فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
برنامهریزی مجموعهای از فعالیتهاست که منجر به تصمیم گیری درباره تخصیص منابع برای رسیدن به هدفی در آینده می شود. تأکید به داشتن «هدف» در برنامهریزی، هسته مرکزی و تعیینکننده این مباحث است؛ زیرا برنامهریزی به طور اساسی بدون «هدف» معنای بیرونی ندارد و در برنامهریزیهایی همچون برنامه مسکن، گروه هدف شامل همه آنانی است که تأمین سرپناه آنها موضوع برنامه است ، بویژه آنهایی که به حمایت بیشتری نیازمندند و قادر به حضور بدون حمایت برنامه در بازار مسکن نیستند. به همین سبب نیز در ارزیابی موفقیت یک برنامه، مهمترین سنجه، میزان پوشش¬دهی گروه هدف است. اما این کار مشروط به ارائه تعریف درست از گروه هدف و دسته¬بندی آنها بر¬حسب ویژگیهایی است که آنها را از هم متمایز می سازد. «هدفگرایی» برنامه نیز در میزان پوشش¬دهی همان گروه هدف آزموده میشود.الزام برنامه¬های مسکن برای دستیابی به تعریف دقیق و روشن از گروه هدف به دلیل نیاز به تدارک اقدامات لازم و پیش¬بینی برنامه¬های اجرایی مناسب با شرایط، نیازها و الگوهای تقاضای خاص آنهاست؛ زیرا بازار مسکن به سبب شرایط خاص خود قادر به پوشش¬دادن تقاضاهایی که الزامات حضور در آن را ارضا نکنند، نیست و نظام برنامهریزی کشورمان درطول دوره¬های برنامهریزی (1327-1383) در آن ناموفق ارزیابی می¬شود. مقاله حاضر به موضوع تغییر در ساخت جمعیتی کشور طی دهههای گذشته پرداخته و میزان هماهنگی و همراهی نظام برنامه¬ریزی مسکن با این تحول ساختاری را در به دست دادن تعریفی دقیق از «گروه هدف» برنامه بررسی می کند همچنین میزان انطباق نظام برنامه¬ریزی¬ را با تحولات ساختاری جمعیت و خانوار کشور دراین شش دهه مورد توجه قرار می دهد . مطابق یافتههای این بخش از مطالعه، نظام برنامهریزی نسبت به تحول وسیع و گستردهای که در ساختار جمعیتی به وقوع پیوسته بیاعتنا مانده و به تغییر عمده در ویژگیهای گروهی که نیاز اصلی به مسکن را تشکیل میدهند، عکسالعملی متناسب تدارک ندیده است. این امر بویژه زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم جوانان به سبب شرایط خاص خود بسیاری از شرایط اصلی ورود به بازار مسکن را ارضا نمیکنند و قادر به حضور در بازارهای کنونی مسکن نیستند. این پدیده به رغم افزایش سهم خود در جمعیت کشور رخ داده است، بنابراین بیتوجهی برنامه در ارائه تعریفی ویژه از آنان به عنوان «گروه هدف» نتایج دامنهداری در پی خواهد داشت که حاصل بیاعتنایی به اصل مهم و تعیینکننده «هدف گرایی» در برنامهریزی مسکن است.
تحلیلی بر شاخص های پایداری حمل و نقل شهری در ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه حمل و نقل شهری یکی از ارکان اصلی مبحث پایداری در روند توسعه به دلیل شرایط خاص موجود و چالش های ایجاد شده در ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی مربوط بدان تلقی می گردد. شناسایی و آگاهی از مؤلفه ها ومشخصه های پایداری در بخش حمل و نقل شهری و تجزیه و تحلیل اهمیت هرکدام از آنها با توجه به شرایط موجود یکی از ضروریات اساسی در سوق دادن این رکن اساسی توسعه به سمت پایداری آن و جلوگیری از تبعات زیان بار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن است که در کشور ما با توجه بهمسائل و مشکلات و شرایط موجود آن امری گریز ناپذیر می باشد. در نوشتارحاضر که با رویکرد «توصیفی- تحلیلی» به انجام رسیده است، هدفپژوهش،تعیین میزان اهمیت شاخص های پایداری حمل و نقل شهری در کشور با عنایت به مسائل و مشکلات موجود با استفاده از شاخص های منتخبدر بحث پایداری حمل و نقل شهری از دیدگاه کارشناسان می باشد.در این راستا با توجه به جامعیت و شمول در تعاریف ومیزان دربرگیری شاخص هایفرعی، سه شاخص اصلی پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی در قالب30 متغیر انتخاب و جهت تعیین میزان اهمیت این شاخص ها و متغیرها از نظرات 20 نفر از کارشناسان امر بهره برده شده است. برای تحلیل داده های بدست آمده جهت آگاهی از میزان اهمیت شاخص هااز روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازیFDAHPاستفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که از نظر کارشناسان پژوهش ابعاد اقتصادیشاخص های پایداری حمل و نقل شهری درکشوربا کسب بیشترین وزن ها هم در بخش شاخص های اصلی و هم شاخص های فرعی دارای بیشترین اهمیت برای پرداخت بدان در بین شاخص های پایداری حمل و نقل شهری می باشد.
