به کمک مدل SWMM5 و پس از اصلاح و به کارگیری روش های مطرح شده و مقایسه آن با وضعیت موجود جهت باران با دوره بازگشت ده ساله میزان اوج رواناب در زیر حوضه ها 31 درصد و حداکثر ارتفاع آب در کانال محل خروجی به نصف تقلیل و میزان نفوذپذیری حوضه 5/17 درصد نسبت به وضع موجود افزایش داشته است و با احداث 6 مخزن ذخیره سازی میزان 61 هزار متر مکعب آب باران ذخیره سازی می گردد. [1] Best Management Practice (BMP) [2] Low Impact Development (LID)