شناسایی عوامل کلیدی توسعة منطقه ای با رویکرد برنامه ریزی بر پایة سناریو: مطالعه موردی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربة تهیة برنامه های توسعة منطقه ای و میزان تحقّق و انعطاف پذیری آن ها در دهه های اخیر، باعث سلب اعتماد مدیران و برنامه ریزان از روش های برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی و تحلیل روندها شد. با پیشرفت های علمی و ظهور علم جدید آینده پژوهی و آینده نگاری، محققان برنامه ریزی سعی کردند از قابلیت های این علم در توسعة فنون برنامه ریزی استفاده کنند؛ که به این ترتیب به تدریج با استفادة گسترده از آن ها، روش ها و فنون آینده نگاری وارد بطن فعالیت های برنامه ریزی شد. یکی از این روش ها، تحلیل عوامل کلیدی و شناسایی پیشران های توسعة است. در این روش به جای برنامه ریزی برای توسعة بلوکی تمام عناصر و عوامل دخیل در واحد برنامه ریزی، سعی میشود عوامل کلیدی و پیشران های اصلی توسعه شناسایی شود؛ سپس با مدیریت آن عناصر و عوامل اصلی و با طراحی سناریوهای ممکن در آینده، چارچوب برنامه ریزی و سیاست گذاری انعطاف پذیری متناسب با شرایط منطقة برنامه ریزی ارائة شود. این مقاله سعی دارد ضمن ارائه الگویی برای شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعة در مقیاس منطقه ای، زمینة تهیة سناریوهای ممکن و محتمل در ده سال آیندة استان آذربایجان شرقی را فراهم کند. داده های این مقاله شامل 76 عامل است که با روش دلفی از کارشناسان توسعة استان جمع آوری و با نرم افزار میک مک تحلیل شده است و سر انجام سیزده عامل به عنوان عوامل کلیدی و پیشران توسعه، شناسایی و وضعیت احتمالی آن ها در ده سال آینده جهت تهیه سناریوها تدوین شده است.
مسئله حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی با تاکید بر توان مندسازی آن
حوزههای تخصصی:
از پیامدهای صنعتی شدن و شهرنشینی شتابان، می توان به پدیده حاشیه نشینی و سکونت گاه های غیررسمی اشاره کرد. حاشیه نشینی شهری که شاید همزاد شهر و شهرنشینی باشد، در شرایط امروزین ابعاد بزرگتری یافته و یکی از مسائل مهم کشورها، به ویژه کشورهای کمتر توسعه یافته ، محسوب می شود. تحقیق حاضر بر پایه روش پیمایشی به اجراء درآمده است. جامعه آماری تحقیق را4786 خانوار ساکن در محلات حاشیه نشین شهر گرگان تشکیل داده اند. ابزار گردآوری اطلاعات ، پرسش نامه بوده و از مصاحبه نیز به عنوان ابزار تکمیلی استفاده شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ناپارامتریک«کروسکال – والیس » و آزمون پارامتریک«تحلیل واریانس» تجزیه و تحلیل شده اند. ارزیابی نتایج آزمون روابط بین تعاملی بین متغیرهای عمده مورد بررسی مطابق با داده های به دست آمده مبیّن عدم وجود رابطه و تفاوت معنی داری بین متغیرهای وضع سواد، تعداد فرزندان، تعداد اعضای خانواده و علل مهاجرت با متغیر محل سکونت حاشیه نشینان می باشند ولی بین سایر متغیرهای تحقیق با متغیر محل سکونت رابطه معنی دار آماری مشاهده می گردد. بهسازی و نوسازی بافت های روستایی، برنامه ریزی جمعیت و مهاجرت، توسعه مسکن روستایی، بهسازی و ارتقای محلات و مناطق حاشیه نشین، نوسازی بافت های سکونت گاه های غیررسمی و احداث شهرک های جدید برای ساماندهی مجدد از جمله برنامه های راهبردی کلان در بخش توانمندسازی مناطق حاشیه نشینی است.
مشارکت احزاب در توسعه سیاسی و رفتار انتخاباتی در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی مردم ایران در انتخابات پارلمانی از فراز و نشیب هایی برخوردار است که دلایل آن از شهرستانی به شهرستان دیگر متفاوت می باشد در شهرستان اصفهان مشارکت سیاسی مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی عمدتا متاثر از حضور گروهها و احزاب سیاسی بوده است ضمن آنکه برخی ویژگیهای فردی و اجتماعی نامزدهای انتخاباتی نیز به شدت و ضعف حضور مردم و در نهایت در نوع تصیم گیری آنان اثر گذاشته است این تحقیق پیرامون نقش احزاب در توسعه سیاسی و رفتار انتخاباتی مردم شهرستان اصفهان با این هدف صورت گرفت که نقش احزاب و گروهها در فرایند رفتار انتخاباتی مشخص شود و در عین حال این حکم آزمون نشده متداول در گفتارها و نوشتارهای سیاسی که وجود احزاب تاثیر مثبت در افزایش مشارکت سیاسی مردم به ویژه در انتخابات دارند مورد بررسی قرار گیرد نتایجی که از طریق روش تجزیه و تحلیل داده های آماری استخراج شده از اسناد و کتب و نیز روش پرسشگری از یک جامعه آماری در شهرستان اصفهان به دست آمد نشان داد که اولا مبنای تصمیم گیریهای مردم حزبی و جناحی نیست و ثانیا اساس رفتار انتخاباتی آنها در گزینش نامزدها بر اصول و معیارهای عمومی و اختصاصی استوار است
تحلیل نقش پیاده راه های شهری در ارتقای سرزندگی فضاهای شهری (مطالعه موردی: پیاده راه 17 شهریور، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویة شهرها و اهمیت و نقش روزافزون اتومبیل در شهر، به تدریج نقش عابر پیاده در فضاهای شهری کم رنگ شده است. این امر موجب کاهش سرزندگی فضاهای عمومی و کاهش فضایی مناسب برای تعاملات اجتماعی در شهر شده است. به دنبال ایجاد سرزندگی بیشتر و تبدیل سکونتگاه های شهری به شهرهای انسان محور، بسیاری از شهرها فضاهای بدون وسیلة نقلیه ای به نام «پیاده راه» ساختند. پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نقش پیاده راه 17 شهریور به منزلة فضای عمومی در سرزندگی فضای شهری است. برای جمع آوری داده ها و تجزیه وتحلیل آن ها روش توصیفی- تحلیلی به کار گرفته شد. جامعة آماری تحقیق تمام افرادی است که در محدودة پیاده راه حضور دارند. پس از انتخاب نمونه تعداد 289 پرسشنامه در محدودة پیاده راه و در میان کسبة محلی، ساکنان اطراف و بازدیدکنندگان از فضا توزیع و نتایج آن با استفاده از نرم افزار SPLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان می دهد پیاده راه 17 شهریور با توجه به کارکرد و ساختار کنونی خود نتوانسته موجب سرزندگی محیط شود و در ایجاد فضایی برای تداوم حضور عابران و فعالیت های انسانی ناموفق بوده است، زیرا میزان اثرگذاری هر کدام از ابعاد پیاده راه به حدی نبوده است که در کنار سایر عوامل بتواند موجب سرزندگی محیط شود. در بین ابعاد پیاده راه دسترسی با ضریب 226/0 بیشترین اهمیت را در سرزندگی داشته است. اما وضعیت سایر شاخص ها ازجمله کیفیت کالبدی با وزن 186/0 و امنیت اجتماعی با 189/0 در محدودة پیاده راه نامناسب است. در بین ابعاد سرزندگی هم تعامل و حس مکان با وزن 178/0 و ایمنی و امنیت با وزن 177/0 نسبت به سایر شاخص ها در وضعیت بهتری قراردارد و ابعاد تنوع و جذابیت محیط با وزن 153/0 و برد و دامنة پیاده راه با وزن 155/0 نامناسب است.
ارزیابی عملکرد شهرهای جدید در جذب جمعیت کلانشهرها مطالعه موردی: شهرهای جدید اطراف تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال پیدایش مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی در کلانشهرها و در نتیجه افت کیفیت زندگی در آنها بهدلیل تراکم بیش از حد جمعیت و فعالیت، راهبرد احداث شهرهای جدید با هدف تمرکززدایی از مادرشهرها انتخاب شد. بهمنظور دستیابی به این هدف، پیشبینیهایی برای این شهرها در دورههای زمانی معین، عمدتاً در زمینه جذب جمعیت و اشتغال، به عمل آمد. اکنون بعد از سپری شدن این دورهها فرصت مناسبی برای بررسی و ارزیابی عملکرد آنها فراهم شده است. در این مقاله، شهرهای جدید اطراف تهران (هشتگرد، پردیس، پرند و اندیشه)، که تاکنون مسکونی شدهاند، با استفاده از روش «امتیاز استاندارد شده» در مورد جذب جمعیتِ پیشبینیشده برای آنها در افق زمانی مشخص، ارزیابی و رتبهبندی میشوند. نتایج نشان میدهند که چهار شهر جدید اطراف شهر تهران که احداث شده و شروع به جذب جمعیت کردهاند، به یک میزان در این امر موفق نبودهاند.
تحلیل پراکنش فضایی و ساماندهی مشاغل مزاحم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشاغل مزاحم و آلاینده به عنوان پدیده هایی که از موقعیت مکانی نامناسب و سازمان نیافته ی برخی از فعالیتهای تولیدی، صنعتی و خدماتی در فضاهای شهری ناشی شده اند، بر سلامت جسمی و روحی شهروندان و نیز سیمای شهرها اثرات سوء و نامطلوب دارند. مشاغل مزاحم در شهرهای بزرگ از جمله شهر اصفهان، زندگی شهروندان را با مشکل مواجه ساخته اند که این معضل، در مناطق مسکونی عوارض حادتری به دنبال داشته است. در پژوهش حاضر، پراکنش فضایی مشاغل مزاحم شهر اصفهان، و انواع مزاحمت ها و آلودگی های ناشی از آنها شامل سد معبر، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ایجاد لرزش، تجمع ضایعات، و آلودگی شیمیایی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، تحلیلی و علی است که داده های مورد نیاز آن، به روش میدانی گردآوری شده است. اولویت های مناطق سیزده گانه ی شهری جهت ساماندهی واحدهای شغلی مزاحم با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice تعیین شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از نظر انواع آلودگی ها و مزاحمت های مورد مطالعه، مناطق سه، هفت و دَه، وضعیت نامناسب تری دارند، لذا به عنوان اولویت های نخست ساماندهی، پیشنهاد می شوند.
بررسی اثرات توزیع خدمات شهری در عدم تعادل فضایی جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"میزان و چگونگی توزیع خدمات شهری می تواند نقش موثری در جابه جایی فضایی جمعیت و تغییرات جمعیتی در مناطق شهری داشته باشد و از آنجا که یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری توجه به توزیع متوازن جمعیت است، لذا توزیع خدمات شهری باید به گونه ای باشد که عدالت فضایی را برقرار نماید. در این پژوهش به صورت موردی (مناطق شهر اصفهان در ارتباط با 14 نوع خدمات شهری در یک دوره زمانی 10 ساله) مورد بررسی قرار گرفته است. اهداف این مقاله شامل شناسایی روند تعادل جمعیتی در مناطق شهر اصفهان و شناخت اثرات توزیع خدمات در برهم خوردن تعادل جمعیتی مناطق می باشد.
مقاله بر این فرضیات استوار است که پراکنش جمعیت در سطح مناطق شهر اصفهان متعادل نیست و این امر، رابطه ای مستقیم با توزیع خدمات شهری دارد. برای آزمون فرض اول از ضریب آنتروپی و برای آزمون فرض دوم از مدل تبدیل کوییک استفاده شده است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که جمعیت در سطح مناطق شهر اصفهان به صورت متعادل، پراکنده نشده است و طی دوره های 1373 تا 1378 و 1378 تا 1383 این روند نامتعادل تر نیز شده است. در ضمن توزیع خدمات در سطح مناطق شهر اصفهان بر اساس شاخص ویلیامسون توزیع نامتوازنی است و این امر بر مهاجرت های درون شهری تاثیرگذار بوده است"
ریز طبقه بندی اراضی باغی و زراعی با استفاده از تکنیکهای پردازش شی پایه والگوریتم های فازی با هدف تخمین سطح زیر کشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی سنجش از دور یکی از فناوری های کارآمد و نوین در استخراج کاربرهای اراضی ، به روز رسانی نقشه ها و کشف تغییرات کاربرها می باشد. سنجش از دور با ارائه تصاویر ماهواره ای با قدرت زمانی و مکانی متفاوت امکان مدیریت بهنگام کاربری ها را فراهم می آورده که باعث صرفه جویی در وقت و هزینه شده واین امر قدرت تصمیم گیری، بهره برداری بهینه و برنامه ریزی دقیق تر برای منابع طبیعی را افزایش می دهد. استفاده از تکنیک های پردازش شی گرا (دانش پایه) تصاویر ماهواره ای از روشهای جدید در پردازش تصاویر می باشد،که علاوه بر استفاده از قدرت تفکیک طیفی تصاویر از ویژگی های فیزیکی و هندسی(بافت ،شکل)تصاویر نیز استفاده می کند. تحقیق حاضر با هدف استخراج نقشه کاربریهای باغی و زراعی در دشت میاندوآب با استفاده از الگوریتم ها و شاخص های مناسب در پردازش شی گرای تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار eCognition انجام شده است. در این تحقیق نقشه پراکنش محصولات کشاورزی در 9 کلاس تهیه شد و سپس برای پردازش شیء پایه تصاویر ماهوارهای، تصویربا مقیاس10 ،ضریب شکل0.7وفشردگی0.3سگمنت سازی شدو بر اساس الگوریتم فازی AND ،کاربری های مورد نظر با استفاده ازشاخصهای بافت،هندسی،NDVI،GLCM ،Braitnese طبقه بندی شده اند که ازالگوریتم طبقه بندی Assign Class استفاده شده است،که در نهایت دقت کلی 93.6/0 وضریب کاپا 92.5/0 برای کاربری های استخراج شده به دست آمد. مساحت سطح زیر کشت برای کاربری های گندم و جو،آلو و آلوچه،سیب،تاکستان ویونجه به ترتیب شامل 2622.42 ، 4505 ، 4354.55 ، 4457.85 ، 14110.58 هکتار می باشد
جایگاه برنامه ریزی فضایی کالبدی برای سکونت گاه های شهری و روستائی
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی فضاهای کالبدی و سکونت گاه های شهری و روستائی راهی برای رسیدن به سطح توسعه پایدار است که این برنامه ریزی می بایست با شناسائی وضع موجود ،توان مندی های بالقوه و بالفعل با شناخت محیط در بخش های طبیعی، انسانی و اقتصادی و کالبدی صورت پذیرد. شهر و روستا به دنبال تعادل بخشی در عملکرد و فعالیت های روزمره خود هستند ،گرچه نقش شهر با تولیدات صنعتی و فعالیت بخش خدمات و صنایع دستی و صنایع وابسته به محصولات کشاورزی مستقر در روستاها مشخص می گردد و روستا ها نیز با تولید محصولات کشاورزی و فراهم نمودن موادغذایی نقش خود را نشان می دهند، اما آنچه اهمیت دارد این است که کلیه عملیات توسط موجودی به نام انسان صورت می پذیرد که در سکونت گاه های شهری و روستائی زیست می نماید و شکل گیری این سکونت گاه ها چه در شهر و روستا در زمان حاضر نیاز به یک برنامه ریزی دارد، هرچند سکونت گاه ها امروزه بسیار متفاوت تر از قبل از لحاظ تیپ ظاهری و پایداری می باشد.اهمیت پرداختن به این موضوع همین بس که بخش زیادی از درآمدهای اقتصادی افراد در طول زندگی صرف هزینه تهیه مسکن می شود و از طرفی محدودیت زمین در شهرها و بالا رفتن قیمت ها حتی در روستاها لازمه ساماندهی و برنامه ریزی فضای کالبدی سکونت گاه های شهری و روستائی را ضروری می نماید.
سطح بندی توسعه منطقه ای در ایران (کاربرد رهیافت شاخص ترکیبی)
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های گسترده در توزیع خدمات و امکانات توسعه در سطح استان های کشور، این تحقیق با هدف، تعیین سطوح توسعه فضایی و شناسایی ماهیت الگوهای آمایشی توسعه طراحی شد. روش مورد استفاده بر مبنای تحلیل مجموعه ای از شاخص ها برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه بود. این شاخص سپس برای رتبه بندی و سطح بندی توسعه استان ها به کار برده شد. برای جمع آوری داده ها، نتایج سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1385 و نتایج سالنامه های آماری کشور در طی سال های مختلف بهره گرفته شده است. برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه نه مرحله شامل انتخاب، گروه بندی ، اعتبارسنجی، قضاوت، تبدیل، نرمال سازی، وزن دهی، محاسبه شاخص های ترکیبی زیر گروه ها و محاسبه شاخص ترکیبی کل انجام شد. در این تحقیق 41 شاخص مورد استفاده قرار گرفت که در سه گروه اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی (14 شاخص)، اقتصادی (13 شاخص) و زیرساختی و خدماتی (14 شاخص) قرار گرفتند. نتایج رتبهبندی استان ها بر اساس شاخص ترکیبی ابعاد سه گانه نشان داد که استان تهران در گروه شاخص های اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی، استان خوزستان در گروه شاخص های اقتصادی و استان سمنان در گروه شاخص های زیرساختی و خدماتی بالاترین رتبه را دارا هستند. در کلیه موارد استان سیستان و بلوچستان پایین ترین رتبه را به خود اختصاص می دهد. نتایج رتبه بندی استان ها از نظر شاخص ترکیبی کل نیز نشان داد که، استان های تهران، سمنان و اصفهان توسعهیافتهترین بودند و استان های کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و سیستان و بلوچستان از پایینترین سطح توسعه در کشور برخوردار بودند. الگوی فضایی به دست آمده بر اساس شاخص ترکیبی کل توسعه نیز در سه سطح توسعهیافتگی بالا (نه استان)، متوسط (16 استان) و پایین ( پنج استان) بر مبنای تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی طبقهبندی شد. چنین الگویی وجود ساختار مرکز- پیرامون درتوسعه اقتصادی فضایی ایران را تأیید می کند.
تحقق پذیری برنامه ریزی محله محور در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی محله سنگلج تهران
حوزههای تخصصی:
محله ها از عناصر مهم و موثر تشکیل دهنده حیات اجتماعی شهری هستند. در گذشته، نقش و کارکردِ محلات ، موجب می شد که افراد ساکن، پیوندهای اجتماعی بیشتری نسبت به امروز داشته باشند. در نظریه ها و رویکردهای مختلف مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت اهالی محله، در قالب الگو های برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور، مورد تاکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تاکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تاکید دارد. در این راستا برنامه ریزی محله محور نیز برگردهم آوردن گروههای مختلف موثر ویا ذی نفع در چرخه نوسازی شهری و توجه به نیازها و خواسته های همگانی در تهیه طرح ها و برنامه ها تاکید دارد. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد برنامه ریزی محله محور با حفظ و احیای ارزش های محله ای و پیوند های اجتماعی، ارتقاء عملکردی و افزایش کارایی محله سنگلج را دنبال نموده است. برای سنجش ارتباط و همبستگی بین سرمایه اجتماعی و مشارکت، بعنوان مولفه های اصلی رویکرد برنامه ریزی محله محور در محله سنگلج از طریق پیمایش میدانی و روش های تحلیل آماری، با شاخص سازی و تدوین گویه هایی، به بررسی میزان ارتباط بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و مشارکت محلی پرداخته شده است. نتایج تکنیک آماری همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیر تمایل به مشارکت و شاخص های سرمایه اجتماعی (شامل هنجار، امنیت، انسجام و اعتماد) با میزان همبستگی 0.396 رابطه معنادار مثبتی وجود دارد به عبارت مشخص با افزایش سرمایه اجتماعی در محله، میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی محله نیز افزایش خواهد یافت. آزمون رگرسیون نشان داد که حدود 16 درصد از واریانس متغیر وابسته تمایل به مشارکت شهروندان، توسط چهار شاخص مستقل اعتماد، هنجار، امنیت و انسجام قابل پیش بینی است.تحلیل های ترکیبی نیز نشان می دهد با تقویت شبکه های اجتماعی (در قالب گروهها و اجتماعات محلی) و ایجاد زمینه ها و بسترهای لازم برای برقراری ارتباط میان ساکنین محله در روند تهیه طرح های توسعه محله ای و در جریان هرگونه مداخله در بافت، می توان به بهبود و ارتقای سطح عملکرد محله ای، تعاملات و روابط مناسب اجتماعی میان ساکنین محله سنگلج نائل آمد.
بررسی نقش و کارکردهای شهرهای میانی در توسعه ی اقتصاد منطقه ای (مطالعه موردی : شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی منطقه ای، هدف، استفاده ی بهینه از منابع برای توسعه ی مناطق است. یکی از مهم ترین موضوعات در توسعه ی منطقه ای، شناخت ساختار فضایی و اقتصادی منطقه است. در بررسی ساختار اقتصادی مناطق، شهرهای میانی پس از شهرهای درجه اول، از نقش قابل توجهی برخورداراند. توجه به نقش و کارکرد شهرهای میانی، می تواند به توسعه ی منطقه شتاب بخشد. تجربیات جهانی نشان داده که بی توجهی به نقش شهرهای میانی (به ویژه نقش اقتصادی ) هم زمان با روند فزاینده ی شهرنشینی، به قطبی شدن کشور و پدیده ی بزرگ سری و بروز عدم تعادل های شدید در نظام اسکان، به دور ماندن بخش هایی از سرزمین از روند توسعه و ایجاد شکاف بین مناطق شهری و نیز روستایی می شود. نظریه های شهر های میانی (درجه دو) بیش تر بر توسعه ی درون زا، در مقابل جذب فعالیت های اقتصادی برونی تاکید دارد. در این پژوهش برای کسب نتایج مورد نظر از میان روش ها و الگوهای آماری و اقتصاد سنجی و تحلیل اقتصادی منطقه از سه روش ضریب مکانی، تحلیل ساخت و اقتصاد منطقه ـ الگوی تغییر سهم و تحلیل موقعیت اقتصادی، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شهر بروجرد به عنوان دومین شهر منطقه با ارایه ی کارکردهای صنعتی، خدماتی و کشاورزی در بهبود شرایط اقتصادی کل منطقه تاثیرگذار است و به عنوان یک شهر میانی در منطقه به واسطه ی تعاملات و جریان متقابل باحوزه های کوچکتر پیرامون خود می تواند در استمرار و پویایی اقتصادی( تاثیر خرد نقشی ) آنها مؤثر باشد.
بررسی تأثیر عناصر اقلیمی در معماری شهری: مطالعه موردی شهر لالی
حوزههای تخصصی:
اقلیم معماری دانشی است که شیوه استفاده از عناصر اقلیمی در جهت طراحی اصولی ساختمان را امکان پذیر می سازد. برای دست یابی به اهداف تحقیق حاضر از دوره آماری 24 ساله (2009- 1985) ایستگاه سینوپتیک شهر لالی به روش تحلیلی - توصیفی بهره گرفته شده، مساکن آن بر پایه روش های تجربی، نظیر (روش زیست- اقلیمی اولگی، جدول بیوکلیماتیک ساختمانی گیونی، ماهانی) برای تعیین محدوده آسایش حرارتی در طول شبانه روز مورد توجه قرار گرفت. مهمترین عناصر اقلیمی موثر در لالی، تابش، ساعات آفتابی، دما و باد شناخته شد. آسایش حرارتی در لالی در طی بیشتر شب ها مناسب بوده، ولی در بیشتر ماه های سال آسایش حرارتی در روز مناسب نیست. بهترین جهت قرارگیری ساختمان ها جهت شمالی جنوبی با کشیدگی شرقی غربی است، به طوری که و معماری ساختمان به صورت فشرده همراه با حیاط باشد. فاصله گذاری بین ساختمان ها بافت فشرده و متراکم مناسب تر است. اندازه بازشوها در اندازه کوچک مناسب تر هستند و مساحت آنها بهتر است 5/1 الی 5/5 درصد مساحت نمای مربوطه باشد. موقعیت بازشوها چون ایجاد کوران در فضای داخلی ضرورتی ندارد، ساختمان ها می توانند یک طرفه باشند؛ یعنی تنها از یک طرف به فضای آزاد ارتباط داشته باشند. فضاهای خارجی چون در 5 ماه از سال، هوا در شب ها مناسب است، باید فضایی در خارج از ساختمان برای استفاده در شب ها یا در مواقعی که هوا مناسب است، پیش بینی شود. دیوارهای داخل و خارجی و بام ها، باید از مصالح سنگین ساخته شوند تا زمان تأخیر این مصالح بیشتر از 8 ساعت باشد
روند شکل گیری و توسعه فضایی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سیر تحول تاریخی در بستر جغرافیایی محلات آن است؛ چیزی که به شکل گیری محلات فعلی تهران انجامیده است. در این مقاله نگارنده سعی نموده تهران را در هفت مرحله حساس تاریخ شکل گیری آن مطالعه کرده و محلات گذشته آن را با محلات فعلی تطابق دهد. بیشتر بحث‘ حول محور مکان جغرافیایی محلات قدیم و تجسم دیروز تهران بر پیکره امروز استوار است. به عبارت دیگر مقاله حاضر بر اساس بستر جغرافیایی محلات تهران در طول تاریخ شکل گیری آن تدوین شده است.
سازمان فضایی در نظام شهری ایران با استفاده از تحلیل جریان هوایی افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه سازمان فضایی نظام های شهری و به طور خاص روابط بین شهری، در زمینه برنامه ریزی شهری و علوم منطقه ای، مدت مدیدی است که جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. اغلب پژوهش ها در این خصوص، برخاسته از رهیافت اندازه مبنا، معطوف به سطح تمرکز فعالیت ها در یک مکان است، درحالی که رهیافت تعاملی و شبکه مبنا در چهارچوب نگرش های نوین، پیوستگی و ارتباطات متقابل بین مکان ها را در مطالعه سازمان یابی فضا مورد توجه قرار داده و ایده پردازی روابط متقابل بین شهرها را در تقابل با پذیرش چیدمان سلسله مراتبی از فضا قرار می دهد که در نظریه های سنتی پذیرفته شده بود. از این رهگذر، سازمان یابی شهرها را متأثر از آرایش فضایی روابط آنها در فضای جریان ها می داند، درحالی که اغلب پژوهش های صورت گرفته در مطالعه ساختار نظام شهری کشور، به استفاده از ویژگی های مکانی نقاط معطوف بوده و توجه کمتری به استفاده از داده های جریانی در چهارچوب رهیافت شبکه مبنا و سازمان یابی ارتباطی شده است. به همین دلیل در این پژوهش کوشش شده تا با بهره گیری از جریان هوایی افراد در سال 1385 و ابزار تحلیل شبکه، سازمان و پیکره بندی فضایی حاکم بر نظام شهری کشور تعریف و نتایج به دست آمده از آن با سلسله مراتب شهری مبتنی بر رهیافت اندازه مبنا (ناشی از تعداد جمعیت شهرها در سال 1385) مقایسه شود. نتیجه به دست آمده از تحلیل تعاملات فضایی در قالب پنج مؤلفه، حاکی از آن است که ساختار فضایی حاکم بر نظام شهری کشور، به سبب شدت تمرکز و تسلط شهر تهران و محدودیت سازمان یافتگی و تعدد شهرها در سطوح فضایی بالاتر، تک مرکزی، ناهمبسته، متمرکز و متقارن است؛ به طوری که تنها دو سطح، یکی مشتمل بر تهران و دیگری مشتمل بر شهرهای پیرامونی قابل ردیابی است. همچنین مقایسه سلسله مراتب تحلیل شبکه مبنا و اندازه مبنا از ناهمخوانی نتایج این دو رهیافت با یکدیگر حکایت دارد.
ارزیابی روند توسعه فیزیکی شهر شیراز و تأثیر شرایط فیزیوگرافیک بر روی روند تغییرات کاربری اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط طبیعی معمولاً با توسعه شهرها و سکونتگاه های بشر، سازگار نیست. بسیارند شهرهای تاریخی که بر اثر همین ناسازگاری محیط طبیعی متروکه شده اند. مهمترین عوامل طبیعی تأثیر گذار بر توسعه شهرها وضعیت توپوگرافی، شیب اراضی، آب و هوا، زمین شناسی، هیدرولوژی و ژئومورفولوژی می باشند. با توجه به افزایش گرایش به شهرنشینی، شهرها برای پذیرش جمعیت، نیاز به زمین های وسیع و گسترده ای دارند. هراندازه که شهرها توسعه یابند، برخورد آنها با واحدهای گوناگون توپوگرافی و ژئومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنها زیادتر می شود. باید جهت یابی توسعه فیزیکی با توجه به عوامل تأثیر گذار به گونه ای باشد که همراه با توسعه فیزیکی شهر، کمترین میزان خسارت به محیط زیست وارد گشته و بتوان با حفظ محیط زیست به توسعه پایدار همه جانبه شهر نیز دست یافت. روش سنجش از دور به صورت گسترده ای برای بررسی گسترش شهرنشینی و شهرها مورد استفاده قرار می گیرد زیرا این روش مقرون به صرفه بوده و از تکنولوژی های مناسبی بهره مند است. در این تحقیق با استفاده از نقشه رقومی ارتفاعی منطقه، نقشه شیب و جهت بدست آمد. سپس با استفاده از نقشه کاربری اراضی سال 1990 و 2009 که از روی تصاویر ماهواره ای مربوطه استخراج شده بود نقشه تغییرات کاربری اراضی مربوط به فاصله ی سال های 1990 تا 2009 استخراج شد و در مرحله بعد با استفاده از تابع tabulation نقشه تغییرات با نقشه های شیب و جهت و ارتفاع مورد مقایسه قرار گرفتند و نمودار تغییرات مربوط به هر مورد استخراج شد. نتایج نشان می دهد که زمین های کشاورزی، آبی و باغ به طور پیوسته با نرخ های 37.8%،5.8% و 45.7% از سال 1990 تا 2009 در مدت 19سال کاهش یافته است در حالی که مناطق دارای ساخت و ساز شهری دارای نرخ رشد افزایشی 37% درصدی بوده است.
بهسازی بافت های فرسوده شهری با رویکرد مدیریت بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری دارای مشکلات متعددی در زمینه های کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند، که زندگی ساکنان در این گونه بافت ها را با مشکل مواجه ساخته است. بر اساس بررسی های انجام شده، حدود %90 درصد جمعیت کشور در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله قرار دارند. از این رو، بافت های فرسوده به دلیل مشکلات موجود از آسیب پذیری بالایی در صورت وقوع زلزله برخوردارند. با این وجود در تهیه طرح های بهسازی بافت های فرسوده و سایر طرح های شهری، از نظریه های مدیریت بحران زلزله در خصوص راهکارهای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، استفاده نمی شود. راهکارهایی که مدیریت بحران زلزله به منظور کاهش آسیب پذیری بافت های شهری ارائه می دهد، در ارتباط با زمینه هایی است که در نظام شهرسازی و مخصوصاً برنامه ریزی بهسازی بافت های فرسوده، مورد بررسی قرار می گیرد. زمینه هایی که به طور مشترک میان برنامه ریزی بهسازی و مدیریت بحران زلزله مورد توجه است، در چهار محور کاربری زمین، دسترسی، تراکم و فضای باز می باشد. هدف این مقاله، بهسازی بافت های فرسوده شهری با بررسی راهکارهای مشترک میان دو رویکرد برنامه ریزی بهسازی و مدیریت بحران زلزله می باشد. تا از این طریق بتوان با تلفیق این دو رویکرد ضمن افزایش کیفیت زندگی در بافت های فرسوده، میزان آسیب پذیری آنها را در مقابل بحران زلزله کاهش داد. بدین منظور محله صوفیان شهرستان بروجرد که یکی از محله های واقع در بافت فرسوده شهر است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. نوع تحقیق به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد که در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های AHP و SWOT استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که محله صوفیان از آسیب پذیری بالایی در زمینه های مختلف در برابر وقوع زلزله برخوردار است. و با وجود اشتراک هایی که میان دو رویکرد برقرار است، در ارتباط با برخی از زمینه ها تفاوت ها و تناقض هایی مشاهده می شود. استفاده از راهکارهایی که به صورت متعادل، هم در شرایط عادی رفاه ساکنان را در نظر گیرد، و هم به شرایط بحرانی نظر داشته باشد، معقولانه به نظر می رسد.
روندهای آماری پارامتریک و ناپارامتریک تحلیل واریانس در مطالعات شهری (مطالعه موردی، شهر لار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آزمون های پارامتریک، آزمون های استنباطی هستند که توان آماری بالا و قدرت پرداختن به داده های جمع آوری شده در طرح های پیچیده را دارند. آنها بیشتر فرض می گیرند که داده ها توزیع طبیعی داشته و نمونه ها واریانس مساوی دارند. آزمون های استنباطی غیرپارامتری، روندهایی می باشند که فرض های کمی در مورد داده ها و به ویژه توزیع آنها داشته و در مقایسه با روندهای پارامتری از توان کمتری برخوردارند. تحلیل واریانس یکی از آزمون های آماری پارامتریک پرتوان، برای آزمون فرضیه آماری، با مجموعه ایی از طرح ها و مدل های متفاوت و روندهای وابسته می باشد. از این تکنیک، جهت کشف تاثیر اصلی و نیز تاثیرات تعاملی متغیر(های) مستقل(عامل) بر روی متغیر وابسته استفاده می گردد. آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک تحلیل واریانس، روند های آماری بسیار مفیدی می باشند که می توانند در پژوهش های مربوط به شهر، با توجه به ماهیت آن، بطور گسترده ایی مورد استفاده قرار گیرند. در پژوهش حاضر، با توجه به داده های برداشت شده از سطح شهر، به هدف مقایسه سرانه های خدماتی در ابعاد فضایی نواحی و مناطق، از آزمون تحلیل واریانس بین آزمودنی های یک طرفه و آزمون ناپارمتریک آن یا کورسکال والیس و نیز روندهای وابسته؛ بر روی سه عامل متفاوت(با پنج، چهار و سه سطح) با دو طرح متوازن(با اندازه مساوی گروهها) و نامتوازن، و با دو متغیر وابسته سرانه و نمرات تبدیل شده(با توجه به ویژگی داده ها)، استفاده گردید. پس از شناسایی عامل معنی دار، جهت توصیف طبیعت اختلاف های گروهی در روند پارامتریک، از مقایسه های طرح ریزی نشده و نیز طرح ریزی شده، با اختصاص دادن وزن های متفاوت به سطوح عامل بر اساس فرضیه ها، از انواع آزمون های تقابل استفاده شد. با عامل معنی دار نواحی پنجگانه، از تقابل های برنامه ریزی شده انحراف، خطی ساده و ترکیبی، ویژه و آزمون های برنامه ریزی نشده مقایسه های جفتی چندگانه و دامنه ایی پست هاک؛ و جهت ارزیابی ساختار و مطالعه اثر و قدرت رابطه، و کشف اختلاف هایی درسطوح عامل غیرمعنی دار نواحی چهارگانه، از تقابل های برنامه ریزی شده چندجمله ای، انحراف، ساده و نیز خطی ساده و ترکیبی استفاده گردید. در مجموع نتایج نشان داد که توزیع عملکردهای خدماتی در ابعاد فضایی نواحی و بویژه مناطق شهر بهینه نبوده و عادلانه توزیع نشده است. ضمن اینکه معلوم گردید، با تبدیل مناسب داده ها بویژه در صورت حجم کم نمونه ها، آزمون پارامتریک تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون های وابسته، نتایج قابل اطمینانی را ارائه می نمایند.